فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد توکل

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد توکل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد توکل


تحقیق در مورد توکل

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:6

 

 

 

 

توکل به معنای تکیه کردن به خداست خدایی که بهترین تکیه‌گاه است و باید دانست که با توکل به خدا انسان پشتوانه‌ی محکمی دارد و در تمام مراحل زندگانی موفق می‌شود.
توکل به این معنا نیست که دست از همه‌ی تلاشها بکشیم و بگوییم ما که توکل به خدا داریم پس موفق می‌شویم بلکه باید از هیچ تلاشی دریغ نکنیم.

توکل باعث بروز آثاری در فرد می‌شود مانند:
وقتی انسان بداند به خدایی توکل کرده که قادر و تواناست و از همه چیز آگاهی دارد اوّلین اثر مثبتی که بر رویش می‌گذارد مسئله‌ی اعتماد به نفس و مقاومت در برابر مشکلات است.

توکل بسیاری از صفات زشت مانند حرص، حسد، دنیا‌پرستی، بخل و تنگ‌نظری را از انسان دور می‌سازد چرا که وقتی تکیه‌گاه انسان خداوند قادر باشد. دیگر جایی برای او صاف رذیله وجود ندارد.

هنگامی که انسان آیه شریفه و من یتو کل علی‌الله فهو حسبه را زمزمه می‌کند خود را سر‌شار از موفقیت و بی‌نیازی می‌بیند.

از سویی دیگر توکل بر خدا نور امید بر دل می‌پاشد و به خاطر آن توان و استعداد انسان شکوفا می‌گردد و خستگی راه بر او چیره نمی‌شود و در همه حال احساس آرامش می‌کند.

امام علی
علیه‌السلام در این باره می‌فرمایند:
کسی که بر خدا توکل دارد رنج و خستگی ندارد.

توکل بر خدا هوش و قدرت تفکر را می‌افزاید و روشن بینی‌ خاصی به انسان می‌دهد زیرا قطع نظر از برکات معنوی این فضیلت، سبب می‌شود انسان در مشکلات دستپاچه و وحشت زده نشود و قدرت بر تصمیم‌گیری را حفظ کند و نزدیک‌ترین راه درمان و حل مشکل را بیابد.

علی علیه‌السلام چنین می‌فرمایند:
کسی که به خدا توکل کند تاریکی شبهات برای او روشن می‌شود و اسباب پیروزی او فراهم می‌گردد و از مشکلات رهایی می‌یابد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد توکل

تحقیق در مورد توصیف خدا

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد توصیف خدا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد توصیف خدا


تحقیق در مورد توصیف خدا

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:11

 

 

 

 

- عَلِیّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنِ الْعَبّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ حَمّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الرّحِیمِ بْنِ عَتِیکٍ الْقَصِیرِ قَالَ کَتَبْتُ عَلَى یَدَیْ عَبْدِ الْمَلِکِ بْنِ أَعْیَنَ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللّهِ ع أَنّ قَوْماً بِالْعِرَاقِ یَصِفُونَ اللّهَ بِالصّورَةِ وَ بِالتّخْطِیطِ فَإِنْ رَأَیْتَ جَعَلَنِیَ اللّهُ فِدَاکَ أَنْ تَکْتُبَ إِلَیّ بِالْمَذْهَبِ الصّحِیحِ مِنَ التّوْحِیدِ فَکَتَبَ إِلَیّ سَأَلْتَ رَحِمَکَ اللّهُ عَنِ التّوْحِیدِ وَ مَا ذَهَبَ إِلَیْهِ مَنْ قِبَلَکَ فَتَعَالَى اللّهُ الّذِی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ وَ هُوَ السّمِیعُ الْبَصِیرُ تَعَالَى عَمّا یَصِفُهُ الْوَاصِفُونَ الْمُشَبّهُونَ اللّهَ بِخَلْقِهِ الْمُفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ فَاعْلَمْ رَحِمَکَ اللّهُ أَنّ الْمَذْهَبَ الصّحِیحَ فِی التّوْحِیدِ مَا نَزَلَ بِهِ الْقُرْآنُ مِنْ صِفَاتِ اللّهِ جَلّ وَ عَزّ فَانْفِ عَنِ اللّهِ تَعَالَى الْبُطْلَانَ وَ التّشْبِیهَ فَلَا نَفْیَ وَ لَا تَشْبِیهَ هُوَ اللّهُ الثّابِتُ الْمَوْجُودُ تَعَالَى اللّهُ عَمّا یَصِفُهُ الْوَاصِفُونَ وَ لَا تَعْدُوا الْقُرْآنَ فَتَضِلّوا بَعْدَ الْبَیَانِ‏
**
اصول کافى جلد 1 صفحه: 135 روایة: 1***

