فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره مطالعه تطبیقى ارث زن

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله کامل درباره مطالعه تطبیقى ارث زن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره مطالعه تطبیقى ارث زن


دانلود مقاله کامل درباره مطالعه تطبیقى ارث زن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 42

 

مطالعه تطبیقى ارث زن

چکیده:

سخن گفتن از حقوق انسان در قالب جدید و مدون یکى از مهم‏ترین ویژگیهاى دوران معاصر است، و در آن میان حقوق زنان از اهمیت ویژه‏اى برخوردار مى‏باشد . رفع تبعیضهاى حقوقى ناشى از جنسیت، در ابعاد مختلف زندگى حقوقى بشر، با تاکید بر حقوق زنان، محور اصلى همه معاهدات و اعلامیه‏هاى بین المللى و منطقه‏اى مربوط به حقوق زنان را تشکیل مى‏دهد . دفاع از حقوق مالى زنان از جمله بهره آنان از ارث یک بحث‏بسیار مهم از حقوق زنان است .

در این مقاله ابتدا به بررسى مقایسه‏اى ارث زن و مرد در ادیان الهى و غیر الهى و همچنین برخى تمدنهاى بزرگ و نظامهاى حقوقى پرداخته مى‏شود; سپس ارث زن و مرد در حقوق اسلام و ایران بررسى مى‏شود . در طول این بررسیها محرومیتها و امتیازهاى زن و مرد نسبت‏به یکدیگر با توجه به دین و آداب و رسومشان ذکر مى‏شود .

در قسمت پایانى، میانگین تکالیف و امتیازهاى مالى زن و مرد مورد مقایسه قرار گرفته و میزان انعکاس عدالت تشریعى در منظومه حقوق و تکالیف مالى این دو، در حقوق اسلام و قوانین موضوعه ایران ارزیابى مى‏شود .

مقدمه

1 . طرح موضوع و اهمیت آن: سخن گفتن از حقوق انسان در قالب جدید و مدون را مى‏توان آبرومندانه‏ترین ویژگى دوران معاصر نام نهاد . دانشوران حقوق و سیاست، صاحبان قدرت و معلمان اخلاق و فضیلت همگى با مبانى و انگیزه‏هاى متفاوت، در باب چرائى و چگونگى حقوق انسانها سخن مى‏گویند . در میان انبوه گفت و شنودهایى که از این محافل به گوش مى‏رسد، برخى گفتمانها، پر رونق‏تر و حیاتى‏تر مى‏نماید . از آن جمله مى‏توان به حلقه گفتگو از حقوق سیاسى انسان و حوزه گفت و شنود از «حقوق زن‏» اشاره کرد . رفع تبعیضهاى حقوقى ناشى از جنسیت، در ابعاد مختلف زندگى حقوقى بشر، با تاکید بر حقوق زن، محور اصلى همه معاهدات و اعلامیه‏هاى بین‏المللى و منطقه‏اى مربوط به حقوق زنان را تشکیل مى‏دهد . (2)

حقوق مدنى زن به دلیل گستره عام و فراگیر آن جایگاه ویژه‏اى در این مجموعه دارد; به دلیل نقش بنیادین اقتصاد، در زندگى خانوادگى و اجتماعى انسان، دفاع از حقوق مالى زنان و از جمله بهره آنان از ارث، اشخاص و حلقه‏هاى دفاع از حقوق زنان را خت‏به خود مشغول داشته است .

پر واضح است که قبل از هر اقدام ناصحانه‏اى جهت‏حمایت از سهم زنان از ارث، کنکاش در قواعد حاکم بر تعیین میزان بهره‏مندى زنان از ارث، در ادیان، تمدنها و نظامهاى حقوقى موجود و عمده جهان اجتناب‏ناپذیر است; یعنى در ابتدا لازم است موارد تفاوت بهره زن از ارث نسبت‏به مرد بطور مقایسه‏اى گزارش شود و سپس اصول و مبانى دو گانه انگارى مرد و زن در بهره‏مندى از ارث بررسى شود، تا سر انجام آشکار گردد که چگونه و در چه مواردى این دو گانه انگارى ملهم از جنسیت، تبعیض و بى‏عدالتى را دامن مى‏زند؟ پاسخ به این پرسش دغدغه اصلى این مکتوب مختصر است .

2 . ضرورت توجه یکسان به محرومیتها و امتیازات: در بحث از حقوق مقایسه‏اى زن نسبت‏به مرد، تنها نمى‏توان به فهرست کردن محرومیتهاى زنان نسبت‏به مردان اکتفا کرد، بلکه لازم است امتیازهاى موجود نیز مورد دقت قرار گیرند . در پژوهشهایى که لیت‏یک دین، تمدن و یا نظام حقوقى از حیث تبعیض مبتنى بر جنسیت، در معرض داورى قرار دارد - چنانکه این پژوهش چنین است - باید برآیند محرومیتها و امتیازهاى موجود در نظام‏ها، شاخص مقارنه و مقایسه قرار گیرد . بنابراین در مطالعه حقوق مقایسه‏اى زن و مرد، از جمله، در بخش ارث، با موارد سه‏گانه‏اى مواجه خواهیم شد: موارد محرومیت کلى یا جزئى زن نسبت‏به مرد، موارد برخوردارى کلى یا جزئى زن از امتیاز نسبت‏به مرد و مواردى که زن و مرد در آن از حقوق برابر برخوردار بوده و هیچ گونه تفاوتى از جنسیت ناشى نمى‏شود . بدیهى است که نسبت‏به دسته سوم بحثى وجود ندارد و بر طبق مقتضاى انسانیت مشترک مرد و زن است . چنانکه گذشت در ارزیابى مجموعه یک نهاد اجتماعى با هدف عدالت‏خواهانه و تبعیض زدایى هم موارد نوع اول و هم موارد نوع دوم در دایره گفت و گوى ما قرار مى‏گیرند . اگر چه در یک مقایسه جزئى و موردى و با تکیه بر جنس خاص مرد یا زن، تنها مى‏توان با تکیه بر موارد دسته اول یا دوم پژوهش را به نتیجه رساند . در این مقاله از موارد نوع اول به «محرومیت‏ها» و از موارد نوع دوم به «امتیازها» یاد مى‏شود .

