فصل اول
مقدمه
مشکلات روانی در جوامع همانند کوه یخی می ماندکه تنها ده درصد آن قابل رویت بوده ونود درصد پنهان است. امروزه این مشکلات خسارتهای جبران ناپذیری بر پیکریه جامعه به طور عام و موقعیت شغلی افراد به طور خاصی وارد کرده است. برخوردهای پرخاشگرانه در خانواده وجامعه، احساس نگرانی، افسردگی و اضطراب، مصرف زیاد و فراگیر داروهای اعصاب و روان همگی حکایت از مواجهه جامعه انسانی بامشکلات روحی و روانی دارد. به گونه ای که بنا بر اعلام سازمان بهداشت جهانی حدود پانصد میلیون نفر از جمعیت جهان در حال حاضر از بیماریهای روانی رنج می برند.(خراسان 1380).
در بررسی بیماریها لازم است که کنشی متقابل پیچیده بینی نیروهای موجود در درون یک فرد و محیط او در نظر گرفته شود. طبیعت و تظاهر علائم و نشانه های روانپزشکی عمیقاً تحت تأثیر استحکام روانی بیمار، ظرفیتهای تطابقی او ودفاعهای روانی روانشناختیش قرار می گیرد. و تصویر بالینی حاصله نهایتاً بیانگر موازنه بین آسیب شناسی روانی بیمار است ارتباط پیچیده بین شکل گیری علائم روانی ووقوع وقایع مختلف درزندگی، به ویژه وقایع منحنی تهدید کننده، غیر قابل پیش بینی و مهار نشدی وجود دارد. عموماً چنین وقایع ناخواسته ای موجب درهم « گسستگی عصبی » فرد شده و او را مستعد شکل گیری علائم روانی می کند. وقایع فجیع مثل تجربایت جنگی موجب آشفتگی روانی در تعداد زیادی از نجات یافتگان می شوند. پاسخ های فردی خیلی باهم فرق دارند. وقایع منفی زندگی و حمایت های ضعیف اجتماعی در آسیب زایی آشفتگی های روانی اهمیت دارند. البته ممکن است مدتی طول بکشد تا عواقب مواجهه با ضربه روانی خود را نشان دهد. به همین دلیل ممکن است یک دوره بحرانی وجود داشته باشد که تا وقتی علائم بیماری خیلی شدید نشده بتوانیم از بدتر شدن آن جلوگیری کنیم. ازمیان عوامل
استرس زا شاید هیچ کدام به اندازه جنگ شدید و همه گیر نباشد به خصوص جنگهای نوین تقریباً کمابیش گریبان تمام اماد جامعه را می گیرند و نتیجه طبیعی آنها ویرانیها و تلفات سنگین است و معمولاً به داغ ها و اثرات پایدار بر جسم و روان افراد منجر
می شوند.
کاپلان و سادوک اعتقاد دارندکه بعضی از افرادی که در موقعیتهای خاصی مانند
صحنه های جنگ قرار می گیرند ممکن است علائم اختلالات رواین را به منشأ عضوی و یا به صورت اختلالات عاطفی عمده از خود بروز دهند.
بیان مسأله
پژوهشی حاضر به دنبال پاسخ این سئوال است که کدامیک از اختلالهای روانی ( اضطراب، افسردگی خود بیمارانگاری و ... ) در جمیعت مورد مطالعه ( جانبازان ) بیشتر است؟
جنگ پدیده ای شوم و ناخواسته ای برای هر کشوری است که با هر علتی که تحمیل شود می تواند اثرات کوتاه یا بلند مدت داشته باشد، در قرن اخیر پیشرفت سریع تکنولوژی منجر به تولید انواع مختلف سلاح های کشتار جمعی از جمله سلاح های شیمیایی شد اگر چه حملات شیمیایی منجر به اثرات جسمی زیادی برای فرد می شود اما اثرات روانی بسیاری نیز ایجاد می کند که در مقایسه با مجروحیت فزیکی جدی تر است. چرا که مجروحیت شیمیایی علاوه برمسائل جسمی ترسی از عوارض بلند مدت و بعضاً ناشناخته را به دنبال دارد.
