فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله نقش زن در توسعه اقتصادی – اجتماعی کشورهای مسلمان

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله نقش زن در توسعه اقتصادی – اجتماعی کشورهای مسلمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله نقش زن در توسعه اقتصادی – اجتماعی کشورهای مسلمان


دانلود مقاله  نقش زن در توسعه اقتصادی – اجتماعی کشورهای مسلمان

 

تعداد صفحات : 146 صفحه     -    

قالب بندی :  word     

 

 

 

چکیده

جهان آن گونه که هست نشان از بحران های درهم پیچیده بسیار دارد که عمدتا برآمده از روند توسعه ای ناپاپدار است. درک عمیق این بحران که آینده حیات بشر و زیست کره را به صورت گسترده ای به مخاطره افکنده نیازمند پژوهشی همه جانبه است تا ابعاد اسفبار آن روشن شود. تردید نباید داشت تداوم این روند بیمار، فاجعه به بار خواهد آورد.

توسعه پایدار که به دلیل جامعیه مباحث و اقبال گسترده در آخرین سال های قرن بیستم به بالنده ترین مناظره جهانی تبدیل شد. بر مبنای بسیاری از تحلیل ها و نظریه ها چالش محوری قرن بیست و یکم خواهد بود.

در این میان انسان مرکز توجه قرار گرفته است و هر آنچه حیات بقا و آزادی او را مورد تهدید قرار دهد مردود شناخته شده است. به بیان دیگر تحقق آرمان ها و نیز به کارگیری انرژی های بالقوه نهفته در توسعه پایدار تنها در پرتو به رسمیت شناختن نقش محوری انسان فارغ از رنگ، نژاد، جنسیت، ملیت و دین متصور خواهد بود.

در این میان مسئله لزوم مشارکت زن در توسعه، کشف جدیدی نیست، دیر زمانی است که لزوم استفاده از نیروی تمام انسانها در جامعه صحبت می شود و بر این اساس در قوانین و مقررات موجود در بیانیه های رسمی از برابری زن و مرد به کرات سخن رفته است.

اما عملا طبق گزارشات سازمان ملل در زمینه های اقتصادی و اجتماعی و مدیریتی سیاسی و سطح جهان شکاف عمیقی بین زنان و مردان وجود دارد و گستره این تبعیض در کل جهان است. چنانچه طبق آمارهای جهانی سهم بزرگی از مسئولیت تولید در جهان به زنان تعلق دارد و 3/2 کل ساعات کار به عهده آنهاست و این در حالی است که فقط 3/1 نیروی  انسانی رسمی کار را تشکیل می دهند و البته در میزان دستمزد آنها تبعیض وجود دارد.

اقدام در جهت تواناسازی اقتصادی زنان مستلزم دسترسی آنها به منابع، کنترل روش های منابع اقتصادی، درآمدها، موقعیت ها و مزایای مبتنی بر پایه های درازمدت و مداوم می باشد.

این برنامه، زندگی معیشتی زنان را حمایت کرده و روابط و ظرفیت آنها را برای بهره گیری از منافع، موقعیت های اقتصادی جدید را ایجاد می کند. جهت تواناسازی اقتصادی – اجتماعی ضرورت دارد که زنان بر زندگی خودشان در درون و بیرون خانه تسلط داشته و قدرت تاثیرگذاری جهت تغییر اجتماع به سمتی پایدار و عادلانه در سطح ملی و بین المللی را داشته باشند.

زنان جوامع جهان سوم که در دوران استعمار با مخدوش شرق مشارکت های سنتی شان در جوامع بیشتر به کنج خانه ها روانه شده بودند، در دوران توسعه نیز با تبعیض های بیشتری مواجه شدند.

توسعه فرایندی است که اشکال مختلف خود را به صورت های گوناگون بروز می دهد. که در این نوشته به توسعه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با تکیه بر نقش زنان در کشورهای مسلمان به آن پرداخته می شود و عوامل موثر در تحقق توسعه را بررسی خواهیم کرد.

کلید واژه: توسعه، توسعه اقتصادی و زنان مسلمان.


