فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ازدواج موقت

اختصاصی از فی بوو ازدواج موقت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

ازدواج موقت


ازدواج موقت

فرمت فایل: word(قابل ویرایش)تعداد صفحات51

عناوین:
1- مقدمه
2- زندگی امروز و ازدواج موقت
3- جوان امروز و دوره بلوغ و بحران جنسی
4- رهبانیِِِِِت موقت ، کمونیسم جنسی یا ازدواج موقت؟؟
5- ازدواج آزمایشی
6- راسل و نظریه ازدواج موقت
7- معایب و مفاسد نکاح منقطع ومسئله تعدد زوجات
8- سرنوشت فرزندان در ازدواج موقت
9- ازدواج موقت و مسئله حرمسرا
10- علل اجتماعی حرمسرا سازی
11- آیا تشریع ازدواج موقت ، برای تامین هوسرانی است؟
12- حرمسرا در دنیای امروز
13- منع خلیفه از ازدواج موقت
14- حدیثی از امام علی (ع)
15- انتقادات

 

1- مقدمه
من بر خلاف بسیارى از افراد،از تشکیکات و ایجاد شبهه‏هایى که در مسایل اسلامى مى‏شود- با همه علاقه و اعتقادى که به این دین دارم- به هیچ وجه ناراحت نمى‏شوم،بلکه در ته دلم خوشحال مى‏شوم زیرا معتقدم و در عمر خود به تجربه مشاهده کرده‏ام که این آیین مقدس آسمانى در هر جبهه از جبهه‏ها که بیشتر مورد حمله و تعرض واقع شده،با نیرومندى و سرافرازى و جلوه و رونق بیشترى آشکار شده است.
خاصیت‏حقیقت همین است که شک و تشکیک به روشن شدن آن کمک مى‏کند. شک مقدمه یقین،و تردید پلکان تحقیق است.در رساله زنده بیدار از رساله میزان العمل غزالى نقل مى‏کند که:
«...گفتار ما را فایده این بس باشد که تو را در عقاید کهنه و موروثى به شک مى‏افکند زیرا شک پایه تحقیق است و کسى که شک نمى‏کند درست تامل نمى‏کند. و هر که درست ننگرد، خوب نمى‏بیند و چنین کسى در کورى و حیرانى بسر مى‏برد.»
بگذارید بگویند و بنویسند و سمینار بدهند و ایراد بگیرند،تا آنکه بدون آنکه خود بخواهند وسیله روشن شدن حقایق اسلامى گردند.
یکى از قوانین درخشان اسلام از دیدگاه مذهب جعفرى-که مذهب رسمى کشور ماست-این است که ازدواج به دو نحو مى‏تواند صورت بگیرد:دائم و موقت.
ازدواج موقت و دائم در پاره‏اى از آثار با هم یکى هستند و در قسمتى اختلاف دارند. آنچه در درجه اول ایندو را از هم متمایز مى‏کند،یکى این است که زن و مرد تصمیم مى‏گیرند به طور موقت‏با هم ازدواج کنند و پس از پایان مدت اگر مایل بودند تمدید کنند تمدید مى‏کنند و اگر مایل نبودند از هم جدا مى‏شوند.
دیگر اینکه از لحاظ شرایط،آزادى بیشترى دارند که به طور دلخواه به هر نحو که بخواهند پیمان مى‏بندند.مثلا در ازدواج دائم خواه ناخواه مرد باید عهده‏دار مخارج روزانه و لباس و مسکن و احتیاجات دیگر زن از قبیل دارو و طبیب بشود،ولى در ازدواج موقت‏بستگى دارد به قرارداد آزادى که میان طرفین منعقد مى‏گردد;ممکن است مرد نخواهد یا نتواند متحمل این مخارج بشود یا زن نخواهد از پول مرد استفاده کند.
در ازدواج دائم،زن خواه ناخواه باید مرد را به عنوان رئیس خانواده بپذیرد و امر او را در حدود مصالح خانواده اطاعت کند،اما در ازدواج موقت‏بسته به قراردادى است که میان آنها منعقد مى‏گردد.