گزارشی تحقیقات بسیاری نشان می دهد که استرس های غیر قابل پیش بینی محیطی در بسیاری از مردم می توانند تنش های بلند مدت ایجاد نمایند. لذا پس از جنگ افراد با عوامل استرس ناشی از آن مواجه می شوند که معمولاً بر اساس شدت استرس وارد شده به استکان مختلفی تظاهر می کنند.
دریک مطالعه همه گیر شناسی که به وسیله انجمن تحقیقات پزشکی هند در سال 1973 در یک منطقه نیمه شهری ویلورد در ایالت تامیل نادو بر روی 2904 نفر انجام گرفت میزان شیوع اختلالات روانی 5/66 در هزار بود.
شیوع اختلالات روانی در تحقیقات مؤسسه ملی بهداشت روانی ایالات متحده آمریکا ( 1978 ) به می خوارگی و اعتیاد و اختلال شخصیت 4/15 درصد گزارش گردیده است.
وقتی انسان مورد تهاجم قرار می گیرد یا تحت تأثیر فشارهای روانی واقع شود ناچار از خود واکنشی نشان می دهد. به طور کلی هر فردی در زمان و شرایط خاصی دارای آستانه تحمل معینی در مقابل استرس می باشد. وقتی فشار روانی از حد بگذرد ناچار اختلالهای رفتاری و هیجانی نشان خواهد داد.
اهمیت و ضرورت تحقیق
عوامل روانی یکی از ابزارهای مهم پیروزی و شکست در قبل و حتی بعد از جنگ نام برده شده، رجزخوانی مقدماتی جنگ تن به تن استفاده از تدابیر سیاهی لشکر، بخشی شایعات مخرب روحیه نبرد، بزرگ جلوه دادن پیروزیها، بی اهمیت شمردن ناکامیهای عمده از این قبیل عوامل روانی مؤثر در جنگ محسوب می شوند که در این مقوله بحث آنان نمی گنجد. از زمانهای بسیار دور تاریخ در مورد اثرات و عوارضی روانی ناشی از جنگ نیز بحث و جدل وجود دارد. در جنگ جهانی دوم به علت گستردگی منطقه جنگی و عکس العملهای گوناگون افراد تفاوت در صحنه های متنوع برای بیان
واکنش های روانی ناشی از جنگ از اصطلاحاتی چون واکنش شدید فشار روانی، نوروز ضربه ای جنگ، اختلال موقعیتی زودگذر و واکنشی تطبیقی یا سازگاری استفاده شده است. اکنون قریب به شانزده سال از جنگ تحمیلی ایران و عراق سپری گردیده است، این دفاع مقدس اگر چه با ره آوردهای مثبت خود موجبات تسریع روند رشد و تعالی جامعه و بالاخص جنبه های معنوی آن را فراهم آورده، اما در کنار آن خسارت جانی و مالی جبرانی ناپذیری را نیز به دنبال داشت . ( نور بالا، 72 ).
با گذشت شانزده سال از جنگ ، تاکنون بدین مهم توجه چندانی نشده حال آنکه در جامعه جانبازان دچار مشکلات جدی در زمینه روانی و رفتاری هستند، لذا باید جهت پیشگیری از افزایش اختلالهای روانی چاره اندیشی کرد و با یک نگرش پژوهشمندانه به این قضیه وضعیت جانبازان را به دقت بررسی نموده تا برخوردی منطقی با مشکلات موجود داشته باشیم.
اهداف تحقیق
اهداف کلی
بررسی شیوع اختلالهای روانی جانبازانی که در بنیاد جانبازان تشکیل پرونده داده اند.
اهداف جزئی
1. بررسی میزان روان پریشی در جانبازان .
