لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 26
یکی از مهمترین مباحث تعلیم و تربیت و در عین حال یکی از مشکل‌ترین مفاهیم، تعریف “یادگیری” می‌باشد. یادگیری اساس رفتار افراد را تشکیل می‌دهد. از طریق یادگیری فرد با محیط خود آشنا می‌شود، روی محیط تاثیر می‌‌گذارد و گاهی باعث ایجاد تغییرات مثبت و سازنده در محیط می‌شود. بنابراین قسمت عمده رفتار آدمی آموختنی است. انسان سخن گفتن، محبت کردن، ارتباط برقرار کردن با دیگران و حتی اندیشیدن را یاد می‌گیرد. شناختن خود و جهان خارج نیز از طریق یادگیری امکان دارد. رشد قوه تفکر با طرز حل مسئله امری است که به تدریج و در سایه یادگیری در افراد به وجود می‌آید: توجه به اصول یادگیری و بررسی علل عدم توانایی دانش‌آموز در یادگیری و ارائه بهترین راهکار جهت جبران ناتوانی‌‌ها شرط اساسی موفقیت در فعالیت‌های آموزشی می‌باشد.
جهت‌گیری معلمان و مدیران درباره یادگیری در طرز کار و تصمیم‌گیری آنها تاثیر فراوان دارد، معلمانی که اصول و مبانی یادگیری را درست تشخیص می‌دهند بهتر می‌توانند در تعلیم و تربیت افراد اقدام کنند و از تعداد دانش‌آموزان در معرض شکست بکاهند.
در راستای رسیدن به اهداف یادگیری، معلم از عوامل مهم و موثر می‌باشد. عنصر معلم در هر نظام آموزشی را بایستی آینه تمام‌نمای درجه توفیق آن نظام در تحقق اهدافی دانست که فلسفه وجودی آن را تشکیل می‌دهد. کلیه عوامل درونی سازمان مدرسه لازم و ضروری می‌باشد ولی معلم اهمیت خاص خود را دارد. اگر قصد تغییر در رفتار دانش‌آموزان را داشته باشیم باید به سراغ معلمان برویم. بدون تحول معلم، هیچ تحولی در آموزش صورت نمی‌گیرد.
معلم ضمن نقش آموزشی، نقش راهنمایی و هدایت دانش‌آموزان و دانشجویان در زمینه‌های مختلف را نیز عهده‌دار است. “معلم نباید فراموش کند که او کارگزاری است روحانی و ملزم به زندگی با نقش خود، علاقه‌مند به تمام اشیای پیرامونی خود که الهام بخش راهنمایی هستند.”
معلمان یکی از رکن‌های اصلی نظام آموزشی هستند که بدون خواست آنها هیچ تحول آموزشی به موفقیت واقعی نخواهد رسید. لازم است که برای تقویت، حمایت، جذب و نگهداری و اعتلای علمی و حرفه‌ای این ستون‌های اصلی آموزش و پرورش برنامه‌هایی تازه و بدیع انجام گیرد.
برانگیختن شاگردان برای یادگیری(2)
فنونی در برانگیختن دانش‌آموزان برای یادگیری روش‌ها و فنون متعدد و گوناگونی از طریق پژوهش‌های انجام شده و نظریه‌های یادگیری توسط پژوهشگران و متخصصان تعلیم و تربیت ارائه شده است. مانند روش‌های تدریس، هیچ روشی یا فن واحدی که برای تمام فراگیران تأثیر یکسانی داشته باشد وجود ندارد. از طرف دیگر، تفاوت‌های فردی یادگیرندگان و شرایط مختلف کاربرد فنون مختلف را پیشنهاد می‌دهد. استفاده از چندین فن در جریان ارتباط و کار با دانش‌آموزان به بهره‌گیری و تأثیرگذاری برتعداد بیشتری از دانش‌آموزان کمک می‌کند. در این قسمت تعدادی از فنون به اختصار معرفی و شرح داده می‌شود.
1- آن‌چه را که از یادگیرندگان به‌عنوان هدف آموزشی انتظار دارید، در آغاز جلسه درس رقیق و واضح برای آنها بگویید.
