استفاده از ترکیبات طبیعی و در کنترل بیماری های پس از برداشت افزایش عمر انبارداری محصولات
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه27
فهرست مطالب
اولویت عناوین
1-مقدمه
2-نام زرشک
3-دیدگاه یک بیگانه مقیم ایران
4-شربت زرشک
5-اندازه محصول زرشک درهکتار
6-انتخاب محل وخاک
7-روشهای تکثیروفصل کاشت
8-هرس
9-کاشت زرشک
10-برداشت زرشک
11-آبیاری وداشت زرشک
12-فایده های درخت زرشک ومیوه آن
13-آفات وبیماریهای مهم زرشک درایران
14-زرشک میزبان مرض زنگ گندم
15-زیست شناسی
اعضاء مختلف درختچه زرشک ( ریشه ، پوست ، ساقه ، برگ ومیوه ) ازنظرخواص طبی ودرمانی ( مانندوجوداکسی آکانتین وبربرین درریشه ) ومصارف خوراکی ( طعامها، آشهاوغیره ) وصنعتی ( رنگرزی ، تانن سازی ، منبت کاری وخاتم سازی ) وسایرمصارف آن ( ازقبیل تهیه ژله ، مرباوتهیه نوشابه ها) ازدیربازموردتوجه مردم ایران وسایرملل بوده وهست .قدمت زرشک رابه دوره اثوسن نسبت می دهند1ودرایران هم ازسالیان قبل تابه امروزگیاه شناخته شده مردم بوده است .بطورطبیعی ووحشی درمناطق مختلف ایران می روید.تنهادراستان خراسان بصورت کاشته شده نوع بی دانه آن موردبررسی قرارداشته است ولی چندسالی است که به علت بالارفتن قیمت ، کشت وپرورش آن بصورت یک گیاه اهلی بویژه درخراسان رونق گرفته است وبصورت منبع درآمدجدیدی برای کشاورزان وباغداران درآمده است .اهمیت وتوسعه روزافزون آن ایجاب می کندازطرف وزارت کشاورزی تحقیقاتی درزمینه های به نژادی وبه زراعی به عمل آید. آزمایشات وتحقیقات درزمینه های گوناگون مانندمیزان کودموردنیاز، شناخت واقعی آفات وبیماریهاوغیره بطورجدی صورت گیردتابتوان درآینده بابهبودکیفی وکمی آن ، زرشک رادرزمره اقلام صادراتی محصولات غیرنفتی قرارداد، وازاین راه درتأمین ارزموردنیازکشورسهمی داشته باشد.فعلاً صادرات آن بطورمحدودودرسالهای 1345 بمقدار98 کیلوگرم بهمراه سماق ودرسال 1360 بمیزان 550 کیلوگرم بخارج ازکشورصادرشده است .
شک نیست درصورت بازاریابی صحیح واصولی ، می توان صادرات آنرابطورچشمگیری افزایش داد.
زرشک رابه نامهای سرشک ، دارشک ، زارج ، زراچ ، زرک ، زراک ، زرسک ، زرنگ وزرتک ( بروزن زرشک ) ، زاج ، زریک ، اترار، عودالریح ، عودالصلیب ، زنبل ، هروک ، زنبر، امبرباریس ( یونانی ) ، انبرباریس
(عربی ) 32 وبرباریس گفته اند.درزبان فرانسه (( vinegrette )) و
(( epine vinette)) ودرخت زرشک را(( vinettier ))ودرزبان انگلیسی
(( barberry tree )) ومیوه اش را(( barberry )) گویند.
زرشک ازخانواده (( berberidaceae )) ونام علمی آن (( berberis
فهرست مطالب کتاب
پیشگفتار
زمان رسیدن میوه انار
نحوه برداشت محصول
درجه بندی، بسته بندی و حمل و نقل
انبارداری انار
1- کُدگاه یا گوده
2- انبارهای سقف دار
3- سردخانه
بیماریهای انار در انبار
صادرات انار
فراورده های تبدیلی انار
1- اناردان
2-رب انار
3-سرکه انار
4-آب انار
وضعیت صنایع تبدیلی انار کشور
هزینه و درآمد اقتصادی یک باغ انار
منابع مورد استفاده
ماشینهای برداشت علوفه خشک کردنی شامل ماشینهایی است که درمراحل مختلف تهیه علوفه خشک1 موردنیازاست درحالیکه ماشینهای برداشت علوفه سیلوکردنی2 شامل ماشینهایی است که برای قرارگرفتن گیاهان سبزآبدارداخل سیلوهامورداستفاده قرار می گیرد.
ماشینهایی که برای تهیه علوفه خشک موردنظرشیراستفاده می شودعبارتنداز:دروگرها3، ساقه کوبها4(کاندیشینرها)شانه ها5(ریک ها) بسته بندها6(بیلرها)دربعضی مراتع بارکن ها7،توده سازها 8وادوات جابجایی انباز مورداستفاده قرارمی گیرد.
دروگرها:
گرچه دروگرهابرای درو علفهای مخصوص تهیه علوفه خشک طراحی شده اندامادر مزرعه ازآنهامعمولاً برای قطع علفهای هرزدراطراف ساختمانها،داخل نهرها،کنارپرچینها درو مراتع وحتی ازبین بردن بقایای گیاهی نیزاستفاده می شود.