ترجمه :
ابن عتیک گوید: بامام صادق علیه‏السلام نامه نوشتم و توسط عبدالملک بن اعین فرستادم که: مردمى در عراق خدا را بشکل و ترسیم وصف میکنند، اگر صلاح دانید خدا مرا قربانت کند روش درست خداشناسى را برایم مرقوم دارید. حضرت بمن چنین نوشت: خدایت رحمت کناد از خداشناسى و عقیده مردم معاصرت سئوال کردى، برتر است آنخدائیکه چیزى مانند او نیست و او شنوا و بیناست، برتر است از آنچه توصیف کنند: توصیف کنندگانیکه او را بمخلوقش تشبیه کنند و بر او تهمت زنند، بدان که خدایت رحمت کنادروش درست خدا بر کنار ساز، نه سلب درست است و نه تشبیه (یعنى نه نفى و انکار خدا و نه تشبیه او بمخلوق) اوست خداى ثابت موجود، برتر است خدا از آنچه واصفان گویند، از قرآن تجاوز نکنید که پس از توضیح حق گمراه شوید.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد توصیف خدا

تحقیق در مورد توبه

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد توبه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد توبه


تحقیق در مورد توبه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:46

 

 

 

 

    سخنی از محقق :

تفسیر نمونه

تفسیر روان جاوید

تفسیر روان جاوید

 

آیه هایی  که شامل توبه می شوندعبارتند از :

1

 یاایها الذین  امنوا  توبواالی الله   توبه  نصوحاً...

 آیه 8  سوره تحریم  تفسیرروان جاوید

2

 الا الذین  تابوا  اوا صلحوا  واعتصموبا لله...

آیه 146  سوره نساء تفسیرروان جاوید

3

 انما التوبه  علی الذین  یعلمون ااسوء ...

 آیه 17سوره نساء تفسیر روان جاوید

4

ولیست  التوبه  للذین  یعلمون السیئات حتی  اذا....

آیه 18سوره نساء تفسیر روان جاوید

5

یا ایها الذین آ منوا  توبوا الی الله توبه نصوحاً ...

آیه 8  سوره  تحریم تفسیر  نمونه

6

 الم یعلموا ان  الله  هو یقبل  التوبه من عباده ...

آیه 104 سوره  توبه  تفسیر نمونه

7

و اخرون  اعترفوا بذنوبهم خلطو عملاً صالحاً...

 آیه 102 سوره توبه تفسیر نمونه

8

 لقد  تاب  الله  علی  النبی والمهاجرین والانصار الذین  اتبعوا فی  ...

آیه 117 سوره  توبه  تفیسر نمونه

9

 وعلی الثلثه الذین خلفواحتی اذا ضاقت علیهم  الارض...

 آیه 118 سوره  توبه تفسیر نمونه

10

 واخرون  اعترفوا بذنولهم خلطوا عملاً  صالحاً ...

 آیه 102 سوره  توبه  تفسیر المیزان

11

 الم  یعلموان  لله  هو یقبل التوبه  عن عباده...

 آیه 104 سوره  توبه  تفسیر المیزان

12

 فمن  تاب  من بعد ظلمه واصلح فان  الله بتوبه  علیه ...

آیه39سوره مائده تفسیرروان جاوید

13

 افلا  یتوبون  الی الله  ویستفرونه ولله غفور رحیم...

آیه74 سوره مائده تفسیرروان جاوید

14

ومن تاب وعمل صالحاً فانه یتوب الی الله متابا...

آ یه 71 سوره فرقان تفسیرالمیزان

15

 ومن تاب وعمل صالحاً فانه یتوب الی الله متابا...

آ یه37 سوره فرقان تفسیر نمونه

16

فتلقی آدم من ربه کلماتٍ فتاب علیه...

آیه 37 سوره بقره تفسیرروان جاوید

17

الا الذین تابوا واصلحوا وبینوافاولئک اتوب علیه...

آ یه106سوره بقره تفسیرروان جاوید

18

الا الذین تابوا من بعدذلک واصلحوا فان الله غفور رحیم...

آیه89 سوره آل عمران تفسیرروان جاوید

19

 ان الذین کفروا بعدایمانهم ثم ازداد وکفراًلن تقبل توبتهم واولئک هم الظالون...

