فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد دموکراسى

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد دموکراسى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد دموکراسى


تحقیق در مورد دموکراسى

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه29

 

فصل اول :

دموکراسى چیست؟

احزاب سیاسی هم در فاشیست در جناح راست موضوع این کتاب شرح مراحل گذرا به دمکراسی است 1990-1974 روی مفهوم دمکراسی معنی جدید آن مربوط می‌شود به قیامهای انقلابی جامعه غربی اواخر سده هیجدهم. در اواسط سده بیستم دمکراسی به معنی شکل حکومت ، برحسب منابع قدرت برای حکومت ، بر پایه مقاصدی در پیش می‌گیرد و بر مبنای شیوه و روال کاری که در تشکیل حکومت گرفته می‌شود ، تعریف شده است.

در این بررسی دمکراسی بر بنیاد شیوه و روال کار حکومت مورد است.

مفهوم دمکراسی برحسب «اراده مردم » «نفع عامه » «روش دمکراتیک ترتیبات سازمان یافته ایست برای نیل به تصمیمات سیاسی که در آن افراد ، از طریق انتخابات رقابت آمیز و رأی مردم ، به قدرت و مقام تصمیم‌گیری می‌رسند ».

دمکراسی رقابت و مشارکت آزادی بیان ، آزادی اجتماعات و سازمانها را که لازمه آزادی بحث رقابتهای انتخاباتی محترم می‌شمارد.

در 1990 کار به نخستین انتخابات در یک کشور دمکراتیک تحت نظارت یک یا چند گروه صلاحیتدار بین‌المللی «دمکراسی واقعی» آزادی ، مساوات ، برادری ، حکومتهائی که بر پایه انتخابات آزاد بر سر کار می‌آیند فاسد ، کوته‌بین ، غیر مسئول باشند ، خاص حمایت کنند و به سود عامه باشد درمانند. دمکراسی فضیلت عام و جمعی است نه فردی و ارزش دمکراسی‌ها مقامات عالی تصمیم گیرنده اعمال قدرت تام نمی‌کنند. دیگ گروههای جامعه در اعمال قدرت شرکت می‌جویند. مقامات عالی تصمیم گیرنده به صورت آلت دست و نمادی برای غیر دمکراتیک درآیند که اعمال قدرت می‌کنند ، دمکراتیک نیست.

ثبات ویا ضعف و شکنندگی نظام دمکراتیک مسأله ثبات و استحکام مطلب اصلی دمکراسی و غیر دمکراسی را دو موضوع کاملا جدا از هم در نظر گرفت موضوع واحدی دانست که تغییر و تحول می‌پذیرد. برداشت دوگانگی از دمکراسی علاقه ما در این است که از رژیم غیر دمکراتیک به یک رژیم دمکراتیک برسیم. رژیمهای دمکراتیک انتخابات رقابت‌آمیز ندارند و بیشتر رأی دهندگان در آن شرکت نمی‌کنند.

سلطنتهای مطلقه امپراتوری‌های بوروکراتیک اولیگارشی آریستو کراسی مشروطه با حق رأی محدود رژیمهای توتالیتر در سده بیستم پس از شروع دمکراسی سربلند کردند. تک حزبی بودن یک نفر رهبری پلیس مخفی نافذ و نیرومند که یک جامعه ایده‌آلی معرفی می‌کند همان جامعه‌ای که جنبش توتالیتر مردم نفوذ و بر آنها نظارت می‌کند سازمانهای اجتماعی و اقتصادی سنتی اقتدارگر رهبری واحد نبود حزب نبود بسیج ایدئولوژی حکومتی محدود جهان در طول قرنها رؤسای قبایل انتخابی بودند در بعضی جاها در سطح روستاها نهادهای سیاسی به مدت طولانی وجود داشت. دمکراسی یونان و رم گاه زنان بردگان از مشارکت در زندگی سیاسی کنار گذاشته دمکراسی نوین دمکراسی دولت - ملت است نخستین گام به سوی دمکراسی در غرب ، در نیمه اول هفدهم برداشته عقاید دمکراتیک و جنبشهای دمکراتیک ،از تجلیلات نه اصلی ، انقلاب انگلستان بود. احکام بنیانی کانکتی کات که در 14 1636 نخستین «قانون اساسی مکتوب دمکراسی نوین» بود. در 1750 هیچگونه نهاد دمکراتیک در اواخر سده بیستم کشورهای بیشتری دارای نهادهای دمکراتیک شدند.

