فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق اصطلاحات عرفانی در غزلیات حافظ

اختصاصی از فی بوو دانلود تحقیق اصطلاحات عرفانی در غزلیات حافظ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق اصطلاحات عرفانی در غزلیات حافظ


دانلود تحقیق اصطلاحات عرفانی در غزلیات حافظ

دسته بندی : علوم انسانی _ ادبیات و تاریخ

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

سال فایل


 قسمتی از محتوی متن ....

 

 

« بسم الله الرحمن الرحیم » اصطلاحات عرفانی در غزلیات حافظ ادب : ادب در لغت به معنی اندازه نگاهداشتن و آزوم و فرهنگ است .
در تداول عامه ، رسم دانی وشناختن آیین هر کار است .
چنان که گفته می شود نسنجیده سخن گفتن نشان بی ادبی است یا خود نمایی خلاف ادب است .
حافظ گوید : اگرچه عرض هنرپیش یاربی ادبی است زبان خموش ولیکن دهان پرازعربی است به عقیده صوفیه ادب عبارت است از شناختن نفس و تحسین اخلاق و تهذیب افعال و اقوال .
قدم منه به خرابات جز به شرط ادب که سالکان درش مجرمان پادشهند استعغنا : بی نیازی حق است از نمودها و کرداربندگان .
و اگر در مورد عارفان کامل به کار برند مراد بی نیازی از غیر حق است و نیاز به او.
اله الغنی و انتم الفقراء ساقی به بی نیازی رندان که می بده تا بشنوی زصوت مغنی هوالغنی استغنای الهی را به باد تشبیه کرده اند .
( خاموش باش ، باد بی نیازی خداوند است که می ویوزد سامان سخن گفتن نیست ) اکسیر : به معنی مشهور ، ساده ای را گویند که مکمل جوهر جسم است .
جوههری است فرضی که گدازنده و آمیزنده و کامل کننده است و ماهیت جسم را تغییر می دهد .
یعنی جیوه را نقره و مس را طلا می کند .
در تصوف نظر می شد کامل را اکسیر گویند چه قلب ماهیت می کند یعنی وجود نا قابل را قابل و ناقص را کامل می سازد .
گدایی در میخانه طرفه اکسیری است گر این عمل بکنی خاک زر توانی کرد الفت : به معنی همدلی و انس دلها به یکدیگر است در شعرحافظ بیشتر به معنی عشق و محبت استعمال شده.
الفت و همداستانی و ترک مخالفان با یاران از اخلاق نیکان خاصه صوفیان است .
نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت اناالخق : سخن صوفی و شوریده مشهور ،حسین بن منصور حلاج بیضاوی است که در سر آن کشته شد و جسدش را سوختند و خاکسترش را به دجله ریختند .
( جنید گفته است : زود باشد که سر چوب پاره ای سزخ کنی گفت آن روز که من سر چوب پاره سرخ کنم تو جامه اهل صورت پوشی ) یعنی من خدایم و این به این اعتبار بود که در ذات حق محو شده است .
و در همه کاینات ، بودی و وجودی جز برای خدا قائل نیست و از ما سوی اله اعراض دارد.
( افشای راز و بی پرده سخن گفتن است که جنید او را ملامت می کند و می گوید : من ای پسر منصور ، در کلام تو فضولی بسیار می بینم و عبارت بی معنی ) رموز سر انا الحق چه داند ان غافل که منبذب نشد از جذبهای سبحانی انس : در لغت به معنی خو گرفتن و خرمی است ضد وحشت ونزد صوفیه بریدن دل و وحشت از جهان و جهانیان است به سبب خو گرفتن با خداوند سبحان .
( اهل هیبت از جلالش بر تعب باشند و اهل انس از جمالش برطرب ) : ما محرمان خلوت انسیم غم مخور با یار آشنا سخن آشنا بگو بار امانت : مراد حافظ از بار امانت اشاره به آیه 72 از سوره 33 : انا عرضنا الامانته علی السمات و الار

تعداد صفحات : 10 صفحه

  متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.

( برای پیگیری مراحل پشتیبانی حتما ایمیل یا شماره خود را به صورت صحیح وارد نمایید )

«پشتیبانی فایل به شما این امکان را فراهم میکند تا فایل خود را با خیال راحت و آسوده دریافت نمایید »


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق اصطلاحات عرفانی در غزلیات حافظ

دانلود مقاله کامل درباره حافظ (شاعر)

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله کامل درباره حافظ (شاعر) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره حافظ (شاعر)


دانلود مقاله کامل درباره حافظ (شاعر)

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :22

 

بخشی از متن مقاله

مقدمه

از زندگی حافظ سخن گفتن سخت است . بسیار سخت تر از سخن گفتن از شعرهای او. زیرا یکی از شگفتیهای تاریخ این زندگی بزرگانی چون حافظ در پرده ابهام باقی مانده است . اما از حافظ با خود حافظ سخن گفتن از هر کاری سخت تر است . آن هم او که پیداست از داشتن شناسنامه خوشش نمی آمده است و گر نه جه بسیار از شاعران که زندگینامه خود را در نوشته ها و شعرهایشان گنجاندهاند شاعری همجون سعدی و حتی مولانا .

