۱۰ عادت روزانه انسان های موفق را بخوانید و در زندگی روزمره خود آنها را عملی سازید تا کم کم تبدیل به عادات روزانه شما گردند.
نویسنده: استیون هال
مترجم: اکبر بنابیان
کتاب 10 عادت روزانه انسانهای موفق
۱۰ عادت روزانه انسان های موفق را بخوانید و در زندگی روزمره خود آنها را عملی سازید تا کم کم تبدیل به عادات روزانه شما گردند.
نویسنده: استیون هال
مترجم: اکبر بنابیان
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه18
انسانهای اولیه
مطابق یک فرضیه علمی معاصر، سیر تکاملی نخستین میمونهای انسان نما (اجداد انسان) در حدود 4 میلیون سال پیش در آفریقا آغاز گردید. سپس ، میل دگرخواهی مهاجرت این میمونهای انسان نما را به آسیا و اروپا جایی که آنها تکامل خود را ادامه دادند ، منتقل نمودند آنهایی که در آفریقا باقی ماندند به روند تکامل خود ادامه دادند و به صورت انسانهای امروزی در آمدند و سرانجام آنها به همه نقاط جهان مهاجرت کردند و جای همه میمونهای انسان نمای اولیهhominids را گرفتند.
سازگاری یافتن با آب و هوای سرد توانایی هومونید ها، میمون های انسان نما، در ساختن ابزار،
شکار جانوران و جمع آوری غذا این موجودات را قادر ساخت تا بر سراسر جهان مسلط شوند.
مردم در حدود 40000 سال پیش برای اولین بار وارد استرالیا شدند. تا قبل از 30000 سال پیش آنها در سراسر قاره پراکنده شده بودند و از سرزمینهای خطر ناک عبور کرده بودند چنین مهاجرتی در آن زمان می توانست همانند سفر بشر به کره ماه در قرن بیستم ، اهمیت داشته باشد.
تغییر سطح آب دریاها
در بیشتر 5/1 میلیون سال گذشته ، زمانی که سطح آب دریاها در دوران یخبندان، پایین بود ، استرالیا از طریق خشکی به جزایر گینه نو و تاسمانی، متصل بود. اما حتی هنگامی که سطح آب دریاها در پایین ترین حد خود قرار داشت ، هیچ گذر گاه زمینی که خاک استرالیا را به قاره آسیا وصل کند، وجود نداشت. این به آن معنی است که مردم از راه دریا و پیمودن حداقل 90 کیلو متر (56 مایل) در آبهای آزاد، وارد استرالیا شدند.
اولین مهاجران
به طور دقیق مشخص نیست که اولین مهاجران از کجا آمدند و در کجا ساکن شدند. تحتمال می رود مردمی که در طول سواحل جزیره هایی مثل Timor تیمور ، زندگی می کردند، دارای قایقهایی بودند که برای سفر در طول سواحل و دیدن جزایر نزدیک، آنها را مورد استفاده قرار می دادند .
سفر از راه دریا
در فصول بارانی، بادهای موسمی شمال غربی به همراه امواج و جریانهای دریایی، می توانستند یک کلک یا ناوگانی از کلکها را به آسانی در امتداد خط افق به حرکت درآورند و ظرف مدت یک هفته ، به سواحل شمالی استرالیا برسانند. تعداد مناسبی از انسانها بطور تصادفی یا از روی طرح و نقشه قبلی، توانستند خود را به آنجا برسانند و زنده بمانند و نسل جدیدی بوجود بیاورند.
خلق یک فرهنگ
از آنجایی که استرالیا برای مدت طولانی با جهان خارج ارتباطی نداشت، دارای مجموعه ای منحصر بفرد از گیاهان و حیوانات بود که برای افراد تازه واردها بسیار نا آشنا می نمود تازه واردان برای هماهنگی با محیط جدید و شرایط جوی متغیر دوران یخبندان ، ابزارهای جدید ساختند. آنها ، با ساختن بعضی از قدیمی ترین آثار هنری در جهان کنده کاری های برجسته بر روی صخره های پانارامیتی، واقع در جنوب استرالیا یک فرهنگ جالب توجه و پیچیده را خلق کردند. این مردم همچنین جزو اولین اقوامی بودند که مردگان خود را می سوزانند، و این امر نشان می دهد که آنها دارای اعتقادات مذهبی بودند.
