دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 58
مقدمه
ای خداوند پاک و بی انباز و یار دست گیر و جرم ما را در گذر
” مولوی“
انسانها در فراز و نشیبهای تاریخ همیشه از دردها و آسیبهای اجتماعی بسیاری رنج برده اند و همواره در جستجوی یافتن علل و انگیزه های آنها بوده اند تا راهها و شیوه هایی را برای رهایی از آنها بیابند. از مجموعه این آگاهیها و تجربه ها و آموخته ها، توانسته اند زمینه های مطالعاتی و رشته های مختلفی را برای تبیین بی هنجاریها و نا بسامانیهای زندگی اجتماعی پی ریزی کنند. حاصل این کار پیدایی دانش آسیب شناسی اجتماعی (جامعه شناسی انحرافات) است. آسیب شناسی اجتماعی مطالعه بی نظمیها و آسیبهای اجتماعی همراه با علل و انگیزه های پیدایی آنها و نیز شیوه های پیشگیری و درمان این پدیده ها، به انضمام مطالعه شرایط بیمار گونه اجتماعی است؛ زیرا خاستگاه اصلی تبهکاری را باید در کل حیات اجتماعی و نوع خاص روابط انسانی جستجو کرد. نا بسامانیهای اقتصادی-اجتماعی از قبیل : فقر، تورم، گرانی، بیکاری، فقدان امنیت مالی و حقوقی و دیگر عواملی که باعث ” محرومیت“ می شوند، زمینه مساعدی را برای انواع مختلف آسیبهای اجتماعی چون : خودکشی، سرقت، اعتیاد به مواد مخدر، الکلیسم، طلاق، گدایی و ... فراهم می آورند. از این رو مفهوم آسیب شناسی گستره وسیعی پیدا می کند و از ابعاد ارزشی و کاربردی فراوانی برخوردار می گردد.
گروه های اجتماعی
می دانیم که شخص اجتماعی واحد پایه در انواع گروهبندیهای اجتماعی است. اکنون سعی می کنیم گروه اجتماعی را تعریف کنیم. گروه اجتماعی به سبب وجود عینی اش در خارج از ذهنیت انسان نمی تواند سنخ اجتماعی محسوب شود. ماهیت روابطی که اشخاص در گروه ها اجتماعی دارند آن را از جماعت اجتماعی متمایز می کند و در یک گروه اشخاص با هم متحد می شوند، منافع مشترک پیدا می کنند و کنش متقابلشان طبق الگو است. بنابراین، گروه اجتماعی از افراد انسانی که در روابط متقابل هستند تشکیل می شود.
هر مطالعه ای درباره منشاء و شکلبندی گروهها باید عطف به یک گروه خاص باشد که آغاز و انجامی در زمان دارد، در این معنا که در زمان معینی بوجود می اید، مدتی کوتاه یا بلند، دوام می آورد و سپس از بین می رود. نمی توان بدون توجه به ابتدا و انتها از زندگی گروهی سخن گفت. زندگی گروهی و روابط اجتماعی با هستی اشخاص بوجود می آید و بسط می یابد.
تعریف جامعه شناختی واژه ” گروه“ خیلی مفصل تر از آنست که در بالا تذکر دادیم. تعریف کامل تر گروه اجتماعی باید مشخصات زیر را در بر گیرد:
الف)واحد اجتماعی که گروه نامیده می شود، باید از درون، به افرادی که عضو آن هستند، و از بیرون، به اشخاصی که ناظر آن هستند، چنین هویتی را القا کند. منظور این نیست که هر فرد عضو گروه باید شخصا معرف حضور هر فرد دیگر عضو یا غیر عضو باشد. انجمن های سری، لژهای فراماسونری، در تعریف گروه اجتماعی جا می گیرند، در حالی که اعضایشان جمع بسته ای را تشکیل می دهند و نه تنها بر اشخاص خارج که بر بیشتر اعضای گروه ناشناسند. در شهرهای بزرگ شمار گروههای اجتماعی آنقدر زیاد است که هیچ کس نمی تواند همه آنها را شخصا بشناسد، ولی همه آنها کم و بیش قابل شناسایی هستند.
