فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله تربیت بدنی

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله تربیت بدنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

تربیت بدنی و ورزش ، هم از دیدگاه تاریخ و هم از دیدگاه فرهنگ، به این دلیل که با ملل مختلف جهان سروکار دارد جالب و شایان توجه است از دیدگاه تاریخ و با تحقیق در ادوار گذشته می توان فهمید که کدام ورزش در کدامین سرزمین شکل گرفته است و چگونه به کشورهای دیگر راه یافته است و سیر تحول و تعالی آن چگونه بوده است، مثلا" می‌توان فهمید که ورزش چوگان که یک ورزش باستانی است ابتدا به چین و ژاپن و سپس به یکی از ایالت هند که در مرز برمه قرار دارد راه یافته و از آنجا به تبت و از همان طریق، به اروپا و آمریکا کشانده شده است . یا اینکه گاوبازی که ورزش متداول اسپانیایی‌ها است آنطور که از لوحه‌های سنگی یافت شده و در حفاری‌های هندوستان بر می‌آید حدود 3000سال قبل در این سرزمین رایج بوده و 1000 سال پس از آن به جزیره (کرت) در یونان راه یافته و از آنجا به دشتهای سرسبز ناحیه شمالی یونان کشیده شده و 500 سال بعد ، در شهر رم متداول شده و امروز در اسپانیا و در میان قبایل باسک رایج است و نیز می‌توان دریافت که تربیت بدنی و ورزش در آغاز جنبه اساطیری داشته جنبه رمانتیک و گاهی حماسی نیز دارد ، همواره به صورت یک پدیده تربیتی مطرح بوده است .
جالب تر این است که بسیاری از نوشته ها و نقوش مانده از روزگار باستان نشان می‌هند که انسان از آغاز خلقت میل به مبارزه با قدرت های برتر با خود را داشته یعنی از همان زمان که نیروهای طبیعت را شناخته، برای هر یک خدایی را متصور شده و الگو قرار داده است مثل آپولو و هرمس در یونان و …. حماسه سرایانی چون فردوسی از سرزمین خودمان، هومر بایرون و گوته از سرزمینهای دیگر از همین سرچشمه زلال به دنیای سرشار از هیجان و شور حماسه راه یافته و به حماسه سرایی پرداخته اند . فراتر از حماسه و افسانه، واقعیت های مملوس تاریخی در زمینه تربیت بدنی و ورزش است که به عنوان یک پدیده اجتماعی، با فرهنگ و آداب و سنن جوامع مختلف درآمیخته و همگام و همراه مردم هر زمان بنا به ضرورت ها و نیازها، پدیده های علم و تکنولوژی را دریافته و به آن پیوند خورده است .
به روایت تاریخ در گذرای زمان انسان به مرحله‌ای رسید که از حالت فردی به حالت اجتماعی متمایل شد و این نیاز را احساس کرد که بایستی به حالت جمع درآید و کسی را به عنوان هماهنگ کننده به سرپرستی جمع بگمارد و طبیعی بود کسی که برای این مسئولیت انتخاب می‌شد بایستی از همه قویتر باشد، بهتر از دیگران نیزه پرتاب کند، چابک تر از همه بدود و در هنر جنگ آوری نیز سرآمد دیگران باشد . انگیزه قویتر بودن و درک این واقعیت که زندگی انسان بستگی حرکت و جنبش او دارد و توجه به این اصل که مجموعه‌ای از حرکات سبب تامین سلامت وجود او خواهد شد، زمینه ساز توجه بیشتر به تربیت بدنی و ورزش گردید و بر این اساس است که گفته می‌شود تربیت بدنی و ورزش با حیات بشر توام بوده و حتی درآمیخته است همچنانکه گفته می‌شود (اولین حرکت انسان در بدو تولد ، نخستین گام در تامین سلامت انسان است ) و می‌توان باور داشت که تربیت بدنی و ورزش همپای زمان ،تولد یافته و با تکامل جسم و روح در این رهگذر ، تربیت و تقویت روحی و روانی انسان به اوج خود رسیده است . با این نگرش می‌توان گفت : انگیزه‌های نخستین برای گرایش به تربیت بدنی و ورزش مبتنی بر هدف های زیر بوده است:
1. تکامل و توسعه استعداد جسمانی
2. ایجاد گروههای نیرومند برای بهتر زیستن
3. تقویت جسم برای ارضا احسن برتری جویی
4. ایجاد سرگرمی
بدیهی است در برآوردن این هدف ها افراد مستعد تر از نظر قوت بدنی، بر دیگران برتری داشته‌اند و در طول زمان ضرورت قدرت بدنی بیشتر و لزوم پرداختن به تربیت بدنی و ورزش، سبب فرصت هایی برای گروه‌های هوشیارتر شده و به تدریج بازیها و سرگرمی‌هایی به وجود آمده که موجبات طراوت و نشاط بدن را فراهم ساخت .
به این ترتیب، تربیت بدنی در معنای تقویت بدن و کسب نیرومندی از یک سو سرگرمی‌ها و بازیهای سرگرم کننده از سوی دیگر زمینه سازندگی، رشد و تکامل، نوجوانان و جوانان صادر گردید.
به روایت تاریخ در سرزمین ما به عنوان کشوری کهن که غنای فرهنگی بسیاری دارد علاوه بر قدرت بدنی و پرورش جسمانی تربیت اخلاقی و روحانی نیز پایگاه ویژه‌ای داشته است . ایرانیان در عین حال که مانند دیگر ملل شرق پایبند به نظام اجتماعی خود بوده‌اند از روحیه آزادطلبی، احترام و توجه به ارزش های فردی و اجتماعی نیز برخوردار بودند. چنانچه در سخن گفتن صریح، در دوستی استوار و در میهمان نوازی و بخشندگی سرآمد دیگران بودند و پاکیزگی را بزرگترین نعمت حیات می‌دانستند .
در کتاب مقدس زرتشت فصل های طولانی در فواید پاکی جسم و جان آمده و از خانواده به عنوان مقدس ترین سازمان اجتماعی یاد کرده و گفته شده است که فرزند داشتن اسباب بزرگی و آبرومندی است . همچنانکه تربیت و تعلیم فرزندان اسباب افتخار و سربلندی است . ویل دورانت مولف کتاب تاریخ تمدن در باب اهمیت فرزندان در ایران قدیم می‌گوید : یکی از اصول رایج آن زمان این بود که مدرسه نزدیک بازار نباشد تا دروغ و دشنام و تزویر که در لفظ عام جاری است مایه تباهی اخلاق کودکان نشود و دیگر اینکه آزاداندیشی و آمادگی برای پذیرش اندیشه های تازه چنان بود که در مقابل اندیشه‌های بیگانگان از خود تعصب و واکنش های تند نشان نمی‌دادند و هر اندیشه تازه‌ای را با حوصله دقت و علاقمندی مورد بررسی قرار می‌دادند و با همین روحیات عالی، شیوه‌های تربیتی خاص را در مورد فرزندان خود اعمال می‌کردند و ورزش آن روزها نیز اسب سواری و تیر اندازی و شکاربود .
استرابون از روی مدارکی که در دست داشته می‌نویسد کودکان تا به جوانی برسند مراحل مختلف تربیتی و پرورشی را می‌گذرانند که نخستین مرحله آن دوره تربیت خانوادگی بود ابتدا تربیت اخلاقی و دوره مدرسه را می‌پیمود . تربیت اخلاقی روحی و معنوی او با آموزش فنون نبرد و فعالیت های بدنی همراه بود و از طریق جوانان ایران به واسطه صداقت و در نتیجه تعالیم عالی که در کانون خانواده مدرسه و جامعه داشتند از هر گونه نقص اخلاقی مبرا بودند بعد از ظهور اسلام و تجلی آن در ایران پهلوانان نامی ایران آراسته به جمیع کمالات و فضایل انسانی و کارآمد در فنون ورزش با برگزاری ها و دلاوریهای خود صفحات زرینی را بر تاریخ این سرزمین کهنسال نقش نمودند . تا عهد صفویه که سیاست بر مبنای تشیع آمیخته با تربیت ایرانی قرار گرفت روحیه جوانمردی و عیاری سنتی ایران با ملاک های اسلام در آمیخته و شیوه‌ای نوین را پدید آورد .
در این زمان نیز ورزشهایی چون چوگان، شمشیربازی، اسب سواری، تیراندازی، شکار و شنا و مخصوصا" کشتی پهلوانی رواج داشت و جوانان ورزیده‌ای که می‌توانستند نمایشگر قدرت و توانایی خود همراه با خصایل خوب انسانی باشند خوش درخشیدند . اما در زمان قاجار نشانه‌های انحطاط اخلاقی در ورزش بروز کرد بخصوص که غرب زدگی به صورت یک پدیده اجتماعی در تمامی ابعاد جامعه ایرانی ریشه دواند و فرهنگ جدید اروپایی در قالب فلسفه نوین ، علوم، هنرها و تکنولوژی جدید تجلی یافت . با روی کار آمدن رضاخان قدمهایی در جهت قانونی کردن ورزش برداشته شد و قانون اجباری کردن ورزش در مدارس به تصویب رسید که زمینه ساز تشکیل اولین انجمن ملی تربیت بدنی شد . اما نفوذ تمدن غرب چنان شتابی گرفته بود که این نخستین قدم نیز خط و نشان غربی داشت .
در سال 1320 تربیت بدنی به دو بخش متمایز تفکیک شد یعنی تربیت بدنی آموزشگاهها به وزارت فرهنگ زمان ، ورزش دستجات آزاد و پیشاهنگی به انجمن ملی تربیت بدنی واگذار شد، در گذر سالها در این ساختار همیشه متغیر، باز هم تغییراتی پیش آمد و در سه بخش مجزا ‌ یعنی سازمان تربیت بدنی و تفریحات سالم، کمیته ملی المپیک و شورای ورزش بانوان متمرکز شد . در شرایطی که وزارتخانه ها و سازمانهای مختلف کشوری و لشگری مثل وزارت آموزش و پرورش، وزارت کار و امور اجتماعی، وزارت کشاورزی و تعاون روستایی و ارتش و شهربانی و ژاندارمری هر یک فعالیتهایی را در زمینه تربیت بدنی و ورزش آغاز نموده بودند . در سال 1350 سازمان تربیت بدنی با قرار گرفتن در بخش معاونت نخست وزیری شکل قانونی تر و مستقل تری به خود گرفت و از این پس در استان ادارات کل تربیت بدنی و هیئتهای ورزشی عهده دار امور تربیت بدنی و ورزش در مرکز سازمان تربیت بدنی فدراسیونهای ورزشی و کمیته ملی المپیک ناظر بر فعالیتهای ورزشی شدند . در سال 1353 به لحاظ برگزاری این بازیها مجموعه ورزشی آزادی احداث شد و به تناسب گسترش روزافزون ورزش و بنا به ضرورت توجه به اصول علمی تربیت بدنی و ورزش که در دنیای غرب به سرعت رو به تکامل و پیشرفت بود به تدریج مدارس و دانشکدههای تربیت بدنی شکل گرفتند و حضور مرتب تیم های ورزش در دوره های مختلف از جمله بازیهای المپیک و موفقیتی که در برخی از رشته های ورزشی مثل کشتی و وزنه برداری نصیب قهرمانان ایران شد زمینه ساز گسترش علاقه مردم به ورزش گردید . بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تربیت بدنی و ورزش نیز مثل بسیاری از زمینه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی دستخوش تحول و دگرگونی شد و اخلاق و فرهنگ اسلامی معیار سنجش ها در تمامی زمینه ها ی تربیت بدنی و ورزش قرار گرفت . در آغاز توجه به تعالیم اسلام، روایات و احادیثی از پیامبر اسلام (ص) و حضرت علی (ع) و دیگر ائمه اطهار و رهبران، اندیشمندان و دانشمندان اسلامی چراغ فرا راه مسئولین ورزشی نهاد و با جستجو در متون علمی، فرهنگی، اسلامی زمینه‌های توسعه فرهنگ اسلامی در تربیت بدنی و ورزش فرهم گردید . با توجه به نظرات کلی اسلام در زمینه ورزش و نظر اجمالی اندیشمندان اسلامی در مورد تربیت بدنی این برداشت حاصل شد که جسم عرض روح قرار دارد و نیازهای جسمانی و روحانی انسان بایستی یک جا مورد ارزیابی قرار گیرد با این که : (کالبد انسان که جایگاه روح انسان است بایستی تقویت شود و از سلامتی کامل برخوردار گردد تا از این طریق کمال انسانی حاصل شود و فرد به کمال مطلوب برسد . غرض از آفرینش انسان این است که انسان با آگاهی به معبود خویش نزدیک شود . بر این اساس انسانی که سالم است و سالم می‌اندیشد در مسیر این هدف مقدس موفق تر است و نقطه شروع این مسیر دوران کودکی تا مرحله تکامل و تکوین جسم و روح انسانی است و برای دستیابی به این تکامل که هدف غایی است تامین ایجاد امکانات و شرایط مناسب و تدوین سیاست و برنامه مدون الزامی است

 

از سال 1306 هجری شمسی بر اساس قانونی که از تصویب مجلس شورای ملی وقت گذشت درس تربیت بدنی و ورزش به صورت اجباری جزء برنامه های درسی تمام دوره های تحصیلی قرار گرفت. به موجب این قانون هر روز یک ساعت از برنامه های دانش آموزان به درس تربیت بدنی اختصاص یافت اما اجرای این قانون به علت کمبود نیروی انسانی متخصص و امکانات اجرائی عملا با مشکل مواجه شد. بطوریکه در سال 1314 به منظور تامین معلم تربیت بدنی مورد نیاز آموزش و پرورش تاسیس شد تا اجرای درس تربیت بدنی درتمام پایه های تحصیلی از ابتدائی تا پایان دوره متوسطه توسط معلم تخصص تربیت بدنی تدریس شود اما با صدور بخشنامه 4628 ت-ن مورخ 3/6/1363 بدستور وزیر وقت بکارگیری معلم خاص تربیت بدنی در دوره ابتدایی حذف و تدریس تربیت بدنی به معلمان یا آموزگاران همان پایه محول شد که این موضوع به اعتقاد اکثر کارشناسان با توجه به اهمیت دوره ابتدائی زیانهای بزرگی به ورزش آموزشگاهی و ورزش کشور وارد کرد.تشکیلات تربیت بدنی و ورزش مدارس از سال 1323 در سطح کشور با عنوان اداره کل تربیت بدنی در سطح استان با عنوان کارشناسی مسئول و در سطح شهرستان با عنوان اداره کل تربیت بدنی در سطح استان با عنوان کارشناس مسئول و در سطح شهرستان با عنوان مسئول تربیت بدنی آموزشگاهها شروع به فعالیت نمود. ضرورت ارتقاء تشکیلات تربیت بدنی آموزشگاهها از سالهای قبل از انقلاب مطرح بود تا اینکه برای اولین بار در سال 1357 تشکیلات تربیت بدنی و ورزش مدارس از اداره کل به معاونت ارتقاء پیدا کند. اگر چه این ارتقاء تشکیلات باعث خشنودی جامعه ورزش کشورگردید اما کمتر از یک سال مجدداَ تشکیلات تربیت بدنی ازمعاونت در سطح وزارت آموزش و پرورش به یک اداره کل زیر نظر معاون پرورشی تنزل پیدا کرد. طی دو دهه اخیر موضوع ارتقاء تشکیلات همیشه توسط متخصصین و کارشناسان تعلیم و تربیت، تربیت بدنی مطرح بود تا اینکه درسال 1378 به پیشنهاد معاون پرورشی وقت، اداره کل تربیت بدنی به دو اداره کل تربیت بدنی دختران و پسران درسطح ستاد تفکیک و این تشکیلات در سطح استانها و شهرستانها نیز تحقق پیدا کرد. اگر چه این توسعه یک گام به جلو بود اما چنین حرکتی باعث رضایت متخصصین و کارشناسان تربیت بدنی و علوم ورزشی نشد بطوریکه درسال 1379 با انتصاب جناب آقای حاجی به عنوان وزیر آموزش و پرورش پیشنهاد معاونت تربیت بدنی و تندرستی با تصویب سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور به عنوان یکی ا ز هفت معاونت وزارت آموزش و پرورش شروع به فعالیت نمود. این ارتقاء تشکیلاتی در سطح استانها به مدیریت و در سطح شهرستانها به کارشناس مسئول تغییر پذیرفت.

وزارت ورزش همان سازمان تربیت بدنی است؛ فقط اسمش عوض می‌شود
مدیریت ورزش - مصطفی هاشمی‌طبا – رئیس اسبق سازمان تربیت بدنی
به طور کلی باید بگویم من مخالف ادغام سازمان تربیت بدنی و سازمان ملی جوانان و تشکیل وزارت ورزش و جوانان هستم. این اتفاق خوبی برای ورزش نیست. این ورزش الان شورایی اداره می‌شود و رئیس آن رئیس جمهور است. شش، هفت وزیر درگیر ورزش بودند و می‌توانستند مسائل ورزشی را در سطح وزارتخانه‌های مختلف بررسی کنند و به مشکلاتش برسند. ولی اگر وزارت ورزش تشکیل شود، ورزش محدود به یک وزارتخانه می‌شود و تبدیل می‌شود به یک بخش. با تصویب تشکیل وزارت ورزش، ورزش ایران از یک شکل کلی و همه‌گیر، تبدیل می‌شود به یک بخش. در حالی که ورزش فراتر از یک وزارتخانه است. ورزش همه‌گیر است و باید در کل بدنه دولت حضور داشته باشد.
البته اگر چنین اتفاقی بیفتد، در بحث کلان اتفاق خاصی نمی‌افتد. به هر حال در شرایط فعلی، شورای سازمان تربیت بدنی فعال نیست و اگر بخواهیم از این دید نگاه کنیم، می‌بینیم اتفاق خاصی نمی‌افتد. اما بحث دیگری که در مورد تشکیل وزارت ورزش مطرح شده، دولتی شدن بدنه ورزش است و این‌که ممکن است از جانب کنفدراسیون‌های قاره‌ای و جهانی، ایرادهایی به ورزش ایران وارد شود و این شائبه قوت بگیرد که دولت در ورزش دخالت می‌کند. اما در جواب کسانی که این بحث را مطرح کرده‌اند باید بگویم مگر الان سازمان تربیت بدنی دولتی نیست؟ مگر علی سعیدلو به عنوان رئیس سازمان تربیت بدنی از جانب رئیس جمهور منصوب نشده؟ بنابراین می‌بینیم که مشکلی از نظر این مسائل به وجود نخواهد آمد. همین الان هم بسیاری از کشورها وزارت ورزش دارند و مشکلی از نظر این مسائل ندارند.
مشکل زمانی به وجود می‌آید که بخواهیم فدراسیون‌ها را به عضویت وزارت ورزش درآوریم. همان‌طور که الان فدراسیون‌های ورزشی از نظر چارت اداری زیرمجموعه سازمان تربیت بدنی به حساب نمی‌آیند، در وزارت ورزش هم نباید فدراسیون‌ها به عنوان زیرمجموعه این نهاد دولتی معرفی شوند. فدراسیون‌ها از نظر اداری سازمان‌های غیر دولتی هستند که دولت دخالتی در امور آن‌ها ندارد. اگر قرار باشد وزارت ورزش تشکیل شود، ما باید همین رویه را در وزارت ورزش هم ادامه دهیم.
البته من دوباره تاکید می‌کنم که موافق تشکیل وزارت ورزش نیستم. چراکه یکی از مشکلات در این موضوع، سنخیت سازمان ملی جوانان و ورزش است. این دو سازمان هیچ سنخیتی با هم ندارند. الان خود سازمان ملی جوانان هزار تا مسئله دارد که هر کدام از آن‌ها باید از طریق یک وزارتخانه پیگیری شود. از طرفی سازمان ملی جوانان در این چند سالی که تشکیل شده کار خاصی انجام نداده. با توجه به این تفاسیر، شاید تشکیل وزارت ورزش به معنای انحلال سازمان ملی جوانان باشد چراکه در چنین وزارتخانه‌ای قطعا ورزش حرف اول را می‌زند و سازمان ملی جوانان جایگاهی ندارد. ولی از نظر بودجه‌ای هم تفاوتی در حال و آینده ورزش ایجاد نخواهد شد. با تشکیل وزارت ورزش، بودجه ورزش کم و زیاد نمی‌شود.
در کل باید بگویم تشکیل وزارت ورزش تغییرات کلانی را ایجاد نخواهد کرد. وزارت ورزش همان سازمان تربیت بدنی است؛ تنها نام آن عوض می‌شود. بحث جوابگویی ورزش به مجلس هم مطرح نیست. شاید این‌طوری گفته شود که اگر ورزش تبدیل به وزراتخانه شود، وزیر آن باید در مجلس پاسخگوی ناکامی‌ها باشد ولی این‌ها حرف است و تا عمل فاصله زیادی دارد. به نظر من از این جهت نیز هیچ تفاوتی ایجاد نخواهد شد.