مقدمه

توسعه فراگردی پیچیده و صورتی از دگرگونی اجتماعی است که در سطح جهانی، ملی، منطقه ای و ناحیه ای و در ابعاد فردی و جمعی در اشکال اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی قابل تحقق است؛ فراگردی که در پی تبدیل وضعیت موجود به وضعیتی مطلوب و بهینه است. وضعیتی که در آن اعضای جامعه به منابع ارزشمند، قدرت، ثمرات و ثروت دسترسی بیشتری پیدا می کنند و بهبود و ارتقای سطح زندگی اجتماعی، انسانی و تعالی انسان را به دنبال دارد.

در زمان حساسی از تاریخ که نابرابری بین کشورهای مختلف و درون هر کشور بیداد می کند، فقر، گرسنگی، فقدان بهداشت، کم سوادی و تبعضاتی از این دست می روند که جاودانه شوند و آنچه را که حیات بشر به آنها وابسته است را رو به زوال هدایت کنند.

ما معتقدیم که: نیروی انسانی یکی از مهم ترین منابع توسعه پایدار است که شامل مجموعه افکار، عقاید، باورها و فرهنگ و دانش، مهارت خلاقه می باشد.

در این میان دانش و ظرفیت علمی نیروی انسانی هر جامعه مهمترین و مؤثرترین عامل در بهره برداری بهینه از منابع مادی و معنوی و اساسا توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن می باشد و توجه به نقش زنان به عنوان نیمی از منابع انسانی، نه تنها از اهداف اساسی توسعه اقتصادی و اجتماعی در هر کشور به شمار می رود، بلکه ابزاری مؤثر در تحقیق دیگر اهداف توسعه نیز محسوب می شود. از این رو، یکی از شاخص های درجه توسعه یافتگی یک کشور، میزان مشارکت و نقشی است که زنان در آن کشور دارا هستند.

به رغم اهمیت نقش زنان در فرآیند در توسعه در اغلب کشورهای توسعه یافته و بعضی از کشورهای در حال توسعه، کشور ایران با شرایط مطلوب، اختلاف قابل توجهی دارد.

تاریخچه توسعه

سازمان ملل متحد دهه 75 الی 85 میلادی را «دهه زن» نامید. نتیجه این نام گذاری آن بود که توجه بیشتر به وضعیت زنان طی یک دهه، منجر به آن شد که دولت ها و جوامع بین المللی به این واقعیت پی ببرند که بدون مشارکت زنان در برنامه های توسعه، کیفیت عمومی زندگی ارتقا نخواهد یافت. تعداد زنان جهان در سال 1985 میلادی، 41/2 میلیارد نفر بود که بر اساس پیش بینی های سازمان ملل تا پایان قرن بیستم به سه میلیارد نفر افزایش خواهد یافت.

«دهه زن» فرصتی را پیش آورد تا موقعیت زنان – که حدود نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می دهند مورد توجه قرار گیرد و اقداماتی برای بالا بردن وضعیت بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آنان صورت گیرد.

در سال 1980، زنان 60% جمعیت 824 میلیون نفری بی سوادان را در جهان تشکیل می دادند و این تعداد همچنان رو به افزایش است. آمار مشارکت زنان در نیروی کار با آمار مربوط به مشارکت مردان تفاوت فاحش دارد.

برآورد سازمان ملل نشان می دهد که در سال 1975، 29% از کل جمعیت زنان به کار اشتغال داشته اند، در حالی که این رقم برای مردان 8/53% بوده است.

آمار فوق البته مربوط به کل جمعیت جهان است. وقتی کشورهای توسعه یافته با هم مقایسه می شوند دو نکته مشخص می گردد؛ اول این که در کشورهای توسعه یافته، جمعیت فعال فزونی دارد و دیگر این که مشارکت وسیع زنان در بازار کار به خوبی قابل مشاهده است.

در همه جوامع جهانی، نسبت زنان شاغل به مردان کمتر بوده و این امر در کشورهای در حال توسعه بسیار آشکارتر است. به طوری که در ایران، جمعت فعال مردان، حدودا ده برابر زنان است.

نتیجه این که بیشترین تعداد زنان ایرانی به امر خانه داری و پرورش فرزندان مشغول اند.



دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نقش زن در توسعه اقتصادی – اجتماعی کشورهای مسلمان

تحقیق در مورد روانشناسی زنان

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد روانشناسی زنان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .


 

فرمت فایل:word



تعداد صفحات:85

 

 

 

 

 

 

 

 

موضوع

روانشناسی زنان

 

 

پژوهشی از :‌

سیده حسنا حسینی

 

استاد:

جناب آقایسید مهدی کمالی

 

نوشتة :

کارن هورنای

 

ترجمه :

سهیل سمی

 

 

تابستان  1385


مقدمه:

فروید در سال 1935 اعلام کرد که سال 1912 نقطه اوج تحقیقاتش در روانکاوی بوده است. او افزود: «از زمانی که به طرح نظریه وجود دو نوع غریزه (غریزه زندگی و غریزه مرگ) پرداختم و شخصیت روانی را (د رسال 1923) به سه بخش خود، فرا خود و نهاد تقسیم کردم، تا به امروز هیچ مفهوم تعیین کننده دیگری را در عالم روانکاوی مطرح نکرده ام.»

کارن هورنای در سال 1913 تحصیلات پزشکی و دوره آموزش روان پزشکی و روانکاوی را در برلین به پایان رساند، در سال 1917 اولین مقاله خود را در باب روانکاوی به رشته تحریر در آورد، در سال 1920 در زمره اعضای برجسته «موسسه روانکاوی برلین»، که به تازگی تأسیس شده بود، در آمد، و در سال 1923 اولین مقاله از مجموعه مقالات خود را درباره روان شناسی زنان به خاستگاه عقده اختگی در زنان که در همین کتاب نیز آمده است، به چاپ رساند.

فروید تقریبا سی سال از هورنای بزرگ تر بود. هنگامی که هورنای برای رسیدن به پربارترین دوره زندگی اش آموزش می دید، فروید از دوره اوج خلاقیت های شگرفش فاصله گرفته بود. ارزیابی فروید از خودش در سال 1935 تا حدی ریشه در «بیماری کشنده» ای داشت که به تدریج زندگی و کارش را مختل کرده بود. پس از سال 1923 فروید مجدداً متوجه دلمشغولی های آغازین خود شد. این امر در آخرین اثرش، موسی و توحید (1939) به بهترین نحو انعکاس یافته است: پس از عمری تحقیق و بررسی در عرصه های علوم طبیعی، پزشکی و روان درمانی، حال، بار دیگر توجهم به مسائل فرهنگی ای معطوف شده است که دیر زمانی پیش، هنگامی که از فرط ناپختگی و جوانی راه و رسم درست اندیشیدن را نمی دانستم، مسحورم کرده بودند.

فروید محصول قرن نوزدهم بود. عصر روشنگری عرصه شکوفایی شأن فردی انسان و برتری خود بود. روش شناسی نگرش علمی موجد پیشرفت هایی چشمگیر در علوم طبیعی شده بود. در زمانی که انسان غربی هنوز به دشواری می توانست نظریه مرکزیت خورشید را در منظومه شمسی بپذیرد با نظریه تکامل داروین روبرو و کاملاً گیج و حیران شد، و این در حالی بود که نظریات فروید در باب ناخودآگاه در کمینش نشسته بود.

مسلما بعضی از ابعاد محیط زندگی فروید نیز بر نگرش او تأثیر گذاشت. او در فرایبرگ، واقع در موراویا، یکی از ایالت های اتریش، و در میان گروه اقلیت مطرودی دیده به جهان گشود و در خانواده ای یهودی و سنتی پرورش یافت، خانواده ای که مرد در آن ولی نعمت و سرور بود و زن موجودی پست محسوب می شد. جانبداری و حمایت بیش از حد مادر از فروید نیز موید اهمیت همین نظام مردسالار بوده است. امپراتوری رو به زوال اتریش – مجارستان و وین کاتولیک و آداب زاهدمآبانه، خشک مقدسانه و مزورانه جنسی در عصر ویکتوریا، که فروید در آن پرورش یافت، نیز بر او تأثیر گذاشت. فروید در مقام نابغه ای مرد به نوعی روان شناسی مردانه شکل بخشید که پایه هایش را بر اصول لایتغیر کالبدشناسی - «کالبد انسان تقدیر اوست» - استوار ساخته بود، اصولی که پشتوانه شان قوانین و روش شناسی های علمی قرن نوزدهم بود.

