فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نقش سرمایه انسانی در توسعه اقتصادی

اختصاصی از فی بوو نقش سرمایه انسانی در توسعه اقتصادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نقش سرمایه انسانی در توسعه اقتصادی


نقش سرمایه انسانی در توسعه اقتصادی

لینک پرداخت و دانلودپایین مطالب:

 

فرمت فایل:word(قابل ویرایش)

 

تعداد صفحه:

 نقش سرمایه انسانی در توسعه اقتصادی

 

اگر در نظر داشته باشیم که به احتمال زیاد منافع اجتماعی آموزش و بهداشت از منافع فردی شان بیشتر است. اگر این پیشگزاره را بپذیریم در آن صورت، واگذاری این خدمات به بخش خصوصی نمی تواند رفاه اقتصادی را به حداکثر برساند. چون نظام تدارک این خدمات بوسیله بازار، عمدتا بر منافع خصوصی استوار است و درآن صورت، این احتمال جدی وجود دارد که این خدمات به میزانی که برای حداکثر کردن رفاه جامعه لازم است تولید نشود.
نقش سرمایه انسانی در توسعه اقتصادی
هرآن چه که باعث می شود بازدهی کار بشر با افزایش مهارت هایش بیشتر شود، سرمایه انسانی نامیده می شود. بدیهی ترین نمونه اش هم آموزش وپرورش است.
ولی ویژگی مهم سرمایه گذاری در سرمایه انسانی این است که بخش عمده منافع ناشی از آن به صورت درآمد بیشتر نصیب افرادی می شود که از این سرمایه گذاری ها بهره مند می شوند. همین ویژگی باعث شده است که شماری خواهان واگذاری آموزش و بهداشت به بخش خصوصی باشند.

واما چنین نتیجه گیری ای- به گمان من- نشانه ساده انگاری است.
- آموزش و بهداشت، در عین حال از اهداف پایه ای توسعه اقتصادی جوامع هستند.
- علاوه بر منافع خصوصی، در هر دو مورد منافع عمومی هم وجود دارد که باید مورد توجه قرار بگیرد.
- مشکل تهیه و تدارک این خدمات از آن جا اندکی پیچیده می شود اگر در نظر داشته باشیم که به احتمال زیاد منافع اجتماعی آموزش و بهداشت از منافع فردی شان بیشتر است. اگر این پیشگزاره را بپذیریم در آن صورت، واگذاری این خدمات به بخش خصوصی نمی تواند رفاه اقتصادی را به حداکثر برساند. چون نظام تدارک این خدمات بوسیله بازار، عمدتا بر منافع خصوصی استوار است و درآن صورت، این احتمال جدی وجود دارد که این خدمات به میزانی که برای حداکثر کردن رفاه جامعه لازم است تولید نشود.

هرچه که اختلاف نظر درباره چگونگی سامان دهی این خدمات در اقتصاد باشد، ولی دراهمیت و ضرورت این خدمات برای توسعه اقتصادی اختلاف نظری وجود ندارد. با این همه این که آموزش و بهداشت چگونه تولید شده و با چه مکانیسمی توزیع می شود مسایلی است بحث برانگیز.

و اما از نقش سرمایه انسانی در توسعه انسانی چه می توان گفت؟

آموزش مطلوب و کافی باعث می شود تا ظرفیت اقتصاد برای جذب فن آوری تازه و مدرن افزایش یابد.
بهبود بهداشت عمومی موجب افزایش بازدهی نیروی کار خواهد شد. و از ترکیب این دو نیز، توان تولید کنندگی اقتصاد افزایش می یابد.
درعرصه بهداشت عمومی، مسایل مورد توجه به قرار زیرند.
-میزان مرگ و میر اطفال
-بیماری ها
-انتظار زندگی
همه این عوامل از توزیع درآمدو ثروت، توزیع خدمات بهداشتی و امکانات آموزشی تاثیر می گیرند.
اگرتوجه را به بررسی سرمایه انسانی محدود کنیم، در آن صورت رابطه بین آموزش و بهداشت عمومی هم روشن می شود. کودکان سالم احتمالا دست آورد بهتری در مسایل آموزشی دارند وبه همین نحو، اگر متوسط آموزش جامعه درسطح بالائی باشد، به مسایل بهداشتی هم بی توجهی صورت نمی گیرد و در نتیجه، سرمایه گذاری در بهداشت نرخ بازگشت بالاتری خواهد داشت.