گذارهائی از رژیمهای غیر دمکراتیک بع دمکراتیک در زمانهای خاصی صورت در دنیای جدید سه موج دمکراسی شدن برخاسته نخستین در انقلابهای آمریکا و فرانسه نهادهای دمکراتیک روبه تکامل کاملا جنبه خصوصی دارد . سان‌شاین برای مسخص کردن این که نظامهای دو معیار سنجیده 50 درصد از مردان بزرگسال دارای حق رأی شناخته شدند هیأت اجرائی مسئول باید در یک پارلمان منتخب ، حمایت اکثریت را به دست آورد در انتخابات عمومی خود حائز اکثریت و برنده شده باشد . ایالات متحده بالغوه امتیازات و شرایط مالکیت در ایالات قدیمی و پذیرفتن ایالات جدید با حق رأی عام مردان در انتخابات ، نسبت آراء سفید پوستان مرد را که در انتخابات ریاست جمهوری در 1828 در اوایل دهه 1930 پس از آن که موج اول کاملا فرو نشست اسپانیا و شیلی به دمکراسی پیوستند. نخستین موج برگشت در سال 1922 با رژه نظامی در رم سهل و آسان دمکراسی شکننده و کم و بیش فاسد ایتالیا از سوی موسولینی آغاز شد . عکس‌العمل این گونه تغییرات در رژیمها سر بلند کردن ایدئولوژیهای کمونیسم ، فاشیسم و میلیتاریسم بود .

جنگی جهان را با قبول دمکراسی گروه چب و راست ویرانی و نابودی آن کمر بستند.

با آغاز جنگ جهانی دوم موج کوتاه دوم دمکراسی شدن سربلند کرد . اشغال نیروهای بیگانه نهادهای دمکراتیک آلمان غربی ، ایتالیا ، اتریش ، ژاپن افزایش فشار روسیه شوروی جرقه‌های دمکراسی چکسلواکی و مجارستان خاموش کرد.

موج دوم دمکراسی شدن، بیش از همه به اقتدارگرایان میدان آمریکای لاتین شدید بود. حکومتهای نظامی برزیل ، آرژانتین و با تردیدهائی ، شیلی اروگوئه ، برطبق یک نظر ، الگوهای نظام سیاسی نوینی شدند که آن را « اقتدارگرائی بوروکراتیک » نام داده‌اند.

این موج گذار روی گردانی از دمکراسی از این جهت شگفت آور کشورهائی نظیر شیلی ، اروگوئه « سوئیس آمریکای جنوبی » هند فیلیپین را هم که بیش از ربع قرن دمکراسی را حفظ کرده بودند . در خود گرفت بدبینی قابل اجرا بودن دمکراسی در کشورهای رشد ، موجب شد و نگرانی‌هائی به وجود مدت 15 سال پایان دیکتاتوری در پرتغال در 1974 کشور اروپا ، آسیا و آمریکای لاتین رژیمهای دمکراتیک حکومتهای اقتدارگرا را گرفتند در بین رژیمهای دمکراتیک حکومتهای اقتدارگرا را گرفتند در بین رژیمهای اقتدارگرا ، لیبرالی شدن گسترش یافت . موج دمکراتیک نخست در اروپای جنوبی س برافراشت. برطبق برآورد کانون آزادی 32،1973 درصد از مردم جهان در کشورهای آزاد زندگی می‌کردند. در 1990 نزدیک به 39 درصد از انسانها در جامعه‌های آزاد به سر می‌بردند. از جنگ جهانی دوم شمار کشورهای مستقل دو برابر دادگاه عالیگزارشهای انتخابات را بررسی می‌کنند ، تشخیص بین نظم و آشوب بسیار اساسی‌تر از تشخیص بین دمکراسی و دیکتاتوری دمکراسی سیاسی با آزادی فردی ارتباطی دمکراسی‌ها حقوق و آزادیهای فردی را عاطل بگذرانند دولت سامان یافته اقتدارگرا شهروندان خود نظم و امنیت کاملی آورد. تاثیر درازمدت اعمال سیاست دمکراتیک گسترش و تعمیق آزادی فردی خواهد بود . آ زادی در یک کلام فضیلت خاص دمکراسی حکومتهای دمکراتیک هم کمتر از حکومتهای اقتدارگرا بر علیه شهروندان خود دست به تجاوز می‌زنند. گسترش دمکراسی در جهان به معنی گسترش منطقه صلح در آن است. دنیای دمکراتیک به نسبت از کشمکشهای بین‌المللی برکناراست.

 

