فایل حاضر کامل ترین و دقیقترین مقاله ایست که در مورد پست معاون آموزشی در قالب ورد و قابل ویرایش طراحی گردیده است و طبق آخرین بخشنامه های آموزش و پرورش بروز رسانی گردیده است و آماده چاپ می باشد. در نگارش این مقاله تمامی نکات مورد نیاز اداره آموزش و پرورش لحاظ گردیده است.به همراه این مقاله دقیق و کارآمد سه نمونه فرم ویژه ارتقای شغلی هم برای شما اسال می گردد که فرم شماره سه که شامل مستندات پست مورد نظر است نیز به صورت کامل پر شده است.
این مقاله ارتقا شغلی در107 صفحه میباشد
مقدمه
نظام آموزشی هر کشور به عنوان یک نظام پویا و هدفمند، در تولید و رشد علمی نقش بسزا و سازندهای را ایفا میکند و در صدد افزایش تولید دانش میباشد. در عصر دانش و نوآوری که منبع اصلی رقابت اقتصاد جهانی است نظام آموزشی هر کشور در تلاش است تا دانش تولید شده را در جهت افزایش نوآوری بر عهده گیرید. از آنجا که دانشآموزان منبع اصلی تولید دانش هستند و اصلیترین داراییها به شمار میآیند، میبایست به شیوه مناسب بر دانش آنها مدیریت شود و تلاش کرد داراییهای نهفته در ذهن آنها کشف شود تا این گنج به داراییهای با ارزشی تبدیل گردد. برای کسب دانش صرفاً آموزش و حضور فیزیکی در مکانهای آموزشی مهم نیست بلکه پژوهش و تحقیق هم میتواند بر علم و دانش بیافزاید. پژوهش عامل مهمی در تولید دانش، دانایی و پیشرفت جامعه انسانی است و میزان پژوهشهای انجام شده در هرجامعه شاخص توسعه یافتگی آن جامعه به حساب میآید. هدف تحقیق، کشف و گسترش دانش و در حقیقت راهی برای جستجوی آگاهی است. با تحقیق کردن است که به عرصههای جدید علم ودانش میتوان پا نهاد و وارد عرصههای ناشناخته شد. تاسیس مدرسه نظامیه بغداد توسط خواجه نظام الملک و دارلفنون که در آنها به تربیت پژوهشگر میپرداختند و وجود دانشمندانی چون ملاصدرا، شیخ بهایی، گویای دیرینه بودن تاریخ پژوهش ایرانیان است. ولی در حال حاضر این طور به نظر میرسد که پژوهش نه تنها در کلیه مقاطع تحصیلی نادیده گرفته میشود بلکه در دانشگاهها و آموزش عالی هم نقش کمرنگی دارد و تحقیق به معنای واقعی صورت نمیگیرد. سؤال این است که جایگاه پژوهش در نظام آموزشی ما چگونه است؟ و چه موانعی بر سر راه آن قرار دارد؟ ما به دنبال یادگیری مادام العمر هستیم، که خود مسیری جدید در رسالت تعلیم وتربیت و آموزش مدارس است. علم یک کالای رایگان نیست که به طور طبیعی فراهم شود. علم کشف شخصی است، علم تنها به ذهن آماده خطور میکند و با تفکر، تفحص، کشف و تحقیق به وجود میآید. آموزش و پژوهش به هم پیوستهاند و به تولید علم میپردازند. با نهادینه کردن پژوهش در برنامه آموزش دانشآموزان از همان سال های اولیه تحصیل زمینه برای رشد و شکوفایی، بروز خلاقیت و نوآوری در نوجوانی و بزرگسالی فراهم میشود. توجه به پژوهش در دوران تحصیل منجر به تقویت، روحیه کنجکاوی و خلاقیت در کودکان میشود (چطور اعتماد به نفس کودک را تقویت کنیم) و میل به دانستن در آنها افزایش مییابد و به کشف محیط اطراف خود میپردازند. به آنها چگونه اندیشیدن و