فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد شمه‏ اى از فضایل خدیجه

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد شمه‏ اى از فضایل خدیجه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد شمه‏ اى از فضایل خدیجه


تحقیق در مورد شمه‏ اى از فضایل خدیجه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:4

 

  

 فهرست مطالب

 

 

 

این حدیث در کتابهاى حدیثى شیعه و اهل سنت آمده که‏رسول خدا-صلى الله علیه و آله-فرموده:

 

«کمل من الرجال خلق کثیر و لم یکمل من النساء الآمریم،و آسیه امراة فرعون،و خدیجة بنت‏خویلد،و فاطمة بنت محمد» (1) یعنى از مردان گروه زیادى به کمال رسیدند ولى از میان‏زنان جز چهار زن کسى به مرحله کمال نرسید:مریم،و آسیه‏همسر فرعون،و خدیجه دختر خویلد،و فاطمه دختر محمد.

 

و در حدیث دیگرى که ابن حجر در کتاب الاصابه و دیگران‏از ابن عباس روایت کرده‏اند اینگونه است که گوید: رسول‏خدا(ص)چهار خط روى زمین ترسیم کرده آنگاه فرمود:

 

«افضل نساء اهل الجنة خدیجة،و فاطمة و مریم و آسیة‏». (2)

 

یعنى برترین زنان اهل بهشت:خدیجه و فاطمه و مریم وآسیه هستند...

 

و در روایت دیگرى که او و ابن عبد البر و دیگران از رسول‏خدا(ص)با مختصر اختلافى روایت کرده‏اند اینگونه است که فرمود:

 

«خیر نساء العالمین اربع،مریم و آسیه و خدیجه و فاطمه‏» (3) یعنى بهترین زنان جهانیان چهار زن هستند:مریم و آسیه وخدیجه و فاطمه.و از عایشه روایت کرده‏اند که گوید:هیچگاه‏نمى‏شد که رسول خدا از خانه بیرون رود جز آنکه خدیجه را یادمى‏کرد و ستایش و مدح او را مى‏نمود،تا اینکه روزى طبق همان شیوه‏اى که داشت نام خدیجه را برد و او را یاد کرد، دراینوقت رشک و حسد مرا گرفت و گفتم:

 

«هل کانت الا عجوزا فقد ابدلک الله خیرا منها». (4)

 

خدیجه جز پیرزنى بیش نبود در صورتى که خداوند بهتر از اوبهره تو کرده.!

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد شمه‏ اى از فضایل خدیجه

تحقیق در مورد حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهم السلام

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهم السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهم السلام


تحقیق در مورد حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهم السلام


لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

                                          

تعداد صفحه:11

دوره ای که امام سجاد (ع)در آن زندگی میکرد،دورانی بود که همه ارزش های دینی دست خوش تحریف و تغییرامویان قرار گرفته و مردم یکی از مهمترین شهرهای مذهبی(مدینه)،می بایست به عنوان برده یزید با او بیعت کنند احکام اسلامی بازیچه ئ دست افرادی چون ابن زیاد،حجاج و عبدالملک بن مروان بود. اینان برخلاف نصوص دینی از مسلمانان جزیه می گرفتند و با اندک تهمت و افترایی مردم را به دست جلادان می سپردند. در سایه چنین حکومتی آشکار است که تربیت دینی مردم تا چه اندازه تنزل کرد و ارزش های جاهلی چگونه احیا خواهد شده است.امام سجاد در این شرایط، شخصیتی بودند که همه ی مردم تحت تاثیر روحیات و شیفته ی مرام و روش او قرار گرفتند.

 

امام سجاد (ع)

 

امام سجاد وشیعیان:

 

برخورد های امام با امویان

 

بهره گیری امام سجاد از دعا:

 

امام سجاد و بردگان

 

امام باقر (ع):

 

موقعیت علمی امام باقر(ع)

 

امام درگیر اختلافات فقهی بین فرق اسلامی

 

مبارزه با یهود و اسراییلیات:

 

میراث فرهنگی امام باقر (ع)

 

وضع و موقعیت شیعه از دیدگاه امام :

 

امام و مسائل سیاسی

 

امام صادق

 

 پس

 

شخصیت اخلاقی و فقهی امام صادق

 

شیعیان امام صادق(ع)

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهم السلام

تحقیق در مورد شاخصه های امامت در تفکر شیعی

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد شاخصه های امامت در تفکر شیعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد شاخصه های امامت در تفکر شیعی