همانند اغلب حوزه های مشابه، یکی از مشکلات ما در بررسی آموزش و بهداشت، به مقوله اندازه گیری مربوط می شود. یعنی پرسش این است که موفقیت و عدم موفقیت را چگونه اندازه گیری می کنیم؟

درپیوند با آموزش، می توان به حوزه های زیر اشاره کرد.
- میزان نام نویسی در موسسات آموزشی درسطوح مختلف
- نسبت معلم به شاگرد در دوره های مختلف آموزشی
- توزیع امکانات آموزشی براساس جنسیت
مقوله جنسیت و امکانات آموزشی در شماری از کشورهای درحال توسعه اهمیت قابل توجهی دارد.
نقش آموزش در رشد اقتصادی
می توان به سه صورت، نقش آموزش را دررشد اقتصادی بررسی کرد.
- کارگران آموزش دیده و آموزش ندیده داده مشابهی در تولید اند و تفاوت در این است که بازدهی آموزش دیده ها بیشتر است. به عنوان مثال، یک کارگر آموزش دیده معادل سه کارگر آموزش ندیده.
براین مبنا، بالارفتن سطح آموزش در اقتصاد اثری مشابه بکارگیری نیروی کار بیشتر را خواهد داشت.
- شیوه دوم این که کارگران آموزش دیده و آموزش ندیده، درفرایند تولید مشابه نیستند. یعنی فرایند تولید این کارگران دارای سرمایه انسانی متفاوت یک سان نیست و فرق می کند. بااین شیوه بررسی، می توان نتیجه گرفت که بیشتر شدن امکانات آموزشی و در نتیجه، کاستن از شماره کارگران آموزش ندیده باعث می شود که اقتصاد بتواند فرایند های تولیدی پیچیده تری را بکار بگیرد.
- ونگرش سوم هم این است که فن آوری تولید با سرعتی تغییر می کند که برای بالا بردن ظرفیت اقتصاد درجذب فن آوری تازه، آموزش اساسی است .
نگرش سوم به واقع، فرم ساده شده تئوری رشد اقتصادی درون زاست که برآن اساس، آموزش بیشتر- یعنی سرمایه انسانی بیشتر باعث می شود که فن آوری تازه بیشتری تولید شود واین فن آوری بیشتر، نیز رشد اقتصادی را تشدید خواهد کرد.
فن آوری جدید: یا به صورت نوآوری مورد استفاده قرار می گیرد و یا درشرایط دیگری باعث می شود که اقتصاد کم توسعه یافته، توسعه پیدا کند. در هر دو مورد، نقش سرمایه انسانی اساسی است.
شواهد آماری موجود نشان می دهد که دراقتصادیات خانوارهای ثروتمند تر، مقولات آموزش و بهداشت اهمیت بیشتری دارد. همین جا باید اضافه کنم که این رابطه رابطه ای یک سویه نیست. یعنی، درعین حال، آموزش بیشتر هم می تواند به درآمد بیشتر منجر شود.
کسانی که سطح آموزش بالاتری دارندو ازبهداشت عمومی بالاتری برخوردارند، معمولا درآمد بیشتری دارند و به همان نسبت می توانند، برای دست یابی به سرمایه انسانی بیشتر، بیشتر سرمایه گذاری کنند. ولی به عنوان یک سیاست توسعه، باید، دربرخورد به این رابطه دو سویه دقت زیادی به خرج داد. یعنی در جامعه ای که فقر گسترده ای وجود دارد، مسئله تولید و توزیع مناسب و مطلوب خدمات بهداشتی و آموزشی اهمیت فوق العاده ای پیدا می کند.

