![پاورپوینت درس 12 مطالعات نهم ( درجست جوی پیشرفت و رهایی از سلطه خارجی )](../prod-images/370639.jpg)
پاورپوینتی زیبا و جذاب به همراه تصاویر فوق العاده دیدنی و قابل ویرایش
پاورپوینت درس 12 مطالعات نهم ( درجست جوی پیشرفت و رهایی از سلطه خارجی )
پاورپوینتی زیبا و جذاب به همراه تصاویر فوق العاده دیدنی و قابل ویرایش
فایل بصورت ورد (قابل ویرایش) و در 33 صفحه می باشد.
در صحبت ایران و همسایگان، روسیه از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار بوده است.
ایران از عصر صفوی به عنوان یک واحد ملی منسجم ظاهر شده وبه لحاظ مجاورت با نواحی جنوبی روسیه به تعامل با آن کشور پرداخته است. بالطبع در تحلیل روابط خارجی این دو کشور باید به نقش متغیرهای مختلف داخلی، منطقهای و بین المللی توجه وافر داشت. شرایط قوت و ضعف داخلی معادلات و مناسبات منطقهای و نظام ساختار بین الملی همگی بر روابط ایران و روسیه تاثیر کذار بودهاند.
از عصر صفوی تا به امروز نشیب و فرازهای مختلفی برای روابط دوجانبه ایران و روسیه رخ داده و مناسبات آنها را تحت تأثیر قرار داده است. بنابراین در پاسخ به این سوال که چه علل و عواملی در جهتگیریها وسیاست خارجی متقابل ایران و روسیه تأثیر داشتهاند، باید گفت که این نوشته تعامل و پیوند متداخل متغیرهای سطوح ملی، منطقهای وبینالمللی در دورههای مختلف تاریخی را فرض میگیرد که بر الگوهای رفتاری و روابط ایران وروسیه تاثیرگذار بودهاند.
موضوع :
ایمنی خارجی قسمت جلوی خودرو
رشته :
تکنولوژی پیشرفته در صنعت خودرو
(فایل پاورپوینت PPT)
تعداد اسلاید : 15
مقدمه:
در این گزارش به بررسی استراتژی های فنی برای حفاظت عابر پیاده در بعضی از مدل های خودرو به خصوص خودروی سیتروئن c6 پرداخته شده است.از نتایج تحقیقات به عمل آمده در زمینه ایمنی خارجی خودرو اینچنین بر می آید که باید طراحی سیستم های ایمنی به سمت ایجاد راهکارهایی برای افزایش زمان برخورد(از اولین برخورد عابر با خودرو تا لحظه برخورد وی با قسمتهای بعدی خودرو) برود. به همین منظور در این گزارش ابتدا به بررسی سیستم هایی که منجر به ایجاد تاخیر در برخورد می کنند پرداخته شده است.
برای تامین ایمنی خارجی قسمت جلوی خودرو، با توجه به این که در هنگام برخورد عابر پیاده با قسمت جلوی خودرو، عابر بر روی کاپوت و شیشه ی جلو می افتد، در خودروهاییکه دارای کاپوت با طول بلند هستند، برخورد چهار قسمت از بدن عابر پیاده در راستای کاهش جراحات وارده به وی مورد بررسی قرار می گیرد
1- ارزیابی حفاظت از پاها که شامل قسمت های زیر زانو می باشد.
2- ارزیابی حفاظت قسمت بالایی پا که شامل قسمت های بالای زانو می باشد.
3- ارزیابی حفاظت مربوط به سر انسان بالغ می باشد.
4- ارزیابی حفاظت مربوط به سر بچه می باشد.
دانلود تحقیق با موضوع آناتومی بینی و علکردهای بخش های داخلی و خارجی آن که شامل 10 صفحه و بشرح زیر میباشد:
نوع فایل : فرمت قابل ویرایش Word
تشریح آناتومی بینی و علکردهای بخش های داخلی و خارجی آن
آناتومی یا تشریح به معنای مطالعه ساختمانی اندامهای تشکیل دهنده بدن موجودات است. بینی (Nose) اولین قسمت گذرگاه تنفس است. بینی شکل هرمالقاعده را دارد که قسمت فوقانی آن استخوانی و قسمت تحتانی آن غضروفی است. حفرههای بینی ، هوا را قبل از رسیدن به ریهها صاف ، گرم و مرطوب میسازند.