روشهای قطع کردن ساقه ها:
قطع کردن محصولات علوفه ای (علوفه خشک کردنی) ازطریق واردکردن نیروی ضربه1 یانیروی برش2 برساقه های سرپاوجداکردن آنهاازبوته صورت می گیرد.نیروی ضربه موقعی بوجودمی آیدکه یک تیغه باسرعت زیادبه ساقه برخوردکندوآن رابشکندیاازیوته جدانماید.
داس دروگردوارافقی،دروگرچکشی(دروگردوارعمودی)ازضربع برای قطع کردن گیاهان استفاده می کنند.
نیروی برش :
ازطریق جسم برنده که درجهتهای مخالف وبافاصله کمی ازیکدیگرعبورمی کنند برساقه هاواردمی شود.قیچی چمن زنی معمولی وسیله ساده ای است ک برش داده ،می چیند همین اصل برش است که درشانه برش دروگرهای شانه ای جهت بریدن موثروسریع علوفه بکاررفته است.
شکل3-1 صفحه 17
انواع دروگرها:
دروگرهابه دودسته مهم دروگرهای شانه ای1 و دوار2 تقسیم می شود.
دروگرهای شانه ای
قدیمی ترین ومعمول ترین وسیله درو علوفه دروگر شانه ای است.قسمتهای اصلی یک دروگرشانه ای عبارتنداز: 1-شانه برش3 2-دستگاه متحرک شانه 3-شاسی اصلی
4-میله حامی عقب وجلو 5-فنرشناور 6-وسایل اتمی
شانه برش :
قسمت اصلی یا قلب یک دروگر است که شبیه یک پیچی است طول شانه برش در دروگرهای مختلف بین 52/1 تا 75/2 متر می باشد که معمولا 13/2 متر است .
قستمهای اصلی شانه برش عبارتند از :
1-چاقو 2-انگشتی ها و صفحات انگشتی 3-گیره های چاقو 4-صفحات سایش یا زیرتیغه ها 5-دسته شانه برش 6-کفش داخلی و خارجی 7-تخته ردیف ساز و چوب ردیف ساز 8-یوق
انواع دروگرهای شانه ای :
مهمترین انواع دروگرهای شانه ای از لحاظ طریق اتصال به تراکتور عبارتند از :
1-دروگرهای کششی 2-دروگرهای نیمه سوار 3-دروگرهای عقب سوار (دروگرهایی که به عقب تراکتور متصل می شوند) 4-دروگرهای وسط سوار (که به وسط تراکتور وصل می شوند )
دروگرهای کششی:
دارای دو چرخ هستند که بیشترین وزن دروگر را تحمل می کنند (شکل 22-1 صفحه 41) این نوع دروگر به بالبند عقب تراکتور متصل می شود و حرکت چاقوی شانه برش آن از محور تواندهی تامین می گردد. حرکت از محور تواندهی از طریق چرخ دنده ها ، زنجیر و یا تسمه V انتقال می یابد . این دروگرها با وضعیت خاصی که دارند ، بهترین دروگر برای ساختن گوشه های راست درموقع درو دور مزرعه محسوب می شوند وبه آسانی می توانند انحناهای زمین را دنبال کنند اما خاصیت مانور آنها تا حدودی کمتر از انواع سوار ونیمه سوار است . مهمترین وضعیت دروگرهای کششی این است که آنها را می توان به آسانی به اکثر تراکتورها متصل کرده ، از آنها جدا نمود .
شکل ص41
دروگرهای نیمه سوار:
به بازوهای کششی اتصال سه نقطه تراکتور متصل شده حرکت چاقو در آنها از محور تواندهی تامین می گردد. یک یا دو چرخ حمل کننده راهنما که در عقب دروگر قرار گرفته است ، قسمتی از وزن دروگر را حمل می کند . این طریق اتصال به شانه برش اجازه می دهد تا به سرعت خطوط تراز زمین را دنبال نماید . دروگرهای نیمه سوار را نیز می توان به سرعت به تراکتور متصل کرده یا از آن جدا نمود .
(شکل 23-1 صفحه 22)
دروگرهای عقب سوار:
به اتصال سه نقطه تراکتور متصل شده ، مستقیما با تغییر جهت تراکتور تغییر جهت می دهند (شکل 24-1 صفحه 23) حرکت از محور تواندهی معمولا از طریق پولی و تسمه به چلاق دست 1و چاقو انتقال می یابد . تمام وزن دروگر توسط تراکتور حمل می گردد.
دروگرهای وسط سوار
برای تراکتورهایی که فاصله چرخهای جلوآنهازیاداست وهمچنین تراکتورهای 3 چرخ ساخته می شوند.(شکل ص44)
این دروگرهادرسمت راست تراکتوربین چرخهای جلووعقب به تراکتورمتصل می شوند. دراین روش اتصال درحالی که دروگربه تراکتورمتصل شده است می توان ازوسیله دیگری که به عقب تراکتورمتصل شده است یا به وسیله تواکتورکشیده می شوداستفاده نمود.این طریق استفاده برای مواقعی که ازساقه کوبهای علوفه استفاد می شوندمناسب است.
معایب عمده درگرهای وسط سوار:
معایب آنهاعبارتنداز:
1)متصل کردن وجداکردن آن مشکل است.
2)ممکن است یک وسیله انتقال حرکت ازمحورتواندهی تراکتوربه دروگر(دروسط)مورد نیازباشد.
3)چنانچه لازم باشددروگرازیک تراکتوربه تراکتوری ازنوع یامدل دیگرمنتقل گرددممکن است به یک سری وسائل مخصوص یااضافی جهت سوارکردن آن نیازباشد.