آیه90 سوره آ ل عمران تفسیر روان

جاوید


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد توبه

دانلود مقاله معرفت خدا

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله معرفت خدا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

صفات و افعال اختیاری انسان که در حیطه بحث اخلاقی با توجه به متعلقشان بر سه دسته تقسیم می شوند.
اول آنها که به خدا مربوط می شود.
دوم آنها که به خود انسان مربوط است.
سوم آنچه مربوط به مخلوقات خداست.
گروه اول: اولین فعل نفسانی انسان که در ارتباط با خداست ایمان می باشد که ریشه ارزش افعال و صفات اخلاقی است که در حقیقت ایمان یک نوع فعل اختیاری نفسانی است که در بحث اخلاقی قرار می گیرد و برای تحقق ایمان در نفس انسان. شناختن متعلق ایمان یک شرط لازم است و از راه های اختیاری حاصل می شود بنابراین تحصیل علم نسبت به متعلق ایمان (مثل خدا، ارسال رسل، انزال کتب، بحث و نثور و حساب) برای رسیدن به پیدایش ایمان در نفس است. ایمان شرایط لازم ریشه و اساس سایر ارزش های اخلاقی می باشد. پس برای ما سئوالاتی مطرح می شود که باید به جواب آنها بپردازیم.
منظور از معرفت خدا چیست؟ معرفت خدا چگونه حاصل می شود؟ و از چه ارزشی برخوردار است؟ و در نهایت آفات و موانع آن چه هستند؟
این ها همه وظیفه اخلاق و عالم اخلاقی که درجه اهمیت علم را تعیین و راه تحصیل و بررسی موانع را در اختیار دیگران قرار دهد.
معرفت خدا چیست؟
معرفت و شناختن انسان از خدای یگانه دو گونه است:
1- شناخت حضوری
2- شناخت حصولی
شناخت حضوری: انسان نسبت به خدا به دو صورت کلی تقسیم می شود:
1- درک فطری یا خداشناسی فطری که در آیه میثاق و آیه فطرت به خداشناسی فطری و درک حضوری ضعیف نظر دارد. علم حضوری که در شکل فطری بودن اکتسابی نیست و از محدوده و اختیارات انسان خارج است. و در جایگاه علم اخلاق قرار نمی گیرد. درک فطری انسان صرف استعداد و مایه ای است که واجد آن می تواند با تلاش خود از استعداد به فعلیت و از حالت ابهام به مرحله حضوری آگاهانه برسد.
نوع دوم: علم حضوری است که انسان با فعلیت خویش برای رسیدن و طی مراحل تکامل لیاقت علم حضوری روش و آگاهانه را دادن به او اضافه می شود و این علم تشکیکی است که به نوبه خود پس از طی مراحلی که رسیدن به همان هدف نهایی آفرینش و غایت قصوای کمال انسانی است.
که آفرینش انسان وصول به این نقطه بوده است.
و باید همه این فعالیت های اخلاقی هدف داشته که به نقطه کمال انسانی واقع شوند. آیات قرآن روایات و نیز اشاره می کند که اولیا خدا در جهان دیگر به آن می پیوندند و با نیل به آن سعادت ابدی خود را دریافته اند.
(و کذلک نری ابراهیم ملکوت السماوات و الارض لیکون من الموقنین)
و همچنین نشان دادیم به ابراهیم باطن او ملکوت آسمان و زمین را تا از اهل یقین باشد.
این مرحله از درک حضوری واضح نیست و چیزی است که خداوند به لطف و عنایت خود به بندگان خالص اضافه و اعطا می کند و رسیدن به مقام و کمال در اختیار ما خواهد بود چون وصول به این درک حضوری نتیجه افعال اختیاری اوست که باید به طرز درستی رهبری شود و به پایان برسد. پاداش و بخشی از افعال اختیاری ما افاعفه این کمال است که باید به طرز صحیحی انجام شود. که به صورت کامل به وسیله حال یا ملکه در جهان برای اولیا خدا فراهم گردد.
و گفتیم هیچ یک از دو ادراک حضوری اختیاری ما نیستند و نخستین درک حضوری فطری اصلا اکتسابی نیست و دومین درک اگر چه اکتسابی است ولی مستقیماً مورد اراده ما نیست و بی مقدمه به وجود نمی آید که به عنوان عالیترین هدف برای رفتارهای اختیاری مطرح می شود. پس می توانیم بفهمیم که:
1- آن ادراک حصولی و استدلالی و تحلیلی عقلی که نسبت به خدای متعال و افعال او را می توانیم بدانیم.
2- آن نوع کارهای اختیاری خوبی است که انسان با نزدیک شدن به آن مرحله کمال نهایی و ادراک حضوری آگاهانه می تواند تأثیر داشته باشد.
پس خداشناسی حصولی به معنی عام کلمه تصدیق به اصل وجود خدای تعالی و صفت توصیف و سایر اسما و صفات الهی که در قرآن و سایر منابع آمده از راه عقل قابل تثبیت است و شناخته می شود و در جهان آخرست در زمره افعال الهی می رود که همه شامل خداشناسی است.