 

1. امروزه بسیاری از افراد از دیسک کمر، فتق دیسک و سیاتیک رنج می برند . این درد ها معمولا در افراد مسن به علت بالا رفتن سن و تغییرات ایجاد شده در هورمون ها و استخوان ها چیزی معمولی به شمار می آید در حالیکه اگر منشاء این دردها را تشخیص دهیم در هنگام پیری و کهولت کمتر دچار این مشکلات خواهیم شد. چیزی که جلب توجه می کند اینست که افراد جوان نیز به همین درد ها گرفتار هستند که علت اصلی آن زندگی ماشینی و کم تحرکی است که در زندگی ما بوجود آمده اما علت های دیگری نیز در بوجود آمدن آن نقش دارند .
ناهنجاری جسمانی مزید بر علت است که به مرور در افراد به علت شیوه ی غلط زندگی ( خوابیدن، راه رفتن ، نشستن ، کار کردن و... ) ایجاد می شود.
ناهنجاری جسمانی چیست؟
ناهنجاری یعنی هر تغییر شکلی که در رابطه با وضعیت نرمال در بدن فرد ایجاد شود.
بدن زمانی استاندارد است که:
-1 - اندام سالم باشد ( دو دست و دو پا )
-2– فرد وقتی می ایستد در هیچ قسمت از بدنش احساس فشار و خستگی نکند.
- - 3 احساس درد نداشته باشد .
-4 – نقاط شاخص بدن روی خطوط افقی و عمودی قرار گیرد.

 


لذا برای رفع و پیشگیری از ابتلا به این ناهنجاری ها باید از علم حرکات اصلاحی کمک گرفت.
حرکات اصلاحی شاخه ای از علم تربیت بدنی است که اهدافش شناسایی، پیشگیری و اصلاح ناهنجاری های جسمانی فرد است . در واقع حرکات اصلاحی به مجموعه حرکات کششی و تقویتی گفته می شود که بمنظور پیشگیری و اصلاح ناهنجاری ها ی جسمانی ( کشش عضلات ، افزایش دامنه ی حرکتی مفاصل و تقویت عضلاتی که ضعیف شدند) انجام می گیرد.
حرکات اصلاحی معمولا از سن نه سالگی شروع می شود زیرا بدن از نظر شکل تقریبا شبیه بزرگسالان است .
براساس نتایج طرح اجرایی سنجش ناهنجاری های قامتی بین دانش آموزان پایه ی دوم راهنمایی و اول متوسطه سال تحصیلی 85/86 در سطح شهرستان مریوان توسط اینجانب صورت گرفته است ، متاسفانه آماردانش آموزانی که از مشکل ناهنجاری قامتی رنج می برند در سطح وسیع و بالایی بوده و تکان دهنده و قابل تامل است .
دانش آموزان دوم راهنمایی از 551 نفر ، 418 نفر
دانش آموزان اول متوسطه از 459 نفر ، 417 نفر
این معضل به حق که قابل توجه بوده ومی طلبد که خانواده ها و خود دانش آموزان و مسئولین آموزش وپرورش در راه کاهش این آمار گامهای موثری بردارند.

 

 

 

ضرورت دارد همکاران محترم و پر تلاش تربیت بدنی نیز دانش آموزان را با فرهنگ درست وصحیح عادات زندگی، آشنا سازند و اهمیت حرکات اصلاحی را برای دانش آموزان تشریح کنند تا در آینده شاهد سلامتی ، زیبایی و بقای عمر افراد جامعه باشیم و بتوانیم مادرانی سالم وبا نشاط را پرورش دهیم زیرا که به حق دختران وزنان قشر آسیب پذیرتر جامعه هستند.

 

نحوه قرار گرفتن بدن وشناخت آن
خوب ایستادن/خوب راه رفتن وخوب نشستن علاوه بر اینکه شکل حرکتی ما را زیبا میکند کارایی بدن را بیشتر و خستگی را کمتر می نماید.
رسیدن به چنین وضعیتی که بدن با کارایی بیشتر وخستگی کمتر همرا ه باشد با چگونگیمکانیک بدن ارتباط دارد.مکانیک بدن به هماهنگی وتناسب قسمتهای مختلف بدن گفته میشود.
برای آنکه بتوان از عضلات بدن به نحو احسن استفاده کرد وبرای عضلات هماهنگی لازمرا در قسمتهای مختلف بدن فراهم کرد این شناخت(درک بدن در فضا)لازم وضروری است.
منظور از طرز قرار گرفتن بدن یک حالت مشخص وبدون حرکت نیست بلکه حالتهای مختلفبدن همیشه وبا هر حرکت تغییر می کند.
برای نحوه قرار گرفتن بدن نمی توان یک استاندارد بین المللی وخاصی را ارایه دادولی دادن اطلاعاتی در ارتباط با چگونگی مکانیک بدن در حالتهای مختلف و نحوه استفادهصحیح بدن در حالتهای حرکتی گوناگون می تواند مورد استفاده قرار گرفته و مفید واقعشود.
اصول راه رفتن
هنگام پیاده روی سریع ممکن است بدن از وضعیت صحیح خارج شود یا عضلات سفت شوند. برای اینکه بتوانید به خوبی پیاده روی سریع را تجربه کنید باید ابتدا با روش های صحیح پیاده روی عادی و آهسته آشنا شوید.
ایستادن بازتابی از راه رفتن است
وضغیت و حالت شما هنگام ایستادن به طور کلی به وضعیتی که هنگام راه رفتن از خود نشان می دهید شباهت دارد. به عنوان مثال، اگر قوس کمرتان هنگام ایستادن افزایش یافته یا سرتان به جلو خم شود، این اختلال در تعادل به طور معمول هنگام راه رفتن نیز وجود خواهد داشت. اگر تمایل داشته باشید قدمتان را هنگام ایستادن سفت و محکم بگیرید، درراه رفتن تان نیز، این حالت را منعکس می کنید. اگر بدن را هنگام ایستادن خم کنید، این وضعیت را هنگام راه رفتن نیز به خود میگیرید. از این رو، مهم است از تمایل های بدنتان آگاهی داشته باشید.
ایستادن را آزمایش کنید
در کنار یک آیینه ی تمام قد، به پهلو بایستید. اگر بتوانید از دو آیینه استفاده کنید، بهتر است. این دو آیینه را با زاویه ای نسبت یه یکدیگر قرار دهید تا بتوانید هنگام ایستادن در کنار آیینه، نمای نسبتا کاملی از خود را ببینید.
تنفس عمیق انجام دهید. هنگام عمل بازدم، بدنتان را راحت بگیرید و هر گونه فشار درونی را از آن خارج کنید. وضعیت مشخصی از ایستادن را که پس از سپری کردن یک روز دشوار به خود میگیرید، در آیینه نمایش دهید. نواحی اصلی بدن را به عنوان سلسله بلوک هایی در نظر بگیرید که روی یکدیگر قرار گرفته اند، یک بلوک را برای سر، یکی را برای تنه، یکی برای لگن و برای هر زانو و پا، یک بلوک دیگر را در نظر بگیرید. از نحوه ی قرار گیری "بلوک ها" روی یکدیگر و ارتباط آن ها با همدیگر آگاهی یابید. سپس راستای قرار گیری" بلوک های" بدنتان را از جلو و پهلو بررسی کنید.
زانو های خود را بررسی کنید.

 

A) زانو ها بطور بسیار مناسب، باید در آرامش کامل قرار داشته و نسبتا صاف باشند. آنها نباید قفل شده و سفت گرفته شوند. (تصویر A)

 

B) آنها نباید قفل شده و سفت گرفته شده اند یا به عقب متمایل شده باشند. (تصویر B)

 

C) آنها نباید بیش از حد به جلو خم شده باشند. (تصویر C)
نکته: اگر زانوهای شما قفل و سفت شده یا به جلو خم شده اند، آنها را حرکت داده و جابه جا کنید تا بدون اینکه قفل شوند، صاف شده و در وضعیت مناسب قرار گیرند. توجه داشته باشید که آیا این حالت بر کج شدن لگن شما به جلو یا عقب تاثیر می گذارد یا نه؟

 


چگونه می توان شکمی صاف داشت ؟
سئوالی که این روزها بیش از هر زمان دیگری شنیده می شود . متخصصین ورزشی در جواب این نکته را ذکر می کنند که اگر بخواهید شکمی صاف داشته باشید باید روی آن کار کنید . شکم لاغر نیازمند ترکیبی از تغذیه خوب ، سلامت قلب و عروق و ورزشهای شکمی می باشد . کسانیکه این سه را ترکیب کنند بهترین نتایج را خواهند گرفت .
تغذیه خوب برای سلامت کلی بدن یک جزء بسیار ضروری است . در صورتیکه اکثریت کالری مصرفی خود را از غذاهای آماده بدست بیاورید دارای بدنی ناسالم و فاقد مواد مغذی خواهید بود . از سوی دیگر انتخاب غذای مناسب باعث لاغر شدن خواهد بود . اگر غذای کامل و طبیعی بخورید می توانید به نسبت زمانیکه از غذاهای آماده استفاده می کنید غذای بیشتری بخورید .
اگر چه تعادل کالری های مصرف شده یا کالری های استفاده شده مهم است ولی فقط محاسبه ها کافی نیست . توصیه می شود که در روز پنج تا شش وعده غذا ولی با حجم کم مصرف کنید . به این ترتیب متابولیسم شما در تمام روز حفظ شده و به شما انرژی می دهد . و همچنین مانع پرخوری شما خواهد شد .
ورزش به تنهایی برای مصرف کالری ها خوب است ولی بدون کنترل رژیم غذایی فقط تکیه به ورزش یک راه طولانی و کند رسیدن به نتیجه است .
تحرک قلبی - عروقی به شکل دویدن ،‌ پیاده روی ، دوچرخه سواری می تواند به سوزاندن کالری ها کمک کند . ورزش آئروبیک همراه با یک رژیم غذایی متعادل می تواند به شما در کاهش چربی روی عضلات کمک کند .
بیشتر بهتر نیست
شما نمی توانید میزان چربی خود را کاهش دهید مگر با میزان زیادی ورزش شکم ( و یا انواعی از ورزشهای آئروبیک ) که غیرضروری و اتلاف وقت است .
عضلات شکمی از سه لایه تشکیل شده اند . عمیقترین لایه عضله ترانسورسوس ابدومینیس است که بعنوان کمربند بدن عمل کرده و حمایت و ثبات بدن را فراهم آورده و نقش مهمی در بازدم دارد . در وسط عضله رکتوس ابدومینیس است که باعث خم شدن ستوان فقرات به جلو می شود . سطحی ترین عضلات نیز مایل داخلی و خارجی هستند که تنه را چرخانده و برای بدن حرکات چرخشی و جانبی را ایجاد می کنند .
ورزش های زیر عمدتاً برای افراد در دهه دوم و سوم زندگی طراحی شده و هر چقدر سن بالاتر می رود این ورزش ها مشکل تر می شود زیرا چربی زیرجلدی بیشتری تجمع می یابد . اگر چه با برنامه ریزی دقیق حتی افراد در دهه چهارم و پنجم زندگی خود نیز می توانند به هدف مطلوب برسند .
از لحاظ ژنتیکی زنان نسبت به مردان دارای یک نکته منفی می باشند . بدن آنها چربی بیشتری از مردان ذخیره می کند . علت این مسئله این است که بدن زنان برای بارداری و تغذیه کودک طراحی شده و چربی منبع انرژی اولیه برای حمایت از تکامل جنین است . بعلاوه مردان با تمرینات مرتب سریعتر وزن خود را کاهش می دهند . کاهش شدید چربی بدن در زنان حتی ممکن است منجر به نامنظمی سیکل قاعدگی آنان شود .
اگر چه داشتن شکم کاملاً تخت و صاف یک هدف بسیار مشکل می باشد که نیازمند صرف وقت زیادی است ولی با این وجود دلایل مهم دیگری نیز برای ورزش شکم وجود دارد . عضلات شکم باعث بهبود وضعیت بدن ،‌ کاهش کمردرد و کاهش صدمات می شوند .
مؤثرترین ورزشهای شکم به شرح ذیل می باشد . این ورزش ها باید ۲ تا ۳ بار در هفته انجام شوند . ( برای مبتدیان دوبار در هفته برای شروع کافی است ) هر ورزش باید تا آخرین لحظه قدرت عضلات انجام شود که معمولاً بین ۹۰-۳۰ ثانیه طول می کشد . همچنین هر بار نباید بیش از ۲۰-۱۵ بار این حرکات را تکرار کرد . بین حرکات برای ۳۰ تا ۶۰ ثانیه استراحت کنید . روی انجام هر ورزش به شکل مناسب تمرکز کنید .
شماره ۱ - روی زمین دراز کشیده و زانوها را ۹۰ درجه خم کنید . کف پاها از همدیگر و از سطح زمین چند سانتیمتر فاصله داشته باشد . دست ها را کنار بدن بگذارید ( اگر تجربه بیشتری دارید دست ها را پشت گوش ها قرار دهید ) روی انقباض شکم تمرکز کنید و لگن خود را بالا آورده و به سمت قفسه سینه خود نزدیک کنید . در زمان انقباض عضلات ، نفس خود را خارج کنید . هنگام برگشت به وضعیت شروع هوا را بداخل بکشید .
ادامه دارهشماره ۲ - این ورزش باعث فعالیت تمام تنه بخصوص عضله ترانسورسوس ابدومینیس می شود روی شکم خود دراز کشیده و سپس خود را روی انگشتان پا و ساعد بالا ببرید ( ساعد موازی شانه ها و روی زمین ) در حالیکه عضلات شکم را منقبض کرده و پشت خود را صاف نگه می دارید . این وضعیت را برای ۵ ثانبه حفظ کرده ، سپس استراحت کرده و تکرار کنید . نهایتاً سعی کنید که این وضعیت را برای ۹۰ ثانیه بدون استراحت برای یکبار حفظ کنید . اگر با تجربه تر باشید می توانید این ورزش را بجای ساعد روی دستها انجام دهید ( بعنوان یک مبتدی روی دستان و زانوها با ستون فقرات صاف شروع کرده و فقط عضلات شکم را هنگام بازدم منقبض کنید بدون اینکه پشت خود را حرکت دهید .

 

شماره ۳ - ( دوچرخه ) این ورزش روی عضلات مایل ورکتوس ابدومینیس مؤثر است . به پشت دراز کشیده در حالیه مفصل لگن و زانوها در حالت ۹۰ درجه خم شده باشند و سینه به بالا کشیده شده باشد و دستها پشت سر باشد پای چپ را بطرف جلو داده و در همان زمان زانوی راست را به سمت سینه کشیده و شانه چپ را به سمت زانوی راست بچرخانید مراقب باشید که بازو بصورت نچسبد . حرکات آهسته و کنترل شده بدون حرکت لگن داشته باشید .
در صورتیکه ورزشهای فوق بصورت منظم انجام شوند تغییر واضح در قدرت و توان تمام بدن ظرف شش هفته ملاحظه خواهد شد .
صبور باشید و معتقد باشید که شکم تخت امکان پذیر است .

 

رژیم غذایی همراه با برنامه بدن سازی بازدید: ۳۷۹ بار
دسته آگهی: خدمات پزشکی
برای اولین بار در ایران با استفاده از نرم افزار ویژه ی فیزیوتراپی مشکلات اسکلتی شما را به همراه حرکات اصلاح شونده ی آ ن ارائه می کند .
امروزه سلامت جسمانی و رسیدن به وزن ایده آل ، از اهمیت ویژه ای در میان بانوان ایرانی برخوردار است .
اما باید دانست و به این نکته توجه کرد که رژیم غذایی به علت طولانی مدت بودن ، قادر نخواهد بود مارا در رسیدن به وزن ایده آل آنطور که باید یاری کند . پس علم ورزش به کمک علم تغذیه آمده تا از عوارض رژیم های غذایی دشوار بکاهد .
گروه همراهان سلامت که همگی از کارشناسان تربیت بدنی و تغذیه می باشند ؛ با ارائه رژیم غذایی و به همراه برنامه بدنسازی شمارا تا رسیدن به وزن و سایز ایده آل همراهی خواهد کرد . .
این گروه آماده همکاری با کلیه سالن های زیبایی و باشگاه های بدنسازی و به صورت خصوصی با خانواده ها در منازل شان می باشد.

