تاریخ دانش یا تاریخ علم رشتهای از تاریخ است که به بررسی چند و چون تغییر درک انسان از دانش و فناوری در درازنای هزارهها میپردازد.
و اینکه چگونه این درک دستیابی به فناوریهای نوین تر را برای ما ممکن ساخته است.
از جمله زمینههای پژوهش در این رشته میتوان به تأثیرات فرهنگی، اقتصادی، و سیاسی نوآوریهای دانشی اشارهکرد.
نوآوریهای دانش و فناوری در بسیاری از نقاط جهان پیشینه دارند و هند، ایران، یونان، چین و مصر در این زمینه سهم بسزایی دارند.
تاریخ علم دانشی است در راستای بررسی و بیان چگونگی وقایع علمی و نیز، تبیین چرایی وقوع آنها.
در اینکه علم و دانش بعلت عجین بودن با نطق بشری عمری تقریباْ به اندازه نوع بشر دارد شکی نیست.
خاستگاه علم بشر مطابق با حضور او در هر نقطهٔ کره زمین بوده است.
اما آنچه میتوانیم به آن استناد کنیم مکتوباتی است که تاریخ ثبت بسیاری از وقایع علمی را از سدههای ۶ قبل از میلاد مسیح در مناطق مصر و بابل و در میان فنیقیها گزارش مینماید.
ما به منظور نظم دهی به مطالعات تاریخی، بررسی خود را به چهار دوره اساسی پیشرفت علمی تقسیم مینماییم.
این دورهها خود به دورههای دیگری منقسم میشوند که عبارتاند از: ۱) دوره یونیانیان - اسکندرانی ۲) دوره انقلاب علمی در سده ۱۷ ۳) دوره مادیگرایی در سده ۱۹ ۴) دوره نوین علم واژۀ علم معانی گوناگون و متعدّدی را در طی تاریخ طولانی تمدّن و علم در خود جایداده است.
نوشتن پیرامون علم در حوزۀ زبان فارسی از امور دشوار بوده، و انجام آن به ظرافت و توجه ویژهای نیازمند است.
به منظور آشکارایی و وضوح مفاهیم مربوطه، بررسی سیر تاریخی استفاده از واژههای علم و دانش در هرکدام از دو حوزۀ فلسفه غرب، و نیز حکمت و فلسفۀ شرق، و سپس مطالعۀ اجمالی فرایند و دینامیک پیچیدۀ تعامل و درهمآمیزی آنها با یکدیگر از جملۀ گامهای ضروری آغازین در این مسیر است.
یکی از اهداف رشتهی فلسفه علم تشخیص نظریات و روشهای عملی از روشهای غیر علمی میباشد.
برای مثال برخی از نظریهپردازان حوزهی فلسفهی علم مانند کارل پوپر اعتقاد دارند که یکی از معیارهای تمییز علم از شبه علم، ابطالپذیری ادعاهای مطرحشده میباشد.
گزارههای شبه علم معمولاً ابطالناپذیر هستند، در حالی که ادعاهای علمی ابطالپذیرند.
تقسیم بندی در حوزۀ زبان فارسی، کلمهٔ علم برای بیان دو معنای متفاوت، ولی کاملا مرتبط به کار گرفته می شود: ۱.
معنای عام، اصلی، بلندتراز، و نخستین علم که به زبان ساده دانستن در برابر ندانستن است.
از این منظر کلاننگر، به همهٔ دانستنیهای انسان صرف نظر از طبیعت و نوع آنها علم گفته شده، و مطابق آن، اخلاق، هنر، فرهنگ، زبان، ریاضیات، زیستشناسی، ستارهشناسی، فیزیک، و نظائر آنها، همه و همه علماند.
کلمات Knowledge در زبان انگلیسی و Connaissance در زبان فرانسوی م
تعداد صفحات : 11 صفحه
تحقیق تاریخ علم