 

ارزش خداشناسی
ریشه تمام ارزش اخلاقی ایمان به خواست و باید تمام کارها به انگیزه ایمان انجام گیرد. ایمان متوقف بر معرفت و شناخت است که نقص و کمال معرفت در نقص و کمال ایمان تأثیر دارد. هر چه شناخت انسان زنده تر باشد ایمان او هم عمیقتر است که علم و معرفت نسبت به متعلق ایمان در ردیف اصول و ریشه های اخلاقی جای گرفته است. ایمان یک حقیقت تشکیکی دارای شدت و ضعف است که هر چه زنده تر و قوی تر باشد انسان را وادار به حرکت و نظم رفتاری دقیقتر کرده و انسان در ارتباط با فوز و فلاح سعادت ابدی والاتری بوجود می آورد و علم و معرفت هم شدت و ضعف دارد که هر چه کاملتر باشد اثر آن در ایمان بیشتر است. تأثیر بیشتری در وصول انسان می گذارد که در زندگی به ارزش و کمال آن پی می برد. و باید برای رسیدن به این سعادت ایمان خود را قوی کند بلکه در کنار شرایط دیگران شرط لازم هم داشته باشد تا به شناخت و معرفت برسد.

 

رابطه خداشناسی با ایمان
خداشناسی حصولی که از راه به کار گرفتن مفاهیم و تجزیه تحلیل ذهنی و استدلال عقلی حاصل می شود که از مجموعه قضایا در زمینه (علمی، فلسفی، کلامی مطرح می شود) و قضایایی که نیاز به اقامه برهان دارد و باید مورد تصدیق انسان قرار گیرد.
مسائل مربوط به خداشناسی مثل یک مسئله ریاضی است.
مثلاً مهندسی که سر و کارش با هندسه است و تمام کارهایشان با قواعد ریاضی است ولی انسان های دیگر که از یاد گرفتن ریاضی غفلت می کنند نقش زیادی ندارد. خداشناسی عملی است که در تکامل اخلاقی، انسانی و معنوی ما تأثیر دارد و در ما زنده و فعال است و به کارها و تلاش های روزانه ما جهت می بخشد که قرآن هم به آن اصرار می ورزد که
(حقا مومنان رستگارند کسانی که در نمازشان خشوع کنند و برای عورت هایشان نگهبانند و زکاه فعال هستند.)
معرفت و شناخت به دو لحاظ در تکامل ایمان تأثیر دارد.
1- از نظر کیفی
هر چه شناخت انسان محکمتر و از شک و ابهام خالی تر باشد و یقین داشته و افزایش یابد به همان اندازه از ایمان قوی تر و باور وسیع تری برخوردار خواهد بود.
2- هر چه نسبتا به شناختی که داریم بیشتر باشد و سعی کنیم در زندگی تأثیرش دهیم طبیعی است که شناخت فراموش نشود و ایمان زنده و فعال نگهبان ما باشد. علم در رشد و استحکام و حیات بالندگی ایمان فراوان خواهد داشت و قرآن بر فضیلت علم و معرفت تکیه می کند و کاملترین مصداق علم به ذات خداوند و افعال و صفات اوست و این شناخت قدر متیقن از مصداق علم در آیات مطلق است و ملاک فضیلت و معیار برتری در ایمان بر رفتار ما و بر سعادت دنیوی انسان دارد و منشا حیات مادی و معنوی و اجتماعی انسان دارد که قرآن می فرماید:
(ای کسانی که ایمان آورده اید اجابت کنید خدا و رسول و هنگامی که می خوانند شما را به چیزی که شما را زنده می کند.)

 

راه خداشناسی
قضایای علمی دو گونه اند: یک دسته بدیهی هستند که صفات تصور موضوع و معمول و نسبت آن قضیه برای نفس انسانی کافی است که به تصدیق آن نایلند.
راه منطقی فراهم آوردن تصدیق آن است که در کنار تصور موضوع و معمول و نسبت قضیه برای اثبات آن برهان اقامه کنیم. در موضوع خداشناسی یک راه وجود دارد این هم برهان عقل خواهد بود.
وقتی که شناخت خدا معنا ندارد به نقل دیگران یا پیامبر یا امام معصوم تکیه می کنیم و از راه تجربه حی نیز امکان پذیر نیست و برای شناخت خدا برهان عقلی خواهد بود که خداشناسی حصولی است که از راه استدلال و برهان عقلی حاصل نمی شود و راه وصول عبارت است از تمرکز توجه و جهاد با نفس و عبادت خدای متعال.
براهین خداشناسی بر مقدمات و اصول و پیش فرض هایی مبتنی می شود که درک واقعی آن براهین به درک این مقدمات وابسته بوده و درک آن ها با ممارست و موانست با منطق و فلسفه و کلام برای افراد بی تجربه نه تنها بی فایده بلکه زیانکار است که در ذهنشان هیچ چیزی را نمی فهمند.
پس باید سطح درک را یاد گرفته و با رعایت تناسب آن را درک و سطح فهم او به وی را آموزش دهیم و از فهماندن چیزهای پیچیده خودداری کنیم تا او هدایت شود.
بهترین روش برای خداشناسی و تحصیل معارف الهی روش اولیا و انبیا و از همه بهتر قرآن و بیان پروردگار است که روش ترویج خداشناسی برای عموم است و برای کسانی که با فلسفه و کلان ذهنشان آشنایی دارد مفید است نه برای دیگران.
نتیجه می گیریم که راه خداشناسی اقامه برهان عقلی است و قرآن در زمینه خداشناسی و مسائل اعتقادی برای امتناع عقول و اندیشه های مردم به اقامه برهان می پردازد.

