فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره ضرب المثل های فارسی

اختصاصی از فی بوو تحقیق درباره ضرب المثل های فارسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره ضرب المثل های فارسی


تحقیق درباره ضرب المثل های فارسی

دسته بندی :  علوم انسانی _تاریخ و ادبیات

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

حجم فایل:  (در قسمت پایین صفحه درج شده )

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 

 


 قسمتی از محتوای متن ...

آب از آسیاب افتادن : کارها دوباره به مسیر خود افتاد ، فتنه ها خوابید ، سر و صداها ، شور و شر ها پایان پذیرفت .
از اسب افتادیم ولی از اصل نیافتادیم : اگر دچار فقر و تنگدستی شده ایم ولی نجابت و انسانیت خود را حفظ کرده ایم به گربه گفتند فضله ات درمان است خاک رویش ریخت : مضایقه کردن چیز ناقابل ، کسی که جنبه کاری و خاصیتی نداشته باشد .
پا در یک کفش کردن : سر حرف خود ایستادن ، در کاری اصرار و لجاجت ورزیدن .
تا ابله در جهان است مفلس در نمی ماند : افراد زیرک از خوش باوری و سادگی اشخاص برای مقاصد خود استفاده می کنند.
جایی که نمک خوری نمکدان نشکن : اجر حقوق و محبت های دیگران را با نامهربانی ضایع نکن .
چشم و گوش بسته : از هیچ جا و هیچ چیز با خبر نبودن ، چیزی نیاموخته و بی تجربه .
حرف راست را باید از بچه شنید : باطن بی غل و غش کودک نظیر بزرکترها نیست هرچه بداند به زبان می آورد .
خدا میان گندم هم خط گذاشته است : هرکسی در زندگی سهم و قسمت خود را می برد و به آن قانع باشد .
در شهر کوران آدم یک چشم پادشاه است : در میان یک عده بیسواد آدم کم سواد هم شخص معتبری است .
ذوق زده شدن : از به دست آوردن چیزی و وقوع امری سخت شاد شدن رگ دیوانگیش گل کردن : از شدت خشم به کارهای نامعقول و غیر طبیعی زدن .
زاغ سیاه کسی را چوب زدن : کسی را به طور پنهانی تعقیب کردن ، سر از کار کسی در آوردن .
ژاژ خایی کردن : بد دهنی و هرزه گویی کردن ، بر علیه کسی بیهوده گویی کردن .
سال به سال ، دریغ از پارسال : افسوس که آنچه امروز از دست می رود فردا نظیر آن را به دست نخواهیم آورد .
شمشیر را از رو بستن : دشمنی و عداوت خود را علنی کردن .
صابونش به تن ما خورده : آزارش به ما هم رسیده ، ما هم از او صدمه دیده ایم .
ضامن بهشت و دوزخش نیستم : من وظیفه خودم را به خوبی انجام می دهم و کاری به بد و خوب بعدش ندارم .
طوطی واری یاد گرفتن : از حفظ کردن مطلبی بدون توجه به معنا و مفهوم آن .
ظاهر سازی کردن : ظاهر و باطن یکی نبودن ، ریاکار بودن .
عروس تعریفی آخرش شلخته ار آب در آمد : با انهمه تعریفش جنس نامرغوبی از آب در آمد .
غزل خداحافظی خواندن : آماده شدن برای مفارقت و سفر ، تهیه مقدمات رفتن از منزل فکر نان کن که خربزه آب است : در اندیشه کار و پیشه بهتری باش و گرنه از این طریق به مقصود خود نمی رسی .
قصاص قبل از جنایت : تنبیه کسی که هنوز مرتکب گناهی نشده دور از انصاف است کارها نیکو شود اما به صبر : صبر و امیدواری میوه شیرین دارد ، همانند چون صبر کنی زغوره حلوا سازی .
گناه دیگری را پای دیگری نمی نویسند : گناه و خطای هر کسی را به پای خود او می گذارند نه شخص دیگر ، همانند : برادر را به جای برادر نمی کشند .
لی لی به لالای کسی گذاشتن : بیش از اندازه به کسی محل گذاشتن ، توجه و احترام بی جهت نسبت ب

تعداد صفحات : 5 صفحه

  متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

پس از پرداخت، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.

 
« پشتیبانی فروشگاه مرجع فایل این امکان را برای شما فراهم میکند تا فایل خود را با خیال راحت و آسوده دانلود نمایید »
/images/spilit.png
 

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ضرب المثل های فارسی

ریشه معروفترین ضرب المثل های فارسی

اختصاصی از فی بوو ریشه معروفترین ضرب المثل های فارسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

ریشه معروفترین ضرب المثل های فارسی


ریشه معروفترین ضرب المثل های فارسی

 

 

 

 

 

 

 

 

بخشی از متن اصلی :

ونیکی کن بر دجله انداز

در زمانهای قدیم پسرک فقیری در شهری زندگی می کرد که برای گذران زندگی و تامین مخارج

تحصیلش دستفروشی می کرد. از این خانه به آن خانه می رفت تا شاید بتواند پولی بدست

آورد.

روزی متوجه شد که تنها یک سکه ۱۰ سنتی برایش باقیمانده است و این درحالی بود که شدیداً

احساس گرسنگی می کرد. تصمیم گرفت از خانه ای مقداری غذا تقاضا کند. بطور اتفاقی درب

خانه ای را زد. دختر جوان و زیبائی در را باز کرد. پسرک با دیدن چهره زیبای دختر خجالت زده و

دستپاچه شد و بجای غذا، فقط یک لیوان آب درخواست کرد!

دختر که متوجه گرسنگی شدید پسرک شده بود بجای آب برایش یک لیوان بزرگ شیر آورد.

. . .

 

پسر با دقت و آهستگی شیر را سر کشید و پس از تشکر گفت : “چقدر باید به شما بپردازم؟

” دختر پاسخ داد: “چیزی نباید بپردازی، مادرم به ما آموخته که نیکی ما به دیگران ازائی

ندارد”پسرک گفت: “پس من از صمیم قلب از شما سپاسگذاری می کنم”

این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمتword در اختیار شما قرار می‌گیرد

تعداد صفحات : 5


دانلود با لینک مستقیم


ریشه معروفترین ضرب المثل های فارسی