دانلود پایان نامه آماده
دانلود پایان نامه رشته تاریخ انسانهای نخستین با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 75
مقدمه
مطابق یک فرضیه علمی معاصر ، سیر تکاملی نخستین میمونهای انسان نما ( اجداد انسان ) در حدود 4 میلیون سال پیش در آفریقا آغاز گردید . سپس ، میل دگر خواهی مهاجرت این میمونهای انسان نما را به آسیا و اروپا جایی که آنها تکامل خود را ادامه دادند ، منتقل نمودند آنهایی که در آفریقا باقی ماندند به روند تکاملی خود ادامه دادند و به صورت انسانهای امروزی درآمدند و سرانجام آنها به همه نقاط جهان مهاجرت کردند و جای همه میمونهای انسان نمای اولیه را گرفتند . حدود 8/1 میلیون سال پیش دسته هایی از انسان های اولیه از راه خاورمیانه و آسیای جنوب غربی به سرزمینی که امروز گرجستان است مهاجرت کردند . این انسانهای اولیه جزو اولین دوره های انسان راست قامت یا آخرین دوره ای پیش از آن یعنی انسان ماهر (ابزار ساز ) یا Homo Habilis دسته بندی می شوند . حجم مغز انسانهای اولیه 900 سانتی متر مکعب بود در مقابل حجم مغز انسان امروزی که به طور متوسط 1350 سانتی متر مکعب است . از خصوصیات این دسته گوشتخوار بودن است . چرا که در جایی مثل آسیای مرکزی و گرجستان نمی شود مانند آفریقای آن زمان فقط با میوه ها و دانه های گیاهی زندگی کرد . سرزمینهای آسیای مرکزی دو فصل اصلی داشته است و در دوره ای از سال میوه و گیاهان به اندازه ی کافی در دسترس نبوده است . در جایی به نام دمانیسی میان گرجستان و ارمنستان امروزی فسیل هایی از انسانها کشف شده است که طبق نظر محققین باید جزو این دسته از انسانها باشند . خود همین کشف به تنهایی از این نظر جالب است که نشان از مهاجرت انسانهای اولیه از آفریقا به سرزمین های آسیای مرکزی و روسیه دارد . یکی از این فسیلها نشان می دهد که دندانها در سنین نوجوانی او ریخته است ولی توانسته است که سالها پس از آن زندگی کند بطوری که موقع مرگ 40 ساله بوده است . نشانه ی این موضوع پوشانده شدن سوراخ های دندان های ریخته شده بوسیله ی رشد بعدی آرواره است . خوب سوالی که حالا مطرح است اینست که در شرایطی که میوه و گیاهان در دوره ی طولانی از سال در دسترس نبوده اند و فقط با گوشت شکار می شد زندگی کرد ، این انسان چگونه توانسته است بدون دندان سالها زندگی کند ؟ نام این فسیل را پیرمرد گذاشته اند . راه حلی که می تواند منطقی تر از بقیه باشد این است که افرادی در گروه به او کمک می کرده اند و این کمک در طول سالیان ادامه داشته است . یعنی اتفاقی نمی توانسته است باشد . این کشف کوچک نیست و نشان می دهد که پیوندهای فامیلی و قبیلگی پا به پای رشد انسانی بتدریج در حال شکل گرفتن بوده اند و تاریخی بسیار دورتر دارند . همانطور که اشاره کردم دورترین نشانه ها در انسان هموساپینس و انسان نئاندرتال دیده شده بود . با توجه به این یافته ها می توان به این فکر کرد که انسان در تماتیش محصول یک تکامل تدریجی است و آنچه انسانیت ما نام دارد یکباره شکل نگرفته است و ریشه های انسانی ما بیشتر از آنچه به نظر می آید با طبیعت درآمیخته است .
آن زمان که انسان نبود
زمانی بسیار دراز ، پیش از آنکه آدمیزاد بر روی زمین هویدا شود ، این زمین – که دیرزمانی پس از آن زادبوم انسان می شد – مراحل بی شماری از دگرگونی را پشت سر نهاده بود ، شکل گرفتن زمین به چهار هزار و هفتصد میلیون سال پیش باز می گردد . آن زمان که توده ای از گازهای گداخته بر رویه ی سخت یکی از سیاره ها نشست و سرد شد . آن سیاره همین زمینی است که ما بر آن زیست می کنیم . به دنبال آن در درازای شصت هزار سال باران های سیل آسا بر زمین فرو ریخت که اقیانوس ها از آن به وجود آمدند . همزمان آتشفشان های بزرگ پی در پی کوه ها را به وجود آوردند و شکل آنها را پی در پی دگرگون کردند . میلیون ها سال دیگر سپری شد تا جانوران پستاندار نمودار شدند که تکامل آنها به پیدایش انسان انجامید . باورهای گونه گون درباره ی پیدایش عالم و آدم که از اسطوره ها سرچشمه می گیرند بخشی بزرگ از میراث فرهنگی بشریت اند . دانش نو با همه پیشرفتگی و دستاوردهایش آدمی را درباره ی چگونه پیدا شدن زمین و منظومه ی شمسی به یک باور همگانی ، یکدست و بی چون و چرا نمی رساند . با این حال امروزه عموماً بر این گمان اند که منظومه شمسی این گونه به وجود آمد که توده ای از گازها و غبارهای پراکنده در فضا زیر تأثیر نیروهای جاذبه رفته رفته و به آرامی بر یکدیگر انباشته و فشرده شدند . از گرمایی که از این انباشتگی و فشردگی گازها و غبارها برخاست خورشید کم نوری زاده شد که رفته رفته دایره ای از گاز و بخار پیرامون خود پراکند . این گازها و بخارها کم کم سرد شدند ، فشرده شدند تا اینکه سیارات از آنها به وجود آمدند . همزمان ، خورشید رفته رفته کوچک تر شد ، دورتر رفت و گداخته تر شد . نزدیک به خورشید توده های گاز و بخار که سنگین تر بودند بر هم فشردند و سیارات درونی منظومه شمسی را ساختند که زمین یکی از آنهاست . دورتر از خورشید اتم های سبک تر در هم فشردند و سیارات برونی را ساختند . گمان می رود که توده ی گازی که از زمین از آن ساخته شد چهار هزار سانتی گراد گرما داشت ، کمابیش به اندازه ی گرمای خورشید 4700 میلیون سال پیش زمین سرد شد ، گازها به مایع بدل شدند و آنگاه در گرمای 1500 درجه ذرات سفت و سخت بر رویه ی زمین نمایان شدند که بر توده ی گداخته زمین شناور بودند . گرما که کاهش یافت و به درجه 700 درجه رسید رویه ی سخت زمین ده کیلومتر کلفت شده بود . از آن پس آهنگ سرد شدن زمین کند شد . رفته رفته که گرما بیشتر کاهش یافت اینجا و آنجا باران نم نم باریدن گرفت و نم نم باران به زودی به رگبارهای تند بدل شد .