 


دانلود با لینک مستقیم


ازدواج موقت

مقاله درباره ازدواج موقت

اختصاصی از فی بوو مقاله درباره ازدواج موقت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره ازدواج موقت


مقاله درباره ازدواج موقت

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:32

                                                             

فهرست مطالب

1- مقدمه

2- زندگی امروز و ازدواج موقت

3- جوان امروز و دوره بلوغ و بحران جنسی

4- رهبانیِِِِِت موقت ، کمونیسم جنسی یا ازدواج موقت؟؟

5- ازدواج آزمایشی

6- راسل و نظریه ازدواج موقت

7- معایب و مفاسد نکاح منقطع ومسئله تعدد زوجات

8- سرنوشت فرزندان در ازدواج موقت

9- ازدواج موقت و مسئله حرمسرا

10-      علل اجتماعی حرمسرا سازی

11-      آیا تشریع ازدواج موقت ، برای تامین هوسرانی است؟

12-      حرمسرا در دنیای امروز

13-      منع خلیفه از ازدواج موقت

14-      حدیثی از امام علی (ع)

15-      انتقادات

 

مقدمه

من بر خلاف بسیارى از افراد،از تشکیکات و ایجاد شبهه‏هایى که در مسایل اسلامى مى‏شود- با همه علاقه و اعتقادى که به این دین دارم- به هیچ وجه ناراحت نمى‏شوم،بلکه در ته دلم خوشحال مى‏شوم زیرا معتقدم و در عمر خود به تجربه مشاهده کرده‏ام که این آیین مقدس آسمانى در هر جبهه از جبهه‏ها که بیشتر مورد حمله و تعرض واقع شده،با نیرومندى و سرافرازى و جلوه و رونق بیشترى آشکار شده است.

خاصیت‏حقیقت همین است که شک و تشکیک به روشن شدن آن کمک مى‏کند. شک مقدمه یقین،و تردید پلکان تحقیق است.در رساله زنده بیدار از رساله میزان العمل غزالى نقل مى‏کند که:

«...گفتار ما را فایده این بس باشد که تو را در عقاید کهنه و موروثى به شک مى‏افکند زیرا شک پایه تحقیق است و کسى که شک نمى‏کند درست تامل نمى‏کند. و هر که درست ننگرد، خوب نمى‏بیند و چنین کسى در کورى و حیرانى بسر مى‏برد.»

بگذارید بگویند و بنویسند و سمینار بدهند و ایراد بگیرند،تا آنکه بدون آنکه خود بخواهند وسیله روشن شدن حقایق اسلامى گردند.

یکى از قوانین درخشان اسلام از دیدگاه مذهب جعفرى-که مذهب رسمى کشور ماست-این است که ازدواج به دو نحو مى‏تواند صورت بگیرد:دائم و موقت.

ازدواج موقت و دائم در پاره‏اى از آثار با هم یکى هستند و در قسمتى اختلاف دارند. آنچه در درجه اول ایندو را از هم متمایز مى‏کند،یکى این است که زن و مرد تصمیم مى‏گیرند به طور موقت‏با هم ازدواج کنند و پس از پایان مدت اگر مایل بودند تمدید کنند تمدید مى‏کنند و اگر مایل نبودند از هم جدا مى‏شوند.

دیگر اینکه از لحاظ شرایط،آزادى بیشترى دارند که به طور دلخواه به هر نحو که بخواهند پیمان مى‏بندند.مثلا در ازدواج دائم خواه ناخواه مرد باید عهده‏دار مخارج روزانه و لباس و مسکن و احتیاجات دیگر زن از قبیل دارو و طبیب بشود،ولى در ازدواج موقت‏بستگى دارد به قرارداد آزادى که میان طرفین منعقد مى‏گردد;ممکن است مرد نخواهد یا نتواند متحمل این مخارج بشود یا زن نخواهد از پول مرد استفاده کند.

در ازدواج دائم،زن خواه ناخواه باید مرد را به عنوان رئیس خانواده بپذیرد و امر او را در حدود مصالح خانواده اطاعت کند،اما در ازدواج موقت‏بسته به قراردادى است که میان آنها منعقد مى‏گردد.

در ازدواج دائم،زن و شوهر خواه ناخواه از یکدیگر ارث مى‏برند،اما در ازدواج موقت چنین نیست.