تحقیق در مورد شاخصه های امامت در تفکر شیعی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:14

 

 

 

 

نقدی بر نوشتار «بازخوانی امامت در پرتو نهضت حسینی» مندرج در روزنامۀ شرق شمارۀ 713

 

 

امامت یکی از آموزه های مهم اسلامی است که از دیر زمان مورد اهتمام و بحث و تحقیق مذاهب و متفکران اسلامی بوده است در این میان شیعۀ امامیه برای امامت اهداف، رسالت ها و شاخص هایی را تعریف کرده است که به سبب آنها، امامت در تفکر شیعی از جایگاه و اهمیّت ویژه ای برخوردار شده است و اگر دیگر مذاهب اسلامی، امامت را از واجبات فقهی می دانند، شیعه آن را از اصول اعتقادی می شمارد. اجرای احکام و حدود اسلامی، برقراری امنیّت و گسترش عدالت و دفاع از کیان اسلام و مسلمین از مهمترین اهداف امامت و مسئولیّتهای امام است که شیعه و اهل سنّت بر آنها توافق دارند اما شیعه، علاوه بر امور یاد شده، تبیین معارف و احکام اسلامی و صیانت فکری و معنوی اصول و فروع اسلامی را نیز از اهداف امامت می داند. بدیهی است که تحقق این آرمان به صورت مطلوب، بدون برخورداری امام از علم کامل نسبت به معارف و احکام اسلامی و عصمت علمی و عملی او امکان پذیر نخواهد بود. از سوی دیگر، عصمت و علم کامل به شریعت، از صفات درونی است و تشخیص آن برای افراد، از طریق متعارف ممکن نیست. بدین جهت راه تعیین امام، منحصر در نص شرعی است و نص شرعی نیز متفرع بر نصب الاهی می باشد.

 

بر این اساس، مهمترین شاخصه های امامت در تفکر شیعی عبارتند از: علم کامل به احکام و معارف اسلامی، عصمت علمی و عملی، نصب الاهی و نص شرعی.

 

افضلیت امام بر افراد مشمول امامت او نیز از دیگر شاخص های مهم امامت است که برخی از متکلمان غیر شیعی نیز در حد شرط کمال یا شرط لزوم به صورت مقیّد پذیرفته اند.

 

در نوشتاری که در شمارۀ 713 روزنامۀ شرق، ص18 با عنوان بازخوانی امامت در پرتو نهضت حسینی منتشر گردیده ادعا شده است که مفهوم امامت در جهان تشیع دچار استحاله گردیده و در صفات امام و شاخص های امامت، تحول رخ داده است بدین صورت که در قرن اول و دوم، امام با اوصافی غیر از آنچه در قرنهای سوم و چهارم و پس از آن شهرت و رسمیّت یافته است، معرفی شد. آن چه در آن دوران مطرح بود، عمل به قرآن، حق مداری، عدالت، تهذیب نفس، اقامۀ دین، عقل درایتی در مقابل عقل روایتی و افضلیت علمی بود و از نصب الاهی و نص شرعی، عصمت و علم غیب به عنوان اوصاف امام و شاخص های امامت سخنی به میان نیامده بود. این اوصاف چهارگانه، توسط متکلمان شیعه در قرنهای سوم و چهارم مطرح شده است و به تدریج در شمار شاخص های رسمی امامت شیعی قرار گرفته و جزء بدیهیات و مسلمات مذهب شده است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد شاخصه های امامت در تفکر شیعی

دانلود مقاله وظایف شیعه در زمان غیبت

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله وظایف شیعه در زمان غیبت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

تعجب نکنید از این که می گویم هر لحظه در انتظارآمدنش باشیم.امام زمان(عج)در نامه ی شریف فرمودند:برای تعجیل در فرج من،زیاد دعا کنید:زیرا فرج من،فرج خودشماست.یعنی اگر زیاد دعا کردید،دست کم برای شما گشایش وظهور خواهد شدبرای شما تجلی می کنم.خودم را به شما نشان می دهم.کمالات را به شما عطا خواهم کرد.بنابراین شیعه باید در چنین انتظاری بسر ببرد.مگر می شود من به یاد امام زمان باشم و او مرا یاد نکند.شما اگر به یگ بزرگی احترام بکنی،او تلافی می کندوجبران می کند،اما اگر برای امام مهدی دعا بکنی یا به یاد اد بنشینی ؟ آیا او هیچ از تو یاد نمی کند؟تازه قضیه عکس این است،زمانی هم که ما از او غافلیم،او از ما یاد می کند.روزی عبدالله بن ابان ریات- به محضر شریف امام رضا(ع)آمد و عرض کرد :یابن رسولالله برای من وخانواده واهل بیتم دعا کنید.امام رضادر پاسخ فرمودندمگر این کار را نمی کنم ،به خدا سوگند کارهای شما هر روز وشب به من عرضه می شود.ایم منطق امامان معصوم است که نامه اعمال ما که به دست آنان می رسد اگر خوب باشد دعا می کنند واگر بد باشند از خدا برای ما طلب آمرزش می کنند برگرفته از کتاب آماده باش یـــاران امام زمان

