فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد جایگاه علم و دین

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد جایگاه علم و دین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد جایگاه علم و دین


تحقیق در مورد جایگاه علم و دین

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه22

 

فهرست مطالب

  تعارض میان علم ودین تعاضدو سازگاری علم ودین سازگاری علم و دین در اندیشه اسلامی

هماهنگی بین علم ودین در اندیشه

امام خمینی جایگاه علم و دین

 مقدمه :

وقتی درمورد جایگاه علم ودین صحبت می کنیم ، در واقع می خواهیم بدانیم این مسأله از مسائل کدام علم است ، در کجا و چه دانشی درباره علم ودین صحبت می شود.
مسأله علم ودین بیشتر در دو دانش مورد توجه و محل بحث است، یکی الهیات و دیگری فلسفه دین .

  • از آنجا که این دو دانش با مسائل دینی سرو کار دارند ، به بحث علم ودین و مناسبات بین آن دو می پردازند، اما این مسأله برای فرد متدین نیز که طالب علم هم هست ولو اینکه در فلسفه دین و الهیات کار نکند، مطرح است، چون او هم تحت تأثیر کنجکاوی فطری ، در طلب علم است و علم را دوست دارد و از آن سو دین را هم می خواهد ، پس بحث علم ودین از این حیث برای فرد متدین مطرح می شود.
  • بنابر این جایگاه این مسأله دانش فلسفه دین و الهیات است و هر کدام از جهتی به این مسأله می پردازند.متألهان از باب شبهه شناسی به مسأله علم ودین و به ویژه به مسأله تعارض علم ودین می پردازند.
  • وظایف متألهان علی العموم عبارت است از تبیین مفاهیم و اثبات عقاید دینی و دفع شبهات ، به این لحاظ الهیات موضوع و روش واحد ندارد و برای انجام وظایف یاد شده در موضوعات متعدد وارد می شود و از روشهای مختلف بهره می گیرد و به سخن دیگر الهیات کثیر الموضوع و کثیرالروش است. محور وحدت بخش مسائل الهیات غایت واحد و آن دفاع از دین است.
  • ولی نگاه فلسفه دین به مسأله مناسبات علم ودین از منظر دیگری است ، فیلسوفان دین از منظر برون نگر مسائل دینی را مورد بحث قرار می دهند و مباحثی از قبیل بررسی ادله اثبات وجود خدا ، زبان دین ، وجه حاجت بشر به دین ، مناسبات علم ودین و ... را تبیین و تحلیل می کنند.

رابطه دین با علم

نظام معرفت دینی همیشه رقیب داشته است . این رقابتها مسأله ای تحت عنوان عقل و وحی به وجود آورده است . مسأله علم ودین همان مسأله عقل و وحی نیست ولی مسبوق به به


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد جایگاه علم و دین

دانلود مقاله بررسی جایگاه تربیتی دختران در دین اسلام

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله بررسی جایگاه تربیتی دختران در دین اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

چکیده
مساله در پژوهش حاضر عبارت است از بررسی جایگاه تربیتی دختران دردین اسلام ،که در این رابطه باید گفت تربیت دختران دارای نکات لطیفی می باشد . روش استفاده شده در این تحقیق بصورت کتابخانه ای ،توصیفی،تحلیلی می باشد که برقرآن کریم وسنت نبوی (ص) مبتنی است . سوالات عنوان شده در این تحقیق عبارت است از :1- جایگاه دختران در دین اسلام چگونه است ؟ که نتیجه می گیریم جایگاه دختران به صورت عام و خاص و اخص تعریف شده است. 2- بین منظری که اسلام برای دختران ترسیم نموده و شرایط کنونی چه تفاوتهایی احساس
می گردد؟ آزادی در تصمیم گیری ، اعطای حقوق دختران ، مقام و مرتبت درصحنه سیاسی و حکومت ، تمایز تربیت دختران با پسران ،آزادی شکوفایی استعدادهای دختران نتایجی است که از این سوال بدست می آید . 3- چه راه کارهایی در جهت وصول دختران به شرایط ایده آلی که اسلام ترسیم نموده وجوددارد ؟ پرورش عاطفی ،فرهنگی ،اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی ،دینی و اخلاقی دختران راه کارهای موثر می باشد . 4-ادله تفاوت قوانین حقوقی و فقهی بین دختران و پسران چه می باشد؟ تفاوت ازنظر جسمی و عقلی و روانی و فزونی جنبه ی عاطفی زن برمردو همچنین عدم تشابه حقوق دختران با پسران دلایل این تمایز می باشد . 5- والدین از دختران خود چه توقعاتی باید داشته باشند ؟ معاشرت درست و پسندیده ، حس مسئولیت پذیری ایمان به خدا و احترام به والدین وتلاش و کوشش برای تحصیل علم رامی توان از توقعات والدین برشمرد .
6- ارزش شخصیت و کمال رشد دختران در چه چیزی است ؟ اعتقاد به حقایق و تعالیم الهی و معرفت به حق و عادت دادن دختران به پایبندی فضائل و مقاومت در مقابل خواسته های نا مشروع از جمله مواردی است که موجب کمال و رشد دختران می شود .

 

 

 


مقدمه
در برهه ای از زمان به سر می بریم که از سوی دین ستیزان و کسانی که دین و دینداری را بزرگترین مانع در برابر امیال شیطانی و منافع مادی خویش می دانند، با طرح پروژه ی تقدس زدایی مانند: جدایی دین از سیاست، مشروعیت بخشیدن به پلورالیزم دینی، با شبه آفرینی و سکولار نمودن مفاهیم ارزشی و حیاتی، همچون ایجاد تردید و خدشه وارد نمودن به مسأله بسیار مهم و مقدس ولایت فقیه که متضمن استمرار خط انبیاء و سعادت جوامع انسانی است، قصاص که به صراحت قرآن، مایه ی حیات و امنیت فردی و اجتماعی انسان ها است، به عنوان حکم خشونت آمیز مطرح نمودن، و یا شهادت سالار شهیدان را نتیجه ی خشونت جداد بر شمردن و همه ی اینها بیانگر وجود یک توطئه ی خزنده ی فرهنگی برای خارج کردن پایانه های احکام نظری و عملی اسلام از صحنه ی زندگی جامعه ی بشری است.
در چنین شرایطی بر اهل قلم و اندیشمندان متعهد و متدین که مرزبانان معارف الهی اند، فرض است که در برابر مجسمه ی شبه افکنان که دانسته یا ندانسته ارکان دین خدا را هدف قرار داده اند، قلم هدایت اندیشه ها از نیام برکشیده و برای رفع غبار به شهادت از چهره ی گوهر دین و اذهان و افکار مردم به ویژه نسل جوان از هیچ کوششی دریغ نکنند.
البته این امر زمانی تحقق می یابد که شبه زدایی های منطقی و صحیح در قالب متد ها و روش های نوین جوان پسند تهیه و عرضه گردد(قائمی، علی.1371).
به رغم گذشت قرن ها از عصر جاهلیت و بی خبری مردم در بعضی جوامع باستانی، جای تعجب و تأسف است که بگوییم در عصر اتم و در اوج تکنولوژی و مدرنیسم و با وجود
پیشرفت های شگرف در فرهنگ ها و تمدن ها هنوز شاهد برخی بینش ها و تفکرات خرافی نسبت به نوزادان دختر هستیم.
اگر نگوییم که دختران مورد بی توجهی و گاه بی مهری برخی پدران قرار می گیرند اما یک نکته مسلم است و آن این که کم نیستند پدران و مادرانی که فرزند پسر را ترجیح می دهند و دختر را مورد کم مهری و کم توجهی قرار می دهند.
دختر و پسر هر دو انسانند و فضیلت و برتری هر انسان به مراتب انسانیت او بستگی دارد. هر کس در کسب کمالات انسانی به نقطه ی مطلوبی رسیده باشد در حقیقت چنین کسی می تواند انسان برتر جانشین خدا در زمین باشد.طرز تفکر دیگری که اکنون برخی روشنفکران و دگر اندیشان غربزده، هویت باختگان و یا مغرضان در پی اشاعه ی آن هستند، این است که اسلام را مخالف آزادی فعالیت زنان و دختران معرفی نمایند و بگویند: حقوق زنان و دختران در اسلام مورد غفلت قرار گرفته و ارزش آنان کمتر از مردان انگاشته شده است. هر چند هر انسان منصفی با اندکی آشنایی با معارف اسلام، بی پایگی این ادعاهای موهوم را در می یابد، روزی که دست توانا و هنرمند خالق هستی بر خاک نقش آفرینی کرد و آدم ابولبشر به عالم ناسوتی آورد و او را خلیفه ی خود خواند همسرش را نیز آفرید تا مایه ی آرامش و سکون وی باشد و در قلب هایشان مودت و رحمت را جایگزین ساخت و بدین سان اولین خانواده در تاریخ بشریت بر پایه ی مهر و الفت بنا گردید. از آن روز تا عصر حاضر که میلیاردها زن و مرد از نژادها و مذاهب و جوامع مختلف، به سبک ها و شیوه های گوناگون در این عالم زندگی می کنند و پیشرفت های عظیم بشر در صنعت و فن آوری و علوم و ارتباطات، بسیاری از موازنات طبیعت بر هم زده است، روابط زن و مرد دوران های مختلفی را پشت سر گذاشته است. مطالعه ی سیر تاریخی تحولات و تغییرات در جایگاه هر یک از زن و مرد نسبت به دیگری و رقابت در کسب برتری هر جنس بر جنس مخالف مسلما حاوی نکاتی جالب و درس آموز برای نسل امروز خواهد بود تا بدانند آنچه که امروز زن و مرد به اصطلاح متمدن بدان دست یافته اند پس از طی چه مراحلی صورت پذیرفته است و هر یک ار آنها تا چه اندازه ای به جایگاه واقعی و در خور شأن خود نزدیک و یا از آن دور شده اند.
بررسی نظر دین مبین اسلام بر منزلت اجتماعی دختران در دورانهای بیش از اسلام بهتر می توان دریافت که آنچه اسلام به عنوان کامل ترین آیین آسمانی و دستور زندگانی برای بشر سرگردان به ارمغان آورده است، تنها راهی است که می تواند انسان را به منزلگاه نهایی رهنمون کند. منزلگاهی که آزادی، عشق،ایمان، اخلاق، و تمام ارزش ها را یکجا در خود دارد.
ندای ملکوتی و آسمانی « اِنی جاعلٌ فیِ الاَرضِ خَلِیفَته » و بسیاری از آیات دیگر که سخن از شأن والای انسان در نظام آفرینش را مطرح کرده است، بدون شک متوجه جنس زن یا مرد به طور خاص نیست، بلکه در طی مراتب والای کمال انسان، آنچه موجب موفقیت و قرب بیشتر به آستان مقدس ربوبی و حیات طیبه مطلوب می باشد پروا پیشگی و عمل صالح است و هر کس به انجام وظیفه ی الهی و انسانی خویش پایبند تر باشد به مقصد نزدیک تر است. خداوند در قرآن کریم
می فرماید:
« مَن عَمِلَ صالِحاً مِن ذَکِرَ أو اُنثی و هُوَ مُؤمِنُ فَلَنُحیِیَنَهُ حَیاةً طَیبَةً »
یعنی : هر کس از مرد و زن کار نیکی به شرط ایمان به خدا به جای آورد، ما او را در زندگانی خوش و با سعادت می گردانیم و اجری بسیار بهتر از عمل نیکی که انجام داده، به او عطا می کنیم.