برای نوشتن از زندگی حافظ آن هم به شکل روائی به ناچار باید به سراغ تاریخ رفت . اما حافظ را در قالب خشک تاریخ قرار دادن باز از هر کار دیگری سخت تر است .

از همه بدتر اینکه او نه تنها کاری به کار تاریخ نداشته است که تاریخ نیز کاری با او نداشته است . آنچنان که نامش در جهان در هیچ کدام از وقایع تاریخی دوران زندگی اش نیامده است آنچنان که گوئی در جهان افسانه ها زندگی کرده است .

اما حافظ را با تاریخ چه کار ؟ او فراتر از زمان تقویمی و تاریخی سیر می کرده است. در زمانی ازلی و جاودانی از این روست که شعرهایش مرزهای زمانی و مکانی را در نوردیده است .

باری حافظ را در بستر تاریخ و خط خشک زمان قرار دادن عذابی است سخت الیم . کاری که کرده خوشایند بسیاری از کسان نیست . کتاب دیوان یکی از نامبردارترین دفترهای شعر فارسی است . این کتاب نوار اندیشه های شاعری است که در بخش عمده ای از قرن هشتم زندگی را گذرانده است .

قرنی که ملت ما بس ناهمواری به خود دیده . جنگها ،ستیزها ،شکستها ،زوال و خشونت آمیخته با ریای مذهبی مبارزالدین مظفر . قرنی که رواج ریا و تزویر در لباس دفاع از دین ، از مظاهر بارز است .

قرنی که مردم آن ستیزه های دودمان مظفری را تحمل کرده و آب حملات پیاپی تیمور را از سر گذرانده اند . قرنی که حافظ و عبید زاکانی در دامن ایران پرورش یافته و این پرده های تظاهر و مالوس را از هم دریده اند. قرن هشتم قرنی است که ادبیات ایران دو هنرمند نامدار به خود دیده است . لیکن حافظ در تمام روزگار تاریخی بعد از خویش زنده و پایدار است و کلامش آنچنان پویاست که پیروان همه مکتبها از آن بهره می گیرند . سخن حافظ تنها در عرصه اندیشه شگفتی افرین نیست که از لحاظ لفظ نیز سحر آمیز است . و به حق برای ادبیات دنیا ارمغانهای گرانقدر آورده است . قرن هشتم قرن حافظ است و حافظ از آن نادره هاست که پس از شش قرن هنوز آثارش مورد بحث و بررسی است و دفتر گرامیش آنچنان ناپیدا کرانه است که هر کس از ظن خود با او یار می شود .

شعر حافظ یافته ای است که فلسفه و تاریخ و عرفان و قرآن تار و پود هستی آن را تشکیل می دهد و آنچنان سحر کننده است که یک ادیب پژوهشگر از آن فیض می برد و پیرزنی روستانشین نیز از آن مراد دل بری گیرد .

دیوان حافظ دفتر عظیمی است که پس از سالها بحث و بررسی باز از آن نکته ای ظریف و تازه در می یابیم . کلامی است که گذشت زمان آنرا عرصه کهنگی و زوال نمی سازد و این ویژگی هنر راستین است .

حافظ حافظه ماست . شعر او سرشار از اندیشه های عمیق حکمی و عرفانی و احساسها و عواطف ژرف انسانی .

