خداوند نعمت های زیادی به ما داده است از جمله چشم و گوش و هزاران چیز دیگر و با باید شکر گذاری نعمت های خداوند باشیم در این جا ما می خواهیم به یکی از مهمترین و بهترین نعمت های خداوند یعنی اعتماد به نفس و عزت نفس بپردازیم.
این ویژگی ها را پدران و مادران برای فرزندان به ارث می گذارند که ما از اینها در جاهای مختلفی استفاده می کنیم و بهره مند می بریم.افرادی که اعتماد به نفس و عزت نفس ضعیف دارند نمی توانند در زندگی به موفقیت برسند و از خوش بینی به زندگی طبیعی محرومند ولی بر عکس کسانی که اعتماد به نفس قوی دارند در زندگی با موفقیت و سربلندی بیشتر مواجه می شوند ولی اگر ما احساس کنیم در زندگی تا حدودی شکست خورده ایم بر اعتماد به نفس ما ضربه ای سخت وارد خواهد کرد هم چنین باید به عزت نفس کودکان نیز توجه ویژه ای داشته باشیم. ادامة مطالب را به طور دقیق و مفصل در ادامه خواهید خواند.
عزت به نفس
میراث گرانبهایی که همة ما به عنوان پدر و مادر در آینده برای فرزندانمان به جا می گذاریم احساس عزت نفس است.این خصوصیت هدیه ای نیست که بتوان آن را از طریق وراثت به کودکان منتقل کرد،زیرا به طور ذاتی در زندگی،شروع به شکل گیری می کند. و والدین نقش اساسی در این شکل گیری دارند.
ما به ابعاد مختلفی که والدین در آنها دخالت دارند مانند:محبت کردن،احترام گذاشتن،تشویق کردن،استفاده از قدرت،رشد حس استقلال و نیز نحوة تأیید تمامی این عوامل بر رشد عزت نفس خود کودک یا نوجوان،توجه کرده و به بررسی تأیید فوق العاده مدرسه بر خودآگاهی شخص،مسئلة شخصیت و جنسیت شخص و نحوة برخورد با افراد فاقد حس احترام به نفس پرداخته ایم.
تمامی استعدادها و توانایی های بالقوه فرد نابود خواهد شد مگر آنکه حس عزت نفس،آنها را فعال کرده و به هر کدام جهت بدهد.
عزت نفس ضعیف،نه تنها خوش بینی و میل طبیعی فرد به زندگی را کاهش می دهد بلکه در بدترین شرایط این نیروهای مثبت را به انرژی مضری برای کودک و جامعه تبدیل می کند.
یک راه رسیدن به خود آگاهی مثبت یا منفی،عزت نفس است.اگر احساس کاملا خوبی نسبت به خود داشته و یا بتوانیم رتبه خوبی به عنوان یک شخص به خود بدهیم،می توانیم بگوییم که از خودآگاهی مثبت،خودپنداری درست و یا عزت نفس بالایی برخورداریم. در چنی وضعیتی،چاره ای نیست جز این که بگوییم حسی که بعد از این چند حس به وجود می آید،احساس ارزشمند بودن است.اگر به عنوان یک شخص،رتبه ای پایین تر از حد معمول یا رتبه انسانی شکست خورده به خود بدهیم،آنگاه باید از عباراتی همچون خودآگاهی منفی،خود پنداری منفی یا عزت نفس کم و یا ارزش قائل نشدن برای خود،استفاده کنیم که تمام اینها یعنی نوعی عدم حرمت نفس.
در همة ما جنبه هایی وجود دارد که چندان مورد علاقه نیست.این جنبه ها اگر زیاد مهم نباشند،می توانیم با آنها زندگی کنیم،چرا که چندان ناراحتمان نمی کنند،اما حتی اگر فکر کنیم که در مورد یکی از جنبه های ویژه تا حدودی شکست خورده ایم،اثر شدیدی بر احساس شخصی ما دربارة خودمان خواهد گذاشت.این نوع احساس ضربه ای منفی بر عزت نفس ما خواهد زد.
