فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه ارزیابی کاندیداتوری سمعک

اختصاصی از فی بوو پایان نامه ارزیابی کاندیداتوری سمعک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه ارزیابی کاندیداتوری سمعک


پایان نامه ارزیابی کاندیداتوری سمعک

 

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 90 صفحه می باشد.

 

فهرست
مقدمه
حد پایین کم شنوایی قابل کمک
افت تن خالص و شکل ادیو گرام
توانایی شناسایی گفتار
ناتوانی و معلولیتی که خود بیمار گزارش می کند
محیط شنیداری، ،نیازها و انتظارات
نگرانی های زیبایی شناختی
ظریف کاری و مدیریت
سن
شخصیت
اختلال پردازش شنوایی مرکزی
وزوز
فاکتورها در مجموع
مشاوره با بیمار بی میل
حد بالای کم شنوایی قابل کمک
توانایی فهم گفتار ضعیف
سمعک یا کاشت حلزون
Tactile aid سمعک یا
موارد منع پزشکی فیتینگ سمعک
اظهارات نهایی
منبع
۱. ۸ حد پایین کم شنوایی قابل کمک
تلاش های بسیاری برای یافتن میزان کم شنوایی تن خالصی که می تواند بین آن دسته از افرادی که از سمعک سود می برند و آن هایی که از سمعک بهره مند نمی شوند افتراق دهد، صورت گرفته است. همه این تلاش ها، به طور دیدنی ناموفق بوده اند. در نگاه اول، این مسئله تعجب آور به نظر می رسد. در نهایت، استنباط می شود که هر فردی با کم شنوایی شدید، از سمعک بهره بسیاری خواهد برد و فردی با شنوایی نرمال، از سمعک بهره نمی برد. بنابراین چرا غیرممکن است میزان کم شنوایی که باعث افتراق افرادی که از سمعک بهره می برند و آن هایی که بهره مند نمی شوند را پیدا کنیم؟
پاسخ این است که برای این مقادیر بینابینی کاهش، سایر فاکتورها بیشتر از ادیوگرام سودمندی از سمعک را تحت تأثیر قرار می دهند. قوی ترین این فاکتورها را می توان، انگیزه شخص برای به دست آوردن سمعک در نظر گرفت. البته، انگیزه واقعاً در نتیجة تعدادی از فاکتورهای مثبت و منفی ایجاد می شود. این فاکتورها عبارتند از :
آگاهی از افت شنوایی: آیا بیمار (واقعاً) فهمیده و (از نظر احساسی) پذیرفته که مکانیزم شنوایی اش نرمال نیست؟ آیا بیمار کاملاً از وجود نقص شنوایی آگاه است؟ مثلاً، وقتی که بیماران به سایر افرادی که زیرلبی صحبت می کنند، می گویند که این، علت مشکلشان است ممکن است عدم آگاهی از افت، یا عدم تمایل برای پذیرفتن این که افت وجود دارد را نشان دهد.
نیازها : چه مدت، بیمار در موقعیتی قرار می گیرد که نسبت به آن چه برای عملکردش به طور مؤثر نیاز است، با وضوح کمتری می شنود؟ متناوباً ، چه مدت بیمار در موقعیتی است که به تمرکز بسیار زیادی نیاز است و به سرعت از این کار خسته می شود؟ به عبارت دیگر، بیمار چه میزان ناتوانی شنوایی دارد؟ مهمتر از همه آن که، بیمار به چه میزان از ناتوانی شنوایی آگاه است؟
پیامدها: آیا ناتوانی شنوایی باعث شده که بیمار از فعالیت هایی که در صورت عدم ناتوانی دوست داشته انجام دهد، خودداری کند، یا باعث شده که بیمار احساس منفی از زندگی داشته باشد؟ به عبارت دیگر، بیمار چه میزان معلولیت شنوایی دارد؟ مهمتر از همه آن که، بیمار از این معلولیت چه احساسی دارد؟ بحث بیشتر روی تفاوت بین آسیب، ناتوانی، و معلولیت را می توانید در (۱۹۹۱)Stephens and Hetu ببینید.
دیدگاه فردی: آیا بیمار تصور می کند که با استفاده کردن از سمعک، مردم به او به دید منفی نگاه می کنند؟ وجود سمعک باعث می شود که مردم به استفاده کنندة از سمعک به عنوان یک فرد مسن و کم هوش نگاه کنند، اما مسئله مهم این است که آیا و چگونه بیمار قویاً به این مسئله معتقد است؟
