مقدمه
یونان از کهن ترین سرزمینهای مسکونی و متمدن جهان بوده و آثار تمدن در آن به دهها قرن پیش از میلاد باز می گردد. تمدن قدیمی آن به تمدن مینوسی معروف است و مرکز آن جزیره کرت بود. یوناینان باستان از دو نژاد اصلی بودند، یکی خود یونانیان، دیگر اقوام دوری، اقلیتهایی نیز وجود داشته اند. یونانیها جزایر مجاور آن و در بخشی از پلوبونز (پلوپونیسوس ) و نقاط دیگر می زیستند. نخستین بار افلاطون (427 – 347 ق. م) در رساله تیمانوس و رساله کربتاس درباره شهر آتلانتیس سخن گفته است که 9 هزار سال قبل از میلاد می زیسته اند و تمدنی افسانه ای و الهی داشته اند و تمام اروپا را تا مرز ایتالیا و تمام آفریقا را تا دروازه های مصر گشودند . لکن جاه طلبی حکام و ساکنان این تمدن باعث اختلافات داخی و ضعف آن شد و در نتیجه در نبر با آتن شکست خوردند و سپس طغیان دربا و زلزله توأمان آن را در قعر دریا فرود برو.
یونان، سرزمین اقوام ایونی [2] است که نخستین فلسفه مدون بشری به آنها نسبت داده می شود. فیلسوفان بزرگی چون طالس و آنا کسیمندر و انا کیسمینس در آن ممنطقه می زسته اند، آنان اقوام بسیار با استعدادی بوده اند مثلاً اشعار هومرگ از قدیمی ترین آثار باقیمانده بشری است مربوط به همین اقوام می باشد.
دو کتاب «ایلیاد» و «اودوسیا» را انجیل یونانیان می نامند قبل از سقراط و افلاطون نیز فیلسوفان بزرگ دیگری نیز در یونان پرورش یافته اند (از قبیل دموکریتوس، فیثاغورث). یکی از آنان شخصی است به نام «آنا کساگوراس» که برای اولین بار نظریه عناصر اربعه را مطرح ساخت . این فیلسوف اصالتاً ایرانی است که به همراه سپاه ایران به یونان رفته است.
در یونان قدیم سه دولت شهر (پولیس) وجود داشته که یکی از آنها آتن است و با توجه به تعدد جزایر در یونان ، این کشور از این دولت شهرها تشکیل می شده است.[3]
شایان ذکر است که اروپائی ها یونان را پدر خود می دانند اخیرا نیز اتحادیه اروپا شهر تسالونیکی یونان را به عنوان پایتخت فرهنگی اروپا انتخاب کرده است. لذا آنان در ستایش یونان مبالعه و افراط می کنند و تلاش دارند که تمدنهایی از قبیل تمدن ایران هند و سوریه را نادیده بگیرند و به سادگی از کنار آن بگذرند. از حدود ده قرن پیش از میلاد در نقاط مختلف یونان اجتماعات و کشور شهرهای مستقل و منفردی بوجود آمدند که یونانیان خود آ‹ها را پولیس می نامیدند و هر یک از این نواحی به نحوی با یکدیگر مرتبط بودند. سالیان اوج تشکیل این نواحی 100 تا 80 قبل از میالد بود و صدها کشور شهر بوجود آمدند، مهمترین این شکور شهرها سرزمین آتیک بود. در سال 683 پیش از میلاد پادشاهی موروثی در آتن لغو حکومتی شبیه به جمهوری در آن برقرار گشت ولی جمهوری دیکتاتوری و پادشاهان انفرادی تا سال 510 به حکومت ادامه دادند.
اسپارت در قرن هفتم قبل از میلاد مرکز ادبیات بود ولی از حدود سال 600 پیش از میلاد ببعد نظامیگری بر آن مستولی شد دولت اسپارت را دو پادشاه اداه می کرد. کشور شهر تب که از حدود 100 سال پیش از میلاد مسکونی شد بخش عمده ای را در تاریخ باستان یونان بر عهده داشته است. آتن در آغاز قرن پنجم پیش از میلاد مقتدرترین دولت یونان بود و در سال 510 پیش از میلاد دارای حکومت دموکراسی شد.
در طی قرون پنجم و چهارم پیش از میلاد یکسری جنگهای خونین و عظیم میان خود کشور شهرها با یکدیگر و تمام آنها با ایران در گرفت. در سال 338 پیش از میلاد فیلیپ دوم پادشاه ناحیه مقدونیه بر سراسر یونان دست یافت و سپس یک حکومت فدرال از ایالت یونان بوجود آمد. پس از وی پسرش اسکندر کبیر به حکومت رسید. اسکندر فتوحات فراوانی بدست آورد و قلمرو حکومتی خود را چندین برابر کرد. قلمرو اسکندر از شرق تا رود سند گسترده بود ولی پس از او جنگ میان جانشینان وی به تجزیه این امپراطوری روم گردید و پس از تجزیه دولت روم، در قرن چهارم میلادی یونان جزء اصلی روم شرقی (بیزانس) شد. امپراطوری بیزانس تا اواسط قرن پانزدهم میلادی دوام آورد و 80 امپراطور در طی 1058 سال بر آن حکومت راندند . اولین حاکم بیزانسی آرکادوی نام داشت . در دو سال اول حکومت وی (96-395) یونان مورد تهاجم بیگانگان واقع شد ولی این هجومها بجایی نرسید. در زمان حکومت کنستانس دوم (68- 641) قسمتهایی از یونان مورد هجوم مسلمانان واقع شد.