3 . ساختار مطالب: بطور منطقى ابتدا لازم است، به بررسى مقایسه‏اى ارث زن و مرد در ادیان الهى و غیر الهى پرداخته شود و در میان ادیان غیر الهى بر اساس تقسیم جغرافیایى نظرگاه هندى، چینى و ژاپنى مورد بررسى قرار گیرد; لکن على رغم جستجوهایى که در منابع رایج ادیان غیر الهى صورت گرفت، موضع قابل استنادى از این ادیان در خصوص میزان ارث زن و مرد و موارد اختلاف آن دو، در بهره‏مندى از ارث مشاهده نمى‏گردد . تنها برخى از آنها به پاره‏اى از احکام اخلاقى زن و یا به یک داورى کلى درباره جنس زن بسنده کرده‏اند . (3)

بنابراین، در این جا تنها به بررسى مساله در ادیان الهى مى‏پردازیم . در بخش ادیان الهى وضعیت ارث زن و مرد در دین یهود، مسیحیت، زرتشت و اسلام گزارش شده و تفاوتهایى که بین زن، تحت عناوین مادر، همسر، دختر و عمه و خاله و مرد تحت عناوین پدر، شوهر، پسر، عمو و دایى در مساله ارث وجود دارد، مورد تاکید و تحلیل قرار مى‏گیرد . در بخش بعد به مطالعه تطبیقى ارث زن و مرد در عمده‏ترین نظامهاى حقوقى جهان، به عنوان پاره‏اى از تمدنهاى نامدار موجود خواهیم پرداخت . و قواعد حقوقى ارث برخى از کشورها از هر دو نظام رومى ژرمنى و کامن‏لا مورد مطالعه قرار مى‏گیرد . سپس به بررسى مقایسه‏اى ارث زن و مرد در حقوق اسلام و ایران مى‏پردازیم . در ابتدا موارد اختلاف، اعم از امتیازات و محرومیتهاى ارثى زنان در حقوق اسلام بیان مى‏گردد و پس از آن چگونگى انعکاس این موارد در قوانین موضوعه ایران، بررسى مى‏شود . در قسمت پایانى این فصل میانگین تکالیف و امتیازات مالى زن و مرد مورد مقایسه قرار گرفته و میزان انعکاس عدالت تشریعى در منظومه حقوق و تکالیف مالى زن و مرد، در حقوق اسلام و قوانین موضوعه ایران، ارزیابى مى‏گردد .

در این قسمت نوعى دفاع عقلانى و اقناعى از مجموعه اصول و قواعد مسلم رژیم حقوقى ارث زن و مرد در حقوق اسلام و ایران صورت مى‏گیرد و در پایان با توجه به گزارش‏هاى ارائه شده در فصول پیشین و نمودار حاصله از موارد اختلاف ارث زن و مرد در ادیان و تمدنهاى پیش گفته، مقایسه‏اى مجموعى، از وضعیت ارث زن و مرد صورت گرفته و ضمن نشان دادن موارد اختلاف ادیان و تمدن‏ها در هر یک از موارد تلاش مى‏شود که با بهره‏گیرى از مباحث فلسفى حقوقى و تکیه بر مکتب حقوق طبیعى و واقعیات اجتماعى، دفاع از مجموعه قواعد ارث زن و مرد در اسلام و قوانین موضوعه ایران صورت گیرد .

1- مقایسه ارث زن و مرد در ادیان الهى (غیر از اسلام)

یهود، مسیحیت و اسلام ادیان مشهور الهى‏اند . و چون از دیدگاه شیعه، دین زرتشت نیز صاحب کتاب آسمانى بوده، در نتیجه در زمره ادیان الهى قرار دارد . (4) مقایسه ارث زن و مرد در نظام حقوقى اسلام، در قسمتهاى بعدى به همراه نظام حقوقى ایران صورت خواهد گرفت و در این قسمت‏به دیدگاههاى سه دین دیگر یعنى یهود، مسیحیت و زرتشت مى‏پردازیم .

1- 1- دین زرتشت

عمده‏ترین تفاوتهاى موجود بین ارث زن و مرد، اعم از محرومیتهاى زن و امتیازات او در دین زرتشت‏به قرار زیر است:

1- بر طبق مقررات رسمى احوال شخصیه زرتشتیان، هنگامى که زن و شوهر در پى حادثه‏اى با هم بمیرند و یا اگر تنها یکى از آنها فوت کند، تقسیم ارث بین اولاد آنها بر اساس جنسیت متفاوت خواهد بود . به این ترتیب که نسبت‏به ارثیه پدر، هر پسر دو برابر سهم یک دختر بهره‏مند خواهد شد و نسبت‏به ارثیه مادر دختر و پسر بطور مساوى سهم خواهند برد . (5) در این حکم از یک سوى شاهد نوعى محرومیت جزئى زن (دختر) از ارثیه پدر خود هستیم و از سوى دیگر مشاهده مى‏کنیم که مرد (پسر) از امتیازى معادل زن (دختر) در بهره‏مندى از ارث مادر برخوردار است .

2- در صورت انحصار وراث متوفى در چند برادر و خواهر، اگر متوفى مرد باشد سهم هر برادر دو برابر سهم هر خواهر خواهد بود . حال آن که اگر متوفى زن باشد، سهم هر برادر مساوى سهم هر خواهر است .

3- در صورت انحصار وراث متوفى در عمو و عمه، اگر متوفى مرد باشد، سهم عمو دو برابر سهم عمه است، ولى اگر متوفى زن باشد، عمو و عمه با هم بطور مساوى ارث خواهند برد .

4- اگر متوفى مرد و ورثه او منحصر در خاله و دایى باشند، دایى دو برابر خاله ارث خواهد برد، ولى در همین صورت اگر متوفى زن باشد، سهم الارث دایى و خاله مساوى است .

5- در صورت انحصار وراث در عمو و دائى، خویشاوندان پدرى، یعنى عموها ترجیح داده شده و همه ارثیه را مالک مى‏شوند .