 

انگیزه های خداشناسی
علم اخلاق از اهمیت والایی برخوردار است چون انسان با شناختن چنین عوامل و انگیزه هایی می تواند از رهگذر تقویت آن ها خودش را در زمینه خداشناسی به تلاش بیشتری وا دارد تا به طور خودکار دنبال کسب معرفت برود. پس شناخت راههای تقویت و تحریک آن ها نیز لازم است.
عوامل و انگیزه های هایی هستند که به آن ها می پردازیم:
الف: از جمله انگیزه هایی که در زمینه مطلق علوم و همه معارف و شناخت های انسان تأثیر مثبت دارد عبارت است از (فطرت حقیقت طلبی) آفریدگار متعال انسان را به گونه ای آفریده که ذاتاً از درون خود طالب شناخت حقایق است و پیوسته در جستجوی این کشیده به طرح سوالات در زمینه های متنوع می پردازد. پیشرفت زیادی کرده است.
و فلسفه و علوم مختلف و رشته های گوناگون تخصصی را که روز به روز انشعاب داده شده و از این رهگذر به اختراعات و اکتشافات و تعالی در زندگی دست یافته است. حقیقت جویی یک میل فطری و سیری است که در درون هر انسان ریشه دارد و از آن به غریزه کنجکاوی تعبیه می شود و از هر نامی که یاد کنیم در واقع جزیی از حقیقت انسان است و در سرشت و نهاد انسان و اعماق هستی او ریشه دارد که هرگاه از آن غفلت کنیم در واقع از بخشی از انسانیت و پاره ای از وجود خویش غفلت کرده ایم پس انسانیت و کمال انسانی انسان این اقتضا را دارد تا به جستجوی حقایق و درک آن ها بپردازد و اگر در ایم کار کوتاهی کند در واقع به انسانیت او لطمه خورده و تا حد حیوانیت و پایین تر سقوط خواهد کرد. بنابراین با ایجاد پیوند میان (حقیقت جویی) و (کمال جویی) در انسان که از آن عامتر خواهد بود بهتر است بگوییم با آگاهی دادن و تنبه نسبت به این پیوند واقعی که در بین این دو گرایش وجود دارد افراد را در این زمینه وادار به تلاش و فعالیت بیشتر کنیم.
چرا که هیچ حیوانی مایل نیست ناقص باشد و یا در قعر حیوانات سقوط کند و از انسانیت و کمال انسانی دور باشد و اگر متوجه شود کوتاه آمدن در درس حقایق به این معنا خواهد بود سعی و تلاش خود را تا آن جا که برایش میسر باشد برای پیشگیری از سقوط بیشتر خواهد کرد و سوال اینجاست که آیا جهان آفریننده ای دارد یا نه؟ و اگر دارد صفات و افعال او چه هستند؟ این غریزه در همه افراد کارآیی لازم را ندارد بلکه قشر محدودی از اجتماع هستند که این انگیزه در ایشان قوی است و فقط به تحریک فطری و به منظور حقیقت جویی دنبال علم و معرفت و درک حقیقت می روند. غالب کسانی که به دنبال کسب معارف و از جمله توحید خداشناسی و مسائل مربوط می روند دسته کم باید در آن انگیزه های دیگری نیز به این انگیزه حقیقت جویی مربوط می شود و آن را تقویت کند تا بتواند قدم بردارد و در این مسیر و کسانی هستند که همت بلند دارند و می خواهند در رأس همه آفریننده هستی را بخاطر درک حقیقت و بالابردن معرفت خویش مورد جستجو قرار گیرند.
و در قرآن در مورد بسیار فراوانی بر حق و حقیقت تکیه می کند تأییدی بر این سخن ماست و خود این اهتمام دلیل بر این است که قرآن وجود این گرایش را در انسان پذیرفته است و تکیه بر آن را به عنوان یک عامل مؤثر تربیتی قبول دارد.
(و ما کنا نومن بالله و ما جائنا من الحق)
و چه بیماری برای ماست که ایمان نمی آوریم به خدا و آن چه به سوی ما آمد از حق.
قالو اجئتنا بالحق ام انت من الا عبین.
گفتند آیا حق را برای ما آورده ای یا آنکه تو از بیهوده کاران هستی.
این آیات وجود چنین گرایشی را در انسان مفروش گرفته و در زمینه وجود چنین گرایشی از این طریق به طور متنوع درباره حق سخن می گوید، زیرا اگر چنین گرایشی در انسان نباشد و این گونه تأکید بر حق بی معنی خواهد بود. و از رهگذر وجود این گرایش با تعیین مصداق حق آن را جهت می دهد به سوی اهداف خاص خود پس اگر قرآن کریم اصل فطرت گرایش به حق را در انسان پذیرفته است و پس از پذیرش از دو راه آن را تقویت و هدایت می کند.