فصل دوم

چرا؟

در دورانهائی از تاریخ ، وقایع مشابهی ، کم و بیش همزمان ، کشورها و یا نظامهای سیاسی مختلف ، اتفاق افتاده است. جهان دارای شش واقعه که جدا از یکدیگر در هر یک علت واحدی مثلا ظهور یک ابرقدرت وقایع شش‌گانه (×) ممکن است معمول تحولات مشابهی در متغیرات غیر وابسته () باشد که کم و بیش و همزمان با هم ، در شش کشور تجلی پیدا کنند. گاه یک علت منحصر به فرد و حتی عقیده و طرز تفکر خاص () ممکن است در کشور موجب پیدایش واقعه () بشود و این خود پیدایش وقایع مشابهی کشورهای دیگر باعث گردد و به همین ترتیب این تاثیر تسلسل پیدا کند کشورهای دیگر تسری بیابد علل آنی واقعه() در کشورهای مختلف به کلی با تفاوت داشته باشند. نخبگان کشورهای مختلف در کارآئی و عکس‌العملهای اتفاق نظر پیدا کنند موضوع و یا به تعبیری دیگر متغییر وابسته که در دمکراسی نیست بلکه دمکراسی شدن است. مسأله دشوار و پیچیده است به این جهت که دگرگونی در متغیر غیروابسته ممکن است به شکل متغیر غیروابستهتاثیر متراکم شده در یک غیروابسته در طول زمان معمولا موجب دگرگونی در متغیر وابسته متغیر وابسته تنها پویا نیست بلکه پیچیده هم تحلیل متغیر غیروابسته و علل احتمالی دمکراسی شدن ، مسائلی را به میان می‌آورد و چه بسا موجب پرگوئی و بیهوده گوئی هم بشود. تمیز و تشخیص بین متغیرهای وابسته و غیروابسته وقتی کاملا روشن می‌شود که ترتیب دیگری برای آنها قائل شویم ؛ تحلیل گران به ناگزیر به استفاده از این اطلاعات روی آورده‌اند تا دریابند چه همبستگی رابطه‌های علی بین عوامل اقتصادی و دمکراسی شدن وجود دارد. به منظور توجیه و تبیین دمکراسی ، متغیرهای غیروابسته بی‌شماری معرفی شده‌اند. وینر در تشریح و تبیین دمکراسی شدن است به استراتژی‌هائی که در دسترس خواستاران انقلاب دمکراتیک الگوی دورانی بین نظامهای دمکراتیک و اقتدارگرا به جلو و عقب میروند. آمریکای لاتین کشور بین نظامهای سیاسی دمکراتیک و اقتدارگرائی در تغیر و نوسان نیست بلکه این تغیر از دمکراسی به اقتدارگرائی در نظام سیاسی کشور وجود دارد.

الگوی آزمایش دوم است . کشوری که دارای نظام اقتدارگرا است ، به نظام دمکراتیک بدل می‌شود. این نظام دمکراتیک نداشتن بنیادهای اجتماعی برای دمکراسی ، شکست منتهی می‌شود. مدتی دراز ئ


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد دموکراسى

دانلود تحقیق اندیشه سیاسی اسلام و دموکراسی

اختصاصی از فی بوو دانلود تحقیق اندیشه سیاسی اسلام و دموکراسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق اندیشه سیاسی اسلام و دموکراسی


دانلود تحقیق اندیشه سیاسی اسلام و دموکراسی

 

تعداد صفحات : 25 صفحه        -       

قالب بندی :  word               

 

 

 

اندیشه سیاسی اسلام و دموکراسی

* فرهنگ سیاسی ایرانیان به لحاظ تاریخی – دینی چه مشخصه ها و مشکلاتی و محدودیت هایی دارد ؟

پیش از دوران جدید تاریخ بشر که تاریخ تمدن و استیلای آن است و یافت مدار ذهن و زندگی مردمان بوده است و در این مورد میان شرق و غرب تفاوتی نیست. در غرب مسیحیت میهمان تمدن شد و از آغاز نیز پذیرفت که کار قیصر را به قیصر واگذارد و خود را به راحتی از سیاست کنار کشید او دین اسلام زمینه ساز بنیان گذاری تمدن شد .سیاست در جهان اسلام در زمان پیامبر و تا حدی دوران راشده چهره ای دلپذیر داشت و از زمان امویان ماهیت سیاست عبارت بود از واقعیت سیاست مسلمانان یا امر سیاسی در جهان اسلام خودکامگی بی مهار بود که این جریان بی مهار همواره می کوشید تا چهرهی زشتش را در پوشش عاطفه انگیز یافت بپوشاند .از این رو فلسفه یعنی خردورزی درباره هستی جهان و انسان در متن تمدن اسلامی دچار کاستی شد .فلسفه مسلمانان در پی وارد شدن آثار فکری و دانش های پیشین به جهان اسلام توسط آموزگار دوم فارابی بنیان نهاده شد که پیش از آن در جریان فکری – ذهنی در جهان اسلام پیدا کرده است .