چگونه فکر کردن میآموزند و روحیه همکاری و مشورت در آنها تقویت میشود. تحول بنیادین در آموزش و پرورش با رویکرد پژوهش محور ایجاد شده است تا بتوان دانش آموزانی متفکر پژوهشگر و متخلق به اخلاق اسلامی تربیت کرد منظور از رویکرد پژوهش مدار در آموزش و پرورش آن است که در همه سطوح و مقاطع آموزشی شیوه های تدریس به گونه ای باشد که دانش آموزان به مطالعه کتاب های درسی اکتفا نکرده و خود با بررسی منابع موجود در موضوعات درسی به گسترش دانش خود بپردازند. در این رویکرد دانش آموزان چگونه آموختن را می آموزند و قادر خواهند بود که به شیوه های علمی دانش خود را توسعه بخشند. توسعه پایدار و همه جانبه در هر کشوری به نحو قابل توجهی در گرو گسترش کمی و کیفی فعالیت های پژوهشی آن کشور است . اگر نگاهی دراز مدت به امر پژوهش داشته باشیم شاید مهمتر از انجام پژوهش در زمینه های گوناگون گسترش رویکرد پژوهش مداردرآموزش مقاطع تحصیلی باشد. دانش آموزان امروز پژوهشگران فردا هستند که با تلاش خود می توانند به گسترش مرز های دانش بپردازند. آموزش موثر روش های بهینه پژوهش ضامن موفقیت پژوهش های آینده خواهد بود بدیهی است که گسترش پژوهش در گرو تعامل سازنده همه بخش های آموزشی و پژوهشی کشور است. یادگیری بحث تحقیق صرفاً مخصوص دوران دانشگاه نمیباشد بلکه در هرمرحلهای از تدریس میبایست این امر جدی گرفته شود. در این راستا عوامل زیادی در نهادینه کردن پژوهش در برنامه آموزشی دانشآموزان از همان ابتدای شروع به یادگیری دخیل هستند که در پژوهش فوق به بررسی آنها میپردازیم. مسئله تحقق ارزشهای اخلاقی در مدرسه در صورتی میسر است که معلمان و کارکنان مدرسه به این ارزشها معتقد بوده ،مهارتهای لازم را برای تبدیل آنها به هدفهای رفتاری کسب کرده باشند (بازرگان ، پیوند ، شماره ی 211 ، ص 17 ).بسیاری از مدیران و معلمان از این شکایت دارند که به رغم اندرزهای اخلاقی که در کتب درسی دانش آموزان گنجانیده شده است و سخنانی که در خلال برنامه های صبحگاهی یا سایر مراسم مدرسه برای آنان ایراد می شود و وجود اشعار و جملات زیبایی که با خط خوش بر در و دیوار مدرسه برای جلب توجه شاگردان نوشته می شود ، رفتارهایی مانند تقلب ،دروغگویی ، بی اعتنایی به مقررات ،خشنونت و پرخاشگری در بسیاری از مدارس مشاهده می شود . در برخی از مدارس زنگ تفریح برای درگیریهای شخصی دانش آموزان است و اگر دخالت بزرگسالان مدرسه نباشد ، مسائل ارتباطی بچه ها می تواند به خشونت و آسیب رسانی به یکدیگر و به وسایل مدرسه منتهی گردد. این مربیان با آگاهی از اینکه مدرسه مهمترین محل پرورش دانش آموزان است مایلند نقش مثبتی در شکل دادن به شخصیت کودکان و نوجوانان داشته باشند ، اما روشهای سنتی رفتار و برخورد آنان با دانش آموزان پاسخگوی این نیاز نیست .آنان معمولاً در مقابل مسائل انضباطی شاگردان سعی می کنند با نصیحت ، تشویق رفتار مناسب و یا صحبت در مورد ارزشهای اخلاقی ، شاگردان را متوجه عواقب رفتار خود کنند . اما با کم اثر بودن این رفتار دلسرد و ناامید گشته و عاقبت ناچار می شوند اعمال قدرت کنند و با سرزنش ،تنبیه ،اخراج از کلاس و در نهایت اخراج از مدرسه به رفتار نامناسب دانش آموزان بی انضباط خاتمه دهند .