تعدادی از مهمترین امپراطوران بیزانسی (با تاریخ حکومت ) عبارت بودند از : تئودوسیوس دوم (50- 408) ، یوسنی یانوس اول 615- 527) ، هراکلیوس اول (41- 610) ، گنستانتین پنجم (75- 740) باسیلیوس دوم (1025- 976) ، آلکسوس اول (1118- 1081) ، مانوئل اول (80- 1143) ، یوحنای سوم (54- 1222) ، آندرونیکوس دوم (1328- 1282) ، مانول دوم (1425- 1391)، آخرین امپراطور که کنسانتین یازدهم (53- 1448) نام داشت . با این حال قلمرو آخرین امپراطوران بیزانس تنها شامل مقدار کوچکی از یونان بود که وحدت سیاسی نداشت و خاک آن عمدتا ًدر دست دول مقتدر منطقه بود (از جمله دولت های ایتالیایی) .
با اضمحلال و انحلال امپراطوری بیزانس در اواسط قرن پانزدهم، به تدریج تا پایان همان قرن تمام بونان فعلی بتصرف عثمانیان در آمد تسلط ترکها بر یونان تا قرن نوزدهم ادامه یافت. در دوره حکومت عثمانی سه شورش بزرگ و شانزده شورش محلی در یونان براه افتاد. خونین ترین شورشها در سال 1770 روی داد (هنگام جنگهای روس و عثمانی ) و مهین پرستان یونانی که موقعیت را مناسب دیدند کشور مستقلی را در جنوب کشور سازمان دادند اما همینکه جنگها پایان یافت ، ترکها دوباره بر کلیه نقاط مسلط شدند و کشتارهای دسته جمعی یونانیها آغاز گردید . با تضعیف تدریجی امپراطوری عثمانی، مقدمات شورشهای استقلال طلبان بر علیه عثمانیها فراهم گشت و شخصی بنان ریکاس فرائیوس رهبری انقلاب را بر عهده گرفت. وی در سال 1796 بدست قوای عثمانی دستگیر و دو سال بعد اعدام شد. پس از آن تا بیست و پنج سال پیوسته بر شدت مبارزه مردم یونان علیه اشغالگران افزوده شد که در این میان دو عامل مؤثر بود، یکی حوادثی که در کشورهای دیگر می گذاشت و دیگری تسلط یونانیان در سازمانهای افتادی امپراطوری عثمانی.
از ماه مارس 1821 میلادی مبارزه نهای ملت یونان بر علیه ترکان آغاز شد که در اوایل عمدتاًٌ بصورت جنگهای پارتیزانی بود. ولی این مبارزه بدون کمک های مستقیم و غیر مستقیم قدرتهای اروپایی راه بجایی نداشت. در طی جنگهایی که در سالهای 27- 826 درگرفت قوای عثمانی در آبها و خشکی های یونان متحمل تلفات و خسارات سختی شدند تا سرانجام در سال 18209 با انعقاد پیمان آدریانویل و با مداخله دولتهای مقتدر اروپایی این جنگها بنفع یونان پایان یافت. و به این کشور وعده خودمختاری داده شد روسیه، فرانسه و انگلستان سرانجام با اعمال نفوذ در سال 1832 میلادی استقلال کامل یونان را از عثمانی گرفتند و در این سرزمین حکومت پادشاهی مستقر ساختند. آنان اوتوی اول پسر لوئی اول شاه باواربا (در جنوب آلمان غربی فعلی ) را در سن هفده سالگی به پادشاهی یونان انتخاب کردند. وی کمی بعد، روش استبدادی در پیش گرفت، ولی کودتای نظامی سال 1843 میلادی او را وادار به پذیرفتن قانون اساسی و برقراری پارلمان آزاد کرد.