فروید اعلام کرد: روانکاوی شاخه ای از علم است و می تواند به پیشبرد جهان بینی علمی کمک کند. واقعیت ها داده های حاصل از تجربه علمی محسوب می شد. واقعیت ها را می شد مشاهده کرد، سنجید و عینیت بخشید. این امکان وجود داشت که آن ها را در تجربه هایی تکرارپذیر و یکسان با نتایجی پیش بینی شده ضبط و مهار کرد. در مورد این تجارب فرضیه هایی مطرح می شد که در صورت تأیید به قانون بدل می گشت.

کارن هورنای در هامبورگ و در میان خانواده ای پروتستان و اندکی فراپایه تر از طبقه متوسط دیده به جهان گشود. پدرش انجیل خوانی قهار و مادرش آزاداندیش بود. کارن هورنای در نوجوانی دستخوش تب و تابی مذهبی شد که البته در آن زمان در میان دختران بالغ حالتی معمول بود. خانواده او به لحاظ اقتصادی و اجتماعی از امنیت کامل برخوردار بود. پدرش، برنت هنریک واکلز دانیلسن، ناخدای کشتی بود که بعدها شهروندی آلمانی و سپس ناخدا یکم شرکت کشتیرانی نورث جرمن لوید شد. هورنای در جوانی همراه پدرش به سفرهای طولانی دریایی می رفت و همان سفرها توشه عشق مادام العمرش به سفر و علاقه اش به مکان های عجیب و دورافتاده شد. مادرش، کلوتیلده ماری ون رنزلن، هلندی بود.

اختلاف محیط زندگی فروید با محیط زندگی هورنای بسیار زیاد است. والدین فروید هنگام تولد او در تنگنا قرار گرفتند و شرایط اجتماعیشان به دلیل عرق ملی فزاینده چک ها در برابر حاکمیت اتریش و نیز خصومت چک ها با اقلیت یهود و آلمانی زبان بیش از پیش وخیم شد. وقتی فروید سه ساله بود، افول صنعت نساجی، که پدرش در مقام تاجر پشم به آن وابسته بود، خانواده را به وین کشاند. هنگامی که فروید دوازده سال داشت، فردی مسیحی پدرش را مسخره کرد و او متوجه «عجز و بزدلی» پدر شد. این وضعیت ذهن فروید را آشفته کرد و حتی تا میانسالی نیز به دنبال جایگزینی آرمانی برای پدر شکست خورده اش می گشت.

گرچه هورنای در سفرهای طولانی دریایی اوقات زیادی را با پدرش می گذراند، بیش تر تحت تأثیر و نفوذ مادرش بود. هورنای به دلیل غیبت های طولانی و مکرر پدرش، بیش تر اوقاتش را با مادر پویا، هوشمند و زیبایش می گذراند، که اغلب جانب برنت، برادر بزرگ کارن را می گرفت. کارن برادرش را می ستود و به او وابسته بود، اما از اواسط دوره نوجوانی، برادر دیگر نقش چندان مهمی در زندگی او ایفا نکرد.

حتی در پایان قرن نوزدهم نیز پزشک شدن زنان بسیار نامعمول بود، اما کارن هورنای به تشویق مادرش تصمیم گرفت پزشکی را پیشه خود سازد. او برای گذراندن دوره آموزش پزشکی، روان پزشکی و روانکاوی به برلین رفت.

هورنای در نوشته هایش هرگز به انگیزه اش در انتخاب حرفه روانکاوی اشاره نکرده است. او دانشجویی عالی و اغلب شاگرد اول کلاس بود. توانایی و شخصیتش باعث شد استادان و نیز همکلاسی های مذکرش به دیده احترام به او بنگرند.

کارن در سال 1909 در 24 سالگی با وکیلی برلینی به نام اسکار هورنای ازدواج کرد و از او صاحب سه دختر شد، اما به دلیل اختلاف سلایق و سر و کار داشتن روزافزون با جنبش روانکاوی در سال 1937 از او جدا شد. احتمالا مشکلات مادری و شاغل بودن و پایان دادن به ازدواجی که از نظر او دیگر بی معنی بود در علاقه روزافزونش به روان شناسی زنان موثر بوده است. اما به گمان من، علاقه کارن بیش تر زاییده تعهدش نسبت به روانکاوی، اشتیاقش به تحقیقات و تیزبینی و بصیرتش در مشاهدات بالینی بود. کشف ناهماهنگی و تناقض میان نظریات فروید در روانکاوی و نتایج درمانی ای که هورنای از اعمال این نظریه ها گرفت نیز او را ترغیب کرد که در روانکاوی بعد درمانی را نیز مد نظر قرار دهد.