2. بررسی میزان پرخاشگری در جانبازان
3. بررسی میزان اضطراب در جانبازان
4. بررسی میزان خود بیمار انگاری در جانبازان
5. بررسی میزان خود بیمار انگاری در جانبازان
6. بررسی میزان حساسیت بین فردی در جانبازان
7. بررسی میزان وسواس در جانبازان
8. بررسی میزان فوبیا در جانبازان
9. بررسی میزان افکار پارانوشیایی در جانبازان
10. بررسی ضریب کلی علائم مرضی ( GSI)
11. بررسی ضریب کلی علائم مرضی (PSDI)
12. جمع علائم مرضی (PST)
سئوالات تحقیق
1. آیا میزان روان پریشی در جانبازان در سطح بالایی قرار دارد؟
2. آیا میزان پرخاشگری در جانبازان در سطح بالایی قرار دارد؟
3. آیا میزان اضطراب در جانبازان در سطح بالایی قرار دارد؟
4. آیا میزان افسردگی در جانبازان در سطح بالایی قرار دارد؟
5. آیا میزان خود بیمار انگاری در جانبازان در سطح بالایی قرار دارد ؟
6. آیا میزان حساسیت بین فردی در جانبازان در سطح بالایی قرار دارد؟
7. آیا میزان واسواسی در جانبازان در سطح بالایی قرار دارد؟
8. آیا میزان فوبیادر جانبازان در سطح بالایی قرار دارد؟
9. آیا میزان افکار پارانوشیایی در جانبازان در سطح بالایی قرار دارد؟
تعریف نظری و عملیاتی مفاهیم و متغیرهای تحقیق
جانباز
واژه جانباز دارای بار ارزشی است که به فرد معلول جنگ اطلاق می شود.
در لغت جانباز به معنی جان بازنده و به کسی که با جان خود بازی می کند وآن را به خطر می اندازد به کار می رود. جانبازان بر اساس میزان صدمه ناشی از جنگ به صورت درصد طبقه بندی می شوند. اصولاً جانباز فردی است که مطابق رأی کمیسیون پزشکی بنیاد جانبازان و مستضعفان انقلاب اسلامی با توجه به میزان صدمات وارده بر جسم و روان دریکی از سه گروه زیر جای میگیرد:
1. جانبازان زیر 25% که کمترین میزان آسیب دیدگی را دارند.
2. جانبازان بین 65% تا 25% که آسیب دیدگی متوسط دارند.
3. جانبازان 70% و بالاتر که بیشترین میزان آسیب دیدگی را دارند.
اختلال روانی
اختلال روانی نوعی بیماری که با تظاهرات روان شناختی و با آشفتگی هایی در کارکرد ناشی از یک اختلال بیولوژیک اجتماعی ، روان شناختی ژنتیک، فیزیکی یا شیمیایی همراه است.
منظور از اختلالهای روانی در این تحقیق یعنی ( افسردگی، اضطراب، خصومت، وسواسی، فوبیا، خودبیمارانگاری، حساسیت بین فردی، روان پریشی و پارانوما ) نمره ای است که آزمودنی در آزمون SCL-90-R کسب می کند.
مسائل روانی
افسردگی
به حالت ناخوشایندی گفته می شود که نبود تجربه های شادی آور،کمی اعتماد به نفس ناتوانی در تمرکز حواس ، تغییر در عملکردهای زیستی و دردهای جسمی از جمله علائم این بیماری است. اما تعریف ما از افسردگی نمره ای است که آزمودنی در آزمون SCL-90-R کسب می کند.
خودبیمار انگاری
در DSM-IV خود بیمار انگاری چنین تعریف شده است:
اشتغال ذهنی با ترس از بیمار شدن یا اعتقاد مبنی بر ابتلا به یک بیماری جدی. اما تعریف ما ازخود بیمار انگاری نمره ای است که آزمودنی در آزمون مورد نظر کسب
می کند( رفیعی، رضائی، 1378).
روان پریشی
یکی از اختلالات حاد روانی استکه افراد مبتلا به آن تماس با واقعیت را از دست داده اند سازمان شخصیت در این افراد شکل خود را از دست داده، مبتلا به موهوم و تخیلات فرنسی، دارای رفتارهای عجیب و غریب و بالاخره دچار اختلالات ذهنی و فکری شدید می باشند. ولی تعریف ما از روان پریشی نمره ای است که آزمودنی در آزمون مورد نظر کسب می کند (قلی زاده کلان، 76 ).