تصوف و تشرع

تشرع : تدوین و سامان بخشی دانش های بشری

تصوف : زهد گرایی اولیه اسلامی که به مرور زمان بعد از رحلت پیامبر کم رنگ تر شد و فلسفه هنگامی زاده شد که این دو جریان دوران برومندی و نیرومندی را طی می کردند و مسلمانان به شریعت سخت نیاز داشتند زیرا مرجع تشخیص رفتارهای فردی و جمعی و تعیین تکلیف آنان بود بدین ترتیب در فضای عینی و ذهنی زندگی مسلمانان که به طور عمده تحت استیلای تغلب یا خود کامگی بی مهار در واقعیت سیاسی از یک سو و چیرگی تصوف و تشرع در ذهن مسلمانان از سوی دیگر بود که نوزاد فلسفه دچار غفات شد و فارابی که موسس فلسفه اسلامی است با ترکیبی بدیع میان شاخه های مشاء و اشراق کلام و نیز عرفان در واپسین بازدم های تمدن مسلمانان به تعبیری به تمامیت رسید .واقعیت سیاسی یعنی حاکمیت خود کامگی و بیداد تلخ بود و فاجعه بار و تلخ تر از آن ذهنیتی بود که تغلب ( خود کامگی ) تقدیر الهی است و انسان چاره ای جزء پذیرش این وضع را ندارد و حتی در مقام توجیه این عمل سازش با آن را وظیفه شرعی خود می دانستند .شیعیان امامیه نیز گرچه از مخالفان خود کامگان بیدادگر بودند ولی بر خلاف همتایان زیدی و اسملعیلی خود در حوزه ی سیاست بیشتر به بحث کلامی اکتفا کردند و توجه خود را به دو قطب غالب تاریخی یعنی زمان نصب اولیاء معصوم در غدیر و دست بالا به دوران حضور معصوم ( ع) در آغاز تاریخ مسلمانان وسپس استقرای حکومت عدل معصوم و آخر الزمان معطوف کردند و در دوران غیبت با بهره گیری فراوان از موقعیت تاریخی واجتماعی به محکم کردن پایه های شناختی و باوری مذهب و نگاهبانی از اندیشه و پخش آن همت گماشتند از روزگار روی کار آمدن دولت صفویان با واقع بینی توسط عالمان بزرگواری که به این امر دامن زده شد و در زمان قاجار جدی تر شد و در زمان مشروطیت تحت تاثیر نگرانی از نفوذ استیلای غرب و سیاست های استعماری آنان که با اندیشه قدیم سیاسی متفاوت بود وارد مرحله تازه ای شد .انقلاب اسلامی که بر آمده از بینش کلامی وفقهی حضرت امام ( ره) و رهبری ممتاز ایشان است و نظام جمهوری اسلامی که زاده انقلاب است در واواقع پاسخی تاریخی به همین پرسش است و در نهایت سیاست از خردورزی فلسفی بیرون رفت و سرنوشت مسلمانان تا حدودی تحت تاثیر خودکامگی بی مهار قرار گرفت .تاثیر ایران و ایرانیان در آنچه پس از فارابی نام اندیشه سیاسی بر خود گرفت چگونه و تا چه حد بود ؟ بینش و منش ایرانی تاثیر نمایانی در سوق دادن واقعیت سیاسی به سوی سرمشق و نمخونه تجربه شده در ایران پیش از اسلام و تطهیر دینی سامان سیاست ( ایرانشهری ) داشته است و دو اندیشمند ایرانی مسکویه رازی و ابوالحسن عامری نقش بسیار مهمی در در گذر به فلسفه سیاسی تجربه شده ی ایرانشهری و توجیه آن داشتند از دوران امویان تا قبل از دوران اخیر که تلاش های موفق یا ناموفق در سراسر جهان اسلام برای بیرون رفتن از سلطه استبداد دو رسیدن به گونه ای مشروطیت دارد آنچه حاکم بود چیزی جز تغلب نبود . باری همین صورت اندیشه سیاسی با ذوق و هوای سیاستمداران خودکامه سازگار بود و اولین بزرگی که در دفاع از خلافت عباسیان و توجیه قدرت خودکامگان که در دوران انحطاط این خلافت فرمانروایان واقعی نبود و همواره مردم مردم منتظر یک قدرتی توانمند بودند که از آستین زور گوی دیگری بیرون آید و سیاه بختی مسلمانان این چنین در عرصه سیاست ترحم زده شد و فرهنگ بیمار سیاسی جهان و اندیشه آنان را آزرد و هیچ تلاشی و کوششی برای یافتن راهی به سوی آینده بهتر صورت نگرفت پاسخ به این پرسش که چرا از متن تمدن اسلامی بر خلاف سنت و سیره پیامبر در برخی ازنخستین جانشینان او تغلب و خودکامگی سر بر آورد و سرنوشت است اسلامی را تیره و تار کرد جایگاه ویژه ای برای تامل و برسی نمی طلبد اما اسباب و منشاء هر چه باشد در اینکه از صدر دوران معاویه به بعد به صورت منحصر به فرد امرسیاسی خودکامگی بوده است ودربین تمام جهان اسلام ازبویهیان شیعی ،سلجوقیان سنی و مغولان غیر مسلمان و گورکانیان مسلمان شده هیچ تفاوتی وجود ندارد که همه جانشینان سیاست برزور و شمشیر بود و چرخ آن جزء به اراده حاکم زورگو نمی چرخید و پاسخگوی هیچ گونه اعتراضی نبودند .