اوتو در سال 1862 از سلطنت یونان خلع شد و بعد از خلع او مجمع ملی یونان در سال بعد ژرژر (جورج) اول (پر کریستیان نهم پادشاه دانمارک) را به سلطنت یونان انتخاب کرد وی در همانسال قانون اساسی آزادیخواهانه ای مقرر کرد. در دوره حکومت او وسعت یونان از سمت جنوب و شرق افزایش یافت . در مجموع یونان طی سالهای اولیه پس از استقلال تا اوایل قرن بیستم همواره دچار جنگ و کشمکش با همسایگانش (بخصو ص عثمانی ) و درگیریهای داخلی بود و دراین مدت هدف سیاست ملی بونان آزاد سازی بقه یونانیان از قید اسارت بیگانگان (پان هلنیسم) بود. در سال 1908 میلادی کرت جزئی از یونان گردید. در سال 1909 الئوتریوس و نیزلوس در صحنه اسیت یونان به عنوان نخست وزیر ظاهر شد و تا هنگام مرگش نیز به عنوان مؤثرترین شخصیت سیاسی یونان باقی ماند . چند سال طول نکشید که وی کشور متحد و نوین بنیاد گذاشت و ارتش منظمی پدید آورد در سالهای 13_ 1912 یونان تحت رهبری ونیز لوس همراه تا صربستان و بلغارستان علیه دولت عثمانی وارد جنگ شد . (جنگهای بالکان ) و توانست نواحی فراوانی را در سمت شرق و دریای اژه بچنگ آورد. این جنگ ها به مقدار زیادی نفع یونان تمام شد نواحی متصرفی بلغار ستان نیز بدست یونان افتاد .در سال 1913 میلادی ژرژ اول در شهر سالونیک ( تسا لونیکی ) بقتل رسید و فرزندش کنسانتین اول تخت پا دشاهی یونا ن جلوس کرد . کمی بعد چنگ جهانی اول بروز نمود. در آ غاز جنگ جهانی اول یونان دارای دو سیاست بود، یکی سیاست بیطرفی که شاه متمایل بدان بود و دیگری سیاست ورود د ر صف متفقین که ونیز لوسر (نخست وزیر ) به آن اصرار داشت . سر انجام یونان در صف متفقین وارد جنگ جهانی اول شد و کنستانتین تحت فشار نظامی سال 1918 پایان پذیرفت . و یونان در کنفرانسهای صلح توانست حق تملک سر زمین های وسیعی را در اروپا و قسمتهایی از آسیای صغیر که تا آن موقع جزئی از عثمانی بود، بدست آورد. جمهوریخواهان ترک بعداً یونانیان را از آسیای صغیر بیرون راندند. پس از مرگ الکساندر درسال 1920 ، کنسانتین مجدداً به سلطنت یونان فراخوانده شد. پس از آن کنسانتین با آنکه متفین حمایت خود را از یونان قطع کرده بودند به جنگ با ترکیه ادامه داد، اما پس از پیروزی ترکها درازمیر مجدداً خلع و تبعدی شد و پسر ارشدش ژرژ دوم به سلطنت رسید (1922) . در سال 1923 ژرژ دوم بر اثر فشار مخالفان جمهوریخواه کشور را ترک کرده و در سال 1924 اعلان جمهوری شد. پس از یاده سال، چون حکومت جمهوری نتوانست خواسته های مردم برآورده نماید، در سال 1935 یک کودتای نظامی صورت گرفت و کودتاچیان شاه را از کشور بازگرداندند. پس از بازگشت شاه، در اقصی نقاط کشور، قیامهائی علیه سلطنت طلبان مرکزی در گرفت که قوای نظامی آنان را بشدت سرکوب کردند. ژرژ کمی بعد قانون اساسی را لغو و دولت دیکتاتوری ژنرال متاکساس را حاکم کرد. در سال 1939 جنگ جهانی دوم در اروپا آغاز شد. در 29 اکتبر 1940 ایالیای متحد به یونان هجوم برد ولی به آلبانی عقب رانده شد. آلمان نازی برای تکمیل استیلای خود بر بالکان، در آوریل 1941 به یونان و یوگسلاوی حمله برد ولی نیروهای کمکی انگلیس، استرالیا و زلاندنو به یاری یونان شتافتند. با سقوط یوگسلاوی توسط، آلمان، مرز یونان از آن سو نیز مورد تهاجم آلمانها واقع شد و سرانجام در ماه مه، آلمان نازی بر نواحی عمده یونان دست یافت و شاه نیز به خارج گریخت. یک ماه بعد چتر بازان آلمانی جزیره کرت را گرفتند. تلفات یونانیان در جنگ جهانی دوم بالغ بر 500.000 تن بود و واحدها تبعیدی ارتش یونان بیشتر در مصر و سایر جبهه های آفریقا دوشادوش متفقین می جنگیدند. سرانجام در ماه اکتبر سال 1044 نیروهای بریتانیایی وارد یونان شدند و بتدریج کشور را از وجود آلمانها پاک کردند، هر چند که بارتیزانهای یونانی در این پیروزی نقش بزرگی بعهده داشتن. با پایان جنگ جهانی دوم، جنگ داخلی یونان براه افتاد. شاه به کشور بازگشت و پارتیزانهای کمونیست خواستار بدست گرفتن قدرت گردیدند. روابط با دول صنعتی غرب رو به گسترش نهاد و پس از ژرژ دوم برادرش پل اول پادشاه یونان شد. جنگ داخلی با کمونیستها در زمان او نیز ادامه یافت تا اینکه کمونیستها در سال 1950 میلادی مقهور قوای دولتی شدند. بدین ترتیب خطر استقرار حکومت کمونیستی در یونان پایان پذیرفت.