یکی از راه دست گذاران روی این گرایش تنبه و توجه دادن انسان بوجود آن و تحریک و برانگیختن آن، دوم از راه تعیین مصداق و شناساندن حق که باعث روشن تر شدن متعلق این گرایش و جهت آن و نهایتاً حرکت و فعالیت انسان به سوی شناخت و معرفت حقایق و نیز بزرگترین و بالاترین که وجود خدای متعال است.
ب: انگیزه (حب ذات) است که در نقش یک عامل درونی نیرومند، انسان را وا می دارد تا کمالات خویش را دنبال کند و فضیلت و شرافت انسان را در خویش محفوظ بدارد. از دیدگاه (فلسفه) و (علم النفس) یکی از فروع حب ذات که گاهی نیز از آن به (کرامت خواهی) تعبیر می شود این است که انسان به شدت خواهان آن است که انسانیتش حفظ شود و با حیوانات فرق داشته باشد و از آن جا که زندگی و کرامت انسانی و مقام انسانیت بر خلاف زندگی حیوانی مبتنی بر قوانین کور و سیر غریزی که در آن تعلق و گزینش عقلانی را جایی نیست کاملاً وابسته به این است که زندگی انسان بر پایه های عقلانی استوار و رفتارش بر گزینش عقلانی متکی باشد و در چارچوب ایدئولوژی و جهان بینی ظاهر شود.
بنابراین در زندگی انسانی، رفتار انسان در قالب های ارزش و عقلانی ظاهر می شود که آن ها به نوبه خود مبتنی بر شناخت ها و بینش های عقلانی و در رأس همه آن ها خداشناسی خواهد بود پس اگر انسان خدا را نشناسد، در واقع جهان بینی صحیح و عقلانی ندارد و با فقدان جهان بینی معقول از داشتن ایدئولوژی درست محروم خواهد بود که رفتار صحیح و انسانی از او صادر نمی شود قرآن به طرز صحیح بر این حقیقت تکیه کرده و کسانی که فاقد معارف باشند و براساس قوانین و اصول عقلانی و منطقی زندگی خویش را پی ریزی نکرده باشند تا حتی حیوانات پست تر از حیوانات تنزل می دهد.
(ان شر الدواب عندالله الدین کفرو فهم لا یومنون)
(که بدترین جانوران در پیشگاه خداوند کسانی هستند که کفر ورزیدند پس آنان ایمان نمی آورند)
و بدترین جانوران در پیشگاه خداوند انسان کر و لال است کسانی که نمی اندیشند.
پس از این دو آیه نتیجه می گیریم که نبود ایمان معلول یک نوع کوری باطنی و نداشتن علم صحیح و به کار نبردن عقل است. پس از راه کسب ایمان درست به کار گرفتن عقل و خرد است که از رهگذر آن به معرفت صحیحی دست می یابیم تا زمینه پیدایش ایمان در ما فراهم شود.
(آیا باور داری که بیشتر آنان می شنوند یا می اندیشند نیستند آنان جز همانند چهارپایان بلکه آنان گمراه تر اند.)
این آیه اشاره دارد که روی همین انگیزه کرامت خواهی انسان تأکید دارد و بر این اساس این گرایش در نهاد انسان ریشه دارد و به عنوان یک عامل تربیتی در مسیر رشد و تعالی انسان استفاده می کنند و میل به کمال و کرامت خواهی در انسان هم تحریک و تقویت و به سوی مقصد هدایت می شود و نیندیشیدن به طرز صحیح و استفاده فکران از نعمت های بزرگی که خداوند در اختیار بشر قرار داده به عنوان سقوط در مقام پس حیوانی مطرح می سازند.
ج: سومین انگیزه ای که می توان در تحصیل معرفت موثر باشد عبارت است از فطرت حق شناسی و بجای آوردن سپس و شکر منعم. هر انسانی دارای فطرت سالم هنگامی که مورد احسان شخصی قرار گیرد خود را مدیون شخص قرار می دهد و به او خوبی کرده و در فکر است که بخاطر احسان به نحوی از او سپاسگذاری کند. چنین تمایلی در اعماق فطرت انسان ریشه دارد و در مواقع مناسب آثار خود را ظاهر می سازد مگر عواملی مانع شود و یا از انحرافی در فطرت انسان در رشد برخی از کار و کردارها بوجود آمده است. انسان در عالم به تناسب سطح فکر و اندیشیدن اش، این حقیقت را درک می کند که از نعم فراوانی برخوردار است و هرچه اندیشه اش وسیع تر باشد در نعمت ها غرق ببیند این سوال برایش مطرح می شود که این نعمت ها از آن درایتی فطرت حق شناسی جز نیرومند ترین عواملی است که در این زمینه وادار به تلاش می کند تا منعم خویش را بازشناسد و شکر و سپاس بجای آورد. و این احسان ها را جبران می کند و اگر کوتاهی کند با ناراحتی درونی و عذاب وجدان همراه خواهد بود مثل کسی که از طرف بانک مبلغ زیادی برایش حواله شود ولی صاحب پول و امضا کننده حواله را نشناسد که فطرتاً تا آنجا که برایش مقدور باشد سعی در شناخت او خواهد کرد این حس حق شناسی آرام نمی گذرد یا به دنبال او بگردد یا لطف او را جبران کند یا مأیوس شود. این گرایش فطری و غیر اکتسابی است که خداوند در نهاد انسان داده و بخشی از حقیقت انسان خواهد بود آن چنان که گویی کمبود و نقصی در خویش احساس می کند و در تلاش است تا برطرف کند و انسانیت خود را کامل سازد و قرآن این گرایش فطری را نهاد انسان مفروض می داند و به عنوان یک عامل به تقویت و هدایت آن می پردازد.
(هل جزا الاحسان الا الاحسان)
آیا پاداش احسان چیزی جز احسان است؟
این آیات بیان می کند که فطرت انسان را بیدار و تمایل فطری حق شناسی را در وی هوشیار می کند. در واقع این هدف را دنبال می کنند که از فطرت حق شناسی انسان به عنوان یک عامل تربیتی استفاده کنند و با هوشیاری و تحریک کردن و جهت دادن آن شخصیت را پرورش داده و به کمال می رساند.
همه این نعمت ها را خداوند به شما داده زمین را او برایتان گهواره قرار داده تا بیاسائید دام ها را او برایتان ترسیم کرد تا هدایت یابید کشتی و چارپا را در اختیارتان گذاشت تا سوار شوید به یاد نعمت های خدا بیافتید و سپاس او را به جای آورید و به سوی پروردگار خویش راه یابید.
د: انگیزه ای دیگری که انسان را وادار به تلاش در مسیر شناخت حق می کند (تمایل به تصرف) و نزدیک شدن به یک مقام بلند مرتبه و یک موجود کامل قدرتمند است انسان در این اندیشه است که اگر خدایی بر جهان هستی حاکم باشد می تواند با هدایت او راه کمال را بازیابد و دستوراتش را اطاعت کند این انگیزه می شود به جستجو بپردازد تا او را بشناسد جز خواست های فطری انسان است و از حب ذات و حب کمال وی منشعب می شود. تمایل به نزدیک تر شدن به یک شخص قدرتمند و دارای مقام و منزلت ارتباط با او را در زندگی و حرکات و رفتار معمولی افراد می تواند کمی دقت به خوبی احساس کرد تمایل به نزدیک شدن به موجود کامل فطری انسان است. اگر یک موجود فوق همه موجودات و کامل مطلق باشد قطعاً نزدیکی به او با نزدیکی به موجودات دیگر به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. همچون قطره ای است که در کنار دریای بزرگ. و چگونه به این حقیقت می توان نزدیک شد که این شخصیت های انسانی ظاهری که بندگان اویند مقایسه کرد و به جای تعبد و تقدب به وی به دیگران پیوست.
این اندیشه ژرف انگیزه عمیقی را در انسان زنده می کند که به صورت یک عطش شدید سیراب نشدنی انسان را به دنبال آن کمال مطلق به جستجو وا می دارد تا از رهگذر عرفان وی از این آب زلال و گوارا بیاشامد و به نسبت معرفتی که دارد از آن بکاهد و پس از شناخت به عبادت و پرستش او همت گمارد تا در پیشگاه او منزلت یا یابد و با نزدیک شدن به او در جوار رحمتش قرار گیرد. ذکر این مثال برای کسانی مفید است که هنوز در ابتدای راهند و راه ها را طی کرده و نیازی به ایم ها ندارند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 24  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله معرفت خدا