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق اندیشه سیاسی اسلام و دموکراسی

تحقیق درباره فرهنگ و دموکراسی چیست

اختصاصی از فی بوو تحقیق درباره فرهنگ و دموکراسی چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره فرهنگ و دموکراسی چیست


تحقیق درباره فرهنگ و دموکراسی چیست

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:29

فهرست و توضیحات:

 

مقدمه:

فرهنگ سیاسی و توسعة سیاسی

رابطة فرهنگ سیاسی با مدنیت و توسعه

انواع فرهنگ سیاسی

اهمیت و ارزیابی فرهنگ سیاسی

تعریف فرهنگ

فرهنگ سیاسی

هرگاه که بشر جامعه ای تشکیل داده، فرهنگ نیز به وجود آمده. فرهنگ سازه ای است اجتماعی، چنان پیچ در پیچ و چند بعدی که ارائه تعریفی جامع از آن دشوار است. سبکهای ادبی – هنری یک جامعة تشکیل دهنده بخشی از فرهنگ آن جامعه است. همچنین در یک جامعه، پیدایش فرهنگ سیاسی، مرکب از رفتار و عقایدی که زندگی اجتماعی را شکل می بخشد و مردم نگرشهایی را در مورد چگونگی ادارة جامعه ایجاد می کند، نیز محتمل است. از آنجایی که در غرب معنی و مفهوم فرهنگ بیشتر فرهنگ مادی تلقی می گردد، بنابراین برای واژة فرهنگ تعاریف بسیار گوناگونی وجود دارد. به طور مثال فرهنگ گاهی به عنوان یک کمک کننده در زندگی انسان و عامل پذیرفته شدن به طرد او از جامعه و گروه می باشد. گاهی به عنوان عاملی میان فرد یا محیط پیرامون وی رابطه برقرار می کند و شناختی از محیط به انسان می دهد.

فرهنگ آن جنبه از زندگی است که میان فرد و محیط پیرامون رابطه برقرار می سازد و این امکان را برای فرد فراهم می کند تا در بارة پدیده های محیط اطراف خود شناخت پیدا کرده و آنها را ارزیابی نموده و به نحوی بروی آن پدیده ها و یافته ها کار کند تا به نتیجه مطلوب برسد.

فرهنگ از مرز ایدئولوژی فراتر رفته و در واقع خمیرمایة هویت بخش افراد یک جامعه است. آگاهی از وجود زبان، نژاد، پیشینه، مذهب، عادات، رسوم، نهادها، و یک موطن واحد و مشترک ایجادگر یک فرهنگ مستقل است.

همانطور که مستحضرید فرهنگها سطوح مختلفی دارند، مانند فرهنگ روستایی، شهری، ملی و یا فرهنگهای خانوادگی، قومی یا قبیله ای و یا نژادی.

معمولاً هویت فرهنگ به یک ملت یا کشور محدود نمی شود. تمدن گسترده ترین سازه هویت فرهنگی است که در سایة آن، انسانهای مختلف به مجموعه رسوم و سنن زیباشناختی، فلسفی و تاریخی و اجتماعی که تقریباً از دیگر رسوم متمایز است احساس تعلق می کند.

در دنیای معاصر تمدنهای بارز و مشخصی وجود دارند که عبارتند از تمدن اسلامی، غربی، هندی و چینی.

در این جزوه ضمن پرداختن به فرهنگ سعی شده ضمن تعریف، دموکراسی مقابل آنها را نیز به صورت مختصر و مجمل بیان نمائیم.

بر همین اساس ابتدا تعریفی از دموکراسی ارائه می شود و قبل از آن پرداختن به این موضوع را لازم می دانم که افراد و نخبگان، اندیشمندان و صاحب نظران هر یک تعریف خاص خود را از دموکراسی دارند که بیشتر متأثر از تأثیرات محیطی، جغرافیایی، تاریخی و فرهنگ آنهاست، و لذا اگرچه همة اندیشمندان بزرگ اصول اولیه دموکراسی را به رسمیت شناخته اند و به آن معتقدند ولی هرکدام با توجه به موارد فوق تعاریف خاص خود را ارائه می دهند. مثلاً آقای دکتر علیرضا پارسا در مقاله مفصلی که به پیوند ناگسستنی دموکراسی و حقوق بشر دارد، دموکراسی را استوار بر دو اصل: کنترل مردم به تصمیمات مجلس، و برابری در اعمال این کنترل[1] می داند و بقیه موارد و حتی اصول دموکراسی را برای تحقق این دو پایه استوار می داند.