پس تفاوت اصلى و جوهرى ازدواج موقت‏با ازدواج دائم در این است که ازدواج موقت از لحاظ حدود و قیود«آزاد»است،یعنى وابسته به اراده و قرارداد طرفین است;حتى موقت‏بودن آن نیز در حقیقت نوعى آزادى به طرفین مى‏بخشد و زمان را در اختیار آنها قرار مى‏دهد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره ازدواج موقت

پژوهش درباره متعه یا ازدواج موقت و صیغه

اختصاصی از فی بوو پژوهش درباره متعه یا ازدواج موقت و صیغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پژوهش درباره متعه یا ازدواج موقت و صیغه


پژوهش درباره متعه یا ازدواج موقت و صیغه

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات84

 

 

سخن از غرایز آدمی و نحوه برخورد با آن و موضع نظامهای حقوقی و ادیان در این خصوص بحث تازه ای نیست چنانکه بحث درمورد فلسفه ازدواج و حدود آزادی مبنی در اسلام و حلیت و حرمت متعه (ازدواج موقت) و تأثیرات مثبت یا منفی اجتماعی آن نیز سابقه ای طولانی در فقه و حدیت و تفسیر دارد لیکن در این اواخر بحث درباره آزادی ازدواج موقت به ویژه بعد از سخنرانیهای جدال برانگیز از تریبونهای رسمی کشور در خصوص مفید بودن احیای این سنت فراموش شده، ابعاد مردمی نیز یافته است که در این خصوص ار حصار مشاجرات حوزه ای و کتابهای فقهی به عرصه مطبوعات و محافل خصوصی کشیده است ولی جای تأسف است که در این باره بحث تازه ای به صورت علمی و جدی صورت نگرفته است.
مخالفان ازدواج موقت نمود عملی آن را در نظر می گیرند و آزادی ازدواج موقت را به معنای برداشتن ومانع قانونی از پیش پای مردان هوسباز می پندارند که بدون احساس مسؤولیت کانون گرم خانواده را به امان خدا سپرده و هر شب دنبال شضکار تازه ای می روند. این گروه با توصیف متعه به عنوان زن کرایه ای،
بی آنکه تصویر روشنی از ماهیت این نهاد حقوقی داشته باشند بدان می تازند. زنان شوهردار نگرانند که مبادا تصویب آزادی متعه باعث وسوسه ی شوی آنان شود و کار به جاهای باریک بکشد و ناگهان همسر به ظاهر سربه زیرو وفادارآنان به استشمام بوی طعمه تازه زیرورو شود و هوس تغییر ذائقه کند، به خصوص که از قدیم گفته اند«مهر مرد را اعتماد نشاید ابد»
برخی از متدینین هم نگرانند که مبادا آزادی متعه دیگر همان آزادی جنسی لگام گسیخته غرب باشد که با رنگ و بوی مذهبی تبلیغ می گرددو بعید نیست که این بار مملکت بنام اسلام و دین به ورطه فساد اخلاقی سقوط کند.
جامعه شناسان نیز نگرانند که مبادا آزادی ازدواج موقت موجب سستی بنیان خانواده شود وچنین می پندارند که انطباق نداشتن ان با شرایط و اوضاع و احوال فعلی جامعه ما ممکن است باعث ایجاد تنشها و ناهنجاریهایی تازه در جامعه گردد. برخی از زنان تحصیلکرده و روشنفکر نیز، متعه را به معنای بازیچه شدن زن در برابر هوسهای شیطانی مرد و تبدیل به کالایی با تاریخ مصرف مشخص دانسته و آنرا توهین به ساحت زن می دانند. شیفتگان فرهنگ غرب که چشم به دهان محافل فرهنگی و فکری اروپا دوخته اند و هر آنچه که مهر تأیید غرب بر آن نخورده باشد قبول ندارند. متعه را نهادی کهنه و محصول افکار قرون وسطایی
می شمارند که با زندگی امروز همنوایی ندارد این گروه به فرهنگ غرب درود
می فرستند که در آن جایی برای چنین افکار پوسیده و ارتجاعی نمانده است و معتقدند که در آنجا مسئله روابط جنسی یکبار برای همیشه به نحو شایسته و مترقی (!) حل شده است.