 

1-1 بیان مسئله :
در تربیت دختران نکات و لطایفی است که هر ولی و مربی مسئولی باید بدان توجه کند به ویژه در تربیت اسلامی آنان که اصل تفاوت بر تربیت بر مبنای جنسیت است، و روزی باید راهی طریقی شود که در آن دو گونه تربیت را با دو گروه از ویژگی های زیستی، فطری و عاطفی عرضه کند نظامی برای تربیت پسران و نظامی دیگر برای دختران ما در این بحث توجه جدید و بیشتری به تربیت دختران و ساختن آینده ی آنان عرضه خواهیم داشت (قائمی، علی.1362).
گمان بر این است که اگر بخواهیم جامعه سر و سامان داشته و به سوی رشد و حرکت باشد چاره ای نیست جز این که به تربیت دختران بپردازیم و حتی امر تربیت آنان را بر پسران مقدم داریم.
این نسل است که باید افراد شریف، متعهد، مؤمن، آگاه و خدمتگزار به جامعه بسازند و تحویل دهد رهبران جامعه، متفکران، مخترعان، افراد پاک و مسئول، مردان و زنان شایسته و عفیف دامن زنها برخاسته اند و این امر قابل تحقق نبوده و نیست، جز در تربیت اولیه شان و اعطای آن چیزی که می خواهیم از آنان بازگیریم.
برای پدران و مادران آگاه، طبقه حکمران مسؤول و پرورشکاران متعهد راهی جهت سازندگی و هدایت جامعه نیست جز راه تربیت و به پیروی این نسل و به کار انداختن قدرت فکری آنها در طریق خیر و صلاح و ایجاد رشد و مهارت و آگاهی عملی در این طبقه و در این امر باید سریعاً اقدام و تأکید کرد.
این نکته ی هشدار دهنده و دردآوری است همه ساله گروهی از کودکان به علت آشنا نبودن مادران به فنون تربیتی و قوانین طبیعت و ساختمان جسم و روان و خلقت او تلف می شوند، در حالی که در حالت حیوانات چنین وضعیتی نیست و یا رقم آمار تلفات آن کمتر است. این امر بدان خاطر است که حیوان در سایه ی هدایت الهی اش به پیش می رود و بشر باید بر اساس تعالیم الهی نسل خود را بسازد و به عمل آورد و طبیعی است که مسامحه و غفلتها و جهل ها زمینه ساز چنین شرایطی است. صدمه این امر بیشتر از آن جهت است که برخی از والدین و مربیان از دو جنسی بودن تربیت و فنون مربوط به تربیت دختران آگاهی ندارند.
اگر در جامعه ای فساد است ، انحطاط است ، لغزش و انحراف است، سیر رو به زوال ملکات و فضایل است ، بخشی از آن بدان خاطراست که دختران دیروز همسران خوب، مادران مؤمن و آگاه وسنگردارانی وفادار تربیت نشده اند.
و اگر بخواهیم در جامعه ای رشد و حرکت باشد، شرافت و نجابت حکومت کند، باید به دنبال مادران و دختران رویم و از آنها بخواهیم که چنین اهدافی را در خود پدید آورند و تثبیت نمایند. به گفته « فوریر » « تغییر در یک دوره تاریخی همیشه به وسیله ی پیشرفت و ترقی زنان تعیین می شود» مادران نا آگاه فرزندانی زنده به دنیا می آورند، با فطرتی خدا آشنا و گرایش به خیر و حسن، ولی به علت جهل و غفلت عامل مرگ روانی آنها می شوند و یا فطرتشان را در زیر توده هایی از خاکستر های گوناگون قرار می دهند.
این امر بدان خاطر است که به تربیت صحیح و اسلامیشان توجهی نشده است و راه نجات بازهم در بازگشت از وضع موجود به وضع مطلوب است. بنابراین مسئله در پژوهش حاضر، بررسی جایگاه تربیتی دختران در دین اسلام است.

 

1-2 ضرورت و اهمیت تحقیق:
اگر دختران در جامعه اصلاح شوند می توان امید داشت که نقش فوق العاده در بنیاد های یک جامعه ی متحرک داشته باشند و هدیه ای به بشریت عرضه کنند.تربیت درست زمینه ساز وقار و آرامش زن است و این در شرایط سیاسی جامعه فوق العاده مؤثراست. به گفته آقای ایرانشهر:(اگر ازمن بپرسند که راهی برای تاسیس صلح بین المللی هست یا نه، می گویم هست و آن راه، تربیت زنان عالم است، به شرطی که همه زنان عالم به یک نحو صحیح تربیت شوند).

 

1-3 اهداف تحقیق :
بیان جایگاه تربیتی دختران در دین اسلام از مهمترین اهدافی است که در تحقیق دنبال
می شود و این جایگاه ویژه را می توان با استفاده از روایات کلام ائمه استنباط نمود.
در این تحقیق هدف جلب توجه والدین و مربیان به امر تربیت دختران و جایگاه آنان
می باشد که همانا این دختران هستند که سازندگان واقعی جامعه و نسل آینده می باشند و سعادت یا انحطاط جامعه ای به نحوه تربیت و رشد امروزشان وابسته است. اهداف این پ‍‍ژوهش عبارتند از:
1- بررسی جایگاه دختران در دین اسلام.
2- راه گشائی برای بررسی جنبه های مختلف تربیتی در دین اسلام.
3- ارائه راه کارهای مناسب برای تربیت بهینه ی دختران بر اساس دیدگاه اسلامی.

 

1-4 سؤالات تحقیق :
1-جایگاه دختران در دین اسلام چگونه است؟
2- ارزش شخصیت و تمام و کمال رشد دختران در چه چیزی است ؟
3- والدین از دختران خود چه توقعاتی باید داشته باشند و حدود روابطشان یا آنها چگونه باشد؟
4-ادله تفاوت قوانین حقوقی و فقهی بین دختران و پسران چه می باشد ؟
5- بین منظری که اسلام برای دختران ترسیم نموده و شرایط کنونی چه تفاوت هایی احساس می گردد ؟
6- چه راه کارهایی در جهت وصول دختران به شرایط ایده آلی که اسلام ترسیم نموده وجود دارد ؟

1-5 تعریف واژه ها و اصطلاحات :
1-5-1 تعریف جایگاه:
- جایگاه از نظر لغوی به معنای محل توقف، محل، مقام، موقعیت می باشد.
- جایگاه به مقام و محلی گفته می شود که بسیاری از مسائل بیرونی در تعیین آن نقش دارند و گاهاً جایگاه بسیاری افراد در مراتب اجتماعی بی تناسب با توانایی های آنان است.
- در مورد مفهوم جایگاه این مفهوم دارای خصلت عینی و ساختاری است که گویای مقام و موقعیت و جایگاه هر یک از عناصر و عوامل متعلق به حوزه های مختلف می باشد.
1-5-2 مفهوم تربیت :
- تربیت از نظر لغوی به معنای پروردن، پروراندن، آداب و اخلاق را به کسی آموختن، تهذیب کردن، توجیه نمودن سیاست و رهبری کردن و تغذیه دادن است .
- تربیت عبارت است از فراهم کردن زمینه ها و عوامل برای به فعلیت رساندن و شکوفا نمودن استعدادهای انسان در جهت مطلوب.
- تربیت به معنای ایجاد تغییرات مطلوب در انسان و به عبارت دیگر و بهتر تحولات ثمر بخش در محیط زندگی انسان به منظور ساختن و شکوفایی استعدادهای آدمی و یا تربیت عبارت است از پروردن قوای جسمی و روحی انسان برای وصول به کمال مطلوب و انتقال طرز تفکر و احساس و عمل یک جامعه آیندگان.
از دیدگاه دکتر باقری به رغم دامنه ی محدودی که کلمه ی تربیت از(رب و) داشت، ماده ی (رب ب) و استعمال و مشتقات آن در ارتباط با انسان، فراخنای وسیعی از آیات قرآن را در بر گرفته است.
رب ب (که در صورت مضاعف،رب) می شود و عنصر معنایی دارد، مالکیت و تدبیر پس رب به معنای مالک مدبر است، یعنی هم صاحب است و تصرف در مایملک از آن او و هم تنظیم و تدبیر مایملک در اختیار او است.
در المفردات، رب در معنای مصدری معادل تربیت گرفته شده است، یعنی گرداندن و پروراندن پی در پی چیزی تا حد نهایت است.
1-5-3 تعریف دین اسلام :
-دین در لغت به معنای مختلف از جمله عادت، روش، قهر و غلبه و ریاست و فرمانبرداری آمده است.
- دین به معنای وسیع آن عبارت است از شناختن خدا و دانستن وظایف آدمی در برابر او و انجام آنها و دانستن تکالیف شخص نسبت به وجود خود و همنوعان خود است.
- دین به معنای حکم و داوری کردن، فرمانبرداری، کیش و شریعت می باشد.
فقط تعریف دین اسلام است که جامع تمام ادیان الهی است و به عبارت دیگر کامل ترین مرتبه از دین الهی به شمار می رود و آن عبارت است از مجموعه ی معارف، احکام و دستورالعمل هایی که منشأ الهی دارد و برای هدایت انسان و وصول به سعادت دنیایی و آخرتی به دست بشر می رسد.
منظور از اسلام، موارد مطرح شده در ثقل اکبر(قرآن کریم) و ثقل اصغر( روایات مستند بدست آمده از پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین (ع) می باشد).

1-5-4 تعریف قانون:
- قانون در کتب لغت به معنای رسم، قاعده، روش،آیین می باشد.
- قانون امری است کلی که بر همه جزئیاتش منطبق می گردد و احکام جزئیات از آن شناخته می شود.
- قاعده ای است که مقامات صلاحیت دار آن را وضع و ابلاغ می کنند.
آنچه از اصول تعیین شده و جاری در جامعه که به صورت قراردادی و یا غیر قراردادی علاوه بر تعیین و تبیین نیازمندی ها به شرح توانمندی های جامعه پرداخته وموجب ایجاد تعادل و توازن ما بین نیازمندیها و توانمندیهای موجود در جامعه می گردد.
1-5-5 مفهوم فقهی:
- فقه به معنای دانستن یا فهمیدن است در معجم المقاییس اللغه می خوانیم فقه دلالت
می کند بر ادراک چیزی و علم نسبت به آن.
- در مجمع البحرین آمده است که معنای فقه فراتر از مطلق دانستن است و منظور از فقه علم و دانستنی است که همراه با دقت نظر و استنباط باشد.
- فقه به معنای علم و آگاهی دقیق نسبت به علوم دین و احکام دینی می باشد.
1-5-6 مفهوم حقوقی:
- حقوق جمع حق یعنی راستی ها، بهره ها، مواجب، اموال
- امتیاز و قدرتی که یک فرد در مقابل دیگران در زندگی اجتماعی دارد و از آن می تواند استفاده کند مثل حق آزادی، حق مالکیت، حق رأی.
- حقوق مجموعه قواعد الزامی حاکم بر روابط افراد جامعه می باشد.
1-5-7 تعریف دختران:
- دختر(دت)، فرزند مادینه انسان، بنت، ابنه.
- دختر مقابل پسر که فرزند نرینه ی آدمی است.