در طی سالهای 52- 1946 میلادی یونان خیط توسط دولتهای ائتلافی کوتاه مدت متعددی اداره شد تا اینکه در سال 1952 آلکساندر پاپاگوس به نخست وزیری یونان رسید و دولت نسبتاً مستقلی را بنیان نهاد. پاپاگوس در سال 1955 درگذشت و کنستانتین کاراماتلیس جانشین وی گردید. در طی دو دهه پس از پایان جنگ جهانی دوم صنایع و همچنین وضع اقتصادی یونان به کمک کشورهای غربی توسعه یافت. کارامانلیس در سال 1963 بدنبال اختلاف نظرهایی که با شاه پل اول بروز کرد مجبور به کنار، گیری و ترک کشور شد و به فرانسه رفت . در سال 1964 ژرژ (جورج ) با پاندرئو دولت جدید یونان را که تمایلات ضد آمریکایی داشتند ، تشکیل داد. در سال 1965 کنستانتین دوم پسر او به سلطنت یونان رسید ووی از همان آغاز سلطنتی مواجه با منازعات یونان و ترکیه بر سر قبرس شد. پس از آن بحران های ممتدی در دولت و پارلمان یونان پدید آمد.
کنستانتین در ژوئیه 1966 پاپاندرئو را که خواهان تسلط بر ارتش بود بر کنار ساخت. پس از آن کابینه های مختلفی که روی کار آمدند با مخالفتهای مجلس، که حزب طرفدار پاپاندرئو در آن اقلیت نیرومندی را تشکیل می داد، مواجه شدند و از اینرو بحران سیاسی سراسر کشور را فرا گرفت. اغتشاشات سیاسی همچنان ادامه یافت تا در آوریل 1967 یک کودتای نظامی به این وضعیت خاتمه داد. این کودتا به کودتای سرهنگان معروف شد موجب گردید تا قدرت بدست نظامیان بیفتد.
رهبری کودتا را سرهنگ ژرژ پاپادوپولوس برعهده داشت که با عنوان نخست وزیر قدرت را در دست گرفت. در دسامبر 1967 کنستانتی دوم کوشید تا با نام برقراری شد قانون اساسی علیه حکومت نظامیها کودتا و قیام کند اما موفقیتی نیافت و خانواده اش به خارج از کشور گریخت و به شهر رم پایتخت ایتالیا رفت. پاپالوس در سال 1973 با اعلام انقراض حکومت سلطنتی در یونان خود مقام جمهوری را در دست گرفت و به دیکتاتوری ادامه داد ولی در همانسال بر کودتای نظامی به حکومتش پایان داده شد. ژرنرال گیزیکیس بعنوان جمهور و یوآنیدس بعنوان نخست وزیر بقدرت رسیدند. برگزاری انتخابات نیز به بعد موکول شد . سال 1974 اختلاف یونان با ترکیه آشکار تر شد، که علت اصلی آن جمهوری رسید. در همین سال بدنبال حمله ترکیه به قبرس، جنگهایی میان یونان و ترکیه در قبرس در گرفت.
در سال 1974 بدنبال برگزری یک همه پرسی، انقراض کامل حکومت سلطنتی اعلام شد. در سال 1978 یونان و آلبانی قرارداد تجاری مهمی را متعقد ساختند.
در پنمم ماه می 1980 کنستانتین کارامانلیس 73 ساله بریاست جمهوری برگزیده شد. سالهای 1979تا 1981 سالهای بحران اقتصادی در یونان بود و اعتصابات بزرگی در کشور در گرفت. در سال 1980 رالیس به نخست وزیری یونان رسید و در انتخابات عمومی 1981 آندرئاس پاپاندرئو فرزند ژرژ پاپاندئو نخست وزیر سابق یونان پیروز شد و به نخست وزیری رسید، وی سیاست مستقلی را در برابر آمریکا در پیش گرفت و بهمین خاطر اختلافاتی بین او و کاراماتلیس بروز کرد. در ماههای اولیه حکومت از موضوع جمع آوری پایگاههای نظامی ناتوان از یونان و خروج این کشور از آن سازمان پیش آمد. در سال 1981 یونان بعنوان فقیرترین کشور ، عضو بازار مشترک اروپا شد. در حال حاضر یونان دارای وضع اقتصادی متوسطی در اروپا است. یونان از کهن ترین سرزمینهای مسکونی و متمون جهان بوده و آثار تمدن در آن به دهها قرن پیش از میلاد باز می گردد. تمدن قدیمی آن به تمدن مینوسی معروف است و مرکز آن جزیره کرت بود. یونانیان باستان از دو نژاد اصلی بودند، یکی خود یوناینان و دیگر اقدام دوری .