سرمایه گذاری درآموزش

اگرآموزش را به صورت فرایند دست یابی به سرمایه انسانی در نظر بگیریم، روشن است که می توان به تقریب نرخ بازگشت سرمایه گذاری آن را هم محاسبه کرد.
اما از بررسی چندنکته دیگر نباید غفلت کرد:
- افزاد آموزش دیده معمولا دیرتر وارد بازار کار می شوند.
- فرایند دست یابی به سرمایه انسانی دو دسته هزینه در بردارد.
- هزینه گذشت از فرصت های درآمد آفرینی
- هزینه های مستقیم آموزش- به ویژه در شرایطی که آموزش مجانی دولتی فراهم نباشد.
- درطول عمر کاری یک فرد، فردآموزش دیده معمولا بیشتر از یک فردآموزش ندیده درآمد خواهد داشت.
شواهد موجود نشان می دهد که:
- نرخ بازگشت سرمایه گذاری در آموزش در کشورهای در حال توسعه – در مقایسه با کشورهای پیشرفته- بیشتر است.
- نرخ بازگشت خصوصی از نرخ بازگشت اجتماعی سرمایه گذاری درآموزش بیشتر است.
- با این همه در شماری از کشورهای درحال توسعه، وضعیت فقر عمومی به گونه است که شماره قابل توجهی از خانوارها توانائی انجام این سرمایه گذاری ها را ندارند.
شکاف جنسیتی در آموزش:
دراغلب کشورهای توسعه نیافته، دختران معمولا کمتر از پسران آموزش می بینند.
واما اهمیت آموزش زنان و دختران در چیست؟
آیا این مسئله تنها مقوله ای درعرصه عدالت اجتماعی است یا این که عدم توجه به آموزش زنان و دختران پی آمدهای دیگری هم دارد؟
شواهدی زیادی نشان می دهد که نابرابری برمبنای جنسیت در آموزش، یکی از موانع جدی بر سر توسعه اقتصادی یک کشور است. در این راستا به چند عامل می توان اشاره کرد. - نرخ بازگشت سرمایه گذاری در آموزش زنان از آموزش مردان بیشتر است.
- سرمایه انسانی بیشتر برای زنان، موجب می شود که بازدهی کار زنان بیشتر شده و نرخ مشارکت شان در بازار کار بیشتر بشود.
- سرمایه انسانی بیشتر برای زنان باعث می شود که سن ازدواج در جامعه افزایش یابد. - سرمایه انسانی بیشتر باعث می شود تا نرخ زادوولد نیز در جامعه کاهش بیابد.
- با توجه به زنانه شدن فقر درشماری از جوامع در حال توسعه، موثر ترین شیوه مقابله با مقوله فقر بطور کلی و زنانه کردن فقر به طوراخص این است که به سرمایه انسانی زنان توجه بیشتر مبذول شود و نابرابری آموزشی براساس جنسیت تخفیف پیدا کرده و حذف شود.

بطور کلی در جوامع در حال توسعه، دروارسی آموزش و بهداشت باید به دو نکته توجه داشت.
نکته اول این است که عرضه خدمات آموزشی و بهداشتی در این جوامع ناکافی است و پی آمدهای منفی ناکافی بودن عرضه با توزیع نابرابر این خدمات در میان اقشار مختلف مردم تشدید می شود. علاوه بر توزیع نابرابر درآمد وثروت دراین جوامع، شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد که نظام آموزشی و بهداشتی این جوامع نیز در تداوم این نابرابری تاثیر قابل توجهی دارند. دربسیاری از این جوامع، مشاهده می شود که امکانات موجود آموزش برای دوره های ابتدائی، متوسطه و عالی بطور نامطلوبی توزیع می شود. به سخن دیگر، به جای این که حداقلی از امکانات آموزشی برای همگان فراهم باشد، امکانات به نسبت زیادی صرف آموزش متوسطه و عالی می شود. یک نمونه جالب این کشورها هندوستان است که اگرچه نزدیک به 50 درصد جمعیت اش بیسوادند، ولی بیش از نیاز خویش، دارندگان مدرک دکترا تولید می کند.