ترغیب و هدایت یادگیری دانش‌آموزان مستلزم بیان صحیح هدف‌های آموزشی و توانایی‌هایی است که انتظار می‌رود یادگیرندگان تا پایان درس به آنها دست یابند.
2- در شرایط مقتضی از تشویق‌های کلامی استفاده کنید.استفاده از اظهاراتی مانند "خوب"، "عالی"، "آفرین" و "مرحبا" پس از مشاهده عملکرد درست یاگیرنده، از تدابیر مؤثر انگیزشی است. علاوه بر اظهارات شفاهی، تشویق‌های کتبی روی ورقه امتحانی و دفترچه تکالیف دانش‌آموزان بریادگیری آنان اثر مثبت دارد.
3- از آزمون‌ها و نمرات به عنوان وسیله‌ای برای برانگیختن یادگیرندگان برای فعالیت و تلاش در یادگیری استفاده کنید.نتایج آزمون‌ها و نمره‌هایی که به یادگیرندگان داده می‌شود، وسیله مناسبی برای انعکاس میزان تلاش دانش‌آموزان، و به‌عنوان تشویق و محرکی برای فعالیت بیشتر و بهتر است.
4- از ایجاد رقابت و هم چشمی در میان دانش‌آموزان جلوگیری کنید.معلم باید از ایجاد رقابت میان دانش‌آموزان که به کسب موفقیت در معدودی و شکست تعداد کثیری از آنان منجر می‌شود، جلوگیری کند. بلکه با استفاده از روش‌های یادگیری مشارکتی و گروهی، آنان را به همکاری و کمک به پیشرفت یادگیری یکدیگر ترغیب کند.
5- هنگام آموزش مطالب جدید از مثال‌های آشنا و هنگام کاربرد مطالب آموخته شده از موقعیت‌های تازه استفاده کنید.استفاده از مثال‌های ملموس و آشنا به جریان یادگیری دانش‌آموزان سرعت می‌بخشد و سطح علاقه‌مندی آنان را افزایش می‌دهد. از طرف دیگر، استفاده از موقعیت‌ها و مسایل جدید، البته متناسب با سطح توانایی یادگیرنده، از یکنواختی مطالب و حالت کسل‌کننده آن می‌کاهد و او را برای تلاش برمی‌انگیزاند.
6- علاوه بر توضیح و تشریح مطالب به طور کلامی تا آن‌جا که ممکن است از روش‌های دیگر آموزشی نیز استفاده کنید.
بحث گروهی، بازی‌های آموزشی، گزارش انفرادی و گروهی به وسیله دانش‌آموزان، گزارش مطالب دروسی مانند تاریخ به‌صورت نمایش زنده و هر تدبیر دیگری که دانش‌آموزان را در فعالیت یادگیری شرکت دهد به مقدار زیاد انگیزه آنها را بالا می‌برد. کسل‌کننده‌ترین روش آموزشی آن است که معلم تمام وقت کلاس را به خود اختصاص دهد و فرصت هیچ‌گونه فعالیت و اظهارنظری را به یادگیرندگان ندهد.
7- به دانش‌آموزان تکالیف و مسایلی بدهید که نه خیلی ساده و نه خیلی دشوار باشند.
افراد دارای انگیزش پیشرفت به سراغ تکالیفی می‌روند که مستلزم قدری تقبل خطر است؛ این نوع تکالیف اگر به درستی انتخاب و انجام شوند منجربه افزایش احساس اعتماد به نفس در یادگیرنده می‌شود. اما تکالیف بسیار آسان به چنین احساسی نمی‌انجامد و تکالیف بسیار دشوار نیز اغلب به شکست و ناکامی فرد منجر می‌شوند. بنابراین سطح مسایل و تکالیف درسی باید با سطح توانایی یادگیرنده باشد به گونه‌ای که او با کوشش از عهده انجام آنها برآید.