حافظ و شاه شیخ

صد سال از یورش مغولها می گذشت . هنوز در میان ویرانه بسیاری از شهرها و آبادی ها گوسفندان علف می چریدند . چه کاخهای با شکوهی که لانه جغدها نشده بود چه کتابهای باارزشی که زیر خاک نپوسیده بود . در قرن هفتم هنوز نواده های چنگیز در گوشه و کنار این سرزمین حکمرانی میکرد . در رگهای آنها هنوز خون سوزان و سرکش چنگیز جاری بود بت پرستی را رها کرده و مسلمان شده بود لذا هنوز خوی انسانی بدست نیاورده بودند . با این حال نامهای ایرانی بر خود میگذاشتند و در لباس ایرانیان می کوشیدند که خود را آدمیزاد نشان دهند فرهنگ و تمدن دیر سال این سرزمین کهن تا اندازه ای دگرگونشان کرده بود . مردم ستمدیده تیره روز این سرزمین پهناور مانند گله های انسانی سرشکسته در برابر بیگانگان کمرشان زیر بار مالیاتهای گوناگون شکسته بود . ایلخانهای مغول هر گوشه از این سرزمین را به کسی اجاره داده بودند آنچنان که کشاورزان خرده پا نیز همراه با زمینها اجاره داده می شدند مردم از رعیت گرفته تاد ارباب طوق بندگی را برگردن داشتند . آن هم در سرزمینی که دهها قرن پیش از آن یکی از بزرگترین تمدنهای جهان را پشت سر گذاشته بود . ایران در سالی که شمس الدین محمد به دنیا آمد چند پاره بود حکمرانان چوپانی آل جلایر ، ایلخانی ، آل کریت ، سربداران ،طغاتیموریان ، اتابکان و بسیاری از امیران محله دیگر کشور را میان خود قسمت کرده بودند . آنها همیشه در حال نبرد با یکدیگر بودند و هزینه لشکرکشی ایشان را مردم تیره روز باید می پرداختند . هنگامی که شمس الدین محمد به دنیا آمد مردی ترک نژاد از خاندان اینجو بر فارس حکمرانی می کرد او اگر چه دست نشانده چوپانیان بود اما میکوشید که با استقلال حکومت کند . در سال 736 هجری قمری آخرین حکمران ایلخانی سلطان ابوسعید در گذشت و حکمران فارس نیز به دست چوپانیان کشته شد . پسرش خسرو به شیراز تاخت و تخت و تاج پدر را از او گرفت و در قلعه ای زندانیش کرد . در این دوره مردی به نام امیر مبارزالدین مظفری در یزد حکمرانی میکرد مردی تنومند و سر سخت که پیشانیش مانند بختش بلند بود آن مرد خراسانی نژاد پس از مرگ پدرش از راهداری آن دیار به آن جایگاه رسید ه بود از سیزده سالگی جنگاوری ودشمن کشی را آغاز کرده بود و توانسته بود بسیاری از راهزنهای مغول نژاد آن سامان را از دم شمشیر بگذراند مغولهائی که هنوز بتهای نیاکانشان را میپرستیدند . امیر مباز الدین آرزوهای بزرگی در سر داشت و سر نوشت چنین بود که زندگی او با زندگی شمس محمد گره بخورد . شمس الدین محمد اکنون هفت ساله بود . در چنین روزگار تاریکی زندگی کرد پدرش بازرگان خرده پائی بود زندگی او و خانواده اش پس از مرگ پدر به سختی می گذشت . برادر بزرگتر او باید به ناچار کار میکرد و چرخ زندگی آنان را می چرخاند . زندگی خصوصی شمس الدین سخت تاریک و مه آلود است . زندگی اش گوئی نه بر روی زمین که یکسره در سرزمین قصه ها و افسانه ها گذشته بود و در حالی که کتابهای دوره او پر است از تاریخ زندگی شاهان و بزرگان و همراه با شرح کوچکترین رویدادها از سال و ماه و روز و حتی ساعت تولد و مرگ آنها گرفته تا بیماریها هستی ها و حتی خواب ها یشان . اما در این کتابها حتی نامی از شاعر نامدار روزگار به میان نیامده  است نویسندگان هنگامی به یاد حافظ افتاده اند که سالها از مرگ او گذشته بود و زندگی اش به افسانه ها پیوسته بود این حکایتهای قصه وار همه آن چیزی است که از زندگی این شاعر بزرگ به جا مانده است . و نمی توان به آسانی از کنار آنها گذشت زیرا با چشم پوشی از این قصه واره ها زندگی حافظ یکسره در تاریکی فرو می رود . حافظ در هر حال مسند نابترین لحظه های زندگی اوست . شمس الدین محمد در سال 740 دوازده ساله بود و در شهری زندگی می کرد پر از آشوب وغوغا . شیراز در این سال آشوب زده در آستانه جنگ با یکی از امیران چوپانی بود مردم بینوا از جنگ سخن می گفتند و به فکر آذوقه ای بودند که باید برای زمان جنگ فراهم می کردند شهر به زودی از همه سو محاصره می شد و سرنوشت مردم را شمشیر رقم می زد . در این هنگام شمس الدین نوجوان نگران خانواده اش بود و از خدا می خواست که شهر به چنگ سپاهیان ترک نیافتند . شمس الدین از همان نوجوانی هوش سرشار و استعدادهای درخشان داشت او در شهری به دنیا آمده بود که بهترین مدرسه ها و بزرگترین استادان را در خود داشت . اگر بخت با او یار می شد می توانست در زمانی کوتاه به رشد وشکوفائی برسداو همان گونه که دانشهای رایج زمان را فرا می گرفت نزد استاد بزرگش قوام الدین عبد الله فقیه درس قرآن می آموخت و آن را از بر می کرد از همت و پشتکار او همین بس که حتی هنگام یورش سپاهیان ترک نیز درس و کتاب را رها نکرد . سپاهیان ترک که برای گشودن شیراز با لشکریان امیر مبارز همراه شده بودند یکی از دروازه ها را گشودند و به سوی کاخ شاه مسعود تاختند اما او گریخته بود . امیر چوپانی پیروزمندانه به کاخ پا گذاشت و خزانه شاه را به تاراج برد او یکی از سنگدل ترین مردان روزگار خود بود . مردی آزمند و خونریز که مردم را گله ای گوسفند می دید . مردم شیراز نیز از سنگدلی هایش آگاه بودند و خواهان و هوا خواهش نبودند و به ناچار برای اداره فارس از یکی از برادرهای شاه مسعود کمک گرفت اما دیری نگذشت که از محبوبیت او ترسید و خونش را به زمین ریخت و مردم شیراز خشمگین از جنایت امیر چوپانی بر او شوریدند و داروندارش را به تاراج بردند سپس او را از شهر راندند و بار دیگر شاه مسعود را بر تخت نشاندند . یک سال از آن ماجرا نگذشته بود که بار دیگر امیر چوپانی به فارس یورش آورد هم پیمان با امیر مبارز و دلگرم به شمشیر مردانش ،شیراز به آسانی محاصره شد مردم فقیر زیر فشار قرار گرفتند و ثروتمندان نگران از دست رفتن دارائیشان بودند . شمس الدین دلزده از آن همه بلا و مصیبت به دنیای شعر پناه برد او با همه جوانی ، سالی را بدون جنگ و آشوب پشت سر نگذاشته بود و در حالی که طبع لطیفش بیشتر نیازمند آرامش بود تا آشوب فارس هنوز زیر سایه شاعر بزرگ خود سعدی بود . شاعر زبان آور که زبان فارسی را جهانی کرده بود او اگر چه سالها پیش در گذشته بود همچون باران،و نوشته هایش محکم وزیبا مانند فیروزه ای جواهر نشان شاعران آن روزگار همه زیر سایه او می زیستند حتی شمس الدین که از همان ابتدای شاعری به پیشواز شعرهای او رفته بود . شمس الدین توانست به سرعت خود را زیر سایه سعدی بیرون بکشد نبوغ شعر او در شعر گفتن به معجزه میماند . معجزه ای سحرانگیز که از ابتدای جوانی در جانش افتاده بود ودرخشش این معجزه در دیر سالترین شعری که از او بجا مانده به روشنی پیداست . شعری به زبان و خمیرمایه طنز آمیز ،طنزی که در آینده به شکل عمیق تر یکی از ویژگی های شعرهایش گشت این شعر را می توان از نخستین سروده های شمس دانست

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره حافظ (شاعر)

تحقیق در مورد حافظ ومعشوقه خواهی

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد حافظ ومعشوقه خواهی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد حافظ ومعشوقه خواهی


تحقیق در مورد حافظ ومعشوقه خواهی

لینک دانلود و پرداخت پایین مطلب

فرمت فایل:word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:12

حافظ ومعشوقه خواهی

این لطایف کز لب لعل تو من گفتم که گفت؟

وین تطاول کز سر زلف تو من دیدم که دید؟

بیش از پنجصد بیت از دیوان حافظ به شوخی با معشوق مربوط است، و در آن حسن و نکویی دلدار، بی مهری و سنگ دلیش، به کمین نشستنش برای دلبری، عاشق کشی، زود رنجی ، نازک دلی و حاضر جوابیش به شیوه ای گاه نرم و لطیف و گاه همراه با گله و شکایت و انتقاد آمیز، و در هر دو حال سراسر شوخ طبعی و بذله گویی توصیف شده است.

در این نوشتار مروری خواهیم داشت بر نمونه هایی از این توصیف ها در دیوان حافظ حسن و نکویی،معشوق حافظ زیباروییست مظهر حسن ونکویی و جمال بی مثالش آمیخته به کمال .خورشید در برابر حسنش از شرم روی به دیوار کرده سر به زیر می افکند و ماه رخسارش خورشید را سر افکنده می کند:

فروغ ماه می دیدم ز بام قصر او روشن

که رو از شرم آن خورشید در دیوار می آورد

او، که لب شیرینش نبات مصر را از رونق می اندازد ، تاج سر همه خوبان است و باید همه دلبران باجش دهند و خراجش پردازند :

تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج

سزد اگر همه دلبران دهندت باج

دو چشم شوخ تو بر هم زده ختا و حبش

به چین زلف تو ماچین و هند داده خراج

دهان شهد تو برده رواج آب خضر

لب چو قند تو برد از نبات مصر رواج

رخساره از پرده چون بیرون می آورد، آفتاب را به زیر سایه خویش می برد و حور و پری را خجالت زده و شرمگین در حجاب فرو می کند:

ای که بر ماه از خط مشکین نقاب انداختی

لطف کردی سایه ای بر آفتاب انداختی

پرده از رخ برفکندی یک نظر در جلوه گاه

وز حیا حور و پری را در حجاب انداختی

هر که به زیارت کعبه کویش رود باید در قبله ابرویش نماز بگذارد:

در کعبه کوی تو هر کس که بیاید

از قبله ابروی تو در عین نماز است

حسن چهره اش بی نیاز از توصیف است و کمال حجت و برهان قاطع:

گفتم که حسن چهره او را صفت کنم

رخساره وانمود و در گفتگو ببست


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد حافظ ومعشوقه خواهی

دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه حافظ

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه حافظ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه حافظ


دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه حافظ

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :11

 

بخشی از متن مقاله

حافظ شیرازی‌ ، شمس‌ الدین‌ محمد شاعرسال و محل تولد: 726 ه.ق‌ - شیراز سال و محل وفات: 791 ه. ق‌ - شیراز