 

 

 

 

 

 

 


2-1 مقدمه:
اسلام بیش از همه مکاتب و فلسفه ها درباره زن نظر داده و از او حمایت کرده است. این مسئله صرفا ادعا نیست. نگاهی ولو اجمالی در منابع اسلام و در مباحث مربوط به زنان دعوی ما را ثابت می کند. این خطاست که بعضی ها گفته اند اسلام دین مردان است.اسلام دین انسان هاست و در آن زن و مرد مطرح نیست.
در بعضی از خانواده ها شوق داشتن پسر بیشتر از دختر است و بدین نظر دختران را به دیده تحقیر می نگرند. اما این امر بر اساس یک سابقه ی تاریخی و از جهاتی دارای ریشه های اقتصادی و اجتماعی است. بازمانده ای از افکار جاهلیت راجع به پسر و دختر است نه نظر اسلام در مورد زن.
اسلام از همان آغاز با این افکار پوچ و بی اساس مبارزه کرده و دختران را همانند پسران را مورد حمایت قرار داده است. اسلام زن را موجودی ناقص نمی داند که مثلا یک دنده از مرد کمتر داشته باشد بلکه موجودی تام الخلته اش می شناسد.
اسلام دختر را چون گلی در خانه مایه رحمت، زیبایی و احسان خداوند می داند مایه رحمت الهی است و در بزرگی و زندگی عامل پناه شوهر است و سبب سکون او تجسم و لبخند او رمزی از رمزهای الهی و مهر خداوندی است و حاکی از صدق و صفای اوست که آرامش بخش است.
اسلام به والدین دستور داد به فرزندان خود احترام کنید و عنایت خود را بیش تر به دختر معطوف می دارد.
پیامبر بزرگوار اسلام ختم المرسلین حضرت محمد(ص) می فرماید: (آنکس که صاحب ارزش و احترام و فردی محترم است به زن احترام می کند و تنها فرد پست و لئیم است که به زن اهانت روا می دارد.)
اسلام به تعلیم و تربیت دختران همت گماشت و تربیت او را به عنوان حقی ذکر کرد. اسلام زنان را مستقل کرد و از حالت تملک بودن رهایی شان داد و برای زنان حق مالکیت قائل شد. به زن حق رای داد و آزادش گذاشت که خود بتواند سرنوشت خود را تعیین کند. فردی که به خواستگاریش آمد مورد ارزیابی قرار دهد اگر خواست پاسخ مثبت به او بدهد و اگر نخواست پاسخ منفی و کسی حق ندارد او را به ازدواج مجبور کند.
از نظر اسلام وظیفه والدین نسبت به کودکان دختر، دشوارتر از پسران است چون انحراف از قانون فطرت و آیین صحیح، خانواده و بقای نسل شریف را در معرض خطر قرار می دهند. از این رو تعلیم و تربیت دختران باید دقیق تر انجام گیرد تا نهال وجودشان از راه فطرت منحرف نشود، بویژه هنگامی که تمایلات جنسی آنان شکفته می شود به حکم لطافت طبع ممکن است در معرض ناپاکی و بی عفتی قرار گیرند.
از آنجایی که دختران و پسران هر دو انسان محسوب می شوند و متعلق به یک نوع از موجودات هستند قاعدتا شیوه های تعلیم و تربیت(اعم از تربیت مذهبی یا غیر مذهبی) مشترکند.) البته ملاحظاتی ممکن است به ظهور برسد که بعضی از این شیوه ها را اختصاصی هم بکند. این عوامل می تواند جنسی، تاریخی و اجتماعی باشد. مثلا فرض کنید در جنبه جنسی با توجه به ساختار تقریبا متفاوت روانی و انگیزشی و هیجانی دختران نسبت به پسران، ایجاب می کند که بعضی از شیوه های تربیتی هم اختصاصی شود. مثلا اعتماد به نفس که یکی از ابعاد تربیتی است نیاز آن در دختران دارای قوت بیشتری است. چون اگر یک موجودی از احساسات قوی تری برخوردار باشد، دارای حساسیت بیشتری بوده و در نتیجه نیازش برای استواری و اعتماد به نفس هم بیشتر خواهد بود. در این صورت ما می توانیم بگوئیم که در تربیت دختران یکی از اموری که در اولویت خاص قرار می گیرد، رشد مضاعف اعتماد به نفس است. البته این امر بدان معنا نیست که پسرها به اعتماد به نفس نیاز ندارند. با توجه به اینکه سن بلوغ در دختران زودتر رخ می دهد به این ترتیب لازم است که ما زمینه های بیشتر قوی تر و زودتر در آنان فراهم کنیم. دختران در سنین نوجوانی به دلیل قوی تر بودن عواطف در آنان نیاز به ثبات شخصیت بیشتری برای محافظت از خود دارند.
اگر والدین در جریان تربیتی خود نسبت به فرزندان به صورت یکسویه عمل کنند و نظرهای خود را با روش های اجباری یا امتناع به دختر یا پسرشان اعمال کنند، این نوع تربیت یک نوع تربیت متزلزلی خواهد بود و الگو پذیری فرزندان دوام چندانی نخواهد آورد. چرا که وقتی جوانان با مشکلات جدید دیگری در تربیت مواجه می شوند، الگوی خانوادگی خود را کنار می گذارند و چه بسا شما می بینید که در مسئله حجاب، اگر حجاب مادر برای دختر یک الگوی فقط شکلی و تقلیدی باشد، بعد از اینکه او با توجه به شرایط سنی، ارتباطات اجتماعی اش گسترده تر می شود و اشکال دیگر حجاب را ملاحظه می کند که افراد در آن شکل ها راحت تر هستند و ارتباطشان قوی تر است آن را انتخاب می کنند و این الگوی تقلیدی دوام چندان
نمی یابد.
پس به این ترتیب در مجموع می توان گفت انتظار می رود که پاره ای از شیوه ها و اصول تربیتی خاص دختران در جامعه نیاز به تدوین و بحث و طرح در جامعه دارد که به دقت و مطالعه محققان در روابط اجتماعی- خانوادگی و بازشناسی و خنثی کردن روابط ناعادلانه بستگی دارد. ولی لزوما نبایستی منجر به ستمی معکوس نسبت به جنس مذکر گردد.