دید کلی
اصلیترین راه ورود هوا به دستگاه تنفسی ، بینی است. 3/2 بخش تحتانی حفره بینی پهنتر از بخش فوقانی بوده و بوسیله مخاط تنفسی ضخیم پرعروقی پوشیده شده است. و 3/1 فوقانی آن ، که باریکتر است، بوسیله مخاط بویایی رنگ پریدهای پوشیده شده و محل قرار گیری گیرندههای بویایی میباشد. استخوان بینی (Nasal bone) ، استخوانی است زوج و مستطیلی که در طرفین خط واسط و در زیر استخوان پیشانی قرار گرفته است و اندازه و شکل آن در افراد مختلف ، متغیر است. ...
ساختمان بینی بخش خارجی بینی (external nose)
بخش خارجی ناحیه برآمده و سطحی است که در ناحیه صورت..........
بخش داخلی یا حفره بینی (Nasal Cavity)
از سوراخهای خارجی بینی (Nostrils) در جلو تا سوراخهای عقبی.....
حفره بینی از لحاظ بافت شناسی و وظایف آن
ناحیه بویایی حفره بینی
سقف حفره بینی ، قسمت فوقانی دیواره بینی و سطح شاخکهای......
سلولهای بویایی (Olfactory Cells)
نورونهای دوقطبی و دارای هسته مدور هستند که دندریت آنها در قسمت انتهایی متسع شده و وزیکول بویایی.........
سلولهای پشتیبان
این سلولها از نوع منشوری بلند و دارای .......
سلولهای قاعدهای
سلولهای گرد کوچکی هستند که بر روی غشاء پایه .......
سینوسهای مجاور بینی (paranasal sinuses)
سینوسهای پارنازال ، فضاهای بستهای هستند که در ضخامت استخوانهای پیشانی.....
بوها چگونه ادراک می شوند؟
تعداد صفحات :61
- مفهوم کارگر خارجی
وقتی که واژه کارگران مهاجر یا خارجی بکار برده می شود بدو پدیده اشاره می گردد که به اندازه کافی با هم اختلاف دارند و در مورد ایالات متحده ، برابر گزارش آقای پ . هرزوگ بطور روشن از همدیگر مشخص اند .
گاه مهاجر Immigrant کسی است که به کشور پذیرنده می آید تا برای مدت طولانی مستقر شود . او در طول زمان شهروندی رابدست خواهد آورد ، مانند مهاجرانی که از اروپا آمدند و در جریان قرن نوزدهم جمعیت آمریکای شمالی را تشکیل دادند .
گاه مهاجر در کشور پذیرنده کاری را جستجو می کند که در کشور خویش موفق به یافتن آن نمی شود . اما مقصودش این نیست که در آنجا باقی بماند . او گهگاه به کشور خود میرود ویک روز هم بصورت قطعی بدان باز می گردد. این وضع مهاجرت فعلی مکزیکیها ( شیکانوها ) به ایالات متحده آمریکا است .
در ایالات متحده آمریکا ، تفکیک دومی هم می شود که ارزش کلی دارد در برابر مهاجری که جهت کار کردن خواه برای مدت طولانی و خواه بطور موقت می آید ، غیر مهاجر non – Immigrant قرار می گیرید ، یعنی کسی که توقفش فقط جنبه گذرا دارد همانند یک دانشجوی در حال کارآموزی یا حقوق بگیری که بطور موقت به کار دیگری ( فرعی ) اشتغال دارد یا یک جهانگرد . در این مطالعه وضع آن دسته از خارجیان که جز به صورت استثنائی برای هدفهای شغلی نمی آیند بکنار نهاده شده است . در ایالات متحده آمریکا مهاجرت قطعی و مهاجرت موقت بیش از آنکه در کنارهم وجود داشته باشند جانشین یکدیگر شده اند . این وضع در مورد فرانسه نیز مشاهده میشود . فرانسه مدت مدیدی کشور مهاجرت طولانی بود که جذب مهاجران را ( در جامعه فرانسوی) بصورت پذیرش به تابعیت Naturalisation بدنبال داشت ( لهستانیها - ایتالیائیها ) . این کشور در حال حاضر تمایل دارد ، جز مکان موقت کار یا عرضه شغل نباشد ، عرضه ای که پرتغالی ها یا الجزایریهائی را که غالباً قصد ماندن طولانی ندارند جلب می کند . همین وضع در آلمان وجود دارد که کارگران را جز برای یک دوره محدود نمی پذیرد ( نظام جایگزینی ) و هیچگاه یک کشور مهاجر پذیر برای مدت طولانی نبوده است وتابعیت اکتسابی را به سختی اعطاء می کند ( اگر چه اخیراً تمایلی برای شناخت حق اقامت و تمدید پروانه کار بعد از مدت معینی ( پنج سال ) وجود دارد . ) بنظر می رسد که در انگلستان مهاجرت های اخیر ، برخلاف مهاجرت به آلمان و فرانسه ، مهاجرت دراز مدت باشد .
