از سوی دیگر، بشر با استفاده نسبتاً کامل از امکانات موجود، امروزه برای افزایش تولیدات کشاورزی با محدودیت منابع روبرو میباشد. بنابراین رشد سریع جمعیت و محدودیت منابع، نسل بشر را با خطر گرسنگی و کمبود امکانات بهداشتی مواجه نموده است. از طرفی، فناوریهای سنتی و بومی کشاورزی به مرز محدودیتهای خود نزدیک شدهاند و انسان نیازمند بکارگیری فناوریهایی است که از پتانسیل بیشتری برخوردار باشند.
در چنین شرایطی، فناوریهایی مورد نیاز هستند که قابلیت تولید گیاهان، دامها و بطور کلی موجوداتی با ویژگیهای برتر را داشته باشند، گیاهانی با قابلیت تحمل به تنشهای زیستی و بطور اخص شوری و خشکی تولید کنند، دامها را به شیوهای دقیق و کیفی در مقابل بیماریهای مهلک ایمن نمایند و در نهایت امنیت غذایی و به تبع آن امنیت اقتصادی و اجتماعی را به ارمغان آورند. نمونه بارز چنین فناوریهایی، "فناوری زیستی (بیوتکنولوژی)" است که قابلیت بهبود ژنتیک گیاهان زراعی و باغی، دام، آبزیان و بطور کلی سازوارهها (ارگانیزمها) و ریزسازوارهها (میکروارگانیزمها) را داراست.
دستاوردها و تحولات گسترده علمی و تکنولوژیک جهان که در نیمه دوم قرن بیستم (از اواسط دهه 1970 میلادی) به خصوص در حوزه علوم و فناوریزیستی به وقوع پیوست، نویدبخش توانمندیهای جدیدی در این عرصه بود و امروزه امیدهای فراوانی را در دل دولتمردان کشورهای جهان ایجاد کرده است. بیوتکنولوژی و فناوری ژن با ارایه مسیرهای راهبردی، این امید را بهوجود آوردهاند که میتوان جهان را از کابوس فقر و گرسنگی رها ساخت و امنیت غذایی و بهداشتی را برای جهانیان به ارمغان آورد. بنابراین بشر امروزه با بهرهگیری از دانش ژنتیک، به قابلیتهای شگفتانگیز طبیعت و موجودات زنده پی برده و بر آن است تا از همین قابلیتهای ذاتی برای رفع معضلات زیستی استفاده کند.
بر اساس پیشبینیهای بسیاری از متخصصین و صاحبنظران از جمله انجمن بینالمللی علم و توسعه، جمعیت جهان در سال 2050 به 11 میلیارد نفر خواهد رسید و میزان تولیدات غذایی باید در آن زمان به سه برابر مقدار کنونی افزایش یابد که بدون فناوری زیستی میسر نخواهد بود. بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک میتواند در جهت بهرهوری بیشتر از منابع زیستی، حفظ محیطزیست و در نتیجه توسعه پایدار مؤثر واقع شود.
شامل 18 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلود مقاله بیوتکنولوژی در حوزه کشاورزی