 

" فعالیت بدنی و نقش آن در پیشگیری از ناهنجاریها و آسیبهای جسمانی "
ارتباط تنگاتنگ ورزش در پیشگیری از ناهنجاریهای جسمانی :
رتبة وضعیت قرار گیری بدن در فهرست عوامل تأثیر گذار بر سلامت بسیار بالا است این عامل در صحیح غذا خوردن- تمرین ورزشی منظم اهمیت داردبدون پاسچر خوب به راستی نمی توان تناسب جسمانی قابل قبولی داشت توجه به این نکته ضروری است که داشتن پاسچر خوب با حفظ برنامه های آمادگی جسمانی امکانپذیر خواهد بود در حقیقت فواید پاسچر خوب ممکن است در لابه لای فعالیتهای حفظ آمادگیهای جسمانی رخ نماید . یک واقعیت شیرین این است که هر فردی می تواند از بروز مشکلات ناشی از وضعیت قرار گیری بدنی نا مطلوب پیشگیری کند .
وضعیت قرار گیری بدنی خوب یعنی سلامت مطلوب
پاسچر خوب به معنای این است که استخوانها در جای مناسب خود قرار گرفته اند وعضلات ، مفاصل و لیگامتها میتوانند به نحو مطلوب وظایف خود را انجام دهند این یعنی ارگانهای حیاتی در وضعیت قرار گیری خوبی بوده وبا حداکثر کارآمدی فعالیت می کنند . پاسچر خوب به ارائه عملکرد مطلوب از ناحیه سیستم عصبی کمک می کند.
داشتن فعالیت بدنی منظم وشرکت فعال در ورزش هم برای کودکان وهم برای بزرگسالان از اهمیت ویژه ای در رسیدن به سطح سلامتی خوب ومطلوب بر خوردار است هدف از ورزش پیشرفت کار آمد فرایند رشد جسمانی وروحی فرد است بنابر این شناخت مکانیسم ها درعوامل مؤثر در بروز آسیب های جسمانی نقش کلیدی درفراهم کردن محیط وابزارهای مؤثر، پیشگیری از بروز ناهنجاریهای جسمی را خواهد داشت این را نیز باید توجه داشت که هر چقدر فاصله بین زمان بروز ناهنجاریها وزمان شروع درمان آن دیرتر و طولانی تر باشد آسیب پذیری تشدید میشود چه بسا که این ناهنجاریها می توانند در مواردی منجر به بروز نا توانیهای دائمی ویا حتی مرگ شوند با توجه به فوق اهمیت پیشگیری از بروز آسیب های جسمانی روشن تر می گردد.
آنچه مسلم است این است که اندازه فعلی ورزش از هیچ نظر پاسخگوی نیازهای مهارتی و آناتومیکی و فیزیولوژیکی نو جوانان نمی باشد و حتی با یک بررسی ساده می توان زیان های ناشی از این کمبود را در بین نوجوانان مشاهده نمود . در این دوران الگوی بی تحرکی خصوصا" در دختران بیش از پیش تثبیت میگردد از آنجائی که کودکان بطور طبیعی اجرای ماهرانه مهارت پایه را از خود به نمایش نمی کذارند آنها از طریق یک سرس توالی حرکات پایه یا مراحلی که از الگوهای ناقص حرکتی نشأت می گیرد فرایند پیشرفت خود را شروع و به بلوغ یا الگوهای کارآمد حرکتی دست پیدا می کنند .
بنابر این لازم است با توجه به حفظ تناسب اندام و جلوگیری از تغییر ظاهری اندام که موجبات درهم ریختگی ظرافت و زیبائی ظاهری می گردد . فعالیتهای بدنی در حد مناسب در دوران رشد و پس از آن صورت گیرد . فعالیت بدنی باید طوری انجام گیرد که با انجام آن گروهی از عضلات بدن بکار بیفتند . دانش آموزان که با اجتناب از فعالیتهای حرکتی وارد چرخه معیوبی می شوند سبب تشدید ناتوانی و موجبات مشکلات جسمانی و سلامتی و ناهنجاری بدنی خواهند شد در دوران رشد باید از کم تحرکی رها شوند زیرا آنها در دوران رشد بخوبی میتوانند بر ناتوانی خود غلبه کنند و اثرات جانبی آنرا کاهش دهند یا توانائی جسمتنی و مهارتی خود را افزایش دهند . متأسفانه کم تحرکی علاوه بر اثرات سوء جسمانی و فیزیولوژیک . از نظر عاطفی و اجتماعی نیز به ضرر آنان است . زیرا حداقل توانائی و مهارت خود را از دست میدهند و شادی و نشاط را کمتر تجربه می کنند .
بطور کلی موفقیت در تربیت بدنی و ورزش به مهارت جسمانی و روانی نیاز دارد مهارت روانی مانند مهارت جسمانی اکتسابی می باشد و تمرین ذهنی یکی از مهارتهای روانی مهم است . اولویتهای رفتاری که در مدرسه دبیر تربیت بدنی باید در نظر داشته باشد توسعه و تقویت رشد عاطفی _اجتماعی به همراه توسعه و تقویت مهارتهای بنیادی حرکتی و اداراکی و افزایش آمادگی حرکتی و بدنی و حس خود اتکائی و خودگرایی و استقلال فردی است . وضیعت نادست خوابیدن . نشستن . ایستادن . حمل نامناسب اجسام و وضیعت نادرست مطالعه نمودن موجب انواع ناهنجاریهی متعدد از جمله تشدید کف پای صاف و یا پای گود و پای طاقدیسی و زانوی پرانتزی و ضربدری و زانوی خم و عقب رفته . کمر گود . کمر صاف میگردد . که تمام موارد فوق جزء حرکات اصلاحی می باشند که بوسیله ورزشهای خاص در مدت زمان طولانی اصلاح و درمان میگردند .
نگهداری یک وضیعت مطلوب به حداقل انرژی بستگی داشته و کمترین تنش و فشار را بر روی عضلات و رباطها و مفاصل وارد می آورد . مربیان تربیت بدنی میتوانند با ارائه حرکات اصلاحی و جبرانی و آموزش الگوهای حرکتی صحیح هنر ( حداکثر کارآیی با حداقل مصرف انرژی ) را به بچه ها آموزش دهند و از این طریق نرخ شیوع ناهنجاریهای مذکور را در سطح جامعه کم کرده و مراجعه آنان را به مرکز درمانی کاهش دهند . گذراندن یک دوره زمانی با وضعیت بدنی ضعیف می تواند منشأ بروز علائمی متوالی بیماریها و ناهنجاریها در اثنای سنین بلوغ باشد این علائم می توانند با بروز خستگی خود را نشان دهند . عضلات سفت و دردناک در ناحیه گردن . پشت .بازوها و پاها علامت دیگری برای وضعیت قرارگیری بلدنی ضعیف است . دراین مرحله ممکن است تغییراتی در عضلات و لیگامنتهای بدن دیده شود و فرد در آنها احساس سفتی .سختی و درد کند . بیش از 80 درصد از مشکلات مربوط به نواحی گردن و پشت ناشی از سفتی عضلات است . عضلات دردناک نتیجه سالها وضعیت قرارگیری بدنی بد هستند .
چرخه تمرین تربیت بدنی متشکل از مجموعه ای از فعالیتهای آمادگی جسمانی است که بر استقامت قلبی _تنفسی _قدرت عضلات _ انعطاف پذیری و هماهنگی از طریق اجرای حرکات موزون بدن تأکید میکند . برای بهره برداری می توان با تأکید بر تمرینات هوازی . قدرت عضلانی و فنون استقامت و انعطاف پذیری بیشتر . سطوح ترکیب بدنی اصلاح شده . کاهش خطرات پوکی استخوان . چاقی . تنشهای احساسی و روانی . انواع سرطانها . آنها را برای دانش آموزان و سایر افراد جامعه تشریح نمایند که این چرخه با هدف تقویت رابطه بین بهبود وضعیت آمادگی جسمانی فرد و سطح تندرستی او طراحی می شود . هدف از این آموزشها شناسائی سریع افراد مبتلا هستند که دوران رشد اسکلتی را طی می کنند و عمدتا" به درجات خفیفی از عارضه مبتلا هستند که عدم اصلاح و پیشگیری آن میتواند در آینده مشکلات جدی تری را برای آنان بهمراه داشته و آنان را ناچار به مراجعه به پزشک متخصص درمانی جدی تر چون فیزیوتراپی . وسایل کمکی و گاه جراحی کند . رفع ناهنجاریها از طریق اجرای حرکات اصلاحی عموما" ارزان قیمت . ساده بی خطر و علمی است و با توجه به هدفی که دنبال می کند از کارآیی قابل قبولی به لحاظ بهداشتی و اجتماعی و اقتصادی برخوردار هستند . فراموش نشود که با ایجاد در زمینه های فراگیر برای رشد توانایی های جسمانی و حرکتی دانش آموزان در سنین دبستان زمینه های رشد ورزش همگانی فراهم می شود و در غیر اینصورت عواقب آن در کاهش سلامت عمومی جامعه منعکس خواهد گردید .
متأسفانه عصر اطلاعات و فن آوری با تمام دستاوردهای نوین در خدمت کم تحرکی است . کودک امروز به دنیای پشت میزنشینی فردا و صفحه نمایشگر تعلق دارد پس باید ورزش و فعالیتهای جسمانی از سنین ابتدائی برای او نهادینه و عادت شود تا تندرستی و نشاط روحی او را در آینده تضمین کند . مشکل اساسی دیگر آن است که والدین فرزندانشان را در مدرسه به یادگیری مفاهیم ریاضی و سایر علوم تشویق میکنند اما ورزش و تربیت بدنی را از آنها دریغ می نمایند . بچه هایی که اگر در مهارت حرکتی پایه به رشد و تکامل لازم نرسند همانهایی هستند که بتدریج در تمام طول زندگی کم تحرک و غیرفعال باقی می مانند .
از آنجائی که مهارتهای حرکتی بنیادی بعنوان الفبای یادگیری مهارتها نقش بسزائی در رشد همه جانبه کودکان . جایگاه ویژه ای را در نظام آموزش و پرورش می طلبد و همانگونه که برای یادگیری خواندن و نوشتن و آموختن باید خواند و تمرین کرد . برای یادگیری مهارتهای ظریف در آینده نیز پرورش شخصیت کودک و بروز خلاقیتها بایستی هدفمند در مدارس ابتدائی برنامه ریزی شود . اگرچه ورزش در ظاهر نوعی تفریح تلقی می شود اما دنیای بازی و فعالیت بدنی فرصتی استثنائی را برای کودک در سن پائین بوجود می آورد تا نه تنها رشد و پیشرفت را در آینده تجربه کند بلکه با تقویت اعتماد بنفس و شکوفایی روح . فشارهای روانی دوران نوجوانی و بلوغ را به حداقل برسد .

 

نتیجه :
معلمان و کارشناسان تربیت بدنی با توجه به آشنائی با انواع تغییر شکلهای بدنی میتوانند افرادی را که دارای چنین تغییر شکلهایی هستند شناسائی و پس از پی بردن بعلت عارضه و آگاه نمودن دانش آموز با طراحی . تهیه و اجرای حرکات ورزشی مناسب برای این افراد در کاهش شدت و اصلاح تغییر شکل آنها بکوشند و همچنین از اجرای ورزشهایی که سبب تشدید ناهنجاری جسمانی می شوند ممانعت بعمل آورند . بطور مثال آموزش وضعیت صحیح نشستن موجب میگردد دانش آموز هم زمان با تحصیل یاد می گیرند چگونه وضعیت صحیح بدن را حفظ نماید تا از وارد آمدن فشار روی مفاصل . عضلات و لیگامنتها جلوگیری کند . این تدابیر عوارض وضعیتهای نادرست نظیر درد . کاهش انعطاف پذیری . کاهش میزان تحرک . ناراحتی قلبی و تنفسی . کاهش استقامت و قدرت بدنی و آرتروز زودرس را نیز از بین برده و فرد سالهای متمادی بدون مشکل جسمانی زندگی خواهد کرد .
بنابر این از مطالب فوق می توان نتیجه گرفت که با برنامه ریزی حرکتی و آکاهی از اصول حرکتی مناسب میتوان ضمن تأمین سلامت عمومی به بهداشت فردی جامعه نیز کمک کرد با اطمینان کامل میتوان گفت که" حداقل فضا و امکانات حرکتی مورد نیاز . پاسخگویی به نیازهای حرکتی دانش آموزان زیاد دشوار نیست ."
حرکات اصلاحی
نحوه قرار گرفتن بدن وشناخت آن
خوب ایستادن/خوب راه رفتن وخوب نشستن علاوه بر اینکه شکل حرکتی ما را زیبا می کند کارایی بدن را بیشتر و خستگی را کمتر می نماید.
رسیدن به چنین وضعیتی که بدن با کارایی بیشتر وخستگی کمتر همرا ه باشد با چگونگی مکانیک بدن ارتباط دارد.مکانیک بدن به هماهنگی وتناسب قسمتهای مختلف بدن گفته می شود.
برای آنکه بتوان از عضلات بدن به نحو احسن استفاده کرد وبرای عضلات هماهنگی لازم را در قسمتهای مختلف بدن فراهم کرد این شناخت(درک بدن در فضا)لازم وضروری است.
منظور از طرز قرار گرفتن بدن یک حالت مشخص وبدون حرکت نیست بلکه حالتهای مختلف بدن همیشه وبا هر حرکت تغییر می کند.
برای نحوه قرار گرفتن بدن نمی توان یک استاندارد بین المللی وخاصی را ارایه داد ولی دادن اطلاعاتی در ارتباط با چگونگی مکانیک بدن در حالتهای مختلف و نحوه استفاده صحیح بدن در حالتهای حرکتی گوناگون می تواند مورد استفاده قرار گرفته و مفید واقع شود.
حرکت های صحیح ایستادن
برای تصحیح ایستادن غلط، دو نوع تمرین بهبود دهنده را باید انجام داد.
1) تمرین های تنظیم کننده وضعیت و ساختار بدن: این تمرین ها موجب تغییر اندک، نامحسوس و ساده در وضعیت بدن و متعادل و منظم کردن بلوک های مختلف بدن هنگام ایستادن می شوند. انجام دادن این تمرین ها موجب می شوند که راستای قرارگیری صحیح و مناسب بدن، در هر لحظه حاصل شود. هر چه این شیوه ی صحیح را بیشتر اختیار کرده و به طور مکرر از تمرین های مربوط استفاده کنید، ساختار بدن این وضعیت صحیح را به طور طبیعی به خود گرفته و خود به خود شروع به انجام دادن آن میکند.
2) تمرین های متعادل کننده ی وضعیت و ساختار بدن: این تمرین ها موجب تقویت کردن راستای قرار گیری بدن و تصحیح و صاف کردن آن می شوند. این تمرین ها را در ابتدا باید روی زمین یا تخت خواب انجام داد. انجام دادن این تمرین ها به ایجاد تعادل و توازن مجدد در بافت های نرم که به اندازه ی کافی بدنتان را از قسمت جلو، عقب و طرفین حمایت نمی کنند، کمک می کند.

 

تمرین های تنظیم کننده ی وضعیت
شاید قرار گرفتن در وضغیت تمرین ها، در شروع کار برای شما غیر طبیعی باشد. بهتر است این تمرین ها را بر ی دوره ی زمانی کوتاه مدت (5 تا 20 ثانیه) و به دفعات (3 تا 5 بار در روز) انجام دهید تا احساس کنید که بهبود و تصحیح ایجاد شده در ساختار و وضعیت بدنتان مداوم تر و خودکارتر می باشد.
این تمرین ها را هنگامی که تمایل به وضعیت ناصحیحی در شما پدید می آید یا هنگامی که در محلی به طور سرپا ایستاده اید انجام دهید. به عنوان مثال، هنگام دوش گرفتن در صبح یا عصر، انتظار برای رسیدن آ******، ایستادن در صف و یا سایر موارد مشابه. تمرین ها باید به راحتی و با آرامش اجرا شوند. استفاده کردن از تنفس ها وتفکرهای آرامش بخش توصیه میشود و انجام آن ها در مقابل یک آیینه به پیشرفت شما کمک می کند. شما باید بتوانید تغییرها را به سرعت دریابید. هنگامی که حرکتهای خود را زیر نظر دارید، اجازه دهید تا تفکرهای شما در مورد ساختار و وضعیت جدید در ذهن و حافظه ی شما نقش بندد.
در زیر مثال هایی مربوط به شایع ترین مشکلات بدن بررسی می شود.
مثال 1- اشکال در وضعیت قرارگیری بدن:

 

برآمده شدن شکم و **** به خارج
الف) نحوه ی قرارگیری لگن به آن نحوی که در شکل نشان داده شده است، موجب می شود شکم به جلو و **** به عقب برآمده شود. این اختلال در راستای قرارگیری بدن شاید علت اصلی درد کمر هنگام ایستادن باشد.
*) سطل لگن شما به جلو خم شده است و از این رو، آب موجود در آن به جلو می ریزد و موجب می شود قوس کمر شما افزایش یابد.

 

تمرین تنظیم کننده :
سح قرار گیری لگنتان را تنظیم کنید
الف) سطل لگنتان را به آرامی کج کنید تا لبه ی جلویی آن بالا آمده و در زیر بدن قرار گیرد و آب موجود در آن راکد مانده

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تربیت بدنی

دانلود مقاله سنجش تکوینی

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله سنجش تکوینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 « سنجش پرونده ای »
معلمان عموماً بر این باورند که پرونده ای که آنان از دانش آموزان خود تهیه می کنند ابزار مهمی برای سنجش پیشرفت شاگرد و دارای چنان قابلیت انعطافی است که زمینه ساز رویکردهای گوناگون تدریس است . این پرونده سنجشی که حاوی اطلاعات فراوان و مستمر راجع به وضعیت پیشرفتهای دانش آموز است . برای قضاوت درباره شاگرد و مقایسه او با سایر دانش آموزان ، تصمیم گیر ی درباره جایدهی دانش آموز ، یه بکار گیر ی شیوه های متناسب تدریس ، و بررسی ثمر بخشی فعالیتهای معلم به کار می آید . این روش را برخی از محققان به عنوان یک شیوه مستقل و متفاوت سنجش به حساب می آورند که فرصتهای مناسبی را در اختیار معلم قرار می دهد تا سنجش دانش آموزان را به تدریس کلاس مربو ط نماید .
(آشباخر ، 1991 ؛ فرید من ، 1993 )
پرونده ای اختصاصی که برای دانش آموزان تهیه می شود . اگر چه معمولاً محتوای متفاوتی دارند و هدفهای کما بیش مختلفی را دنبال می کنند . عموماً نموداری از فعالیتهای دانش آموزان و حاوی پیشرفت کار ، انگیزه و علاقمند یو ، خود سنجیهای شاگرد هستند ( هرمان و همکاران ، 1993 ؛ آرتر و اسپاندل ، والنسیا و کالفی ، 1991 ؛ پاولسون و همکاران ، 1991 ) .
این پرونده ا گاهی توسط معلم ، گاهی با همکاری معلم و شاگرد و گاهی توسط یک ارزشیابی کننده خارج از کلاس درس تهیه می شود . چگونگی ارزشیابی این پرونده ها نیز با یکدیگر متفاوت است . این کار گاهی به رو ش نمره گذاری کلی یا تفضیلی ، و گاهی از طریق توصیف وضعیت دانش آموز صورت می گیرد .
رزنیک و رزنیک کارکرد سنجش یا آزمون در دورة کنونی را در سه مقولة اصلی توضیح داده و گفته اند که سنجش پرونده ای ابزار کار آمدی در هر سه مورد ( یعنی در اجرای تدریس ، گزینش و گواهی دادن به دانش آموز ، و ارزشیابی ثمر بخشی برنامه ها ) است . آنها می گویند برای هر نوع از سنجش موضوعات گوناگون و روابط متفاوت بین نتایج آزمون و برنامة درسی و تدریس وجود دارد .
آن نوع از سنجش که به اجرای تدریس مربوط است باید با برنامة درسی ارتباط داشته باشد . هدف از این سنجش آن است که به معلّم و شاگرد کمک کند تا در مورد میزان دانش شاگرد ( یعنی آنچه می داند و آنچه نمی داند ) و سطح مهارت های او اطّلاعات لازم را به دست آورند و این اطّلاعات را راهنمای تدریس قرار دهند . وصول به این هدف مستلزم سنجش مداوم ، بازخورد دادنِ سریع به دانش آموز ، و دستیابی به اطّلاعات دقیق راجع به او است .
نوع دیگری از سنجش که برای گزینش و پذیرش و یا گواهی دادن به دانش آموز به کار می رود باید همراه با دریافت اطّلاعات دقیق راجع به وی باشد . این نوع سنجش که معمولاً در آموزش ویژه به کار گرفته می شود وسیله ای برای پیش بینی عملکردهای آتی دانش آموز است و نیازی ندارد که به برنامة درسی ارتباط داشته باشد . همچنین ، به نظر رِزنیک و رِزنیک ، این آزمون ها می تواند حالت غیر مستمرّ داشته باشد و نیازی به بازخورد سریع نیز ندارد . به نوشتة آنها « در سنجشی که برای گزینش صورت می گیرد مهمّ این است که بتوانیم ، با کمک یک استاندارد مشترک ، دانش آموزان خود را با شاگردان سایر مدارس مقایسه کنیم .
در نوع سوم سنجش ، یعنی ارزشیابی میزان ثمر بخشی عمومی برنامه ها هدف این است که اطّلاعاتی راجع به عملکرد کلّی مدرسه به دست آوریم و به همین جهت به اطّلاعات دقیق راجع به یکایک دانش آموزان و مهارت های آنها نیازی نداریم . همچنین ،‌ به بازخورد سریع و آزمون مستمرّ نیز احتیاجی نیست .
برخی دیگر از محقّقان ،‌ علاوه بر ثمر بخشی عمومی آزمون ها که مورد توجّه معلّمان و مسؤولان آموزشی و دیگر نهادهای دولتی است ، به ضرورت پاسخگویی آزمون ها به نیازهای خود دانش آموزان و والدین آنها توجّه کرده و آن را یک ضرورت اخلاقی و وظیفة اختصاصی سنجش شاگرد دانسته اند ( نگاه کنید به بِرگس ،1992 ، و فار ، 1994 ) . آنها این « پاسخگویی به شاگرد یا مُراجع » را تا حدّ پاسخگویی به والدین و سرپرستان نیز فرا می برند و معتقدند که معلّم باید نتایج سنجش و تدریس را نه تنها با شاگرد در میان گذارد بلکه والدین و افراد ذیصلاح خارج از کلاس درس را نیز در جریان امر قرار دهد . نوع اطّلاعاتی که به هر یک از این افراد ارائه می شود ممکن است با دیگری متفاوت باشد . اطّلاعات مورد نیاز معلّم و شاگرد این است که پیشرفت شاگرد را مشخّص کنند و به این وسیله برنامة تدریس را تدارک ببینند . امّا عموم مردم نیازمند آنند که بدانند کارآیی مدرسه تا چه حدّی است . فار ( 1994 ) معتقد است که والدین به هر دو نوع اطّلاعات مذکور نیازمندند .
با چنین ادراکی از سنجش است که سنجش پرونده ای می تواند پاسخگوی نیازهای معلّم و شاگرد و والدین و یا افراد دیگری در خارج از کلاس درس باشد . این روش سنجش ، حتّی اگر شیوه ای مستقلّ و یا معادل با شیوه های روان سنجی به حساب نیاید ، کمک ارزشمندی برای معلّم و تدریس است و پروندة‌ ارزشیابی و پروندة مستند دانش آموز و معلّم نیز به حساب می آید . در این نوع سنجش ، همان طور که پاولسون و همکاران( 1991 ) می نویسند : « دانش آموز به جای آن که موضوع سنجش باشد ، شریک سنجش است . » آرتر و اسپاندل ( 1992 ) براساس اظهار نظرهای تعدادی از متخصّصان تعلیم و تربیت در انجمن ارزشیابی شمال غرب ( NWEA ) تعریف زیر را از سنجش پرونده ای ارائه نموده اند :
« پروندة دانش آموز یک مجموعة هدفدار از فعالیت های او است که شرح حال تلاشها ، پیشرفتها ، و دستیابی های شاگرد در یک حوزة معیّن را ارائه می دهد . این مجموعه باید در برگیرندة سهم دانش آموز در انتخاب محتوای پرونده ، دستورالعمل های گزینش و پذیرش ، معیارهای قضاوت دربارة شایستگیها ، و شواهد مربوط به واکنش های شخصی دانش آموز باشد ».
برخی از متخصّصان پا را از این نیز فراتر گذاشته و تأکید می کنند که « واکنش های شخصی دانش آموز ، ارزشیابی وی از خود ، و انتخاب شخصی او ، اولویّت برتری از معیارهای استاندارد دارد » .
آنچه مسلّم است این است که آزمون های سنّتی ، و از جمله آزمون های استاندارد چند گزینه ای ، تناسب لازم را با نگرش ها و پیشرفت های تدریس و یادگیری ندارد . مشکل اساسی این آزمون های سنّتی همان پیش فرض های فلسفی رفتارگرایی و به خصوص جدا کردن موضوع مطالعه از زمینة طبیعی آن و نادیده گرفتن روابط عنصر مورد مطالعه با سایر اجزاء است .
در مورد پیش فرض اوّل ، یعنی جدا کردن موضوع مطالعه از زمینة طبیعی آن ، چنین پنداشته می شود که گویا هر جزء از یک مهارت ، مقولة ثابتی است و در هر جا و هر موقعیّتی شکل یکسان و همانندی به خود می گیرد . به همین جهت نتایج حاصل از آزمون در فضای روان سنجی را ، که معمولاً متفاوت از فضای طبیعی ـ مثلاً محیط کلاس درس ـ است ،‌به محیط های طبیعی تعمیم می دهند . امّا واقعیّت این است که ،‌ به قول رزنیک و رزنیک ( 1992 ) « ما نمی توانیم سنجش معتبری از شایستگی فرد در یک وضعیّت کاملاً متفاوت از محیط طبیعی عملکرد او انجام دهیم .
در مورد پیش بینی فرض دوم ، یعنی نادیده گرفتن روابط جزء مورد مطالعه با سایر اجزاء ، چنین اندیشیده می شود که کارآیی در یک مهارت پیچیده از طریق یادگیری خرده مهارت ها یا اجزای آن مهارت به دست می آید و سنجش این خُرده مهارت ها مبیّن و معیار پیشرفت در آن معیار پیچیده است . پژوهش های اخیر در روان شناسی شناختی حاکی از آن است که « پیچیدگی مهارتهای ترکیبی در همان ترکیب و تأثیر و تأثر متقابل اجزاء آنها است » که باید در جریان بررسیهای همه جانبه و پویا کشف شود .
آزمون های سنّتی که اندازه گیری های غیر مستقیم را اساس کار خود قرار می دهند ، نمی توانند این پیچیدگی و پویایی را در متغیّر معیار خود به درستی منعکس کنند . همچنین ، از آنجا که اندازه های غیر مستقیم حاصل از آزمون ها با هدف های مستقیم مورد نظر ِ همخوانی ندارد نوعی از محدود نگری در برنامه های درسی را به همراه می آورد . استفاده از آزمون های سنّتی به عنوان سنجش های تحمیلی خارجی مورد انتقاد بسیاری از متخصّصان قرار گرفته است . به برلاک ، 1992 ؛ موس و همکاران ، 1992 ؛ موس ، 1992 ) . به نظر این گونه سنجش ها توجّه خود را بر استاندارد بودن آزمون از بابت اینکه « چه چیزی را و چگونه اندازه می گیرد ، و تکالیف و شرایط اجرا و اقدامات نمره گذاری کدام است » قرار می دهد تا « قابلیّت مقایسة تکلیفی را با تکلیف دیگر ، نمره ای را با نمرة دیگر ، و موضوعی را با موضوع دیگر » افزایش دهد (کلیفت ،‌1994 ، صفحة 9 ) . این آزمون ها توجّه خود را بر افزایش پایایی ، قابلیّت تکرار ، و قابلیّت تعمیم ، معطوف می دارند و به معیارهای معلّم و شاگرد و واقیعت های تدریس و یادگیری در سنجش ، اهمیّت نمی دهند .
جدایی بین فعالیّت های روزمرّه در کلاس درس و آزمون های تحمیلی خارجی ،‌ باعث جدا کردن معلّم و شاگرد از یکدیگر و موجب تأثیر منفی در تدریس و در پیشرفت دانش آموز می شود . این آزمون ها در واقع یک الگوی اداری ( بوروکراتیک ) را در برخورد با شاگرد به کار می گیرند و در صدد آن هستند که تبعیّت شاگرد از خط مشی ها و برنامه های درسی سنّتی را بسنجند . روش های جدید سنجش ، برعکس این آزمون ها ، در پی شواهدی است که تصمیم گیری مبتنی بر دانش را به منظور « پاسخگویی به نیازهای شخص دانش آموز » میسّر می سازد ( نگاه کنید به اثری از گملین و فلمینگ با همین عنوان « پاسخگویی به نیازهای شخصی دانش آموز » ، 1985 ) .
نگرش های جدید سنجش ، و از جمله سنجش پرونده ای که مخصوصاً در سواد آموزی و سطوح گوناگون نوشتن و نویسندگی کاربردهای وسیعی یافته است . فرصت های ارزشمندی را برای سنجش تکالیف پیچیده در اختیار ما قرار می دهد . با این روش می توان آنچه را که آموخته شده و چگونگی این آموختن را مورد سنجش قرار داد و از این طریق یادگیری و تدریس را هدایت کرد و اصلاحات لازم را در آنها به عمل آورد . سنجش پرونده ای می تواند تا سطح سنجش در مقیاس بزرگ و ارزشیابی پرونده ای کشانده شود . « سنجش پرونده ای را می توان برای مقاصد مختلف ارزشیابی ، و از جمله سنجش صلاحیّت ها و پیشرفت ، مورد استفاده قرار داد . » ( مورفای ، 1994 ). این نوع سنجش به کمک اطّلاعات گوناگونی که توسّط معلّم دربارة عملکردها و پیشرفت دانش آموز جمع آوری شده و خود دانش آموز نیز نقش مهمّی در تهیّة این اطّلاعات دارد به عمل آید . نمونة کارهای شاگرد ، مشاهدات و اظهار نظرهای معلّم ، آزمون های کلاس درس ، نتایج آزمون های استاندارد ، چک لیست ها ، یادداشتهای مربوط به وقایع اتّفاقی ، و امثال آن از جمله اطّلاعاتی است که در این پرونده جمع آوری می شود . این اطّلاعات معمولاً بی آنکه با معیارهای استاندارد و از پیش تعیین شده سنجیده شود ، به عنوان شواهد عملکرد و پیشرفت دانش آموز و راهنمای تدریس ، مورد ارزشیابی قرار می گیرد . در آموزش ویژه نیز سنجش پرونده ای به عنوان سند پیشرفت دانش آموز مورد استفاده قرار گرفته است ( نگاه کنید به بیچر ، 1990 ؛ دادلی ـ مارلینگ ،‌ 1988 ؛ لیپسون و ویکسون ، 1991 ) .
معلمان آموزش ویژه با استفاده از فنون گوناگون سنجش ، اطّلاعات حاصل از اندازه گیری ها و اسناد دیگر مربوط به زمینه های مختلف را در پروندة شاگرد نگهداری می کنند و با تحلیل محتوای پرونده ، تصمیم های لازم را برای تدریس اتّخاذ می کنند و گزارش های لازم برای ارائه به والدین و افراد ذیصلاح را آماده می کنند . در تحلیل محتوای پرونده ، یک چارچوب تفسیری و فهرستی از خصوصّیات مربوط به هر درس یا تکلیف با توجّه به وضعیّت هر دانش آموز مورد استفاده قرار می گیرد . مسؤولیّت این اقدامات بر عهدة معلّم متخصّص است و روایی تحلیل و تفسیر وی از محتوای پرونده به وسیلة کمیتة تخصّصی آموزشی ویژه در مدرسه مورد ارزشیابی قرار می گیرد و چه بسا اطّلاعات تازه ای را برای تکمیل پرونده ،‌ و حتّی تغییراتی را در چارچوب تفسیری مورد نظر ، لازم بداند و به این طریق راه را به سوی سنجش و ارزشیابی مستمرّ و پویا بگشاید .
«سنجش پرونده ای و تدریس مبتنی بر زمینه »
از آنجا که سنجش پرونده ای نشان دهندة چیزهایی است که دانش آموز در طیفی از شرایط گوناگون انجام می دهد ،‌ تصویری گسترده تر و دقیق تر از عملکردها و مهارت ها و استراتژیهای مورد استفادة او را به ما می دهد . همین طور ،‌ با این روش می توانیم بدانیم که در مدّت زمانهای مختلف و با مقدار کمک های متفاوتی که دانش آموز در آزمون های گوناگون در اختیار داشته است چه ویژگی هایی را در کار خود بروز داده است . معلّمان و حتّی اساتید دانشگاه ها معمولاً عادت دارند که منابع و سر فصل های معیّنی از درس را به شاگردان خود تدریس کنند و در پایان کار امتحانی نیز در یک زمان محدود از آنان به عمل آورند و نمره ای به هر یک بدهند .
هم آن گونه تدریس سنّتی و هم این شیوة عجولانة آزمون دارای نقیصه های بسیار است و به خصوص در مورد گروه های فرهنگی و زبانی آسیب دیده و آسیب پذیر روایی ندارد . روش های جدید سنجش و تدریس به ما کمک می کند تا به کشف این حقیقت برسیم که یادگیری و آزمون بر حسب شرایط و افراد مختلف باید تنوّع و تناسب بسیار پیچیده تر و سنجیده تری داشته باشد . همچنین ، چگونگی تدریس و آزمون بنا بر هدف های مختلفی که از آموزش یک درس به افراد مختلف داریم باید تنوّع و تناسب بسیار بیشتری داشته باشد .
کتب درسی و شیوه های تدریس و سنجش در مدارس و حتّی در دانشگاه های ما غالباً موضوع کار خود را جدا از شرایط و زمینه هایی نگاه می دارد که می باید بر آنها استوار باشد . توصیف و تحلیل تفصیلی این مهم خارج از چارچوب بحث کنونی ما است امّا اگر بخواهیم به اندکی اکتفا کنیم کافی است که منبع یکی از دروس مدارس یا دانشگاه ها و محتوا و سر فصلها و و شیوه های مرسوم تدریس و سنجش آن را به دید انتقاد علمی بنگریم تا دریابیم که چگونه در تدریس و سنجش بسیاری از دروس ، هم موضوع مطالعه را از زمینة طبیعی آن جدا می کنیم و هم روابط جزء مورد مطالعه را با سایر اجزاء نادیده می گیریم .
این شیوه های سنّتی و نامناسب تدریس و سنجش حتّی در عالی ترین سطوح دانشگاهی ما به چشم می خورد . به عنوان مثال ، ما به دانشجویان خود هم در دورة لیسانس و هم در برخی از دوره های فوق لیسانس « زبان فارسی 1» ، « زبان فارسی 2 » و « زبان فارسی پیشرفته » می آموزیم و از آنان امتحان به عمل می آوریم بی آن که به دو مشکل اساسی مذکور ( یعنی موضوع مطالعه را از زمینة طبیعی آن جدا کردن ، و روابط عنصر مورد مطالعه را با سایر اجزاء نادیده گرفتن )توجّه کافی داشته باشیم . دانشجویان ما در رشتة علوم تربیتی نیز همین درس را می گذرانند ولی ما از خود نمی پرسیم که هدفمان از تدریس فارسی به دانشجویان دورة لیسانس علوم تربیتی و دورة فوق لیسانس علوم تربیتی ( مثلاً در « تربیت مدرّس » )‌چیست ؟ محتوای درس باید چه چیزی باشد ؟ کدام سرفصل ها را باید انتخاب کنیم ؟ به چه شیوه ای باید تدریس کنیم ؟ و چه نوع سنجشی از تدریس به عمل آوریم که متناسب با اهداف تدریس زبان فارسی به دانشجویان علوم تربیتی باشد ؟
اجازه بدهید باز هم روشنتر صحبت کنیم . منبع درسی زبان فارسی 1 و 2 پیشرفتة دانشجویان ما کتابی است که « به اهتمام » پنج نفر از استادان دانشگاه و با عنوان « برگزیدة متون ادب فارسی ـ با تجدید نظر » به وسیلة « مرکز نشر دانشگاهی ، تهران » به چاپ رسیده و از سال 1362 تا 1370 دوازده بار تجدید چاپ شده و فقط همین چاپ دوازدهم در چهل هزار نسخه ! انتشار یافته است . یعنی صدها هزار نفر از دانشجویان سراسر کشور درس فارسی خود را با « خواندن و امتحان دادن » همین کتاب « گذرانده اند » امّا تا آنجا که ما اطّلاع داریم ، یک نفر پیدا نشده است که رابطة محتوا و تدریس این کتاب را با هدف آموزشی زبان فارسی به دانشجویان مختلف ، و از جمله به دانشجویان علوم تربیتی ، مورد پرسش و بررسی و نقّادی قرار دهد .
در دروس « فارسی 1 » و « فارسی 2 » دانشجویان دورة لیسانس 158 صفحة اوّل این کتاب را می خوانند
( و البتّه گروهی از اساتید ، بخش هایی از همین صفحات را نیز از تدریس و امتحان خود « حذف » می کنند ) و در درس «‌ زبان فارسی پیشرفته » دانشجویان دورة کارشناسی ارشد تربیت مدرّس ، بخش دوم کتاب را که 57 صفحه است ( یعنی از صفحة 161 تا 217 ) می خوانند . به نظر ما ، هدف معقول تدریس زبان فارسی به دانشجویان تربیت مدرّس ، که انتظار می رود پس از پایان تحصیلات خود به آموزش و پژوهش دانشگاهی اشتغال یابند ، باید این باشد که یاد بگیرند با زبان فارسی محکم و منسجم و روان و زیبا تدریس کنند و همچنین چگونگی درست نوشتن پایان نامة تحصیلی خود و مقالات و کتبی را که بعداً خواهند نوشت بیاموزند .

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   30 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سنجش تکوینی

دانلود مقاله حجاب و عفاف از منظر زن مسلمان

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله حجاب و عفاف از منظر زن مسلمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه:

 

حجاب در لغت به معنای : حایل شدن ‍، پوشاندن ، مانع شدن است 0 الحجاب مفرد کلمة حجب به معنای : پرده ، پوشش ، لباس ، پارچه وهر چیزی که چیز دیگر را بپوشاند یا هر مانع وحایل وفاصله میان دو یا چند چیز 0
حال که به معنای لغوی حجاب پی بردیم ، معلوم می شود که حجاب مصونیت واطمینان بخش است نه محــدودیت آور! چرا که گوهر وجودی انسان ارزشمندترین و گرانمایه ترین چیزی است که ازجانب خداوند باریتعالی ، آن مهربانترین مهربانـــان به ودیعه گذارده شده است 0 وهر چیز ارزشمند نیازمند مراقبت ، محافظت ، نگهبانی وممانعت از مفقود شـدن ودسـت درازی و سرقت است و گوهر ارزشمند وجود آدمی به مراتب اولی نیازمند چنیین مراقبتی است 0 حجاب صدفی است که از این گوهــر گرانمایه محافظت می نماید ، پس با چنین تعبیری نیز حجاب ، ارزش آفرین است وپاسبان ارزش نه محدودیت و از بین برندة ارزش وکم کننده ی بهای ذی قیمت آدمی !
اگر فرض کنیم که انسانی کالای بسیار ارزشمند مانند : ماشین گران قیمت یا شمش طلا ویا میلیونها تومان پول دارد ، تحقیقاً برای نگهداری ومحافظـت آن از چشم ودسـت متجاوزین در اندیشه ی چاره ای می افتد 0 بطور مثال : برای محافظت ماشینش ، قفل الکترونیکی و زنجیر و… وبرای نگهداری از شمش طلا وپول از سیستم بانکی استفاده می کند ، چراکه از حفظ وصیانت اموال خود مطمئن گردد 0 آیا چنین عملی محدود کردن ویا محروم کردن از دارایی است ؟ آیاگوهر وجودی انســـان بعنوان ارزشمند ترین وکامل ترین موجودات نیازمند چنین مرا قبتی نیست ؟ تقوای الهی به همین منظـور در قرآن وروایات بطور متواتربیان شده است وتذکرات فراوانی در نگهداری چشم ودست از خیانت به مال وناموس افراد شده است 0 « اللهمّ احفظ عیوننا من الحرام والخیانه » خدایا چشمان مارا از نگاه به حرام وخیانت محفوظ بدار !
بعضی افراد بد حجابی ویا بی حجابی را آزادی دانسته وآن را لازمه ی پیشرفت وترقّی می دانند وحجاب رامانع این پیشرفت!
در حالیکه غربیها برای مبارزه با اسلام اصیل وپویا چنین الغائاتی را ایجاد می کنند تا ارزشها وکرامات والای آدمی را از بین برده وانسان را موجودی صرفا مادی قلمداد نمایند . همانگونه که نقل شد : امروزه اشیاء ومواد قیمتی نیز برای جلوگیری از سرقت وخیانت در بهترین ومطمئن ترین شکل نگهدلری می شوند ، اما با عناوین مختلف همچون : حقوق بشر، آزادی و… به دنبال از بین بردن کرامت های انسانی هستند 0 البته هر جایی که آزادی ، امنیت سیاسی واجتماعی و… آنان را به خطر اندازد با آن به بدتــرین شکل وشدیدتــرین راه مقابله می کنند . بعنوان مثال : در فرانسه که مهد آزادی وتمدن است ، وقتی دختر مسلمان فرانسوی می خواهـــــد آزادانه بر مبنای تعالیم دینی خود روسری بر سر کرده ودر محافل آموزشی واجتماعی حضور پیدا کند ، مواجه با برخورد می شود تاجایی که دولت ومجلس آن نیز برای مقابله با آن فعال می شوند !!!
در ترکیه وقتی خانم مریم کاواکچی بعنوان نماینده انتخاب شده ومیخواهد با پوشش اسـلامی وارد مجـــلس بشود از ورود او ممانعت می شود وآن رامخالف با روح آزادی می دانند ، اما در کشور جمهوری اسلامی که مهد تمدن اسلامی ودینی است آن هم پویاترین ادیان الهی ! وقتی می خواهندبا بدحجابی وبی حجابی یا به تعبیر ارزشمند مقــام معظم رهبری شبیــهه خــــون فرهنـــگی مقابله کنند ! دشمنان بشریت وقدرتهای جنایتکار وایادی مزدور داخلی آنان با بوق های تبلیغاتی خود چنان وانمود
می کنند که در ایران آزادی نیست ! حقوق بشر پایمال می شودو…

 

حکیمی چه زیبا گفته است : اگر بی حجابی تمدن است پس حیوانات متمدن ترند .!!!
انسان از آنجایی که مخلوق برتر خداوند است ودروجود او روح ونفخه الهی دمیده شده است ووجه تمایز او با سایر موجودات ـ بخصوص حیوانات ـ در عقل وقدرت تفکراست وبه تبع آن خلیفه اللهی اوست دارای مسئولیت ومأ موریتی است وآن رسیــدن به خداوند وملکوتی شدن است ، چرا که آدمی همچون حیوانات صرفا برای ارضای غریزیات خلق نشده اســـت ودارای دو بعــد انسانی ،ملکوتی وحیوانی است 0 گرایش بیش از حد به هر سو در حقیقت کمرنگ کردن ویاحتی بیرنگ کردن طرف دیگر است 0 بعد معنوی انسان در عبادت وتقوای الهی خلاصه می شود که از کرامات انسانی سرچشمه می گیرد0 « وماخلقت الجنّ والانس الاّ لیعبدون » ( سوره الذاریات آیه 56 )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حجاب‌ و حضور زن‌ مسلمان در جامعه‌ :

یکی‌ از مسائل‌ مهم‌ زنان‌ مسلمان‌ به‌ لحاظ حضور آنان‌ در جامعه‌ و اشتغال‌، موضوع‌ حجاب‌ زن‌ مسلمان‌ است‌.حجاب‌ از ضروریات‌ فقه‌ اسلام‌ می‌باشد. هیچ‌ فقیه‌ شعیه‌ یا سنی‌ نه‌ تنها مخالفتی‌ با حجاب‌ زن‌ مسلمان‌ نداشته‌ است‌،بلکه‌ فقها به‌ حکم‌ قرآن‌، وجوب‌ حکم‌ حجاب‌ زن‌ مسلمان‌ را یکی‌ از ضروریات‌ دین‌ اسلام‌ می‌دانند، گرچه‌ از مسئله‌حجاب‌ در شرع‌ اسلام‌ تعاریف‌ مختلفی‌ از علمای‌ شیعه‌ و سنی‌ در کتابهای‌ فقهی‌ و تفسیری‌ مطرح‌ شده‌ است‌، اماحجاب‌ به‌ هر مفهوم‌ و معنایی‌ که‌ باشد، تعارضی‌ با مفهوم‌ و معنای‌ حضور زن‌ در جامعه‌ ندارد، اگر چه‌ بعضی‌ ازمصادیق‌ حجاب‌، بنا به‌ تفاسیر علمای‌ مذاهب‌ اسلامی‌، ممکن‌ است‌ در عمل‌ موجب‌ سختیهای‌ فراوانی‌ برای‌حضور زن‌ مسلمان‌ در جامعه‌ باشد، ولی‌ این‌ موضوع‌ به‌ برداشت‌ خاص‌ یا سلیقه‌ای‌ بعضی‌ از علمای‌ مذاهب‌مختلف‌ اسلام‌ برمی‌گردد که‌ با مبانی‌ فقه‌ امامیه‌ و مستندات‌ تاریخی‌ زنان‌ پیامبر(ص‌) چندان‌ منطبق‌ نیست‌.

 

لازم‌ به‌ ذکر است‌ بحث‌ مفصل‌ حجاب‌ ضمن‌ مباحث‌ حقوق‌ زنان‌ کامل‌ نیست‌، بلکه‌ نیازمند سرفصلها و عناوین‌متعددی‌ است‌ که‌ در حد یک‌ مقاله‌ یا کتاب‌ مستقل‌ قابل‌ بررسی‌ است‌، اما مسئله‌ حجاب‌ را به‌ لحاظ یک‌ مقوله‌فرهنگی‌ در قلمرو فقه‌، قانون‌ و سیاست‌; همچنین‌ حضور زنان‌ مسلمان‌ در جامعه‌، مورد بررسی‌ قرار می‌دهیم‌.

 


موضوع‌شناسی‌ حجاب‌:

 

حجاب‌ از ماده‌ حجب‌ به‌ معنای‌ پوشش‌ است‌. البته‌ مسئله‌ حجاب‌ که‌ مربوط به‌ پوشش‌ زن‌ مسلمان‌ است‌، از مسئله‌حرمت‌ نگاه‌ به‌ زن‌ مسلمان‌ که‌ مربوط به‌ مرد است‌، باید تفکیک‌ شود. ممکن‌ است‌ پوشش‌ در شرایطی‌ واجب‌نباشد، ولی‌ نگاه‌ کردن‌ حرام‌ باشد. بنابراین‌ موضوع‌ نظر و نگاه‌ به‌ زن‌ مسلمان‌ غیر از موضوع‌ حجاب‌ است‌ که‌مربوط به‌ زن‌ مسلمان‌ است‌; زیرا موضوع‌ نگاه‌ به‌ زن‌، مربوط به‌ مرد مسلمان‌ است‌ که‌ در دو قلمرو با قصد لذت‌جنسی‌ و بدون‌ قصد لذت‌بردن‌ در مواقع‌ مختلف‌ مورد بررسی‌ فقهی‌ قرار می‌گیرد. بنابراین‌ موضوع‌ حجاب‌ زن‌در جامعه‌، ربطی‌ به‌ نگاه‌ مردان‌ به‌ زنان‌ در جامعه‌ ندارد; بلکه‌ موضوع‌ حجاب‌ به‌ لحاظ محدودیت‌ زنان‌ مسلمان‌ یااحترام‌ به‌ آنان‌ مستقلا بحث‌ می‌شود.

 

 

 


حجاب مرواریدی در صدف:

 

طی سالهای اخیر، مخاطبان شبکه‌های ماهواره‌ای غرب، شاهد گزارشهای متعددی بوده‌اند که در آنها زنان گزارشگر غربی، بشاش و سرزنده و در هیئتی متمدن، با حداقل پوشش ممکن، به تهیه گزارش در میان زنانی پرداخته‌اند که سراپای آنها را پارچه‌هایی سیاه فراگرفته است و در محیطی ناامن و مملو از تحکمات و اجبارها از سوی مردان، محروم از موهبتهای طبیعی حیات، در ناامیدی مطلق نسبت به زندگی عمر می‌گذرانند. تصویری که رسانه‌های جهان از زن مسلمان و حجابش در اذهان عمومی عالم، حتی خود این زنان، به نمایش درآورده‌اند؛ تصویر‌ِ موجودی است بدبخت و اسیر توتمها و سنتهای کهنه که ناامیدانه چشم به جهان متمدن دارد تا با جنبشهای رهایی‌بخش زنان، برای او آزادی به ارمغان آورند.
غرب، سرگرم ظرافت‌بخشی هر چه بیشتر به این‌گونه هجمه‌های فرهنگی، علیه حجاب زن مسلمان در کشورهای اسلامی بود که ناگهان فریاد حجاب‌خواهی از قلب اروپا و از سوی زنان و دختران تازه مسلمان سربرآورد. عملکرد دولتهای اروپایی در تصویب قانون‌ِ منع حجاب، بیشتر ناشی از گیجی و سردرگمی آنان در فهم و حل این معما بود؛ برای همرنگ‌سازی تمام زنان جهان، در جهت بهره‌کشی جنسی و اقتصادی از آنان سالها تلاش کردند و حال، از درون خانه، فرزندانشان با حجاب اسلامی در خیابانهای پاریس و لندن در حمایت از حجاب تظاهرات می‌کنند.
تیری دوبومن، روزنامه‌نگار معروف فرانسوی، می‌نویسد: «از زمانی که اسلام را مورد مطالعه قرار دادم، مسئله مسلمان شدن زنان فرانسوی همواره تعجب مرا برمی‌انگیخت. به‌ویژه که تعداد زنان مسلمان‌شده فرانسوی به حدود صد هزار زن رسید. من، همیشه این سؤال را می‌کردم که چگونه زن فرانسوی که ثمره تلاش دهها ساله خود در زمینه آزادی و برابری زنان را به تدریج به‌دست می‌آورد، به دینی روی می‌آورد که طبق گفته غربیها حقوق زن را پایمال می‌کند؟
چندی پیش، دو دختر فرانسوی، از یک خانواده یهودی، در شمال پاریس به اسلام گرویدند. آنها با حجاب کامل اسلامی به مدرسه رفتند، اما پس از مدتی به خاطر حجاب از مدرسه اخراج شدند. پدر آلما (Alma) و لیلا (Lila) از مسئولان مدرسه شکایت کرد اما فایده‌ای نداشت و آنها مجبور شدند در خانه ادامه تحصیل دهند. لارنت لوی (Laurent Levy) می‌گوید: دخترانش آزادانه و با اختیار خود این پوشش را انتخاب کرده‌اند. پدر آلما و لیلا یهودی است اما خود اعتقادی به دین ندارد و در رابطه با حجاب دخترانش می‌گوید: «انتخاب بچه‌ها، مرا مقداری می‌آزارد. من فکر می‌کنم، این یک اشتباه است. فکر می‌کنم، این بدفهمی دنیاست. من نگرانم. زندگی‌ِ یک زن در اسلام ممکن نیست به خودباوری او بینجامد.» آلما لبخند می‌زند و جواب می‌دهد: اگر اسلام به ما خودباوری نمی‌داد، آن را انتخاب نمی‌کردیم.

 

 

 

 

 

عطش معنویت و بحران هویت:

 

به نظر می‌رسد، موج اسلام‌خواهی و در پی آن حجاب‌خواهی در غرب، قبل از آنکه نیازمند تحلیل از منظر جامعه‌شناسی باشد، نیازمند تحلیلی روان‌شناختی است. باید به روان فرد فرد شهروندان اروپایی که به اسلام، به‌عنوان آخرین راه، روی می‌آورند؛ رجوع کرد. «اسلام‌خواهی» در غرب پیش از آنکه یک جریان اجتماعی باشد، یک خواهش و نیاز عمومی است، یک عطش و تشنگی عمیق به عمق چند قرن؛ خواهش‌ِ «معنویت» که شهروندان غرب قرنها در عرصه‌های اجتماع از آن محروم بوده‌اند. خلأ معنویت در حوزه‌های جمعی جامعه، مانند محیط کار، مدرسه، دانشگاه، بازار، حکومت، رسانه‌ها و... و حتی خانواده به‌عنوان اولین هسته و نهاد اجتماعی، اساسی‌ترین عامل این عطش عمومی است. شهروند غربی می‌بیند که در اسلام معنویت و اخلاق در تمام حوزه‌های اجتماعی تعریف شده است؛ یعنی، همان گمشده درونی او که سالها سرگردان آن بوده است.
امروزه، نوجوان و جوان غربی در اوج سردرگمی و بحران هویت قرار گرفته است. معلق میان یوتوپیایی که رسانه‌ها و فضای غالب فکری فرهنگی جامعه برای او ساخته و وطن فطری خویش. انفجار اطلاعات، گسترش ابزارهای ارتباط جمعی، رسانه‌ها و... همه و همه به این سردرگمی دامن زده‌اند. این فضای سرگردانی، به شکلی پیچیده‌تر، نوجوانان و جوانان مهاجر کشورهای غرب را در خود فرو برده است و به همین نسبت جوانان دیگر مناطق جهان را که در این فضای فرهنگی رشد کرده‌اند.

 

بحران هویت، همراه با عطش شدید معنویت، آنان را به سمت ادیان و عرفانهای شرقی مانند بودیسم، هندوئیسم و... می‌کشاند؛ اما چون آنها را جامع نیازهای فردی و اجتماعی خود نمی‌بینند به اسلام روی می‌آورند.
برگیت جمیله، جوان تازه مسلمان اروپایی، در شرح علل گرایشش به دین می‌گوید: «من در تمام طول دوران زندگی 26 ساله‌ام، انسان مذهبی نبودم و زندگی‌ام را مانند سایر افراد اروپایی، در خوشی و خوش‌گذرانی پشت‌سر می‌گذاشتم؛ اما همیشه در زندگی خویش احساس خلأ و کمبود می‌کردم. با وجود تمام تلاشی که در برطرف کردن این خلأ زندگی خود داشتم، باز هر روز، بیش از پیش، وضع روحی‌ام بدتر می‌شد. البته ظاهراً انسان شادی بودم... تماشای منظره زنان محجبه، صدای اذان مناره‌های مساجد، گویی روح مرا تکان می‌داد. شروع به مطالعه قرآن کردم، هر چه بیشتر می‌خواندم، احساس می‌کردم که وضع روحی‌ام روز به روز در حال بهبودی است... در سن 26 سالگی به اسلام گرویدم.
مونیکا مالم استردم، خبرنگار و مفسر رادیو سوئد، با تهیه گزارشی در زمینه گسترش اسلام در اروپا، برخورد خود با یکی از جوانان تازه‌مسلمان فرانسوی را این‌گونه ‌نقل می‌کند: «در یکی از خیابانهای پاریس به جوان 21 ساله‌ای به نام «سرژ» که شلوار جین بر تن و کوله‌پشتی بر دوش دارد، برمی‌خورم که شش ماه پیش مسلمان شده است. سرژ اظهار می‌دارد: از سطحی و توخالی بودن زندگی مدرن امروزی و ارتباطات بدون مرز سکسی و محل رقص و دیسکو تک و آبجوخواری رویگردان شده و با گرایش به اسلام ثبات و زندگی پرمعنا و‌ آرامی را شروع کرده است. از جمله صبح زود، از خواب برمی‌خیزد تاعبادت روزانه خود را شروع کند. سرژ می‌گوید:... احتیاج به قوانین و ثبات در زندگی فردی و اجتماعی نیز کمک می‌کند که جوانان فرانسوی رو به اسلام آورند، من و جوانان فرانسوی دیگری که مسلمان شده‌ایم، سعی داریم که دوستان و همسالان خود را نیز به گرایش به اسلام راهنمایی و تشویق کنیم.
انسان غربی، علی‌رغم همه کر‌‌ّ و فر‌ّی که رسانه‌ها از آن در اذهان عمومی مردم جهان وحتی خود مردم غرب ساخته‌اند، امروز به‌شدت احساس درد غربت می‌کند. درد بیگانگی از وطن حقیقی خویش؛ وطن ایمان و بیگانگی از دیگر انسانها و احساس تنهایی در میان نزدیک‌ترینها، حتی خانواده.
این انسان، تنها و غریب، در دنیای مدرن به‌دنبال وطن ایمانی خویش است و تا آن را نیابد، آرام نمی‌گیرد. و آن‌گاه که می‌یابد دیگر به هیچ چیز معاوضه نمی‌کند.
خانم «تانیا پولینگ»، جوان تازه مسلمان آلمانی، در جواب این سؤال خبرنگار که «شما برای پذیرش اسلام خیلی قربانی داده‌اید و از آن همه آزادیها و دوستان گذشته صرف‌نظر کرده‌اید. در قبال این فداکاریها چه به دست آورده‌اید؟» می‌گوید: «من، هر چیزی را از دست داده باشم اما در عوض «خودم» را به دست آورده‌ام، من، همیشه احساس پوچی و بن‌بست و درماندگی می‌کردم، امروز خودم را که بیش از بیست سال گم کرده بودم و خدایی را که اصلاً از او بیگانه شده بودم، هر دو را یافته‌ام. و همه چیز و همه کس را دوباره در اسلام به دست آورده‌ام؛ آزادی معنوی، آرامش روحی، داشتن یک امام و رهبر خوب و دوست‌داشتنی (امام خامنه‌ای)، خواهران و برادران دینی در هامبورگ، آلمان و اروپا، حتی سراسر دنیا.

 


الگوی زن مسلمان ایرانی:

 

وقتی جوانان اروپا پس از سالها استضعاف معنوی و سرگردانی هویتی، مطلوب فطری خود را در دین می‌یابند، با همه وجود آن را می‌گیرند و اصرار دارند که همه دین را داشته باشند و حجاب را که صرف گوهر دین، یعنی ایمانشان است.

 

زنان مسلمان غرب، حجاب را برای خود پیش از آنکه یک تکلیف بدانند، یک حق می‌دانند. منشأ هر حق نیازی است که در وجود انسانها تعبیه شده است، اعم از نیازهای طبیعی ومعنوی. انسان نیازمند محیط باز اجتماعی و آزادی اجتماعی برای رشد و تکامل است. همچنان‌که روح انسان نیازمند آزادی از تعلقات و شهوات برای حرکت و تکامل است. نیاز انسان به آزادی اجتماعی، منشأ حق آزادیهای اجتماعی و نیاز روح به آزادی از قید و بند تعلقات مادی و شهوات، منشأ حق آزادی معنوی برای انسان و جامعه است. عفت و پاکدامنی از جمله نیازهای اساسی روح انسانهاست تا به‌وسیله آن فرد و جامعه، با آزادی از بند شهوات، مسیر رشد و کمال را بپیمایند. همین‌طور صیانت‌ِ عفت از طریق پوششی از حجاب، نیازی است اساسی و از این رو یک حق.

 

تردیدی نیست که حقوق زنان مشرق زمین، در طول تاریخ، پایمال سنتهای غلط بوده؛ و از سویی دیگر، هویت زن مسلمان در معرض خطر تاراج فرهنگ و ارزشهای تمدن غرب بوده است. یعنی سنتهای غلط تحمیلی بر زنان از سویی و تحمیل الگوی یله و رها بودن زنان برای بهره‌کشی جنسی و اقتصادی از سوی دیگر، آنان را در منگنه قرار داده بود. زن‌ِ شرقی تنها دو راه در پیش روی خود می‌دید؛ یا تن به برخی سنتهای غلط دهد و از حقوق اجتماعی خویش و تکاملی که جز با اعاده آن حقوق، میسرنبود، بگذرد. و یا تن به لاابالی‌گری و بی‌قیدی در برابر تمام ارزشهای معنوی و خانواده دهد؛ یا چشم‌پوشی از حقوق اجتماعی یا حضور در اجتماع به بهای پشت ‌پا زدن به تمام ارزشهای خانواده. اما انقلاب اسلامی در ایران، راه سو‌ّمی را پیش روی زنان جهان گشود؛ حضور به‌موقع در هر دو عرصه خانواده و اجتماع، با حفظ ارزشهای ایمانی و معنوی. و این راه سو‌ّم است که صاحبان هر دو جریان ظلم به زنان را در جهان به وحشت انداخته است. زن مسلمان ایرانی با نه گفتن به هر دو جریان مذکور، چاووش راه سو‌ّم گردیده است و با حرکت متین و صبورانه خود در این مسیر، الگویی نو برای زنان جهان ارائه کرده است که زنان محجبه اروپا و آمریکا مجذوب و متأثر از این الگو هستند.
وابسته فرهنگی سفارت ایران در نروژ، جریان مسلمان شدن یکی از زنان نروژی را چنین تشریح می‌کند: «... آنا بریت با من تماس گرفت و گفت: می‌خواهم مسلمان شوم، من شگفت‌زده شدم و خدا را سپاس گفتم. آنا بریت گفت: من چادر می‌خواهم! گفتم: پوشیده بودن کافی است، چرا چادر می‌خواهی؟ (چرا که ترسیدم با جوی که در آنجا علیه چادر بود، توان تحمل این سختیها را نداشته باشد.) اما او باز هم تأکید کرد: می‌خواهم با لباس رزم زنان ایرانی که الگو و سمبل من بوده‌اند، شهادتین را بگویم. به او گفتم: چه اسمی را انتخاب کرده‌اید؟ گفت: زینب. گفتم: چرا؟ گفت تحقیق کرده‌ام، دیدم حضرت زینب‌(س) زن صبور، مقاوم و کاملی بوده است.

 

جبهه‌های فرهنگی جهان:

 

اگر «فرهنگ» را مجموعه‌ای نظام‌مند از باورها و الگوهای رفتاری نهادینه شده در وجود انسانها، که به اعمال و رفتار آنها شکل و جهت می‌دهد، تعریف کنیم؛ دنیای امروز به دو قطب و دو جبهه فرهنگی تقسیم می‌شود. جبهه فرهنگی مستضعفین و جبهه فرهنگی مستکبرین، مستضعفین، هنجارها و الگوهای رفتاری خود را از پیامبران الهی گرفته‌اند و مستکبرین از هواهای نفسانی. آنچه در فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی می‌گذرد، جنگ مسلمانان با سایر شهروندان اروپایی نیست، بکله تجلی تقابل جبهه فرهنگی مستضعفین و جبهه فرهنگی اهل کبر و استکبار است. برای فهم این معنا، یعنی جبهه‌بندی فرهنگی جهان و شناخت این دو جبهه، نباید به سخنان و موضع‌گیریهای محافل رسمی سیاسی غرب بسنده کرد؛ باید به محل جولان و تج‍ّلی بی‌قید و بند هنجارهای این دو جبهه، یعنی رسانه‌ها، سر زد تا تقابل عینی آنها‌ آشکار شود. از میان شبکه‌های ماهواره‌ای، جز چند عدد (کمتر از تعداد انگشتان یک دست)، مابقی در سیطره فرهنگ سرمایه‌داری است. تمامی این رسانه‌ها و محتوایشان تمثیل انسانی است که جز در پی خور و خواب و خشم و شهوت نیست. سکس، خشونت، مصرف‌زدگی و اباحی‌گری از مقو‌ّمات ذات این فرهنگ است که در تعارضی ذاتی با عفاف، سلم، قناعت و بندگی می‌باشد. از این رو، حجاب که نماد و صورت عفت است در تعارضی ذاتی با سکس و اباحی‌گری قرار گرفته است و به همین خاطر در قلمرو حاکمیت فرهنگ و تمدن غرب محتمل نمی‌شود. حجاب دختران مسلمان اروپا، جان‌مایه تمدن ماد‌ّی، یعنی فرهنگ آن را به چالش کشیده است بنابراین، بسیار طبیعی است که سران دول اروپایی در برابر به لرزه افتادن پایه‌های فرهنگ سرمایه‌داری و لیبرالبیسم ساکت ننشینند؛ فرهنگی که ساخته و پرداخته سرمایه‌داران و صاحبان تراستها و شرکتهای چند ملیتی است و از آن و در آن و بر آن است که به قدرت رسیده‌اند و حکومت می‌رانند.
تصویب قانون وضع حجاب در فرانسه و آلمان، اولین اعلام و اعتراف رسمی دولتمردان اروپا، در به چالش کشیده شدن پایه‌های فرهنگی تمدن سرمایه‌داری توسط اسلام است. این واکنش، هرچند در راستای همان اقدامات سابق علیه اسلام ناب بوده است اما یک خرق عادت محسوب می‌شود. چون بنا نبوده است که دولتمردان غرب، ابدا‌ً به روی خود بیاورند که اسلام، ارکان فرهنگ و تمدن سرمایه‌داری را به چالش کشیده است. بعد از فروپاشی مارکسیسم، لیبرال دموکراسی چنین وانمود می‌کرد که دیگر هیچ ایدئولوژیی را یارای پنجه در افکندن با این نظام سیاسی ـ اجتماعی نیست؛ هر چند که در درون از قدرت اسلام در هراس بودند و از آخرین روزهای حیات مارکسیسم وارد جنگی، غیرعلنی و بی‌سر و صدا، علیه اسلام ناب شدند. قانون منع حجاب، هر چند ادامه همان نبرد است اما از چند جهت با هجمات سابق متفاوت است. اول اینکه تا امروز عمده آنها بودند که هجمه می‌کردند و جریان اسلام ناب دفاع می‌نمود؛ ولی در قضیه حجاب در اروپا، اسلام ناب ضربه اساسی را به آنان وارد ساخته و آنها، منفعلانه، دفاع می‌کنند. دوم اینکه تاکنون نزاعها مخفی و غیر رسمی بود. و رسانه‌های غرب بر آن سرپوش گذاشته بودند؛ ولی در جریان منع حجاب پرده از این نبرد، علی‌رغم خواست آنها، کشیده شد و به همین دلیل بود که رسانه‌های غرب مجبور به انعکاس وسیع آن شدند؛ مسئله‌ای که هرگز خوشایند آنها نبوده و نیست. چرا که چشم توده‌های مردم جهان بر روی نزاعی باز می‌شود که دیگر تمام اطراف نزاع از سنخ مایحتاج ماد‌ّی انسانها نیست، بلکه یک‌طرف عمده نزاع ایمان و ارزشهای اخلاقی در عرصه اجتماع است. سوم اینکه، تا به حال خط مقدم، کشورهای اسلامی و مردم و جوانان این کشورها بود اما اکنون، ناباورانه، خط مقدم به عمق جبهه جغرافیایی لیبرال دموکراسی کشیده شده است و این برای آنها از همه خطرناک‌تر است. چرا که خط بطلانی است بر سالها تبلیغ و پر و پاگاندای رسانه‌های سرمایه‌داری که جنگ اسلام و غرب و جنگ میان مسلمانان و شهروندان غرب است؛ جنگ میان مسلمانان و پیروان سایر ادیان. نبرد حجاب در اروپا ثابت کرد که جنگ اسلام جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمی‌شناسد جنگ میان مستضعفان و توده‌‌های عدالت‌خواه و جویای معنویت از هر قوم و کشور و قاره با سرمایه‌داران پول‌پرست در هر نقطه از جهان است. درگیریهای اخیر میان مسلمانان و مسیحیان ساکن هلند، درباره فیلم «تسلیم»، در اوج بحبوحه منع حجاب تصادفی نبود، بلکه از سوی سران غرب و رسانه‌ها برنامه‌ای حساب‌شده بود در برابر محو این ذهنیت ساختگی که جنگ واقعی میان مسلمانان و مسیحیان است و نه مستضعفین و پیروان ادیان با صاحبان زر و زور و تزویر.

 

رسانه‌های غرب، زیرکانه ستیزه‌ای را که علیه اسلام و مسلمانان راه انداخته‌اند، به «اسلام‌هراسی» (Islamopho bia) تعبیر می‌کنند؛ «اسلام‌هراسی» به جای «اسلام‌ستیزی». امروزه در دنیای ارتباطات بر روی تک‌تک واژه‌هایی که در واژگان سیاسی‌ـ فرهنگی رسانه‌ها به کار برده می‌شود، فکر می‌کنند و تک‌تک کلمات را منطبق با اهداف خاصی جهتمند انتخاب می‌کنند. کاربرد واژه «اسلام‌هراسی» به جای «اسلام‌ستیزی» القای این معنا به مخاطبان است که اسلام در باطن خویش یا حداقل در ظاهر خود هراس‌‌انگیز است و این هراس‌انگیزی ذاتی اسلام است که جریانات اسلام‌هراسی را در غرب علیه اسلام و مسلمانان شکل داده است. این در حالی است که کوچک‌ترین اعتراضات شهروندان اروپا به یهودیان که بر کرسیهای قدرت و ثروت اروپا و جهان تکیه زده‌اند و یا اعتراضات مردم غرب علیه جنایات صهیونیستها، در فلسطین به «یهود‌ستیزی» (Anti Semitism) تعبیر می‌شود و به بهانه آن هر حرکت و هر رسانه و تریبون عدالت‌خواهی که علیه سرمایه‌داران یهودی و جنایات صهیونیستها، لب به اعتراض بگشاید، به بهانه یهودستیزی خفه می‌شود. نمونه بارز آن منع پخش شبکه ماهواره‌ای المنار (متعلق به حزب‌الله لبنان) در فرانسه و آمریکا بود. با کاربری واژه «اسلام‌هراسی» هر حرکتی علیه اسلام و مسلمانان در غرب طبیعی جلوه داده می‌شود. چون این اسلام است که آنان را به هراس و واکنش واداشته و با طبیعی جلوه دادن فعالیتهای ضد اسلامی و ضد مسلمانان، تکلیف از دوش دولتهای غربی، برای مقابله با این حرکت طبیعی، ساقط می‌شود. بلکه بالعکس، این وظیفه اسلام و مسلمانان است که به دولتمردان و سرمایه‌داران غرب ثابت کنند که چیز هراسناکی نیستند. در این فضا، ساخت و پخش فیلم «تسلیم» که به مستهجن‌ترین وجه ممکن به اصول اعتقادات مسلمانان و قرآن اهانت می‌کند، مطابق آزادی بیان و برنامه‌های شبکه المنار، مرو‌ّج تروریسم است.

 


منع حجاب:

 

در کشورهایی نظیر فرانسه که نظام سیاسی آنها مبتنی بر تحزّ‌ب است، تصمیم‌گیریهای سیاسی فرایندی پیچیده دارد. برای تصمیم، پیرامون جزئی‌ترین مسائل سیاسی ـ اقتصادی احزاب و گروههای دولتی و غیر دولتی و همچنین رسانه‌ها، ساعتها و روزها بحث و جدل می‌کنند تا در نهایت تصمیمی اخذ شود که این آخرین تصمیم نیز با اما و اگر مخالفانی در درون نهادهای تصمیم‌ساز مثل مجلس روبه‌رو می‌شود. چرا که هر حزب و گروه به‌دنبال تأمین منافع خویش است و اجماع و اتفاق حداکثری احزاب و شخصیتهای سیاسی و تصمیم‌ساز، پیرامون یک تصمیم، بدان معنا است که تصمیم اجماع‌شده تأمین‌کننده حداکثر منافع اکثریت احزاب و شخصیتهای تصمیم‌ساز است.
در جریان تصویب ‌قانون ‌منع حجاب در مجلس فرانسه، از 577 نماینده فقط 36 نفر به این قانون رأی مخالف دادند و مابقی، یعنی اکثریت مطلق، متفق‌‌القول با آن موافقت کردند. این بدان معناست که منع حجاب، تصمیم یک شخص و یک حزب نبوده بلکه تصمیم اجماعی هیئت حاکمه پیدا و پنهان فرانسه است و حکومت فرانسه، نه منتخب مردم که منتخب رسانه‌هاست. و رسانه‌ها، ابزارهای فرهنگ‌سازی و تصمیم‌سازی در ید سرمایه‌داران و صاحبان تراستها و شرکتهای چند ملیتی، و به عبارتی هیئت حاکمه پنهان، می‌باشند. وگرنه در کشوری که فریادهای دموکراسی و حقوق اقلیتهای آن گوش عالم و آدم را کر کرده است از 577 کرسی مجلس حتی یک کرسی به مسلمانان اختصاص ندارد، درحالی‌که 11 درصد جمعیت فرانسه را مسلمانان تشکیل می‌دهند. از 36000 شهردار، در سراسر فرانسه، از مسلمانان حتی یک‌نفر نیست. درحالی‌که مسلمانان بزرگ‌ترین اقلیت فرانسه هستند و اسلام دومین دین فرانسویان می‌باشد. حال آنکه در ایران ـ که روزی نیست رسانه‌ای از رسانه‌های غرب آن را به نقض حقوق اقلیتها متهم نکند ـ مجلس شورای اسلامی برای تمام اقلیتهای دینی یهودی، زرتشتی، مسیحی و حتی انواع مذاهب مسیحیت کرسیهای اختصاصی دارد.
چند روز پس از تصویب قانون منع حجاب در فرانسه، چند خبرنگار زن ایرانی، به خاطر حجابشان از ورود به صحن مجلس فرانسه منع شدند. در جواب اعتراض‌ آنها گفته شد: مگر در ایران به زنان مسیحی اجازه حضور بدون حجاب در صحن مجلس و مدارس داده می‌شود؟! این، پاسخی بود که دولتمردان و رسانه‌های غرب از قبل برای واکنشهای احتمالی مسلمانان، پس از منع حجاب تدارک دیده بودند و در اوج اعتراضات بارها و بارها در رسانه‌های جهان تکرار شد. حال آنکه حجاب در اسلام. جزو واجبات دینی است ولی در مسیحیت کشف حجاب، نه فقط جزو واجبات دینی نیست بلکه بالعکس اوج دین‌داری در میان زنان مسیحی ملازم با حجاب است و امروز هم زنان راهبه جهان زنانی محجبه هستند.
از ابتدای سال تحصیلی جدید در فرانسه، تاکنون بیش از 40 نفر از دختران محجبه فرانسوی از مدارس این کشور اخراج شده‌اند. اما منع حجاب، محدود به مدارس نماند. چندی پیش «ژاکوس مارتین» یکی از شهرداران پاریس اعلام کرد: «زنان مسلمان، برای حضور در شهرداری، جهت ازدواج، نباید حجاب داشته باشند.» وزیر کشور فرانسه «نیکلای سارکوزی» در آوریل 2003 اعلام کرد: «زنان مسلمان، برای صدور پاسپورت، باید عکس بدون حجاب داشته باشند.» «دومینیک پربن» وزیر دادگستری فرانسه در 25 نوامبر 2003 اعلام کرد که شخصاً یکی از اعضای هیئت منصفه یک دادگاه را به خاطر حجاب اخراج کرده است حتی چندی پیش در مسابقات بین‌المللی ورزشی در فرانسه، یک دختر مسلمان از انگلیس به خاطر حضور در مسابقات با روسری از دور مسابقات اخراج شد.
منع حجاب، نه تنها محدود به مدارس فرانسه نماند بلکه محدود به فرانسه نیز نماند. منع حجاب در فرانسه، سرآغاز یک حرکت علنی و رسمی علیه رشد و گسترش اسلام در غرب بود. یک از مقامات رسمی دولت فرانسه در مصاحبه با خبرگزاری BBC درباره علت تصویب قانون منع حجاب می‌گوید: «این وسیله‌ای است برای دفاع از فرانسه و اروپا در برابر گسترش اسلام.» چند ماه از منع حجاب در فرانسه نگذشته بود که صدر اعظم آلمان، «گرهارد شرودر» اعلام کرد: «حجاب، در میان کارکنان دولت و معلمان آلمانی جایی ندارد.» در چند ایالت آلمان، حجاب معلمان ممنوع شد که آخرین آنها ایالت «باواریا» است. چندی بعد در بلژیک نیز معاون نخست‌وزیر اعلام کرد: «ما نیز باید همان کار (تصویب قانون و منع حجاب در فرانسه) را انجام دهیم.» وی دستور منع حجاب در میان کارکنان دولتی، معلمان و پزشکان و مدارس عمومی را صادر کرد و برخی ایالتها، قبل از تصویب این قانون، شروع به اجرای آن کردند. چند ماه پیش، وزیر خارجه بلژیک علنا‌ً اعلام کرد که «چادر باید از این کشور حذف شود.» در اسپانیا، یکی از مدارس حجاب را برای دانش‌آموزانش ممنوع کرد و وزیر آموزش و پرورش در حمایت از عملکرد مسئولین مدرسه، حجاب را به‌عنوان علامت تبعیض علیه زنان نام برد. وزیر امور اجتماعی اسپانیا در این باره می‌گوید: «این کار دختران مسلمان (حجاب) غیر اسلامی است.» در ایتالیا، مربی یک کودکستان از کار برکنار شد. در جواب شکایت وی گفتند: «حجاب وی بچه‌ها را می‌ترساند.»
مبارزه رسمی و فراگیر حکومتها علیه حجاب پیش و بیش از آنکه به اروپا برسد، در کشورهای اسلامی آغاز شد. این موضع مشترک حکومتهای کشورهای اسلامی با حکومتهای غربی در برابر حجاب زنان مسلمان، حکایت از آن دارد که حجاب ماهیت یگانه این دسته از حکومتهای جهان را به چالش کشیده است. در میان حکومتهای حاکم بر مسلمانان جهان، حکومت ترکیه پیش‌قراول سرکوب حجاب دختران مسلمان بوده است. چند سال پیش تظاهراتی در منطقه «ملتیه» ترکیه علیه منع حجاب دانشجویان دانشگاهها در ترکیه برگزار شد. پس از راهپیمایی، پلیس ترکیه 75 نفر از شرکت‌کنندگان در راهپیمایی را شبانه دستگیر و روانه زندان کرد که عمدتآً از زنان بودند. در میان زندانیان خانم هدی کیا از اسلام‌گرایان فعال ترکیه و سه فرزندش بودند. دادگاه ترکیه، برای وی و هر سه فرزندش به جرم تلاش برای تغییر قانون اساسی حکم اعدام صادر کرد. البته صدور حکم اعدام دلایل دیگری نیز داشت که از نظر دولت جرم سنگین‌تری بود. خانم هدی ‌کیا قبلا‌ً به ایران سفر کرده و در نماز جمعه تهران شرکت کرده بود. هدی کیا، پس از صدور حکم اعدام، در نامه‌ای، به مسلمانان نوشت: «آنها سعی می‌کنند با حکم مرگ دهان ما را ببندند. ‌آنها نمی‌دانند که ما این راه را خود انتخاب کرده‌ایم تا به مقام شهادت، برای کسب رضای خداوند، برسیم.» پس از چند سال، در اثر فشار افکار عمومی مسلمانان ترکیه و جهان دولت این کشور مجبور به لغو حکم اعدام آنها شد.
نمونه‌هایی این‌چنین در سرکوب بیداری اسلامی و مبارزه با موج اسلام‌خواهی در کشورهای اسلامی و غیر اسلامی، فراوان است که بسیاری از موارد آن به تیغ بایکوت رسانه‌ها کشیده شده‌اند اما روز به روز علنی‌تر می‌شوند. تا چندی پیش، سران استکبار و دست‌نشانده‌های آنان در حکومتهای حاکم بر مسلمانان به این نتیجه رسیده بودند که بهترین راه مقابله با موج اسلام‌خواهی و بیداری اسلامی بایکوت کردن آن است. اما اکنون به قدری این موج گسترده‌تر می‌شود که دیگر چاره‌ای نمی‌بینند جز اینکه رسما‌ً به آن اعتراف کنند و مبارزه‌ای را که تا دیروز در خفا علیه این حرکت انجام می‌دادند، امروز علنی، منتهی با تغییر نام موضوع مبارزه، یعنی اسلام و اسلام‌خواهی به تروریسم، بنیادگرایی و... لبه تیز تیغ افکار عمومی را کند کنند.
با توجه به نقش اساسی زنان در تربیت فرزندان و نسلهای آینده و تأثیرگذاری فوق‌العاده آنان در به حرکت درآوردن جنبشهای اجتماعی، حکمرانان کشورهای اسلامی به‌شدت نسبت به زنان و حضور آنان در اجتماع حساس هستند. آنان زن را فقط در دو الگوی تحمیلی می‌خواهند. همان دو الگویی که تا قبل از انقلاب اسلامی زنان مسلمان جهان را دو بخش کرده بود. عده‌ای از زنان پایبند به حجاب و ارزشهای سنتی که از حضور در عرصه‌های مختلف اجتماع محرومند و زنانی که وارد عرصه اجتماعی شده‌اند بدون ارزشهای اصیل اسلامی. زن در این دو وجه موجودی بی‌خطر برای منافع دولتهای به‌اصطلاح اسلامی و اربابان استعماری آنان است. ترکیه، نمونه اول را انتخاب کرده است و عربستان، نمونه دوم را. در ترکیه، زنان به هر پست و موقعیت اجتماعی می‌توانند برسند اما بدون حجاب و ارزشهای اسلامی؛ در عربستان زنان باید همه محجبه باشند، منتهی در همان حوزه خانه‌ها و حداکثر در کوچه و بازار می‌توانند حضور داشته باشند و نقش ایفا کنند. چندی پیش رئیس‌جمهور تاجیکستان، درباره زنان، فتوایی! صادر کرد که به‌شدت جای تأمل دارد. وی اعلام کرد: نماز خواندن زنان در خانه بیشتر از نمازخواندن زنان در مساجد ثواب دارد، پس بهتر است زنان در همان خانه‌شان نماز بخوانند.
واضح است که چرا وی از حضور زنان در مساجد هراس دارد. چون مساجد منشأ نهضتهای اسلامی هستند و زنان نقش کلیدی در تحریک این نهضتها دارند.

 

پیامدهای منع حجاب:

 

اما نتیجه این همه تلاش برای سرکوب موج اسلام‌خواهی و حجاب‌خواهی چه بوده است؟! حجاب، به نماد هویت زنان مسلمان در غرب تبدیل شده است و آنها با حجاب است که احساس هویت می‌کنند. قانون منع حجاب، سعی در سلب هویت از زنان مسلمان داشت اما منجر به قوام و استحکام پایه‌های هویتی زنان مسلمان و اتحاد بیشتر مسلمانان در اروپا و جهان گردید، و این اتحاد مسلمانان اروپا خطری است بزرگ برای دولتهای اروپایی که تصویب‌کنندگان منع حجاب از آن غافل بوده‌اند. از این رو تصویب قانون منع حجاب در فرانسه و آلمان و... بزرگ‌ترین پیروزی برای اسلام‌گرایان اروپاست. موضع‌گیریهای پی در پی سران اروپا، علیه حجاب و مظاهر اجتماعی دین، خط بطلانی است بر این نظریه کهنه که دین افیون توده‌هاست. و به جرئت می‌توان گفت که در چند قرن اخیر، هیچ زمان دین به این میزان حکومتهای سکولار و سکولاریسم را به انفعال نکشیده بود.

 

تصویب قانون منع حجاب، آغاز یک چرخه جدید از تحولات عمیق فرهنگی ـ اجتماعی در اروپاست. از این پس باید شاهد رشد بیش از پیش اسلام‌خواهی از طرفی و موضع‌گیریهای شدیدتر دولتهای اروپایی از سوی دیگرباشیم. این سلسله کنش واکنشها و چالش و نزاع ناشی از منع حجاب، گفتمان جدیدی در عرصه فرهنگی ـ اجتماعی اروپا خواهد گشود که جایگزین گفتمان مادی خواهد شد. در گفتمان مادی، تمام دعواهای احزاب، گروهها و شهروندان و چالش میان دولتها و شهروندان بر سر نان بود؛ برای افزایش خوراک، پوشاک، مسکن و... اما اکنون گفتمانی در حال شکل‌گیری است که در آن مطالبات شهروندان به‌طور ماهوی تغییر یافته و از حوزه مادیات و نیازهای طبیعی به حوزه نیازها و مطالبات معنوی و فطری کشیده شده است. در این گفتمان جدید، آزادی معنوی در کنار آزادی اجتماعی، عدالت در کنار توسعه و اخلاق در کنار علم و فن به مطالبه عمومی مردم خواهد نشست. از این پس تظاهرات شهرهای اروپا دیگر فقط برای افزایش حق دستمزد، معضل بی‌کاری و حفظ محیط زیست و... نخواهد بود، بلکه سیر تظاهرات به سمت بسط و تعمیم ارزشهای اخلاقی و معنوی از حوزه فردی به حوزه‌های مختلف اجتماعی از خانواده تا نهادهای آموزش و پرورش و تا عرصه‌های اقتصادی‌ - سیاسی و حکومت پیش خواهد رفت؛ هر چند باز هم رسانه‌ها در بایکوت کردن این‌گونه اعتراضات گوی سبقت را از یکدیگرخواهند ربود.
تظاهرات گسترده در شهرهای مختلف اروپا علیه منع حجاب که با شرکت گسترده مسلمان و دیگر شهروندان اروپا برگزار شد، نقطه آغاز این سلسله اعتراضات است. پس از تصویب قانون منع حجاب، در لندن و پاریس تظاهراتی گسترده علیه آن برگزار شد.
شعارها و سخنرانیهای مطرح‌شده در این تظاهراتها، از سوی مسلمانان و دیگر شهروندان نشان، از تحولی عمیق در بطن فرهنگی جامعه اروپا دارد. در تظاهرات لندن علیه منع حجاب بر روی یک پلاکارد نوشته شده است: «حجاب آزادی است، نه ظلم». بر روی پلاکارد دیگری نقاشی یک دختر محجبه نقش بسته است که می‌گوید: «حجاب: حق من، انتخاب من، زندگی من!» و بر روی پلاکاردی در دست یک دختر مسلمان نوشته شده: «این انتخاب ماست، نه شما.» و بر پلاکارد دیگری در دست یک دختر محجبه دیگر: «به من نگو، چه باید بپوشم!» و بر روی پارچه نوشته‌ای، حک شده است: «منع حجاب! حتی بوش هم‌چنین حماقتی نکرده است.» در دستان یک کودک پلاکاردی است که روی آن نوشته شده: «مادرم را با حجابش تنها بگذارید!» دختری دیگر پلاکاردی دارد که روی آن نوشته است: «اگر این دموکراسی است، ما می‌گوییم نه! مرسی!» بر روی پارچه‌ای بزرگ و عریض که دو نفر آن را حمل می‌کنند، نوشته شده «سکولاریسم، جهان را ویران کرده است.» و خانم دیگری نوشته‌ای به این مضمون در دست دارد: «سکولاریسم، عفت زنان را لکه‌دار می‌کند.» و در پارچه‌نوشته دیگری آمده است: «مسلمانان انگلیس، سکولاریسم را به چالش می‌کشند.»
در این میان چند دختر محجبه جوان با بلندگوهای دستی شعارهای شعرگونه‌ای را می‌خوانند. و جمعیت تکرار می‌کنند؛ «تساوی من: حجاب»، «امنیت من: حجاب» «در فلسفه من: «حجاب»، «قلب و روح من: حجاب»، «هدف زندگی من؛ حجاب»، «من همیشه خواهم پوشید:‌حجاب» «تو هرگز نمی‌هراسی: حجاب»، «من حیاتم را به دست خواهم آورد: حجاب»، «ما همیشه جهاد خواهیم کرد: حجاب»
در فرانسه، رسانه‌ها چنین القا می‌کنند که حجاب دختران مسلمان ناشی از اجبار پدران، همسران و برادران آنهاست. در جریان تظاهرات دختران محجبه، در پاریس، آنها شعار می‌دادند: «نه برادر، نه پدر، نه همسر. حجاب انتخاب خود ماست.» همچنین: «فاشیستها، را سیست (نژادپرست)ها، بنیادگرا شمائید.» و در شعار دیگری می‌گفتند: «این قانون آپارتاید است.
در تظاهرات لندن، جمعیت دسته جمعی یک شعار شعرگونه را سرمی‌دادند: «الله اکبر، لا اله الا‌ّ الله، محمد رسول الله. قانون نژادپرستانه شیراک را متوقف کنید. شیراک ‌خواهان یک قانون نژادپرستانه است.» و بر پلاکاردهای متعددی نوشته شده بود: «حجاب، یک فریضه است، نه یک سمبل مذهبی». همچنین تصویر یک زن محجبه نقاشی شده بود که از قول او نوشته بودند: «مایه افتخار (حجاب) مرا لکه‌دار نکنید.
رمانا مجید یکی از اسلام‌گرایان فعال در جریان راهپیمایی به خبرنگار می‌گوید: «دولت فرانسه، در حقیقت، «طالبان» سکولاریست است.» بر روی پلاکاردهایی نیز همین مضمون تکرار شده بود: «این بنیادگرایی سکولار است.

 

سارا جوزف، یکی از سخنرانان راهپیمایی لندن، با حجاب اسلامی در پشت تریبون قرار گرفته و خطاب به جمعیت می‌گوید: «شما بر علیه استبداد سکولاریسم بنیادگرا به پا خواسته‌اید و مبارزه می‌کنید؛ استبداد سکولاریسم بنیادگرایی که صدای دین را از جامعه محو می‌کند و به تو می‌گوید که: حق نداری راجع به حضور دین در عرصه اجتماع حرف بزنی، دین با سیاست هیچ ارتباطی ندارد،... و دین نمی‌تواند در عرصه عمومی حرفی برای گفتن داشته باشد، دین را در پشت درهای خانه‌هایتان داشته باشید!
خانم «سلما یعقوب» مسئول ائتلاف «جنگ را متوقف کنید» خطاب به جمعیت می‌گوید: «این حمله به حجاب ما، ادامه همان جنگ علیه به اصطلاح تروریسم است... من به شما می‌گویم که چه ارتباطی بین آن دو وجود دارد. اگر آنها این جنگ علیه تروریسم را به راه نینداخته بودند، نمی‌توانستند به خوبی به مسلمانان اروپا حمله کنند. آنها باید به گونه‌ای دروغهایشان را توجیه کنند... آنها اعلام کردند که ما برای حفظ حقوق زنان مسلمان در افغانستان به آنجا حمله می‌کنیم. پس چرا حقوق زنان مسلمان را در اینجا رعایت نمی‌کنند؟! افراط‌گرایی طالبان به همان میزان غیر قابل قبول است که افراط‌گرایی بنیادگرایان سکولار، اینجا در فرانسه.»
«امل سفور»، دختر محجبه 16 ساله، در پشت تریبون نامه‌ای خطاب به خواهران مسلمانش در فرانسه می‌خواند. در بخشی از این نامه آمده است: «حجاب بخشی از [هویت] یک دختر مسلمان است که آن را انتخاب کرده است. او حجاب دارد چون می‌خواهد خود را بپوشاند، عفیف باشد. پاک باشد. امنیت داشته باشد. می‌خواهد در راهی باشد که خود می‌خواهد و رضای پروردگارش در اوست. او حجاب می‌پوشد تا بتواند تکالیف دینی را که خود انتخاب کرده، انجام دهد.
در میان راهپ

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله حجاب و عفاف از منظر زن مسلمان

دانلود مقاله مبدل های نوری

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله مبدل های نوری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مبدل های نوری

 

 

 

تقویت‌کنندهٔ نوری وسیله‌ای است که سیگنال نوری را - بدون نیاز به تبدیل آن به سیگنال الکتریکی - تقویت می‌کند. تقویت‌کنندهای نوری در مخابرات نوری و فیزیک لیزر کاربرد فراوانی دارند.

 

تقویت‌کنندهٔ نوری لیزری
به طور کلّی هر مادهٔ فعال که دارای ناحیهٔ بهره باشد و بتواند نور لیزری ایجاد کند را می‌توان به گونه‌ای پمپ کرد که یک سیگنال نوری در همان طول موج لیزر را تقویت کند. چنین تقویت کننده‌های نوری به طور گسترده‌ای برای ساخت سامانه‌های لیزری توان بالا استفاده می‌شوند.
تقویت‌کنندهٔ نوری نیمه‌رسانایی (SOA)
تقویت‌کننده‌های نوری نیمه‌رسانایی گونه‌ای از تقویت‌کننده‌های نوری هستند که برای تولید بهره از مواد نیمه رسانا استفاده می‌کنند. این تقویت‌کننده‌های نوری ساختاری شبیه به دیودهای لیزری فابری-پرو دارند با این تفاوت که در لبه‌های ناحیه بهره از طراحی ضد-بازتاب استفاده می‌شود تا ساختار به جای لیزر، تقویت کننده بشود. در طراحی‌های نوین با استفاده از پوشش‌های ضد بازتاب و موج‌بر کج می‌توان بازتابش نور از دو سطح انتهایی را به کمتر از ۰.۰۰۱% کاهش داد. این کار باعث هدر رفتن توان نور از درون حفره می‌شود، و از آن جا که اندازهٔ این تلفات بیشتر از میزان تقویت سیگنال درون حفره است، این طراحی مانع از ایجاد نوسان درون حفره و کار کرد این ساختار به صورت لیزر می‌شود.
تقویت‌کنندهٔ نوری رامان (Raman)
تقویت‌کنندهٔ نوری پارامتری (OPA)

 

مبدل¬های نوری جریان در سیستم¬های قدرت

 

چکیده: برای سنجش جریان تأسیسات فشار قوی و خطوط انتقال نیرو، می¬توان از مبدل¬های نوری جریان استفاده نمود. این مبدل¬ها بر اساس اصول و قوانین فیزیکی عمل می¬نمایند و به عنوان جایگزین CT های معمولی مطرح گردیده¬اند. در این مقاله اصول عملکردی مبدل¬هایی که بر اساس قانون فاراده عمل می¬کنند، مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین برخی از انواع مختلف چنین مبدل¬هایی معرفی شده¬اند و ویژگی¬های عملکردی آنها در مقایسه با ترانسفورماتورهای جریان معمولی مورد ارزیابی قرار گرفته است.
1- مقدمه
در چند سال اخیر پیشرفت فن¬آوری نوری بسیار چشمگیر بوده است، به طوری که این فن¬آوری در رشته¬های مختلف علوم و مهندسی وارد گردیده است. مهندسی برق از این قاعده مستثنی نبوده و امروزه در سطح جهان به خوبی از دستاوردهای این فن¬آوری در صنعت برق استفاده می¬شود، به گونه¬ای که بسیاری از ادوات ساخته شده مراحل تحقیقاتی خود را پشت سر گذارده و به مرحله کاربرد صنعتی رسیده¬اند. در میان کاربردهای مختلف، می¬توان به استفاده از این فن¬آوری در اندازه¬گیری] 1 و 2[، تعیین منطقه بروز خطا در سیستم¬های برقی ]3 – 7 [و ایجاد ارتباطات و مخابرات در شبکه برق]8 و 9[ اشاره نمود. این مقاله به بررسی روش¬های مختلف اندازه¬گیری جریان به طریقۀ نوری در سیستم¬های فشار قوی و ذکر اصول عملکرد هر روش می¬پردازد.
فن¬آوری نوری برای اندازه¬گیری جریان سیستم¬های فشار قوی، برای اولین بار در اواخر دهۀ 1960 به کار گرفته شده] 10 و 11[ و از آن زمان تاکنون پس از سپری مراحل تحقیقاتی به کاربرد عملی رسیده است ]10 [. ذکر این نکته الزامی است که تمامی روش¬های اندازه¬گیری جریان الزاماً بر مبنای تغییر سطح جریان با اصول ترانسفورماتوری نمی¬باشند و در برخی از ادوات نوری اندازه¬گیری جریان یا OCT ها از روش¬های دیگری استفاده می¬شود. این ادوات نوری – الکتریکی تنوع فراوانی دارند. اشکال (الف و ب) قسمت¬های عمدۀ سیستم OCT را نشان می¬دهد. همانطور که ملاحظه می¬شود، تغییر در هر یک از اجزای سیستم منجر به ایجاد یک سیستم جدید می¬گردد. مثلاً حسگر می-تواند نوری یا الکترونیکی باشد، قسمت مرتبط با ولتاژ زیاد می تواند فعال یا غیر فعال باشد، مقره¬ها و عایق¬ها می¬توانند از جنس سرامیک یا پلیمر انتخاب شوند و نیز OCT می¬تواند بر روی مقره نصب یا از آن آویزان باشد، به هر صورت در بیشتر این حالات و شرایط، کمیت اندازه¬گیری شده با استفاده از فیبرهای نوری انتقال می¬یابد. تنوع در نحوۀ انتقال سیگنال¬ها و کدگذاری آنها نیز وجود دارد. سیگنال سنجیده شده می¬تواند به یک رله، ثبات یا ... اعمال شود.

 


شکل 1 : اجزای اصلی یک سیستم اندازه¬گیری نوری جریان، الف: سیستم سنجش در یک پست فشار قوی که بر روی مقره متصل است ]10[؛ ب: شمای اجزای سیستم سنجش جریان ]5 [

 

سیستم اندازه¬گیری نوری جریان مزایای زیادی دارد. از آن جمله می¬توان به وزن اندک OCT در مقایسه با CTهای معمولی اشاره نمود. این وزن اندک سبب صرفه¬جویی در عملیات و مصالح نصب تجهیزات می¬گردد. به عنوان مثال در شکل 2 نمونه¬ای از یک OCT که بدون نیاز به مقره اختصاصی بر روی یک سکسیونر (ایزولاتور) نصب شده است مشاهده می¬گردد. مزیت دیگر OCTها پایداری در برابر اغتشاشات است. از سوی دیگر با جایگزین شدن رله¬های دیجیتالی به جای رله¬های الکتروستاتیک و قدیمی،‌ OCT ها را می¬توان به نحو مطلوبی در سیستم استفاده نمود.

 

2- انواع مختلف مبدل¬های نوری جریان:
روش¬هایی که برای اندازه¬گیری نوری جریان در این مقاله مورد اشاره قرار می¬گیرند، بر اساس میزان شباهت با روش اندازه¬گیری جریان در CT های معمولی ذکر می¬شوند.

 

2-1 نوع 1؛ CT معمولی با خروجی نوری:
در این روش، که در شکل 3 نشان داده شده است، خروجی ترانس جریان به یک مبدل سیگنال الکتریکی به سیگنال نوری وصل می¬شود. بدین ترتیب از فن¬آوری نوری می¬توان در کنار روش¬های قدیمی سنجش جریان استفاده نمود. به علت آنکه در خروجی این CT ها نیاز به عایق¬سازی فشار قوی همانند CT های معمولی وجود ندارد، می-توان در حجم هادی و عایق صرفه¬جویی نمود. به علاوه به علت اتصال CT به یک مبدل الکترونیکی،‌ توان کم و ثابتی در خروجی آن مصرف می¬شود که این امر منجر به کاهش ابعاد هسته CT می¬گردد. به همین دلیل می¬توان محاسبات طراحی هسته CT را با آزادی بیشتری انجام داد و در این گونه موارد از هسته¬های با فاصله هوایی یا هسته¬های فریت استفاده نمود تا عملکرد پاسخ فرکانسی ترانسفورماتور جریان نیز بهبود یابد.

 

 

 

شکل 2 : نمونه¬ای از یک OCT بر روی سکسیونر متصل می¬شود ]7[

 

 

 

 

 

شکل 3 : CT معمولی با خروجی نوری ]10[

 

2-2- نوع 2؛‌ هسته مغناطیسی و سنجش نوری:
در این روش از یک هسته مغناطیسی دارای فاصلۀ هوایی که هادی را احاطه نموده است، استفاده می¬شود (شکل 4). بدین ترتیب میدان مغناطیسی پیرامون هادی اندازه¬گیری شده و به کمیت معادل نوری تبدیل می¬شود و انتقال می¬یابد. نحوة تبدیل کمیت مغناطیسی به کمیت نوری بر مبنای اثر فاراده صورت می¬پذیرد که در بخش¬های بعدی توضیح داده خواهد شد.

 

شکل 4 : مبدل نوری جریان با استفاده از هستۀ مغناطیسی ]10[

 

2-3 – نوع 3 : توده فعال نوری پیرامون هادی:
در این روش،‌ مطابق شکل 5، ماده¬ای که قابلیت تبدیل میدان مغناطیسی به انرژی نوری را دارد، پیرامون هادی قرار داده می¬شود و در داخل آن، همانند سیم¬پیچی CT های معمولی، فیبرهای نوری پیچیده می¬شوند. در این روش یک مسیری نوری بسته،‌ هادی را احاطه می¬نماید.

 

 

 

شکل 5 : مبدل نوری جریان با تودۀ فعال نوری ]10[

 

2- 4 – نوع 4؛ فیبر نوری پیرامون هادی:
در این روش نیز همانند روش پیشین یک مسیر نوری پیرامون هادی ایجاد می¬شود ولی تفاوت آن در نحوۀ پیچش فیبرهای نوری است (شکل 6). در این روش فیبرهای نوری مستقیماً دور هادی پیچیده می¬شوند. تعداد این فیبرهای نوری بر اساس میزان حساسیت مورد انتظار از OCT تعیین می¬گردد.

 

 

 

شکل 6 : مبدل نوری جریان با فیبر نوری ]10[

 

2-5- حسگر شاهد :
در این روش،‌ به منظور اندازه¬گیری جریان از تمام فصای پیرامون هادی استفاده نمی¬شود. بدین منظور مطابق شکل 7، یک حسگر میدان مغناطیسی در نقطه¬ای در نزدیکی هادی قرار می¬گیرد. از آنجا که در این روش از مسیری بسته استفاده نمی¬شود، این حسگر یک مبدل واقعی نمی¬باشد و تنها میدان را در یک نقطه می¬سنجد، ولی با فرض وجود میدان یکنواخت پیرامون هادی،‌ می¬توان حسگر را برای تعیین میزان جریان هادی کالیبره نمود.