ب)گروه یک ساختار اجتماعی دارد، در این معنا که موقعیت هر عضو یا هر شخص نسبت به موفقیتهای دیگر معین است. روی همین اصل، آرایشی از پایگاههای اجتماعی یا قشر بندی اجتماعی در هر گروهبندی حتی در کوچکترینشان( مثلا در خانواده) مشاهده می شود. در هر گروهی حتی در تساوی طلبانه ترینشان نشانه ای از مراتب فرمانبری و فرماندهی به چشم می خورد.
ج)در گروه نقشهای فردی وجود دارد. به عبارت دیگر، هر عضو با گروه در مشارکت است. هرگاه اعضای گروه نقشهایشان را ایفا نکنند، زندگی گروه خاتمه می یابد. گروه که در آن نوعی کنش شخصی وجود نداشته باشد، از دیدگاه جامعه شناختی قابل تصور نیست.
ج)در گروه نقشهای فردی وجود دارد. به عبارت دیگر، هر عضو با گروه در مشارکت است. هر گاه اعضای گروه نقشهایشان را ایفا نکنند، زندگی گروه خاتمه می یابد. گروه که در آن نوعی کنش شخصی وجود نداشته باشد، از دیدگاه جامعه شناسی قابل تصور نیست.
د)روابط متقابل میان اعضا اس و اساس گروه اجتماعی است. بنابراین، گروهی که اعضایش با یکدیگر تماس و ارتباط نداشته باشند، متصور نیست. و این ارتباط، حتی محدود به دو شخص، باید به صورت فرایندی دو جانبه باشد.
ه)هر گروه هنجارهای رفتاری دارد که بر نحوه ایفای نقشها مؤثرند. این هنجارها نه قواعد مکتوبند و نه مقررات، اما اعضای گروه آنها را مراعات می کنندو بنابراین رفتار فرد وقتی که در گروه است و به علت گروه دستخوش تغییراتی می گردد.
ج)اعضای گروه پاره ای منافع مشترک و پاره ای ارزشهای مشترک دارند. گاهی این ارزشها کاملا واضح نیستند، اما حضور آنها وقتی نمایان می شود که اختلاف در سطح ارزشها باعث متلاشی شدن گروه می شود. فی الواقع، اختلاف نسلها در گروه خانوادگی غالبا چیزی جز اختلاف در ارزشها نیستند.
ح)هستی و دوام گروه منوط به داشتن یک یا چند هدف اجتماعی است.
ط)هر گروه عمری نسبی دارد که می توان دوره زمانی آن را اندازه گرفت. و این یکی از نشانه های مهم افتراق میان جماعت اجتماعی مستعجل و گروه اجتماعی است.
اکنون با جمعبندی مشخصات فوق می توانیم گروه را تعریف کنیم: گروه واحد اجتماعی قابل شناسایی، سازمان یافته و با دوامی از اشخاص اجتماعی است که مطابق هنجارهای اجتماعی و داشتن منافع و ارزشهای مشترک نقشهای متقابلی را به منظور نیل به هدف یا هدفهای مشترک ایفا می کنند. یک جامعه کلی مثل جامعه ایرانی، هندی، فرانسوی و...، ترکیبی از گروههای اجتماعی است که در آن وجود دارند. در درون یک جامعه گروهها عمدتا با کارکردهای اصلیشان از یکدیگر متمایز می شوند، در حالی که جامعه های کلی با فرهنگشان از یکدیگر متمایز می شوند.