برای نیل به یادگیری موفقیت‌آمیز و موثر، معلمان به شاگران برانگیخته، علاقه‌مند و تلاشگر نیاز دارند و خواهان چنین متعلمانی هستند. به‌جز در کودکانی که عقب‌ماندگی ذهنی آشکار دارند، در کودکان طبیعی نقش انگیزش در عملکرد و پیشرفت تحصیلی به مراتب بیشتر از هوش یا استعداد کلی است. لذا درک ماهیت انگیزش، عوامل مؤثر برآن و راه‌های برانگیختن دانش‌آموزان برای معلم، مفید و بلکه لازم است. هدف این گزارش این است که خواننده به درک وسیعتری از مفاهیم انگیزش و انگیزه دست یابد، اهمیت انگیزش در پیشرفت تحصیلی و تاثیر متقابل آن دو را بداند و بالاخره تعداد زیادی از عوامل موثر برانگیزش یادگیرندگان را بشناسد.
انگیزش چیست؟
انگیزش به حالت‌های درونی موجود زنده که موجب بروز، هدایت یا تداوم رفتار او به سوی نوعی هدف می‌شود، اشاره می‌کند. به سخنی دیگر انگیزش را می‌توان به عنوان محرک فعالیت‌های انسان و عامل جهت‌دهنده آن تعریف کرد. در موقعیت تدریس، یادگیری و انگیزش با خواست، آمادگی و تلاش یادگیرنده برای یادگیری ارتباط دارد. مانند یادگیری، انگیزش نیز به‌طور مستقیم قابل مشاهده نیست، در واقع براساس مشاهده و سنجش رفتارها، در مورد انگیزش فرد قضاوت می‌شود.
انگیزش مهمترین شرط یادگیری است. عاملی است که به شخصیت و توانایی دانش‌آموز، ویژگیهای تکالیف، مشوق‌ها و سایر عوامل محیطی مربوط است. دانش‌آموز با انگیزه به‌راحتی شناخته می‌شود. تحقیقات نشان می‌دهد که انگیزش درونی کودکان در طی دوران قبل‌از دبستان تا دبیرستان کاهش می‌یابد.
از لحاظ پرورشی، انگیزش هم هدف است و هم وسیله به‌عنوان هدف. ما از دانش‌آموزان می‌خواهیم نسبت به موضوعات مختلف علمی و اجتماعی علاقه کسب کنند. از این‌رو تمام برنامه‌های درسی که برای آنها فعالیت‌های حوزه عاطفی در نظر گرفته شده است دارای هدف‌های انگیزشی هستند. به‌عنوان وسیله انگیزش مانند آمادگی ذهنی یا رفتارهای ورودی یک پیش‌نیاز یادگیری به حساب می‌آید. اگر دانش‌آموزان نسبت به درس بی‌علاقه و دارای انگیزش سطح پایینی باشند، به توضیحات معلم توجه نخواهند کرد، تکالیف خود را با جدیت انجام نخواهند داد و بالاخره پیشرفت چندانی نصیب آنان نخواهد شد.
عوامل موثر برانگیزش
به‌طور کلی مجموعه‌ای از عوامل مرتبط با یکدیگر بر علاقه و انگیزش دانش‌آموزان برای یادگیری تاثیر دارند. این مجموعه ممکن است شامل ویژگیهای یادگیرنده (عوامل فردی)، ویژگیهای برنامه‌های درسی به لحاظ کمی و کیفی، ویژگیهای معلمان، شرایط و ویژگیهای محیط آموزشی، فعالیت‌ها و تکالیف یادگیری و سایر عوامل محیطی از جمله خانوادگی باشد. شناسایی این عوامل به تصمیم‌گیری در مورد انتخاب شیوه‌های مناسب و بهبود شرایط برای برانگیختن فراگیرندگان برای یادگیری کمک می‌کند.
وضعیت سلامت جسمانی و روانی یادگیرنده از عوامل مهم فردی است که بر انگیزش مؤثر است. سلامت جسمانی دانش‌آموز در آمادگی و رغبت برای یادگیری و انجام تکالیف یادگیری تأثیر اساسی دارد. دانش‌آموزانی که از کمبود یا سوء تغذیه، یا ناخوشی‌های دیگر رنج می‌برند توانایی و همچنین میل و علاقه لازم را برای فعالیت در کلاس درس ندارند. همین‌طور هرگونه اختلال در سلامت روانی- عاطفی دانش‌آموز مانند اضطراب و افسردگی از یادگیری مؤثر ممانعت می‌نماید.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
دانلود تحقیق کامل درمورد معلم و یادگیری