زندگینامه: شمس‌ الدین‌ محمد حافظ ملقب‌ به‌ خواجه‌ حافظ شیرازی‌ و مشهور به‌ لسان‌ الغیب‌ از مشهورترین‌ شعرای‌ تاریخ‌ ایران‌ و از تابناک‌ترین‌ ستارگان‌ آسمان‌ علم‌ و ادب‌ ایران‌ زمین‌ است‌ که‌ تا نام‌ ایران‌ زنده‌ و پابرجاست‌ نام‌ وی‌ نیز جاودان‌ خواهد بود. با وجود شهرت‌ والای‌ این‌ شاعران‌ گران‌ مایه‌ در خصوص‌ دوران‌ زندگی‌ حافظ بویژه‌ زمان‌ به‌ دنیا آمدن‌ او اطلاعات‌ دقیقی‌ در دست‌ نیست‌ ولی‌ به‌ حکم‌ شواهد و قرائن‌ ظاهرا شیخ‌ در حدود سال‌ 726 ه.ق‌ در شهر شیراز، که‌ به‌ آن‌ صمیمانه‌ عشق‌ می‌ورزیده‌، به‌ دنیا آمده‌ است‌. اطلاعات‌ چندانی‌ از خانواده‌ و اجداد خواجه‌ حافظ در دست‌ نیست‌ و ظاهرا پدرش‌ بهاء الدین‌ نام‌ داشته‌ و در دوره‌ سلطنت‌ اتابکان‌ سلغری‌ فارس‌ از اصفهان‌ به‌ شیراز مهاجرت‌ کرده‌ است‌. شمس‌ الدین‌ از دوران‌ طفولیت‌ به‌ مکتب‌ و مدرسه‌ روی‌ آورد و پس‌ از سپری‌ نمودن‌ علوم‌ ومعلومات‌ معمول‌ زمان‌ خویش‌ به‌ محضر علما و فضلای‌ زادگاهش‌ شتافت‌ و از این‌ بزرگان‌ بویژه‌ قوام‌ الدین‌ عبدا...بهره‌ها گرفت‌. خواجه‌ در دوران‌ جوانی‌ بر تمام‌ علوم‌ مذهبی‌ و ادبی‌ روزگار خود تسلط یافت‌(1) و هنوز دهه‌ بیست‌ زندگی‌ خود را سپری‌ ننموده‌ بود که‌ به‌ یکی‌ از مشاهیر علم‌ و ادب‌ دیار خود بدل‌ گشت‌. وی‌ در این‌ دوره‌ علاوه‌ براندوخته‌ عمیق‌ علمی‌ و ادبی‌ خود قرآن‌ را نیز کامل‌ از حفظ داشت‌ و این‌ کتاب‌ آسمانی‌ رابا صدای‌ خوش‌ و با روایت‌های‌ مختلف‌ از بر می‌خواند و از این‌ روی‌ تخلص‌ حافظ را بر خود نهاد.(2) دوران‌ جوانی‌ این‌ شاعرگران‌ مایه‌ مصادف‌ بود با افول‌ سلسله‌ محلی‌ اتابکان‌ سلغری‌ فارس‌ و این‌ ایالات‌ مهم‌ به‌ تصرف‌ خاندان‌ اینجو، از عمال‌ ایلخانان‌ مغول‌، در آمده‌ بود. حافظ که‌ در همان‌ دوره‌ به‌ شهرت‌ والایی‌ دست‌ یافته‌ بود موردتوجه‌ و عنایت‌ امرای‌اینجو قرار گرفت‌ و پس‌ از راه‌ یافتن‌ به‌ دربار آنان‌ به‌ مقامی‌ بزرگ‌ نزد شاه‌ شیخ‌ جمال‌ الدین‌ ابواسحاق‌ حاکم‌ فارس‌ دست‌ یافت‌. دوره‌ حکومت‌ شاه‌ ابو اسحاق‌ اینجو توأم‌ با عدالت‌ و انصاف‌ بود و این‌ امیر دانشمند و ادب‌ دوست‌ در دوره‌ حکمرانی‌ خود که‌ از سال‌ 742 تا 754 ه. ق‌ بطول‌ انجامید در عمرانی‌ و آبادانی‌ شیراز و آسایش‌ و امنیت‌ مردم‌ این‌ ایالت‌ بویژه‌ شیراز کوشید. حافظ نیز از مرحمت‌ و لطف‌ امیر ابو اسحاق‌ بهره‌مند بود و در اشعار خود با ستودن‌ وی‌ درالقابی‌ همچون‌ (جمال‌ چهره‌ اسلام‌) و (سپهر علم‌ و حیاء) حق‌شناسی‌ خود را نسبت‌ به‌ این‌ امیر نیکوکار بیان‌ داشت‌.