فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه بررسی و مقایسه‌ میزان اضطراب دانشجویان پسر دانشگاه تبریز قبل از امتحانات و در ایام امتحانات

اختصاصی از فی بوو پایان نامه بررسی و مقایسه‌ میزان اضطراب دانشجویان پسر دانشگاه تبریز قبل از امتحانات و در ایام امتحانات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی و مقایسه‌ میزان اضطراب دانشجویان پسر دانشگاه تبریز قبل از امتحانات و در ایام امتحانات


پایان نامه بررسی و مقایسه‌ میزان اضطراب دانشجویان پسر دانشگاه تبریز قبل از امتحانات و در ایام امتحانات

این فایل درقالب ورد و قابل ویرایش در 70 صفحه می باشد.
چکیده

اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، در همه افراد در حدی اعتدال‌آمیز وجود دارد، و این حد، به عنوان پاسخی سازش یافته‌ تلقی می‌شود به گونه‌ای که می‌توان گفت « اگر اضطراب نبود همه ما پشت میزهایمان به خواب می‌رفتیم». فقدان اضطراب ممکن است ما را با مشکلات و خطرات قابل ملاحظه‌ای‌ مواجه کند. بنابراین اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، یکی از مولفه‌های ساختار شخصیت وی را تشکیل می‌دهد و از این زاویه است که پاره‌ای از اضطراب‌های دوران کودکی و نوجوانی را می‌توان بهنجار دانست و تأثیر مثبت آنها را بر فرآیند تحول پذیرفت به عبارتی دیگر می‌توان گفت که اضطراب در پاره‌ای از مواقع سازندگی و خلاقیت‌ را در فرد ایجاد می‌کند و بالعکس، اضطراب مرضی نیز وجود دارد، چرا که حدی از اضطراب می‌‌تواند سازنده و مفید باشد و اغلب مردم باید تجربه کنند، اما این حالت ممکن است جنبه مزمن و مداوم بیابد که در این صورت نه تنها نمی‌توان پاسخ را سازش یافته دانست بلکه باید آن را به منزله منبع شکست و استیصال فرد تلقی کرد که فرد را از بخش عمده‌ای از امکاناتش محروم می‌کند و طیف گسترده‌ای از اختلال‌های اضطرابی را که از اختلال‌های شناخته و بدن تا ترس‌های غیرموجه و وحشت‌زدگی‌ها گسترده‌اند، به وجود می‌آورند. با شروع فصل امتحان باز هم شاهد سردرد، تهوع، دل درد و … ناشی از استرس فراگیر امتحانی، میان دانش آموزان و دانشجویان هستیم. استرسی که هر ساله با شروع فصل امتحانات، حتی جامعه‌شناسان، روان‌شناسان و کارشناسان مسایل آموزشی و تربیتی را هم به تحلیل، هشدار و ارایه راهکارها وا می‌دارد. پس ضرورت دارد تحقیقاتی در زمینه اضطراب و به خصوص اضطراب امتحان صورت پذیرد. دراین پژوهش نیز سعی شده است تا میزان اضطراب دانشجویان قبل از امتحانات و در ایام امتحانات با هم مقایسه شود. این پژوهش بر آن است تا به این سوال پاسخ دهد که آیا میزان اضطراب دانشجویان قبل از امتحانات با میزان اضطراب دانشجویان در ایام امتحانات تفاوت دارد و آیا این تفاوت معنی‌دار است.
جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان پسر دانشگاه تبریز در مقطع کارشناسی در نیمسال دوم سال تحصیلی ۸۶-۱۳۸۵ می‌باشد.روش نمونه‌گیری در این پژوهش تصادفی ساده است و چون این تحقیق در خوابگاه دانشجویان اجرا شد، به طور تصادفی ۵۰ اتاق از مجتمع خوابگاه دانشجویی ولیعصر دانشگاه تبریز انتخاب و به هر اتاق دو پرسشنامه اضطراب زونگ ارائه گردید.
واژه های کلیدی: اضطراب، اضطراب امتحان، پرسشنامه اضطراب زونگ،

فهرست مطالب

مقدمه     ۱
بیان مسئله     ۴
اهمیت و ضرورت پژوهش     ۶
اهداف پژوهش     ۸
فرضیه‌های پژوهش     ۸
تعریف متغیرها     ۹

فصل دوم : پایه‌های نظری و پیشنة تحقیق

مقدمه     ۱۱
اضطراب     ۱۱
علائم اضطراب     ۱۹
بیماری‌های که در اثر اضطراب ایجاد می شوند.    ۲۰
رویکردهای نظری به اضطراب     ۲۴
اضطراب امتحان     ۳۲
پیشینه تحقیقات     ۳۹

فصل سوم : روش تحقیق

مقدمه     ۴۵
عنوان         صفحه

جامعه آماری     ۴۵
نمونه آماری     ۴۵
شیوه  اجرای تحقیق     ۴۹
روش‌های آماری     ۴۹

فصل چهارم : یافته‌های پژوهشی

مقدمه     ۵۱
یافته‌های توصیفی     ۵۲
یافته‌های استنباطی     ۵۵

فصل پنجم : بحث و نتیجه‌گیری

مقدمه     ۵۷
بحث و نتیجه‌گیری     ۵۷
پیشنهادهای کاربردی     ۶۰
پیشنهادهای پژوهشی     ۶۱
محدودیت‌های پژوهش     ۶۲

منابع و ضمائم     ۶۳

فهرست منابع

- انجمن روانپزشکی آمریکا، ۱۳۷۳٫ طبقه‌بندی اختلالات روانی D.S.M.I.V ترجمه نصرالله پورافکاری، انتشارات آزاد.
۲- انرایت، سایمون، ج.، پاول، ترور، ج. ۱۳۷۸٫ کنترل اضطراب و فشار روانی. ترجمه مهرداد پژوهان. تهران. غزل
۳- شولتز، دوان شولتز، الن سیدنی. ۱۳۸۱٫ نظریه‌های شخصیت. ترجمه یحیی سیدمحمدی. تهران. ویرایش.
۴- پورافکاری، نصرت‌الله. ۱۳۷۳٫ فرهنگ جامعه روان‌شناسی – روانپزشکی و زمینه‌های وابسته. تهران. فرهنگ معاصر.
۵- کاپلان، سادوک و گرب . ۱۳۶۷٫ خلاصه روانپزشکی علوم رفتاری و روانپزشکی بالینی. ترجمه پورافکاری. تهران. انتشارات شهر آشوب.
۶- کاپلان، هارولد و سادوک، بنیامین. ۱۳۶۸٫ خلاصه روانپزشکی بالینی. ترجمه پورافکاری. تهران. ذوقی.
۷- مجد، محمد. ۱۳۶۵٫ روان پویایی اضطراب، نشریه روان‌شناسی ، سال هفتم ، شماره ۱۳، ص ۴۱٫
۸- سیف، علی‌اکبر، مقدمه‌ای به روان‌شناسی یادگیری. انتشارات دوران.
۹- دادستان، پریرخ. ۱۳۷۵٫ روان شناسی مرضی – تحولی از کودکی تا بزرگستالی. انتشارات سمت. ج ۱٫
۱۰- سیف ، علی‌اکبر. ۱۳۶۷٫ تغییر رفتار در رفتار درمانی – نظریه‌ها و روش‌ها. انتشارات نشر دانا.
۱۱- گلدبرگ، ریچارد. اضطراب. ترجمه نصرالله پورافکاری. ۱۳۶۸٫ تبریز. انتشارات تابش.
۱۲- کوپر، کاری. ۱۹۸۰٫ غلبه بر اضطراب. ترجمه ماشاءالله مدیحی. ۱۳۷۳٫ انتشارات یادآوران .
۱۳- معانی، ایرج. ۱۳۷۰٫ اضطراب. انتشارات چاپ پخش.
۱۴- دادستان، پریرخ. ۱۳۷۶٫ سنجش و درمان اضطراب امتحان. مجله روان‌شناسی. شماره ۱٫ ص ۳۱٫
۱۵- خداپناهی، محمدکریم. ۱۳۷۶٫ انگیزش و هیجان. تهران. انتشارات سمت.
۱۶- غفوری، منصور. ۷۶-۱۳۷۵٫ بررسی رابطه بین انگیزش پیشرفت، منبع کنترل، خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سال سوم دبیرستان‌های نظام جدید متوسط شهر تبریز. در سال تحصیلی ۷۶-۱۳۷۵٫ پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تبریز.
۱۷- آلیانی، زهرا. ۱۳۸۲٫ بررسی رابطه پایبندی به دعا با میزان اضطراب دانشجویان دانشگاه تبریز. پایان‌نامه کارشناسی ارشد. داشگاه تبریز.
۱۸- پناهی شهری، محمود، ۱۳۷۲٫ بررسی مقدماتی روایی و اعتبار فرم های سیاهه حالت و صفت اضطراب. پایان‌نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه تربیت مدرس.
۱۹- آذرنیا، اکبر. ۱۳۸۲٫ بررسی رابطه بین سطوح مختلف اضطراب با حافظه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر سوم راهنمایی شهرستان تبریز در سال تحصیلی ۸۲-۱۳۸۱ . پایان‌نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه تبریز.
۲۰- یان سیچانی، کرمعلی. ۱۳۷۲٫ بررسی میزان اضطراب ناشی از امتحانات در دروس دانش آموزان سال دوم دبیرستان‌های اصفهان. پایان‌نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه تربیت مدرس.
۲۱- پاول و اندایت. ۱۳۷۸٫ فشار روانی اضطراب و راههای مقابله با آن. ترجمه دکتر بخشی‌پور و صبوری. مشهد. انتشارات آستان قدس رضوی.