البته این صرفاً برداشت و تصور ایشان از دموکراسی است و هرکس دیگری می تواند اصول و پایه های دیگر برای دموکراسی معرفی نماید. در هر صورت آنچه مسلم است این است که، مفهوم دموکراسی برای اکثریت افراد جامعه بشری پذیرفته است و هر جامعه ای سعی دارد به وسیلة نخبگان و روشنفکران خود، برای جامعه و فرهنگ خودش و همخوان و همساز نماید. اگر مشابهاتی در بین فرهنگ، مذهب، باورهای اجتماعی و ... آنها وجود دارد، با تکامل و تطبیق آنها با دموکراسی، سعی در بومی کردن، مفهوم آن می نماید و در غیراینصورت دموکراسی را به عنوان ضرورتی اجتناب‌ناپذیر که برای تمام جوامع بشری وجود داشته و خواهد داشت به جامعة خواستار آن عرضه می دارد.

 

1-

به طور کلی فرهنگ عبارتست از مجموعه آداب و رسوم و اخلاقیات، اعتقادات و ارزشهایی که از طریق جامعه پذیری از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. ارزشهایی که مفاهیم تفهیم یافته ای از اهداف مشروع و آرزومندی هستند و رفتار آدمی را در جهت خاصی هدایت می کنند.

ارزشهای که از طریق هنجارها در قالب مقررات و قوانین درمی آیند و مقررات رفتاری را در هر موقعیتی تعیین می کنند.

به یک معنا فرهنگ مترادف با جامعه و به تعبیری مترادف با سیستم اجتماعی است. منظور از فرهنگ همة پیشرفتهای مادی و معنوی است که جامعه به وسیلة آن بر بقای خود ادامه می دهد و شامل همة باورها، ارزشها و هنجارها و آداب و رسوم، خرافات و هنرها و توان نهادهای جامعه است.

عنصر اعتماد به عنوان یک ویژگی اساسی در فرهنگ هر جامعه لازم و ضروری است. زبان، دین، مذهب و اخلاق بخشی دراز در درون فرهنگ می باشد که روش زندگی انسان و چگونگی ارتباط او با عالم فرهنگ را می سازد و همین فرهنگ نحوة ارتباط انسان را با محیط تعیین می کند.

با این تفاسیر واضح و روشن است که فرهنگ یک شخصیت سمبولیک دارد و سمبولها برای افراد مختلف دارای معانی مختلفی می باشد. با تمام این وجود روشن است که نتیجة پیشرفت علم و تکنیک در جهان صنعتی سرمایه داری غرب دگرگونی هایی در رفتار اجتماعی و فردی انسان می گردد که در واقع ظهور فرهنگ جدید فردگرایی پیامد ا ین دگرگونی بوده است. این فرهنگ جدید تیره شدن روابط انسانی و غلبة منطقی علم و تکنیک بر انسان است.

 

1-1-

در خصوص فرهنگ سیاسی تعاریف گوناگونی از سوی دانشمندان ارائه گردیده که قبل از پرداختن به این تعارف که بر اساس متغیرهای مستقل و وابسته شکل گرفته است. همانطوری که از عنوان این اصطلاح پیداست آن دسته از جنبه های فرهنگ جامعه که می تواند وجه سیاسی به خود بگیرد ماهیتی سیاسی داشته باشد، فرهنگ سیاسی نامیده می شود.

فرهنگ سیاسی بر این باور است که فرد در زمینة تاریخی خویش باید چیزهایی را بیاموزد و به نهادینه و درونی کردن شناخت و احساسات خود نسبت به سیاست در جامعه و مردم اقدام کند. بنابراین فرهنگ سیاسی هر جامعه ای مبتنی بر یک بستر تاریخی که این زمینه و بستر، نقش بنیادین در پذیرش یا رد مؤلفه های گوناگون فرهنگی دارد. البته همة نگرشها و احساسات سیاسی یک ملت با تعریف فرهنگ سیاسی آنان ارتباطی ندارند چون بسیاری از آنان تداومی ندارند و به دشواری بر بنیادهای توسعه تأثیر می گذارند و در عین حال بسیاری از باورهای سیاسی نظیر احساسات مربوط به اعتماد در روابط انسانی و جهت گیریهای مربوط به مسائل روز دارای اهمیت بسیاری هستند چرا که فرهنگ سیاسی فقط شامل آن باورها و احساسات انتقادی و مشکوکی است که الگوهای خاص جهت گیری را شکل داره و به فعالیتهای سیاسی سامان و صورت می بخشد.

پس این نکته را در مورد فرهنگ سیاسی که بستر نظرات و اعتقادات و احساساتی دانست که بر فرآیند سیاسی نظم و معنا می دهد که آن را فرضیات اصولی و قوانین حاکم بر رفتار سیاسی متمایز می کند. بنابراین باید ادعا کرد که مفهوم واقعی فرهنگ سیاسی آشنایی افراد جامعه با موضوعات سیاسی است. باید گفت که قسمت قابل توجه از فرهنگ سیاسی نیز ریشه در آموزش معمول شهروندان و آگاهی مکتب آنان از نحوة کار نظام سیاسی دارد.