(3) پس‌ از این‌ دوره‌ صلح‌ و صفا امیر مبارز الدین‌ مؤسس‌ سلسله‌ آل‌ مظفر در سال‌ 754 ه.ق‌ بر امیر اسحاق‌ چیره‌ گشت‌ و پس‌ از آنکه‌ او را در میدان‌ شهر شیراز به‌ قتل‌ رساند حکومتی‌ مبتنی‌ بر ظلم‌ و ستم‌ و سخت‌گیری‌ را در سراسر ایالت‌ فارس‌ حکمفرما ساخت‌. امیر مبارز الدین‌ شاهی‌ تندخوی‌ و متعصب‌ و ستمگر بود و بویژه‌ در امور دینی‌ ومذهبی‌ بر مردم‌ خشونت‌ بسیاری‌ جاری‌ نمود. در دوره‌ حکومت‌ وی‌ مردم‌ از بسیاری‌ از آزادی‌ها و مواهب‌ طبیعی‌ خود محروم‌ شدند و امیر خود را مسلمانی‌ متعصب‌ جلوه‌ می‌داد که‌ درصدد جاری‌ ساختن‌ احکام‌ اسلامی‌ است‌. این‌ گونه ‌اعمال‌ با مخالفت‌ و نارضایتی‌ حافظ مواجه‌ گشت‌ و وی‌ با تاختن‌ بر اینگونه‌ اعمال‌ آن‌ را ریاکارانه‌ و ناشی‌ از خشک‌ اندیشی‌ و تعصب‌ مذهبی‌ قشری‌ امیر مبارز الدین‌ دانست‌. سلطنت‌ امیر مبارز الدین‌ مدت‌ زیادی‌ به‌ طول‌ نیانجامید و در سال‌ 759 ه.ق‌ دو تن‌ از پسران‌ او شاه‌ محمود و شاه‌ شجاع‌ که‌ از خشونت‌ بسیار امیر به‌ تنگ‌ آمده‌ بودند توطئه‌ای‌ فراهم‌ آورده‌ و پدر را دستگیر کردند و بر چشمان‌ او میل‌ کشیدند.(4) شاه‌ شجاع‌ و شاه‌ منصور از دیگر امرای‌ آل‌ مظفر همعصر با حافظ بودند و به‌ سبب‌ از بین‌ بردن‌ مظاهر تعصب‌ و خشک‌ اندیشی‌ در شیراز و توجه‌ به‌ بازار شعر و شاعری‌ مورد توجه‌ حافظ قرار گرفتند. این‌ دو امیر نیز به‌ نوبه‌ خود احترام‌ فراوانی‌ به‌ خواجه‌ می‌گذاشتند واز آنجا که‌ بهره‌ای‌ نیز از ادبیات‌ و علوم‌ داشتند شاعر بلند آوازه‌ دیار خویش‌ را مورد حمایت‌ خاص‌ خود قرار دادند.(5)اواخر زندگی‌ شاعر بلند آوازه‌ ایران‌ همزمان‌ بود با حمله‌ امیر تیمور و این‌ پادشاه‌ بیرحم‌ و خونریز پس‌ از جنایات‌ و خونریزی‌های‌ فراوانی‌ که‌ در اصفهان‌ انجام‌ داد و از هفتاد هزار سر بریده‌ مردمان‌ شوریده‌ بخت‌ آن‌ دیار چند مناره‌ ساخت‌ روبه‌ سوی‌ شیراز نهاد. داستان‌ ملاقات‌ تاریخی‌ و عبرت‌ انگیز خواجه‌ حافظ با تیمور نیز اگر صحت‌ و اعتبارداشته‌ باشد ظاهرا در سال‌ 790 ه. ق‌ و یک‌ سال‌ پیش‌ از مرگ‌ شاعر نامدار صورت‌ گرفته‌ است‌. براساس‌ این‌ داستان‌ پس‌ از آنکه‌ دروازه‌های‌ شیراز به‌ روی‌ مؤسس‌ سلسله‌ تیموریان گشوده‌ شد امیر تیمور قاصدی‌ را به‌ نزد حافظ فرستاد و او را به‌ نزد خود خواند و گفت‌: من‌ اکثر ربع‌ مسکون‌ را با این‌ شمشیر مسخر ساختم‌ و هزاران‌ جای‌ و ولایت‌ را ویران‌ کردم‌ تا سمرقند و بخارا را که‌ وطن‌ مألوف‌ و تختگاه‌ من‌ است‌ آبادان‌ سازم‌ و تو آن‌ گاه‌ به‌ یک‌ خال‌ هندوی‌ ترک‌ شیرازی‌ سمرقند و بخارای‌ ما را در یکی‌ از ابیات‌ خود به‌ فروش‌ می‌رسانی‌.