6- در فرض انحصار وراث در پدر بزرگ و مادر بزرگ، سهم پدر بزرگ از میراث متوفاى مرد دو برابر سهم مادر بزرگ است، حال آن که سهم آن دو، از میراث متوفاى زن بطور مساوى خواهد بود . (6)

به این ترتیب مشاهده مى‏گردد که در آئین زرتشت زن در تحت عناوین متعدد در صورتى که متوفى مرد باشد، با محرومیت جزئى از ارث مواجه است و بهره‏اى معادل نصف مرد دارد . البته در این دین، زن و مرد، تحت عنوان «پدر و مادر» از ارث برابر برخوردارند .

همچنین زن و شوهر در صورتى که تنها وارث باشند، بطور مساوى از ارث بهره‏مند مى‏گردند و هر دو نصف دارایى را به ارث مى‏برند . اما در صورتى که متوفى شوهر باشد و از خود اولاد نیز داشته باشد، سهم الارث همسر او یک ششم، و اگر متوفى زوجه باشد و اولاد هم داشته باشد، سهم الارث شوهر او، برابر با سهم پسر و دختر متوفى خواهد بود . (7)

در آیین زرتشت‏به موارد نادرى نیز از امتیازات «زن‏» در بهره‏مندى از ارث مواجه مى‏شویم که از آن جمله مى‏توان به دو مورد زیر اشاره کرد:

1- در صورت انحصار ورثه در دختر، پسر و همسر، هرگاه متوفى مرد باشد «یک ششم‏» ترکه سهم زوجه و مابقى آن، به نسبت پسر دو برابر دختر، تقسیم مى‏گردد; ولى اگر متوفى زن باشد «یک هشتم‏» ترکه سهم زوج و بقیه بطور مساوى بین پسر و دختر تقسیم مى‏شود . (8) در این مورد ملاحظه مى‏گردد که در شرایط برابر براى زن 6/1 و براى مرد8/1 از ترکه اختصاص یافته است .

2- در قانون مدنى زرتشتیان در زمان ساسانیان (بند 10 از فصل 24) آمده است: «اگر دخترى بعد از فوت پدر بدنیا آید، خرج عروسى او از ماترک پدر موضوع مى‏شود .» (9)

محور تفاوت مبتنى بر جنسیت، در تقسیم ارثیه را در دین زرتشت مى‏توان، در این اصل خلاصه کرد که مرد در بهره‏مندى از ارثیه زن از سهم برابر با زن برخوردار است، ولى زن در بهره‏مندى از ارثیه مرد، سهمى معادل نصف مرد دارد یعنى با محرومیت جزئى مواجه است; جز در دو موردى که از امتیاز برخوردار شده است .

1- 2- دین یهود

تفاوتهاى اساسى ارث زن و مرد و بطور مشخص، محرومیتهاى کلى و جزئى زن در دین یهود به شرح زیر است:

1- در صورتى که متوفى فرزند باشد، یعنى پدر و مادر او زنده باشند . پدر به تنهایى در طبقه دوم وراث قرار مى‏گیرد، ولى مادر با محرومیت کلى از ارثیه فرزندش مواجه است و اگر وراث منحصر در پدر یا مادر باشند نیز، تنها پدر از ترکه فرزند ارث مى‏برد (10) و مادر اصولا در هیچ یک از طبقات وراث قرار نمى‏گیرد .

2- در صورتى که پدر (متوفى) داراى فرزند پسر و یا حتى نوادگان پسرى باشد، دختر بهره‏اى از ارثیه پدر نخواهد داشت . (11) ولى دخترانى که در زمان حیات پدر به خانه شوهر نرفته‏اند، مادامى که شوهر نکرده‏اند، برادران موظفند تمام مخارج و لوازم تعلیم و تربیت آنها را تکفل نمایند . و در هنگامى که مى‏خواهند به خانه شوهر بروند به آنان جهیزیه بدهند که جهیزیه هر یک از دختران، نباید کمتر از یک دهم سهم الارث پسران باشد و پدران مى‏توانند، بر حسب وصیت، سهم الارث دختران خود را نسبت‏به پسران، نصف تعیین کنند .

البته این قاعده، در مقررات اصلاحى بعدى کلیمیان اصلاح گردیده و به موجب آن دختر، چه ازدواج کرده باشد، چه ازدواج نکرده باشد، نصف وراث ذکور از ما ترک والدین خود ارث مى‏برد .

3- اگر چه زوجه، در طبقه اول وراث از زوج قرار دارد، ولى این امر در صورتى است که زوجه اولادى نداشته باشد . ولى اگر داراى اولاد باشد، تنها حق دارد که مهریه و جهیزیه خود را که در واقع اموال خود اوست، مالک گردد و در صورتى که اولاد نداشته باشد، علاوه بر مهریه و جهیزیه، یک چهارم ترکه زوج را به ارث مى‏برد . (12)

البته ظاهر عبارت شرح تورات، محرومیت کلى زوجه از ارث زوج است، در آن جا که مى‏گوید: «این افراد از خویشاوندان خود ارث مى‏برند، ولى آن خویشاوند وارث آنان نمى‏شود» و از جمله این افراد «شوهر نسبت‏به همسرش‏» را نام مى‏برد . (13)

در مقررات اصلاحى ارث کلیمیان جهان، اصلاحاتى در چگونگى ارث، به نفع زوجه و به ترتیب زیر صورت گرفت:

الف - در جایى که زوجه اولاد دارد، سهم الارث زوجه، برابر سهم یک دختر که نصف سهم یک پسر است، خواهد بود، مشروط به این که میزان مهریه او بیشتر از سهم یک دختر نباشد که در این صورت فقط مهریه را مى‏گیرد . و اگر مهریه کمتر از سهم دختر باشد، بقیه را مى‏گیرد .

ب - هرگاه متوفى والدین و برادر و خواهر داشته باشد، سهم زوجه برابر با سهم یک فرزند ذکور بعلاوه مهریه و جهیزیه خود است . و اگر فقط والدین داشته باشد، سهم زوجه برابر با یک چهارم ترکه است‏بعلاوه جهیزیه و مهریه . ولى در مورد سهم زوج از ترکه زوجه مقرر شده که هرگاه زوجه اولاد داشته 2/1 ترکه سهم زوج و اگر زوجه اولاد ندارد 10/9 ترکه سهم زوج است و بقیه به پدر زوجه یا وارث پدر او مى‏رسد . همچنین در موردى که تنها وارث زوج است، نصف ترکه به زوج و بقیه به خویشاوندان پدرى زوجه مى‏رسد . ولى اگر تنها وارث زوجه باشد، 4/1 ترکه زوج بعلاوه جهیزیه و مهریه به زوجه و بقیه سهم پدر یا اقوام پدرى زوج خواهد شد . (14)

4- در صورتى که پدر بزرگ و مادر بزرگ تنها وارث باشند، همه ترکه به پدر بزرگ مى‏رسد و مادر بزرگ سهمى ندارد .