کارن هورنای مستقیما در فعالیت های اجتماعی شرکت نمی کرد، اما از مسائل اجتماعی و موقعیت جهان آگاه بود و سخاوتمندانه از سازمان های امدادی و اهداف آزادی خواهانه حمایت می کرد. در سال 1941 به وضوح پرده از موضع ضد فاشیستی اش برداشت و اعلام کرد: «اصول دموکراتیک آشکارا با جهان بینی فاشیستی در تضادند و بر استقلال و قدرت فرد تأکید می کنند و بر حق مسلم او برای خوشبختی پای می فشارند.»

هورنای را ابتدا کارل آبراهام، که فروید او را یکی از تواناترین شاگردان خود می پنداشت، و سپس هانس زاخس، که فروید را می پرستید، مورد تحلیل روانکاوانه قرار دادند. احتمالاً تحلیلی که به دست چنین مریدان وفاداری انجام می گیرد به اصول روانکاوی فرویدی پای بند است.

اما ریشه ها و تجارب اولیه کارن هورنای نیاز به افق هایی وسیع تر را در او ایجاد کرده بود. هورنای از دل و جان به علم نوظهور قرن بیستم علاقه مند بود و مسلماً این علاقه و عطش در پزشک و روانکاو شدن او سهمی بسزا داشت.

هورنای می گوید: «فروید در برخی از آثار اخیرش با تأکیدی فزاینده ما را به نوعی یکسویه نگری در تحقیقات تحلیلیمان سوق داده است. منظورم این واقعیت است که تا همین اواخر تنها روان پسران و مردان موضوع تحقیق محسوب می شد. دلیل این امر کاملاً روشن است. روانکاوی آفریده نابغه ای مذکر است و تقریبا تمام کسانی که نظریه های او را بسط داده اند مرد بوده اند. بنابراین، به سادگی می توان دریافت که چرا آنها بیش تر تلاش خود را صرف گسترش روان شناسی مردان کرده اند و رشد روانی مردان را بیش از زنان درک می کنند.

یکی دیگر از دلایلی که در آغاز علاقه دکتر هورنای را به روان شناسی زنان جلب کرد مشاهدات بالینی او بود که با نظریه لیبیدو مغایرت داشت. علاقه هورنای به آثار گئورگ زیمل، فیلسوف اجتماعی (آلمانی)، و نیز آثار انسان شناختی دلیل بعدی علاقه اش به روان شناسی زنان بوده است. تدوین اصول روان شناسی مردان و زنان راه را برای کل فلسفه شخصی او هموار کرد.

هورنای در خلال دوره فراگیری تحلیل و پس از آن کدام یک از نظریات جنسی فروید را مدنظر قرار داد و به کار بست؟ نظریه اولیه فروید (1895) بر این فرض استوار بود که ناکامی جنسی دلیل اصلی روان رنجوری است. او گفت هدف غریزه جنسی، که در دوران طفولیت متجلی می شود، رفع تنش است و موضوعش نیز خود شخص یا جایگزینی است که این تنش را فرو می نشاند. به عقیده فروید فرد روان رنجور در عالم خیال همان کاری را می کند که آدم منحرف در عالم واقعی انجام می دهد و کودک دارای انحراف چند شکلی است. فروید مفهوم میل جنسی را چنان بسط داد که علاوه بر میل به ارضای تناسلی، همه لذت های جسمی و احساس عطوفت و محبت را نیز در بر گرفت.

به عقیده فروید، حیات جنسی انسان به سه دوره تقسیم می شود. اولین دوره میل جنسی دوران طفولیت است که بعدها به سه مرحله دهانی، مقعدی و قضیبی تقسیم می شود و با عقده ادیپ به اوج می رسد. دوره دوم، بین سنین هفت تا دوازده مرحله نهفتگی است. این دوره با رفع عقده ادیپ و تحکیم و تثیبت فراخود در روان نوجوان آغاز می شود. بلوغ، دوره سوم است که از دوازده تا چهارده سالگی را در برمی گیرد و به بلوغ تناسلی، انتخاب هدف جنسی از جنس مخالف و آمیزش جنسی منجر می گردد.