موافقان هم برخی از متدینین هستند که بدون توجه به نتایج و عواقب عملی آن، متعه را به مثابه حکم شرعی قبول دارند. برخی هم که با عمق بیشری به موضوع می نگرند و قصد توجیه آنرا دارند. آثار اجتماعی متعه را در نظر می گیرند و می گویند که با توجه به مشکلات اجتماعی و اقتصادی کشور، اغلب جوانان در مراحل اوج غرایز جنسی قادر به ازدواج دائم نیستند، از اینرو دختران و پسران جوان یا تن به حرمانی توانفرسا می دهند یا به طریقی به معصیت آلوده می شوند. زندگی امروزی این دو قشر حساس را در دانشگاه و مدرسه و کوچه و بازار و مجتمع های مسکونی و محلّات پرتراکم به هم نزدیکتر کرده است. وسایل ارتباط جمعی نوین هم مثل رادیو، تلویزیون، ماهواره ها، کتابها و مجلات راه های ارتباط را هموارتر میکند و آتش غرایز را شعله ورتر می سازد. حال آنکه مه بیهوده از جوانان انتظار داریم تا مانند صدها سال پیش که اینهمه تغییر و تحول رخ نداده بود و ازدواج ها اغلب درحال سنین نوجوانی صورت می گرفت، همچنان پاک و
بی آلایش می مانند، به علاوه در موارد معدودی نیز کسانی که همسر خود را از دست داده اند و امکان یا قصد ازدواج مجدد را ندارند یا کسانی که مدت زمان متنابهی به همسر خود دسترسی ندارند یا زوجه آنان بر اثر بیماری و غیره توان و آمادگی جنسی خود را از دست داده است در عسر و حرج قرار می گیرند. بنابراین متعه می تواند حداقل در موارد خاص راه حل خوبی باشد. سختگیریهایی که در مورد روابط پسران و دختران جوان به کار میرود، به هر حال باید راه چاره قانونی معقولی نیز وجود داشته باشد. برخورد کاملاً منفی، نه فقط راه چاره نیست بلکه باعث واکنشها و بازتابیهای نادرست وخطرناک نیز می شود.
به هر حال بیان همه عقاید مخالفان و موافقان در اینجا میسر نیست و البته مطبوعات نیز مورد انتقاد هستند که برای تنویر افکار مردم در این خصوص هیچ تلاشی نکرده اند و به عقاید مخالفان بهای کمتری داده اند. حال آنکه باید دیدگاه هر دو گروه به طور مشروح و مستدل و روشن ارائه شود تا بهترین راه حل مشخص شود. تصمیمی که به سرنوشت همگان مربوط است، نباید یک جانبه اتخاذ شود. یک قائده حقوقی، قطعه فلزی است که بر سند آن عقاید موافقان و زیر چکش انتقاد مخالفان ساخته و پرداخته می شوند و این با شتابزدگی و کم حوصلگی به دست نمی آید.
از مجموع گفته های مخالفان و موافقان چنین استنباط می شود که رگه هایی از حقیقت در سخنان هر دو گروه وجود دارد اما هیچ کدام تصویر روشنی از ماهیت صحیح متعه و کاربرد عملی ان ندارد و هر دو گروه فقط تیری در تاریکی می اندازند در اینجا برآنم که با جمع آوری مطالب و سعی و تلاش در این زمینه از این نهاد حقوقی غبار روبی کنیم و آن را چنان که هست بنمایانیم تا آنکه مخالفان و موافقان بتوانند با روشن بینی بیشتر اظهارنظر کنند.
دور نمای کلّی
قبل از اسلام، زن نقش تعیین کننده در جامعه اعراب نداشت به طوری که بعد از مرگ شوهر، زن به نوعی مانند بقیه اشیاء و ماترک زوج به ارث می رسید. درباره روابط جنسی نیز زنا در حد گسترده ای رواج داشت و زنان بدکاره در همه جا پراکنده بودند و بعضاً بیرق برمی افراشتند که به منزله تابلوی اعلان بود. حتی نقل شده که در ایام حج برخی از آنها به حالت عریان به مکه وارد می شدند.
اسلام زنا را تحریم کرد، رفتار انسان و حسن معاشرت و احترام به زنان را واجب دینی شمرد و مردم را به پاکدامنی فرا خواندند.
اعراب جاهلی که به هوسرانی آزادانه انس گرفته بودند و زن را کالایی قابل خرید می دانستند این گونه قیود و سختگیریها برایشان بسیار دشوار می نمود، لذا در مقابل، اسلام ازدواج مشروع را به صورت دائم یا منقطع مجاز اعلام داشت. انسان پدیده بسیار پیچیده ای است که هیچ روانشناسی به حد خود آفریدگارش به زوایای تاریک روح ولی آشنا است. از این رو شریعت اسلام حداقل از نطر تئوری، قانون گذاری در مورد روابط حقوقی افراد و سرنوشت جامعه، نه در اختیار پارلمان و افراد بلکه صرفاً در حوزه اختیارات شارع (خداوند) می باشد. قانونگذاری انسانها علاوه بر آنکه از افکار طبقاتی و گروهی و حزبی یا تمایلات ملی گرایانه و وابستگی به اخلاق و عادات قومی و محیطی و... رنج می برد، از توان کافی برای درک مصالح واقعی فرد و جامعه نیز برخوردار نیست.
انسان آنچه را که مطابق و موافق طبع اوست برمی گزیند و گام برداشتن در مسیر آن را عاقلانه و ضروری میداند حال آنکه ممکن است تصور ولی همیشه با واقعیت منطبق نباشد. قرآن کریم می گوید ممکن است شما چیزی را دشمن بدارید که نفع شما در آن است، همچنین ممکن است از چیزی خوشتان بیاید که ضرر شما است، خدا آگاه است و شما نمی دانید.(سوره بقره آیه 216 )
مثلاً ممکن است بسیاری از مردم خوردن و خوابیدن و زندگی بی دغدغه و آکنده از رفاه را سد زندگی واقعی و خوب بدانند و نخواهند خود را به زحمت انداخته و کاری ککند. لیکن کمال آدمی و شکوه زندگی از مواجهه با مشکلات و دست وپنجه نرم کردن باشداز این روزگار زائیده می شود.
چه بسیار پندارهای واهی که بشر در طول زندگی پر فراز و نشیب خود کاملاً درست و بی نقض می دانسته است و امروز ما به همه آنها به دیده تمسخر می نگریم. اعتقاد به بت پرستی، اعتقاد به طبیعی بودن برده داری، اعتقاد به تأثیر نجوم در سرنوشت آدمی، اعتقاد به نقض عقلانی جنس مؤنث، اعتقاد به ثابت بودن کرات آسمانی و...! همه در زمان خود افکار معقوا و بسیار محکم و خدشه ناپذیر به نظر می رسیدند که دانش و خرد انسانهای عاقل و برگزیده زمان مهر تأیید بر آن
می زد.
درحوزه روابط حقوقی و مسائل انسانی شمار این نوع بینشهای غلط فراوان بوده است و چون مقررات حقوقی در سرنوشت جامعه و انسانها مؤثر است، تأثیر این نوع افکار غلط حتّی بعد از زمان خویش نیز بجا خواهد ماند. برای مثال با زوال کمونیسم که محصول فکر مغزهای متفکر جامعه بود و با هوراکشیدنها و کف زدنها و جان باختنهای عاشقانه هزاران هزار انسان دلباخته تأیید شده بود تأثیرات سوء آن یکباره دامن جامعه را رها نکرد، بلکه نسلهایی رنج خواهند برد تا نتیجه یک اشتباه تا حدودی کم رنگ شود. چندان که انسانهای نسل بعد ثمره بس تلخ این دانه های حتطل سرمایه داری غلط . آزادی جنسی لجام گسیخته و فرو ریختن حصارهای اخلاقی که بر دنیای غرب روییده است را تا سالیان دراز خواهند چید. آیا وقت آن نرسیده است که انسانها به خود آیند و به تعلیمات ادیان الهی توجه نمایند؟ در انتظار قرنها تجربه نشستن و آزمودن افکار غلط و پی به خطا بردن به نفع انسانیت نیست البته منظور تخطئه یافته های عقلانی انسانها نیست، بلکه موضوع سخن این است که این نوع یافته ها با شریعت والا و حقایق عریان دینی که از پیرایه های تنگ نظرانه ی بشری تفکیک شده باشد هماهنگ گرددو به مذاهب عاری از تعصبات فرقه ای و تأثیرات محیطی عرضه شود تا بهترین راهها برگزیده شود.
باری اساس تشریع از آن خداوند است که از طریق رسول (ص) بیان شده است. از این رو قرآن کریم فلسفه کلی شریعت و انگیزه ارسال پیامبران را چنین بیان می کند که رسول (ص) آنان را به نیکی فرا می خواند و از ناپسندیها باز می دارد پاکیها را به آنان حلال می کند و پستیها را تحریم می کند. بارهای سنگین از دوش آن برمیدارد.و زنجیر از آنان بر می گیرد.« وَاکتُب لَنا فی هذِهِ الدُّنیا حَسَنَةً وَفِی الاخِرَةِ اِنّا هُدنا اِلَیکَ قالَ عَذابی اُصیبَُ بِه مَ اَشاءُ وَرَحمَتی وَسِعَت کُلَّ شَیءٍ فَسَاَ کتُبُها لِلُّذینَ یَتَّقونَ وَیُؤتوُنَ الزَکوةَ وَالَّذینَ هُم بِایاتِنا یُؤمِنوُن» «و سرنوشت ما را هم در دنیا و هم درعالم آخرت نیکویی و ثواب مقدر فرما که ما به سوی تو هدایت یافته ایم خدا فرمود(ای موسی بدان که) عذاب من به هر که خواهم رسد و لیکن رحمت من همه ی موجودات را فرا گرفته و البته برای آنان که راه تقوی پیش گیرند و زکات (مال خود به فقیران) می دهند و به آیات خدا
می گروند آن رحمت را مخصوص بر آنها حتم و لازم خواهد کرد.» (سوره اعراف آیه156) پس اساس حلال بودن، پاکی و علت تحریم، پستی و خباثت است و هدف تشریع حلال و حرام، سختگیری و محروم نمودن انسانها از بخشی از نعمات زندگی به عنوان منع شرعی و حرتم نیست، بلکه هدف برداشتن موانع از مسیر کمال آدمی و جامعه و تسهیل تعالی انسان و ایجاد زمینه ای برای شکوفایی استعدادهای فطری آدمی است. چنانچه قرآن کریم می فرماید:یرید ا..بکم الیس و لایرید کم العسر.خداوند برای شما آسودگی می خواهد، نه دشواری. (سوره بقره آیه 185) و اگر چیزی تحریم شده است بدان سبب است که در ورای نفع ظاهری آن، ضرر و زیان بزرگی برای فرد یا جامعه وجود داشته است.
در مورد غرایز نیز قرآن کریم می فرماید:« به نفس آدمی و ساختار آن سوگند که هر آن کس که نفس خود را تزکیه نمود رستگار شود و هر آن کس که ان را واپس زد، بیچاره شد.»
«قَد اَفلَحَ مَن زَکّها وَقَد خابَ مَن دَسّاها»«هر که خود را منزه سازد رستگار خواهد بود و هر که به کفر و پلید گردد زیانکار خواهد بود»(سوره شمس آیه 9 و10) پس در اینجا نیز اصل بر سرکوبی و واپس زدن غرایز، بلکه بر تزکیه و رشد و پرورش دادن است و این گاهی با میدان دادن به غرایز و گاهی با جلوگیری از آن صورت می گیرد. همانند باغبانی که در عین آب و کود دادن به درخت، گاهی هم شاخه های اضافی آنرا می زند و از رشد ناموزون، زیانبخش ان جلوگیری می کند. راه اصولی پرورش و تزکیه غرایز آن است که در ضمن تجویز معقول روابط جنسی از گسترش بی بند و بارو سرطانی آن نیز جلوگیری شود و از این انرژی نهفته در نهاد آدمی به نحو صحیح بهره برداری شود. برای توضیح این مسأله به مثال دیگر متوسل می شویم. می دانیم افزودن به حقوق کارمندان دولت فواید بسیاری دارد از جمله آنکه باعث دلگرمی و علاقه مندی کارمند به شغل خویش
می شود و از فساد اداری و ارتشاء که اغلب ریشه در فقر مالی کارمندان دارد جلوگیری می کند. اما هر گاه این افزایش چنان بی رویه شود که باعث تورم و افزایش ناموزون تقاضای خرید گرددو میزان نقدینگی جامعه را چنان بالا ببرد که با تولید و عرضه متناسب نباشدزیانبار می گردد. در روابط جنسی نیز اسلام راه میانه روی و معقولانه ای برگزیده است تا در عین ارضای کامل غرایز آدمی، موجب سقوط اخلاقی و فساد جامعه نگردد، نه چنان سختگیری می کند که انسان در تنگنا قرار می گیرد و نه چنان آزادی بی حد و بی حساب که بنیان جامعه در هم ریزد. از این رو می توان گفت که آزادی جنسی در اسلام آزادی سامان یافته است و بی توجهی به غرایز در حد رهبانیت تحریم شده است. دعوت به سرکوبی غرایز و رهبانیت بنام دین و تقوی و زهد و پارسایی به همان اندازه نامشروع و مخالف شریعت اسلام است که دعوت به آزادی مطلق جنسی. قران کریم عنایت همسرگزینی را آرامش روانی وراحتی روح آدمی می داند و می فرماید: (سوره روم آیه 26) بنابراین چشم پوشیدن از غرایز و سرکوب کردن آن بویژه در اوج جوانی که موجب پیدایش آلام روحی خطرناک می گردد. امری نادرست و مخاف شرع انور اسلام است لذا ازدواج را در صورت نیاز واجب دانسته اند. درست است که هدف اصلی اسلام از تشریع ازدواج، بقاء نسل است، (تزاوجوا تناسلو) لیکن ازضای غریزه و دستیابی به آرامش روانی نیز مد نظر شارع بوده است که با لغو برده داری در اسلام خود گامهای مؤثر علمی در تحقق و تشریع آن برداشته است یکی از این راه عملاً منتفی گردیده است. راه دوم همان همسرگزینی است که می تواند به صورت دائمی یا موقت باشد که در اینجا بررسی می شوند.