نکاتی که بایدقبل ازتنظیمات دروگرهاانجام شود:
1-تیزی چاقورابررسی کرده ودرصورت لزوم تیغه های شکسته یاصدمه دیده راتعویض نمایید.
2-آسیب دیدگی انگشتی هارابررسی کنید.انگشتی های کج یاشکسته شده را راست یاتعویض نمایید.
3-صفحات انگشتی،صفحات سایش وگیره های چاقوی فرسوده یاآسیب دیده راتعویض نمایید.
4-دروگرراکاملاً تمیزنمایید.
5-دروگرراطبق روش روغنکاری کنید.
6-تمام پیچ ومهره هاراسفت کنید.
7-درصورت لزوم دروگر رابه کارانداخته تاقطعات نوراه اندازی شوند.
8-قسمتهای انتقال حرکت رابه دقت بررسی کنید.
9-کتابچه راهنمای دروگررامرورکنید.
تنظیمات برایانجام درو مطلوب قسمتهای مختلف دروگرهای شانه ای بایدتنظسم باشند. تنظیمات مهم دروگرهای شانه ای عبارتنداز:
1-تنظیم فنرشناور 2-تنظیم تمایل شانه برش 3-تنظیم گیره های چاقو
4-تنظیم لب انگشتی(روکش انگشتی) 5-تنظیم تقدیم شانه برش
6-تنظیم تطابق چاقو 7- تنظیم ارتفاع برش 8-سرعت برش
نکات ایمنی دراستفاده ازدروگرها
1-برخوردشانه برش باشخص یاحیوان درهنگام کارخطرناک است.
2-هنگام جداکردن دروگرازتراکتورمحورتواندهی رامتوقف کنیدوموتورراخاموش کنید.
3-هرگزسعی نکنیددرحالی که دروگرکارمی کندعلوفه جمع شده درجلوشانه برش راتمیزکنید.
4-هرگزدروگر راکه درجاکارمی کندروغنکاری نکنید.
5-همیشه ازسرعت بیش ازحدمحورتواندهی خودداری کنیدتابدین ترتیب احتمال آسیب رسیدن به شماکمترشود.
6-درموقع حمل ونقل دورگریاموقع سوارکردن مسافرروی تراکتوریادروگرجداً خودداری نمایید.
7-هرگزاجازه ندهیدموقعی که دروگرمتوقف شده یادرحال کاراست بچه هاروی آن یانزدیک آن بازی کنند.
8-همیشه روی دروگرراکه درانبارنگهداری می شودبپوشانیدناموجب آسیب رسیدن به افرادنشود.
انبارکردن دروگرهای شانه ای
1-کلیه قسمتهای دروگر راتمیزکنید. 2-دروگررابازدیدوبررسی کنید.
3-چاقوهاراتمیزوتعمیرکنید.
4-درصورتی که دستگاه متحرک دروگرمتحرک ازنوع تسمه ای است کشش تسمه هارا کاهش دهید.
5-فشارفنرکلاچهاراآزادوسطوح فلزی آن راروغنکاری کنید.
6-کلیه قسمتهای شانه برش ودرصورت نیازسایرقسمتهای دروگر رابامدادضدزنگ آغشته نمایید.دروگررادرانباری خشک انبارنمایید.
دروگرهای دوار:
دروگرهای دوارکه همچنین قطع کن های دوار1وخردکنها2 نامیده می شوددربسیاری ازمواردجایگزین دروگرهای شانه ای شده اند.موادگیاهی براثرضربه سریع چاقویاچکش3 بدون نیازبه یک تیغه برش دهنده قطع می شود.چاقوهادرصفحه های افقی یاعمودی می چرخند.راندمان کاراین دروگرهازیاداست واحتمال گیرکردن وجمع شدن علوفه درانهاحتی درمحصولات پرپشت یادرهم پیچیده نسبتاً کم است.
دروگرهای دواربرای دروعلفای هرز،بریدن بوته های کوتاه وخردکردن بقایای گیاهی تقریباً جایگزین دروگرهای شانه ای شده اند.سرعت کاردراین ماشینهادرشرایط مناسب درحدود15 کیلومتردرساعت سات انواع سوادوکششی این دروگرهابه وسیله محورتواندهی تراکتورکارمی کنند.عرض کاردروگرهای دواربین 4/1 تا2/3 مترمی باشد. انواع مهم دروگرهای دوارعبارتنداز:
1)دروگرهای بشقابی 2)دروگرهای استوانه ای
3)چکشی یاعمودی
ساقه کوبهای علوفه خشک کردنی:
واژه ساقه کوبی علوفه به شکل مختلفی ازتیمارعلوفه تازه دروشده درمزرعهگفته می شودکه به منظورسریع خشک کردن طبیعی انجام می گیرد.اگرقرارباشدبرای تهیه علوفه خشک علوفه درمزرعه خشک شودچندین روزممکن است لازم باشدتااثرخورشیدوباد رطوبت آن راتاحد 20% کاهش دهد.این عمل رامی توان بااستفاده ازساقه کوبهای علوفه سرعت بخشید.عمل ساقه کوبهای علوفه،ترک دادن،نرم کردن،له کردن،وپاره کردن ساقه های گیاه است.این عمل موجب خارج شدن سریع تررطوبت ازداخل ساقه هامی شود. وفرایندخشک کردن سریعترانجام می شود.