این نوع رفتار در بسیاری از موارد به ویژه در مناطق محروم ، توسط برخی از اولیاء که در برقراری نظم و اخلاق در خانه ناتوانند و تربیت اخلاقی فرزندان خود را یکسره از مدرسه انتظار دارند ، تشویق می گردد و اصطلاح «گوشتش مال شما ، استخوانش مال ما »اصطلاح قدیمی و آشنا برای بسیاری از معلمان آن نواحی است (همان منبع ، ص 17). در حدیثی از حضرت علی (ع)چنین آمده است :اکره نفسک علی الفضایل فان الرذایل مطبوع علیها . با سعی و مجاهده فضایئل را به نفس سرکش خود تحمیل کن و برخلاف میل و رغبتش او را به پاکی و نیکی وادار نما ؛زیرا خواهش طبیعی و رغبت نفسانی بشر به شهوات ناروا و رذایل اخلاقی است و قبول فضایل و ملکات پاک بر خلاف تمایلات فطری نفس است (ماهنامه تربیت ، 1370 ،ص 44 ). جان دیویی درباره ی تربیت اخلاقی می گوید :«به طور کلی موضوع تربیت اخلاقی وابسته به موضوع معرفت است .ایجاد عادات و انگیزه های اخلاقی مناسب، مستلزم شناختن این عادات و انگیزه هاست .درآموزشگاه باید دانش را به موارد و مصادیق علمی خود پیوند داد و اینگونه پیوندهاست که میزان سودمندی دانش را تعیین می کند .پس مهمترین مسئله تربیت اخلاقی ، مسئله رابطه دانش و اخلاق است .اگر دانشی که از درسهای مدرسه بر می خیزد در شخصیت مؤثر نیفتد ،تعلیم و تربیت متضمن نتیجه ی اخلاقی نخواهد بود . وقتی که دانش به رشد اخلاقی مخصوص و روشهای انضباطی متوسل می شوند .درچنین موردی دانش ، وجهی نظری به خود می گیرد و اخلاق به صورت فضیلت های انتزاعی در می آید ».(علی اشرف جودت ، 1370 ، ص 42). دکتر کارل می نویسد :«کسی که از آغاز زندگی به شناختن خوبی و بدی عادت کرد ،در تمام عمر انتخاب خوبی و پرهیز از بدی ، برای او آسان خواهد بود و همان طور که از آتش دوری می کند از بدی نیز می پرهیزد ،وعهد شکنی و دروغگویی و خیانت در نظر او نه تنها اعمالی ممنوع ،بلکه غیر ممکن می آید ».(ماهنامه ی تربیت ،ص 196 ). ارسطو برخلاف افلاطون معتقد است که علم و معرفت برای تحصیل فضیلت شرط کافی نیست .علاوه بر آن ،باید نفس را به فضیلت تربیت کرد .یعنی باید در نفس ،ملکات فضایل را ایجاد نمود .باید کاری کرد که نفس به فضایل که رعایت اعتدالها و حد وسطها است عادت کند و خو بگیرد و این کار با تکرار عمل میسر می شود (مطهری ، ص 34 ). خواجه نصیر طوسی در همین زمینه می نویسد :«ارسطو در کتاب اخلاق گفته است که اشرار به تأدیب و تعلیم اخیار نشوند و هر چند این حکم علی الاطلاق نبود اما تکرار مواعظ و نصایح و تواتر تأدیب و تهذیب در موأخذت به سیاسات پسندیده ،هرآینه اثری بکند .پس طایفه ای باشند که هرچه زودتر قبول آداب کنند و اثر فضیلت بی مهلت و درنگی در ایشان ظاهر شود .طایفه ی دیگر باشند که حرکت ایشان به سوی التزام فضایل و تأدب و استقامت کندتر بود »
مقاله ارتقا شغلی خبره و عالی و تجربیات مدون معاون آموزشی و ذکر راهکار ها و پیشنهادات