بعلاه خویشاوندان منسوب به پدر متوفى بر خویشاوندان مادرى او به شرح زیر برترى داده شده‏اند:

5- اگر برادران مادرى و پدرى تنها وارث باشند، فقط برادران پدرى از ارثیه بهره‏مند مى‏شوند .

6- اگر عمو و دائى وارث باشند، تنها عمو ارث مى‏برد .

7- اگر عمه و خاله تنها وارث باشند، فقط عمه ارث مى‏برد .

8- اگر عمو و عمه تنها وارث باشند، تنها عمو ارث مى‏برد; اگر چه هر دو خویشاوند پدرى‏اند .

9- اگر خاله و دایى تنها وارث باشند، فقط دایى ارث مى‏برد; اگر چه هر دو خویشاوند مادرى‏اند . (15)

بنابراین، در دین یهود با فهرست طولانى از محرومیتهاى زن در ارث روبه‏رو هستیم که محور آنها عبارتند از: ملاک قرار دادن نسبت پدرى در بهره‏مندى از ارث و محروم کردن منسوبان مادرى . ترجیح مردان بر زنان در میان منسوبان مادرى و محرومیت کلى مادر و جزئى زوجه از ارث . اگر چه در برخى مقررات متاخر یهودیان برخى اصلاحات در این موارد صورت گرفت، ولى وضعیت کلى همچنان به قوت خود باقى است .

1- 3- دین مسیحیت

در دین مسیح، تفاوت قابل توجهى، در تقسیم ارث بین زن و مرد که ناشى از جنسیت‏باشد، مشاهده نمى‏گردد . در این دین دختر و پسر، برادر و خواهر، پدر و مادر، پدر بزرگ و مادر بزرگ، عمه و عمو و نوادگان دختر و پسر، همه از ارث مساوى برخوردارند و جنسیت تاثیرى در تعیین سهم الارث آنان ندارد . زوج و زوجه نیز در صورتى که تنها وارث باشند، از بهره مساوى برخوردارند . ولى در صورتى که همراه آنان وارث دیگرى از قبیل اولاد وجود داشته باشد، تفاوتهایى در سهم‏الارث زوجین در شرایط برابر مشاهده مى‏گردد که با توجه به رژیم کلى حاکم بر ارث زن و مرد در دین مسیح، قابل توجه نیست . (16)

2- مقایسه ارث زن و مرد در تمدنهاى بزرگ جهان

تاریخ مکتوب بشر گواه نقش تعیین کننده قوانین مربوط به ارث در حراست و انتقال مشروع اموال است . در واقع باید گفت که بشریت‏با اذعان به این امر که نقش اموال فرد با مرگ او پایان نمى‏پذیرد، همواره در صدد تنظیم رژیم حقوقى حاکم بر اموال متوفى بر آمده است . این تلاش را در عموم تمدنهاى مطرح جهان مى‏توان نظاره کرد، (17) اگرچه در تمدنهاى مختلف حاصل یکسانى در پى نداشته است و گزارش مختصر آن به قرار زیر است:

 

منابع و ارجاعات

1) مربى ارشد، حقوق خصوصى، دانشگاه قم .

2) ر . ک: ماده‏6 اعلامیه جهانى رفع تبعیض علیه زنان، بند 15 اعلامیه تهران، مقدمه و ماده 16 اعلامیه جهانى حقوق بشر، بند2، ماده‏2 میثاق بین‏المللى حقوق اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى، بند1 ماده‏2 و مواد 3 و 16 میثاق بین‏المللى حقوق مدنى و سیاسى و

The 1950 European convention for the protection of Human rights and fundamental freedoms, Brice Dickson, Human rights and the European convention, p.229-243, sweet   & Maxwell, londan, 1997.

3) ر . ک: جان بى‏ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه: على اصغر حکمت، فصل 1- 11 .

4) ر . ک: سوره حج آیه 17، علامه طباطبائى، المیزان، ج 14، ص‏358، شیخ حر عاملى، وسایل الشیعه، ج‏11، باب 49، ص 100- 98، شیخ محمدحسن نجفى، جواهرالکلام‏ج‏21، ص‏228- 230- اصل سیزدهم قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، و صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسى نهائى قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، ج اول، جلسات هجدهم و نوزدهم، ص‏473- 501 .

5) آیین نامه زرتشتیان ایران، مواد 55 و52 .

6) آئین‏نامه زرتشتیان ایران، مواد 53، 57، 61، 65 .

7) همان، مواد52، 53، 62، 65، 57 .

8) همان، مواد 52، 53 .

9) موبد رستم شهر زادى، قانون مدنى زرتشتیان در زمان ساسانیان، ص‏78، همچنین ر . ک دامغانى، محمدتقى، احوال شخصیه زرتشتیان، انتشارات امیرکبیر، تهران، 1334 .

10) ر . ک: بند اول، ماده هفتم مقررات اصلاحى ارث کلیمیان جهان مصوب 1355 .

11) تورات، سفر اعداد، 27/8 گرگانى، گنجینه‏اى از تلمود، ص 348 و بهنود، یوسف، احوال شخصیه ایرانیان غیر شیعه، ص 43 و 44 و المدخل الى دراسة الادیان والمذاهب، العمید عبدالرزاق محمد اسود، دارالعربیه للموسوعات بیروت، 1401 ه . ق . ص‏171 .

12) ر . ک: فهیمى، عزیزالله، بررسى تطبیقى (ارث اقلیت‏هاى دینى در حقوق اسلام و ایران)، چ اول، دانشگاه قم، بهار 1381، ضمائم (پاسخ‏هاى انجمن کلیمیان تهران) ص‏237- 262 .

13) گرگانى، گنجینه‏اى از تلمود، ص‏348 .