(6) گویند خواجه‌ زیرکانه‌ در جواب‌ وی‌ به‌ فقر و نداری‌ خود اشاره‌ کرده‌ و می‌گوید: ای‌ سلطان‌ عالم‌ از این‌ بخشندگی‌ است‌ که‌ بدین‌ روز افتاده‌ام‌. این‌ پاسخ‌ زیبا وشوخ‌ طبعانه‌ مورد پسند تیمور واقع‌ می‌گردد و او را مورد عنایت‌ خود قرار می‌دهد. مرگ‌ خواجه‌ یک‌ سال‌ پس‌ از این‌ ملاقات‌ صورت‌ گرفت‌ و وی‌ در سال‌ 791 ه.ق‌ در گلگشت‌ مصلی‌ که‌ منطقه‌ای‌ زیبا و باصفا بود و حافظ علاقه‌ زیادی‌به‌ آن‌ داشت‌ به‌ خاک‌ سپرده‌ شد و از آن‌ پس‌ آن‌ محل‌ به‌ حافظیه مشهور گشت‌. نقل‌ شده‌ است‌ که‌ در هنگام‌ تشییع‌ جنازه‌ خواجه‌ شیراز گروهی‌ از متعصبان‌ که‌ اشعار شاعر و اشارات‌ او به‌ می‌ و مطرب‌ و ساقی‌ را گواهی‌ بر شرک‌ و کفروی‌ می‌دانستند مانع‌ دفن‌ حکیم‌ به‌ آیین‌ مسلمانان‌ شدند. در مشاجره‌ای‌ که‌ بین‌ دوستداران‌ شاعر و مخالفان‌ او در گرفت‌ سرانجام‌ قرار بر آن‌ شد تا تفألی‌ به‌ دیوان‌ خواجه‌ زده‌ و داوری‌ را به‌ اشعار او واگذارند. پس‌ از باز کردن‌ دیوان‌ اشعار این‌ بیت‌ شاهد آمد: قدیم‌ دریغ‌ مدار از جنازه‌ حافظ/ که‌ گرچه‌ غرق‌ گناه‌ است‌ می‌رود به‌ بهشت‌ / *** حافظ بیشتر عمر خود را در شیراز گذراند و برخلاف‌ سعدی‌ به‌ جز یک‌ سفر کوتاه‌ به‌ یزد و یک‌ مسافرت‌ نیمه‌ تمام‌ به‌ بندر هرمز همواره‌ در شیراز بود و از صفا و زیبایی‌ شهر محبوبش‌ و اماکن‌ تفریحی‌ آن‌ همچون‌ گلگشت‌ و آب‌ رکن‌آباد لذت‌ می‌برد. وی‌ در دوران‌ زندگی‌ خود به‌ شهرت‌ عظیمی‌ در سرتاسر ایران‌ دست‌ یافت‌ و اشعار او به‌ مناطقی‌ دور دست‌ همچون‌ هند نیز راه‌ یافت‌. نقل‌ شده‌ است‌ که‌ وی‌ مورد احترام‌ فراوان‌ سلاطین‌ آل‌ جلایر و پادشاهان‌ بهمنی‌ دکن‌ هندوستان‌ قرار داشت‌ و سلاطینی‌ همچون‌ سلطان‌ احمد بن‌ شیخ‌ اویس‌ بن‌ حسن‌ جلایری‌ (ایلکانی‌) ومحمود شاه‌ بهمنی‌ دکنی‌ با احترام‌ زیاد او را به‌ پایتخت‌های‌ خود دعوت‌ کردند. حافظ تنها دعوت‌ محمود شاه‌ بهمنی‌ را پذیرفت‌ و عازم‌ آن‌ سرزمین‌ شد ولی‌ چون‌ به‌ بندر هرمز رسید و سوار کشتی‌ شد طوفانی‌ درگرفت‌ و خواجه‌ که‌ درخشکی‌ آشوب‌ و طوفان‌ حوادث‌ گوناگونی‌ را دیده‌ بود نخواست‌ خود را گرفتار آشوب‌ دریا نیز سازد از این‌ رو از مسافرت‌ پشیمان‌ شد. شهرت‌ اصلی‌ حافظ و رمز پویایی‌ جاودانه‌ آوازه‌ او به‌ سبب‌ غزلسرایی‌ و سرایش‌ غزل‌های‌ بسیار زیباست‌.