اضطراب
اضطراب که با احساسی تنشی و ناراحتی همراه است حالتی هیجانی یا فیزیولوژیکی است. بی میلی در خوردن غذا قبل از یک فعالیت هیجانی، مانند سخنرانی بازتابی از اضطراب به شمار یم آید. به طور کلی اصطلاح حالت اضطراب به احساسهایی گفته
می شود که فعالیت دستگاههای عصبی خود مختار را در هر زمان بالا و پایین ببرد. اما تعریف ما از اضطراب نمره ای است که آزمودنی در آزمون استفاده شده کسب می کند
( پارسا، 1375 ).
وسواس
وسواسها عبارتند از افکار، تصاویر ذهنی و تکانه های ناخواسته و مزاحم. این وسواسها معمولاً از جانب فرد به عنوان افکار، تصاویر و تکانه های ناسازگار، بی معنی تلقی
می شوند امامنظور ما از وسواس نمره ای است که آزمودنی در آزمون مورد نظر بدست می آورد ( قاسم زاده).
فوبی
ترس شدید و غیر طبیعی از یک موقعیت، موجود مخصوصیع زمان یا مکان مخصوصی و غیره که شخصی از غیر منطقی بودن آن آگاهی دارد ولی قادر به جلوگیری از آن نیست اما منظور ما از فوبی نمره ای است که آزمودنی در آزمون ذکر شده کسب کند.
خصومت
هر نوع عمل و رفتاری که به طور مستقیم و در جهت منفی به منظور آزار و اذیت رساندن به دیگران انجام شود. اما تعریف ما از خصومت نمره ای است که آزمودنی درآزمون ذکر شده کسب کند ( احمدوند، 1374) .
پارانویا
مجموعه علائمی که در رفتار برخی از افراد مشاهده می شود تشکیل دهنده عقده های گزند و آسیب است. صفات مشخصه رفتاری این مجموعه سوء ظن بیش از حد، هذیانات گزند و آسیب و بکار بردن بیمارگونه مکانیزم دفاعی برون فکنی است. اما تعریف از پارانویانمره ای است که آزمودنی در آزمون SEL-90-R بدست می آورد.
بیمار روانی
زمانی که در رفتار، فکر و میزان کارایی و شناخت فرد را اثر نقص در عملکرد و شخصیت فرد اختلال ایجاد شود شخصی بیمار روانی نامیده می شود.
فصل دوم : پیشینه تحقیق
تعریف اختلال روانی
باید اعتراف کرده که هیچ تعریفی حدود دقیق مفهوم « اختلالهای روانی » را به اندازه کافی مشخص نکرده است. مفهوم اختلالات روانی همچون بسیاری از سایر مفاهیم پزشکی وعلمی فاقد یک تعریف عملیاتی منسجم است که بتواند در برگیرنده همه موارد باشد. همه اختلالهای پزشکی با درجه های متفاوتی از انتزاع تعریف می شوند. به عنوان مثال آسیب شناسی ساختاری ( مانند زخمهای کولیت )، جلوه نشانه ها ( مانند میگرن )، انحراف ازیک هنجار فیزیولوژیایی ( مانند فشار خون ) و سبب شناسی ( مانند ذات الریه پنوموکوکی). اختلالهای روانی نیز با مفاهیم مختلفی تعریف میشوند ( مانند ناراحتی، فقدان کنترل، نقص، ناتوانی، انعطاف ناپذیری، نامعقول بودن، الگوی نشانگانع سبب شناسی و انحراف آماری ). البته هر یک از این مفاهیم شاخص مفیدی برای یک اختلال روانی است ولی هیچ کدام معادل یا هم ارز خود مفهوم آن اختلال نبوده و موقعیتهای مختلف به تعاریف متفاوتی نیاز دارند.