استفاده کنندگان از سمعک، واقعاً دیدگاه مثبت تری نسبت به افراد دچار نقص شنوایی که از سمعک استفاده نمی کنند دارند، اگر چه مشخص نیست که آیا سمعک به طور مثبت در دیدگاه فردی مؤثر است، یا افرادی با دیدگاه مثبت محتمل تر است که از سمعک استفاده کنند. بسیاری از بیماران، ترجیح می دهد که دیدگاهشان ناکارآمدی اجتماعی باشد تا نقص شنوایی. بنابراین دیدگاه آن ها ممکن است با عدم آگاهی از افتشان بهتر حفظ شود.
سودمندی مورد انتظار: بر اساس گفته های سایر استفاده کنندگان از سمعک، کاروران پزشکی و یا مشاهده سایر افرادی که سمعک استفاده می کنند، بیمار فکر می کند که سمعکها چه سودمندی خواهند داشت؟
تأثیر سایر افراد: آیا بیمار به جستجوی بازتوانی تشویق می شود یا حتی از این کار بازداشته می شود؟ تقریباً نیمی از کاندیداهای سمعک، برای گرفتن سمعک به طور مثبت تحت تأثیر خانواده قرار می گیرند. از سوی دیگر، بسیاری از افراد از کمک به جست و جو که با صلاحدید متخصص سلامت انجام می شود، اجتناب می کنند.
ترس یا تردید: آیا بیمار انتظار دارد که برای یاد گرفتن چگونگی کار کردن با سمعک مشکل داشته باشد یا برای کارکردن با آن مهارت نداشته باشد؟ آیا بیمار کم شنوایی همراه با سن را معادل با کاهش کارآیی اجتماعی، یا حتی احساسات، و رد کردن هرگونه تجسم عینی از آن کاهش مثل سمعک می داند؟
هزینه ها: چگونه کل هزینه ها (هزینه های مالی، مزاحمت و دردسر، اثر روی دیدگاه فردی) با پی بردن به سودمندی استفاده از سمعک مقایسه می شود؟
نقص شنوایی: نهایتاً ، نقص شنوایی فیزیولوژیک بیمار در این زمینه مؤثر است، اما نه به این معنی که مشخص کننده میزان نقص، ناتوانی و معلولیتی است که بیمار معتقد است دارد. کاهش انتخاب فرکانسی و جداسازی زمانی که تقریباً وابسته به کاهش حساسیت است به وسیله ادیوگرام نشان داده می شود. علیرغم این موضوع، ادیوگرام تن خالص شاخص بسیار خوبی از میان کلی نقص فیزیکی است، اما شاخص خوبی از ناتوانی و حتی به میزان کمتر از معلولیت نیست.
عدم آگاهی بیماران از مشکلات شنوایی شان، و بنابراین میزان انگیزه آن ها برای انجام کارهایی درباره مشکلشان، به طور قوی مرتبط با این مسئله است که آنها متعاقباً چقدر سمعک را استفاده می کنند. انگیزه در یک زنجیره از مخالفت شدید با بکارگیری سمعک تا اشتیاق زیاد برای به کار بردن آن تغییر می کند. (۱۹۸۱) Goldstein and Stephens چهار نوع نگرش را که برای این زنجیره ترسیم شده ارائه دادند و اظهار کردند که نگرش های منفی ممکن است واقعاً بیان شود یا ممکن است به ذکاوت کلینیکی قابل ملاحظه نیاز داشته باشد تا شناسایی شود.
اگر انگیزه بسیار مهم است، آیا می توان آن را تغییر داد؟ حتی اگر یک بیمار نظرات غیرواقع بینانه درباره هر یک از این عوامل داشته باشد، احتمال دارد که انگیزه کلی او به سمت به دست آوردن سمعک نتیجه ای منطقی از این نظرات باشد: تغییر دادن انگیزه تنها با تغیر عقاید و نظرات اصلی امکان پذیر است متأسفانه، تحقیقات کمی وجود دارد که نشان دهد آیا نگرشها می توانند با مشاوره مناسب پیش از فیتینگ سمعک تحت تأثیر قرار گیرند. (۱۹۹۹) Nobel بررسی کرد که مشاوره می تواند منجر به پذیرش این موضوع از سوی بیماران شود که کم شنوایی شان علت مشکلاتشان است به جای این که مشکلات را به کار سایرین نسبت دهند. خوشبختانه، ما متوجه شدیم که صرف زمان برای فهمیدن نگرانی های بیماران، و دادن اطلاعات و دستورالعمل ها به آن ها، قبل و بعد از فیتینگ سمعک، میزان استفاده بیماران از سمعک را علیرغم نگرش اولیه شان افزایش می دهد.
مثال هایی از این که چگونه می توان نظرات غیرواقع بینانه و غیر مؤثر بیمار را تغییر داد در بخش ۱۲٫ ۱٫ ۸ نشان داده شده است. در ابتدا، ما نشانه هایی مبنی بر این که چه تعدادی از عوامل ، شانس استفاده یا دریافت سودمندی بیمار از سمعک را تحت تأثیر قرار می دهند، بررسی می کنیم.
هنگام خواندن این فصل، شما باید به خاطر بسپارید که افراد دچار نقص شنوایی، نه بطور محو نشدنی، بلکه به طور ناآشکار، قبل از این که به کلینیک شما بیایند به آنها برچسب کاندیدا یا غیرکاندید زده می شود. این طور نیست که کاندیداتوری از پیش تعیین شده باشد، و وظیفه متخصص بالینی این است که تشخیص دهد یک بیمار خاص جزء کدام گروه است. بنابراین اگر متخصص بالینی بررسی کند که آیا فاکتورهایی وجود دارد که از دریافت سودمندی سمعک توسط فرد کم شنوا جلوگیری کند، و اگر چنین است، برای تغییر این فاکتورها چه کاری می توان انجام داد، بیمار بهترین خدمات را دریافت خواهد کرد.
۱٫ ۱٫ ۸ افت تن خالص و شکل ادیوگرام
سودمندی که افراد از سمعک می برند و تعداد ساعاتی در روز که از سمعک استفاده می کنند، با میزان کاهش شنوایی تن خالص افزایش می یابد. متأسفانه، اگر تجزیه و تحلیل به افرادی با کم شنوایی ملایم و متوسط محدود شود، میزان کم شنوایی پیش بینی کننده ضعیفی از استفاده یا سودمندی است. یک مطالعه نشان می دهد که افرادی با ادیوگرام فلت نسبت به افرادی با ادیوگرام شیب دار بیشتر از سمعکشان استفاده می کنند، با این حال سایر مطالعات چنین اثری را نشان نمی دهد. به نظر می رسد که ناتوانی و نقص شنوایی مشخصاً بیشتر در ارتباط با آستانه های شنوایی فرکانس پایین است تا آستانه های فرکانس بالا، اگر چه هر دو محدوده فرکانسی برای شنوایی خوب مهم اند.
با این وجود، گفته شده که افرادی با افت کمتر از dBHL 25، ۳۰، ۳۵ در میانگین سه فرکانس (میانگیHz 500، ۱۰۰۰، ۲۰۰۰) از سمعک سود نخواهند برد اما افرادی با افت بیشتر سودمند خواهند شد. در این گفته، مشکلات بسیاری وجود دارد. هیچ اطلاعاتی برای این گفته وجود ندارد که افت تن خالص نشانه معتبری است از این که چه کسی سود خواهد برد، و اطلاعات کافی برای این اظهار که آن نشانه معتبری نیست، نیز وجود ندارد. مثلاً، از ۹۸ نفر با افت کمتر مساوی dBHL20 در Hz500، ۱۰۰۰ ، و کمتر مساوی dBHL35 در Hz2000، به نظر
می رسید که در ۸۵% آن ها پس از ۶ ماه استفاده، سمعک سرمایه گذاری ارزشمندی بود. این افراد همه افت کمتر مساوی dBHL 25 در میانگین سه فرکانس داشتند.
اگر آستانه های تن خالص به عنوان راهنمایی برای کاندیداتوری استفاده شود، آستانه ها در گوش با افت تن خالص بیشتر باید مورد استفاده قرار گیرد، زیرا به نظر می رسد که آن ها پیشگویی کننده بهتری از کاندیداتوری سمعک نسبت به افت در گوش بهتر، حداقل برای افرادی با افت ملایم تا متوسط در هر دو گوش، هستند. (۱۹۹۳) Haggard and Gatehouse بیان کردند که شنوایی در هر دو گوش باید به درستی محاسبه شود. برای اهداف اپیدمیولوژیکی ، آن ها یک معیار دو بخشی برای کاندیداتوری سمعک پیشنهاد کردند: افت بزرگتر مساوی dB 35 در میانگین چهار فرکانس در گوش بهتر، یا افت بزرگتر مساوی dB 45 در گوش بدتر وقتی که با یک اختلاف dB 15 تا ۳۵ بین گوشی جمع می شود. به هر حال، آن ها برای استفاده از این معیار در تصمیم گیری برای دریافت سمعک توسط فرد، احتیاط کردند.
مشکل دیگر با چنین معیاری برای کاندیداتوری، در ارتباط با جور شدن تکنولوژی در دسترس با نقص است. فرض کنید بیماری آستانه های شنوایی dBHL 0 تا KHZ 2 و افت dB 25 در KHZ 3 و ۴ دارد. در حال حاضر، افراد کمی از جمله نویسنده، در نظر گرفته اند که چنین شخصی از سمعک، سود خواهد برد. اما چرا نه؟ بیمار ناتوانی کمی برای گفتار آهسته یا در سطح متوسط که بوسیله نویز فرکانس پایین، مسک می شود دارد. چگونه کاهش کم در این ناتوانی که به وسیله سمعک ایجاد می شود، در موقعیت های خاص با معایب استفاده از سمعک مقایسه می شود؟ این معایب به طور بالقوه عبارتند از : نگرانی درباره شکل ظاهری، کاهش کیفیت اصوات فرکانس پایین و میانی، هزینه، شنیده شدن نویز داخلی، احتمال اثر انسداد یا حلقه فیدبک، و میزان دردسر کلی با استفاده از یک ابزار مصنوعی.
فرض کنید تکنولوژی در دسترس است که سمعک را قادر می سازد صوتی با کیفیت بالا بدون اثر انسداد یا فیدبک ارائه کند و به صورت یک جعبه قابل پذیرش از نظر ظاهری و با هزینه ای که برای بیمار زیاد نیست، فراهم می شود. اگر معایب حداقل باشد، بیمار ممکن است تصور کند، سمعک ارزشمند است حتی اگر سودمندی کمی هم فراهم کند. در کل، هر معیار اریومتریک باید راه حل های تکنولوژیکی موجود را نیز مورد توجه قرار دهد. انعطاف پذیری سمعک برای تطابق یافتن با اشکال افت غیرمعمول به سرعت در حال افزایش است. نوع کم شنوایی (حسی عصبی یا انتقالی) بر بهره مندی ایجاد شده توسط سمعک اثر می گذارد. هنگام شنیدن بدون سمعک در محیطهایی با سطح پایین و متوسط، شخصی با افت انتقالی توانایی تشخیص گفتار ضعیف تری نسبت به شخصی با افت حسی ـ عصبی با همان میزان کم شنوایی دارد.
با این وجود، شخصی با افت انتقالی سودمندی تشخیص گفتار بیشتری از سمعک نسبت به فرد دارای افت حسی ـ عصبی بدست می آورد. این سودمندی بیشتر تا حدی به این دلیل است که امتیاز بدون سمعک پایین تر است و تا حدی هم به این دلیل است که امتیاز با سمعک بالاتر است. عملکرد بهتر گوش دارای سمعک در افت انتقالی احتمالاً ناشی از فقدان اعوجاجی است که در حلزون و ورای آن برای افراد دارای افت حسی عصبی اتفاق می افتد. (بخش ۱٫ ۱ را ببینید). قبل از فراهم نمودن سمعک برای فرد دارای افت انتقالی جهت جبران افت، اصلاح جراحی باید مورد توجه قرار گیرد.
به طور خلاصه، اگر چه آستانه های تن خالص در ابتدا بحث شد، اما به عنوان تنها شاخص از این که چه کسی از سمعک سود خواهد برد، معتبر نیست. به استثناء افرادی با شنوایی نرمال ( که از سمعک بهره نمی برند و کم شنوایی های شدید ( که بهره ارزشمندی از سمعک می برند) برای سایر افراد با کم شنوایی در این محدوده ، بهتر است آستانه های شنوایی تنها به عنوان راهنمایی برای مسایل آینده مورد استفاده قرار گیرد.
بیمارانی با کم شنوایی متوسط قادر نخواهند بود بخش هایی از سیگنال گفتاری را در اکثر موقعیتهای شنیداری بشنوند. اگر آنها اظهار کنند که هیچ ناتوانی را تجربه نکرده اند و بنابراین نمی خواهند از سمعک استفاده کنند. این مسائل باید بررسی شود. آیا آن ها ناتوانی که دارند را انکار می کنند؟ آیا آن ها سبک زندگی و ارتباطات خود را طوری سازمان داده اند که اثر ناتوانی را به حداقل برسانند؟ اگر مورد دوم است، آیا آن ها از این که مجبور شده اند زندگیشان را تغییر دهند خوشحالند؟ به عنوان مثال، اگر شخصی با شنوایی تقریباً نرمال ناامیدانه، مشتاق به گرفتن سمعک باشد، آیا مشکلاتی که او سعی در حل آن ها دارد، با میزان کم اطلاعات گفتاری که هر فردی با چنین کم شنوایی از دست می دهد، مطابق است؟ آیا انتظاراتش از سمعک واقع بینانه است؟ مشخصاً شخص نیازهایی دارد، اما آیا آن نیازها از نوعی هستند که بتوانند با یک ابزار الکتروآکوستیک برآورده شوند؟


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه ارزیابی کاندیداتوری سمعک
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.