گرچه مشاهدات بالینی فروید همواره معتبر شمرده شده و به ندرت زیر سوال رفته است، تعبیر و تفسیرهای نظری ای که بر اساس آن ها بیان شده، محل بحث و مناقشات بسیاری بوده است. فروید می گفت در وهله اول به تحقیقات علاقه مند است و درمان از نظر او در مرحله دوم قرار دارد، اما از نظر کارن هورنای، مداوا در اولویت قرار داشت. به همین دلیل، او را معلم و تحلیلگری ناظر قلمداد می کرده اند. قابلیت ها و توانایی او در تعلیم و تربیت نمایانگر توانایی ذاتی او در تحقیقات بالینی بود.

دکتر هورنای تمامی ابعاد رویکرد مثبت خود را نسبت به روانکاوی در حین پروردن نظریاتش درباره روان شناسی زنان مدنظر قرار داده و به کار بسته است. او در فرار از زنانگی به نظریه من در باب رشد زن ارجاع می دهد. در انکار واژن از عبارت روان شناسی زنان به عنوان یک کل استفاده و از فروید و هلن دویچ انتقاد می کند. هورنای در این مقاله به کرات می گوید نظریه من و این نظریه را با استفاده از داده های بالینی خود ثابت می کند. گرچه هدف او در مسئله آزارطلبی زنان ارزیابی نقادانه تفسیر کلاسیک آزارطلبی است، این اصطلاح را با استفاده از افکار و عقاید خود در قالبی کاملاً بالینی تشریح می کند. او تأثیر شرایط فرهنگی را نیز در مشکل آزارطلبی بررسی می کند. همین افق های جدید، شامل رویکردهای پویش شناختی روانی، پدیدار شناختی و فرهنگی، او را به سوی مضمون بسط یافته در اثرش به نام شخصیت روان رنجور عصر ما سوق داد: پیامدهای تأثیر فرهنگ بر مردم، صرف نظر از جنسیتشان.

در اولین مقاله کتاب حاضر به نام خاستگاه عقده اختگی در زنان هورنای نظر فروید را در مورد عقده اختگی زیر سوال می برد. فروید می گفت تصور اختگی در زنان زاییده حسادت دختران به آلت رجولیت پسران است. دکتر هورنای با استفاده از شواهد بالینی شرح می دهد که هم مردان و هم زنان در تلاش برای مهار عقده ادیپ اغلب یا دچار نوعی عقده اختگی می شوند یا به سوی همجنس خواهی سوق می یابند.

هورنای در فرار از زنانگی در مورد تعمیم مفهوم حسادت به آلت رجولیت به مرحله مفروض قضیبی نظر می دهد. این نظریه، که فقط به آلت تناسلی مرد می پردازد، کلیتوریس را نیز نوعی قضیب فرض می کند. هورنای به نقل از گئورک زیمل، فیلسوفی اجتماعی که جهت گیری اساساً مردانه جامعه ما را بررسی کرده است، می گوید با فرض حسادت اولیه دختران به آلت رجولیت، بر مبنای استدلالی پسینی / تجربی به منطق نیروی پویای عظیم نهفته در این حسادت دست پیدا می کنیم.

 



 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد روانشناسی زنان

تحقیق در مورد تست ازدواج

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد تست ازدواج دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

فرمت فایل:word



تعداد صفحات:66

 

 

 

تست ازدواج

از آنجایی که ازدواج تنها  پرداختن به مسائل جنسی و پیاده کردن نظریه  مصرف برای تولید نیست. لذا برای اینکه خانمها و اقایان بتوانند همسر آیده آل خود را طوری انتخاب کنند که در زندگی آینده خود، نه یک عامل ترمز کننده برای فکر و حرکت، بلکه یک عامل «حرکت بخشی» و همراهی با صداقت داشته باشند پیشنهاد می شود.

گروهی از افراد مورد اعتماد مردم(دارای ایمان و آگاهی و علم) دست به تأسیس سازمانی بزنند که تمام تستها از سراسر کشور به آدرس این سازمان فرستاده شود. کار این سازمان بدینگونه باشد که با مطالعه تستها همسر ایده آل افراد را با‌ آدرس به آنها معرفی کند.

این کار باید با اعتقاد به خدمت برای مردم و صرفنظر از هرگونه چشم داشت صورت پذیرد. این بهترین وسیله است که می توان نزدیکترین انسانها را از دورترین نقاط به هم پیوند داد.

طرز استفاده از تست

خانم یا آقای محترمی که می خواهد قبل از ازدواج از خصوصیات فکری، روحی و جسمی همسر آینده خود مطلع باشد می تواند 2 جلد تست تهیه کرده یک جلد آنرا نزد خود نگاه داشته و به تستها پاسخ بگوید و یک جلد دیگر را برای همسر مورد نظر خود بفرستید و از او بخواهد که به تستها پاسخ گوید.

بعد از پایان این مرحله باید در یک زمان واحد تستها معاوضه شود و بعد از بررسی و مشورت لازم با اشخاص صلاحیتدار که از نظر فکری عالی باشد اقدام به ازدواج بنمایند.

توضیح1-به علت احتمال وقوع اشتباه تستها را اول با مداد پاسخ دهید.

توضیح 2-بر روی «بررسی و مشورت» شدیدا تاکید کنید.

 

 

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تست ازدواج

تحقیق درباره زن و سیاست در قرآن

اختصاصی از فی بوو تحقیق درباره زن و سیاست در قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره زن و سیاست در قرآن


تحقیق درباره زن و سیاست در قرآن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:25

فهرست و توضیحات:

مقدمه

بیان مسأله

زن و سیاست در قرآن

نوشتار حاضر از ضرورت زندگى اجتماعى و طرح مساله ساماندهى و سازماندهى مناسب، که وجود نهادهاى اجتماعى و سیاسى را مى‏طلبد، آغاز مى‏گردد و پس از آن به تعریف تحلیلى سیاست پرداخته، به نوعى چشم انداز سیاست دینى نزدیک مى‏شود . سپس نقش زنان و مردان را در هرم سه وجهى قدرت سیاسى مورد بحث قرار داده، آنگاه به دیدگاههاى مختلف تاریخى، علمى و فرهنگى در مورد زنان و روبرداشتى سیاسى از آن و به حقوق زنان از دیدگاه اسلام و قرآن مى‏پردازد . پس از آن خود را به آیات مربوط به زنان، در ارتباط با فعالیت‏سیاسى نزدیک کرده، بعد از تفاسیر و نظریات، مساله راس هرم قدرت و قاعده آن را در آیات باز شناخته و شواهدى تاریخى را ارائه مى‏کند; همچون اشاره قرآن به داستان ملکه سبا، بیعت زنان با پیامبر و هجرت و جهاد زنان . در پایان پس از بررسى نهایى نتیجه‏گیرى را به بخش نخست‏بحث کشانده و تردید خود را در مورد ابهام تاریخى - فرهنگى مربوط به زنان، تصریح مى‏کند .

کلیدواژه‏ها:

قرآن، سیاست، زن، حقوق زنان

نوع انسان را که اشرف موجودات عالم است‏به معنویت دیگر انواع و معاونت نوع خود حاجت است; هم در بقاى شخص و هم در بقاى نوع . . . و چون وجود نوع، بى معاونت صورت نمى‏بندد و معاونت‏بى اجتماع محال است، پس

نوع انسان بالطبع محتاج بود به اجتماع . (1)

زندگى، پویش هماره در فرآیند تاثیرگذارى و تاثیرپذیرى بر جهان پیرامون، و عمل مدام بر آنها و در یک عبارت حساسیت‏به رویدادهاى دنیاى پیرامونى، چه خاص و چه عام، مى‏باشد . این امر در جهان حیوانى تحت تاثیر "پیش ساختگى‏" است و برنامه‏ریزى کنونى کمتر در آن مداخله دارد و در دنیاى انسانى، نسبت‏به دنیاى حیوانى، برنامه‏ریزى از پیش تعیین شده، محدودتر یا جزیى‏تر است . اجتماعى بودن انسان علاوه بر اینکه اساس زیستى دارد، نیازى آگاهانه است . حقیقت این است که آدمى براى رفع نیازهاى خود - حتى نیازهاى جسمى - نیازمند نوعى برنامه‏ریزى است . گرچه قصد آن نداریم که به کوچکترین واحد اجتماعى یعنى خانواده از دیدگاه جامعه‏شناسى بپردازیم، ولى تاملى کوتاه در آن نمایانگر نیاز به برنامه‏ریزى و کوشش سازمان یافته براى بقا، تحول و امنیت‏خانواده است . انسان براى رفع نیازهاى خود، ایجاد امنیت و مقابله با پرخاشگرى طبیعت غیرحیوانى و حیوانى، و پرخاشگرى انسانى، نیازمند ابزارهایى است . اگرچه این ابزارها توانست انسانهاى اولیه را از برخى پرخاشگریها در حد بسیار محدود، محافظت نماید، اما ناکارامدى آن و نیاز به پناه جستن در یک شرایط خاص، اجتماع انسانى را بوجود آورده است .

اسپریگنز (1370) معتقد است که هیچ یک از نیازهاى انسانى، به صرف آرزو برآورده نمى‏شوند . بشر در بهشت عدن زندگى نمى‏کند که طبیعت تمام خواسته‏هایش را برآورده کند [ بلکه حتى با پرخاشگرى همیشگى او نیز روبروست] ; بقا و پیشرفت‏بشر به کار و کوشش او بستگى دارد [ . این است ] که انسانها باید به یارى مغزها و دستهاى خویش نهادهایى بنا کنند که در رفع نیازهاى متعدد فیزیولوژیک و روان‏شناختى، به آنها یارى رسانند . (2)

بنابراین نهادهاى اجتماعى و نظام اجتماعى بوجود آمد; نهادهایى که در واقع، بنیان یک "جامعه سیاسى‏" را رقم زده‏اند . یک جامعه سیاسى چارچوبى است‏براى روابط نظام یافته که در آن افراد با هم روزگار مى‏گذارنند و خواسته‏ها و نیازهاى اجتماعى‏شان را برآورده مى‏کنند . بطور خلاصه جامعه سیاسى یک تکاپوى انسانى پرمعناست و تنها یک رویداد نیست . جامعه سیاسى مخلوق تعمدى بشر است که به منظور به انجام رساندن اهداف مهم و عملى، تشکیل شده، و اداره مى‏شود . (3)


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره زن و سیاست در قرآن

مقاله:ازدواج و تابعیت زن ایرانی

اختصاصی از فی بوو مقاله:ازدواج و تابعیت زن ایرانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله:ازدواج و تابعیت زن ایرانی


مقاله:ازدواج و تابعیت زن ایرانی

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:29

                                                             

فهرست مطالب

چکیده

مبانی نظری تابعیت زن

تابعیت و کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان

تابعیت دولت متبوع قاضی

تابعیت فرزندان متولد از ازدواج زن ایرانی با مرد خارجی

مقارنه کنوانسیون با حقوق مدنی

پیشنهاد اصلاح قانون مدنی

 

ازدواج و تابعیت زن ایرانی

چکیده

«ازدواج» و «تابعیت» دو دسته ارتباط احوال شخصیه توصیف شده که در قلمرو حقوق خصوصی قرار می گیرند. هریک از کشورها و کنوانسیونهای بین المللی بر اساس نظریه های وحدت، استقلال تام و استقلال نسبی تابعیت زوجین؛ قوانین متفاوتی را وضع کرده اند. روش قانون مدنی ایران «وحدت تابعیت خانواده» و ترجیح تابعیت زوج بر تابعیت زوجه و حتی ترجیح تابعیت ناشی از نسب پدری بر تابعیت منبعث از نسب مادری می باشد. در این مقاله به بررسی تأثیر و تأثر متقابل نکاح و تابعیت در صورت اختلاف زوجین پرداخته شده و ماده 9 کنوانسیون «رفع تبعیض علیه زنان» و موادی از قانون مدنی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است در نتیجه این پژوهش معلوم می گردد هرگونه اصلاح به منظور تغییر در این موضوع باید به طور هماهنگ در تمام مواد با انتخابی اساسی و مستدل در مبانی نظری اعمال شود. در انتهای مقاله پیشنهاد اصلاح موادی از قانون مدنی برای نیل به چنین تغییری با انتخابی آگاهانه ارائه شده است.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله:ازدواج و تابعیت زن ایرانی