بعضی از جنبه های زندگی،تأثیری اساسی بر دید و خودارزیابی ما دارند؛جنبه هایی مثل وضع ظاهری بدن،چگونگی ارتباط ما با دیگران و میزان موفقیت در کارها.هر گونه احساس بد در مورد یکی از این جنبه ها می تواند به شکل بدی کل خود پنداری ما را تحت تأثیر قرار دهد.برخی از این جنبه ها عبارتند از:شکل ظاهری بدن،عدم توفیق در روابط اجتماعی سطح شغلی پایین با درآمدی کم و یا بی کاری.دلیل این سوء تأثیر،مهم بودن این جنبه از نظر جامعه و ارزش آنها به هنگام ارزیابی از خود ماست.این مسائل،عزت نفس ما را تحت تأثیر قرار داده و به نوبه خود بر ارتباط اصلی ما با زندگی نیز مؤثر است و آن را مثبت و مطمئن یا آمیخته با تردید و بدبینی و توأم با احساس شکست خوردگی می سازد.
چیزهایی در زندگی هر یک از ما وجود دارد که برای شخص خودمان اهمیت بسیار دارند،مثلا برخورداری از استعداد و مهارت ویژه(پرورش گل های سرخ برای مسابقات باغبانی)برخورداری از برخی ملاک های اخلاقی یا تلاش برای تحقق بعضی از اهداف شخصی(کاستن از نقایص خود در یک بازی ورزشی).این امور حتی اگر به طور کلی برای جامعه ای که در آن زندگی می کنیم،مهم نباشند،تنها به دلیل اهمیت فردی می توانند به
نحوی خاص با مجموعه خود آگاهی و عزت نفس ما مرتبط باشند.شما هم قطعا می توانید یکی – دو جنبه مهم از لحاظ خود پنداری خویش را پیدا کرده و بشناسید.این جنبه ها معمولا همان جنبه هایی هستند که پس از کسب آنها،احساس عزت نفس واقعی می کنید،در حالی که ممکن است برای افراد دیگر هیچ اهمیتی نداشته باشند.
عزت نفس در کودکان
در مورد کودکان،گاهی چند موضوع کوچک می تواند به عزت نفس آنها آسیب برساند.اولین و مهمترین مسئله از نظر کودکان این است که والدینشان آنها را دوست دارند و برای آنها ارزش قائل هستند یا نه.محبت اساس احساس امنیت و عزت نفس در کودکان بوده و بر عزت نفس آنان در دوران کودکی اثرمی گذارد،کافی است. برای کودک که همچنان رشد می کند و بزرگ تر می شود،عوامل مختلفی دارای اهمیت ویژه می شوند:موفقیت در مدرسه،توانایی ایجاد و نگه داری روابط دوستانه و بروز نشانه های جسمی و جنسی در سنین نوجوانی و بلوغ.این عوامل به دلیل اهمیت بسیاری که دارند،اثری شگفت بر کل خود آگاهی و احساس عزت نفس کودک خواهند گذاشت.
آنچه در بزرگسالی پیروزی یا شکست جزئی قلمداد می شوند،عامل فشار بالقوه ای بر خود آگاهی و اعتماد به نفس کودک به شمار می آید.این فشار به ویژه در نمونه هایی که خود را با همسالان خویش مقایسه می کند،بیشتر احساس می شود.مثال خوب برای پسران جوان: یادگیری مهارت های بدنی،مثل دوچرخه سواری،شنا و انواع بازی های با توپ است.پسران اگر از پس این کارها به خوبی برآیند(معروف خواهند شد،اما اگر از حد متعادل پایین تر بروند از دور مسابقه خارج می شوند و این کار یعنی اوقات تلخی و رنج بردن که از ضربه ای که به خودآگاهی آنها وارد شده است.
شامل 8 صحه word
دانلود مقاله عزت و اعتماد به نفس