این تفکیک ، نتایج حقوقی چندی در پی دارد . وضعیت مهاجر دائمی و شرایط جذب او در بین مردم آن کشور ، قسمت اعظمش به حقوق تابعیت مربوط است لیکن وضعیت مهاجر موقت و شرایط پذیرش او به کار به حقوق کار مربوط می شود ( سیاست اشتغال ).
2- کشورهای مهاجر پذیر و کشورهای مهاجر فرست
طبیعتاً تمایل بر این است که کشورهای مهاجر پذیر را در برابر کشورهای مهاجر فرست قرار دهند . اما تفکیک آنها به این آسانی هم نیست . تغییر و تبدیل هایی به وقوع می پیوندد و فلان کشوری که مهاجر فرست بوده در یک زمان معین دیگر مهاجر فرست نمی باشد .
مثلاً ایتالیا بعد از یک قرن ، در نتیجه صنعتی شدن ، عزیمت کارگرانش برای کار در کشورهای دیگر تقریباً بطور کامل ، متوقف شده است بدون آنکه از آن کشور ، مملکتی مهاجر پذیر ساخته شود . مسائل حقوقی ویژه ای - جدا از آنچه که وضع صرفاً مدنی تبعه خارجی بر می انگیزد - مطرح نمی شود مگر وقتی که توسل به کارگران خارجی بصورت پدیده ای منظم در آید .
مورد آلمان جالب است . تا 1955 آلمان هیچگاه کارگران خارجی را بصورت انبوه نپذیرفته بود . طی 15 سال اخیر است که این کشور در این راه وارد شده است . از این پس در جمهوری فدرال آلمان سیاست منظم پذیری وجود دارد .
انگلستان که تا قرن بیستم کشور مهاجر فرست بود کشوری مهاجر پذیر شده است . در حالیکه به موازات آن کشوری مهاجر فرست به ممالک مشترک المنافع « سفید » ( استرالیا ، زلاندنو ، کانادا ) باقی مانده است . آنچه هرنوع مطالعه ای را غیر کامل می سازد فقدان اطلاعات مربوط به سیاست های منظم مهاجرت و مسایل ناشی از کارگرانی است که بعد از مهاجرت به کشورهای خود بطور قطعی باز می گردند .
بین گزارشهای ملی، پاره ای خاطر نشان می کنند که کشورشان مهاجر پذیر نیست و تعداد کارگران خارجی در آن ناچیز است . وضع در گزارش یوگسلاوی یا ایتالیا بدین منوال است . اما در کشورهایی که مهاجرت کردن مورد تشویق ویا لااقل تحت نظارت وکنترل است ، تحقیقات مربوط به نهادهای حقوقی مهاجرت باید بصورت عمیقتری انجام گیرد .
