شاید همه ی ما بیش و کم از انتظار، طعمی تلخ و مفهومی دردآور و خاطره ای نخواستنی به یاد داریم. نگاه کردن دائمی به ساعت، قدم زدن و گز کردن عرض کوچه، دیده دوختن به راه و آخر هم خستگی و درماندگی و بازگشت ... از انتظار برخی حوادث یا افراد، بیشتر خمودی و رکود به یاد داریم تا نشاط و تحرک. بیشتر سرگردانی و بی هدفی می شناسیم تا روشنایی و آرمان گرایی. اما در این مقال می خواهم برایت چشم انداز انتظاری را ترسیم کنم؛ سازنده، سیال، محرک. این انتظار شانه به شانه ی امیدواری است، تا اینکه آلوده به یاس باشد. نقطه ی پایانش روشن و آشکار چون روز است تا اینکه گمراه کننده و حیرت زا باشد. تداوم دارد، حرکتی رو به پیش است، تا اینکه منقطع و بریده باشد و هرگز به بازگشت ختم نمی شود. خاطره ی این انتظار، نه به خاطر رنج های لحظه به لحظه و دردهای دائمیش بلکه به خاطر مقصد و نتیجه و پایان شیرینش، به شیرینی رؤیاست.
بله، درست است که صبر تلخی دارد، اما وقتی بر و ثمری دلکش و جانبخش در پی اش باشد، آن وقت تحمل کردنی خواهد بود.
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 16صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا بازکنید
مقاله انتظارموعود