فصل اول

مقدمه :

قرن حاضر قرن فن‌آوری، قرن اضطراب و قرن پیچیدگی‌‌هاست که هر کدام انسان را مخاصره کرده‌اند. در میان این گرداب، آن چه از انسان امروزی انتظار می‌رود دانش آموزی و کنار آمدن با پیچیدگی‌های دنیاست. این پیچیدگی، انسان امروزی را بر آن داشته تا با آن کنار آید و برای کنار آمدن بر این وضع، از مکانیزم تعادل حیاتی سود می‌جوید. انسان مجموعه‌ای از هیجانات است که برای مقابله با این پیچیدگی‌ با آنها توسل می‌جوید. در این میان اضطراب مشهود و بارز است. همه ما از معنای واژه اضطراب و چگونگی احساس‌مان در زمانی که می‌گوییم مضطربیم، تصور کلی داریم. ما می‌توانیم تا حدی در مورد تجربه‌ درونی مرتبط با چنین احساس‌هایی هم داستان‌ باشیم. جدا از نظریه‌‌پردازیهای که در مورد اضطراب شده، اضطراب نقش یک علامت خطر را مبنی بر این که جریان بر وقف مراد نیست برای فرد ایفا می کند. در این تلاطم قرن، نقش انسان بر کسب دانش رقم زده است. انسان دانش را کسب کرده و به پیش می‌رود و هرچه می‌آموزد در انبار ذهن خویش آنها را اندوزش می‌کند.

انسان در عصر پراضطراب به پیش می‌رود و علم می‌آموزد ولی ارتباط مخزن اندوزش ذهنی وی با این هیجانات، او را با مشکلات عدیده‌ای مواجه ساخته است. ارتباط بین هیجانات و حافظه بسیار پیچیده است؛ زیرا این دو در بسیاری از زمینه‌ها با یکدیگر روابط متقابل دارند( خداپناهی، ۱۳۷۶).

به هر حال اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، در همه افراد در حد اعتدال آمیز وجود دارد و در این حد به عنوان یک پاسخ سازش یافته تلقی می‌شود، به گونه‌ای که می‌توان گفت اگر اضطراب نبود همه ما پشت میزهایمان به خواب می‌رفتیم، یا فقدان اضطراب ممکن است ما را مشکلات و خطرات قابل ملاحظه‌ای مواجه کند( دادستان، ۱۳۷۶). ولی با این حال اضطراب می‌تواند عملکرد شناختی را مختل سازد و بایستی این پدیده را در موسسات آموزشی مد نظر قرار داد. عملکرد یک دانش آموز در جلسه امتحان تحت تأثیر اضطراب قرار می‌گیرد، این امر نباید سبب شود فکر کنند یادگیری صورت نگرفته است، این دانش آموز ممکن است، جواب سوال‌ها را به خوبی یاد گرفته باشد، اما اضطراب او باعث ناتوانی‌اش در دادن جواب کامل سوال گردد( سیف، ۱۳۷۹).

اگر موقعیتی فراهم شود تا افراد در سطح بهینه هیجانی به آموزش بپردازند در این صورت اضطراب نه به عنوان عامل مختل، بلکه به عنوان یاری رسان در یادگیری ایفای نقش می‌کند. همه می‌دانند که در پایین‌ترین سطح هیجانی، انسان دچار کسالت و خواب‌آلودگی می‌شود و در بالاترین سطوح هیجانی، فرد دچار آشفتگی روانی می‌شود، ولی با این حال در سطح بهینه هیجانی، فرد به بهترین عملکرد دست می‌یابد. سطح پایین انگیختگی با محرومیت حسی ارتباط دارد و انگیختگی زیاد به احساس استرس فشار و ناکامی می‌انجامد و در سطح بهینه انگیختگی، عملکرد به بهترین شکل بروز می‌کند( مارشال ریو[۱]، ۱۳۷۶).

اضطراب به عنوان یک انگیختگی هیجانی در نظر گرفته می‌شود و در دهه‌های اخیر در پرداخت به اضطراب متخصصان بالینی و آموزشی، یکی از نشانه‌های حاصل از اضطرابی سطح بالا را افت تحصیلی نامیده‌اند و از آن به بعد تحقیقاتی در این زمینه انجام گرفته است و افرادی چون دارک[۲] ۱۹۸۹، و بسیاری کسان دیگر، در این زمینه دست به تحقیق زده‌اندو تأثیر اضطراب بر هوش، حافظه، پیشرفت تحصیلی، عزت نفس و … را  مورد توجه قرار داده‌اند.

 بیان مسئله

تقریباً هر کسی تجاربی از نوع ناراحتی‌های کلی، انتظار رویدادهای شوم و احساس تنش در موقعیت‌هایی را داشته است که علت تنش نیز روشن نیست. ما معمولاً اضطراب را به این گونه پدیده‌ها ارتباط می‌دهیم. اضطراب را می‌توان در گسترده‌ترین معنای آن به حالت عاطفی و فیزیولوژیکی گوناگونی ارتباط داد. هنگامی که کودکی در بامداد امتحان، تمایلی به مدرسه رفتن نشان نمی‌دهد. ممکن است بی‌میلی او را به احساس اضطراب نسبت به کارکرد وی در امتحان نسبت دهیم. هنگامی که قهرمان ورزشی نمی‌تواند پیش از مسابقه مهمی غذا بخورد ممکن است رفتار او را ناشی از اضطراب بدانیم. همچنین هنگامی که کودکی، درسی را بر می‌گزیند که آشکارا برای او کششی در بر ندارد، ممکن است گزینش او نتیجه ترس از شکست و یا اضطراب بدانیم. ظاهراً اضطراب دارای منابع گوناگون است و می‌تواند از راههای ممکن بسیاری پدیدار شود. اضطراب ممکن است به نشانه‌های فیزیولوژیکی معینی منجر شود که بی‌شباهت به نشانه‌های ناشی از عاطفه‌ ترس نیست . اضطراب می‌تواند به کاهش کارکرد در کار فکری پیچیده بینجامد. ممکن است به گزینش غیر منطقی بینجامد و یا ممکن است به عقب‌نشینی فرد از موقعیت‌هایی منجر شود که اضطراب‌آورهستند. در هر صورت، در حالی که تفکر درباره منشاء و معنی اضطراب سده‌های پیاپی مورد توجه الهیون و فلاسفه بوده است. اغلب گفته می‌شود که فروید نخستین بررسی روان‌شناسی اضطراب را انجام داده است. منظور از اضطراب نوعی حالت هیجانی ناخوشایند و مبهم است که با پریشانی، هواس، تپش  قلب، تعرق، سردرد، بی‌قراری و تکرر ادرار همراه است. هنگامی که فرد نسبت به کارآمدی، توانایی و استعداد خود در شرایط امتحان دچار نگرانی و تردید می‌شود می‌توان از اضطراب امتحان سخن گفت. در هنگام امتحان، به ویژه امتحانات سرنوشت ساز( کنگور و امتحان نهایی) بیشتر دانش آموزان و دانشجویان اضطراب امتحان را تجربه می‌کنند. وجود اندکی اضطراب در انسان طبیعی و مطلوب است و موجب افزایش تلاش و تکاپو می‌شود، اما اگر از حد اعتدال تجاوز کند موجب کاهش پیشرفت تحصیلی خواهد شد. دانش آموز و دانشجویی که اضطراب امتحان دارد احساس می‌کند که ذهنش خالی شده و هرچه را که آموخته فراموش کرده است، چنین فردی معمولاً به پرسش‌ها پاسخ‌های بی‌ربط، نادرست و یا ناقص می‌دهد و با افکاری نامربوط و ناخواسته در مورد پیامدهای امتحان درگیر است.