لازم به ذکر است که تاکید صندوق بین المللی پول و بانک جهانی برای واگذاری این خدمات به بخش خصوصی در جوامع درحال توسعه، موجب افزایش نابرابری در توزیع این خدمات شده است.
هزینه این خدمات وقتی که از سوی بخش خصوصی ارایه می شود، به نسبت درآمد برای خانواده های فقیرتر بسیار بیشتر است. یعنی درصد بیشتری از درآمد این خانوارها بایدصرف خرید این خدمات بشود. از سوی دیگر، به دلیل گستردگی فقر، به کار کودک، درمزرعه نیاز مبرمی وجود دارد و با توجه به درآمد پائین خانوار، نه فقط به درآمد کودک، نیاز جدی وجود دارد بلکه امکانات لازم برای فرستادن او به مدارس خصوصی شده وجود ندارد. به سخن دیگر، اگرچه سیاست واگذاری این خدمات به بخش خصوصی ممکن است در کوتاه مدت، کسری بودجه دولت را تخفیف بدهد- که تازه به آن هم اطمینانی نیست- ولی در میان مدت و درازمدت، فقر را در این جوامع مزمن و دائمی می کند.

 


دانلود با لینک مستقیم


نقش سرمایه انسانی در توسعه اقتصادی

مقاله در مورد مفهوم توسعه

اختصاصی از فی بوو مقاله در مورد مفهوم توسعه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد مفهوم توسعه


مقاله در مورد مفهوم توسعه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 6

 

مفهوم توسعه

توسعه به‌عنوان فرایندی چندبعدی، که همه‌ی ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را پوشش می‌دهد، نشان دهنده‌ی یک حالت است؛ یعنی شرایطی که جامعه به‌طور کیفی از امکانات کمّی خویش، در جهت آرمانی که برای خودش قائل است، به‌طور همه جانبه استفاده می‌کند.

"مایکل تودارو" در بیان ذوابعاد بودن توسعه، این پدیده را جریانی چندبعدی می‌داند؛ که مستلزم تجدید سازمان و جهت‌گیری مجموعه‌ی نظام اجتماعی و اقتصادی کشور است و علاوه‌بر بهبود وضع درآمد‌ها و تولید آشکار، متضمن تغییرات بنیادی در ساخت‌های اجتماعی، نهادی و اداری و نیز طرز تلقّی عامّه و در بیشتر موارد، حتی آداب و رسوم و اعتقادات است.

ابعاد توسعه

  1. توسعه اقتصادی؛ توسعه اقتصادی فرایندی است، که در طی آن، شالوده‌های اقتصادی و اجتماعی جامعه دگرگون می‌شود. به‌طوری که حاصل چنین دگرگونی و تحوّلی در درجه‌ی اول، کاهش نابرابری‌های اقتصادی و تغییراتی در زمینه‌های تولید، توزیع و الگوهای مصرف جامعه خواهد بود. امروزه توسعه اقتصادی تنها در چارچوب تئوری خالص اقتصادی مورد توجه نیست؛ بلکه بنابه گفته "میردال"، رشد و توسعه اقتصادی یک مسأله اجتماعی-سیاسی و فرهنگی است.

البته بین رشد و توسعه اقتصادی، تفاوت وجود دارد. رشد اقتصادی صرفاً بیان‌کننده افزایش تولید یا درآمد سرانه‌ی ملی در یک جامعه و بیشتر متّکی به ارقام کمّی است؛ امّا توسعه اقتصادی، فرایند پیچیده‌تری است که به مفاهیمی چون تغییر و تحوّلات اقتصادی نزدیک‌تر است؛ تا مفهوم رشد اقتصادی.

  1. توسعه اجتماعی؛ این نوع توسعه با چگونگی و شیوه زندگی افراد یک جامعه پیوندی تنگاتنگ داشته و در ابعاد عینی، بیشتر ناظر بر بالابردن سطح زندگی عمومی از طریق ایجاد شرایط مطلوب و بهینه در زمینه‌های فقرزدایی، تغذیه، بهداشت، مسکن، آموزش و چگونگی گذراندن اوقات فراغت می‌باشد.
  2. توسعه سیاسی؛ توسعه سیاسی فرایندی است که زمینه لازم را برای نهادی کردن تشکّل و مشارکت سیاسی فراهم می‌کند و حاصل آن افزایش توانمندی یک نظام سیاسی است.
  3. توسعه انسانی؛ توسعه انسانی روندی است که طی آن امکانات بشر افزایش می‌یابد. این نوع توسعه که مردم را در محور فرایند توسعه قرار می‌دهد و نه صرف ازدیاد ثروت و درآمد را، عناصری همچون برخورداری از حیثیّت و منزلت شخصی و حقوق انسانی تضمین‌شده و فرصت داشتن برای دست‌یابی به نقش خلّاق و سازنده را دربرمی‌گیرد. البته تأکید این نوع توسعه، بر روی شاخص طول عمر، سطح دانش و سطح معاش آبرومند می‌باشد.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد مفهوم توسعه

تحقیق در مورد توسعه اقتصادی

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد توسعه اقتصادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد توسعه اقتصادی


تحقیق در مورد توسعه اقتصادی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه29

 

فهرست مطالب

  توسعه اقتصادی چیست؟ شاخص‌های توسعه اقتصادی مکاتب مختلف توسعه اقتصادی

  1. نظریه آدام اسمیت (1790-1723):

د. شاخص‌های ترکیبی توسعه

. شاخص درآمد پایدار (GNA, SSI):

. شاخص توسعه انسانی (HDI):

(اندیشگاه شریف)   مقدمه

از سالیان بسیار دور, با افزایش سطح دانش و فهم بشر, کیفیت و وضعیت زندگی او همواره در حال بهبود و ارتقا بوده است. بعد از انقلاب فرهنگی-اجتماعی اروپا (رنسانس) و متعاقب آن انقلاب صنعتی, موج پیشرفت‌های شتابان کشورهای غربی آغاز گردید. تنها کشور آسیایی که تا حدی با جریان رشد قرن‌های  نوزده و اوایل قرن بیستم میلادی غرب همراه گردید کشور ژاپن بود. بعد از رنسانس که انقلابی فکری در اروپا رخ داد, پتانسیل‌های فراوان این ملل, شکوفا و متجلی گردید اما متاسفانه در همین دوران, کشورهای شرقی روند روبه‌رشدی را تجربه نکرده و بعضاً سیری نزولی طی نمودند. البته بعضاً حرکت‌های مقطعی و موردی در این کشورها صورت گرفت اما از آنجاییکه با کلیت جامعه و فرهنگ عمومی تناسب کافی را نداشت و مورد حمایت واقع نگردید, به سرعت مزمحل گردید. محمدتقی‌خان امیرکبیر در ایران, نمونه‌ای از این دست است.

مباحث توسعه اقتصادی از قرن هفدهم و هجدهم میلادی در کشورهای اروپایی مطرح گردید. فشار صنعتی‌شدن و رشد فناوری در این کشورها توام با تصاحب بازار کشورهای ضعیف مستعمراتی باعث شد تا در زمانی کوتاه, شکاف بین دو قطب پیشرفته و عقب‌مانده عمیق شده و دو طیف از کشورها در جهان شکل گیرد: کشورهای پیشرفته (یا توسعه‌یافته) و کشورهای عقب‌مانده (یا توسعه‌نیافته).