 

منابع:

1 ـ دیوان‌ خواجه‌ شمس‌الدین‌ محمد حافظ، تهران‌، گنجینه‌، 1376.

2 ـ رضازاده‌ شفق‌، صادق‌: تاریخ‌ ادبیات‌ ایران‌، شیراز، دانشگاه‌ پهلوی‌، 1354.

3 ـ زرین‌کوب‌، عبدالحسین‌: از کوچه‌ رندان‌، تهران‌، امیرکبیر، 1356.

 4 ـ سایکس‌ سر، پرسی‌: تاریخ‌ ایران‌(جلد دوم‌)، ترجمه‌ محمدتقی‌ فخرداعی‌ گیلانی‌، تهران‌، دنیای‌ کتاب‌، 1363

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه حافظ

پاورپوینت زندگینامه حافظ شیرازی 40اسلاید

اختصاصی از فی بوو پاورپوینت زندگینامه حافظ شیرازی 40اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت زندگینامه حافظ 40اسلاید

خواجه شمس‌الدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی ملقب به لسان الغیب (حدود ۷۲۷ – ۷۹۲ هجری قمری)، شاعر بزرگ سده هشتم ایران و یکی از سخنوران نامی جهان است. بیش‌تر شعرهای او غزل هستند که به غزلیات حافظ شهرت دارند.او از مهمترین تاثیرگذاران بر شاعران پس از خود شناخته می‌شود.در قرون هجدهم و نوزدهم اشعار او به زبان‌های اروپایی ترجمه شد و نام او بگونه‌ای به محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت.هرساله در تاریخ ۲۰ مهرماه مراسم بزرگداشت حافظ در محل آرامگاه او در شیراز با حضور پژوهشگران ایرانی و خارجی برگزار می‌شود.در ایران این روز را روز بزرگداشت حافظ نامیده‌اند

زندگینامه

اطلاعات چندانی از خانواده و اجداد خواجه حافظ در دست نیست و ظاهراً پدرش بهاء الدین نام داشته و مادرش نیز اهل کازرون بوده‌است.

در اشعار او که می‌تواند یگانه منبع موثّق زندگی او باشد اشارات اندکی از زندگی شخصی و خصوصی او یافت می‌شود. آنچه از فحوای تذکره‌ها به دست می‌آید بیشتر افسانه‌هایی است که از این شخصیّت در ذهن عوام ساخته و پرداخته شده‌است. با این همه آنچه با تکیه به اشارات دیوان او و برخی منابع معتبر قابل بیان است آن است که او در خانواده‌ای از نظر مالی در حد متوسط جامعه زمان خویش متولد شده‌است.(با این حساب که کسب علم و دانش در آن زمان اصولاً مربوط به خانواده‌های مرفه و بعضاً متوسط جامعه بوده‌است.) در نوجوانی قرآن را با چهارده روایت آن از بر کرده و از همین رو به حافظ ملقب گشته‌است

 

 


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت زندگینامه حافظ شیرازی 40اسلاید