ساراسون و ماندلر بر این باورند که در موقعیت‌هایی نظیر موقعیت امتحان، معلومات مرتبط با آزمون و حالات اضطرابی آموخته شده وارد میدان می‌شوند. پاره‌ای از این حالات اضطرابی با آزمون مورد نظر مرتبط و برخی دیگر با آن نامرتبطند. اگر سطح اضطراب برانگیخته شده با محتوای آزمون مرتبط باشند سطح کارآمدی افزایش می‌یابد. در حالی که اضطراب نامرتبط با وظیفه محوله، سطح کارآمدی را کاهش می‌دهد(دادستان، ۱۳۷۶).

اهمیت و ضرورت مسئله

جامعه امروز با یک تغییر سریع به جلو می‌رود و عدم انطباق با تغییرات آن، موجب عدم سازگاری انسان‌ها می‌شود. برای انطباق دادن خود با محیط، باید هم محیط و هم خود شناخته شود. احتیاجات و نیازهای افراد به دقت مورد کنکاش قرار گیرند، اگر این تحولات را وارد جریان دانش کنیم باید آموزشگاه، مدرسه و دانشگاه این تغییرات را در نظر بگیرند. یکی از موضوعاتی که امروزه در روان‌شناسی به طور گسترده مطالعه می‌شود، نقش هیجانات و عواطف است. اضطراب می‌تواند عملکرد فرد را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین درک اضطراب، روند و تأثیرات آن ضروری است.

بایستی گفته شود، که اضطراب در بین انسان‌ها وجود دارد، هر موجود با هوشی، اضطراب‌دارد، می‌توان گفت که اضطراب یک حالت طبیعی بدن است، انواع متعدد مسائل زندگی فردی، اجتماعی و جسمانی ایجاب می‌کند که به طور دایم از خود سازگاری نشان دهیم، غیر از اضطراب چه چیزی ما را بر جلو بر می‌دارد و هر انسانی که فکر می‌کند دارای سهمی از اضطراب است و به طور کلی می‌توان گفت ۱۰ درصد اضطراب‌ها برای یک انسان عادی، ضرورت دارند اما متاسفانه این درصد همیشه پایین نیست(گنجی، ۱۳۷۶). به هر حال، انسان‌ها دارای سهمی از اضطراب هستند که از پائین‌ترین حد تا بالاترین حد گسترده شده است. به همین خاطر نیاز است تا به اهمیت و گستردگی مسئله پرداخت شود.

با شروع فصل امتحان باز هم شاهد سردرد، تهوع، دل درد و … ناشی از استرس فراگیر امتحانی، میان دانش آموزان و دانشجویان هستیم. استرسی که هر ساله با شروع فصل امتحانات، حتی جامعه‌شناسان، روان‌شناسان و کارشناسان مسایل آموزشی و تربیتی را هم به تحلیل، هشدار و ارایه راهکارها وا می‌دارد. پس ضرورت دارد تحقیقاتی در زمینه اضطراب و به خصوص اضطراب امتحان صورت پذیرد. دراین پژوهش نیز سعی شده است تا میزان اضطراب دانشجویان قبل از امتحانات و در ایام امتحانات با هم مقایسه شود. این پژوهش بر آن است تا به این سوال پاسخ دهد که آیا میزان اضطراب دانشجویان قبل از امتحانات با میزان اضطراب دانشجویان در ایام امتحانات تفاوت دارد و آیا این تفاوت معنی‌دار است.

اهداف پژوهش

آیا بین میزان اضطراب دانشجویان قبل از امتحانات و موقع امتحانات تفاوت
وجود دارد.

فرضیه‌های پژوهش

بین میزان اضطراب دانشجویان قبل از امتحانات و موقع امتحانات تفاوت
وجود دارد.

تعریف متغیرها

تعریف مفهومی اضطراب

اکثر نظریه‌پردازان با نظر لنگ[۳] مبنی بر آن اضطراب یک سازه فرضی است موافقند. به این ترتیب اضطراب مفروضه‌ای است که موجودیت فیزیکی ندارد، اما می‌تواند در تهمین پدیده‌های قابل مشاهده سودمند باشد. می‌توان اضطراب را بر حسب افکاری مانند اینکه «‌من می‌ترسم»، یا احساس‌های جسمی، از جمله افزایش ضربان قلب، تعریق و تنش و یا بر اساس رفتارهای مثل اجتناب از موقعیت یا گریختن تفسیر کرد(انرایت[۴] و پاول[۵]، ۱۳۷۸).

 تعریف مفهومی اضطراب امتحان

اضطراب امتحان نوعی خود اشتغالی ذهنی است که با خود کم انگاری و تردید درباره توانایی‌های خود بروز پیدا کرده و اکثراً به ارزیابی شناختی منفی، عدم تمرکز حواس، واکنش‌های جسمانی نامطلوب و افت عملکرد تحصیلی منجر
می‌گردد( ساراسون و دیدیوسون).

تعریف عملیاتی اضطراب

در این پژوهش اضطراب به عنوان مفهومی در نظر گرفته شده است که به وسیله آزمون اضطراب زونگ سنجیده می‌شود. در این ارتباط سطوح اضطراب با موارد ذیل مشخص می‌شود.

سطح اضطراب

درصد اضطراب

طبیعی

%۴۹-%۰

خفیف

%۵۹-۵۰%

متوسط

%۶۹-%۶۰

شدید

%۷۹-%۷۰

بسیار شدید

%۱۰۰-%۸۰

 

فصل دوم

پایه‌های نظری و پیشینه  تحقیق

مقدمه

در این فصل سعی شده است تا ابتدا هیجانی نظری مربوط به پژوهش ارائه شود و سپس یافته‌های تجربی حاصل از تحقیقات داخلی و خارجی مرتبط با آن مورد بررسی قرار گیرد.

اضطراب

اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، در همه افراد در حدی اعتدال‌آمیز وجود دارد، و این حد، به عنوان پاسخی سازش یافته‌ تلقی می‌شود به گونه‌ای که می‌توان گفت « اگر اضطراب نبود همه ما پشت میزهایمان به خواب می‌رفتیم». فقدان اضطراب ممکن است ما را با مشکلات و خطرات قابل ملاحظه‌ای‌ مواجه کند. بنابراین اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، یکی از مولفه‌های ساختار شخصیت وی را تشکیل می‌دهد و از این زاویه است که پاره‌ای از اضطراب‌های دوران کودکی و نوجوانی را می‌توان بهنجار دانست و تأثیر مثبت آنها را بر فرآیند تحول پذیرفت به عبارتی دیگر می‌توان گفت که اضطراب در پاره‌ای از مواقع سازندگی و خلاقیت‌ را در فرد ایجاد می‌کند و بالعکس، اضطراب مرضی نیز وجود دارد، چرا که حدی از اضطراب می‌‌تواند سازنده و مفید باشد و اغلب مردم باید تجربه کنند، اما این حالت ممکن است جنبه مزمن و مداوم بیابد که در این صورت نه تنها نمی‌توان پاسخ را سازش یافته دانست بلکه باید آن را به منزله منبع شکست و استیصال فرد تلقی کرد که فرد را از بخش عمده‌ای از امکاناتش محروم می‌کند و طیف گسترده‌ای از اختلال‌های اضطرابی را که از اختلال‌های شناخته و بدن تا ترس‌های غیرموجه و وحشت‌زدگی‌ها گسترده‌اند، به وجود می‌آورند(دادستان، ۱۳۷۵، ص۶۰).

بسیاری از اوقات ترس با اضطراب، به صورت یک جا در نظر گرفته می‌شود. حال آن که بین ان دو تفکیک وجود دارد، چنان که ترس بستگی به محرک شناخته شده‌ای دارد، در حالی که اضطراب، محرک ناشناخته و غیرمشخصی خواهد داشت. در مورد ترس، محرک تهدید کننده قابل ملاحظه‌ و مشاهده است، ولی اضظراب به انتظار خطر بستگی دارد، آدمی از عامل، خطر می‌ترسد ولی در اضطراب عامل ناشناخته است( عظیمی، ۱۳۷۰). ترس عبارت است از واکنش در مقابل یک خطر واقعی، ولی اضطراب عبارت است از واکنش در مقابل خطری که وجود ندارد(گنجی، ۱۳۷۶). در تقسیم‌بندی کلی دو نوع اضطراب وجود دارد. اول، نوعی که به طور طبیعی به عنوان عکس‌العمل در مقابل استرس یا خطر تجربه می‌شود. مثلاً شخصی بتواند تهدید علیه امنیت یا سلامتی‌اش را به درستی تشخیص دهد یا وقتی سارق مسلحی تهدیدش می‌کند، یا هنگامی که ترمز اتومبیل ببرد. در این هنگام شخص احساس لرزه و رعشه می‌کند، دهانش خشک می‌شود، کف دست‌ها و پیشانیش عرق می‌کند، ضربان قلبش سریع‌تر شود، در معده‌اش احساس سوزش کرده و عصبی می‌گردد، او اضطراب و ترس روحی را تجربه می‌کند. بیشتر مردم این چنین احساساتی را به هنگام خطر یا فشار داشته‌اند. همچنین اگر کسی مکرراً در موقعیت میعنی مورد حمله قرار بگیرد یا ترسانیده شود، یاد می‌گیرد که هر زمان با آن موقعیت مواجه شود، هراسان گردد. این یک عکس‌العمل دفاعی معمول است این اضطراب را که یک عکس‌العمل طبیعی به استرس موجود در محیط خارجی فرد است برون‌زا[۶] یا اضطراب تحریک شده می‌نامیم. عبارت فوق این عقیده را منعکس می‌کند، که فرد همیشه می‌تواند هنگام ظاهر شدن این نوع اضطراب منشأ قابل توجیهی بر آن تشخیص دهد.

نوع دیگری از اضطراب وجود دارد که اضطراب‌ درون‌زا[۷] نامیده می‌شود، اکنون شواهد جمع‌آوری شده نشان می‌دهد که نوع دوم اضطراب یک بسیاری است که به نظر می‌رسد قربانیان آن با یک آسیب‌پذیری ژنتیکی به آن زاده می‌شوند، این نوع معمول با علائمی از اضطراب شروع می‌شود که ناگهان و بدون هشدار و بی‌هیچ علت ظاهری، ضربه زننده هستند. گاهی به نظر می‌رسد که بخش‌های متفاوتی از بدن از کنترل خارج می‌گردد. حتی ممکن است در غیاب هر نوع خطر یا استرس ظاهری قلب به سرعت بزند یا حالت سرگیجه، خفگی و تنگی نفس و یا احساس مورمور شدن ظاهر شود. ناگهانی بودن این علائم و این حقیقت که آنها بدون  هشدار و بدون وجود استرس آشکار ظاهر می‌شوند، بیماری را از نوع دیگر اضطراب یعنی پاسخ طبیعی به
تهدید جدا می‌کند در واقع اضطراب برون‌زا و درون‌زا کاملاً متفاوت هستند( شیهان، بی‌تاریخ).

 تعاریف ارائه شده از اضطراب

اساساً اضطراب را نمی‌توان در قلمرو آن چه تحت عنوان آزردگی مشخص می‌شود محدود کرد، چرا که احساس اضطراب نه تنها در بیماران افسرده، وسواسی و روان گسسته وجود دارد، بلکه در افراد بهنجار نیز به صورت‌های مختلف، پدیدار می‌گردد. شاید به همین دلیل است که در مورد اضطراب نمی‌توان تعریف مشخص و روشنی را ارائه داد، چرا که اضطراب در افراد مختلف به گونه‌های متفاوت بیان می‌شود. با توجه به موارد ذکر شده می‌توان در زیر به تعاریفی در زمینه اضطراب پرداخت:

لافون اضطراب را این چنین تعریف می‌کند: اضطراب یک انتظار به ستوه آورنده است و ممکن است در تنشی گسترده، موحش و اغلب بی‌نام اتفاق می‌افتد، این حالت که به شکل احساس و تجربه کنونی است مانند هر اغتشاش هیجانی در سطح همبسته روانی و بدنی در فرد پدید می‌آید و ممکن است یک تهدید عینی و اضطراب‌آور داشته باشد. در واقع اضطراب به عنوان احساسی رنج‌آور است که با یک موقعیت ضربه‌آمیز کنونی یا به انتظار خطری که به شئی نامعینی وابسته است تعریف می‌شود(دادستان، ۱۳۷۵، ص ۶۱).

- اضطراب یک حالت احساسی و هیجانی است که از خصوصیات برجسته آن تولید حالت بی‌قراری و دلواپسی است که با اتفاقات زمان و شرایط تناسب ندارد (معانی، ۱۳۷۰، ص۲۱).

- اضطراب حالت هیجانی ناخوشایند و مبهم و وضعیت تحریک تشدید شده هیجانی است که اساسا نگرانی یا ترس را هم دربر دارد( آرتور، ۱۹۹۹؛ فرانکو، ۱۳۷۰).

- اضطراب را در واقع همه انسان‌ها تجربه می‌کنند، اضطراب احساس ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسی است که با یک یا چند تا از احسا‌س‌های جسمی همراه می‌گردد(آلن وهمکاران، ۱۳۷۲).

اما تعریف D.S.M.I.V – از اضطراب این گونه است :

نگرانی پیشاپیش نسبت به خطرها، بدبختی‌های آینده، توأم با احساس بی‌لذتی، با نشانه‌های بدنی تنش، منبع پیش بینی نشده می‌تواند درونی‌ یا بیرونی باشد( ترجمه پورافکاری، ۱۳۶۸).

و نهایتاً این که با اضطراب عبارت است از احساس مبهم و توأم با ناراحتی که اغلب منشاء و علت مشخصی ندارد، و برای فرد شناخته شده نیست( آرلن، ۱۹۹۸).

 فیزیولوژی اضطراب


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی و مقایسه‌ میزان اضطراب دانشجویان پسر دانشگاه تبریز قبل از امتحانات و در ایام امتحانات

روش تحقیق بررسی شیوه های تربیتی در گرایش به مد در بین دانشجویان

اختصاصی از فی بوو روش تحقیق بررسی شیوه های تربیتی در گرایش به مد در بین دانشجویان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

روش تحقیق بررسی شیوه های تربیتی در گرایش به مد در بین دانشجویان


روش تحقیق بررسی شیوه های تربیتی در گرایش به مد در بین دانشجویان

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 65 صفحه می باشد.

 

مقدمه:

 

در دنیای امروز ما شاهد تغییروتحولات سریع فرهنگی واجتماعی ونوع بافت جامعه خویش هستیم واین تغییر وتحولات در جامعه روزمره ما به گونه های مختلفی نمود پیدا می کند.یکی این تحول را در شخصیت خویش پیدا می کند ودیگری در ظاهر خویش وآن دیگری در بیرون از وجود خویش، یعنی در اجتماع مشاهده می نماید.

اما آن چیزی که ما را واداشت به تحولات بیرونی وجود خویش بپردازیم مربوط به بعد فرهنگی واجتماع خویش است که برگرفته از شخصیت وجودی وتاثیر پذیرفته از محیط پیرامون می باشد.واین تغییر وتحولات در مقاطع سنی متفاوت است.در سنین نوجوانی وجوانی ما شاهد تنوع ونوآوریهای این نسل می باشیم.این تنوع طلبی ها به گونه های متفاوتی نمود می یابد یکی نوآوری را در تغییر فیزیولوژیکی بدن ودیگری در ظاهر ولباس ودیگری در شخصیت وجودی خویش می یابد وآن چیزی که ما بیشتر در پی آن هستیم ومی خواهیم بیشتر به آن بپردازیم تنوع طلبی ونوآوری از لحاظ وضع ظاهری یعنی مد می باشد که در فرهنگ ما نیز بسیار تاثیرگذار است.
فصل اول: کلیات تحقیق

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت تحقیق

اهداف تحقیق

فرضیات تحقیق

متغیرهای تحقیق

تعاریف عملیاتی

تعاریف نظری

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق

مقدمه

ادبیات تحقیق

تعریف مد

پوشاک، فرهنگ، مد

پیروی از مد

لباس و سر ضمیر

شیوه های تربیتی از دیدگاه فلسفی

شیوه های تربیتی از دیدگاه تاریخی

نقش خانواده

نقش مدارس، دانشگاهها و مراکز فرهنگی

تهاجم فرهنگی

چگونه باید با تهاجم فرهنگی مقابله کنیم؟

تهاجم فرهنگی از چه موقع آغاز شد؟

لباس و سر ضمیر

تبلیغات

پیشینه تحقیق

فصل سوم: روش تحقیق

مقدمه

جامعه آماری

حجم نمونه

روش نمونه گیری

ابزار اندازه گیری تحقیق

روش گردآوری اطلاعات

روش آماری جهت آزمون فرضیه ها

روش تحقیق

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها

مقدمه

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

مقدمه

بحث و نتیجه گیری

پیشنهادات

محدودیت ها تحقیق

فهرست منابع

پرسشنامه


دانلود با لینک مستقیم


روش تحقیق بررسی شیوه های تربیتی در گرایش به مد در بین دانشجویان

پایان نامه بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان

اختصاصی از فی بوو پایان نامه بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان


پایان نامه بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در  105 صفحه می باشد.

 

فهرست مطالب

مقدمه: جایگاه اخلاق در جهان معاصر ۶
رشد ملاک‌های اخلاقی ۱۰
بیان موضوع ۱۳
هدف پژوهش ۱۴
ضرورت و اهمیت پژوهش ۱۵
تاریخچه مختصر در جهان و ایران ۲۰
مفهوم اخلاق با چه مفاهیم دیگری در ارتباط است؟ ۲۱
پیشینه پژوهش ۲۴
ماهیت اخلاق ۲۵
مفهوم رشد اخلاقی در نوجوانی و جوانی ۲۸
زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی رشد ۳۰
تعریف واژه‌ها ۳۱
نکاتی دربارة چگونگی تحول اخلاقی ۳۳
دیدگاه بد سرشت بودن ذاتی انسان ۳۴
رشد اخلاق در کودک ۳۷
روش آموزش اخلاق ۳۸
رشد شناختی ۴۲
شناخت ۴۲
تحول شناختی از دیدگاه پیاژه ۴۳
رشد اخلاقی از دیدگاه پیاژه ۴۵
رشد اخلاقی از دیدگاه کهلبرگ ۴۸
سطح اخلاق قبل قراردادی ۵۲
سطح اخلاق قراردادی ۵۳
سطح اخلاق فرا قراردادی ۵۴
محدوده سنی در رشد قضاوت اخلاقی ۵۶
مفاهیم مهم در نظریه کهلبرگ ۵۷
مقایسه نظام‌های اخلاقی پیاژه و کهلبرگ ۶۰
دیدگاه نه بد و نه خوب بودن ذاتی انسان ۶۲
پیشینة مطالعاتی در جهان و ایران ۶۶
روش شناسی ۷۵
موضوع پژوهش ۷۶
سؤال‌های پژوهش ۷۶
فرضیه‌های پژوهش ۷۷
تعریف عملیاتی متغیرهای پژوهش ۷۷
روش پژوهش ۷۸
نوع پژوهش ۷۹
ابزار پژوهش ۸۰
شیوه نمره گذاری ۸۱
جمعیت پژوهش ۸۳
نمونة پژوهش: ۸۳
روش انتخاب آزمودنی ۸۳
تجزیه و تحلیل آماری ۸۴
تجزیه و تحلیل کیفی ۸۴
روش‌های جدید در سنجش قضاوتهای اخلاقی ۸۵
تجزیه و تحلیل نتایج ۸۷
توصیف اطلاعات ۸۸
تبیین فرضیه ۹۵
تجزیه و تحلیل نتایج پژوهش ۹۶
محدودیت‌ها ۱۰۱
پیشنهادها ۱۰۳
فهرست منابع ۱۰۴

مقدمه:

در عصری زندگی می‌کنیم که تنظیم روابط اجتماعی بر اساس اصول اخلاقی اهمیتی فوق‌العاده پیدا کرده است. زندگی، آسایش و حرمت شخصی هر یک از ما، بیش از پیش، در گرو آن قرار دارد که اصول اخلاقی تا چه حد به طور عمومی مورد رعایت قرار می‌گیرند. در بسیاری از عرصه‌های نوین کار و زندگی اگر انسان‌ها نخواهند به احکام اخلاقی وفادار بمانند هیچ نیرویی برای بازداری آنها از تجاوز به حقوق یکدیگر وجود ندارد. همبستگی جماعتی و قومی و قوام زندگی اجتماعی نیز ضعیف‌تر از آن است که افراد را به یکدیگر مرتبط سازد و انسان‌ها بیش از پیش به صورت افراد مجزا، مستقل و بی اعتنا نسبت به یکدیگر درآمده‌اند.

دولتهای ملی، به دنبال جهانی شدن اقتصاد و عروج نهادهای سیاسی بین المللی، قدرت و اعتبار خود را تا حد زیادی از دست داده اند؛ بحرانهای اقتصادی و سیاسی و انقراض باورهای سخت گیرانه سنتی تضعیف دستگاههای امنیتی را به همراه آورده است؛ و نهادهای گوناگون جامعه، محکوم به انشقاق و از هم پاشیدگی، توان نظارت بر اعمال اعضای خود را از دست داده‌اند. در نتیجه، حوزه‌هایی از زندگی اجتماعی که بر آنها هرج و مرج و اغتشاش حاکم است به طور مداوم در حال تکثیر و گسترش هستند. در این شرایط تنها اخلاق است که به علت موقعیت استعلایی خود می‌تواند، انسان‌ها را به جدی گرفتن مسئولیت خود در قبال یکدیگر فرا خواند.

اما امروزه آموزه‌های اخلاقی نیز در وضعیتی بحرانی قرار دارند. بنیادها، مراجع و تکیه گاههای سنتی احکام اخلاقی، تا حد معینی مشروعیت خود را از دست داده‌اند و هیچ گونه الگوی رفتاری معینی – حداقل برای نسل جوان – وجود ندارد.

هنجارهای اجتماعی، باورهای مذهبی و آموزشهای فلسفی، سه بنیاد اصلی ترویج آموزه‌های اخلاقی، هر یک به نوعی، دیگر از اعتبار و نفوذ دیرینه خود برخوردار نیستند.

هنجارهای اجتماعی، از یک سو، حالتی آن چنان مجرد و عام پیدا کرده‌اند که هیچ تکلیف مشخصی را برای کسی تعیین نمی‌کنند و از سوی دیگر، دلیل انشقاق جامعه و تضعیف نهادهای اجتماعی اقتدار و نفوذ خود را بر اذهان مردم از دست داده‌اند. در سطح کلی زندگی اجتماعی، مشروعیت هنجارهای اجتماعی چندان ضربه نخورده است، اما این هنجارها آن قدر از اقتدار برخوردار نیستند که فرد را از تک‌روی و بی‌توجهی به منافع جمع باز دارند.

به علاوه فرد نیز دیگر از آن توان، شهامت و امکانات برخوردار نیست که بتواند به صورت خودانگیخته و خودجوش از سر اقتدار و بزرگواری، اخلاقی عمل کند.

قدرت عظیم نهادهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و حاکمیت شرایط بغرنج و پیچیده جهانی بر فراز و نشیب زندگی اجتماعی انسان‌ها را به موجوداتی خرد و حقیر تبدیل نموده است. فرد در چنبرة زنجیر منطق سرمایه، عقلانیت نظم اداری و پیامدهای تصمیم‌های خیل کنشگران قدرتمند گرفتار آمده است. در چنین شرایطی انسان دیگر سرنوشت را به مبارزه نمی‌طلبد، خود را وارد ماجراهای پیچیده برای تغییر شرایط کلی جهان نمی‌سازد و نگران از عواقب اعمال خود، خویش را چندان درگیر مشکلات دیگران نمی‌کند. او بیشتر سعی می‌کند تا از فرصتهای ممکن بهره جسته و امکانات لازم برای بهره مندی از یک زندگی بی دردسر را برای خود فراهم آورد. فداکاری و احساس مسئولیت نسبت به وجود و موقعیت دیگران برای او اهمیت چندانی ندارد. بیهوده نیست که ما امروزه با خیل افرادی روبرو هستیم که درصدد بازگردانیدن مشروعیت و اقتدار سابق به بنیادها و مراجع احکام اخلاقی هستند. در زمینة درک مذهبی، اجتماعی و فلسفی از امور رد پای این تلاش را می‌توان مشاهده کرد. این گونه تلاشها در برخی از مناطق جهان و حوزه‌های زندگی اجتماعی با موفقیت روبرو شده‌اند. اینجا و آنجا، مذهب، نهادهای سنتی جامعه و تعقل و استدلال وجهه‌ای نو پیدا کرده‌اند و افراد و گروههای بسیاری راغب شده‌اند که ادعای از نو طرح شدة این نهادها و مراجع را مورد ملاحظة جدی قرار دهند.

معهذا فریب ظاهر قضیه را نباید خورد. بنیادها و مراجع سنتی هر قدر که نوسازی شده باشند باز توان ارایة چنان احکام جهان‌شمولی را ندارند که انسان، جدا از موقعیت اجتماعی و اندیشه و طرز نگرشش به جهان، آنها را معتبر بشمارد. موقعیت قدرتمند این بنیادها و مراجع بیشتر اوقات محدود به یک زمان معین و وضعیت خاص است. مذهب به طور عمده مؤمنین، هنجارهای اجتماعی افراد میان‌سال و کمابیش موفق و استدلال و تعقل روشنفکران را مخاطب قرار می‌دهد.

به علاوه، آنها نمی‌توانند همان گروه مخاطب خود را به صورت جمع و کلیتی واحد تثبیت نمایند. مذهب خود متشکل از مذاهب مختلف است و هر مذهب احکام اخلاقی خاص خود را دارد. اعتقاد و ایمان به یک مذهب به طور معمول انسان را از مؤمنین به مذاهب دیگر دور و حتی گاه منزجر می‌سازد. از این لحاظ، حس عطوفت و اخوت نشأت گرفته از درک مذهب به طور معمول محدود به انسانهای خاص است. هنجارهای اجتماعی نیز به طور مداوم در حال تغییر هستند. هنجارهای حاکم بر نهادهای سنتی اجتماعی نیز هر چند در عرصه‌های خرد زندگی اجتماعی به کار می‌آیند، در عرصه‌های کلان و وسیع زندگی اجتماعی نقشی سرکوبگرایانه پیدا می‌کنند. هر چند صلابت و اقتدار این هنجارها ممکن است زمینة امن کار و کوشش را برای برخی فراهم آورد ولی این امنیت به بهای نقض آزادی عمل برخی دیگر از افراد به دست می‌آید. شکست این پروژه‌ها در عین حال شکست تلاش برای بنیان گذاری و فراافکندن هر نوع مرجع فرا-فردی برای اصول اخلاقی است.

در عصری که انسان تنها و تنها خویشتن را به عنوان جولانگاه اندیشه و تأملات خود در اختیار دارد، در عصری که همبستگی‌های اجتماعی ضعیف و شکننده هستند، در عصری که روابط اجتماعی هر چه بیشتر بر پایة ضابطه‌های حقوقی تعریف می‌شوند و بالاخره در عصری که زندگی به تجریبات شخصی و درد محدود شده است. براستی، چگونه می‌توان برای انسانها مرجعی در ورای فردیت آنها، برای تنظیم روابط اجتماعیشان، فرا افکند. برای چنین انسانی تنها آنچه از درون او می‌جوشد و می‌شکوفد مشروعیت دارد. معیار اصلی تمیز امور برای او ارزشهای فردی و شیوة داوری شخصی خود او هستند، نه احکامی که از پیش بر حق و درست فرض شده‌اند.

در این وضعیت جدید دیگر از خودگذشتگی، توجه به منافع و حقوق دیگری و کنش اخلاقی اموری نیستند که به خودی خود به ذهن فرد خطور کنند و یا اگر خطور کنند در اعمال و رفتار او انعکاس یابند. گرفتار در وجود شخصی خویش، او انگیزه و شور دست زدن به کنشی را ندارد که هدف آن تضمین منافع دیگری باشد.

در این میان، یک عامل و تنها یک عامل می‌تواند موقعیت فرد را تا حدی ثبات بخشد و او را به سمت اتخاذ موضعی اخلاقی نسبت به امور سوق دهد. این عامل همانا وجود دیگری به صورت یک شخص معین با احساسات و تمایلات مختص به خود است. وجود دیگری همیشه به صورت حضور زنده و فعال دیگری در عرصه‌های مختلف زندگی برای فرد مطرح است. او مجبور است در مقابل برخوردهای دم به دم متفاوت دیگران عکس العمل نشان دهد. اگر به برخورد‌های مستقل و پویا با حس مسئولیت فردی نسبت به استقلال دیگری ، ترکیب شود، فرد از حد معینی از استقلال و اقتدار برخوردار خواهد شد. در متن احساس مسئولیت نسبت به وجود و تضمین استقلال و پویایی دیگری، در متن معمولی نسبت به استقلال او، فرد می‌تواند احساس کند که هستی و حضور خاصی در جهان دارد. بدین شکل دیگری میدانی می‌شود که فرد در آن وسعت حضور و اقتدار خود را باز می‌یابد. در این روند او بر ضعفها و سرگشتگیهای خویش فایق می‌شود. از این رو می‌توان گفت نه خودمحوری و احساس توانمندی بلکه ضعف و فقر وجودی، فرد را بر می‌انگیزد تا با رویکردی اخلاقی تأمین آزادی و بهروزی دیگری را غایت اعمال خود گرداند (محمودیان، ۱۳۸۰).

 

رشد ملاک‌های اخلاقی:

تاریخ اخلاقیات حرکتی است از یک وحدت شکل تقریباً بی چون و چرا در سلوک و رفتار به یک مسئولیت دایم التزاید شخصی. آن روزها دیر زمانی است سپری شده‌اند که نویسندة اخلاقیات می‌توانست زندگی اقوام ابتدایی، یا حالت به اصطلاح فطرت را هر طور که دلش می‌خواست تفسیر کند و نظر ساده لوحانه‌ای که می‌گفت انسان وحشی بر خلاف انسان متمدن زندگی بهتر یا بدتری در یک حالت آزادی نسبی داشته، به کلی متلاشی شده است.

انسان وحشی در چارچوب محدودیتهای نظام اخلاقی اش که به طرز غرابت آمیزی نامطمئن و به طور باور نکردی پیچیده است، موجود دست و پا بسته‌ای است. ولی تمکینی که می‌کند از هر

نظر داوطلبانه و تا جایی که تماسی با تأثیرات خارجی نیافته، عاری از سؤال است.

نظام او ضابطه به غایت خاصی است از رعایت‌ها و وظایفی که از اصولی کلی سرچشمه نگرفته‌اند و البته به هیچ وجه ملاحظات انسجام و تجانس را هم بر نمی‌تابند. واضح است که در این جا محلی هم برای تفکر و نظرورزی آزادانه نمی‌تواند وجود داشته باشد چون با اولین اشاره‌ای که از چون و چرا حکایت کند کل بنا فرو می‌ریزد و همه چیز متلاشی می‌شود.

انسان متمدن مورد متفاوتی را ارایه می‌دهد. ضابطة او در برابر انتقاد پابرجا می‌ماند و او انتظار دارد که توانایی دفاع از آن را داشته باشد. درست است که رسوم گرایش بدان دارند تا این ضابطه را یا بخشی از آن را با مقداری قداست در هم آمیزند. نیز درست است که نادرند مراحلی از تاریخ که در آنها انتقاد آزادانه به طور بی کم و کاست مجاز بوده باشد. با همة اینها، ضابطه‌ای که نام بردیم باز هم علی‌الاصول رابطه‌ای منطقی را بین اصول کلی از قبیل عدالت، حقیقت، شرافت و امثال ذالک از سویی و سخنهای اعمال ناشی از اینها را از سوی دیگر به بیان در می‌آورد. در اینجا همواره پای رجوع و توسل واضحی به ذهن و به عواطف در میان است و بیان هنری آرمان‌های اخلاقی مسلماً اثرگذارترین بنای یادبودی است که یک تمدن می‌تواند برجا بگذارد.

آثاری نظیر ایلیاد و ادیسه یا قصص قهرمانی، به هر تقدیر تکان دهنده‌اند و این تکان دهنده بودن را خصوصاً بدان سبب واجدند که آفرینندگان خود را نه چنان‌که بوده‌اند بلکه چنان‌که می‌خواستند باشند معرفی می‌کنند. چنین آفرینشهایی ضمناً در گذشته و چه در زمان ما عواملی به مراتب اثرگذارتر از فکر مجرد بوده‌اند و هستند و هنر بیشتر از فلسفه در شکل دادن به رفتار نقش دارد. رشد اخلاقی به این ترتیب فاصلة بسیار بعیدی پیدا می‌کند از این‌که بر اصول مجرد مبتنی باشد، بلکه رشدی است محسوس و انضمامی مثل خود تمدن. تمدن را می‌توانیم به عنوان صنعتی که با بصیرت به کار گرفته شده تعریف کنیم. اختراع مهارت را می‌زاید، مهارت قدرت را و قدرت به نوبة خود مهارت بیشتر و اختراع وافرتری را به عرصه می‌آورد. اما فرق می‌کند که تکامل مورد اشارة ما دقیقاً از چه نقطه‌ای مجال شروع پیدا کرده باشد، چه آنچه که یک‌بار با نظامی عجین شد بر تمام رشد بعدی اش اثر می‌گذارد. این به خصوص در مورد ابداعاتی که در عرصة اخلاق پدید می‌آیند صدق می‌کند.

با این حال رشد اخلاقی اگرچه الزاماً به وسیلة گذشته محدود می‌شود، ولی وجود دارد. تمدن نمی‌تواند از حرکت باز بماند زیرا قوایی که قادرند به آن ثبات ببخشند درست همان‌هایی هستند که توانایی بالیدن به آن می‌دهند. اگر از حرکت باز بماند، می‌میرد. اجتناب ناپذیری این امر غالباً توسط دولت سازان سنخ افلاطونی به فراموشی سپرده می‌شود. انسان نمی‌تواند به چیزی که دارد راضی بماند، و سهل گرفتن احتیاجات و جامعه‌ای که صفات برجسته اش را ساده زیستن و علو اندیشه تشکیل دهد با همة‌ جذابیتی که دارد از محالات است.