2-2 منزلت دختران دراسلام
2-2-1 سیمای دختران در قرآن
قرآن کریم، معجزه ی جاودانی حضرت ختمی مرتبت، محمد مصطفی ( ص) ضمن اشاره به این اوضاع رقت بار ، بارها عمل پلید و زشت دختر کشی را مورد مذمت قرار داده و از آن جنایات هولناک پرده بر می بردارد.مثلا در سوره تکویر پس از بیان نشانه های روز قیامت
می فرماید:
« وَ اِذُ المَوؤُدَةُ سُئِلَت بِأیَ ذَنبٍ قُتِلَت »
یعنی : در روز قیامت از زنده به گور شدن دختران سؤال خواهد شد که :به چه گناهی کشته
شده اند؟(تکویر/8)
این مطلب روشن است که مقصود آیه از دختر ، دختر مسلمان نیست. چون این عمل وقیح زمانی معمول بود که مردم از مکتب اسلام آگاهی نداشتند. بلکه آنچه از نظر قرآن کریم محکوم است بی عاطفه بودن و سنگ دلی پدران است. زیرا در برخورداری از نعم الهی همچون امنیت و آرامش و حق زندگی فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نیست، هرچند اسلام سعادت دنیوی و اخروی انسان را تضمین نموده است و اسلام آوردن هر مرد و زن ، او را بر مردان و زنان کافر برتری می بخشد. در آیه ی دیگری ، به نگرش اعراب جاهلی به دختران اشاره کرده،
می فرماید:
« و إذَا بُشَرَ أحَدُ هُم یا الاُ نثی ظَلَ وَجهُهُ مُسوَداً وَ هُوَ کَظِیمٌ »
یعنی: هنگامی که به یکی از مشرکین مژده ی تولد دختری داده می شد، از شدت ناراحتی و غضب، رخسارش سیاه می گردید و او ( در حالی که سخت دلتنگ می شد) خشم خود را فرو
می برد.(نحل/58)
آثار این باورها و رسوم جاهلی حتی پس از اسلام نیز در بعضی از تازه مسلمانان به چشم
می خورد . در روایتی وارد شده که مردی در حضور پیامبر اکرم بود، وقتی خبر تولد فرزندش را به او دادند، رسول خدا (ص) دید که چهره ی او دگرگون شد.فرمود:چه اتفاقی افتاده که تو را چنین متغیر کرده؟
عرض کرد: خیر است. پیامبر فرمود: بگو چه شده است ؟ عرض کرد: به من خبر داده اند که زنم دختر بدنیا آورده است، پیامبر فرمود: او بر روی زمین و زیر آسمان زندگی می کند و خداوند روزی را می دهد. او یک ریحانه است، او را ببوس و به او محبت کن. پس آن حضرت رو به اصحاب کرد و فرمود:
« هرکس یک دختر داشته باشد، آن دختر برای او حجابی از آتش جهنم است و و هرکس دو دختر داشته باشد، بهشتی است و هرکس سه دختر داشته باشد، جهاد و هر چیز ناگوار از او برداشته می شود و هرکس چهار دختر داشته باشد، پس ای بندگان خدا ! او را یاری کنید و به او قرض دهید و به او رحم کنید.»(شیخ حر عاملی،محمد.1374)
در آیات دیگری، خداوند ضمن بر خورداشتن مردم از کشتن فرزندان، وعده ی روزی دادن آنان را بیان می دارد. و اعراب جاهل را که از ترس فقر و تنگ دستی ، فرزندان خود را با دست خود به قتل می رساندند، مورد ملامت قرار می دهد:
« وَلا تَقتُلُو أو لا دَکُم خَشیةَ اِملاقٍ نَحنُ نَرزُقُکُم وَ إیاهُم »
هرگز فرزندان خود را از ترس فقر به قتل نرسانید که ما رازق شما و آنها هستیم.(اسراء/30)
منزلت دختران در سیره و سخن پیامبر اکرم (ص)
در روزگاری که سایه ی جهل بی سوادی جهان را در ظلمت خود فرو برده بود، قتل و غارت و تجاوز در جامعه ی عرب تبدیل به یک ارزش و افتخار شده بود، خشونت و سنگ دلی جایی برای مهر و عطوفت در دلها باقی نگذاشته بود و انسانیت در پرتگاهی از آتش قرار گرفته بود، در این حال خداوند متعال پیامبر را مبعوث کرد « رَحمَةٌ لِلعالمین » بود.
او آمد تا انسانیت را از هلاکت و سقوط نجات دهد.
او آمد با گل هایی معطر از محبت و رأفت در دست.
او آمد تا تمام حقوق تضییع شده را به صاحبانشان باز گرداند و به ندای مظلومیت زنان و دختران پاسخ او با افکار پلید کسانی که دختر داشتن را ننگ و عار می شمردن ، مبارزه کردو چنین اندیشه ای را محکوم نمود.پیامبر اکرم (ص) این رسالت را به دو شکل انجام داد:
الف_تبلیغ کلامی : رسول اکرم (ص) مردم را از تبعیض قائل شدن بین دختران و پسران نهی کرد و آنان را به مراعات عدالت بین فرزندان دعوت نمود. بدین سان، آن حضرت با کلام خویش جایگاه و مقام دختر را در جامعه متذکر گردید بی مهری کردن به دختران را مورد نکوهش قرار داد.
ب_سیره ی عملی :پیامبر اسلام (ص)، علاوه بر دعوت زبانی ،در سیره و عمل نیز مردم را به محبت و مودت نسبت به دختران دعوت نمود. در جامعه ای که مردم داشتن دختر را ننگ می دانستند پیامبر (ص) خم می شد و دست دخترش فاطمه ی زهرا (س) را می بوسید و
می فرمود « فِداع أبُوع» یعنی پدرش فدای او باد.(دهقان،احمد.1380)
تعظیم و تکریم پیامبر(ص) نسبت به حضرت فاطمه (س) تأثیر شگرفی بر اذهان اعراب گذاشت.آنها می دیدن که وقتی پیامبر (ص) قصد سفر می کرد، حضرت زهرا (س) آخرین کسی بود که پیامبر از او خداحافظی می کرد و در بازگشت از سفر هم پیش از هرکسی دیگر به دیدار وی می شتافت و می فرمود:
« بوی بهشت را از دخترم فاطمه استشمام می کنم » و با این روش یگانه دختر خویش را مورد مهر و محبت قرار می داد.
اگرچه یکی از انگیزه های مهم پیامبر اکرم (ص) از این تکریم بی نظیر حضرت زهرا (س) شناساندن عظمت و منزلت رفیع اهل بیت و عطرت طاهرین(ع) در میان مردم و یادآور این نکته بود که سلسله ی امامت و ولایت حقه ی اسلامی از طریق ذریه ی آن حضرت امتداد خواهد یافت، اما به یقین انگیزه ی دیگر آن حضرت این بود که به تمامی بشریت در تمامی تاریخ ثابت کند که زنان و دختران از نظر اسلام از کرامت و شرافت ویژه ای برخوردارند.
کار دیگری که آن حضرت در باب دفاع از حقوق زنان انجام داد، این بود که با زنان بیوه و
بی سرپرست ازدواج کرد تا در جامعه ی بشری به دیده ی حقارت به آنها نگریسته نشود.
البته برخی از همسران آن حضرت نیز از دختران سرشناس قبایل بودند و این وصلت ها با انگیزه ی جذب قبایل مختلف به اسلام انجام می شد.(کلینی،محمد.1366)
پیامبر گرامی اسلام در چهارده قرن پیش و تنها به فاصله ی کمی از روزگار جاهلیت ، کامل ترین و متعالی ترین نمونه ی جامعه ی مدنی را در تمام جهان بنا نهاد. جامعه ای که در آن ، زن جایگاه واقعی خویش را بدست آورد و از زیر بار نگاه های حقارت آمیز خارج گردید.
دین اسلام دختران و زنان را مانند مردان به عنوان خلیفه ا... در زمین و دارای جایگاه بلند انسانیت معرفی کرده است. انسانی که ایفاگر نقش یک مادر در برابر فرزندان و یک همسر در برابر شوهر و یک زن در اجتماع خویش می باشد و در مقابل فرزندان به او با دیده احترام می نگرند و شوهر او را دوست دارد و جامعه او را یک انسان و دارای تمام حقوق اجتماعی و قانونی می داند.
سردمداران و منادیان دروغین حقوق بشر که امروزه فریاد آنان در دفاع از زنان گوش فلک را کر کرده است و اسلام را متهم به تبعیض بین مرد و زن می نمایند، طی همایش های مختلف می خواهند به این نتیجه برسند که آیا زن انسان است یا خیر؟
از آنجا که قرآن کریم از جاهلیت قبل از اسلام به عنوان «جاهلیت اولی » یاد می کند پس بسیار مناسب است دوران کنونی را یک جاهلیت جدید بنامیم. زیرا اگر در جاهلیت اولی وجود دختر را مایه ی ننگ می دانستند، امروزه نیز زنان و دختران در کشور های به اصطلاح مترقی و متمدن صرفا به عنوان وسیله اشباع غریزه ی جنسی و همچنین وسیله ی تبلیغ کالاهای اقتصادی و بهره کشی در کارهایی قرار می گیرند که انسان از بیان آن شرم دارد.(شیخ الاسلام،سید جعفر.1375)
به عبارت دیگر اگر جاهلیت اولی وجود ظاهری زن را دفن می کرد ، جاهلیت جدید نیز شخصیت انسانی و گوهر عفت و حیای زن را مدفون هوس های خود ساخته می کند.

 

2-3 فضیلت دختران در آینه ی روایات:
2-3-1 وجود دختر برکت می آورد :
پیامبر اکرم (ص) فرمود: « خانه ای که در آن دخترانی وجود داشته باشند، هر روز دوازده برکت و رحمت از آسمان نازل می شود و رفت و آمد ملائکه از آن خانه قطع نمی شود وبرای پدر دختران در هر روز و شب عبادت یک سال را می نویسند.» (سبزواری،محمد.1374)

2-3-2 دختر نشانه ی سعادت خانواده :
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند :
« از نشانه های سعادت و خوشبختی زن آن است که اولین فرزندش دختر باشد.»
(مجلسی،محمد باقر.1364)
2-3-3 ثواب تربیت دختر:
از معصومین روایت شده است که: « دختر داشتن مایه ی محنت است و پسر نعمت. خداوند بهشت را در قبال محنت می دهد نه نعمت.
کسی که دختر داشته باشد و او را از خود نراند امانتش نکند و پسران را بر او ترجیح ندهد، خداوند متعال او را وارد بهشت می کند.(نوری،محدث.1376)
پیامبر اکرم (ص) فرمود: چون شب معراج از سدرۀ المنتهی گذاشتم از جانب پروردگار خطاب آمد:
« ای محمد! به دختر داران بگو از این نو نهالان غمگین و دلتنگ نباشند. من چنان که آفریده ام، روزی می دهم». (نوری،محدث)
2-3-4 ثواب سرپرستی دختران
پیامبر اکرم (ص) فرمود: کسی عهده دار مخارج و سرپرستی سه دختر و یا سه خواهر باشد و صبر کند تا ازدواج کنند یا بمیرند من و او در بهشت مانند دو انگشت سبابه و وسطی با هم خواهیم بود.(مجلسی،محمد باقر.1364)
2-3-5 ثواب شاد کردن دختر
پیامبر اکرم (ص) فرمود: « کسی که از بازار هدیه ای بخرد و آن را برای خانواده ی خود ببرد مانند کسی است که صدقات را برای افراد بی بضاعت میبرد، پس باید هنگام تقسیم هدیه ، دختران را مقدم بدارد. چون هرکس دخترش را شاد کند مانند آن است که برده ای از فرزندان اسماعیل (ع) را خریده و در راه خدا آزاد کرده است. (شیخ حر عاملی، محمد.1374)
2-3-6 پاداش تربیت دختر :
امام صادق (ع) فرمود: کسی که مرگ دخترانش را آرزو کند ، از اجر و پاداش تربیت آنها محروم خواهد شد و در حالی که در نزد خداوند، عاصی و گناهکار است، از این دنیا خواهد رفت.» (مجلسی،محمد باقر.1364)
2-3-7 دختران حسنات اند
امام صادق (ع) فرمود: پسران نعمت خداوند هستند ولی دختران حسنات الهی می باشند.
خداوند از نعمت سؤال می کند و به حسنات پاداش می دهد.(شیخ حر عاملی،محمد.1364)

 

2-3-8 خداوند به دختران مهربان تر است
نبی اکرم فرمود: به درستی که خدای متعال بر زنان و دختران مهربان تر از مردان است.
2-3-9 دختران بهترین فرزندان
پیغمبر اکرم (ص) فرمود: بهترین فرزندان شما دختران هستند.(نوری،محدث.1376)
2-3-10 دختر سپر آتش جهنم
نبی اکرم (ص) فرمود: کسی که سه دختر داشته باشد و در برابر دشواری های آنها صبور باشد ، این صبر خود حجابی در برابر آتش دوزخ برای این افراد است.(شیخ حر عاملی،محمد.1374)
امام صادق (ع) فرمود: « رسول خدا (ص) اشرف مخلوقات عالم پدر چند دختر بود.»
2-3-11 بهترین دختران
پیامبر اکرم (ص) فرمود: بهترین دختران آنانند که دارای گرمی و جاذبه و لطافت معنوی هستند، آماده ی خدمت و مونسند، مایه ی برکت و رحمتند، پاکیزگی را دوست دارند و صبر می کنند و تحمل پلیدی را ندارند.(کلینی،محمد.1366)
2-3-12 تقدم دختران در هدیه دادن
پیامبر اکرم (ص) فرمود: هدایا را در میان فرزندان به عدالت تقسیم کنید. اگر من می خواستم فضیلتی را در نظر بگیرم، دختران را مقدم می داشتم.
پیامبر اکرم (ص) فرمود: « کسی که یک دختر را سرپرستی کند خداوند آنرا برایش حجابی از آتش در روز قیامت قرار می دهد و به خاطر دو دختر بهشتی اش می کند و جهاد و صدقه را از او برمی دارد.
پیامبر اکرم (ص) فرمود: هرکس یک دختر داشته باشد برای او از هزار حج مستحبی و هزار جنگ و جهاد مستحبی و انفاق هزار شتر و یا گاو و هزار میهمانی دادن در راه خدا بهتر است. (مجلسی،محمد باقر.1364)

 