اقلیتهایی نیز وجود داشته اند. یونانیها جزایر مجاور آن و در بخشی از پلوبونز (پلوپونیسوس) و نقاط دیگر می زیستند. از حدود ده قرن پیش از میلاد در نقاط مختلف یونان اجتماعات و کشور شهرهای مستقل و متفردی بوجود آمدند که یونانیان خود آنها را پولیس می نامیدند و هر یک از این نواحی به نحوی با یکدیگر مرتبط بودند. سالیان اوج تشکیل این نواحی 100 تا 80 قبل از میلاد بود صدها کشور شهر بوجود آمدند. مهمترین این کشور شهرها آتن، اسپارت و تب بودند. آغاز تاریخ آتن با افسانه ها آمیخته است:. این شکور شهر در آغاز قرن هفتم قبل از میلاد مشتمل بر سرزمین آتیک بود. در سال 683 پیش از میلاد پادشاهی موروثی در آتن لغو و حکومتی شبیه به جمهوری در آن برقرار گشت ولی جمهوری دیکتارتوری و پادشاهان انفرادی تا سال 510 به حکومت ادامه دادند. اسپارت در قرن هفتم قبل از میلاد مرکز ادبیات یونان بود ولی از حدود سال 600 پیش از میلاد ببعد نظامیگری بر آن مستولی شد دولت اسپارت را دو پادشاه اداره می کردند. کشور شهر تب که از حدود 1000 سال پیش از میلاد مسکونی شد بخش عمده ای را در تاریخ باستان یونان بر عهده داشته است. آتن در آغاز قرن پنجم پیش از میلاد دارای حومت دموکراسی شد. در طی قرون پنجم و چهارم پیش از میلاد یکسری جنگهای خونین و عظیم ماین خود کشور شهرها با یکدیگر و تمام آنها با ایران در گرفت. در سال 338 پیش از میلاد فیلیپ دوم پادشاه ناحیه مقدونیه بر سراسر یونان دست یافت و سپس یک حکومت فدرال از ایالت یونان بوجود آمد. پس از وی پسرش اسکندر کبیر به حکومت رسید. اسکندر فتوحات فراوانی بدست آورد و قلمرو حکومتی خود را چندین برابر کرد. . قلمرو اسکندر از شرق تا رود سند گسترده بود ولی پس از او جنگ میان جانشینان وی به تجزیه این امپراطوری روم گردید و پس از تجزیه دولت روم، در قرن چهارم میلادی یونان جزء اصلی روم شرقی (بیزانس) شد. امپراطوری بیزانس تا اواسط قرن پانزدهم میلادی دوام آورد و 80 امپراطور در طی 1058 سال بر آن حکومت راندند . اولین حاکم بیزانسی آرکادوی نام داشت . در دو سال اول حکومت وی (96-395) یونان مورد تهاجم بیگانگان واقع شد ولی این هجومها بجایی نرسید. در زمان حکومت کنستانس دوم (68- 641) قسمتهایی از یونان مورد هجوم مسلمانان واقع شد. تعدادی از مهمترین امپراطوران بیزانسی (با تاریخ حکومت ) عبارت بودند از :
تئودوسیوس دوم (50- 408) ، یوسنی یانوس اول 615- 527)
هراکلیوس اول (41- 610) ، گنستانتین پنجم (75- 740)
باسیلیوس دوم (1025- 976) ، آلکسوس اول (1118- 1081)
مانوئل اول (80- 1143) ، یوحنای سوم (54- 1222)
آندرونیکوس دوم (1328- 1282) ، مانول دوم (1425- 1391)
کنسانتین یازدهم (53- 1448) آخرین امپراطور.
با این حال قلمرو آخرین امپراطوران بیزانس تنها شامل مقدار کوچکی از یونان بود که وحدت سیاسی نداشت و خاک آن عمدتا ًدر دست دول مقتدر منطقه بود (از جمله دولت های ایتالیایی) . با اضمحلال و انحلال امپراطوری بیزانس در اواسط قرن پانزدهم، به تدریج تا پایان همان قرن تمام بونان فعلی بتصرف عثمانیان در آمد تسلط ترکها بر یونان تا قرن نوزدهم ادامه یافت. در دوره حکومت عثمانی سه شورش بزرگ و شانزده شورش محلی در یونان براه افتاد. خونین ترین شورشها در سال 1770 روی داد (هنگام جنگهای روس و عثمانی ) و مهین پرستان یونانی که موقعیت را مناسب دیدند کشور مستقلی را در جنوب کشور سازمان دادند اما همینکه جنگها پایان یافت ، ترکها دوباره بر کلیه نقاط مسلط شدند و کشتارهای دسته جمعی یونانیها آغاز گردید . با تضعیف تدریجی امپراطوری عثمانی، مقدمات شورشهای استقلال طلبان بر علیه عثمانیها فراهم گشت و شخصی بنان ریکاس فرائیوس رهبری انقلاب را بر عهده گرفت.