 

 

 

 

 

 


سابقه حقوقی
متعه و به تعبیر برخی از کتابهای فقهی و قانون مدنی، نکاح منقطع یا چندان که امروز مصطح گردیده است.
ازدواج موقت یا به تعبیر عامی مردم، صیغه، از ابتدا در اسلام مشروع شناخته شده است. آن را جزء سنن پیش از اسلام می دانند که اسلام آن را قبول نموده است وبه اصطلاح جزء احکام امضایی می باشد. به هر تقدیر حلیت متعه در آغاز دین اسلام مورد توافق همه ی مذاهب اسلام است و به فقه شیعه اختصاص نداردو برای مثال ابن خرم اندلسی که رجل دوم مکتب فقه ظاهری و از فقه های مشهور اهل سنت است در مؤسسه فقهی خویش بنام المحلی قبول می کند که متعه در آغاز اسلام رواج داشته و مشروع بوده است اما مثل بقیه فقها اهل سنت آن را منسوخ می داند و معتقد است که « نکاح متعه یا نکاح موقت جایز است، در زمان رسول(ص) حلال بود، اما خداوند از لسان رسول خویش آنرا منسوخ می داند و معتقد است که تا روز رستاخیز قطعی و مؤبد نمود. البته برخی از صحابه رضی ا... علیهم همچنان در اعتقاد به حلیت ان پایدار ماندند، همچون اسماء بنت ابی بکر صدیق، جابربن عبدا...، ابن مسعود، معاویه ابن صفیان، عمربن حریث، ابو سعید الخدومی، حلمه و دختران امیر خلف. چنان که جابر بن عبدا... انصاری حلیت آن را در نظر صحابه از عهد رسول(ص) و ابی بکر تا اواخر خلافت عمر روایت کرده است!»
در هر حال حلیت بدوی متعه مورد اختلاف نیست و مفسرین معروف اهل سنت در تفسیر آیه بحث برانگیز 24 سوره نساء، همچنین فقها و محدثان آنان در باب نکاح کتابهای فقهی و غیره مطالبی نوشته اند که نظر فوق را تأیید می کند. امام فخر رازی در تفسیر ایه فوق می نویسد:« ما انکار نمی کنیم که متعه در اسلام مباح بوده است چیزی که می خواهیم بگوییم این است که بعد تحریم شده است. در اینجا صحت و سقم دعوی نسخ متعه بررسی خواهد شد.
آیه ای که در تجویز متعه بدان استناد شده است بعد از برشمردن موارد فسخ زوجیت می فرماید:
(سوره نساء آیه 24)
در تفسیر آیه فوق و میزان دلالت آن میان شیعه و سنی اختلاف و مجادلات فقهی و تفسیری بسیاری وجود دارد. ما برای احتراز از تفصیل و اطناب و تکرار بحثهای حلاجی شده، وارد این مباحث نمی شویم. اهل سنت با تکیه به معنی لغوی کلمه «استمتعتم» در آیه فوق، برداشت دیگر استنباط می کند. واژه استمتاع که متعه نیز از همان ریشه است در لغت به معنای تمتع، التذاذ، لذت بردن و کام گرفتن است. بنابراین معنای آیه ی فوق از نظر اهل سنت چنین می شود(فما استمتعتم به منحن) و چنین ترجمه می کنند« هر گاه از همسران (دائمی) خود کام گرفتید، مهر آنان را بپردازید که این برشما واجب است.» بنابراین از نظر اهل سنت در این آیه هیچ دلالتی بر مسئله متعه وجود ندارد. البته چنان که خود اهل سنت روایت کرده اند برخی از صحابه نیز همچون ابن عباس و دیگران آیه فوق را به گونه ای دیگر و موافق با نظر شیعه معنی کرده اند. فقهای شیعه نیز معتقدند که استمتاع به معنای متعه گیری است و معنای «فما استمتعتم» این است که اگر زنان را به متعه