ساقه کوبی زمان موردنیازبرای خشک کردن علوفه درمزرعه راکاهش می دهددرنتیجه این عمل امکان بسته بندی علوفه قیل ازاینکه باران به ان خسارت برساندبیشترمی شود. ساقه کوبی بیشتربرعلوفه هایی که دارای ساقه های خشن وبرگدارهستندتاثیرمی گذارد. علوفه بقولات بخصوص برای ساقه کوبی مناسبند.زیرابرگ آن پس ازخشک کردن شکسته می شود.اماساقه کوبی علفهای ساقه نرم نیزممکن است مفیدواقع شود. بخصوص درجایی که امکان صدمه زدن هوابه علوفه ای که به طورطبیعی درحال خشک شدن است وجودداشته باشد.
تاثیرساقه کوبی درموقعی که ساقه هاعنوزبراثررطوبت متورم هستندبیشتراست.بدین منظورعلوفه باید15 تا30 دقیقه پس ازدرو شدن وقبل ازشروع پژمردگی ساقه کوبی شود.ساقه های پژمرده خیلی انعطاف پذیرند،به آسانی ترک نمی خوردندوبازنمی شوند.
انواع ساقه کوبها:
1- چین دهنده ها 2-له کن ها
شکل74.
ساختمان ساقه کوبها:
قسمتهای مهم یک ساقه کوب عبارتنداز:
1)محور اتصال تواندهی
2)جعبه دنده
3)زنجیره های محرک غلتکهای پائینی و بالائی
4)صفحه پف زا1
5)پوششهای نوار ساز 2
دروگر-ساقه کوبها :
دروگر-ساقه کوبها عمدتا در مزارع کوچک تا متوسط مورد استفاده قرار می گیرند زیرا قیمت آنها بسیار کمتر از نوارسازهای خودرو می باشد. دروگر-ساقه کوبها به منظور فراهم آوردن ساقه کوبی مؤثر به وسیله غلتکهای ساقه کوبی که هم عرض ماشین هستند طراحی می شوند . در بیشتر دروگر-ساقه کوبها از غلتکهای چین دهنده-له کن لاستیکی استفاده می شود .
برای بعضی از ماشینهای دروگر-ساقه کوب هم غلتکهای له کن و هم غلتکهای چین دهنده موجود است . بیشتر دروگر-ساقه کوبها از نوع کششی هستند اما انواع خودرو نیز موجود است .
(شکل 88)
ساختمان دروگر-ساقه کوبها
قسمتهای مهم یک دروگر-ساقه کوب کششی که به مالبند و محور تواندهی تراکتور متصل می شود عبارتند از : دروگر ، چرخ و فلک ، غلتکهای ساقه کوب ، فنر شناور، پوششهای نوارساز ، محور اتصال تواندهی ،شاسی اصلی ، مالبند(زبانه) و چرخها.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 36 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
چکیده: با توجه به پیچیدهتر شدن مسائل اقتصادی، لزوم نگاه چند بعدی به مسائل اجتماعی بر اساس چارچوب تحلیل بین رشتهای[1] هرچه بیشتر روشن میشود. اقتصاددانان نهادگرا از اوایل قرن بیست بر این مسئله تأکید داشته و تلاشهایی در جهت تبیین آن صورت دادهاند. در این مقاله با توجه به تجربیات ادبیات اقتصاد نهادگرائی به ارائه چارچوبی برای تحلیل مسائل اقتصاد اسلامی میپردازیم. این مقاله با توجه به دیدگاه نهادی به بررسی نهاد مالکیت میپردازد و سپس با ارائه تحلیل نهادی از مدل تعادل عمومی والراس امکان نگاه وسیعتر در اقتصاد اسلامی را فراهم میآورد. در نهایت برخی درسها برای اقتصاد اسلامی و رویکرد به برنامههای تحقیقاتی آینده مشخص خواهد شد.
کلیدواژهها: اقتصاد ـ اقتصاد نهادی ـ اسلام و اقتصاد ـ اقتصاددانان.
مقدمه
تاریخ مکاتب اقتصادی مملو از تلاش متفکران در زمینه عملکرد اقتصاد است. در سال 1776 آدام اسمیت فیلسوف اخلاق دانشگاه گلاسکو با کتاب ثروت ملل سنتز کاملی از بحثهای پیشینیان خویش ارائه داد و بسیاری از اصول اساسی علم اقتصاد را برای بهروزی انسانها بر شمرد. اصول اقتصادی رقابت کامل، مبادله آزاد، تقسیم نیروی کار و بسیاری دیگر چراغ راهی برای بقیه متفکران بود تا بتوانند عملکرد اقتصادی را بهتر تبیین کنند. سنت کلاسیکی و چارچوب تحلیلی آن پس از مدتی بر اساس پیشفرضهایی ادامه یافت که جهانشمول در نظر گرفته میشد. نویسندگان کلاسیک تجزیه و تحلیل خود را بر این فرض بنیان نهادهاند که عامه مردم بر مبنای الگوی انسان اقتصادی به محاسبات عقلائی مطلوبیتها و رنجها میپردازند و با پیروی از دست نامرئی بازار یا قانون طبیعی و به طور کلی احساس لذت طلبی که بوسیله «بنتام»[2] تشریح شده میکوشند تا بالاترین مطلوبیت را برای افراد بیشتری بدست آورند.
کارل مارکس در کتاب «سرمایه»[3] و توریستین و بلن در مقالهای تحت عنوان «مفاهیم از پیش مطرح شده علم اقتصاد» اساس این فرضیهها را به چالش کشیدند. در فضای اجتماعی سیاسی آمریکا که به تازگی از انگلیس استقلال یافته بود، انتقادهای وبلن برای پیگیری مباحث ضد کلاسیکی بسیار مساعد بود. این زمینه باعث شد تا مکتب نهادگرائی[4] در برابر اقتصاد کلاسیک قد علم کند. البته نهادگرائی هیچگاه تبدیل به جریان مسلط اقتصادی نشد و دیدگاههای آنان همیشه مورد بی توجهی قرار میگرفت. با این وجود اگر تمام مباحث نهادگرائی نیز نادیده گرفته شود، علم اقتصاد و حتی اندیشه بشری وامدار تحلیلی هستند که ارمغان این مکتب برای تفکر بشری است. نورث[5] در کتاب ارزشمند نهادها، تغییرات نهادی و عملکرد اقتصادی[6] به این نکته اشاره میکند:
«نه در نظریه اقتصادی معاصر و نه تاریخ نگاری بر پایه اعداد و ارقام هیچ کدام نقش نهادها در عملکرد اقتصادی را به حساب نمیآورند. چرا که چارچوبهای تحلیلی لازم برای وارد نمودن تحلیلهای نهادی در علم اقتصاد و تاریخ اقتصادی هنوز آماده نشده است. هدف از نگارش این کتاب فراهم آوردن چنین چارچوبهای بنیانی است. پیامد منطقی این تحلیل آن است که بخش عمدهای از نظریهپردازی در علوم اجتماعی بطور اعم و علم اقتصاد به طور اخص باید مورد بررسی و مطالعه مجدد قرار گیرد، دیگر اینکه در سایه این تحلیل فهم جدیدی از تغییرات تاریخی حاصل میگردد» (داگلاس نورث، 1377، ص 19).
اگر بخواهیم مباحث اقتصاد اسلامی در کنار سایر معارف اسلامی شرایطی را برای بهروزی و رستگاری نوع بشر فراهم آورد، استفاده از این چارچوب تحلیلی باعث میشود که بتوان هرچه کاملتر ابعاد بیشتری را در تحلیل مسائل اقتصاد اسلامی به کار برد.
در این مقاله سعی میکنیم به تبیین ضرورت بررسی مسائل از نگاه نهادی بپردازیم. سئوال اساسی در این بخش آن است که نگاه نهادی چه کمکی به تبیین اقتصادی از نگاه اسلامی میکند. در بخش بعد به تحلیل نهادها و تأثیر آن در اقتصاد اسلامی میپردازیم. نهاد مالکیت که در اقتصاد جزو نهادهای اساسی به شمار میرود بررسی خواهد شد و در نهایت یک تحلیل نهادی از مدل معروف نئوکلاسیکی تعادل عمومی و الراس ارائه میدهیم و مشخص میکنیم که نگاه نهادی چه تغییری در حل مسائل ایفا میکند و در پایان درسهایی برای اقتصاد اسلامی برخواهیم شمرد.
1- ضرورت تحلیل مسائل از نگاه نهادی
1-1- تعریف نهاد
تعاریف گوناگونی از نهاد ارائه شده است که معمولا بسیار نزدیک به هم میباشد:
1) نهادها قوانین بازی در جامعهاند، یا به عبارتی سنجیدهتر قیودی هستند وضع شده از جانب نوع بشر که روابط متقابل انسانها را شکل میدهد (داگلاس نورث، 1377، ص 19).
2) وبلن را میتوان اولین نهادگرا در زمینه اقتصاد دانست، وی نهادها را اینگونه تعریف میکند: «عادتهای ایجاد شده در ذهن هستند که بین عموم مردم مشترکاند» (T, Veblen, 1919).
3) مجموعه قواعد رفتاری ایجاد شده توسط انسان به منظور اداره و شکلدهی به تعامل انسانها که تا حدی به آنها کمک میکند انتظاراتی از کنش دیگران داشته باشند (Lin and Nugent, 1995).