وی در سال 1796 بدست قوای عثمانی دستگیر و دو سال بعد اعدام شد. پس از آن تا بیست و پنج سال پیوسته بر شدت مبارزه مردم یونان علیه اشغالگران افزوده شد که در این میان دو عامل مؤثر بود، یکی حوادثی که در کشورهای دیگر می گذاشت و دیگری تسلط یونانیان در سازمانهای افتادی امپراطوری عثمانی.
از ماه مارس 1821 میلادی مبارزه نهای ملت یونان بر علیه ترکان آغاز شد که در اوایل عمدتاًٌ بصورت جنگهای پارتیزانی بود. ولی این مبارزه بدون کمک های مستقیم و غیر مستقیم قدرتهای اروپایی راه بجایی نداشت. در طی جنگهایی که در سالهای 27- 826 درگرفت قوای عثمانی در آبها و خشکی های یونان متحمل تلفات و خسارات سختی شدند تا سرانجام در سال 18209 با انعقاد پیمان آدریانویل و با مداخله دولتهای مقتدر اروپایی این جنگها بنفع یونان پایان یافت. و به این کشور وعده خودمختاری داده شد روسیه، فرانسه و انگلستان سرانجام با اعمال نفوذ در سال 1832 میلادی استقلال کامل یونان را از عثمانی گرفتند و در این سرزمین حکومت پادشاهی مستقر ساختند. آنان اوتوی اول پسر لوئی اول شاه باواربا (در جنوب آلمان غربی فعلی ) را در سن هفده سالگی به پادشاهی یونان انتخاب کردند. وی کمی بعد، روش استبدادی در پیش گرفت، ولی کودتای نظامی سال 1843 میلادی او را وادار به پذیرفتن قانون اساسی و برقراری پارلمان آزاد کرد. اوتو در سال 1862 از سلطنت یونان خلع شد و بعد از خلع او مجمع ملی یونان در سال بعد ژرژر (جورج) اول (پر کریستیان نهم پادشاه دانمارک) را به سلطنت یونان انتخاب کرد وی در همانسال قانون اساسی آزادیخواهانه ای مقرر کرد. در دوره حکومت او وسعت یونان از سمت جنوب و شرق افزایش یافت .
در مجموع یونان طی سالهای اولیه پس از استقلال تا اوایل قرن بیستم همواره دچار جنگ و کشمکش با همسایگانش (بخصو ص عثمانی ) و درگیریهای داخلی بود و دراین مدت هدف سیاست ملی بونان آزاد سازی بقه یونانیان از قید اسارت بیگانگان (پان هلنیسم) بود. در سال 1908 میلادی کرت جزئی از یونان گردید. در سال 1909 الئوتریوس و نیزلوس در صحنه اسیت یونان به عنوان نخست وزیر ظاهر شد و تا هنگام مرگش نیز به عنوان مؤثرترین شخصیت سیاسی یونان باقی ماند . چند سال طول نکشید که وی کشور متحد و نوین بنیاد گذاشت و ارتش منظمی پدید آورد.
در سالهای 13_ 1912 یونان تحت رهبری ونیز لوس همراه تا صربستان و بلغارستان علیه دولت عثمانی وارد جنگ شد . (جنگهای بالکان ) و توانست نواحی فراوانی را در سمت شرق و دریای اژه بچنگ آورد. این جنگ ها به مقدار زیادی نفع یونان تمام شد نواحی متصرفی بلغار ستان نیز بدست یونان افتاد .
در سال 1913 میلادی ژرژ اول در شهر سالونیک ( تسا لونیکی ) بقتل رسید و فرزندش کنسانتین اول تخت پا دشاهی یونا ن جلوس کرد . کمی بعد چنگ جهانی اول بروز نمود. در آ غاز جنگ جهانی اول یونان دارای دو سیاست بود، یکی سیاست بیطرفی که شاه متمایل بدان بود و دیگری سیاست ورود د ر صف متفقین که ونیز لوسر (نخست وزیر ) به آن اصرار داشت . سر انجام یونان در صف متفقین وارد جنگ جهانی اول شد و کنستانتین تحت فشار نظامی سال 1918 پایان پذیرفت . و یونان در کنفرانسهای صلح توانست حق تملک سر زمین های وسیعی را در اروپا و قسمتهایی از آسیای صغیر که تا آن موقع جزئی از عثمانی بود، بدست آورد. جمهوریخواهان ترک بعداً یونانیان را از آسیای صغیر بیرون راندند.
پس از مرگ الکساندر درسال 1920 ، کنسانتین مجدداً به سلطنت یونان فراخوانده شد. پس از آن کنسانتین با آنکه متفین حمایت خود را از یونان قطع کرده بودند به جنگ با ترکیه ادامه داد، اما پس از پیروزی ترکها درازمیر مجدداً خلع و تبعدی شد و پسر ارشدش ژرژ دوم به سلطنت رسید (1922) .
در سال 1923 ژرژ دوم بر اثر فشار مخالفان جمهوریخواه کشور را ترک کرده و در سال 1924 اعلان جمهوری شد. پس از یاده سال، چون حکومت جمهوری نتوانست خواسته های مردم برآورده نماید، در سال 1935 یک کودتای نظامی صورت گرفت و کودتاچیان شاه را از کشور بازگرداندند. پس از بازگشت شاه، در اقصی نقاط کشور، قیامهائی علیه سلطنت طلبان مرکزی در گرفت که قوای نظامی آنان را بشدت سرکوب کردند. ژرژ کمی بعد قانون اساسی را لغو و دولت دیکتاتوری ژنرال متاکساس را حاکم کرد.
در سال 1939 جنگ جهانی دوم در اروپا آغاز شد. در 29 اکتبر 1940 ایالیای متحد به یونان هجوم برد ولی به آلبانی عقب رانده شد. آلمان نازی برای تکمیل استیلای خود بر بالکان، در آوریل 1941 به یونان و یوگسلاوی حمله برد ولی نیروهای کمکی انگلیس، استرالیا و زلاندنو به یاری یونان شتافتند. با سقوط یوگسلاوی توسط، آلمان، مرز یونان از آن سو نیز مورد تهاجم آلمانها واقع شد و سرانجام در ماه مه، آلمان نازی بر نواحی عمده یونان دست یافت و شاه نیز به خارج گریخت. یک ماه بعد چتر بازان آلمانی جزیره کرت را گرفتند. تلفات یونانیان در جنگ جهانی دوم بالغ بر 500.000 تن بود و واحدها تبعیدی ارتش یونان بیشتر در مصر و سایر جبهه های آفریقا دوشادوش متفقین می جنگیدند. سرانجام در ماه اکتبر سال 1044 نیروهای بریتانیایی وارد یونان شدند و بتدریج کشور را از وجود آلمانها پاک کردند، هر چند که بارتیزانهای یونانی در این پیروزی نقش بزرگی بعهده داشتن. با پایان جنگ جهانی دوم، جنگ داخلی یونان براه افتاد. شاه به کشور بازگشت و پارتیزانهای کمونیست خواستار بدست گرفتن قدرت گردیدند.
روابط با دول صنعتی غرب رو به گسترش نهاد و پس از ژرژ دوم برادرش پل اول پادشاه یونان شد. جنگ داخلی با کمونیستها در زمان او نیز ادامه یافت تا اینکه کمونیستها در سال 1950 میلادی مقهور قوای دولتی شدند. بدین ترتیب خطر استقرار حکومت کمونیستی در یونان پایان پذیرفت.
طی سالهای 52- 1946 میلادی یونان خیط توسط دولتهای ائتلافی کوتاه مدت متعددی اداره شد تا اینکه در سال 1952 آلکساندر پاپاگوس به نخست وزیری یونان رسید و دولت نسبتاً مستقلی را بنیان نهاد. پاپاگوس در سال 1955 درگذشت و کنستانتین کاراماتلیس جانشین وی گردید. در طی دو دهه پس از پایان جنگ جهانی دوم صنایع و همچنین وضع اقتصادی یونان به کمک کشورهای غربی توسعه یافت. کارامانلیس در سال 1963 بدنبال اختلاف نظرهایی که با شاه پل اول بروز کرد مجبور به کنار، گیری و ترک کشور شد و به فرانسه رفت . در سال 1964 ژرژ (جورج ) با پاندرئو دولت جدید یونان را که تمایلات ضد آمریکایی داشتند ، تشکیل داد.
در سال 1965 کنستانتین دوم پسر او به سلطنت یونان رسید ووی از همان آغاز سلطنتی مواجه با منازعات یونان و ترکیه بر سر قبرس شد. پس از آن بحران های ممتدی در دولت و پارلمان یونان پدید آمد.
کنستانتین در ژوئیه 1966 پاپاندرئو را که خواهان تسلط بر ارتش بود بر کنار ساخت. پس از آن کابینه های مختلفی که روی کار آمدند با مخالفتهای مجلس، که حزب طرفدار پاپاندرئو در آن اقلیت نیرومندی را تشکیل می داد، مواجه شدند و از اینرو بحران سیاسی سراسر کشور را فرا گرفت. اغتشاشات سیاسی همچنان ادامه یافت تا در آوریل 1967 یک کودتای نظامی به این وضعیت خاتمه داد. این کودتا به کودتای سرهنگان معروف شد موجب گردید تا قدرت بدست نظامیان بیفتد.
رهبری کودتا را سرهنگ ژرژ پاپادوپولوس برعهده داشت که با عنوان نخست وزیر قدرت را در دست گرفت. در دسامبر 1967 کنستانتی دوم کوشید تا با نام برقراری شد قانون اساسی علیه حکومت نظامیها کودتا و قیام کند اما موفقیتی نیافت و خانواده اش به خارج از کشور گریخت و به شهر رم پایتخت ایتالیا رفت. پاپالوس در سال 1973 با اعلام انقراض حکومت سلطنتی در یونان خود مقام جمهوری را در دست گرفت و به دیکتاتوری ادامه داد ولی در همانسال بر کودتای نظامی به حکومتش پایان داده شد. ژرنرال گیزیکیس بعنوان جمهور و یوآنیدس بعنوان نخست وزیر بقدرت رسیدند. برگزاری انتخابات نیز به بعد موکول شد . سال 1974 اختلاف یونان با ترکیه آشکار تر شد، که علت اصلی آن جمهوری رسید.
در همین سال بدنبال حمله ترکیه به قبرس، جنگهایی میان یونان و ترکیه در قبرس در گرفت. در سال 1974 بدنبال برگزری یک همه پرسی، انقراض کامل حکومت سلطنتی اعلام شد. در سال 1978 یونان و آلبانی قرارداد تجاری مهمی را متعقد ساختند. در پنجم ماه می 1980 کنستانتین کارامانلیس 73 ساله بریاست جمهوری برگزیده شد. سالهای 1979تا 1981 سالهای بحران اقتصادی در یونان بود و اعتصابات بزرگی در کشور در گرفت. در سال 1980 رالیس به نخست وزیری یونان رسید و در انتخابات عمومی 1981 آندرئاس پاپاندرئو فرزند ژرژ پاپاندئو نخست وزیر سابق یونان پیروز شد و به نخست وزیری رسید، وی سیاست مستقلی را در برابر آمریکا در پیش گرفت و بهمین خاطر اختلافاتی بین او و کاراماتلیس بروز کرد. در ماههای اولیه حکومت از موضوع جمع آوری پایگاههای نظامی ناتوان از یونان و خروج این کشور از آن سازمان پیش آمد. در سال 1981 یونان بعنوان فقیرترین کشور ، عضو بازار مشترک اروپا شد. در حال حاضر یونان دارای وضع اقتصادی متوسطی در اروپا است.
ملاحظات جغرافیایی
یونان شبه جزیره ای است کوهستانی که دره هایش آب مورد نیاز آن را تأمین می کنند . یونان از 3087 جزیره تشکیل شده است که 169 جزیره آن مسکونی است و یک جزیزه نیز در اختیار نیروهای نظامی آمریکایی قراردارد . مساحت یونان 608/132 کیلومتر مربع است که تقریبا 10% مساحت ایران و اندکی کمتر از مساحت پرتغال است اما سواحل آن طولانی تر از سواحل اسپانیا است. این کشور در جنوب شرقی آسیا قرار دارد و از طریق خشکی 203 کیلومتر با ترکیه و 245 کیلومتر با یوگسلاوی سابق و 474 کیلومتر با بلغارستان 246 کیلومتر با آلبانی مرز مشترک دارد و تقریباً تمام این کشورها در حال حاضر دچار نوعی بحران و تنش هستند که آثار فرهگنی آن و در جامعه یونان نیز کم و بیش می توان مشاهده کرد.
یونان با 994 ، 132 کیلومتر مربع وسعت (نتودمین کشور جهان ) در نیمکرده شمالی، نیمکره شرقی، در جنوب شرقی قاره اروپا، در کنار دریاهای اژه، مدیترانه و ایونی (یونان) و در همسایگی کشورهای یوگسلاوی و بلغارستان در شمالع آلبانی در شمال غربی و ترکیه در شمال شرقی واقع شده است. یونان کشوری کوهستانی بوده و پیندوس و رودوب مهمترین رشته کوههای آن است. جلگه ها عمدتاً در نواحی مرزی ترکیه، کرانه های شمالی دریای اژه، شمال کشور و اطراف رودهای بزرگ واقع دشه است. مهمترین رودهای آن عبارتند از: آلیاکمون، پینیوس، واردارع آخلوئوس نسترن (مستا)، آلفیوس وستریمون (ستروما). یونان دارای بیش از 3000 هزار جزیره است که مهمترینشان عبارتند از کرت، اوبا (ائوبوبا9، رودوس (رودس)، کرکیرا (کورفو)، کفالینیا، زاکینتوس ، تاسوس لسبوس، خیوس، ولیمنوس.
آب و هوای آن معتدل و مرطوب پرباران است. بلندترین نقطه یونان قله المپ (المپوس) با 917 ،2 متر ارتفاع و جزیره های کرت 331، 8 کیلومتر مربع)، اوبا (655، 3) ، لسبوس (631، 1 ) و رودوس (4040، 1 کیلومتر مربع) وسیعترین جزیره های آن می باشد.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
دانلود پایان نامه رشته فلسفه با موضوع نظریات فلسفی ارسطو--120 ص