2-4 ضرورت و اهمیت تربیت دختران :
برای تربیت دختران و تحصیل علم و دانش شان ضرورتهایی است که برای نمونه به چند مورد آنها اشاره می شود:
2-4-1 برای زدودن جهل ذاتی :می دانیم کودک به همراه ولادت دارای دو دسته از آگاهی های فطری و غریزی است. در آنچه مربوط به زندگی و مصداقهای حیات می شود او کاملا خالی و جاهل است، و ناگزیر باید آگاه و عالم گردد و این تربیت می خواهد.
2-4-2 برای تداوم حیات : در این جهان وسیع و پهناور چشم بسته نمی توان به پیش رفت، چشم و گوشی باز لازم است و اطلاعی وسیع، همه آنچه را که لازم حیات فردی است نمی توان از طریق والدین و مربیان کسب کرد، باید کلید علم و اطلاع را در اختیار فرزند قرار داد که خود به کسب آگاهیهای لازم پردازد.(قائمی،علی.1371)
2-4-3 برای رعایت بینش اسلام :از نظر اسلامی جنس افراد نمی تواند زمینه ساز محرومیت، رشد، طبقه و ...
باشد و چیزی را برای فردی اثبات یا رد نماید. اگر بنای آن باشد که تربیت را عاملی برای این امر بدانیم که زنان و مردان خود را در سایه ی آن تحت نظم و قاعده ی منظمی در می آورند، این امر برای دختران هم ضروری می شود. زیرا اسلام می خواهد زنان و دختران جامعه هم داری روحیه ی وظیفه شناسی و نظم و اعتماد به نفس باشند.
2-4-4 برای ادای حقوق :روایات بسیاری در اسلام داریم که تربیت را برای فرزندان حق و برای والدین دهیژ به حساب آورده اند و ابعاد تربیت را برای فرزندان ذکر کرده اند که شامل تعیین نام نیکو، آموزش قرآن، خواندن و نوشتن، تأمین امنیت و ... است. در بینش اسلامی مسائل تربیتی و انسانی مربوط به فرزندان فوق لعاده اهمیت دارد و آن کس که خواستار فرزندی صالح است باید تربیت او را امری ضروری بداند. (قائمی، علی.13)
2-4-5 برای حیات اجتماعی: زندگی اجتماعی نیاز دارد به آگاهی و فنونی که اساس آن دارادی جنبه ی اکتسابی است. بخشی مهم از عدم تجانسها، برخوردها و تصادف ها در زندگی بدان خاطر است که از اداره و رسم آن را نیاموخته اند و یا برای حیات اجتماعی آن چنان گه لازم است پرورش نیافته اند. برای اینکه آنها به حقوق و تکالیف اجتماعی خود آگاه شوند، در انجام آن مجاهدت نمایند، در برخوردها و تصادفها مظلوم واقع نشوند، ضروری است تربیت یابند.
2-4-6 برای زندگی خانوادگی : به گفته ی « اسمایلز » زنی که خوب تربیت شده و تعلیمات عالیه را دیده است دارای وسعت فکر و هوش و فراستی خواهد شد که در خانه داری و انجام امور خانواده فوق العاده به او کمک خواهد کرد و قوه ی دو بینی و مآل اندیشی را در وی ایجاد می نماید که بتواند حوادث و وقایع غیر مترقبه را پیش بینی کند.
2-4-7 برای تربیت نسل : دختران امروز مادران فردای ما هستند اگر اینان درست تربیت شوند مردان و زنان آینده ساخته خواهند شد و هم اگر دختران امروز از نظر اخلاق و عفت پرورش یابند، فرزندان آینده ی جامعه نیز از این بابت مصونیت خواهند داشت.
به گفته ی « امام خمینی » « زن مربی جامعه است و از دامن اوست که انسانها پیدا می شوند » و اگر او پرورش نیافته باشد چگونه می توان به رشد و پرورش نسل اطمینان داشت. این که بخواهیم مردانی برجسته، عاقل، شریف، پاک و با ایمان تربیت کنیم ،نیاز داریم به دخترانی که از اصول این تربیت سر درآورند.
2-4-8 برای حیات سیاسی : از آنجا که کیفیت اخلاقی ملل مربوط طرز تربیت خانوادگی افراد است، تربیت دختران را باید از قضایای ملی دانست دادن حق رأی و انتخاب مشکل هیچ جامعه ای را حل نمی کند، اصل بر این است که آنها درست تربیت شوند و آنگاه رأی بدهند. (قائمی، علی.1371)

2-5 مقام دختر در نگاه امام خمینی (ره)
امام خمینی (ره) احیاء گر اسلام ناب حضرت محمد (ص) در عصر حاضر بود. همچنان که پیامبر اکرم (ص) عصر جاهلیت، برای احقاق حقوق انسان، پرچم عدالت بر افراشت و با آوردن دین مبین اسلام دریچه ای روشن به جهانی برتر از آنچه چشمان کوته بین بشر آن روز قادر به دیدنش بود فرا روی او گشاده ام راحل نیز در زمانی که تیرگی ظلم و هوس و مادیات ، قدرت دیدن حقایق را از بشر سلب کرده است، آمد تا پرده و نقاب از چهره ی منور دین الهی بردارد. او مقام و منزلت از دسته رفته ی زن را به او برگرداند و فضیلت ها و ارزش های فراموش شده را احیاء نمود. در شرایطی که جامعه و حاکمان فاسد به تقلید از فرهنگ مبتذل غرب سعی داشتند زن را مانند کالایی مصرفی در خدمت شهوات و تمایلات افسار گسیخته و ابزاری برای کسب درآمد در تجارت و اقتصاد و عامل تهییج و گمراهی جوانان از طریق هنر آلوده درآوردند و نهایتا زن و مرد را به منجلاب سقوط و تباهی بکشانند، امام با انقلاب مقدس اسلامی آمد و روح مسئولیت، ایمان ، تقوا و تعهد را در جان ها و جوامع دمید.(احمد دهقان)

 

2-6 ارزش دختر از دیدگاه اسلام
اسلام بیش از همه ی مکاتب و فلسفه ها درباره ی زن نظر داده و او را حمایت کرده است. این مسئله صرف ادعا نیست نگاهی ولو اجمالی در منابع اسلامی و مباحث مربوط به زنان دعوی مارا ثابت می کند ذکر این نکته ضروری است که اسلام در عنایتی که نسبت به دختران و اصولا طبقه ی نسوان روا داشته است نخواسته که بی حساب گروهی را بالا برده و یا بی حساب گروهی دیگر را پایین بیاورد.این عنایت بخاطر اهمیت وجود آنها و نقشی است که آنان در پرورش و هدایت نسل ایفا می کنند.
این خطا است که برخی گفته اند اسلام دین مردان است. اولا اسلام دین انسانهاست و در آن زن و مرد مطرح نیست. و ثانیا اگر از نظر توجه و عنایت نسبت به طبقه ای بخواهیم آنرا ببینیم باید اذعان کنیم که کفه ی ترازوی عنایت در جنبه زنان سنگین تر است.(خمینی،روح ا....1369)

 

2-7 اسلام و فرزند دختر
می دانیم هنوز در برخی خانواده ها شوق و علاقه به داشتن پسر به مراتب بیشتر از داشتن دختر است و بدین نظر دختران را به دیده تحقیر می نگرند. این امر بر اساس یک مسابقه ی تاریخی و از جهاتی دارای ریشه های اقتصادی و اجتماعی است. بازمانده ای است از افکار جاهلیت راجع به پسر و دختر .
اسلام از همان آغاز با این فکر مبارزه کرد و دختران را نه تنها همانند پسران بلکه بیشتر از آنها مورد مرحمت قرار داد و این مرحمت فزونتر برای فرونشاندن تب پسر خواهی بسیار مؤثر افتاد.

 

2-8 طرز تفکر اسلام درباره ی دختران
اسلام درباره ی دختران و به طبع طبقه ی زنان عقیده ی مترقی و زنده ای دارد و بر خلاف بعضی فکر ها و فلسفه ها درباره ی آنها نقص و مذمتی قائل نیست.(قائمی،علی.1362)
2-8-1 عدم نقص:
اسلام زن را موجودی ناقص نمی داند که مثلا یک دنده از مرد کمتر داشته باشد. موجودی تان الخلقه اش می شناسد. آنچنان نمی اندیشد که روح او ناقص و فنا پذیر است. بلکه او را نیز ماننند مرد دارای روح جاودانه و خالد می شناسد. زن را فاقد قوای دماقی و عقلی نمی داند که که بر اثر آن به عنوان فردی وابسته در سرپرستی مرد قرار گیرد.
بلکه او را صاحب عقل و رأی دانسته و تبعیت او را از مرد بخاطر دادن امکانی به او
می شناسد که در سایه آن به انجام وظایف سنگین تری بپردازد.
2-8-2 عدم ضعف:
اسلام درباره زن قائل به ضعف و ناتوانی نیست که او هم برای اداره ی نسل و خود از قدرتی برخوردار است و در صورت فقدان شوهر به هر صورتی هست می تواند فرزند را اداره کند و او را به مرحله ی رشد و کمال مقدر برساند. او را عقب مانده و کوته فکر نمی داند که اجازه دهد دیگران به جای او تصمیم گیرند.
اگر در امر ازدواج اجازه ی پدر را شرط دانسته بدان خاطر است که پدر به تناسب سن وحیات اجتماعی _سیاسی اش از تجربه و آگاهی بیشتر برخورد دار است و تازه همین اجتزه در چارچوب منافع و مصالح دختر است و پدر از این اختیار و اجازه نمی تواند سوء استفاده کند.
2-8-3 عدم مذمت:
اسلام درباره ی زن مذمتی ندارد. و اگر در بعضی از آثار مذمتی به چشم می خورد درباره ی زنان معتوم الحالی است که پای از مرز خود بیرون گذاشته و شؤون خود و اسلام ، پاکدامنی و انجام وظیفه را رعایت نکرده اند. قرآن به همان گونه که درباره همسر لوط از روی نوشتی سخن گفته از زنان پاکدامنی چون مریم مادر عیس و آسیه همسر فرعون هم سخن به نیکی گفته است.
2-8-4 وجود خیر و احسان:
اسلام وجود دختر را مایه ی خیر و نشانه ی از احسان خدا می شناسد. تعبیرات اسلامی نشان می دهند که دختر چون گلی است در خانه و مایه زیبایی و خیر و احسان است. او آیت خدا و رحمت اوست. مایه رحمت الهی است و در مراحل بعدی رشد و زندگی عامل پناه برای شوهر است و سبب سکون اواست. تبسم و لبخند او رمزی از رمز های الهی و مهر داوند است و حاکی از صدق و صفای اوست که آرامش بخش است.(مکنون،ثریا.1374)

 

2-9 عنایات اسلام درباره ی دختران
2-9-1 نجات او از قهر پدران :
اسلام دختران را از قهر و خشم پدران و نارضایی مادران انجام داد. جلوی زنده بگور شدن آنها را گرفت. به پدر و مادر تفهیم کرد که او را به عنوان پاره ای از پیکر خود و بخشی از وجود خود بپذیرند. انتظار و چشوداشت اقتصادی از فرزند و فقدان مؤونه برای اداره دختر که عضوی مولد نبود سبب آن نشود که او را طرد کنند. اصولا فرزند را به عنوان امانت خدا قبول کنند چه دختر و چه پسر.
(قائمی،علی.1362)
2-9-2 احترام به دختر:
اسلام دستور داد به فرزندان خود احترام کنید و عنایت خود را به دختر بیشتر معطوف دارید رعایت حال و عاطفه اش را بنمائید، با مهرورزی و حمایت از او دلگرمش کنید مبادا او را برنجانید و مبادا او را در فشار و رنج قرار دهید.
پیامبر اکرم (ص) فرمود : (ما اکرم النساء الاکریم و ما اها نهن الا الئیم.) آنکس که صاحب ارزش و احترام و فردی محترم است به زن احترام می کند و تنها فرد پست و لئیم است که به زن اهانت روا می دارد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  81 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی جایگاه تربیتی دختران در دین اسلام

دانلود مقاله بررسی جایگاه زن در ایران باستان

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله بررسی جایگاه زن در ایران باستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

