پیشگفتار:
این مقاله آموزشی، پاسخی مقدماتی ولی اجرایی به این پرسش است که چگونه می‌توان قدرت خلاقیت و تفکر را پرورش داد. زندگی انسان بدون قدرت تفکر و خلاقیت، در همان حالت غار نشینی توقف میکرد. امروزه کسی در غار فیزیکی زندگی نکند ولی برخی از ما بدون آنکه بخواهیم و بدانیم در غارهای فکری و نامریی زندگی می‌کنیم و این باعث عدم رشد استعداد می‌شود... حداقل کاری که ما باید برای نسل فردا انجام دهیم این است که آنان را از محیط بسته غارهای فکری خارج کرده و به گسترش قدرت تفکر و خلاقیت آنان بپردازیم و برای اینکار نیز لازم است که خود از طریقی مانند مطالعه و مشاوره آموزش ببینیم. شاید ما ندانیم که فرزندان ما در چه رشته‌ای مشغول تحصیل و کار خواهند شد اما می‌دانیم که در هر رشته با قدرت تفکر بهتر و خلاق نیاز دارند، همانطور که به سواد عمومی و تخصصی نیاز دارند.
همانقدر که سواد خواندن و نوشتن برای ایجاد ارتباط و مبادله اطلاعات انسان با محیط لازم است؛ سواد فکری و خلاقیت فکری نیز برای پردازش اطلاعات لازم است.
در ابتدا مقدمه هر چند کوتاه می نگاریم سپس به توصیفهایی از خلاقیت اشاره می‌کنیم و سپس دلایل لزوم پرورش خلاقیت را بیان نموده و سپس به بیان روشهای اجرایی اندیشه‌‌گرا برای پرورش تفکر خلاق می‌پردازیم که در محیط جامع و دریای مطلاطم زندگی قابل اجرا باشند.
مقدمه
آرامش زندگی در گرو برآوردن نیازهاست. نیازها به طور کلی به 5 گروه تقسیم می‌شوند:
نیازهای فیزیولوژیکی ، نیاز به امنیت ، نیازهای اجتماعی ، نیاز به احترام ، نیاز به خودیابی
که بترتیب نیازهای اولی نیازهای رده پایین و نیازهای آخری نیازهای رده بالا به حساب آمده و نیاز به خودیابی حد بالای نیازهاست.
برآورده شدن مناسب نیازها شرط لازم برای بوجود آمدن آمال و آرزوهاست. به عنوان مثال یک فرد گرسنه و آواره هرگز به فکر پرواز بر فراز کوهها نخواهد افتاد. بسیاری نیز معتقدند که خلاقیت در نیاز متولد می‌شود همانگونه که بسیاری از اختراعات بزرگ نه محصول تعریف مشکلی خاص بلکه برای برآورن نیازی خاص به وجود آمده‌اند.
لزوم پرورش خلاقیتدر دوران کودکی
توصیف خلاقیت و اثر محیطی
برای خلاقیت توصیفهای مختلفی مانند: قدرت ایجاد ترکیبها و هماهنگیهای نو- توان راه‌حل‌یابی نو برای مسایل- و سر انجام، هنر استفاده از هوش را می‌توان بیان کرد و این هنر نیز مانند هر هنر دیگری بهتر است از دوران کودکی آموخته شود تا نهادینه شود. ضمناً بر اساس این توصیف نمی‌توان باهوش بودن را الزاماً با خلاق بودن همراه دانست .
در روشهای کلاسیک برای پرورش خلاقیت نسل فردا، آموزشهایی کارشناسی که بیشتر در قالب فعالیتهای هنری (نقاشی- ادبیات- تئاتر ....) و یا کاردستی (ساخت لوازم تزئینی- فنی و علمی ...) است به کودکان داده می‌شود که می‌تواند مفید واقع گردد، اما آیا این کافیست؟
نباید فرآموش کرد که سیستم فکری کودک خواه ناخواه با محیط اطراف خود (مانند والدین- دوستان- تلوزیون ....) در ارتباط است و از آن تاثیر مثبت و یا منفی می‌گیرد( اثر محیطی)، بطور مثال اگر بهترین آموزشهای کلاسیک برای افزایش خلاقیت کودکان انجام پذیرد ولی والدین آموزش کافی ندیده باشند و با آن هماهنگ نباشند، ممکن است بطور ناخواسته تاثیر این آموزشها را کم کنند.
در روشهای نوین اندیشه‌‌گرا برای پرورش خلاقیت نسل فردا ، والدین آموزشهایی می‌بینند تا بطور کلی سطح فرهنگ تفکر در خانواده را بالاتر ببرند، و بتوانند با ایجاد یک اثر محیطی مناسب، بصورت عاملی فعال در پرورش قدرت تفکر و خلاقیت فرزندان باشند و یا حداقل آنرا کاهش ندهند. روشهای کلاسیک بیشتر بر فعالیتهای عملی، و روشهای اندیشه‌‌گرا بیشتر بر فعالیتهای فکری گرایش دارند و مکمل همدیگر هستند.
شامل 16 صفحه word
دانلود تحقیق روشهای افزایش خلاقیت