تحقیق در مورد تاریخچه ى حفظ قرآن

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد تاریخچه ى حفظ قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تاریخچه ى حفظ قرآن


تحقیق در مورد تاریخچه ى حفظ قرآن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:7

 

 

 

 

اولین حافظ قرآن

تاریخچه ى حفظ قرآن

گردآوری قران

سندیت قرآن

سندیت تاریخی

مسلمانان

دیدگاه ها درباره قرآن

آمارهایی دربارهٔ قرآن

 

 

 

خـداونـدا, مـن در کتاب   ورات امتى مى بینم که انجیل شان در سینه هایشان جاى دارد و آن را از حفظمى خوانند .
مناجات حضرت موسى

پیدایش حفظ قرآن

پـیـامـبـر اسـلام در چهل سالگى به مقام شامخ نبوت برگزیده شد وقرآن در بیست و سه سال به مـنـاسـبـت رویدادهاى مختلف بر قلب مبارک وى فرود آمد .
در این مدت , صحابه به سفارش آن حـضرت درنگهدارى آیات الاهى مى کوشیدند . آن ها آیات الاهى را بر پوست واستخوان هاى شانه و دنده ى حیوانات , چوب هاى درخت خرما,سنگ هاى سفید پهن , کاغذ و پارچه مى نگاشتند (5) .و بـراى بـرخـوردارى از پـاداش معنوى به خاطر مى سپردند .
حفظ آیات الاهى نخستین گام در راه نـگاهبانى از قرآن به شمار مى آمد, زیرا از یک سوخط آن روز کوفى بود و به سبب نداشتن نقطه و اعـراب بـه شـکـل هـاى مختلف خوانده مى شد, و از سوى دیگر, تقریبا همه ى مردم بى سوادبودند وتنهاباحفظقرآن مى توانستندعشق خودبه کتاب خداوندراآشکارسازند .
هنگامى که پیامبر اکرم (ص ) در غار [حرا] به سر مى برد,فرشته یى در برابرش حضور یافت و گفت : بـخـوان . پیامبر فرمود:خواندن نمى دانم . آن گاه بى هوش شد . وقتى حضرت به هوش آمد,فرشته گفت : [اقراء باسم ربک الذى خلق ....[ (6) امـام صـادق (ع ) فـرمـود: بـسـم اللّه الرحمن الرحیم . اقراء باسم ربک ...
اولین آیاتى است که بر نبى اکرم (ص ) نازل شد .
اولـیـن مـرحـلـه , مـرحـلـه ى قـرائت و به خاطر سپارى است ومرحله ى کتابت بعد از آن تحقق یـافـت .
از ایـن رو, آیـه هاى آغازین قرآن از [اقراء] سخن مى گوید و مراد از آن حفظ آیات در سینه ها است . اکنون این مسئله را در موارد مختلف زیر مورد بررسى قرار مى دهیم :

اصطلاح حافظ در صدر اسلام

واژه ى [حفظ] در زبان عرب در دو معنا به کار رفته است :
الف ) نگهدارى و نگهبانى  ب به خاطر سپردن ضد فراموشى 9 در قرآن مجید, این واژه و مشتقاتش تنها در معناى اول به کاررفته است .
 
حافظ اسم فاعل است و در اصـطـلاح عـلـوم قـرآنـى , بـه کـسـى مى گویند که همه ى قرآن را با تجوید و ترتیل و به کار بـردن قـرائت قابل قبول قرآن شناسان به خاطر سپرده باشد .
همچنین به کسى که بر سنن رسول اکـرم ص  احـاطـه داشـتـه , موارد اتفاق واختلاف آن را بداند و به احوال راویان و طبقات مشایخ آگاهى کامل داشته باشد, حافظ مى گویند .
برخى تعداد آن را نیز معین کرده اند و گفته اند باید فرد صدهزار حدیث با سند از حفظ باشد تا این واژه بر او اطلاق شود .
در صدر اسلام , به خـاطـر سپارندگان قرآن را [حافظ] نمى خواندند و با واژه هایى چون [جماع القرآن قراءالقرآن حملة القرآن  و الماهر فى القرآن  از آنان یاد مى کردند .
واژه ى حافظ پس از قرن اول یا نیمه ى دوم قرن هجرى (13)   دراین معنا به کار گرفته شد .
البته واژه ها و ترکیب هاى یاد شده در سراسر روزگار پیامبراسلام (ص ) به معناى کسى که همه ى مـتـن قـرآن را بـه خاطر سپرده , نبوده و پس از رحلت رسول اکرم (ص )چنین معنایى یافته است . درزمان آن حضرت , از حافظ بخشى از کتاب خدا نیز با این عبارت ها یادمى کردند .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تاریخچه ى حفظ قرآن