می گیرید باید مهر آنان را بپردازید. درست است که متعه واستمتاع در لغت به معنای سود بردن وبهره گرفتن است، اما بعد این واژه در اصطلاح شرعی معنی خاصی به خود گرفته و به مفهوم ازدواج موقت در آمده است. از این رو باید آن را به همان معنای اخیر گرفت. سید مرتضی علم الهدی، متکلم و فقیه معروف شیعه، در توضیح اینکه در کتاب الانتصار می گوید که معنای « فما استمتعتم» از دو حال خارج نیست یا اینکه به معنای لغوی آن محمول است یا به معنای مصطلح و عرف و شرعی آن که البته فرض دوم به دو دلیل صحیح است. اول آنکه برآیند نظر کسانی که در علم اصول سخن گفته اند آن است که واژه های وارده در قرآن در مواردی که احتمال حمل آن هم به معنای لغوی و هم به معنای مصطلح در عرف شرع مساوی باشد، باید به معنای مصطلح شرعی آن حمل گردد. چنان که واژه های صلات و صوم و حج و زکات را به همان مصطلح شرعی حمل کرده اند ( حال آنکه صلات در لغت به معنای دعا کردن و نیایش، صوم به معنای امتناع و امساک از انجام فعلی، حج به معنای آهنگ و عزم، زیارت نمودن و زکات به معنای افزایش برکت است اما هیچ گاه اقیموالصوة را به معنای اینکه دعا کنید یا اتوالزکوة را به معنای اینکه برکت دهید تفسیر نکرده اند، بنابراین در این مورد هم باید استمتاع را به معنای شرعی آن یعنی متعه گیری تفسیر کرد. دوم آنکه (هر گاه استمتعتم به معنای لغوی آن حمل گردد) باید بگوییم که اگر در مقاربت احساس التذاد در مرد حاصل نگردد، پرداخت مهر بر او واجب نیست. حال آنکه شرعاًاگر مرد با زن خویش همبستر شود هر چند که به هر دلیل مثل کراهت از همسرش و غیره از این امر لذت نبرد پرداخت مهر کامل بر او واجب است. ( چنانکه پرداخت نصف مهر قبل از مقاربت و استمتاع نیز واجب است.) اگر استمتعتم را به معنای لغوی آن حمل کنیم پس باید بگوییم که در اینجا مهر واجب نیست. چون قرآن می فرماید:« اگر اززنان خود کام گرفتید و لذت بردید مهر بپردازید. از این رو باید استمتاع را به همان اصطلاح شرعی که به معنای متعه گرفتن است حمل نمود.
در هر حال داوری در مورد برداشت طرفین مشکل است. حقیقت آن است که ظاهر آیه چندان دلالتی صریح بر استنباط شیعه ندارد و استدلال علم الهدی هر چند که متین و موشکافانه است اما باز قابل خدشه است. مثلاً در مورد دلیل اول میتوان گفت که خود متعه به منزله یک نهاد و یک اصظلاح شرعی، حداقل از نظر اهل سنت در حد حصوم و صلات و زکات چندان تثبیت نشده است که استمتاع را حتماً بر آن حمل نمود. چنان که مشتقات این کلمه در موارد دیگر و در باب نکاح معنای مهر و کابین و پرداخت صداق می دهد، نه معنای نکاح منقطع.«لا جناح علیکم ان طلقتم النساء مالم تَمَسوهُنَّ اَو تَفرِضوُا لَهُنَّ فَریضَةً وَمَتِّعوُهُنَّ عَلَی الموُسِعِ قَدَرَهُ وَعَلَی المُقتِرِ قَدَرَهُ مَتاعاً بِالمَعروُفِ حَقَّاً عَلَی المُحسِنین»
باکی برای شما نیست اگر طلاق دهید زنانی را با آنان مباشرت نکرده و مهری مقرر نداشته اید ولی آنها را به چیزی بهره مند سازید دارا به قدر خود و نادار به قدر خویش به بهره ی شایسته او که سزاوار مقام نیکوکاران است.» (سوره بقره آیه 236 ) یا اَیُهَا الَّذینَ امَنوُا اِذا نَکَهتُم المُؤمِناتِ ثُمَّ طَلَّقتُموهُنَّ مِن قَبلِ اَن تَمَسوُهُنَّ
فَما لَکُم عَلَیهِنَّ مِن عِدَّةٍ تَعتَدوُنَها فَمَتِّعوُهُنَّ وَ سَرِّحوُهُنَّ سَراحاً جَمیلاً»ای مردان با ایمان هرگاه زنان مؤمنه را به عقد خود در آورده و پیش از آنکه با آنها نزدیکی کنید طلاقشان دادید در این صورت از شما نگه داشتن عده بر آنها نیست پس آنها را به چیزی بهره مند و به نیکی رها سازید» (سوره احزاب آیه 49 )


دانلود با لینک مستقیم


پژوهش درباره متعه یا ازدواج موقت و صیغه