یک فرهنگ سیاسی ابعاد احساسی عمیقی دارد که با شور و شوق و وفاداری و هویت اجتماعی، احساسات و تعلقات جغرافیایی درگیر است. فرهنگ سیاسی مقوله ای پویا است که منبعث از دیدگاهها، طرز تلقی و اعتقادات مردم نسبت به سیستم سیاسی متجانس یا غیرمتجانس، محصول عوامل به هم پیوستة تاریخی، جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی است.

دانش واژة فرهنگ سیاسی را نخستین بار «گابریل آلموند» در علم سیاست به کار برد «ساموئل بوراندرو» و «آدام و لام» نیز از پیشگامان کاربرد آنها هستند.

[1] -پارسا، علیرضا، فصلنامة سیاسی، اقتصادی. شماره اول و دوم، مهر و آبان 1372


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره فرهنگ و دموکراسی چیست

مقاله آمار دموکراسی و توسعه

اختصاصی از فی بوو مقاله آمار دموکراسی و توسعه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله آمار دموکراسی و توسعه


مقاله آمار دموکراسی و توسعه

این محصول در قالب ورد و قابل ویرایش در 64 صفحه می باشد.

خلاصه

اطلاعات قاعده‌مند، بر اساس محیط فیزیکی ، به شناسائی نیازهای افراد و اندازه گیری استعدادهای بالقوه جوامع کمک می کند ؛ این اطلاعات در ارتباط تنگاتنگ با جامعه حال حاضر جهانی می باشد که ماشاهد تغییرات وسیعی در ساختار آن می باشیم .تمام کشورها و تمام سازمانها داخل فرآیندی شده اند که آنها را به سمت مدرن شدن هدایت می کند. در مکزیک اصلاحاتی در مقیاس وسیع موجب به‌ وجود آمدن مطالبات جدید برای اطلاعات آماری و جغرافیایی شد. اندازه گیری‌ها تا آنجا پیشرفت که یک سیستم اطلاعاتی بین المللی جهت مقابله با چالشهای جدید فراهم شود. یک برنامه پیشرفته توسط INEGI،‌اداره مرکزی آمار ، جغرافیا و انفورماتیک مکزیک ، طراحی و اجرا شد.این برنامه شامل هفت قسمت می شود : عدم تمرکز – زیربنا – روش شناسی – آموزش – هماهنگی – تولیدات جدید و فعالیتهایی در جهت ارتقاء فرهنگ عمومی آمار در بین مردم .سهم برنامه مدرنیزاسیون INEGI در اجرای اهداف بین المللی مختصراً ذکر شده است .سیستم اطلاعاتی یکپارچه و بهنگام شده به بسط مشارکت مردمی و همینطور به طراحی سیاستهایی با هدف ارتقاء وتوسعه اقتصادی جهت بهبود استانداردهای زندگی افراد، کمک می کند. اگر چه فعالیتهای آماری از دیدگاه فنی و علمی جالب توجه است اما برتری آن دراینست که امکان کمک به افراد جهان در بدست آوردن عدالت و زندگی بهتر را فراهم می کند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله آمار دموکراسی و توسعه

تحقیق اسلام و دموکراسی از نگاه برنارد لوئیس

اختصاصی از فی بوو تحقیق اسلام و دموکراسی از نگاه برنارد لوئیس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق اسلام و دموکراسی از نگاه برنارد لوئیس


تحقیق  اسلام و دموکراسی از نگاه برنارد لوئیس

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:9

 

  

 فهرست مطالب

 

اسلام و دموکراسی از نگاه برنارد لوئیس

 

اسلام و لیبرال- دموکراسی ، مروری تاریخی

 

برنارد لوئیس،

 

تاریخ و سنت

 

تأثیر غرب

 

طبقه بندی ابتدایی رژیمها

 

مسلمانان خارج از خاور میانه

 

دین و دولت

 

 

 

 

 

 

اسلام و دموکراسی از نگاه برنارد لوئیس

مقاله "اسلام و لیبرال دموکراسی" برنارد لوئیس، اگر چه سالها پیش نوشته شده است، اما حاوی نکاتی قابل تأمل در رابطه با این مسأله مورد مناقشه است.  ممکن است بسیاری با نقطه نظرات وی موافقت چندانی نداشته باشند، اما باید اعتراف نمود که برنارد لوئیس بر نقاط حساسی در فرهنگ سیاسی مسلمانان انگشت نهاده است (همچون آزدی و عدالت، شهر و شهروندی و غیره).