موضوع پایان نامه : بررسی جایگاه زن در ایران باستان
پیشگفتار
زن یکی از آفریده های خداوندی می باشد.زنان نیمی از این جهان هستی را در برگرفته اند و مثل موجودات زنده از پیدایش این جهان هستی بوده و خواهند بود.زمانی که آدم خلق شد در کنار آن هم زن آفریده شد.
زنان در طول تاریخ نقش بسیار فراونی داشته اند و جایگاه والایی را برای خود اختصاص داده اند.مثلاً در ایران باستان حتی واژه زن معنای زیبایی را در بر می گرفت و یکی از القاب زن کدبانو است.یعنی همان روشنایی خدا.نیاکان ما برای زنان خود نامهای زیبایی را می گذاشتند و برای زن ارزشش فراوانی قائل بودند.از جمله پنج اسفند را جشن اسفندگان می گرفتند و این روز را روز زن می نهادند و در این روز برای زنان هدیه می آوردند.در این روز زنان در تخت شاهی می نشستند و کاری انجام نمی دادند.در ایران باستان زنان نقشهای فراوانی داشتند و آنها علاوه بر خانه داری در کارهای بیرون از منزل نیز فعالیت داشتند.مثلاً در کارگاههای خیاطی و سوزن دوزی حتی به عنوان مدیر فعالیت داشتند.
حق کار و فعالیت اجتماعی داشتند.زنان نه تنها حق فعالیت در بیرون از خانه بلکه حتی در انتخاب همسر هم آزاد بودند و خود برای خود همسر بر می گزیدند.در اوستا برای زن اهمیت و ارزش زیادی قائل بودند.مردمان باستان حتی در نمازهای خود زن پاک دامن را مورد ستایش قرار می دادند.در جای جای اوستا اگر از مردان به نیکی یاد می شد و صفات نیکی برای مردان می نهادند در کنار آن هم همان صفات را برای زنان می بردند.
در آن زمان های کهن برای زنان حق و حقوقی قائل بودند مثلاً در ایلام باستان زن حق ارث داشت یا در دوران هخامنشی زنان کار می کردند همانند مردان حقوق می گرفتند.و حتی زنانی که کار می کردند و باردار بودند به آنها مرخصی داده می شد و حقوق دوران مرخصی تعلق می گرفت.
در دوران باستان در دورانی که دین اسلام ظهور نکرده بود زنان ایران برای خود پوشش داشته اند که این امر در دوران ایلامیها نیز صدق می کرده است.نیاکان ما برای همه چیز این گیتی و جهان ارزش قائل می شدند.
از آب و زمین و خاک و حیوان و گیاه گرفته تا تن انسان.آنها برای تن انسان ارزش قائل می شدند و از جمله نشان دادن ارزش پوشیدن کفش و پوشاندن بدن انسان می باشد چه برای مرد و چه برای زن.
شواهد از زنان ایران باستان را می توان در سنگ نگاره های تخت جمشید و تاق سقبان مشاهده کرد که چه اندازه نیاکان ما برای زنان خود ارزش قائل می شدند و حجاب را یک نوع شرم و حیا می دانستند.

 

بیان مسئله- فرضیه موضوع
موضوع مورد تحقیق بررسی و نقش جایگاه زن در ایران باستان می باشد که زنان چه نقشها و جایگاهی داشتند و برای آن ها قائل می شدند و نظریاتی که در مورد زنان می باشند و هم چنین نقش وسائل ارتباط جمعی در نشان دادن نقش زنان در جامعه و خانواده.
اهمیت مسئله
زنان نیمی از جامعه انسانی را تشکیل می دهند که در طول تاریخ تحت ظلم و ستم فراوان قرار گرفته اند.زن در عرصه های پهناور جهان پیوسته زن بوده است و در همه جای این جهان از آغاز پیدایش بر زمین فارغ از زمان و مکان و نژاد و رنگ و آیین ، بار مسئولیتی ویژه را بر دوش داشته است : زادن- پروردن و به بلوغ رساندن که این بخشی از حیات زن است.نقشی که زن در کنار یا جدای از وظیفه بار تولید نسل بشری در ساختار اجتماعی ، ساختار تاریخی ، زیر بنای فرهنگ و تمدن در دوران اجتماعی پیدایش باورها و اعتقادها و سرانجام در اعتلای بشر داشته اند.
خانواده که اولین و مهمترین نهاد اجتماعی می باشد.زن در آن به عنوان یکی از ارکان این نهاد اجتماعی نقش بسزایی را ایفا می کند و یکی از نقشهای کلیدی بر عهده ی زن می باشد.همان طور که گفته شد نیمی از جامعه جهانی را زنان تشکیل می دهند و بدون وجود زن زندگی مردان در کل جهان دچار اختلال می شود.
وقتی به نقش و جایگاه زنان در جامعه نگاه می کنیم ، زنان در ساختار جامعه یکی از اجزای این جامعه هستند که اگر با اجزای دیگر آن هماهنگ نباشند در کل اجتماع اختلال ایجاد می شود زنان کارکردهای سپاری در جامعه دارند.زن به عنوان مادر ، معلم ، پرستار ، یک استاد ، یک همسر مهربان و دلسوز و فداکار و... هنرمندی واقعی در تمامی عرصه های هنری زندگی است.حتی زنان بر اساس شرایط زندگی شان می توانند کارهای سنگین مردانه را انجام دهند.مثل مکانیکی ، رانندگی با ماشین های سنگین و...
پس اگر زنان بخواهند به آنها میدان دهند می توانند کارهای فراتر از مردان انجام دهند.زنان در تمامی عرصه های فرهنگی ، اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی نقشهای بسزایی را ایفا می کنند چه در گذشته و چه در حال زنان همواره همراه مردان بودند و باعث موفقیت آنها شده اند و به قول معروف هر مردی به مقامی یا پیشرفتی می رسد پشت سر او یک زن بزرگ می باشد.

 

ضرورت و اهمیت تحقیق
همانطور که قبلاً گفته شد زنان نیمی از جامعه را تشکیل میدهند.در ساختارهای اجتماعی نقش بسزایی دارند.کارکردهای فراوان در جامعه دارند.ارزش بسیای از لحاظ مادی و معنوی دارا هستند اما متاسفانه نقش آنها در جامعه نادیده گرفته شده و یک سری مسائل بر آنها تحمیل شده است.زنان باید از نقش و جایگاه خود آگاهی داشته باشند.آنها باید همراه با رشد جامعه رشد کنند و مخصوصاً این که زنان امروزی کشور ما بدانند که بودند و در گذشته های دور نیز نیاکان ما به زنها چه احترامات خاصی قائل بودند حتی دورانهای دوری که در هیچ کجای دنیا نه تمدنی وجود داشت و نه این که به زنها احترامی قائل بودند.

 

 

 

اهداف تحقیق
شناخت و بررسی جایگاه و نقش زن در ایران باستان ، ایرانیان باستان چه دیدگاه و نگرشی به زن داشته اند و چه ارزشهایی برای زن ها قائل بودند ؟ شناخت و بررسی نقشهایی که زنان در جامعه ی باستان ایفا می کردند چه اجتماعی و چه فرهنگی و چه....
بررسی نقش زن در ایران باستان بعد از پیدایش کشاورزی؟
بررسی وسایل ارتباطی در آگاهی دادن جامعه در رابطه با نقش و جایگاه زنان.
سوالات
در ایران باستان چه دیدگاهی در مورد زنان داشته اند ؟
آیا برای زن ارزشی قائل می شدند؟
در ایران باستان زنان چه نقش یا نقشهایی را ایفا می کردند؟
ایرانیان کهن به مسئله پوشش زنان چگونه می نگریستند؟
مبانی نظری
زن
در فرهنگ ایرانی زن همان نام را دارد که در دوران کهن مادر سالاری داشته که دارندگی خانه به او باز می گردد.
از آنجا که مرد از ریشه «مرت» است که مردن و درگذشتن را می رساند ، کسی که در می گذرد و در گونه ی مردم زن و مرد ، هر دو را می رساند.پاژ نام زن به نشانه ی دارنده خانه اگر چه هنوز در ایران برای زنان به کار می رود اما در ازنای چند هزار سال زن در فرهنگ ایرانی نام های دیگر نیز به خود گرفته است که شایسته ی نگرش است.
زن در اوستا افزون بر «جنیکا» (از همان ریشه ی جن و ژن و کن) با پاژ نام «نائیریکا» نیز خوانده شده است.«نئیری» در اوستا ، دلیر و جنگاور و پهوان است و به مردان پهلوان گفته می شده و همین واژه به گونه ی مادینه برای زنان دلیر و نام آور نیز بکار رفته است.
«نائیریکا» این واژه در زبان پهلوی به گونه ی «نائیریک» بکار رفته ، در یادگار بزرگمهر نوشته وزیر دانشمند زمان انوشیروان ، از نائیریک یا همسر نیک به بزرگی یاد شده است و با همین آوا هنوز در زبان ارمنی برای همسر و زن کاربرد دارد.پاژنام دیگری که زن ایرانی از دوران اوستایی تا کنون بر خود دارد «بانو» است که در اوستا فروغ و روشنایی است و در همین فرهنگ بانوی خانه یا زن این واژه در پهلوی بگونه ی «بانوک» و در فارسی «بانو» به همان گونه کاربرد دارد ، تا آنجا که در فارسی پاژنام همگانی زنان «کدبانو» است که در آن «کد» خانه است و بانو همان روشنایی است.افزون بر این ها مردان زنان خود را همدوش (= همکار و در همه ی کارهای زندگی) یا همسر (= کسی که با مرد در همه کار و همه جا برابر است و سرا و با سر مرد یکسان است) می خوانند (فریدون جنیدی 1384 ص44).
در اندرز گواه گیران با پیوند زناشویی در ایران باستان نخست از دختری پرسند که آیا می پذیرد که مرد نامزد خود را به همسری و همتنی و همروانی او در آورد؟ و پس از دختر همین پرسش از مرد می شود.
چون به نام زن پرداختیم می بایست که به واژه ی دختر نیز بپردازیم.دختر در زبان سانسکریت «دهی تَرَ» خوانده می شود که «دوشیزه ی شیر» بوده است.این پاژ نام از هنگام دامپروری و نگه داری آریاییها است که کار دوشیدن شیر و برآوردن فرآورده های آن بر دوش دختران و زنان بوده.این واژه در اوستا «دونخدَر» در زبان پهلوی «دوخت» و «دوختر» و در فارسی «دخت» و «دختر» است.چنان که در انگلیسی «doughter» خوانده می شود.(فریدون جنیدی 1384 ص 44).
اما ایرانیان با آنکه پاژنام دختر یا یادگار دوران کهن را در زبان خویش نگاه داشتند در درازنای زمان دو پاژنام دیگر بدو داده اند.نخست کنیزک یا زن کوچولو که کهن تر از پاژ نام دختر است.دو دیگر یا دوشیزه به معنای دوست داشتنی کوچولو نیز از همین واژه است.
«دوشَست» پهلوی برابر با معشوق به زبان تازی و «دوشام» پهلوی یا عشق و نیز «دوست» پهلوی و فارسی و بر این بینیاد «دوست» پاژنام دختر است و در زبانهای باستانی برای مردان ، کاربرد نداشته است.افزون بر این در فرهنگ ایرانی انبوه نامهای زیبای گلها و بوی گلها و زیبایی گل ، درخت ، جان و جهان را که بر دختران می نهند با هیچ فرهنگ و زبان کشور دیگر نمی توان برابر کرد و این به نشانه ی آزرمی است.(همان ص 45).