2-1عضو گیری گروه
هر گروه برای ادامه دادن به حیاتش باید بتواند اعضای جدیدی را به عضویت بگیرد. در اصل اشخاص با تولد یا پذیرفته شدن عضو گروه خانوادگی و خویشاوندی گسترده در می آیند. همه گروههای اجتماعی دیگر اعضای جدید را به شرط داشتن صلاحیتهای لازم به عضویت می پذیرند. یک گروه دوستانه ممکن است عضو جدید را به موجب تفاهم صوری اعضای قبلی در خود بپذیرد. اما بعضی از گروهها از راه گزینش، منصوب کردن یا دعوت کردن عضو جدید می پذیرند. در برخی از گروهها، داوطلب عضویت باید صلاحیتش را با گذراندن آزمون کتبی مطابق رسم و آیین گروه به اثبات برساند. در برخی موارد پرداخت حق عضویت اجباریست.
مسئله عضوگیری گروه جدا از مسئله شکلبندی و منشاء گروههاست. اشخاص در گروهها زندگی می کنند چون موجوداتی اجتماعی هستند. در بسیاری موارد اشخاص در فعالیتهای گروهها مشارکت می کنند بدون آن که درباره عضویتشان به این یا آن گروه از خود پرسشی بکنند. داخل شدن فرد در گروه غالبا به شیوه ای بدون تعلق و نا آگاهانه است. پسر بچه ای ازلباس پیش آهنگی خوشش می آید به عضویت گروه پیش اهنگی مدرسه اش در می آید.
3-1 طبقه بندی گروههای اجتماعی
نظر به پیچیدگی و تنوع گروههای اجتماعی نه یک طبقه بندی که چند طبقه بندی از گروهها لازمست. پیش تر اشاره کردیم که گروهها عمدتا با کارکردهای اصلیشان از یکدیگر متمایز می شوند و این تنها یکی از معیارهاییست که در طبقه بندی گروهها می تواند به کار آید . شیوه های تفکیک و طبقه بندی گروهها باندازه دیدگاههای بررسی آنها متعدد است. بسیاری از این نگرشها تنها برای هدفهای مطالعه ای تخصصی مفید اند. و خیلی از طبقه بندیهای ساده نیز ارزش جامعه شناختی ناچیزی دارند. طبقه بندی گروهها در سریهای ممتد بر حسب اندازه شان، مثلا از کوچکترین تا بزرگترینشان، اطلاع خاصی به ما نمی دهد، مگر این که اندازه گروه با صفت دیگری که معنای جامعه شناختی دارد، در ارتباط گذشته شده باشد. طبقه بندی همه گروهها بر حسب دوامشان، از قدیمی ترین و پردوام ترین تا جدیدترین و متغیرترین ممکن است از لحاظ تمرین تاریخی جالب باشد، اما در اینجا هم برای آن که طبقه بندی فایده جامعه شناختی داشته باشد بهتر است که دوام و استمرار گروهها با ویژگیهای دیگر آنها در ارتباط گذاشته شود.
هر گروه اجتماعی مشخصات هشت گانه ای را که پیش تر بر شمردیم دارد، لذا می توان همه گروهها را در سری ممتدی بر حسب هر یک از این مشخصات طبقه بندی کرد، با عنایت به این نکته که برخی از این مشخصات مهمتر از بقیه هستندو می توان گروهها را بر حسب ساختارشان طبقه بندی کرد، یعنی بر حسب انعطاف پذیر بودنیا نبودن موقعیت نسبی اعضا، شدید یاضعیف بودن مراتب فرماندهی و فرمانبری، می توان گروهها را بر حسب نقشهای اجتماعی، از بیشترین تا کمترین توقعی که از اعضایشان دارند طبقه بندی کرد و می توان گروهها را بر حسب روابط متقابل اعضا، زیادی و کمی، نزدیکی و دوری، رسمی و غیر رسمی بودن این روابط در مجموعه پیوسته ای طبقه بندی کرد. می توان گروههای اجتماعی را بر حسب هنجارهای رفتاری، یعنی انتظاراتی که از عضو گروه است تا در رفتارش مراعات کند و یا بر حسب ارزشهای اجتماعی مشترک اعضای گروه، و بالاخره بر حسب نوع هدفهای اجتماعی که گروهها فعالیتشان را برای رسیدن به آنها سازمان داده اند، طبقه بندی کرد.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید