مطالعات انجام شده نشان می دهد، نیازهای روانی کارکنان در سازمان از طریق کاربرد فنون کیفیت زندگی کاری برآورده می شود (پولاک[1]، 1993). بطوریکه برنامه های کیفیت زندگی کاری که در ایالت متحده به کار گرفته شده است، منجر به افزایش مشارکت کارکنان در تصمیم گیری های مربوطه به فناوری جدید، محیط کاری و آموزش مهارت ها گردیده است.(داچ[2] 1993)
تحقیقات انجام شده در سازمانهای موفق نشان داده است که بهره وری،سود آوری، کاهش هزینه و بالاخره کیفیت مطلوب از آن شرکت هایی نیست که سرمایه، ماشین آلات و نیروی انسانی بیشتری دارند. آنگونه که پیتر دراکه[3] (1999) می گوید، سازمانهای موفق آنهایی هستند که نیروی انسانی دانشگر بیشتری در اختیار دارند و از نیروی انسانی برای غلبه بر محیط پر رقابت و تغییر پذیر کسب و کار استفاده می کنند.
سازمانهای موفق آنهایی هستند که دانش پرسنل خود را به توانایی سازمانی تبدیل می کنند. شرکت ها و سازمانها علیرغم سرمایه گذاری های زیادی که برای بهره برداری از دانش خلق شده در سازمانهای خود می نماید، توفیق چندانی برای آنها حاصل نمی شود و سرمایه گذاری سرسام آور سخت افزاری و نرم افزاری که برای استقرار مدیریت دانش انجام شده است، نتیجه مورد انتظار را به بار نیاورده است.(ملهوترا[4]،2000، ونگ و آسپینوال[5]، 2004).
بررسی رابطه بین توامند سازی و مدیریت دانش با کیفیت زندگی کاری کارکنان اداره ورزش و جوانان استان البرز