 

اسلام و لیبرال- دموکراسی ، مروری تاریخی

 

برنارد لوئیس،

 

مجله دموکراسی، شماره 7. 2 (1996)

 

در یک گفتگوی مختصر درباره مسائلی مهم، به راحتی می شود بوسیله کاربرد و یا تفسیر غلط کلمات کسی گمراه شد.  بنابراین ابتدا باید بگویم که منظورم از "اسلام" و "دموکراسی لیبرال" چیست.
این روزها دموکراسی کلمه ای است که بسیار مورد استفاده و یا سوء استفاده قرار می گیرد.  این کلمه معانی بسیاری دارد و در مکانهای عجیبی ظهور کرده است- اسپانیای جنرال فرانکو، یونان کلونلها، پاکستان جنرالها، اروپای شرقی کمیسرها- معمولاً همراه با پیشوندی کیفی از قبیل "هدایت شده"، "بنیادی"، "سازمانی"، "مردمی" و ازآن قبیل که معنای کلمه را رقیق، گمراه و حتی وارونه می سازد.
تعریفی دیگر از دموکراسی توسط کسانی پشتیبانی می شود که مدعی اند اسلام خود  تنها دموکراسی واقعی است.  این ادعا کاملاً مطابق با واقع است اگر کسی معنای دموکراسی را مطابق فرض طرفداران این تعریف بپذیرید.  بدلیل آن که این تعریف مطابق با تعریفی که من از دموکراسی در این مبحث مبنا قرار داده ام نیست، آن را به جهت بی ارتباط بودن با هدف حاضر کنار می گذارم.
نوع دموکراسی که من از آن سخن می گویم هیچ یک از اینها نیست.  عجالتاً منظورم از دموکراسی لیبرال روش معمول انتخاب یا برکناری دولتها است که در انگلیس تکامل یافت و سپس میان ملتهای انگلیسی زبان و دیگران گسترش یافت.
در سال 1945، فاتحان جنگ جهانی دوم، دموکراسی پارلمانی را بر سه قدرت مهم محور تحمیل کردند.  این دموکراسی در تمام آنها- شاید در یکی از آنها کج دار و مریز- دوام یافت. هنوز در هیچ کدام از آنها این دموکراسی به بحران واقعاً عمده ای برنخورده است.  در میان متحدان، بریتانیا و فرانسه مدل دموکراسی مختص خویش را، با موفقیت متفاوت در زمان عقب نشینی از امپراطوری  پس از جنگ به مستعمره های پیشین خویش انتقال دادند.

شاید بهترین روش تجربی برای تشخیص وجود آن نوع دموکراسی ای که منظور من است تقریر هانتینگتون باشد که زمانی می توانید کشوری را دموکراتیک بنامید که در آن، دولت در دو دوره متوالی به صورت صلح آمیز از طریق انتخابات آزاد تغییر کرده باشد. با انحصار به دو انتخابات، هانتینتون رژیم هایی که مطابق نظر آگاهان از روش "یک فرد، یک رأی، یک بار" پیروی می کنند را از رده خارج می کند. بنابراین من دموکراسی را به این معنا می دانم که حاکمان کشوری از طریق انتخابات تغییر کنند؛ در مقابل کشوری که انتخابات به وسیله حاکمان تغییر کند.
 آمریکایی ها مایلند دموکراسی و پادشاهی را دو کلمه متقابل بدانند. اما در اروپا اتفاقاً دموکراسی در پادشاهی های مشروطه بهتر از جمهوری ها است. بسیار سودمند است که فهرستی از آن دسته کشورهای اروپایی تهیه شود که در آنها دموکرسی پیوسته و بی وقفه در دوره ای دراز مدت رشد یافته است و از هر منظری می توان گفت که در آینده قابل پیش بینی نیز ادامه خواهد یافت. فهرست این کشورها کوتاه است و تمام آنها به جز یکی پادشاهی است. سوئد، تنها استثنا مانند ایالات متحده است از این جهت که موردی ویژه به دلایل شرایطی ویژه است. در جمهوری فرانسه که از طریق انقلاب بیش از دو قرن پیش شکل گرفت حرکت دموکراسی با وقفه ها، عقبگردها و انحرافاتی همراه بوده است. این رکورد در اکثر جمهوری های دیگر اروپا و به همان علت در باقی دنیا به صورت غیر قابل مقایسه ای بدتر است.
در تمام اینها، ممکن است درسهایی برای خاورمیانه باشد که هنوز در آن اصول حکومت موروثی به شدت قدرتمند است. عربستان سعودی به عنوان خالص ترین عرب و مسلمان کشورهای خاورمیانه نام و هویت خویش را از سلسله بنیانگزار و حاکم خویش دارد. امپراطوری عثمانی به عنوان موخرترین و طولانی ترین امپراطوری اسلامی نیز چنین بود. حتی رهبران انقلابی تندروی مانند حافظ اسد در سوریه و صدام حسین در عراق تلاش می کنند جانشینی فرزندان خویش را بیمه نمایند. در یک فرهنگ سیاسی ای که رشته مشروعیت سلسله ای قدرت بسیار دارد، احتمالاً دموکراسی در آنجا که با آن فرهنگ همراه است سهل الوصول تر باشد تا آنجا که مقابل آن است.

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق اسلام و دموکراسی از نگاه برنارد لوئیس