در DSM-IV هر اختلال روانی به عنوان نشانگان یا الگوی رفتاری یا روانی قابل ملاحظه بالینی در نظر گرفته شده است که دریک فرد ظاهر می شود و با ناراحتی فعلی( برای مثال یک نشانه دردناک ) یا ناتوانی ( یعنی اختلال دریک یا بیش از یکی اززمینه های کارکردی) و یا با افزایش قابل ملاحظه خطر مرگ، درد، ناتوانی و یا ازدست دادن آزادی رابطه دارد. بعلاوه، این نشانگان یا اگلو باید در واکنشی به رویداد خاصی باشدکه از لحاظ فرهنگی موجه و مورد انتظار است، مانند مرگ یک فرد محبوب علت اولیه اختلال هر چه باشد باید آن را در حال حاضر به عنوان جلوه کژکاری رفتاری، روانی یازیستی در فرد تلقی کرد. رفتار انحرافی و تعارضهایی که به طور عمده میان فرد و جامعه بروز می کنند در صورتی اختلال روانی تلقی میشوند که همانگونه که در بالا اشاره شد. نشانه ای از یک کژکاری در فرد باشند.
یکی از تفاهمهای شایع آن است که طبقه بندی اختلالهای روانی برای طبقه بندی مردم است در صورتی که در واقع چیزی که طبقه بندی می شود اختلالهایی است که در مردم دیده می شوند. به این دلیل در متن DSM-IV از کاربرد عبارتهایی مانند اسکیزوفرنیایی یا « الکلی » پرهیز شده و به جای آن از عبارتهای دقیق تر ولی مسلماً طولانی تری مانند فردی که دچار اسکیزوفرنیا است یا « فردی که به الکل وابستگی دارد» استفاده شده است.
بر اساس تعریف DSMIV اختلال روانی به سندروم رفتاری یا روان شناختی مبهم بالینی اطلاق می شود که با ناراحتی وناتوانی همراه بوده و فقط واکنشی مورد نظر در مقابل رویداد خاصی نباشد ( سازمان بهداشت جهانی ICD-10 اختلال را این طور تعریف
می کند. به مجموعه ای از علائم قابل پیش بینی بالینی و رفتاری گفته می شود که در بیشتر موارد با درماندگی و پریشانی توأم بوده و باعث مختل شدن کارکردهای شخصی می شود. بیماری روانی زمانی که : در رفتار و فکر و میزان کاریابی و شناخت فرد را اثر نقص در عملکرد و شخصیت فرد اختلال ایجاد می شود شخص بیمار روانی اطلاق
می گردد. در پرسشنامه SEL-90R نه بعد شخصیتی سنجیده می شود.)
دیدگاههای مختلف درباره اختلال روانی
دیدگاه مرضی
از نظر آسیب شناسی، رفتار نابهنجار نتیجه حالت مرضی و یا اختلال است که بر اساس نشانه های بالینی قابل تشخیص باشد این دیدگاه به دو نتیجه منتهی می شود. اولاً آنکه وجود علامتها یا نشانه مرضی، دلیلی بر نابهنجاری است. در حالی که تجربه نشان می دهد تعداد افرادی که ، بخصوص تحت شرایط تنیدگی کاملاً فاقد نشانه های مرضی باشند، بسیار کم است.
ثانیاً : فقدان نشانه مرضی دلیلی بر بهنجاری است، در حالی که در خلال فرایند در بسیاری از بیماریها نشانه های مرضی مشاهده نمی شوند، مثلاً مردی که دچار بیماری قند است پیش از آنکه موازنه اش را از دست بدهد. یا شخصی که دچار بیماری تنگی نفس است قبل از آنکه بحران حادث شود، هیچ گونه نشانه مرضی نشان نمی دهند، اما آیا می توان بدلیل آشکار نبودن نشانه مرضی آنهارا به هنجار تلقی کرد؟
بنابراین امروزه تقلیل دادن بیماری به نشانه ها و علایم آسیب دیدگی، موضعی قابل قبول نیست بلکه باید ظرفیت بالقوه بازیافتی سلامت را در تعریف آن دخیل کرد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 133 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله بررسی شیوع اختلالهای روانی در جانبازان