نیازهای ساده، خام و ابتدایی اند، همانطور که ابزارهای ساده آنهایی هستند که به درد نمی‌خورند. عقل و درایت عالی بهترین اثرش را تنها در یک سازمان عالی می‌تواند به ظهور برساند. پیشداوری محض است که چیز بسط یافته را به صرف این‌که بسط یافته است با سوءظن نگاه کنیم یا قایل باشیم که تمدنی که غایت پیچیدگی را پیدا کرده باید به یک معنی محل انحطاط باشد یا معتقد باشیم که اقوام ساده‌تر، جنس بادوام تری دارند. بر عکس خیلی آسان‌تر است فردی از باشندگان جزایر دریای جنوب (بومیان جزایر ملانزی) بودن تا یک اروپایی بودن.

جامعه نمی‌تواند بدون پیچیده شدن رشد کند.

اما کار تفکر در زمینه اخلاقی این نیست که مستقیماً به این رشد استعانت کند. تفکر در زمینة اخلاق باید مسایلی را مطرح کند که تا هنگامی که او مطرحشان نکرده وجود ندارد و او هم صرفاً به دلیل وضوح فهم و تصور است که مطرحشان می‌کند. و وقتی این کار انجام گرفت تفکر اخلاقی باید انتظاری بیش از آن نداشته باشد که فقط تأثیری غیر مستقیم باقی بگذارد. راز تغییر اخلاقی در این است که قبل از آنی که خبردار شویم، به سراغمان آمده است (استفن وارد، ۱۳۷۴).

 

بیان موضوع:

موضوع این پژوهش بررسی رشد قضاوت اخلاقی در دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) و همچنین مقایسه‌ای بین متولدین سالهای ۶۳، ۶۱، ۶۰ و ۵۹ است.

گروه نمونه از دانشکده علوم انسانی، دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین انتخاب شده است. تعداد افرادی که در این پژوهش شرکت داشتند ۹۶ نفر بود که به چهار گروه ۲۴ نفری تقسیم شدند.

تلاش این بررسی، تحقیق دربارة نظریه روان شناسان شناختی به خصوص پیاژه و کهلبرگ است و در پی پاسخ به این سؤال است که آیا اخلاق تابع مراحل رشد عقلی است، به عبارتی دقیق‌تر آیا قضاوتهای اخلاقی همراه با افزایش توانش‌های شناختی و سن، رشد می‌یابد؟

 

 

هدف پژوهش:

مسأله تحول اخلاقی – اجتماعی با فرایند اجتماعی شدن یا جامعه‌پذیری و همنوایی همبستگی زیادی دارد. جامعه‌پذیری و همنوایی دو زاویه دارد؛ یکی شیوه‌ها و الگوهایی است که متولیان جامعه برای درونی کردن یا آموزش دادن هنجارهای اقتصادی، عرفی، حقوقی، اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی به کار می‌گیرند.

دیگر این‌که این الگوها باید از سوی کسی آموخته شود و فرد بخصوصی باید با این الگوها خود را انطباق دهد و سازگار کند. در جامعة ما در آموزش عمومی و اختصاصی مقولة اجتماعی شدن، از هر دو زاویه نقص آشکاری وجود دارد. چنین آموزشی نیاز فردی جامعه است و برای فرهنگ‌پذیری لازم است.

اگر آموزش فرهنگ‌پذیری وارد یک فراسة عملی آموزشی شود، در حد بسیار وسیعی از تعارض‌ها کاسته شده و یک وفاق فرهنگی – اجتماعی بر مبنای معیارهای عام و پذیرفته شده، به وجود می‌آید.

آموزش و پرورش به عنوان یکی از نهادهای اصلی اجتماعی، مهم‌ترین نهادی است که فرایند جامعه‌پذیری را میسر و تسهیل می‌کند و فرد را مهیای پذیرش نقش‌های محول و محقق خود می‌سازد. امیل دورکیم[۱] در این خصوص عقیده دارد که کنش اساسی آموزش و پرورش اتصال هنجارها و ارزش‌های اجتماعی است. بقای جامعه به تجانس و تشابهات لازم بین اعضای آن بستگی دارد و جامعه با انسجام و یگانگی اجتماعی شکل می‌گیرد و متکی بر احساسات و کار مشترک اعضای خود است. (کدیور، ۱۳۷۸)

با به دست آوردن یافته‌های عینی و پژوهشی و شناخت مقطع‌های مختلف تحولات اخلاقی-اجتماعی می‌توان مبتنی بر یافته‌ها راجع به برنامه‌های آموزشی، کتابهای درسی، شیوه‌های آموزشی و نوع آموزش پیشنهادهایی ارایه داد که این پیشنهادها مستقیماً در مراکز آموزشی به کار گرفته می‌شود.

از طرف دیگر رشد اخلاق به معنای روان شناختی و علمی با آنچه که به معنای عام آن مراد می‌شود، تفاوت دارد و این پژوهش می‌تواند این تفاوتها را روشن سازد. همچنین با تبیین روان شناختی اخلاقی و رشد آن می‌توانیم بازخورد اجتماع را نسبت به اخلاق تصحیح کرده و بستر آموزشی آن را تسهیل کنیم.

 

ضرورت و اهمیت پژوهش:

اخلاق یکی از موضوعات مهم روان شناسی رشد است، اخلاق در روان شناسی تربیتی و تعلیم و تربیت جایگاه مخصوص و ویژه‌ای دارد. اگر به اخلاق در فرایند تعلیم و تربیت توجه شایسته شود، آنگاه تعلیم و تربیت می‌تواند به حالت آرمانی خویش نزدیک شود و چنان‌چه نظام تعلیم و تربیت در شناخت و آموزش و ارایه اخلاق شایسته ناموفق و نارسا باشد حتماً اگر توان مناسب در جهت رشد ذهنی، ‌بدنی، اجتماعی و عاطفی را داشته باشد ولی باز هم احساس می‌شود که عنصری اساسی و فرایندی همه جانبه در کنار خود ندارد و این چیزی غیر از اخلاق نمی‌باشد.

(رمضانی، ۱۳۷۸)

مطالعات روان شناسان شناختی نشان می‌دهد که فرایند تحول قضاوت‌های اخلاقی، مانند تحول شناختی، مراحلی ثابت غیر قابل تغییر و جهان شمول را طی می‌کند. در این دیدگاه با تأکید بر مرحله‌ای بودن تحول اخلاقی، مفهوم آمادگی برای تربیت اخلاقی یکی از مفاهیم اساسی است. از نظر روان شناسان شناختی، هر مرحله محدودیت‌ها و نکات قوت خاص خود را دارد. افزودن بر این ، مرحله زبان خاص خود را داشته و باید از آن برای تربیت اخلاقی کودک و نوجوان استفاده کرد. در مرحلة واقع‌گرایی اخلاقی، اخلاق رشد چشمگیری ندارد، زیرا ارتباط کودک و بزرگسالان یک رابطة‌ یک جانبه و مبتنی بر اطاعت است و در آن احترام و همکاری متقابل وجود ندارد. مرحلة اصلی تحول اخلاقی و تربیت اخلاقی با احترام متقابل شروع می‌شود، رفتار اخلاقی خود پیرو در جریان احترام متقابل با همسالان شکل می‌گیرد. از این‌رو شرایط برای ایجاد ارتباطهای اجتماعی کودکان و نوجوانان با همسالان باید هر چه بیشتر فراهم آید. (کدیور، ۱۳۷۸)


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان

پایان نامه تاثیر فعالیت های فوق برنامه بر موفقیت تحصیلی دانشجویان دختردانشکده ادبیات و علوم انسانی

اختصاصی از فی بوو پایان نامه تاثیر فعالیت های فوق برنامه بر موفقیت تحصیلی دانشجویان دختردانشکده ادبیات و علوم انسانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه تاثیر فعالیت های فوق برنامه بر موفقیت تحصیلی دانشجویان دختردانشکده ادبیات و علوم انسانی


پایان نامه تاثیر فعالیت های فوق برنامه بر موفقیت تحصیلی دانشجویان دختردانشکده ادبیات و علوم انسانی

  فرمت فایل : WORD ( قابل ویرایش ) تعداد صفحات:96

مقدمه:

اوقات فراغت بخشی از ساعات زندگی روزمره ی انسانهاست که فارغ از کار و تعهدات شغلی به آن می پردازند. همچنین به زمانهایی اطلاق می شود که افراد کار ضروری برای انجام ندارند و معمولا در این مواقع جهت تفریح و سرگرمی و رفع خستگی تمایل به انجام فعالیت های فرحبخش و نشاط آور دارند. در تحقیق حاضر اوقات فراغت در محدوده ی جوانان مطرح می شود. چرا که نزدیک به 2 میلیون نفر از جوانان آینده ساز کشور را قشر دانشجو تشکیل می دهند. و این دانشجویان در فردایی نه چندان دور به عنوان مدیر، پزشک ، معلم و ... به کار و فعالیت می پردازند. پس طبیعیست که نحوه گذراندن اوقات فراغت این قشر نسبت به دیگر افراد جامعه حساسیت و اهمیتی مضاعف پیدا کند. به طور کلی می توان گفت که در عین حال که کار کرد اوقات فراغت در وجوه رفع خستگی و تفریح و سرگرمی اموری غیر قابل انکار هستند، عنایت به کارکرد دیگر آن که باعث پیشرفت تحصیلی نیز شود حائز اهمیت ویژه ای است. البته باید در نظر داشت که این کارکرد مورد انتظار اوقات فراغت است و چه بسا که گذران اوقات فراغت به گونه ای باشد که خلاف چنین انتظاری رخ نماید.

سوال های اساسی که در این پژوهش مطرح می شود بدین قرارند:

1- انواع فعالیت های فوق برنامه ی دانشجویان در طول سال تحصیلی چیست؟

2- نوع فعالیت ها چه تأثیری بر موفقیت تحصیلی دانشجویان دارد؟

3- انگیزه ی دانشجو ازانجام فعالیت های فوق برنامه چیست؟

4- میزان رضایت دانشجویان از این فعالیت ها به چه میزان است؟

5- پایگاه اجتماعی دانشجویان چه تأثیری بر میزان و نوع این فعالیت ها دارد؟

فهرست مطالب

فصل اول : کلیات صفحه

1-1 مقدمه----------------------------------------------------- 2

2-1 بیان مسئله ----------------------------------------------------- 4

3-1 ضرورت و اهمیت تحقیق ------------------------------------------ 5

4-1 اهداف تحقیق -------------------------------------------------- 6

5-1 تعریف مفاهیم و اصطلاحات --------------------------------------- 6

1-5-1 اوقات فراغت ------------------------------------------------ 6

1-5-2 اوقات فراغت در لغت ------------------------------------------ 7

1-5-3 اوقات در لغت ----------------------------------------------- 7

1-5-4 فراغت در لغت ----------------------------------------------- 9

1-5-5 موفقیت در لغت ---------------------------------------------- 9

1-5-6 موفقیت تحصیلی ---------------------------------------------- 9

فصل دوم : پیشینه تحقیق

1-2 پژوهش های انجام شده در داخل کشور ----------------------------- 10

1-1-2چگونگی اوقات فراغت دانشجویان دانشگاه اصفهان با تاکید برفعالیتهای ورزشی -- 11

2-1-2 نحوه گذران اوقات فراغت دانشجویان دانشگاه کشورباتاکید بر فعالیتهای ورزشی----12

3-1-2 بررسی مشکلات گذران اوقات فراغت دانشجویان دانشگاه شهید چمران ------- 13

4-1-2اوقات فراغت و شکل گیری شخصیت فرهنگی در دبیرستان تهران ------------ 14

5-1-2بررسی میزان علاقه مندی و تعیین اولویت های مورد علاقه دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی14

6-1-2بررسی نحوه گذران اوقات فراغت دانشجویان پسر دانشگاه آزاد اسلامی - 16

7-1-2بررسی اوقات فراغت شهروندان شهر مشهد ---------------------------- 16

جنسیت و اوقات فراغت در عرصه های زندگی شهری ------------------------- 17

2-2پژوهش های انجام در خارج از کشور --------------------------------- 17

1- 2-2فراغت در شهر ------------------------------------------- 18

2- 2-2اوقات فراغت جوانان --------------------------------------- 19

3- 2-2تئوری فراغت -------------------------------------------- 19

فصل سوم : چهار چوب نظری

1-3بررسی آراء و اندیشه های صاحب نظران----------------------------- 21

نظریات رایزرمن

نظریات رایت میلز

نظریات فلوئید هاوس

نظریات اسپنسر

2-3تئوری رفتار واتسن -------------------------------------------- 28

3-3تئوری انگیزه جورج هومز--------------------------------------- 29

4-3تئوری طبقات گرازیا ------------------------------------------ 30

5-3تئوری مربوط به رابطه فراغت بازی --------------------------------- 31

6-3فرضیات تحقیق ---------------------------------------------- 32

7-3مدل تحلیلی تحقیق -------------------------------------------- 33

فصل چهارم : مبانی روش تحقیق

1-4روش تحقیق ------------------------------------------------ 35

2-4جامعه آماری ------------------------------------------------ 35

3-4واحد تحلیل ------------------------------------------------ 35

4-4شیوه ی نمونه گیری ------------------------------------------- 35

5-4حجم نمونه ------------------------------------------------- 36

6-4تعریف عملیاتی تحقیق ----------------------------------------- 37

7-4اعتبار و پایایی----------------------------------------------- 38

فصل پنجم : یافته های تحقیق

1-5تحلیل های تک متغیره----------------------------------------- 39

2-5تحلیل های دومتغیره------------------------------------------- 64

فصل ششم : نتیجه گیری

1-6 نتیجه گیری ------------------------------------------------ 74

2-6 فهرست منابع و ماخذ ------------------------------------------ 76

 فهرست جداول 

 1-5تحلیل های تک متغیره

1-1-5 دوره تحصیلی -------------------------------------------- 40

2-1-5 معدل کل------------------------------------------------ 41

3-1-5 وضعیت تاهل --------------------------------------------- 42

4-1-5 رشته تحصیلی -------------------------------------------- 43

5-1-5 شغل پدر ------------------------------------------------ 44

6-1-5 میزان تحصیلات پدر ---------------------------------------- 45

7-1-5 درآمد ماهیانه خانوار---------------------------------------- 46

8-1-5 آیا در طول سال تحصیلی به فعالیت ورزشی می پردازید؟--------------- 47

9-1-5 نوع فعالیت ورزشی شما چیست؟ -------------------------------- 48

10-1-5 انگیزه شما از انجام فعالیت ورزشی چیست ؟ ---------------------- 49

11-1-5 میزان رضایت شما از انجام فعالیت ورزشی چیست ؟ ----------------- 50

12-1-5 آیا در کلاس های فرهنگی ورزشی شرکت می کنید؟---------------- 51

13-1-5 در چه کلاسهای فرهنگی و آموزشی شرکت می کنید ؟ -------------- 52

14-1-5 انگیزه شما از انجام این فعالیت چیست ؟ ------------------------- 53

15-1-5 میزان رضایت شما از انجام این فعالیت چیست ؟ -------------------- 54

16-1-5 آیا به فعالیت مذهبی هم می پردازید؟ --------------------------- 55

17-1-5 نوع فعالیت مذهبی شما چیست ؟ ------------------------------- 56

18-1-5 انگیزه شما از انجام این فعالیت چیست؟ -------------------------- 57

19-1-5 میزان رضایت شما از انجام این فعالیت چیست؟ --------------------- 58

20-1-5 آیا در انجمن ها و تشکل های مذهبی شرکت می کنید؟ -------------- 59

21-1-5 نوع انجمنی که در آن فعالیت می کنید چیست ؟ -------------------- 60

22-1-5 انگیزه شما از انجام این فعالیت چیست؟ -------------------------- 61

23-1-5 میزان رضایت شما از انجام این فعالیت چیست ؟ -------------------- 62

24-1-5 در اوقات فراغت به چه تفریحاتی می پردازید؟ --------------------- 63

2-5 تحلیل های دو متغیره

1- 2-5 رابطه بین دوره ی تحصیلی با میزان شرکت در فعالیت های فوق برنامه ----- 64

2- 2-5 رابطه وضعیت تاهل با میزان شرکت در فعالیت های فوق برنامه ---------- 65

3- 2-5 رابطه بین نوع فعالیت های فوق برنامه با موفقیت تحصیلی -------------- 67

4- 2-5 رابطه پایگاه اجتماعی با میزان شرکت در فعالیت های فوق برنامه -------- 69

5- 2-5 رابطه بین انگیزه شرکت در فعالیت های فوق برنامه با میزان شرکت در

این فعالیتها -------- 70

6- 2-5 رابطه بین میزان رضایت از شرکت در فعالیت های فوق برنامه با میزان شرکت در این فعالیت ها 71

7- 2-5 رابطه بین میزان رضایت از شرکت در برنامه های فوق برنامه با موفقیت

تحصیلی -- 72

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه تاثیر فعالیت های فوق برنامه بر موفقیت تحصیلی دانشجویان دختردانشکده ادبیات و علوم انسانی