 

فرهنگ
فرهنگ (فَ هَ) مرکب از فر که پیشاوند است و هنگ از ریشه ی ثنگ اوستایی- به معنی کشیدن و فرهیختن می باشد که فرهنگ بر دو مطابق است.با ریشه ی ادوکا و ادوار در لایتنی که به معنی تعلیم و تربیت است.
فرهنگ Far – hang (= فرهنج ، Farhang) 1- ادب (نفس) تربیت.2- دانش و علم و معرفت.3- مجموعه آداب و رسوم : «و فرهنگ شاهان و مهتران و فرزانگان و کارساز پادشاهی .....» (معین ، 1360 ص 2538).
به بیان «سمنر» جامعه شناس آمریکایی ، فرهنگ مجموعه آداب و رسوم و سنت ها و نهادهای اجتماعی است.(منوچهر محسنی 1379 ص 85).
نقش
نقش اجتماعی در حقیقت مجموعه «انتظاراتی» است که به یک پایگاه اجتماعی خاص ضمیمه است ، نقش رفتاری است که دیگران از فرد انتظار دارند چرا که ما ایفای وظایف خاص را به عهده داریم و یا آنکه پایگاه مشخصی را اشغال کرده ایم.بنابراین نقش مفهومی هنجاری و مبتنی بر آن چیزهایی است که از فرد انتظار می رود.(همان ص 221).

 

تعریف عملیاتی
فرهنگ مادی
غیر مادی
نقش اقتصادی
اجتماعی
سیاسی
فرهنگی

 

پیشینه تحقیق
یکی از منابع پر باری که بصورت علمی و تخصصی به مسئله ی زنان پرداخته کتاب زنان (فصلنامه شورای فرهنگی ، اجتماعی زنان) می باشد.این فصلنامه پژوهش خود را از سال 1378 آغاز نموده و صاحب امتیاز آن شورای فرهنگی اجتماعی زنان است) کتاب زنان مجموعه مقالاتی است که با همکاری مشاوران و محققان علمی زن را در ابعاد اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی و حقوقی مورد بررسی قرار داده است.
دومین منبع پر باری که به صورت علمی و تاریخی به مسئله ی زنان پرداخته کتاب «شناخت و هویت زن ایرانی در گستره ی پیش تاریخ و تاریخ» می باشد که در این کتاب به هویت زن ایرانی پرداخته است.در این مجموعه که توسط انتشارات روشنگران به چاپ رسیده زن را از دوره های اولیه زندگی بشر و شکل گیری و تکامل جسمی و ورحی اش در دوره های بابلی ، آشوری ، ایلامی و ایرانی پرداخته و حقوق زن و نقش آن را بیان کرده است.
میزگرد حقوق انسانی زن به میزبانی انجمن مطالعات ایرانی زنان با سخترانی آیت الله موسوی بجنوردی مدیر گروه فقه و حقوق پژوهشکده امام خمینی ، دکتر رزا قراچورلو عضو کمیسیون حقوق بشر کانون وکلا ، شهلا معظمی استاد دانشکده حقوق دانشگاه تهران و زهرا داور حقوقدان و رئیس کار گروه انجمن تشکیل شد.
موسوی بجنوردی در میزگرد حقوقی انسانی زن گفت :
هیچ وقت نمی توان جنسیت را ملاک فضیلت دانست.کسانی که زن یا مرد را برتر می دانند در اشتباهند زیرا ملاک فضیلت در انسان اعم از زن و مرد چیزی است که موجب تکامل می شود مانند : علم ، تقوا و مبارزه با نفس.
وی درباره جایگاه زن تاکید کرد : زن و مرد بودن هیچ ارتباطی به نفس ناطقه عقلانیت ندارد و مربوط به خواص بدن و بعد حیوانی انسانی است.زن و مرد هر دو انسان هستند و در بعد انسانیت هیچ تفاوتی بین زن و مرد نیست.
در ادامه شهلا معظمی با بررسی تاریخ باستان ایران اظهار داشت : انسان های باستان جز پیشرفته ترین مردم بودند و اثری از تبعیض نژادی ، جنسی و قومی در بین آنها نبوده.این حقوقدان بیان کرد ، با ازدیاد جمعیت و پیشرفت کشاورزی و گله داری انسان از زندگی در طبیعت آزاد دست کشیده و حوالی مزارع ساکن شد.کشاورزان اعم از زنان و مردان با یکدیگر همکاری می کردند تا برای گذران زندگی نیروی کافی به دست آورند.
خانواده هسته مرکزی تشکیلات اجتماعی بود و بعد از آن عشیره و قبیله مطرح شد.با تشکیل اولین حکومت جامعه طبقاتی شکل گرفت و از قدرت و نیرو و اقتصاد کشاورزان کاسته شد.
اکنون به جایگاه زن در 4 گفتار می پردازیم :
1- نگرش به زن در شاهنامه
2- نگرش به زن بر اساس اوستا ، متون کهن و برخی کتیبه ها در دورانهای مختلف
3- نگرش به مسائل حقوق زن بر اساس اسناد حقوقی ایلام باستان در ایران
4- نگرش به زن بر اساس آثار باستانی
بی گمان دوشادوش هر مردی و در پس زندگی هر پل و سربلندی ، زنی پر توان ایستاده و هموار کننده راه های زندگی اوست.در این سخن برای بررسی جایگاه زن در شاهنامه بهتر از پیش از هر کسی از همسر فردوسی یاد کنیم.از یار مهربان و یگانه ی او که در گردآوری کتاب تاریخ و فرهنگ ایران زمین ، نخست یار فردوسی بوده و همراه او برای انجام این مهم شتافته است.

 

جایگاه زن در چهار گفتار
گفتار نخست : نگرش به زن در شاهنامه
همسر فردوسی : نمونه ی کامل یک زن خردمند و با دانش بسیار است که همه ی ابعاد شخصیت او برجسته و نیکوست.او زنی آگاه ، آگاه به نیازهای همسر خود ، آگاه به نیاز ایران زمین در شناختن تاریخ کشورش برای دوباره شکفتن ، آگاه به تاریخ فرهنگ ایران ، آگاه به هنر موسیقی و نواختن چنگ ، آگاه به خط و زبانهای باستانی و آگاه از همه ی آنچه که خردی جاودانه به او بخشیده بود.او شب هنگام که اندیشه ی سرودن تاریخ ایران و سختی آن جسم و جان فردوسی بزرگ را بیدار نگه می داشت به دلداری و یاری او شتافت و جسم و جان و روانش را برای سرودن شاهنامه نثار ایرانیان کرد.او خردمندانه داستانها و تاریخ ایران را از دخترها و نوشته های کهن که به زبان فارسی میانه (پهلوی) بود به فارسی بر می گرداند و فردوسی به شعر می سرود.
در این سخن کوتاه نمی توان از همه ی شایسته زنان بزرگ ایران زمین یاد کرد.چندین تن از زنان را که نماینده ی دیگر زنان و سرآمد در طبقه و قشر خود هستند یاد می کنیم.
زنان در شاهنامه با صفاتی چون نوبهار ، ماه رو ، پوشیده رو ، پاکیزه ، خردمند ، افسر بانوان جهان ، مهربان ، خوب چهره ، نیکی شناس ، هنرمند ، شیر زن ، بهشت آراسته ، پارسا و .... آورده شده اند.

 

فرانک
فرانک همسر آبتین مادر فریدون (نیامی بزرگ آریاییهای جهان) و مادر همه ایرانیان است.دوره های فرانک در شاهنامه دوره ی مادر سالاری و زن سالاری است.دوره ای که در ایران زنان اداره ی همه امور را عهده دار بودند.
دوره ی فرانک دوره ای است که اندیشه و تدبیر زنان ایرانی ، جوانان را از کشته شدن به دست بیگانگان (ضحاک) رها ساخت و سرانجام به یاری این مادران ، رهبرای ایران به فرزندان ایران رسید.دوره ی فرانک دوره ی رفاه و آرامش و خوشی برای ایرانیان بود.در تاریخ ایران این یکی از دورانهایی است که نام یک زن شناخته شده است.(ژول حل ، چاپ سکو).

 

رودابه
دختر سهراب کابلی همسر زال و مادر رستم بود ، رودابه نخستین زنی است که زایمان او نه به شکل طبیعی بلکه به صورت رستمزاد یا رستمینه بوده است که امروز ناآگاهان از تاریخ این نوع زایمان را سزارین می گویند.در حالی که سزار دوم قرنها پس از رستم دیده به جهان گشود.هنر رودابه در گزینش همسر و پرورش فرزند است.همسری چون زال و فرزندی چون رستم.

 

تهمینه دختر شاه سمنگان ، همسر رستم ، مادر سهراب
تهمینه نیز از زنان شایسته ای که زندگی او در خور نگرش است تهمینه نیز به رسم دختران ایران خود از رستم خواهان پیوند شد و رستم نیز که تهمینه را در همه چیز سرآمد و شایسته دیدار او را به همسری خود پذیرفت و نتیجه و ثمره ی آن جوان ناکام ایران سهراب دلاور بود.
تهمینه دختری با خرد و جسور و زنی کاردان بود.او به تنهایی در شهر بیگانه فرزندش سهراب را بزرگ کرد و پرورش داد.او که تنها در هنگام پیوند و اروسی (2) با همسر خود دیدار داشت همیشه دور از رستم زیست و برای سهراب پدر نیز بود.وفاداری و بزرگمنشی او ستودنی است.تهمینه با آینده نگری تمام هنگام سفر به ایران ، برادرش را همراه سهراب که تا رستم را به او بشناساند اما دریغ که سپر زمانی پدرش را شناخت که زخم از پدر خورده بود و مادر را در اندوهی جاودان نگاه داشت.تهمینه نمونه ی زنی بردبار و شکیباست که در همه ی عمر خود در هجران و دوری زیست و هیچ گاه عنان صبر از کف نداد.

 

گردآفرید
دوشیزه ی جنگاور و دلیری از خاک ایران است و همانگونه که نامش گویاست گرد و پهلوان و جنگاور بود.دختری جوان و زیبا ، چاره گر و چیره دست که تیر و کمان در دستانش به زیبایی می رقصید گردآفرید دوشیزه ی دلاور ایرانی دژ سپید را از دست دشمن نجات و مردمان دژ را از بیراه فراری داد.او که از شکست مردمان ایرانی در جنگ با سهراب خونش به جوش و غیرتش به خروش آمده بود زره بر تن ، کلاه بر سر ، سوار بر اسب و کمان را به زه کرد و به نبرد با سهراب شتافت و آنگاه توان مبارزه با سهراب را در خود ندید ، چاره ای زنانه اندیشید ، کلاه خود را از سر برداشت.سیاه گیسوانش را آشکار ساخت تا سهراب گرفتار ؟ کلاله ی او شود و همین نیز شد و سهراب از نبرد با او کناره گرفت و آیین جنگ را نیکو به جا آورد و ضعیفتر از خود را هلاک نساخت.
گفتار دوم : نگرش به زن بر اساس اوستا و متون کهن پارسی و شماری کتیبه
در اوستا آمده است : «... هر مرد و زن نیک و بد را شخصاً بر گزینند».(گات ها ، هات 30 ، بند 3) و یا «فروهرهای مردان پاکدین ممالک ایران را می ستاییم ، فروهرهای زنان پاکدین ممالک ایران را می ستاییم...» (فروردین شیت ، کرده ی 31 ، بند 143).
در این بند صنعتی را که مرد قائل شده و آن را ستایش می کند ، همان را برای زن نهاده و آن را مورد ستایش قرار می دهد.اما بالاترین بزرگداشت برای زن همانا در بند 107 از کرده ی 23 فروردین شیت آمده است که «اشی» یا پاکی و راستی خدایی را به دختری همانند می کند (کسی که در خان و جانشین ، اشی نیک زیبای درخشان به در آید.در کالبد دختر زیبای بسیار نیرومند ، خوش اندام ، کمر بند بسته ، راست بالا ، مجلل ، آزاده نژاد ، کسی که مغلوب نشدی در رزم با بازوان خویش بهتر گشایش جوید و...» و ستایش زنان در نماز شب (3) ایرانی «کدبانوی خانه که اشو (پاک راست) و سردار اشویی شد می ستاییم ، زن پارسایی را می ستاییم بسیار نیک اندیش ، نیک گفتار ، نیک کردار.... شد».