3- کارگران مهاجر و استعمار زدائی
4- کارگران مهاجر و کارگران بومی
این نیروی کار ( منظور نیروی کارگران خارجی است .م ) برای انجام پاره ای کارها از آنروی ضروری است که طبقه کارگر سنتی این قبیل کارها را بتدریج که امکان ورود به حرفه های جدیدی بر روی آنان گشوده می شود و بدان سبب که این طبقه برای اشغال این حرفه ها مهیا تر است ، رها می کند . اگر پسر کارگر زباله جمع کن ، خلبان هواپیما است باید برای او جانشینی بعنوان زباله جمع کن پیدا کرد . و اگر خلبان یک کارگر مزد بگیر باقی میماند دیگر یک پرولتر نیست . بنابراین کارگر مهاجر پرولتر است . حقارت و پستی شرایط زندگی وکارگران مهاجر بتدریج که سرنوشت کارگران بومی ، لااقل سرنوشت آنهائی که توانسته اند مهارت شغلی پیدا کنند واز امنیت نسبی اشتغال برخوردارند بهبود یافته است ، حقیقتاً تکان دهنده شده است .
جمعیت فعال محلی ، کمتر به نقل مکان تن در میدهد ، تعداد آن در پاره ای رشته ها غیر کافی است و همچنین اینان پر توقع اند ، ساعات کار نیز بسوی کم شدن متمایل گردیده است. بدین ترتیب نیروی کار مهاجر بهیچوجه با نیروی کار محلی رقابت نمی کند زیرا مکمل آن است و فقدان نیروی کار محلی شرط استخدام واشتغال نیروی کارمهاجر است . این نیروی کار بصورت انبوه آورده می شود و به سهولت به جای اول خود فرستاده می شود وسیله ای است که برحسب اوضاع واحوال اقتصادی و برای تعدیل آن بکار گرفته می شود . نژاد پرستی در برابر این نیروی کار دروهله اول جنبه ضد اقتصادی دارد . اما در مورد نیروی کار مهاجر همان چیزی بوقوع خواهد پیوست که در مورد پاره ای مواد اولیه کمیاب صورت گرفته است . ارزشش فزونی خواهد یافت و این نیروی کار کمیاب خواهد شد .
کشورهای جهان سوم روزی جلوی نیروی کار خود را خواهند گرفت و بر سرآن مجادله در خواهد گرفت . قرارداد اخیر بین فرانسه وترکیه امتیازات بیشتر و بالاتری از آنچه قرار داد آلمان و ترکیه در برداشت پذیرفته است ، تا بتواند این نیروی کار را که کمتر به فرانسه مهاجرت میکند بدین کشور جلب نماید .
آقای هپل ( گزارش انگلستان .م ) از این نظر طرفداری می کند که علت اساسی مهاجرت عدم اشتغال کافی در کشور اصلی ( مهاجر فرست ) نیست بلکه از نیازهای نیروی کار در کشور پذیرنده ناشی میشود .
در واقع ،بی میلی و عدم علاقه کارگران اروپایی نسبت به حرفه های دستی صنعتی ، هزینه سنگین مکانیکی و خود کارگران وسائل تولید از یک سو، فقدان صنعت ، وجود بیکاری و فقر از سوی دیگر ، این موجهای مهاجرت را پدید آورده اند ونوعی تقسیم جدید کار را شکل داده اند . و تاریخ انتقام می گیرد . خلف حادثه جویان اسپانیولی که به فتح آمریکا می رفتند مجبور است از جبال پیرنه برای بدست آوردن نان عبور کند ( و بفرانسه بیاید م . ) زیرا سرمایه ای که در اسپانیا بکار افتاده مدتها ناچیز بوده است و اسلافش آمریکا را استعمار کرده اند .
فرزند لوزیتانی ( Lusitanie ) یکی از تقسیمات اسپانیای قدیم بود که شامل قسمتی از سرزمین پرتغال فعلی می شود و در اینجا منظور نویسنده کارگران پرتغالی است .م ) درکشور خود کار پیدا نمی کند ، بدین سبب که حکومتش بموقع گردش استعمار زدائی را درک نکرده و او در کارخانه های اروپایی با آفریقای ای برخورد می کند که برادران مسلحش کوشش می کنند او را در زیر یوغ استعمار نگه دارند ، کارگر سیسیلی ، یونانی ، ترک مجبور به ترک سرزمین ورمه های خود شده است ،عیناً بهمان نحو که در قرن گذشته دهقان پرونس علیا Haute – Provence و روستائی سون ها Cevennes ( دو منطقه از فرانسه ) برای کارکردن به سویس می رفتند زیرا ثروتمندان کشورشان به جای صنعتی کردن مملکت خود سرمایه شان را به آن کشور ( سویس ) منتقل کرده بودند .