گاهی اوقات حاکمیت مردسالاری ایرانی تا کجاها سرک میکشد که حتی اقتضائات دنیای مدرن قادر به بازسازی آن نخواهد بود.
بحث ورود زنان به عرصه قضاوت از جمله مباحثی است که در دهههای اخیر مطرح بوده است و امروزه با توجه به ازدیاد مشکلات زنان که لزوم شکلگیری کلانتری مختص آنان را مهم دانسته ضرورت ورود زنان به دستگاه قضاوت نیز مفید جلوه مینماید.
با این ذهنیت به گفتوگو با عابدین مومنی یکی از اساتید دانشگاه فقه و مذاهب اسلامی که معتقد است ادلهیی جهت نفی صلاحیت زن برای ورود به عرصه قضاوت وجود ندارد نشستهایم:
در جامعه ایرانی حاکمیت تفکر سنتی مردسالار همواره سبب گردیده تا زنان از ورود به برخی عرصهها محروم بمانند، از جمله ورود به دستگاه قضایی، لذا همواره این سوال برای زن ایرانی وجود دارد که چرا او نمیتواند به عنوان قاضی در مسند قضاوت بنشیند؟!
در ابتدا میخواهم بگویم که من نوع نگاه جنسیتی شما را نمیپذیرم، زمانی که شما واژه مردسالار را به کار میبرید حاکی از نوعی نگاه جنسیتی است.
به نظر من جامعه ایرانی چنین نگاه و تفکری را میطلبد و پذیرای آن است!
ولی به نظر من نگاه مردسالار و زنسالار مذموم است و اصلا نباید نگاه مبنی بر جنسیت باشد بلکه باید نگاه انسانی جایگزین شود. البته لازم به ذکر است اگر اظهار کردند که در جامعهیی زن نمیتواند قاضی باشد و یا رییس جمهور باید مرد باشد نمیتوان گفت آن جامعه مردسالار است بلکه جامعه مردسالار مولفههای بسیاری دارد که این امر جای بحث دارد.
ولی این موضوع میتواند یکی از مولفهها باشد.
خب به هر حال اگر این یکی از مولفهها باشد تمام مولفهها که نیست و این مساله میتواند خودش از توجیهی برخوردار باشد که از مولفه مردسالاری خارج باشد. لذا من این نوع نگاه را نگاه درست و صحیحی نمیبینم. اما میتوان در این مورد بحث کرد که زن میتواند قاضی باشد یا خیر.
خب منظور من هم بحث پیرامون همین موضوع است.
زمانی ما نگاه دینی خودمان را پیرامون موضوعی مطرح میکنیم و گاهی نگاهی روانشناختی داریم مبنی بر اینکه زن یا مرد از چه ظرفیتهای وجودی برخوردارند که این نگاه دوم بحثی علمی است که با تجربه، تایید یا تکذیب میشود. اما بحث دینی به تجربه نیاز ندارد، بلکه مباحث دینی بر آموزههای وحیانی استوار است و تصدیق و تکذیب آنان بر ادله شرعیه مستند است. بنابراین ما هیچ امری را بدون حکم شرعی اثبات و نفی نمیکنیم، لذا به مستند قابل قبول شرعی برای اثبات یا رد هر امری نیازمندیم.
پس این نوع نگاه و تفکری که در جامعه وجود دارد مبنی بر اینکه زن نمیتواند قاضی شود به مبانی دینی باز میگردد؟
نظری که بنده در این مورد دادهام بحث و بررسی در ادلههایی بوده که بر اساس آن صلاحیت زن در قضاوت اثبات میشود یا خیر از مجموع بررسیهایی که کردم ادلهیی را که به صورت قطعی و یقینی نفی صلاحیت قاضی شدن زن را ثابت کرده باشد نیافتم و به نظر من ادلهیی که مطرح شده از جهاتی قابل نقد و تفسیرهایی است که با آن تفاسیر نمیتوان به صورت قطع و جزم گفت زن صلاحیت قضاوت را ندارد.
میتوانید در مورد ادلهیی که به آنها اشاره کردید به صورت مختصر توضیح دهید؟
بعضی از فقها گفتهاند زن صلاحیت قضاوت را ندارد ولی برخی از فقها اظهار کردهاند که این ادله نفی صلاحیت زن برای قضاوت اثبات نمیشود و البته در طول تاریخ هم شاهد این امر بودهایم. اما ادلهیی که مطرح شده مبنی بر روایاتی است، به عنوان مثال در برخی روایات آمده قومی که در آن زنان صاحب ولایت باشند رستگار نمیشوند، خب برخی از آقایان به این روایت استناد کردهاند و
شامل 5 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلود مقاله قاضی زن