14) مقررات اصلاحى ارث کلیمیان جهان، مواد 7 و9 .

15) ر . ک: فهیمى، عزیزالله، پیشین، ضمائم ص‏237- 262 (پاسخ‏هاى انجمن کلیمیان تهران) .

16) پیشین، ضمائم، پاسخ‏هاى شوراى خلیفه‏گرى ارامنه تهران .

17) جهت آگاهى از سرگذشت تاریخى ارث ر . ک: قنبرى، محمدرضا، مبانى تاریخى ارث، ص‏7 به بعد .

18) دو کولانژ، فوستل، تمدن قدیم، ترجمه: نصرا . . . فلسفى، ص‏66 و 67 و 327 .

19) ر . ک: ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج‏4، ص‏194 و 44 .

20) منتسکیو، روح القوانین، ترجمه على‏اکبر مهدوى، ص‏230 و تاریخ تمدن، ویل دورانت، ج‏7، ص‏90 .

21) ر . ک: پاشا صالح، على، تاریخ حقوق، ص‏99 به بعد و جواد الهاشمى، رضا، نظام العائله فى العهد البابلى القدیم، ص‏197- 224 .

22) ر . ک عمید، موسى، ارث در حقوق مدنى ایران، ص‏14 و15 کریستیان بارتلمه، زن در حقوق ساسانى، ترجمه: ناصرالدین صاحب الزمانى، ص‏27، علامه طباطبایى، المیزان، ج‏4، ص‏226، نورى، حسین، مجله نور علم، دوره دوم، شماره 5، ص‏73، شهرزادى، موبد رستم، قانون مدنى زرتشتیان در زمان ساسانى .

23) ر . ک: ویل دورانت، پیشین، ج‏3، ص‏1066 و 1147 .

24) همان، ج‏2، ص‏706 .

25) ر . ک: Cf.Code civil (de francais) Art. 745-767 (DALLOZ, 110 e eedition, 2002, P. 668-676)

26) ر . ک: حقوق زن از آغاز تا امروز، ناى بن سعدون، ترجمه: گیتى خورسند .

27) مهرپور، حسین، بررسى میراث زوجه در حقوق اسلام و ایران، ص‏20 .

28) علامه طباطبائى، پیشین، ج‏4، ص‏226 .

29) سوره نساء، آیه‏7 .

30) ر . ک: مواد 906، 908 و 909 قانون مدنى ایران .

31) پیشین: مواد 907، 913، 927، 938، 949، 946، 647 .

32) ر . ک: مواد 920، 921، 923، 931، 933، 862، 114، 915 قانون مدنى .

33) ر . ک: دکتر کاتوزیان، ناصر، ارزش سنت و جذبه عدالت در توارث همسران، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسى دانشگاه تهران، شماره 39، ص‏96- 97 .

34) ر . ک: شیخ حر عاملى، وسائل الشیعه، ج‏17، ابواب میراث الابوین، باب 17، ص‏463، 465، و علامه طباطبائى، المیزان، ج‏4، ص‏229 .

35) ر . ک: گنجینه‏اى از تلمود، راب . ا . کهن، ترجمه: امیر فریدون گرگانى، ص‏348 .

36) برخى از حقوقدانان معاصر در این باره 8 نظریه ذکر کرده‏اند . ر . ک: دکتر کاتوزیان، ناصر، پیشین، ص‏114 .

37) شیخ محمدحسن نجفى، جواهرالکلام، ج‏39، ص‏207 .

38) پیشین، ج‏39، ص‏207 و 208، مقدس اردبیلى، مجمع الفائدة والبرهان، ج‏11، ص‏422 و 450 .

39) پیشین، ج‏39، ص‏214 و 215 و سید مرتضى، الانتصار، ص‏165 .

40) شرائع الاسلام، ص‏304 والروضة البهیه، ج‏2، ص‏312، مفتاح الکرامه، ج‏8، ص‏189، مناهج المتقین، ص‏467 .

41) سید على طباطبائى، ریاض المسائل، ج 2، ص 367 و فاضل مقداد، التنقیح الرائع، ج‏5، ص 190 .

42) ر . ک: شیخ حر عاملى، وسائل الشیعه، ج‏17، باب‏6 از ابواب میراث ازواج، ح‏3، 7، 9، 14 .

43) دکتر مهدى شهیدى، ارث، ش‏125 .

44) ر . ک: دکتر کاتوزیان، پیشین، ص‏114 .

45) ر . ک: سید مرتضى، الانتصار، ص 300 .

46) وسائل الشیعه، ج 17، ابواب میراث الازواج، باب‏4، حدیث‏9 .

47) پیشین، ابواب میراث الازواج، باب‏4، حدیث‏6، همچنین ر . ک: شیخ مفید، مقنعه، ص 691، ابن براج، مهذب، ج‏2، ص 139، ابن ادریس، سرائر، ج‏3، ص‏243 .

48) ر . ک: شیخ طوسى، نهایه، ج‏3، ص‏210 .

49) ر . ک حسین توفیق رضا، الاصول الشخصیه للمصریین غیرالمسلمین، چ اول، 1386 ه . ق، دارالنهضه العربیه، قاهره، حسن فرشتیان، نفقه زوجه در حقوق ایران، ص‏55 دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم و

Cf . Mazeaud (Henri, Leonet Jean) par fracois Chabas, Tomel, Troisim Volume, P. 593-627,7| Edition, Montchrestien, Paris, 1995.

50) ر . ک: دکتر سمیر عبدالسید تناغو، احکام الاسرة للمصریین غیرالمسلمین، ص‏295، چاپ جدید، 1997- 1998- المعارف، اسکندریه مصر، و محمد فهرشقفه، احکام احوال الشخصیه للمسلمین و النصارى والیهود، ص 325، چ اول، مؤسسة النورى، دمشق 1998 .

51) تورات، سفر خروج، آیه 10، محمد فهر شقفه، پیشین، ص‏325 و تا درس متخائیل تا درس، شرح الاصول الشخصیه للمصریین غیر المسلمین، ص 203، چ اول . اسکندریه، دارالطالب، 1956 .

52) حسین توفیق رضا، پیشین، ص‏226 .

53) به نقل از: شریف، على، نفقه و تمکین در حقوق خانواده، نشر بشارت، چ اول، 1376 .

54) محمد فهرشقفه، پیشین، ص‏298، حسین توفیق رضا، پیشین، ص‏209- 217 .

55) شیخ طوسى، تهذیب الاحکام، ج‏9، ص‏398، خ 1420 و همچنین پاسخ مشابهى از امام صادق علیه السلام در همانجا، حدیث 2421 داده شده است .

56) شیخ حر عاملى، وسائل الشیعه، ج‏17، ابواب میراث الابوین والاولاد، باب دوم، ح‏3 و همچنین ر . ک به احادیث 1، 2 و 5، ص‏436- 438 .

57) ر . ک: علامه طباطبائى، المیزان، ج‏4، ص‏226- 231 و شهید مطهرى، مرتضى، نظام حقوق زن در اسلام، ص‏251- 253 .

58) علاوه بر موارد فوق ر . ک: نورى، یحیى، حقوق زن در اسلام و جهان، ص‏139- 143، صدر، سید حسن، حقوق زن در اسلام و اروپا، ص‏242- 260 .

59) سوره نساء، آیه 11 .

60) ر . ک: میرزا حبیب‏الله رشتى، اجاره، ص‏184و185 .

61) دکتر کاتوزیان، ناصر، پیشین، ص‏109 .

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره مطالعه تطبیقى ارث زن

تحقیق در مورد زن و سیاست در قرآن

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد زن و سیاست در قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد زن و سیاست در قرآن


تحقیق در مورد زن و سیاست در قرآن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:25

 فهرست مطالب

زن و سیاست در قرآن

 

چکیده:

 

سیاست چیست؟

 

1- تلاش، تعمق وتعقل در سیاست:

 

2- لزوم اجتماع:

 

3- در جهت احراز حاکمیت:

 

الف) حفظ قدرت

 

ب) افزایش قدرت

 

ج) نمایش قدرت

 

4- بهره‏گیرى از قدرت:

 

حقوق زنان در اسلام

 

1) دیدگاهى که به تشابه حقوق زن و مرد در خانواده معتقد است .

 

2) دیدگاهى که عدم تشابه حقوق مذکور را باور دارد .

 

الف - ملکه سبا در قرآن

 

ب) بیعت زنان با رسول اکرم صلى الله علیه و آله

 

ج) هجرت و جهاد زنان از نظر قرآن

 

نتیجه ‏گیرى

نوشتار حاضر از ضرورت زندگى اجتماعى و طرح مساله ساماندهى و سازماندهى مناسب، که وجود نهادهاى اجتماعى و سیاسى را مى‏طلبد، آغاز مى‏گردد و پس از آن به تعریف تحلیلى سیاست پرداخته، به نوعى چشم انداز سیاست دینى نزدیک مى‏شود . سپس نقش زنان و مردان را در هرم سه وجهى قدرت سیاسى مورد بحث قرار داده، آنگاه به دیدگاههاى مختلف تاریخى، علمى و فرهنگى در مورد زنان و روبرداشتى سیاسى از آن و به حقوق زنان از دیدگاه اسلام و قرآن مى‏پردازد . پس از آن خود را به آیات مربوط به زنان، در ارتباط با فعالیت‏سیاسى نزدیک کرده، بعد از تفاسیر و نظریات، مساله راس هرم قدرت و قاعده آن را در آیات باز شناخته و شواهدى تاریخى را ارائه مى‏کند; همچون اشاره قرآن به داستان ملکه سبا، بیعت زنان با پیامبر و هجرت و جهاد زنان . در پایان پس از بررسى نهایى نتیجه‏گیرى را به بخش نخست‏بحث کشانده و تردید خود را در مورد ابهام تاریخى - فرهنگى مربوط به زنان، تصریح مى‏کند .

کلیدواژه‏ها:

قرآن، سیاست، زن، حقوق زنان

نوع انسان را که اشرف موجودات عالم است‏به معنویت دیگر انواع و معاونت نوع خود حاجت است; هم در بقاى شخص و هم در بقاى نوع . . . و چون وجود نوع، بى معاونت صورت نمى‏بندد و معاونت‏بى اجتماع محال است، پس

نوع انسان بالطبع محتاج بود به اجتماع . (1)

زندگى، پویش هماره در فرآیند تاثیرگذارى و تاثیرپذیرى بر جهان پیرامون، و عمل مدام بر آنها و در یک عبارت حساسیت‏به رویدادهاى دنیاى پیرامونى، چه خاص و چه عام، مى‏باشد . این امر در جهان حیوانى تحت تاثیر "پیش ساختگى‏" است و برنامه‏ریزى کنونى کمتر در آن مداخله دارد و در دنیاى انسانى، نسبت‏به دنیاى حیوانى، برنامه‏ریزى از پیش تعیین شده، محدودتر یا جزیى‏تر است . اجتماعى بودن انسان علاوه بر اینکه اساس زیستى دارد، نیازى آگاهانه است . حقیقت این است که آدمى براى رفع نیازهاى خود - حتى نیازهاى جسمى - نیازمند نوعى برنامه‏ریزى است . گرچه قصد آن نداریم که به کوچکترین واحد اجتماعى یعنى خانواده از دیدگاه جامعه‏شناسى بپردازیم، ولى تاملى کوتاه در آن نمایانگر نیاز به برنامه‏ریزى و کوشش سازمان یافته براى بقا، تحول و امنیت‏خانواده است . انسان براى رفع نیازهاى خود، ایجاد امنیت و مقابله با پرخاشگرى طبیعت غیرحیوانى و حیوانى، و پرخاشگرى انسانى، نیازمند ابزارهایى است . اگرچه این ابزارها توانست انسانهاى اولیه را از برخى پرخاشگریها در حد بسیار محدود، محافظت نماید، اما ناکارامدى آن و نیاز به پناه جستن در یک شرایط خاص، اجتماع انسانى را بوجود آورده است .

اسپریگنز (1370) معتقد است که هیچ یک از نیازهاى انسانى، به صرف آرزو برآورده نمى‏شوند . بشر در بهشت عدن زندگى نمى‏کند که طبیعت تمام خواسته‏هایش را برآورده کند [ بلکه حتى با پرخاشگرى همیشگى او نیز روبروست] ; بقا و پیشرفت‏بشر به کار و کوشش او بستگى دارد [ . این است ] که انسانها باید به یارى مغزها و دستهاى خویش نهادهایى بنا کنند که در رفع نیازهاى متعدد فیزیولوژیک و روان‏شناختى، به آنها یارى رسانند . (2)

بنابراین نهادهاى اجتماعى و نظام اجتماعى بوجود آمد; نهادهایى که در واقع، بنیان یک "جامعه سیاسى‏" را رقم زده‏اند . یک جامعه سیاسى چارچوبى است‏براى روابط نظام یافته که در آن افراد با هم روزگار مى‏گذارنند و خواسته‏ها و نیازهاى اجتماعى‏شان را برآورده مى‏کنند . بطور خلاصه جامعه سیاسى یک تکاپوى انسانى پرمعناست و تنها یک رویداد نیست . جامعه سیاسى مخلوق تعمدى بشر است که به منظور به انجام رساندن اهداف مهم و عملى، تشکیل شده، و اداره مى‏شود . (3)

بشر براى سامان دادن به زندگى به نهادهاى پیچیده سیاسى نیاز دارد . در واقع در یک نظام اجتماعى از افراد محافظت و امنیت آنها تامین مى‏شود و فرد ثمره تلاش خود را بدست مى‏آورد .

از طرفى وجود نهادهاى اقتصادى، آموزشى و . . . نیز در جامعه‏ها ضرورت یافته است . تشکیل و تنظیم چنین نهادهایى از وظایف سیاسى است .

با تکیه بر گستره عمومى سخنانى که ذکر شد، درمى‏یابیم که حیوانات نیز نیازمند نوعى سیاست هستند; گرچه این امر از پیش تعیین شده باشد . هرچه از سطح زندگى ساده‏تر به زندگى پیچیده‏تر در حیوانات متکامل‏تر قدم مى‏گذاریم، به نوعى زندگى سیاسى، یا نیمه سیاسى نزدیک مى‏شویم .

سیاست‏بخش مهمى از زندگى انسان را تشکیل مى‏دهد . و از طرفى آدمى، نه به شکل از پیش تعیین شده، که بر اساس آگاهى، با محیط خود رابطه برقرار ساخته است و این امر مى‏رساند که تا چه حد نیاز به ساختارهاى عمدى در نظام اجتماعى انسان ملحوظ است . این ساختار معلول اندیشه و ضرورت زندگى اجتماعى است .

سیاست چیست؟

در واژه‏شناسى، سیاست، معناى حکم‏راندن بر رعیت و اداره کشور، حکومت و ریاست کردن، داورى، جزاء و تنبیه، صیانت‏حدود و ملک، اداره امور داخلى و خارجى کشور است . (4)

اما براى شناخت دقیق‏تر سیاست‏بجاست‏به علمى که بررسى سیاست موضوع آنست، رجوع نماییم . بخش عمده مطالعه علم سیاست مساله قدرت و نفوذ است . دوورژه (1358) نیز در مورد جامعه‏شناسى سیاسى معتقد است که از میان دو مفهوم دولت و قدرت، مفهوم دوم از اولى مشهورتر و اجرایى‏تر است . (5) گرچه نمى‏توان گفت که سیاست تنها در مبارزه براى کسب قدرت خلاصه مى‏شود و به نوعى تصمیم‏گیرى سیاسى در اجتماع نیز باز مى‏گردد .

عده‏اى معتقدند که محور بررسى علم سیاست، دولت‏یا حکومت و یا ترکیبى از این دو است . اما امروزه این تعریف را سنتى مى‏دانند . به عنوان نمونه هارولد لاسول (6) در عین تاکید بر پویایى سیاست، معتقد است که قدرت، مفهوم اساسى سیاست است . به‏نظر عالم (1373)، سیاست، رهبرى صلح‏آمیز یا غیر صلح‏آمیز روابط میان افراد، گروهها و احزاب (نیروهاى اجتماعى) و کارهاى حکومتى در داخل یک کشور، و روابط میان یک دولت‏با دولت‏هاى دیگر در عرصه جهانى است .

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد زن و سیاست در قرآن

مقاله در مورد زن و سیاست در قرآن

اختصاصی از فی بوو مقاله در مورد زن و سیاست در قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد زن و سیاست در قرآن


مقاله در مورد زن و سیاست در قرآن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:25

 

  

 فهرست مطالب

 

 

چکیده:

نوع انسان بالطبع محتاج بود به اجتماع

سیاست چیست؟

1- تلاش، تعمق وتعقل در سیاست:

2- لزوم اجتماع:

3- در جهت احراز حاکمیت:

4- بهره‏گیرى از قدرت:

حقوق زنان در اسلام

سیاست، قرآن و زن

الف - ملکه سبا در قرآن

ب) بیعت زنان با رسول اکرم صلى الله علیه و آله

ج) هجرت و جهاد زنان از نظر قرآن

منابع

 

 

 

 

زن و سیاست در قرآن

چکیده:

نوشتار حاضر از ضرورت زندگى اجتماعى و طرح مساله ساماندهى و سازماندهى مناسب، که وجود نهادهاى اجتماعى و سیاسى را مى‏طلبد، آغاز مى‏گردد و پس از آن به تعریف تحلیلى سیاست پرداخته، به نوعى چشم انداز سیاست دینى نزدیک مى‏شود . سپس نقش زنان و مردان را در هرم سه وجهى قدرت سیاسى مورد بحث قرار داده، آنگاه به دیدگاههاى مختلف تاریخى، علمى و فرهنگى در مورد زنان و روبرداشتى سیاسى از آن و به حقوق زنان از دیدگاه اسلام و قرآن مى‏پردازد . پس از آن خود را به آیات مربوط به زنان، در ارتباط با فعالیت‏سیاسى نزدیک کرده، بعد از تفاسیر و نظریات، مساله راس هرم قدرت و قاعده آن را در آیات باز شناخته و شواهدى تاریخى را ارائه مى‏کند; همچون اشاره قرآن به داستان ملکه سبا، بیعت زنان با پیامبر و هجرت و جهاد زنان . در پایان پس از بررسى نهایى نتیجه‏گیرى را به بخش نخست‏بحث کشانده و تردید خود را در مورد ابهام تاریخى - فرهنگى مربوط به زنان، تصریح مى‏کند .

قرآن، سیاست، زن، حقوق زنان

نوع انسان را که اشرف موجودات عالم است‏به معنویت دیگر انواع و معاونت نوع خود حاجت است; هم در بقاى شخص و هم در بقاى نوع . . . و چون وجود نوع، بى معاونت صورت نمى‏بندد و معاونت‏بى اجتماع محال است، پس

نوع انسان بالطبع محتاج بود به اجتماع . (1)

زندگى، پویش هماره در فرآیند تاثیرگذارى و تاثیرپذیرى بر جهان پیرامون، و عمل مدام بر آنها و در یک عبارت حساسیت‏به رویدادهاى دنیاى پیرامونى، چه خاص و چه عام، مى‏باشد . این امر در جهان حیوانى تحت تاثیر "پیش ساختگى‏" است و برنامه‏ریزى کنونى کمتر در آن مداخله دارد و در دنیاى انسانى، نسبت‏به دنیاى حیوانى، برنامه‏ریزى از پیش تعیین شده، محدودتر یا جزیى‏تر است . اجتماعى بودن انسان علاوه بر اینکه اساس زیستى دارد، نیازى آگاهانه است . حقیقت این است که آدمى براى رفع نیازهاى خود - حتى نیازهاى جسمى - نیازمند نوعى برنامه‏ریزى است . گرچه قصد آن نداریم که به کوچکترین واحد اجتماعى یعنى خانواده از دیدگاه جامعه‏شناسى بپردازیم، ولى تاملى کوتاه در آن نمایانگر نیاز به برنامه‏ریزى و کوشش سازمان یافته براى بقا، تحول و امنیت‏خانواده است . انسان براى رفع نیازهاى خود، ایجاد امنیت و مقابله با پرخاشگرى طبیعت غیرحیوانى و حیوانى، و پرخاشگرى انسانى، نیازمند ابزارهایى است . اگرچه این ابزارها توانست انسانهاى اولیه را از برخى پرخاشگریها در حد بسیار محدود، محافظت نماید، اما ناکارامدى آن و نیاز به پناه جستن در یک شرایط خاص، اجتماع انسانى را بوجود آورده است .

اسپریگنز (1370) معتقد است که هیچ یک از نیازهاى انسانى، به صرف آرزو برآورده نمى‏شوند . بشر در بهشت عدن زندگى نمى‏کند که طبیعت تمام خواسته‏هایش را برآورده کند [ بلکه حتى با پرخاشگرى همیشگى او نیز روبروست] ; بقا و پیشرفت‏بشر به کار و کوشش او بستگى دارد [ . این است ] که انسانها باید به یارى مغزها و دستهاى خویش نهادهایى بنا کنند که در رفع نیازهاى متعدد فیزیولوژیک و روان‏شناختى، به آنها یارى رسانند


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد زن و سیاست در قرآن

مقاله حقوق زنان

اختصاصی از فی بوو مقاله حقوق زنان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله حقوق زنان


مقاله حقوق زنان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:2

 

فهرست

 

حقوق زنان

 

مقدمه

 

در اسلام زنان چون مردان در مسائل اجتماعى پایگاه و جایگاهى مناسب دارند و از حرکتهاى اجتماعى و فعالیتهاى گروهى ممنوع نگردیده‏اند، بلکه طبق مسلمات قرآنى و حدیثى مسئولیتهاى اجتماعى بسیار بطور یکسان متوجه مرد و زن است. البته تکلیف «جهاد» ابتدائى و جنگ تهاجمى از زنان برداشته شده است. قرآن مى‏فرماید: و المؤمنون المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یقیمون الصلوة... مردان مومن و زنان مومن برخى بر برخى ولایت (سرپرستى) دارند به معروف یکدیگر را امر مى‏کنند و از منکر باز مى‏دارند و نماز مى‏گذارند و زکات مى‏دهند و از خدا و پیامبرش فرمان مى‏برند، خدا اینان را رحمت خواهد کرد، خدا پیروزمند و حکیم است (توبه، 71) . در این فرموده خداوند، زنان چون مردان داراى مسئولیتهاى بزرگ ولایت اجتماعى مى‏باشند، از این رو به هدایتگرى و امر به معروف و بازدارندگى از زشتیها و ناهنجاریها در همه زمینه‏هاى سیاسى و فرهنگى و حقوقى مى‏پردازند. با گستردگى مفهوم «منکر» و «معروف» در اسلام گستره دخالتهاى اجتماعى زن روشن مى‏شود. بنابراین در همه عرصه‏هایى که مردان دخالت مى‏کنند، زنان نیز مى‏توانند دخالت کنند مگر موارد استثنایى .

 

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله حقوق زنان

دانلود مقاله با عنوان شخصیت وحقوق زن در اسلام

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله با عنوان شخصیت وحقوق زن در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله با عنوان شخصیت وحقوق زن در اسلام 

فرمت فایل : (word)

تعداد صفحات :(19)

 

تاریخ زندگى زن‏ها در بعد مظلومیت ، سه دوره مشخص را طى کرده است؛ البته ادوار فرعى نیز دارد ، ولى سه حالت مشخص در زندگى خانم‏ها دیده مى‏شود که جامعه‏شناسان و مورخان روى آنها بیش‏تر تکیه کرده‏اند. بدترین دوره‏اش ، زمان‏هایى است که در میان ملل وحشى و غیر متمدن بود ؛ که از لحاظ زمانى یکه دوره مشخص نیست و ممکن است تا این اواخر هم در بعضى از نقاط جهان چنین حالتى وجود داشته و شاید الان هم در گوشه‏اى از جهان باشد، اما به این جهت یک دوره حساب مى‏شود که زن بعنوان شى‏ء و کالا، یعنى قبل از حیوان ، مطرح است و ارزش زن براى این‏گونه جوامع در حکم یک کالاست. زن ،کالاى سرگردان و سرمایه بازرگانان و در بازار داد و ستد، وسیله نیل به هدف پست زور مردان است. بدین جهت عدّه‏اى که تعصب داشته، دختران را زنده به گور مى‏کردند که سبب ننگ آنها نشود 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله با عنوان شخصیت وحقوق زن در اسلام