 

راه ایجاد ارتباط با اهلبیت(علیه السلام)ومخصوصـــــــــا حـضـرت ولیـعصر(علیه السـلام)عبــارت اسـت:اول معرفت خداوند متعال.دوم:اطاعت محض از پروردگار این دو موجب حـب بـه خـداوند ومحـبت نـسبت بـه همه آنـها کـه خـدا آنـان را دوسـت مـی دارد مثـل انبیـاء واوصـیاء مـی شـود،مخصـوصا مـوجب عـلاقه وارتباط با محمد وآل محمد می شود که نزدیکترین آنها به ما،حضرت صاحب الامر است
وظایف منتظران
در زمره یاران حضرت مهدی در آمدن،باشعارتحقق پذیر نیست.انتظار می خواهد وعمل به ورع.همت می طلبد.پرهیزگاری می طلبد،آنهم در میدان تلاش ومجاهدت.در غیبت مولا شایسته نیست نشستن وچشم به در دوختن،باید برخاست،باید عمل کرد باید مسئولیت پذیرفت،باید کوشید،امابراساس ورع وتقوی،نه براساس هوای نفس،ونه به خاطر مال ومنال،ونه به خاطر پست ومقام.بلکه فقط کاربرای خداواولیاءالله
آیا آماده ایم؟
می گویند وقتی حکومت جهانی حضرت مهدی برپاشود بپیروان اسلام حاکمان روی زمین می شوند ولی آیا این موقعیت برای همه مسلمانان فراهم خواهد شد ویــــــــا منظورفقط مسـلمانان واقعی است که در زبــان وقلــب و عمل پیرو مکتب اهل بیت پیامبر هستند؟آن گونه که در روایات امده است در زمان ظهور حضرت مهدی جمعی از مـــــدعیــــــــــان انتظارظــهــور،بــه مخــالفت بـا او بـــــر می خیزندوتنهاافرادی سعــادت همراهـــی بــا ایـــشان نصیبشان می شود که پیرو واقــعی مکتب اهــل بیت و خداشناس راستین باشند.حضرت علی در همین باره می فرمایند:یاوران مهدی در آخرالزمان کسانی هستند که خداوند را به طور شایسته،شناخته اند
ابر ،خورشـید را از دیدکسانی می پوشاند که در زمیـن هستندنه کسـانیکه برفراز ابرحرکت می کنند.غیبـت آن حضرت نیز برای کسانیکه است که به دنیاوطبیعت مادی دل بسته اند،امـا کسانیکه بر ابر شهوات وغبار هواهای نفسانی پـا گذارده ودرآسمان معنـویت پرواز می کنند،هر لحظه بخواهند در حضور او هستند
مربوع
«مربوع» نام اسب پیامبر خدا است، که حضرت صاحب الأمر (عج) هنگام ظهور همراه خویش خواهند داشت. («نجم الثّاقب»، ص 125)

مرگ جاهلی
پیامبر گرامی صلّی الله علیه و آله و سلّم انحراف گرایان از خطّ عقیده به امامت را که از شناخت امام راستین عصر خود سر باز می زنند، جاهلیّت گرا و به عنوان کسی که به دوران جاهلیّت عقب گرد نماید، تعبیر کرده و می فرماید:
«مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِف إمامَ زَمانِهِ، ماتَ مَیْتَةً جاهِلیّةً («اصول کافی»، ج 1، ص 375)
: کسی که بمیرد و امام زمان خویش را نشناخته باشد، مرگ او مانند مرگ افراد دوران جاهلیّت است.»
این حدیث نشانگر صدور یک فرمان قطعی اسلامی از ناحیه پیامبر است، و با صراحت و تأکید توجّه عموم را به دو امر مهم جلب می نماید:
1- پیامبر اسلام با اضافه کردن کلمه «امام» به کلمه «زمان» ضرورت وجود امام جامع الشرائط و قابل شناخت را در هر عصر و زمانی (هر چند تنها یک نفر مسلمان وجود داشته باشد) جهت پیروی از او اعلام فرموده، و چنین امامی جز با امامان معصوم علیه السّلام شیعه که آخرین آنها حضرت مهدی، حجّة بن الحسن العسکری (عج) است، نمی تواند با کسی منطبق گردد.
2- از اینکه پیامبر گرامی صلّی الله علیه و آله و سلّم با اضافه کردن «مَیْتَةً» به کلمه «جاهلیَّةً» مرگ فاقد چنین شناختی را مرگ جاهلی توصیف کرده، معلوم می شود که این امام همانند پیامبر، رابطه بین خلق و خالق است، که نشناختن آن عیناً بسان نشناختن پیامبر، موجب گمراهی خواهد بود.
بدین ترتیب و بر اساس نظریّه شیعه، رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم با ایراد این حدیث شریف، امامت افراد غیر معصوم و جائز الخطاء در تبلیغ و اجرا احکام اسلام را، نفی و غیر قابل و در آخر جاهلیّت گرائی خوانده، و این بیان چیزی است که شیعه در طول قرنها به آن معتقد بوده است. («مهدی منتظر در نهج البلاغه»، ص 9)
احمد که جهان را ز تباهی پرداخـــت دین را به ولایت علی محکم ساخت
فرموده به مرگ جاهلیّت مرده است آن کس که امام عصر خود را شناخت
مروانی
«مروانی» از جمله کسانی است که قبل از قیام قائم (عج)، خروج خواهد کرد. این مطلب در روایتی از امام رضا علیه السّلام ذکر شده است. («بحار الانوار»، ج 52، ص 132)
مروزی ک شروسی
مُسَبّحات
«مُسَبّحات»، عنوان دسته ای از سوره های قرآن کریم است که با تسبیح و حمد خداوند تبارک و تعالی و با الفاظی چون «سُبْحانَ»، «سَبِّحِ» و «یُسَبِّحُ» آغاز می شود. این سوره ها عبارتند از: بنی اسرائیل، حشر، صف، جمعه، تغابن و اعلی.
امام باقر علیه السّلام در باره فضیلت این سوره ها فرمود:
«هر کس که همه مسبّحات را پیش از آن که بخوابد، تلاوت نماید، نمیرد تا حضرت قائم (عج) را درک کند و چنانچه مُرد در پناه و همسایگی رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم خواهد بود.» («ثواب الاعمال»، ص 148)
مسجد الحرام
«مسجد الحرام»، مسجدی محیط به کعبه است. در زمان پیامبر صلّی الله علیه و آله حصار و بارو نداشت. در زمان عمر وسعت یافت و باروی آن را ساختند. پس از زمان عمر چندین بار بنای آن تجدید شد، به خصوص در عهد «سلطان سلیم دوّم» وسعت بیشتری یافت. این مسجد دارای ابواب متعدّد و هفت مناره است و در سالهای اخیر بر وسعت آن بسیار افزوده اند. («فرهنگ فارسی معین»، ج 6، ص 1969)
در احادیث مربوط به امام زمان (عج) آمده است که آن حضرت «مسجد الحرام» را خراب کرده و به اصل خود بر می گرداند. در این مورد امام صادق علیه السّلام فرمود:
«وقتی که قائم (عج) قیام کند، مسجد الحرام را ویران نماید تا به جای اصلی خود برگردد، دستهای کلید داران (خائن...) را قطع کرده و در کعبه آویزان می نماید و بر آنها می نویسد: «اینها دزدان کعبه هستند.» («اثباة الهداة»، ج 7، ص 118)

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 18   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله وظایف شیعه در زمان غیبت

تحقیق در مورد الهیات فلسفی اسلامی

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد الهیات فلسفی اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد الهیات فلسفی اسلامی


تحقیق در مورد الهیات فلسفی اسلامی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:51

 

 

 

 

 

الهیات فلسفی اسلامی

می‌خواهم‌ آثار دشوار سید حسین‌ نصر را بر اساس‌ سخنرانی‌های‌ گیفورد(lecture Gifford) ، با عنوان‌ معرفت‌ و امر قدسی‌(Knooleadge and the Sacred) بررسی‌ کنم‌ که‌ در تکملهِ آن‌ چند سخنرانی‌ بِجا در باب‌ ملاصدرا و مولای‌ روم‌ افزوده‌ شده، این‌ دو شخصیت، وجوه‌ تفکری‌ را مجسم‌ می‌کنند، که‌ نصر در قبولاندن‌ آن‌ به‌ ما اصرار می‌ورزد، اما وی‌ با توجه‌ به‌ بحث‌ گستردهِ سخنرانی‌های‌ گیفورد، همراه‌ با حوزهِ طرح‌ آن، تصمیم‌ گرفت‌ که‌ گفتار خود را آشکارا در جهتی‌ تطبیقی‌ پیش‌ ببرد. بدین‌ ترتیب‌ وجه‌ تفکر اشراقی‌ نیز که‌ نصر مدت‌ها در جلب‌ مخاطبان‌ غربی‌اش‌ به‌ آن‌ با دشواری‌ هایی‌ مواجه‌ بود، اینک‌ خاستگاهی‌ برای‌ گفتگوئی‌ روشنی‌ بخش‌ و متقابل‌ به‌ شمار می‌آید. من‌ قریب‌ بیست‌ سال‌ به‌ جستجوی‌ آثاری‌ از تفاهمات‌ متقابل‌ در میان‌ اندیشمندان‌ یهودی، مسیحی‌ و مسلمان، مشغول‌ بوده‌ام‌ -- به‌ ویژه‌ در قرونی‌ که‌ پژوهش‌های‌ فکری‌ آنها با هم‌ تلاقی‌ پیدا کرده‌اند. سخنرانی‌های‌ نصر دقیقاً همین‌ تفاهمات‌ را به‌ من‌ القا می‌کنند. با این‌ همه‌ اندیشه‌های‌ گسترده‌ای‌ که‌ سید حسین‌ نصر به‌ مدد آنها به‌ این‌ امر دست‌ می‌یابد، از سنت‌ ایرانی‌ (یا اشراقی) خاص‌ وی‌ سرچشمه‌ می‌گیرد، و به‌ او اجازه‌ می‌دهد که‌ لبهِ تیز انتقاد خود را از سرنوشت‌ فلسفه‌ غرب‌ تیزتر کند - این‌ انتقاد توازی‌ چشمگیری‌ با انتقادهای‌ پیر هادت‌(Pierre Hadot) دارد که‌ من‌ ضمن‌ ادای‌ دین‌ به‌ او، در قرائت‌ انتقادی‌ خود از اثر نصر مواضع‌ آن‌ را به‌ کار خواهم‌ گرفت. افزون‌ بر آن، فرصت‌ ورود به‌ این‌ گونه‌ گفتگو را باید خوشامد گفت، زیرا این‌ فرصت‌ با پرداختن‌ به‌ دانش‌ پژوهی‌ مسلمان‌ که‌ صریحاً از نگرگاه‌ ایمان‌ یک‌ مسلمان‌ ما را مخاطب‌ می‌سازد، کار تطبیقی‌ مرا به‌ فرجام‌ خوشی‌ می‌رساند. با این‌ همه‌ تردید دارم‌ که‌ اگر به‌ شرکت‌ در این‌ همایش‌ دعوت‌ نمی‌شدم، به‌ طریق‌ دیگری‌ جرات‌ می‌کردم‌ از عهده‌ این‌ مهم‌ برآیم. زیرا تا کنون‌ احترام‌ من‌ به‌ اثر نصر و شخصیت‌ خود او باعث‌ شده‌ تا از نوشته‌های‌ گوناگون‌ ایشان‌ بهره‌ فراوانی‌ ببرم‌ و به‌ همین‌ دلیل‌ در پرداخت‌ انتقادی‌ به‌ این‌ نوشته‌ها مسامحه‌ کرده‌ام.

به‌ علاوه، وقتی‌ نخستین‌ بار سخنرانی‌های‌ گیفورد منتشر شدند، حالت‌ گفتمان‌ آنها چنان‌ بود که‌ مرا به‌ درنگ‌ و تأخیر واداشت‌ و از آنجا به‌ علت‌ همان‌ احترام‌ و گرامی‌ داشت‌ تمایلی‌ به‌ در افتادن‌ با این‌ نوشته‌ها نداشتم. سرانجام‌ احساس‌ ادای‌ تکلیف‌ در ورود به‌ این‌ گفتگو بر اکراه‌ و نگرانی‌های‌ آغازین‌ غالب‌ آمد و هر چند نگرانی‌ها هنوز رفع‌ نشده‌ بودند، اکنون‌ امکان‌ بیان‌ آنها در مقیاسی‌ وسیعتر میسر گردید که‌ سخن‌ رانی‌ها خود فراهم‌ آورده‌ بودند. افزون‌ بر آن، مواجههِ فکری‌ با اثر ملاصدرا در همایش‌ بهار 1999 در تهران‌ مرا به‌ شیوهِ تفکر اشراقی‌ سوق‌ داد. نصر می‌کوشد تا این‌ طریقت‌ فکری‌ را در عینِ نگاه‌ تقدیرآمیزش‌ به‌ دیدگاه‌های‌ دیگر به‌ ما بفهماند. در نهایت‌ باید بگویم‌ که‌ من‌ عبارت‌ الهیات‌ فلسفی‌(Philosophical theology) را به‌ عنوان‌ بدیلی‌ بر تئوسوفی‌ پیشنهادی‌ نصر، ترجیح‌ می‌دهم. سرانجام‌ مطلبی‌ نیز دربارهِ این‌ طریقت‌ فکری‌(theology Philosophical) باید گفت‌ که‌ من‌ آن‌ را به‌ عنوان‌ بدیلی‌ بر کلمه‌ تئوسوفی‌(theosophy) که‌ نصر آن‌ را ترجیح‌ می‌دهد، پیشنهاد میکنم. من‌ بر آنم‌ که‌ به‌ کارگیری‌ واژه‌ تئوسوفی‌ در غرب‌ یکسره‌ ناممکن‌ است؛ در واقع، قرائت‌ انتقادی‌ مبسوط‌ نصر در نخستین‌ سخنرانی‌ ما را به‌ ملاحظه‌ این‌ نکته‌ یاری‌ می‌دهد که‌ چرا بازتاب‌های‌ طنین‌ این‌ واژه‌ به‌ هر معنایی‌ که‌ از آن‌ مراد کنیم، با توجه‌ به‌ تاریخ‌ اخیر کاربرد آن، همچنان‌ ابهام‌ آفرین‌ میماند. افزون‌ بر آن، من‌ با واگذاشتن‌ واژهِ فلسفه‌ که‌ سقراط‌ و نیز افلاطون‌ در توضیح‌ و شرح‌ وبیان‌ آن‌ عملاً بسی‌ دقت‌ به‌ خرج‌ داده‌اند، موافق‌ نیستم. در همین‌ جاست‌ که‌ نقد پیر هادت‌ میتواند، به‌ مدد بازگرفتن‌ واژهِ فلسفه‌ به‌ جای‌ واگذاری‌ آن‌ به‌ واژه‌ای‌ دیگر، مکمل‌ نظر نصر قرار گیرد. با این‌ همه‌ من‌ این‌ تک‌ واژه‌ را به‌ عبارت‌ ذاتاً مکمل‌ "فلسفهِ الهی" بسط‌ داده‌ام‌ تا بدین‌ طریق‌ برای‌ اعادهِ همان‌ ابعادی‌ که‌ نصر (و هادت) سرسختانه‌ از آن‌ دفاع‌ می‌کنند، اهتمامی‌ صورت‌ گیرد. ساختار معنایی‌ "الهیات‌ فلسفیPhilosophical theology"، قریب‌ به‌ ساختار اضافه‌ در زبان‌ عربی‌ است‌ که‌ مطابق‌ آن‌ دو اسم‌ در کنار هم‌ قرار میگیرند تا مانند "خانهِ خانواده(Family house) " یکی‌ نقش‌ واصف‌ دیگری‌ را1 ایفا کند. در چنین‌ مواردی، ساختار اضافی‌ با پیوند دو کلمه‌ به‌ یکدیگر نسبت‌ وصفی‌ متقابلی‌ را برای‌ هر دو کلمه‌ بنا می‌نهد. البته‌ میان‌ زبانها تفاوت‌ هایی‌ وجود دارد، چنانکه‌ این‌ مقایسه‌ ما را در نشان‌ دادن‌ اضافهِ صفت‌ به‌ اسم‌ در انگلیسی‌ یاری‌ می‌کند: الهیات‌(theology) به‌ آنچه‌ ما مشخصاً در جهت‌ اهتمام‌ به‌ بیان‌ نسبت‌ امر وحدانی‌(the one) به‌ آنچه‌ که‌ هست‌ انجام‌ می‌دهیم


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد الهیات فلسفی اسلامی