 

حق گزینش همسر برای دختران
درگات ها ، هات 53 بند 3 سخنی از سوی زرتشت به جوانترین دختر او آمده است که همواره در آیین های گواه گیران برای دختران خوانده می شود.
با این مفهوم ، دختری می باید همسر آینده را با بررسی خرد خود برگزیند و نیز در کتاب ماتیکان هزار داتسیتان که یک متن دارستانس (حقوقی) با زمانده از دوران ساسانی است ، آمده : «حتی زنی از گروه اشراف نیا به خواست و انتخاب خود می تواند همسر مردی اسیر از کشور دیگری شود.در شاهنامه نیز خوانده ایم که هرگاه سخن از پیوند است.دختران خود همسران خود را بر می گزینند و خود گام می نهند و این شایسته ی دختر ایرانی است که خود با خودش همسر گزیند.

 

وضع اجتماعی و حقوق زنان در دورانهای مختلف
به عقیده دکتر گرشمین ، در آغاز هزاره ی اول پیش از میلاد ، دو واقعه ی مهم و غیر مرتبط روی داد که در حیات اجتماعی ملل آسیای غربی تاثیر فراوانی داشت.اول مهاجرت اقوام هند و اروپایی به هند و اروپا است و دیگر کشف و استعمال آهن کوهستان های شمالی و شرقی آسیای میانه که شمال و شرق و مغرب را در بر می گیرد.آریایی های ایران به طوایف و قبایل متعددی تقسیم می شدند که مهم ترین آنها مادها در غرب و پارتی ها در جنوب بودند.
پارتها در خاور ایران نیز از نژاد آریایی ها بودند.قوم ماد روابط نزدیکی با تمدن پیشرفته بین النهرین داشت و فرهنگ و تمدن آنها تا جنوب روسیه و ترکمنستان می رسید.

 

نقش زن در دوران مادها
پس از استقرار سلسله ی ماد در مغرب ایران اندک اندک رژیم مادر شاهی جای خود را به رژیم پدر شاهی داد.بنابراین فعالیت کشاورزی با زنان بود و مردان برای زنان اهمیت ویژه ای قائل بودند.در دوران مادها زن به ریاست قبیله و نیز قضاوت می رسید ، هنوز بقایایی از سیستم مادر شاهی وجود داشت.طبق تحقیقات انجام شده زن مادی با اختلاف اندکی شبیه پوشاک مردان بوده است و حجاب نداشتند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  55  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی جایگاه زن در ایران باستان

تحقیق جایگاه دموکراسی در ایران

اختصاصی از فی بوو تحقیق جایگاه دموکراسی در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق جایگاه دموکراسی در ایران


تحقیق جایگاه دموکراسی در ایران

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:214

فهرست:

دموکراسی چیست؟

جایگاه دموکراسی در ایران

دموکراسی چیست؟.......................... 3

الگوهای دموکراسی........................ 6

ابعاد نو و کهنه ی دموکراسی.............. 11

انواع دموکراسی از دیدگاه سی. بی. مک فرسون   22

دموکراسی غیرلیبرالی: نوع کمونیستی....... 22

دموکراسی غیرلیبرالی: نوع توسعه نیافته... 28

موج جدید نظریه های گذار به دموکراسی..... 35

زمینه های سیاسی و اجتماعی فروپاشی رژیم های غیردموکراتیک و گذرا آن ها به دموکراسی .............. 42

تعارض دموکراسی و توسعه با توجه به ایران. 98

جنبش دموکراسی مردمی و تکالیف مبرم آن در ایران   103

موانع گذار به دموکراسی در ایران......... 110

نتیجه گیری.............................. 125

منابع و مآخذ............................ 127

امروزه در آغاز سده ی بیست و یکم میلادی چنین به نظر می رسد که دموکراسی به عنوان نظام سیاسی بلامنازع در حال گسترش در سراسر جهان باشد. امروزه مبحث نظری گذار به دموکراسی و زمینه های اجتماعی آن مهمترین مبحث در جامعه شناسی سیاسی به شمار می رود و حتی می توان گفت که با توجه به اهمیت این مبحث، جامعه شناسی سیاسی چیزی جز جامعه شناسی زمینه های گذار به دموکراسی نیست. با افزایش شمار دموکراسی ها در ربع قرن اخیر دامنه‌ی نظریه پردازی درباره گذار به دموکراسی نیز به شیوه بی سابقه ای گسترش یافته است. برخی از نویسندگان از امواج پی در پی گذار به دموکراسی هر صحنه ی جهانی سخن گفته اند. هر موج دموکراسی مجموعه تحولاتی از که درطی مدت زمان نسبتاً معینی در دورن نظام های سیاسی گونانگونی در جهت پیشرفت فرایند های دموکراتیک رخ می دهد.

ساموئل هانتینتگون نویسنده آمریکایی از سه موج دموکراسی سخن به میان آورده است:

موج اول: از1828 تا1926، موج دوم: 1926 تا1975 و موج سوم از1975 به بعد موجب گذار از رژیم های غیردموکراتیک به نظام های دموکراتیک در مناطق گوناگون جهان شد، در موج سوم کشورهای بسیار زیادی به دموکراسی روآوردند.

طبعاً در خصوص دلایل و علل دموکراتیزاسیون و گذار به دموکراسی نگرش های گوناگونی پیدا شده است. نگرش نهفته در پس نظریه امواج دموکراسی نگرش سرایت دموکراسی ازمنطقه ای به منطقه ی دیگر در سطح جهان یا دست کم در درون مناطق فرهنگی- جغرافیایی خاصی است.

برخی دیگر از صاحب نظران بر نقش جهانی شدن اقتصاد و فرهنگ و ارتباطات و تأثیر آن برگسترش جامعه ی مدنی در سطح جهانی، تقویت گفتمان حقوق بشر و حمایت از جنبش های دموکراتیک در مناطق گوناگون جهان سخن به میان می آورند.

اما چیزی که ما در این تحقیق بدان توجه کردیم بیشتر زمینه های سیاسی و طبقاتی نیروهای اجتماعی و تأثیر آن در پیدایش زمینه های مساعد درونی برای گذار به دموکراسی است. لذا با بررسی روند تاریخی دموکراسی در ایران و نقش و تأثیر نیروها و طبقات مختلف اجتماعی بر این روند سعی کردیم تصویری روشن از جایگاه دموکراسی در وضعیت کنونی ایران ترسیم کنیم.

و البته لازم می دانیم از راهنمایی های استاد بزرگوار جناب آقای دکتر عابدی در تهیه و تنظیم این نوشتار تشکر و قدردانی کنیم.



دانلود با لینک مستقیم


تحقیق جایگاه دموکراسی در ایران

تحقیق جایگاه تعقل در زندگی

اختصاصی از فی بوو تحقیق جایگاه تعقل در زندگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق جایگاه تعقل در زندگی


تحقیق جایگاه تعقل در زندگی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:8

فهرست:

جایگاه تعقل در زندگی

تفکر از دیدگاه قرآن

 

مراحل تفکر در حل مشکلات

احساس وجود مشکل

جمع آوری مدارک، پیرامون موضوع

در آموزه های دینی ما بیش از هر چیزی به مسئله تفکر و تعقل سفارش شده است : امام رضا (ع) می فرماید : عبادت روزه داشتن و نماز خواندن نیست ، همانا عبادت اندیشه کردن در امر خداست و در روایات دیگر یک ساعت فکر کردن با هفتاد سال عبادت برابر دانسته شده است .

با تمام این توصیه ها خیلی از مردم در مورد آنچه انجام می دهند فکر نمی کنند و به جایگاه تفکر و اندیشه در زندگی عادی و معنوی خود پی نبرده اند .

شاید یکی از دلایل عمده نبود فکر و اندیشه در امور زندگی ، سطحی نگری و خواسته های نفسانی می باشد .

از آنجا که انسان موجودی عجول است و زودتر می خواهد به مطلوب برسد همین شتابزدگی موجب می شود تا اینکه خوبی و بدی ، زشتی و زیبایی ، حق و باطل ، صلاح و فساد را از یکدیگر تشخیص ندهد .

به همین جهت خیلی از گرفتاریها و ناهنجاری های فردی ، خانوادگی و اجتماعی را باید نشات گرفته از کار بدون تفکر و اندیشه دانست بی توجهی به نیروی تعقل و تفکر و استفاده از آن در امور زندگی مادی و معنوی به از بین رفتن و تضعیف آن منجر می شود و انسان را در حد تخیل و توهم نگاه می دارد .

بی تردید به کارگیری اندیشه و استفاده از فکر موجب می شود تا عقل کارآمدی خود را بازیابد و در عرصه های گوناگون ، میدان برای او باز شود . چنانکه بیکاری موجب می شود تا قوه عقل و فکر تحلیل رود و از روند رو به رشد بازایستد به همین خاطر امام صادق ( ع ) به یکی از یارانش که به علت بی نیازی ، کسب و تجارت خود را رها کرده بود و اوقات خودش را به بیکاری می گذراند فرمود : « تجارت و کار را از سر بگیر که بیکاری از عقل انسان می کاهد » از طرف دیگر اسلام اشتغال و گرفتاری های زیاد کاری را هم مذموم شمرده است به دلیل اینکه کار زیاد انسان را از فکر کردن درباره آنچه که انجام می دهد باز می دارد و او را به وادی تخیلات ، تشویش و آشفتگی ذهنی می افکند .

در اسلام آرزو نه تنها مورد نکوهش نیست بلکه لازمه زندگی یک انسان پویاست و آنچه که مورد نکوهش در اسلام است آروزهای  بی پایان و دو از دسترس و امیدهای واهی است ، حضرت علی (ع) در این رابطه می فرماید : بدانید آرزوی دراز فکر را از فعالیت باز می دارد و یاد خدا را به فراموشی می سپارد .

بی توجهی به واقعیات و دل بستن به آرزوهای دور ، قوه تفکر را تضعیف و از رشد آن می کاهد و در نتیجه اوهام و تخیلات جای آن را می گیرد .

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق جایگاه تعقل در زندگی