لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:17
فهرست
مقدمه
زنان ثابت کردهاند که اگر به فرصت ها و منابع دسترسی داشته باشند، افرادی کارآمد خواهند بود. زنان به یاری مردان در مزرعه و دیگر سطوح جامعه قادر خواهند بود امنیت غذایی را برای مردم در سده بیست و یکم تضمین کنند. آنان با تولید، عمل آوری و تامین مواد غذایی نقش بسیار مهمی در حیات انسانی ایفا می نمایند. در واقع زنان به عنوان نیروی عمده برای ایجاد تحول و منبعی بالقوه برای پیشبرد اقتصاد روستا و افزایش هر چه بیشتر نرخ رشد تولیدات مواد غذایی میباشند. لذا آگاهی روز افزون نسبت به نقش این قشر در فرآیند تولید و لزوم مشارکت گستردهتر آنان در روند توسعه اجتماعی و اقتصادی سبب شده است که از فعالیتهای آنان در سیاستهای ملی، محلی و روستایی، حمایت و پشتیبانی بیشتری به عمل آید.
بسیاری از کشورها با تاسیس نهادها و سازمانهایی که خود را متعهد به تلاش در جهت ترقی و پیشرفت زنان میدانند، درصدد از بین بردن آن دسته از موانع قانونی هستند که اجازه نمی دهند زنان در فعالیتها و منافع حاصل از توسعه به خصوص در بخش کشاورزی به اندازه مردان شریک و سهیم باشند، از جمله موانعی که فعالیت مشارکتی زنان در کشاورزی را به تعویق میاندازد و منجر به عدم پایداری امنیت غذایی میگردد شامل دسترسی محدود به فرصتهای آموزشی از قبیل (خدمات ترویجی، خدمات مشاورهای و اطلاعات فنی) و دارائیهای مهمی از قبیل زمین و اعتبارات میباشد. بنابراین با از میان برداشتن این موانع میتوان شرایطی را فراهم آورد که راه دستیابی و دسترسی زنان به منابع تولید، افزایش حضور در عرصه های تصمیم گیری، سیاستگذاری، کاهش فشار کاری، بالا بردن امکان دسترسی به اشتغال و درآمد هموارتر شود.
هدف ازمقاله حاضر این است که مسئله تداوم و پایداری امنیت غذایی و نقش زنان روستایی را که به عنوان یکی از ارکان کلیدی راهبردهای امنیت غذایی میباشند مورد بررسی و کنکاش قرار دهد. روش مورد استفاده به منظور گردآوری مطالب، استفاده از پایگاههای اطلاعاتی اینترنتی و مطالعات کتابخانهای میباشد.
جایگاه زنان روستایی
اهمیت حیاتی نقش زنان روستایی در کمک به امنیت غذایی به میزان وسیعی شناخته شده است. در بیشتر کشورهای در حال توسعه، آنان تکیه گاه اصلی نیروی کار در مزرعه، درآمد خانواده و کشاورزی معیشتی به حساب میآیند و در بسیاری از فعالیتهای مرتبط با آماده سازی، نگهداری و فرآوری مواد غذایی و امور مربوط به نگهداری از دامها نقش عمده و اساسی ایفا می نمایند.
با وجود اینکه زنان به عنوان یکی از عوامل نامشهود در اقتصاد کشاورزی محسوب میشوند لیکن سهم عظیمی از کل نیروی انسانی مورد نیاز بخش کشاورزی را در سطح جهان تشکیل میدهند (موحدی، 1381).
خدمات زنان به تولیدات کشاورزی و امنیت غذایی خانوادهها در خاور نزدیک در هر کشوری متفاوت است. اما در بسیاری از کشورها کمکهای زنان بسیار زیاد میباشد. مشارکت زنان در بخش کشاورزی در مناطقی که مردان به علت خشکسالی به شهرها مهاجرت میکنند قابل توجه می باشد. آنان در بعضی از کشورها وظایف سخت و تکراری در تمام طول سال را انجام میدهند. در برخی از کشورها خرمن کوبی، بازاریابی و فعالیتهای دامداری برعهده زنان میباشد ( سازمان خوارو بار و کشاورزی ملل متحد «فائو» ، 1990).
براساس تحقیقات بعمل آمده حدود 40 درصد از تولید محصولات کشاورزی را زنان بر عهده دارند و لذا توجه به زنان روستایی، توجه به ارتقاء و بهرهوری است ولی متاسفانه در اکثر کشورها به فراموشی سپرده شده است، در هر حال تلاش جهت توانمندسازی زنان به عنوان یکی از عناصر مهم در توسعه (از تمام جوانب) ضروری به نظر میرسد، در واقع قدرت سازندگی و خلاقیت در این افراد باید از طریق بهبود توانمندیهای آنها به گونهای افزایش یابد که خود در جریان این فرآیند به عاملانی اثربخش برای ایجاد تغییر و دگرگونی مبدل شوند.
مفهوم امنیت غذایی
از مفهوم امنیت غذایی تعاریف متعددی صورت گرفته است، مفهوم مزبور در سطوح فردی، خانوادگی، ملی و جهانی کاربرد دارد. بطور کلی امنیت غذایی به معنای فعلیت داشتن سه اصل مهم فراهم بودن (تولید پایدار)، ثبات و قابل دسترس بودن غذا میباشد.
فراهم بودن غذا: یعنی هر کشوری باید قادر باشد غذای کافی برای جمعیت موجود و در حال رشد خود را تأمین نماید.
ثبات غذا: یعنی اینکه غذای فراهم شده در هر زمانی در بازار وجود داشته باشد.
تحقیق نقش زنان روستایی بر پایداری امنیت غذایی