همانگونه که در تعاریف نیز مشخص است نهادها ساز و کاری هستند برای اینکه انسانهای اقتصادی حداکثر کننده مطلوبیت وارد یک جنگ هابزی نشوند. تفاوت ویژة انسان با سایر جانوران را هابز مانند ارسطو در خرد انسان میبیند. اما هابز بر خلاف ارسطو بر این نظر است که انسان این خرد را به مثابه ابزاری در خدمت ارضای غریزههای خود بکار میگیرد. در عین حال، قدرت خرد باعث میگردد که انسان مانند جانوران، اسیر و دربند تأثرات حسی لحظهای نباشد، بلکه فراتر از لحظة حال، گذشته و آینده را نیز فراچنگ خواهشهای خود قرار دهد. فاصلة خرد از ادراک حسی و جمع آن دو بر روی هم، انباشت تجربه و برنامهریزی آینده را برای انسان ممکن میسازد. درست به همین دلیل، آدمی بر خلاف حیوانات، فقط گرسنة حال نیست، بلکه همچنین گرسنة آینده است، بنابراین درندهترین، زیرکترین، خطرناکترین و قدرتمندترین حیوان به شمار میآید. خرد، سلاح برندهای در خدمت خواهشهای نفسانی است و بطور همزمان انسان را به موجودی دارای اراده تبدیل میکند، پس آدمی موجود زندهای است که با ارادة آگاه در پی امیال خویشتن است. همین امر انسان را به ذات قدرتطلبی تبدیل میسازد که همة خواهشها و اشتیاقها در او گرد آمدهاند. برای چنین موجودی، علایق و امر حفظ خویشتن و تضمین زندگی مهمترین هدف است. به این سخنان هابز توجه کنیم: «در وهلة نخست، خواست مستمر و بیوقفه برای کسب قدرت هر چه بیشتر، رانشی عمومی در همة انسانهاست که تنها با مرگ پایان مییابد. علت این امر در آن نیست که آدمی آرزومند لذتی بزرگتر از لذتی است که به آن دست یافته و یا اینکه نمیتواند با قدرتی ناچیزتر قانع باشد، بلکه در آنست که آدمی نمیتواند قدرت فعلی و وسایل یک زندگی خوشایند را بدون کسب قدرت افزونتر تضمین کند» (توماس هابز،1380). آنجا که آدمی همواره از طریق افزایش قدرت خود به دنبال تضمین و ارضای خواهشها و تمایلات خویشتن است، به دشمن انسانهای دیگر تبدیل میگردد. هر انسانی باید در پی آن باشد تا میدان بازی قدرت خود را تعیین و تثبیت کند و گسترش بخشد. انگیزش ارادی هر فرد بنا بر طبیعتش خودخواهانه است و در یک کمبود انسانی، این خودخواهیها رودرروی یکدیگر قرار میگیرند. هابز معتقد است که: «چنانچه دو انسان در پی چیز واحدی باشند که هر دو نتوانند از آن بهرهمند شوند، دشمن یکدیگر میگردند و در تعقیب هدف خود که اساسا" حفظ خویشتن و گاه لذت است، تلاش میورزند تا یکدیگر را نابود یا مطیع سازند» (توماس هابز،1380).
به این ترتیب از نظر هابز، رقابت انسانها بر سر ثروت، افتخار، حکمرانی یا سایر قدرتها، به جدال و دشمنی و مآلا" جنگ میان آنان میانجامد. زیرا هر کس برای رسیدن به آرزوی خویش، باید از جادة کشتن، مطیع ساختن و یا از میدان به در کردن حریفان خود عبور کند. وجود بستر اقتصادی مناسب برای فعالیتها و تعاملات انسانی با توجه به مشکلات انسان اقتصادی تناقضی را به وجود میآورد. این تناقض که با وجود انسان اقتصادی هر فرد شاهد اجتماع پایدار و با ثباتی است تنها به کمک نهادها و تأثیر آنها در شکلدهی تعاملات انسانی حل خواهد شد.
نهادها را میتوانیم به دو بخش رسمی و غیررسمی تقسیم کنیم. در میان نهادهای رسمی میتوان از مقررات، قانونهای اساسی، قراردادها و حقوق مالکیت نام برد. این نهادها در جامعه از مشروعیت بالایی برخوردار هستند و تخلف از آنها منجر به مجازات خواهد شد. نهادهای رسمی بوسیله دولت، مؤسسههای خصوصی یا دیگر افراد در یک جامعه مدنی به وجود میآید و اغلب در ارتباط با ساختار پایهای نهادهای غیر رسمی میباشد.
در میان نهادهای غیررسمی میتوان هنجارها، اخلاق، رسوم، محرمات[7] و ایدئولوژیها را نام برد. این نهادها قوانین رفتاری غیررسمی جامعه هستند، که بخشی از فرهنگ محسوب میشوند. نهادهای غیررسمی از طریق اجتماعی کردن ایجاد میشوند و بیشتر به جهانبینی موروثی از نسلهای گذشته بازمیگردد. این نهادها در سطح ریشهدار اجتماعی تأثیر میگذارند که البته مذهب نقش عمدهای در آن ایفا میکند (الیور ویلیامسون، 1381). بررسی ریشههای نهادهای غیر رسمی موضوع بسیار پیچیدهای است که همیشه مورد توجه محققان بوده است.
1-2- وظایف نهادها
لین و نوجنت (1995) دو وظیفه اساسی برای نهادها را ذکر میکنند: اقتصادی کردن[8] و توزیع مجدد[9]. اقتصادی کردن به کاهش هزینههای معاملاتی توسط نهادها اشاره دارد. این هزینهها شامل مذاکرات در قرارداد و گرفتن اطلاعات درباره فرصتهای مبادله، نظارت برقرار داد و هزینههای دادرسی وقتی که یک طرف شروع به تقلب میکند میباشد. نهادها از طریق ایجاد قانون و نظم باعث میشود که تولید و تجارت بدون داشتن عواملی برای ورود به فعالیتهای پرهزینه شکل بگیرد. نظام مبادله پولی هزینه حمل و نقل را میکاهد زیرا یک کالای فیزیکی نمیتواند در قبال یک کالای فیزیکی دیگر مبادله شود. اخلاق تضمین میکند که افراد از یکدیگر دزدی نخواهند کرد حتی در شرایطی که امکان چنین کاری را دارند (Ola olsson, 1999).
در شرایطی که هزینههای معاملاتی وجود دارد حقوق جایگاه عظیمی در عملکرد اقتصادی دارد که معمولاً از نگاه اقتصاددانان مغفول مانده است. وظیفه دیگر نهادها، توزیع مجدد، بیشتر به عدالت[10] توجه دارد تا کارایی[11]. برای مثال حقوق مالکیت باعث میشود که افراد بتوانند دارائیهای خویش را تصرف کنند. چنین شرایطی باعث میشود مالکین محدودی اغلب منابع تولیدی را در اختیار داشته باشند درحالی که اکثریت چیزی ندارند. در اغلب جوامع چنین امری مطلوب نیست. تعاون، خیریه برای فقرا و مالیات نهادهایی هستند که سبب میشوند منابع برای برخورداری افراد بیشتری توزیع مجدد شوند. چرخش ثروت بین تمام افراد جامعه جزو اصول اقتصاد اسلامی شناخته میشود تا جایی که در قران نیز به آن اشاره شده است.
«ما افاء الله علی رسوله من اهل القری فلله و للرسول و لذی القربی و الیتمی و المسکین وابن سبیل کی لایکون دوله بین الغنیاء منکم...» ( سوره حشر، آیه 7)
نقش عمده نهادها در جامعه این است که از طریق تأسیس یک ساختار با ثبات برای کنشهای متقابل انسانی عدم اطمینان را کاهش داده و منافع ناشی از تجارت را ممکن سازد. در این صورت بستر نهادی برای فعالیتهای اقتصادی فراهم میگردد که در این فضا مباحث نئوکلاسیک در مورد بنگاه، مصرفکننده و بازار قابل استفاده خواهد بود.
1-3- نهادها و تأثیر آن در اقتصاد اسلامی
نهادها اعم از رسمی و غیررسمی در بستر سیاسی ـ اجتماعی و فرهنگی شکل میگیرند که ناشی از آداب و رسوم، اصول و قواعد، جهانبینی و ایدئولوژی، قوانین عرفی میباشد. به یقین در این میان نقشی که مذهب در تأثیر بر اقتصاد و کارگزاران آن ایفا میکند بسیار فراگیر و عمیق خواهد بود.
ویلیامسون در تحقیق خود به چهار سطح تحلیل اجتماعی اشاره میکند. سطح اول جایی است که هنجارها رسوم، اخلاقیات و مذهب جای دارند. در سطح دوم که به عنوان محیط نهادی یاد میشود با گذر از محدودیتهای غیررسمی قواعد رسمی مانند قانون اساسی، حقوق مالکیت و قواعد عادی شکل میگیرد. سطح سوم نهادهای اعمال مدیریت خواهد بود. مدیریت قراردادها و واکنشهای حل اختلاف با هدف شفاف کردن و اقتصادی کردن نهادها به وجود میآیند. در سطح چهارم از ابزار بهینگی و تحلیل نهایی استفاده میشود و بدین منظور بنگاه به طور نوعی یک تابع تولید در نظر گرفته میشود. تحلیل نئوکلاسیک در این سطح کارا عمل میکند (الیور ویلیامسون، 1381).
سطح یک/ تئوری اجتماعی
سطح دو/ اقتصاد حقوق مالکیت- تئوری سیاسی اثباتی
سطح سه/ اقتصاد هزینه معاملاتی
سطح چهار/ تئوری بنگاه ـ اقتصاد نئوکلاسیک
در یک دستهبندی دیگر وبلن نهادها را به دو دسته تشریفاتی و تکنولوژیکی تقسیم میکند. نهادهای تشریفاتی شامل حقوق مالکیت، ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و نهادهای غیر مالی میشود. از طرف دیگر نهادهای تکنولوژیکی به اختراعها، تولیدها، روشها و تکنولوژی اشاره دارد. این دو دسته نهاد از یکدیگر تأثیر میپذیرند و به طور پیچیدهای به یکدیگر بستگی دارند. برای مثال نهادهای اقتصادی اجتماعی دوران فئودالیته اساساً مشخصه تکنولوژی قرون وسطی بوده همچنانکه نهادهای تشریفاتی معاصر مشخصه روشهای تولیدی پیشرفتهتر قرون نوزدهم و بیستم است (محمد مشکوة، 1381).
همانگونه که توضیح داده شد عملکرد اقتصادی در بستر نهادی شکل میگیرد که ریشه در تاریخ و فرهنگ هر جامعهای دارد. بر اساس این پیشفرض و اهداف اساسی که برای نهادها برشمردیم، کار او غیرکارا بودن نهادها و تأثیر آنها بر عملکرد اقتصادی به شکل پیوستهای باید مورد بررسی قرار گیرد و در صورت تشخیص غیرکارا بودن آنها بوسیله سیستمهایی اجتماعی، ترتیبات وساختار نهادی[12] مورد بازبینی قرار گیرند.
در جوامع اسلامی با توجه به جهانبینی اسلامی مبنی بر جامعالاطراف بودن دین اسلام این بررسی از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود. چون اسلام دارای اصول فرازمانی میباشد که در همه اعصار لازمالاتباع میباشد و با توجه به تغییر نهادهای تکنولوژیک، نهادهای تشریفاتی نیز همزمان باید به صورت هماهنگ در چارچوب اصول برای کارایی و برابری اقتصادی تغییر یابند. لذا چنین چارچوب تحلیلی چراغ راهی برای متفکران اسلامی و بخصوص دانشمندان اقتصاد اسلامی خواهد بود.
1-4- نهاد مالکیت
همانگونه که اقتصاددانان نهادگرا تأکید دارند یکی از نهادهایی که نقش بسزایی را در عملکرد اقتصادی ایفا میکند نهاد مالکیت است. نورث نهاد مالکیت را اینگونه تعریف میکند: «نهاد مالکیت مجموعهای است از حقوق که به بررسی قوانین استفاده از داراییها و درآمدهای ناشی از آن و توانایی انتقال یک دارایی یا منبع مولد ثروت میپردازد» (واگلاس نورث،1377). اگر توان چانهزنی اولیه را مفروض انگاریم، آنگاه وظیفه قوانین تسهیل مبادله سیاسی و اقتصادی است برای مثال قوانین حق ثبت اختراعها و قوانین اسرار تجاری وضع شدهاند تا هزینه مبادلاتی را که به نظر میرسد مانع نوآوری و ابداع میشود، کاهش دهند.