با خاموش‌شدن آتش جنگ جهانی دوم و شکل‌گیری نظمی عمومی در جهان (در کنار به استقلال رسیدن بسیاری از کشورهای مستعمره‌ای), این شکاف به‌خوبی نمایان شد و ملل مختلف جهان را با این سوال اساسی مواجه ساخت که ”چرا بعضی از مردم جهان در فقر و گرسنگی مطلق به سر می‌برند و بعضی در رفاه کامل؟“. از همین دوران اندیشه‌ها و نظریه‌های توسعه در جهان شکل گرفت. پس در واقع نظریات ”توسعه“ بعد از نظریات ”توسعه اقتصادی“ متولد گردید.

در این دوران, بسیاری از مردم و اندیشمندان, چه در کشورهای پیشرفته و چه در کشورهای جهان سوم, تقصیر را به گردن کشورهای قدرتمند و استعمارگر انداختند. بعضی نیز مدرن‌نشدن (حاکم نشدن تفکر مدرنیته بر تمامی ارکان زندگی جوامع سنتی) را علت اصلی می‌دانستند


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد توسعه اقتصادی

پژوهش نقش گمرک در رشد و توسعه اقتصاد

اختصاصی از فی بوو پژوهش نقش گمرک در رشد و توسعه اقتصاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق آماده رشته مدیریت بازرگانی:

نقش گمرک در توسعه اقتصادی کشور

فرمت فایل: word  قابل ویرایش

حجم دانلود: 40 کیلوبایت


دانلود با لینک مستقیم


پژوهش نقش گمرک در رشد و توسعه اقتصاد

تحقیق درباره اثار اقتصاد ایران

اختصاصی از فی بوو تحقیق درباره اثار اقتصاد ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره اثار اقتصاد ایران


تحقیق درباره اثار اقتصاد ایران

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:3

فهرست:

دیو دل آزار «دولت» بر سر راه اقتصاد

جهانى شدن به طور کلى به معنى کم رنگ و نهایتاً محو شدن مرزهایى است که جوامع انسانى را از هم جدا کرده اند. این حرکت به سوى پیوستگى تقریباً همه جنبه هاى زندگى اجتماعى انسانها را اعم از اقتصادى، سیاسى و فرهنگى در برمى گیرد. نکته مهمى که اینجا باید برآن تأکید کرد این است که روند جهانى شدن از دو جهت به هم پیوسته پیش مى رود یکى از جهت روشها و دیگرى از جهت ارزشها. آنچه اغلب مورد توجه قرار مى گیرد جهانى شدن روشهاست و اغلب از جهانى شدن ارزشها غفلت مى شود. حال آنکه در واقعیت، روشها ریشه در ارزشها دارند و جدا از آنها نمى توانند منشأ آثار مهمى باشند. به عنوان مثال، در عرصه اقتصادى، روش تخصیص منابع از طریق مکانیسم قیمتها یا بازار رقابتى زمانى مى تواند مؤثر و کارآمد واقع شود که در جامعه اعتقاد به ارزشهایى مانند مالکیت فردى، آزادى انتخاب و غیره ریشه دوانده باشد. در عرصه سیاسى، روشهاى دموکراتیک اداره امور جامعه،زمانى مى تواند تحقق یابد که افراد آن جامعه معتقد و ملتزم به ارزشهاى دموکراتیک باشند مانند احترام به دیگران، پایبندى به حل و فصل صلح آمیز اختلافات از طریق تمکین به رأى اکثریت و غیره.

البته باید توجه داشت که میان ارزشها و روشها رابطه خطى ساده و یک سویه وجود ندارد یعنى اگرچه در نهایت ارزشها تعیین کننده هستند اما در مواردى عملاً به کارگرفتن برخى روشها، زمینه را براى ریشه گرفتن ارزشهاى متناسب با خود فراهم مى آورد. گسترش تجارت آزاد و شیوه هاى عملى آن مى تواند گرایش به ارزشهاى فردگرایانه را در مردم تقویت کند. همچنانکه استفاده از کامپیوتر به هر حال کاربران را با ارزش زمان و اهمیت صرفه جویى در آن آشنا مى سازد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره اثار اقتصاد ایران