 


شکل 7 : حسگر شاهد که برای سنجش جریان استفاده می¬شود ]10[

 

3- اصول و مبانی سنجش نوری جریان:
سابقه سنجش جریان از طریق اندازه¬گیری میدان مغناطیسی پیرامون آن به حدود یک قرن پیش باز می¬گردد ]10[ . بر این اساس، جریان با جمع شدت میدان بر روی یک مسیر بسته پیرامون هادی حامل جریان محاسبه می¬شود. توزیع فضایی میدان مغناطیسی به موقعیت هادی حامل جریان بستگی دارد. اما اگر عمل محاسبه مجموع میدان¬ها بر روی یک مسیر بسته انجام گیرد. مقدار جریان مستقل از شکل مسیر انتگرال¬گیری بدست می¬آید. مقدار جریان را می-توان طبق قانون آمپر محاسبه نمود ]12[:
(1)
که در رابطه بالا، I مقدار جریان، H شدت میدان مغناطیسی و d1 جزء مسیر انتگرال¬گیری می¬باشند. روش سنجش جریان مبدل نوع 1، همانند ترانسفورماتورهای جریان معمولی، استفاده از قانون آمپر می¬باشد. در مبدل¬های انواع 2 تا 4 معمولاً از اثر فاراده یا اثر مغناطیسی – نوری استفاده می¬شود.
پلاریزاسیون نور با تعیین خصوصیات بردار میدان الکتریکی E تعیین می¬شود. نور با هر پلاریزاسیون را می-توان مجموعی از دو مؤلفه عمود بر هم در نظر گرفت ]12[. چنانچه این دو مؤلفة هم اندازه هم فاز باشند، نور با پلاریزاسیون خطی یا صفحه¬ای خواهد بودو اگر مؤلفه¬های هم اندازه اختلاف فاز 90 داشته باشند، پلاریزاسیون نور دایروی خواهد بود. مفهوم پلاریزاسیون نور و تجزیه آن به مؤلفه¬هایی با چرخش مثبت و منفی مشابه مفهوم مؤلفه¬های توالی مثبت و منفی در سیستم¬های قدرت می¬باشد.
در حالت کلی، ضریب شکست نوری ماده نسبت به جهت انتقال نور یا نوع پلاریزاسیون آن متغیر می¬باشد. چنین خاصیتی را خاصیت دو شکستی می¬نامند. این خاصیت در شیشه بر اثر فشارهای دائمی یا گذرا به همراه تغییر حرارت محیط به وجود می¬¬آید، در حالیکه منش‍أ آن در کریستال¬ها ساختار داخلی آنهاست.

 

بیشترین و کمترین ضریب شکست نوری متناظر با کمترین و بیشترین سرعت انتقال نور در ماده می¬باشند. این اختلاف سرعت سبب ایجاد اختلاف فازی در مؤلفه¬های نور پلاریزه می¬گردد. اگر نور پلاریزه¬ای از درون ماده¬ای عبور نماید که در این گذر، فاز آن ثابت بماند ولی میان مؤلفه¬های آن تبادل انرژی به وجود آید، پس از عبور صفحۀ پلاریزاسیون آن کمی چرخش می¬نماید. این خاصیت با نام فعالیت نوری خوانده می¬شود.
اثر فاراده یک فعالیت نوری مدوله شده است، به گونه¬ای که چرخش صفحه پلاریزاسیون نور در حضور یک میدان مغناطیسی و متناسب با آن صورت می¬گیرد. این اثر اولین بار در سال 1845 توسط مایکل فاراده مشاهده گردید ]12[. مقدار چرخش صفحه پلاریزاسیون ،‌ در حضور میدان مغناطیسی H ، در طول مسیر dI از رابطه:
(2)
محاسبه می¬شود که در آن V ثابت وردت می¬باشد. این ثابت مقدار بسیار کوچکی دارد. تابعیت ثابت وردت نسبت به طول موج و دما باید در ساخت OCT ها در نظر گرفته شود. نمونه ای از یک حسگر فاراده در شکل زیر :

 

 

 

شکل 8 : نمونه¬ای از یک حسگر فاراده و اجزای داخلی آن ]5[
در OCT ها نور ورودی ابتدا پلاریزه می¬شود. این کار با قرار دادن فیلتری در راه مسیر ورودی نور و انتخاب پلاریزاسیون مناسب صورت می¬گیرد. پس از عبور از میدان مغناطیسی میزان انحراف در زاویه صفحه پلاریزاسیون باید سنجیده شود. این میزان انحراف به طور مستقیم قابل اندازه¬گیری نمی¬باشد، زیرا فتودیودها نسبت به شدت نور حساس هستند، برای سنجش میزان این انحراف از روش¬های مختلفی استفاده می¬شود که در این مقاله به برخی از آنها اشاره می¬گردد.

 

4- روش¬های سنجش میزان انحراف زاویه صفحه پلاریزاسیون:
4-1- روش AC/DC:
نور در قسمت خروجی OCT از یک فیلتر پلاریزاسیون دیگر عبور می¬کند تا اطلاعات مورد نیاز از آن قابل استخراج باشد. میزان شدت نور خروجی به زاویۀ چرخش دو فیلتر پلاریزه کننده نسبت به هم،  ، بستگی دارد. در این روش به دلایل عملی، این زاویه معمولاً برابر در نظر گرفته می¬شود. در نظر گرفته می¬شود. شدت توان خروجی، با فرض عدم وجود تلفات در داخل OCT، مطابق رابطه زیر به شدت توان ورودی مرتبط می¬شود:
(3)
اشکال 9 (الف و ب) می¬توانند در فهم بهتر مسئله مفید واقع شود. معمولاً به دلیل طولانی بودن فیبر نوری پلاریزاسیون نور خروجی ثابت نمی¬ماند . به ازای و بدون حضور میدان مغناطیسی، توان خروجی نصف توان ورودی خواهد بود. بدین ترتیب با وجود میدان مغناطیسی و بروز زاویۀ انحراف در صفحه پلاریزاسیون، طبق رابطه (3) توان خروجی به صورت:
(4)
درمی¬آید. می¬توان رابطه اخیر را به صورت مجموع دو جمله معرف AC و DC در نظر گرفت:
(5)
(6)
اطلاعات مربوط به جریان در جمله AC نهفته است، ولی به علت آنکه رابطه (5) از منبع انرژی نوری مستقل گردد، مقدار جریان از رابطه:
(7)
محاسبه می¬شود. رابطۀ اخیر با فرض زوایای انحراف کوچک نوشته شده است که در آن I(t) جریانی است که در پی اندازه¬گیری آن هستیم و A ثابتی است که بستگی به طراحی OCT دارد.

 

4-2- روش جمع و تفاضل:
در این روش در خروجی OCTاز دو فیلتر با زوایای استفاده می¬شود. اگر خروجی¬های این دو فیلتر PA1 و PA2 نامیده شوند:
(8) (
(9) (

 

 

 

شکل 9 : نحوه تغییر زاویه پلاریزاسیون نور در حضور میدان مغناطیسی ] 10و 7[
بدین ترتیب با سنجش نسبت تفاضل و مجموع خروجی¬ها می¬توان میزان جریان را محاسبه نمود. در این روش میزان حساسیت خروجی مانند روش پیشین است. با وجود آنکه این روش به سخت¬افزار پیچیده¬تری نیاز دارد، پایداری آن نسبت به نویز حالت مشترک بیشتر است.

 

5- الزامات عملکرد OCT¬ها:
5-1- استانداردها:
برای تعیین الزامات عملکرد ترانسفورماتورهای جریان معمولی CT ها معیارهای مشخصی تدوین گردیده و موجود می¬باشند. بسیاری از این الزامات در قالب استانداردهای معتبر مانند 1987:185 IEC و 13-1978 .ANSI/IEEE C57 مورد توجه قرار گرفته¬اند. این الزامات بیانگر تطبیق مشخصات CT با شرایط کاربر می¬باشند. متأسفانه نمی¬توان از استانداردهای CT برای OCT استفاده نمود. از جمله مشخصات اساسی عملکرد یک OCT می¬توان پاسخ فرکانسی، نسبت سیگنال به نویز،‌ اعوجاجات هارمونیکی،‌ پایدار و رنج دینامیکی را نام برد. البته فعالیت-هایی در جهت ایجاد استانداردهای مبدل¬های نوری جریان در کمیته¬های فنی IEEE آغاز شده است ]10[. ولی تا پیش از تدوین استانداردهای مربوطه،‌ مشخصات OCT بر اساس نیازهای موجود و به صورت توافقی میان سازنده و کاربر تعیین می¬شوند.

 

5-2- مدارات واسطه:
در بیشتر کاربردها جریان خروجی CT معمولی یکی از مقادیر 1 یا 5 آمپر می¬باشد. مقدار این جریان حدود یک سده قبل و بر اساس ملاحظاتی همچون پایداری در برابر نویز و نیز داشتن انرژی کافی برای تحریک رله¬های الکترومغناطیسی انتخاب شده است ]10[. از آنجا که در برخی از OCT ها از ادوات الکترونیکی فعال استفاده می-شود، وجود چنین جریان بزرگی سبب ازدیاد مصرف سیستم DC و باتری¬های پست خواهد بود. از سوی دیگر وجود چنین جریان بزرگی در خروجی OCT قابل توجیه نمی¬باشد،‌ چرا که این ادوات به علت داشتن ماهیت نوری در برابر نویز و اغتشاشات پایدار می¬باشند. همچنین برای تحریک وسایل جدید سنجش کمیات و رله¬های پیشرفته نیاز به انرژی زیاد نمی¬باشد. بنابراین مقدار جریان یا ولتاژ در خروجی OCT ها چند میلی¬آمپر یا میلی ولت خواهد بود. انتخاب OCT با خروجی جریانی یا ولتاژی به صورت استاندارد پذیرفته شده نیست و هر مصرف¬کننده¬ای می¬تواند OCT مورد نیاز خود را با مشخصات خروجی مطلوب تهیه نماید. به علاوه برای تبدیل خروجی OCT، که یک سیگنال نوری با توان نمونه¬ای چند میکرو ولت می¬باشد ]10[،‌ به کمیت اصلی که معرف جریان فشار قوی باشد، نیاز به وجود مدارات واسطه¬ای است. این مدارات در هر مدل OCTبنا بر شرایط طراحی و ساخته می¬شوند.

 

5-3- کالیبراسیون :
بر اساس استاندارد IEC 185 : 1987،‌ در سختگیرانه¬ترین شرایط کلاس دقت یک CT برای حداکثر خطای نسبت تبدیل برابر %1/0 می¬باشد ]10[. با فرض وجود شرایط مشابه برای OCT و نیز با فرض آنکه وسیله کالیبره کننده باید دست کم 10 برابر بیش از وسیله کالیبره شونده دقت داشته باشد، برای انجام عمل کالیبراسیون نیاز به وسایلی با دقت %1/0 یا ppm 100 خواهد بود. با این شرایط می¬توان از وسایلی که برای کالیبراسیون CT استفاده می¬شوند،‌ برای کالیبره نمودن OCT نیز استفاده نمود. در این شرایط باید با استفاده از یک تقویت¬کننده،‌ سیگنال خروجی OCT را به میزان جریان CT تقویت نمود. تا امکان کالیبراسیون وجود داشته باشد. روش¬های دیگری نیز برای کالیبراسیون OCT با جریان خروجی اندک (در حد میلی آمپر) وجود دارد ] 13 و 14[. هنگام کالیبراسیون OCT باید مشخصات آن مانند پاسخ فرکانسی،‌ رنج دینامیکی و پایداری نیز مورد نظر قرار گیرند.
یکی از ویژگی¬های OCT این است که این وسیله از قسمت¬های مختلفی ساخته می¬شود. بنابراین برعکس CT¬های معمولی با بروز خطا در OCT ها،‌ تنها قسمت معیوب تعویض می¬شوند و نیازی به جایگزین نمودن کل سیستم اندازه¬گیری نمی¬باشد. با در نظر گرفتن این شرایط، وجود روش¬های کالیبراسیون OCT که در محل تأسیسات فشار قوی قابل اجرا باشند، بسیار مفید خواهد بود.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  20  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مبدل های نوری

دانلود مقاله انرژی باد

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله انرژی باد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

باد هوای در حال حرکت است. باد به وسیلة گرمای غیر یکنواخت که سطح کرة زمین که حاصل عملکرد خورشید است، بوجود می‌آید. از آنجائیکه سطح زمین از سازنده‌های خشکی و آبی قنوعی تشکیل شده‌اند، اشعة خورشید را بطور غیریکنواخت جذب می‌کند. وقتی خورشید در طول روز می‌تابد، هوای روی سرزمین‌های خشکی سریعتر از هوای روی سرزمین‌های آبی گرم می‌شود. هوای گرم روی خشکی ضبط شده و بالا می‌رود و هوای خنک تر و سنگین تر روی آب جای آنرا می‌گیرد که این فرآیند بادهای محلی را می‌سازد. در شب، از آنجا که هوا روی خشکی سریعتر از هوای روی آب خنک می‌شود، جهت باد برعکس می‌شود.
به همین طریق بادهای بزرگ جوی که زمین را دور می‌زنند به علت اینکه هوای سطحی نزدیک استوا در اثر گرمای خورشید بیشتر از هوای قطب شمال و جنوب گرم شده، بوجود می‌آیند. از آنجا که باد تا زمانیکه خورشید به زمین می‌تابد، بطور پیوسته تولید خواهد شد، آنرا منبع انرژی تجدید شونده می‌نامند. امروزه، انرژی بادی عمدتاً برای تولید برق بکار برده می‌شود.
تاریخچة باد
در طی تاریخ، انسانها باد را به شیوه‌های مختلف به کار بردند. بیش از پنج هزار سال پیش، مصریان باستان از نیروی باد برای راندن کشتی‌های خودروی رود نیل استفاده کردند. بعد از آن، انسان آسیاب بادی را برای آسیاب کردن بذر خود ساخت. جدیدترین آسیاب بادی متعلق به ایران است. این آسیاب شبیه به پاروهای بسیار بزرگ بوده.
قرن‌ها بعد، مردم هلند طرح پایة آسیاب بادی را بهبود دادند. آنها تیغه‌های پروانه مانند ساخته شده از پره‌های نو به آسیاب بادی اضافه کردند و روشی برای تغییر جهت آن مطابق با جهت باد ابداع کردند. آسیاب‌های بادی به هلندی‌ها کمک کردند که در قرن 17 صنعتی ترین کشور جهان باشند.

برخی از کشورها آسیاب‌های بادی را برای آسیاب گندم و ذرت، پمپ کردن آب و قطع درختان به کار می‌بردند. در سال 1920 در کشورهای توسعه یافته از آسیابهای کوچک برای تولید برق روستایی بدون خدمات برق به کار بردند. در سال 1930 زمانیکه خطوط نیرو شروع به انتقال برق از نواحی روستایی کرد، آسیابهای محلی کمتر و کمتر شدند، اگرچه در حال حاضر نیز می‌توان آنها را دید.
ذخایر نفت در سال 1970 تصویر انرژی را برای کشورهای جهان عوض کرد. این امر محیطی بازتر برای منابع جایگزین انرژی خلق کرد و راه را برای ورود مجدد آسیاب‌های بادی به چشم انداز آمریکایی در تولید برق هموار کرد.
مکانیسم‌های آسیاب‌های بادی
آسیابهای بادی چون سرعت باد را کم می‌کنند، می‌توانند کار کنند. باد روی تیغه‌های ورقه مانند نازکی جریان یافته و آنها را بلند می‌کند و باعث چرخش آنها می‌شوند (مانند تأثیر باد روی بالهای هواپیما) تیغه‌ها به میلة هدایت متصل است و آن نیز یک مولد برق را چرخانده و الکتریسیته تولید می‌کند.

 

 

 

مکانیسم‌های بادی نو

مکانیسم‌های بادی امروزه از لحاظ فنی بسیار پیشرفته‌تر از انواع قدیمی هستند. در این مکانیسم همچنان برای جمع‌آوری انرژی حرکتی باد از تیغه‌ها استفاده می‌شود اما این تیغه‌ها که از فایبرگلاس یا هر مادة محکم دیگر ساخته شده‌اند.
مکانیسم‌های بادی مدرن هنوز با مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کند، مثلاً اینکه وقتی باد نمی‌وزد باید چه کرد. توربین‌های بزرگ به شبکة نیرویی خدماتی متصل شده‌اند. برخی از آنها هنگامی که بادی نمی‌وزرد، جمع می‌شوند. توربین‌های کوچک گاهی اوقات به مولدهای الکتریکی ـ دیزلی متصلند و یا گاهی اوقات دارای باتری برای ذخیرة برق اضافی جمع آوری شده در هنگام وزش بادهای شدید، هستند.
انواع آسیابهای بادی
امروزه عموماً دو نوع مکانیسم بادی استفاده می‌شود، محور افقی با تیغه‌های شبیه به پرة هواپیما و محور عمودی که شبیه به فرفره است.
مکانیسم بادی محور افقی به علت اینکه مواد کمتری برای یک واحد برق نیاز دارد، بیشتر مورد استفاده است. حدود 95 درصد مکانیسم‌های بادی افقی محور هستند. ماشین بادی افقی ویژه‌ای دارای ارتفاعی به اندازة یک ساختمان 20 طبقه و سه تیغه دارد که قطر چرخش آن 200 متر است. بزرگترین ماشین‌های بادی دنیا تیغه‌هایی بزرگتر از یک زمین فوتبال دارند! ماشینهای بادی برای اینکه باد بیشتری را به دام بیندازند، بلند و عریض هستند.

 


ماشین‌های آسیاب بادی افقی
ماشینهای بادی با محور قائم تنها پنج درصد ماشینهای بادی بکار برده شده در دنیای امروز را به خود اختصاص داده است. نوع نمونه آن 100 متر طول و 50 متر پهنا دارد.
هر ماشین باری امتیازات و ایرادات خود را دارد. ماشینهای با محور افقی نیاز به روشی برای نگهداشتن گرداننده رو به باد دارد. این کار با یک دم روی ماشینهای کوچک انجام می‌گیرد. در ماشینهای بزرگ، یا یک گردانند در بخش پایینی برج قرار دارد که کاری شبیه به بادنمای هواشناسی را انجام می‌دهد و یا یک موتور هدایت کننده به کار برده می‌شود، ماشینهای با محور قائم می‌توانند باد را در هر جهتی قبول کنند.
دستگاههای نیروی بادی
دستگاههای نیروی بادی یا فراری بادی، سری ماشینها بادی است که برای تولید برق بکار برده می‌شوند. یک مزرعة بادی معمولاً دارای چندین ماشین پخش شده در ناحیة وسیعی است. دستگاههای هسته‌ای یا ذغالی و بسیاری از دستگاههای بادی غالباً به شرکت‌های با منافع عمومی داده نمی‌شوند. در عوض آنها توسط تاجرانی که برق تولید شده از مزرعة بادی را برای خدمات رفاهی می‌فروشند، اداره و مدیریت می‌شود. این شرکت‌های خصوصی به عنوان «تولید کننده‌های مستقل نیرو» شناخته می‌شوند.
به کار اندازی یک دستگاه نیروی بادی کار آسانی نیست و مالکان آن باید برای تعیین موقعیت نصب آن به دقت برنامه ریزی کنند. آنها باید میزان وزش باد، شرایط هواشناسی محلی، نزدیکی خطوط انتقال برق و کدهای منطقه‌بندی محلی را در نظر بگیرند.
دستگاههای بادی به زمین‌های زیادی نیاز دارند. یک ماشین بادی حدوداً به دو جریب زمین نیاز دارد. یک دستگاه نیروی بادی صدها جریب زمین نیاز دارد. از طرف دیگر، کشاورزان می‌توانند در اطراف ماشینهای بادی محصولات خود را به بار آورده و یا به چرای گله‌هاشان بپردازند.
وقتی یک دستگاه شناخته شد، هنوز هزینه‌هایی باقی می‌ماند. در برخی حالات، هزینه‌های باقیمانده با بخشش‌های مالیاتی که به منابع تجدیدپذیر انرژی داده می‌شود، حیران می‌شوند. دستگاه سیالیست‌های منظم منافع عمومی یا PURPA هم برای خریداری برق از تولید کننده‌های مستقل نیرو با قیمت‌های منصفانه به شرکت‌هایی نیاز دارد.
منابع بادی
بهترین محل برای نصب یا ساخت دستگاه بادی کجاست؟ میانگین سرعت باد برای به صرفه بودن تبدیل انرژی باد به برق حدود 23 کیلومتر در ساعت است. میانگین سرعت باد در برخی از کشورها16 کیلومتر در ساعت است. به علت دسترسی آسان به باد با دوام و همیشگی، برخی شرکت‌ها نصب ماشینها را در مناطق و دور از ساحل مدنظر دارند

آنمومتر

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   10 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله انرژی باد