با توجه به وظیفه اصلی نهاد مالکیت بررسی مجدد حقوق مالکیت در اقتصاد اسلامی ضروری به نظر میرسد. با مراجعه به ادبیات اقتصاد اسلامی، و در مرحله بعد معارف اسلامی متوجه میشویم بعد از گذشت قرنها هنوز توافقی در بین اقتصاددانان و متفکران اسلامی در زمینه حقوق مالکیت شکل نگرفته است. با توجه به فروپاشی کمونیسم و تضعیف نظرات آنان در زمینه مالکیت عمومی هنوز نشانههایی از این تفکر در بین متفکران اسلامی دیده میشود (محمد علی گرامی، 1348). «اصلی که باید در همه حال مد نظر قرار گیرد، آن است که مجموع دارائیهای اجتماع در اصل متعلق به کل جامعه است و منافع خاص افراد تنها با مراعات مصالح عمومی اجتماع قابل رعایت و احترام است» (ایرج توتونچیان، 1378). از طرفی بعضی دیگر از متفکران بر مالکیت خصوصی اصرار دارند (جمعی از نویسندگان، 1374).
نظریه فقهی که مبنای قوانین در کشور را شکل میدهند متشکل از قواعدی همچون الناس مسلطون علی اموالهم، أوفوا بالقعود و... میباشد که مالکیت خصوصی از آن فهمیده میشود و از طرف دیگر به این آیات از قرآن استناد میشود:
«والذین فی اموالهم حق معلوم»، «للسائل و المحروم» (سوره معارج، آیه 24و25)
و در اموالشان حق معینی برای سئوال کننده و محروم میباشد.
«و فی اموالهم حق للسائل و المحروم» (سوره ذاریات، آیه 19)
در اموالشان حقی برای مسائل و محروم میباشد.
«للرجال نصیب مما اکتسبوا و للنساء نصیب مما اکتسبن» (سوره نساء، آیه32)
مردان از آنچه به دست میآورند بهرهای دارند و زنان نیز به همینسان از دستاورد خود بهره دارند.
و از آن مالکیت عمومی نتیجه گرفته میشود.
در اصل چهل و ششم قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز درباره مالکیت خصوصی چنین آمده است:
«هر کس مالک حاصل کسب و کار مشروع خویش است و هیچ کس نمیتواند به عنوان مالکیت نسبت به کسب و کار خود، امکان کسب و کار را از دیگری سلب کند.»
همچنین اصل چهل و چهارم، بخش خصوصی را یکی از ارکان سه گانه نظام اقتصادی اسلام به شمار میآورد:
«نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بر پایه سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی با برنامهریزی منظم و صحیح استوار است.»
از دیدگاه شهید سیدمحمدباقر صدر، آنچه که نظام اقتصادی اسلام را از دیگر نظامها جدا میسازد، اصول سهگانه مالکیت مختلط، آزادی اقتصادی در کادر محدود و عدالت اجتماعی است. به همین جهت اسلام، همزمان، مالکیت خصوصی و مالکیت عمومی و مالکیت دولت را همراه هم پذیرفته، از هیچ کدام به عنوان امر ضروری و استثنایی تعبیر نمیکند، آن چنان که سرمایهداری گاهی تن به مالکیت عمومی و نیز نظام سوسیالیستی گاهی تن به مالکیت فردی میدهد. از این رو، شهید صدر معتقد است:
«به همین علت، اشتباه است که جامعه اسلامی را یک جامعه سرمایهداری بنامیم؛ اگر چه نسبت به بعضی از اموال و ابزار تولید، مالکیت خصوصی اعطا کرده است... و نیز اشتباه است بر جامعه اسلامی نام جامعه سوسیالیستی بگذاریم. اگر چه اسلام، اصل مالکیت عمومی را نسبت به بعضی از ثروتها و سرمایهها پذیرفته است. همچنین اشتباه است که جامعه اسلامی را ترکیبی از سیستم سرمایهداری و سوسیالیستی بدانیم؛ چون تنوع اشکال مالکیت، در جامعه اسلامی بدین معنا نیست که نظام اقتصاد اسلامی، ترکیبی است از سیستم سرمایهداری و سوسیالیستی... بلکه این تنوع اشکال مالکیت، حکایت از یک رأی قاطع عملی و اصیل میکند که بر پایه و اصول فکری معینی پیریزی گشته است» (محمدباقر صدر، 1361، ص 29).
در پذیرش دامنه مالکیت خصوصی شهید صدر معتقد است از آنجا که اسلام پایه اصلی مالکیت را «کار» قرار داده و آن را وسیله اصلی تولید ثروت به حساب آورده دو نتیجه زیر را بر آن مترتب کرده است:
1ـ تجویز پیدایش مالکیت خصوصی در زمینه اقتصادی؛ زیرا اگر کار اساس مالکیت باشد، طبیعی است که باید برای کارگر نسبت به کالاهایی که در تولیدشان دخالت داشته و به آن مالکیت داده است، مالکیت خصوصی پدید آید، مانند مزروعات و منسوجات و دیگر تولیدات.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 16 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید