فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق کامل درمورد خیانت

اختصاصی از فی بوو دانلود تحقیق کامل درمورد خیانت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد خیانت


دانلود تحقیق کامل درمورد خیانت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 41

 

خیانت (به زبان گفتاری به عنوان اغفال کردن،زنای محصنه، یا ایجاد رابطه شناخته می‌شود) به صورت متعارف تر به یک نق اصول رابطه جنسی یا رابطه عاطفی اشاره دارد که به صورت انحصاری در یک رابطه صمیمی به آن پرداخته می شود.

خیانت می‌تواند درون مقوله صمیمیت فیزیکی (= ظاهری) و یا صمیمیت احساسی (یا عاطفی) مطرح گردد. تاثیر خیانت نه تنها با رابطه جنسی خارج از یک رابطه درست ارتباط دارد بلکه با اعتماد، بی وفایی، دروغ و عدم وفاداری نیز ارتباط دارد.

خیانت جنسی از سوی یک شریک( زوج) به صورت متعارف یا عامیانه دختر بازی،زنا یا ایجاد رابطه جنسی محسوب می شود.

اقدام خیانت را شکل می‌دهد بین فرهنگ‌ها و تفاوت دارد و به نوع رابطه‌ای وابسته است که بین مردم وجود دارد. حتی درون  روابط آزاد نیز مطرح می‌شود. خیانت ممکن است در صورتی رخ دهد که یک شریک در یک رابطه خارج از مرزهای شناخته شده آن رابطه وارد شود.

خیانت عاطفی در حوزه مباحث عاطفی و احساسی وارد می‌شود از قبیل عشق، زمان و توجه رمانتیک به یک فرد یا افرادی خارج از رابطه منطقی و درست. سطح رابطه صمیمی می تواند از رابطه شخصی تا روابط آنلاین و اینترنت گسترش یابد. خیانت عاطفی در مقایسه با خیانت فیزیکی یا ظاهری می‌تواند تاثیر بسیار زیادی داشته باشد .و منجر به آلام و جراحات احساسی بیشتری گردد.

بیشترین خیانت شامل عدم وفاداری فیزیکی و عاطفی می گردد.

بعضی از محققین اظهار می‌دارند که امروزه یک فرصت 50- 50 وجود دارد که یک شریک در طول ازدواج و زندگی زناشویی از روابط غیر فیزیکی برخوردار شوند. برآورد می‌شود که در حدود 30 الی 60 درصدی افراد متاهل (در آمریکا) در طول زندگی مشترک خیانت می کنند.

بعضی از مقامات این کشور (از جمله فرانک پتمن در مجله گروآپ (گلان توک) خیانت را در 90 درصد طلاق‌های نخست دخیل می‌دانند. مطالعات سال 1997 خانم کریستینیا گوردون دریافت که بیش از نیمی از زندگی‌های زناشویی که خیانت را تجربه می کنند به طلاق ختم می‌شود.

27 درصد افرادی که در زندگی خیانت داشتند یک رابطه سالم زناشویی دارند. در نظر سنجی اخیر 16000 دانشجوی دانشگاه در 53 کشور زمانی در 20 درصد روابط طولانی مدت وارد می‌شدند که یکی از طرفین ,زندگی با دیگری رابطه برقرار می کرد.

مطالعات نشان داده است که حدود 40- 30 درصد روابط نادرست بوده و 20-18 درصد زندگی زناشویی وارد حوزه خیانت شده‌اند. مردان به نسبت زنان بیشتر به رابطه جنسی غیر، تمایل دارند )علیرغم اینکه آیا آنها متاهل بوده یا خیر)

بر خلاف این، جان گاتمن طی  35 سال تحقیق در حوزه زندگی زناشویی گزارش داد که فقط 20 درصد طلاق‌ها به خاطر داشتن رابطه با غیر بوده است. اگر زندگی‌های زناشویی با ناراحتی به اتمام می‌رسد و افراد (زن و مرد) کم کم از هم فاصله می‌گیرند. و نهایتا از هم جدا می‌شوند. از 50 وکیل ازدواج و طلاق در بریتانیا خواسته شد که متعارف‌ترین دلایل طلاق در سال 2003 را ابراز دارند. از این تعداد کم به روابط خارج از حریم اشاره داشتند 55 درصد اظهار داشتند که این شوهر خیانت کار بوده است که به طلاق گرایش داشته در حالیکه 45 درصد خیانت زن را مدنظر قرار داده‌اند.

در سال 1991 این نرخ در بین زنان مسن‌تر از 5 درصد تا 15 درصد در سال 2000 افزایش یافت.

که در بین مردان از 20 تا 28 درصد اوج گرفت. در حدود 20 درصد مردان جوان و 15 درصد زنان جوان‌تر اظهار می‌دارند که آنها دچار فریب شده‌اند. (از حدود 15 درصد و 12 درصد) مطالعات مربوط به خیانت نشان می‌دهند که رابطه جنسی خارج از حریم یا نامشروع در حدود 25 درصد زندگی زناشویی در آمریکا (مطابق با نظر آدریان بلو) رخ می‌دهد، آدریان بلو پرفسور دانشگاه میشیگان است که یک محقق روابط خانواده و ازدواج است اکثر کارشناسان اعتقاد دارند که این رشد در فریب و خیانت دامنه گسترده تر‌ی پیدا می‌کند (زمان خارج از رابطه با همسر قانونی) و افراد جوان این عادت رابطه جنسی با دیگران را قبل از تاهل بیشتر تجربه می‌کنند. کودکان می‌توانند شاهد و گواه این نوع رابطه و ماحصل آن باشند. بین 4-2 درصد کودکان نتیجه یک رابطه جنسی نادرست هستند. نظر سنجی علمی سال 2005  در مطالعات بین الملل دریافت که این پدیده از 8 تا 30 درصد (متوسط 7/3 درصد) در حال افزایش است که نشان دهنده رشد رقم 10 درصدی تولد کودکان حاصل از زنا است. خیانت که شامل رابطه جنسی نمی‌گردد ممکن است به عنوان یک دوستی رمانتیک یا یک رابطه عاطفی مطرح گردد.

گروهی آن را یک رابطه جنسی مجازی تلقی می کنند که یک رابطه آنلاین بوده (در قالب خیانت)

خیانت و جنس

دیدگاه‌های مربوط به رابطه جنسی موقت تحت تاثیر جنس قرار دارد. خیانت اشکال متعددی به خود می‌گیرد که بین جنس‌های مذکر و مونث متفاوت است مطابق با نظر میشل جی فورمیک، روانشناس، امروزه یک رابطه صمیمی بین ارتباط جنسی و ارتباط عاطفی وجود دارد. مردان  وزنان تمایل دارند که رابطه متفاوت و گسترده‌ای با یکدیگر داشته باشند و این تنوع در ارتباط به وضوح بر واکنش‌هایی به خیانت برای هر جنس تاثیر می‌گذارد خواه آن خیانت عاطفی بوده یا جنسی (در تمام روشهای متفاوت) در خیانت آنت لاسون یک تجزیه و تحلیل از عشق و بی وفایی اظهار می‌دارد؛ زمانی که مردان رابطه جنسی برقرار می کنند، دوست دارند که این رابطه را ادامه دهند و به آن وابسته می‌شوند ولی زمانی که زنان به این رابطه می پردازند، دوست ندارند که آسیب پذیر و وابسته باشند. لوئیز دی سالو اظهار می دارد روابطی که هر جنس مونث در زندگی‌های در حدود خود مختاری است. مردان به دنبال روابط صمیمی با دیگران هستند. که نشان می دهد اگر در یک زندگی زناشویی این رفتارها حاکم شود، شاید دلیل کمی برای حفظ آن وجود داشته باشد.

تفاوت های مرد و زن در خیانت

در حال حاضر مناظره ای در حوزه روانشناسی تکاملی وجود دارد که آیا تفاوت جنسی بین مردان و زنان (در واکنش به اقدام خیانت) وجود دارد یا خیر. این مقوله اغلب یک تفاوت جنس نامیده می شود آنهایی که اذعان می‌دارند که تفاوت جنس وجود دارد. اشاره می کنند که مردان به احتمال زیاد به واسطه اقدام خیانت جنسی تحت تاثیر اثرات منفی قرار می‌گیرند، در صورتی که زنان به واسطه خیانت احساسی و عاطفی تحت تاثیر قرار می‌گیرند (برخورداری از یک طرف که به دیگری وابستگی عاطفی پیدا کرده است) آنهایی که بر علیه این مدل موضع گیری می‌کنند این بحث را مطرح می کنند که هیچ تفاوتی بین مردان و زنان در واکنش خویش به خیانت وجود ندارد.

یک فرضیه تکاملی مبتنی بر یک تئوری است که جنبه های شناسایی یا شناخت در ژن های فرد وجود دارند. این ژن ها برای کدبندی الگوهای شناختی تئوریزه می‌شوند که از طریق تکامل اجرای یک وظیفه خاص شکل گرفته‌اند. در مورد ما آنها برای یک واکنش جنس خاصی کدبندی می‌شوند. از یک دیدگاه تکاملی، مردان جهت حداکثرسازی شایستگی از طریق تخصیص توجه به تولد نوزاد بیتر و همجنس خویش (به دلیل ریسک تولد بیشتر نوزادان نامشروع که متعلق به آنها نیست) تمایل بیشتری نشان می‌دهند. در حالیکه  زنان به خاطر حمل نوزاد و دوره 9 ماهه حاملگی و سختی آن گرایش زیادی به تولد نوزاد نشان نمی‌دهند. این استراتژی‌های متعارض که تئوریزه شده‌اند منتهی به گرایش مکانیسم‌های متفاوت شده است که برای تقویت تناسب جنس مربوطه طراحی می‌شوند. یک روش متعارف جهت تست این نکته که آیا یک واکنش حسادت بار ذاتی که بین جنس‌ها وجود دارد استفاده از یک پرسشنامه گزینش اجباری است. این کسب پرسشنامه از مشارکت کنندگان می‌خواهند با دادن جواب بله یا خیر و پاسخ A یا پاسخ B به سناریو‌های معین جواب دهند. برای مثال، یک سوال ممکن است مطرح شود اگر شما متوجه خیانت همسر خود شوید آیا افسرده می‌شوید؟ خیانت یا به واسطه (A) (رابطه جنسی) یا B (رابطه عاطفی )همانطورکه ازنامش پیداشت فرد مجبور است که بین 2 گزینه دست به انتخاب بزند. اکثر مطالعات که از پرسشنامه ای چند گزینه ای واجباری استفاده می کنند به لحاظ آماری به نتایج قابل توجه دست یافته اند که از یک تفاوت جنسی ذاتی بین مردان و زنان حمایت می‌کنند.

به علاوه، این مطالعات نشان داده اند که این مشاهده در سراسر فرهنگ‌ها اعمال نشده است اگر چه دامنه‌های تفاوت جنسی درون جنس ها مذکر و مونث در سراسر فرهنگ‌ها تفاوت می کنند گر چه پرسشنامه‌های چند گزینه‌ای اجباری یک تفاوت جنسی قابل توجه را به لحاظ آماری نشان می‌دهند؛ این یافته ها زمانی در قالب پرسش مطرح می‌شوند که کل بدنه و قالب کار در تفاوت‌های جنسی مدنظر قرار می‌گیرد. نه اینکه متدهایی غیر از پرسشنامه‌های چند گزینه ای اجباری جهت شناسایی تفاوت ذاتی جنسی به کار می‌روند، عدم انطباق بین مطالعات مشاهده می‌شود. برای مثال در یک مطالعه صورت گرفته از سوی سانگرین و گوارانکو (2005) این مولفان دریافتند که گاهی اوقات زنان در واکنش به خیانت احساسی و عاطفی و جنسی حسادت (یا غیرت) بیشتری نشان می‌دهند نتایج این مطالعات به زمینه ای وابسته است که در آن شرکت کنندگان نوع حسادت مورد نظر خویش را ابراز می‌دارند، به علاوه شدت حسادت خویش را بیان می کنند. از این رو، بدیهی است که زمینه یک نقش را در واکنش‌هایی بازی می کنند که مردان و زنان نسبت به پاسخ‌های محققان بروز می‌دهند و بنابراین نحوه تفاوت‌های جنسی تفسیر می گردد:

در فراتحلیل خویش، هریس (2003) این سوال را مطرح کرد: آیا پرسشنامه‌های چند گزینه‌ای اجباری عمدا چیزی را اندازه گیری می‌کند و آیا وانمود می‌کنند خودت حسادت و مصداقی که تفاوت‌ها در حسادت از مکانیسم‌های ذاتی و درونی حاصل می‌گردند. متا آنالیز او اشاره می‌کند که تفاوت‌های جنسی تقریبا به صورت انحصاری در مطالعات چند گزینه ای اجباری یافت می‌شوند. مطابق با نظر هریس، یک متا آنالیز چند گانه مطالعات بایستی بیانگ یک همگرایی مصداق و عملیات چند گانه باشد. البته قضیه این نسبت یا این به عنوان مورد محسوب نمی‌گردد که سوالی  را در این خصوص مطرح می کند: آیا اعتبار مطالعات چند گزینه ای اجباری تایید شده است؟ دی استنو و بارلت (2002) بیشتر از این مبحث از طریق ارایه مصادقی حمایت می‌کنند که نتایج قابل توجه مطالعات چند گزینه‌ای اجباری ممکن است عملا یک سیستم اندازه گیری  باشد این یافته اکثر ادعاهای مطروحه توسط مدافعان تفاوت جنسی ذاتی را بی اعتبار می کند. حتی آن دسته از مدافعان تفاوت های جنسی که می‌پذیرند مطالعات معین از قبیل  قتل نفس بر علیه احتمال تفاوت های جنسی موضع گیری می کنند این نتایج ناهماهنگ، محققان را واداشته است که تئوری‌های جدیدی را پیشنهاد دهند که به شرح تفاوت‌های جنسی مشاهده شده در مطالعات معین می پردازد. در مطالعات زیر مجموعه‌های مردان حسادت عاطفی بیشتری از حسادت جنسی را نشان می دهند، یک تناقض از دیدگاه نظریه پردازان تکاملی در تلاش برای شرح یافته‌هایی از این قبیل،

Keely , Levly پیشنهاد می‌نمایند که تفاوت‌های بین جنس ها،و درون جنس‌ها ممکن است نتیجه دلبستگی باشند که آنها نسبت به شریک خویش دارند. یافته های آنها بیانگر این است که مردانی که عمیقا به شرکت خویش تعلق خاطر دارند از فرصت بیشتر بروز احساس حسادت عاطفی (به جای حسادت جنسی) برخوردارند.

مولفان پیشنهاد می کنند که یک مکانیسم اجتماعی ممکن است عامل نتایج عینی باشد. به زبان دیگر، تفاوت‌های جنسی قابل گسترش در عاطفه و احساس و حسادت جنسی می تواند یک تابع از توابع اجتماعی باشد مطالعات مشابه (وارد  وارسک 2004) که بر روی جنس مرد و فمنیستی از سوی جامعه تمرکز دارد یک توصیف اجتماعی را به بحث و بررسی می‌گذارد از توصیف تکاملی فاصله می گیرد.

تغییر شکل خیانت

اخیرا در آمریکای شمالی و اروپا تغییرات قابل توجهی در ماهیت  ونوع روابط مشاهده شده است. افراد کمتری درصدد متاهل شدن بوده و بیشتر به دنبال تاهل غیر مشروع هستند، آمار طلاق  در حال افزایش است و رشد خانواده در حال تغییر است.

برای مثال، زوج‌های بیشتر درصدد این هستند که بدون بچه بوده یا بچه‌هایی دارند که حاصل تاهل قانونی آنها نیست. این تغییر شکل‌ها یا تحولات ممکن است منتسب به بازارهای در حال تغییر باشد،که در امتداد ارزش‌های متفاوت و جدید و کسب زندگی رخ می دهند. در جوامعی که زندگی زناشویی به عنوان رابطه تک همسری طولانی مدت مورد قبول نیست متاهل شدن ظاهرا یک معامله متقابل تردید آمیز است. ازدواج، رابطه جنسی و تولد کودک که یک سری از ویژگی‌های غلاب قرن 20 بوده است برای مدت طولانی زنجیره خود را حفظ نکرده اند.

نقطه نظر مردم شناختی در مورد انسانها و خیانت مردم شناسان اعتقاد دارند که انسان ها نه کاملا تک همسری هستند و نه کاملا چند همسری مردم شناس مشهور اظهار می‌دارد که ما تقریبا چند همسری هستیم. دبورا بلام نیز اعتقاد دارد که ما به صورت مبهم تک همسری هستیم.و اینکه به تدریج از عادت چند همسری گذشتگان تکاملی خویش فاصله می‌گیریم.

مطابق با نظر مردم شناسان مشهور هلن فیشر، دلایل روانی متعددی برای زنا محصنه وجود دارد گروهی ممکن است درصدد ازدواج باشند، یک مسئله جنسی را حل و فصل کنند، توجه بیشتری به مسائل داشته باشند کینه جویی کنند یا به دنبال هیجان بیشتر در زندگی باشند اما بر اساس تحقیقات فیشر، یک موضعگیری بیولوژیکی در مورد زنای محصن وجود دارد ما از 2 سیستم مغزی برخورداریم. یکی از آنها به تعلق خاطر و دیگریبه عشق مرتبط است و اینکه سیستم مغزی دیگری نیز وجود دارد که کاملا رابطه جنسی را تحریک می کند.

گاهی اوقات این دو سیستم مغزی به خوبی به هم متصل نیستند که افراد را قادر می سازند تا به زنا روی آورند و نیاز جنسی خویش را تامین کنند (بدون توجه به بخش تعلق خاطر خویش)

تغییر فرهنگی در خیانت

اغلب، تفاوت‌های جنس در حسادت و خیانت به فاکتورهای فرهنگی منتسب هستند. این تغییر ریشه در این حقیقت دارد که جوامع در نحوه نگاه به نوع روابط نامشروع و حسادت تفاوت دارند. یک بررسی و آزمایش سحادت در بین 7 کشور اشاره نمود که شریک در یک رابطه به عنوان منبع اولیه و انحصاری رضایت و توجه به تمام فرهنگ‌ها وارد این فرآیند می شود.

بنابراین، زمانی که یک فرد احساس خیانت در قبال دیگران می کند، معمولا بدین خاطر است که آنها در حال حاضر از یک منبع قابل توجه و مطرح به عنوان منبع اولیه توجه و رضایت سهم می‌برند. با این وجود تغییر می تواند زمان شناسایی رفتارها و اقدامات و رفتارهایی مشاهده شود که  نقش توجه کننده اولیه را آشکار می کنند برای نمونه در فرهنگ‌های معین در صورتی که یک فرد با یک جنس مخالف بیرون رود عواطف و احساسات حسادت شدید می‌تواند به بار آید با این وجود در سایر فرهنگ‌ها این رفتار به صورت کامل قابل قبول است فهم این نکته اهمیت دارد که این تغییرات فرهنگی از کجا نشات می گیرند و چگونه درون نگرش های متفاوت خیانت ریشه می‌دواند. این دیدگاه‌ها عموما به ماهیت لیبرالی جامعه مرتبط هستند. برای نمونه جامعه دانمارک به عنوان فرهنگ لیبرالی تراز سایر فرهنگ ها ملاجظه می‌شود و به زبان قابل فهم از دیدگاه‌های لیبرالی انسجام بخش در مبحث خیانت و روابط نامشروع برخوردارند. مطابق با نظر کریستین هاریس و نیکولاس کریستین فیلد (1996) جوامعی که به صورت قانونی در برابر روابط نامشروع لیبرال تر هستند در قبال خیانت جنسی با خشونت کمتری برخوردمی کنند برای اینکه از خیانت عاطفی و احساسی متمایز است. در جامعه دانمارک داشتن رابطه جنسی  لزوما به یک تعلق خاطر عاطفی عمیق اشاره ندارد.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد خیانت