فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پروژه جوانان و اوقات فراغت مجازی

اختصاصی از فی بوو پروژه جوانان و اوقات فراغت مجازی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

توضیحات :

اینترنت عرصه مهمی را برای تحقیقات اجتماعی و آزمودن نظریه‌های مربوط به اشاعه تکنولوژی و اثرات رسانه‌ها فراهم ساخته‌است. بخشی از این جاذبه به ‌واسطه قابلیت ادغام شیوه‌های ارتباطی و صورت محتوای ارتباط است. جاذبه‌های دیگر مربوط به اثرات و کارکردهای اجتماعی این رسانه و محیط‌های مختلف آن برای افراد و اجتماعات محل زیست آنها و به‌ ویژه برای جوانان به‌ عنوان پیشگامان نوآوری و مصرف این رسانة جدید می‌باشند.

 پروژه جوانان و اوقات فراغت مجازی

فهرست مطالب :

  • مقدمه
  • زمینة تحقیق
  • روش تحقیق
  • نمونه گیری و جمع آوری داده‌ها
  • یافته‌های تحقیق
  • انگیزة چت کردن
  • انتخاب افراد و نحوة استفاده ازچت روم‌ها
  • نتیجه‌گیری
  • منابع

 

◊ این پروژه با فرمت Word و 26 صفحه ارایه شده و قابل ویرایش است.


دانلود با لینک مستقیم


پروژه جوانان و اوقات فراغت مجازی

تحقیق در مورد آسیب‌شناسی تربیت دینی جوانان

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد آسیب‌شناسی تربیت دینی جوانان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد آسیب‌شناسی تربیت دینی جوانان


تحقیق در مورد آسیب‌شناسی تربیت دینی جوانان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:4

 

 

 

 

 

در آیین مقدس اسلام، برنامه تربیت نسل جوان، براساس احیای تمام تمایلات فطری، و هدایت همه خواهش های طبیعی استوار است.به عقیده روان شناسان، دوران جوانی و بلوغ، دوره بروز احساسات مذهبی و شکفته شدن تمایلات ایمانی و اخلاقی است.           

شناختن تمایلات طبیعی و تمنیات فطری جوانان و ارضای صحیح و معتدل هر یک از آن تمایلات، اساسی ترین پایه تربیت نسل جوان است.

مربی لایق کسی است که ابتدا، ساختمان طبیعی جوانان را مورد مطالعه دقیق قرار دهد و با بررسی کامل و همه جانبه، تمام خواهش های درون آنان را بشناسد و سپس هرکدام را در جای خود و با اندازه گیری صحیح و عاقلانه ارضاء نماید. چنین تربیتی هم آهنگ با نظام حکیمانه خلقت و بر وفق قانون آفرینش است. چنین تربیتی بهترین و پایدارترین تربیت ها است و می تواند جوانان را به شایستگی بسازد و موجبات خوش بختی و سعادت آنان را فراهم سازد.(۱)

در آیین مقدس اسلام، برنامه تربیت نسل جوان، براساس احیای تمام تمایلات فطری، و هدایت همه خواهش های طبیعی استوار است.به عقیده روان شناسان، دوران جوانی و بلوغ، دوره بروز احساسات مذهبی و شکفته شدن تمایلات ایمانی و اخلاقی است.

جوانان از هر ملت و نژادی، به طور فطری، خواهان معرفت الهی و سجایای اخلاقی اند. این خواهش عمیق طبیعی باعث شده است که دانشمندان روان شناس، دوران بلوغ و جوانی را سنین ماورای طبیعی بنامند و در مباحث «روان شناسی جوان» مستقلا درباره آن گفت وگو کنند. حتی کودکانی که در خانواده های دور از مذهب و ایمان پرورش یافته اند، در دوران بلوغ علاقه بیش تری از خود نسبت به مسائل مذهبی نشان می دهند؛ اما متأسفانه از آن جا که بشر به مصداق کلام گهربار امیرمؤمنان علی (علیه السلام): لا تری الجاهل الا مفرطاً أو مفرطاً، همیشه در برداشت ها و استنباط ها و در نتیجه در عمل کردها گرفتار افراط ها و تفریط ها یا تندوری ها و کندروی ها است، در این وادی نیز بسیاری به خطا رفته اند.

دسته ای جوانان را یکسره قشری جاهل، ناشی، نافهم، بی تجربه و اصولا غیرقابل اعتماد می دانند، این عده جوانان را برای هیچ امری از امور فردی و اجتماعی لایق و طرف مشاوره و... نمی دانند. به اعتقاد آن ها، جوان باید هم چون موجودی صم و بکم و چشم و گوش بسته به بزرگ ترها توجه کرده و مقلد بی چون و چرای آن ها باشد، و از طرف دیگر، گروهی نیز آن قدر دم از جوان و جوانی می زنند و آن قدر تعابیر عجیب و غریبی درباره آنان به کار می برند که گاه امر بر خود جوانان نیز مشوه و مشکوک می شود.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آسیب‌شناسی تربیت دینی جوانان

پایان نامه مقایسه عزت نفس جوانان عادی و بزهکار 18 تا 25 سال شهر تهران

اختصاصی از فی بوو پایان نامه مقایسه عزت نفس جوانان عادی و بزهکار 18 تا 25 سال شهر تهران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه مقایسه عزت نفس جوانان عادی و بزهکار 18 تا 25 سال شهر تهران


 پایان نامه مقایسه عزت نفس جوانان عادی و بزهکار 18 تا 25 سال شهر تهران

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 74 صفحه می باشد.

 

«فهرست مطالب»

 عنوان :                                                                                                     صفحه :

 فصل اول : طرح تحقیق

 مقدمه

 بیان مسأله

 هدف پژوهشی

 اهمیت و ضرورت پژوهش

 فرضیه تحقیق

 متغیرهای پژوهش

 تعاریف نظری و عملیاتی اصطلاحات

 فصل دوم : ادبیات و پیشینه تحقیق

 بخش اول بزهکاری

 بزهکاری

 بزه

 بزهکار

 مفهوم بزهکاری و انواع آن

 پیشگیری و برخورد با بزهکاری ها

 هفت رویکرد در تعریف جرم

 انواع جرم یا بزه

 بخش دوم : عزت نفس

 عزت نفس چیست

 اندازه گیری عزت نفس

 اهمیت عزت نفس

 عوامل مؤثر بر عزت نفس

 عوامل مؤثر بر کاهش عزت نفس

 تدابیر حفظ عزت نفس

 بررسی دیدگاه های نظری عزت نفس

 تحقیقات انجام شده مرتبط با موضوع

 شکل گیری عزت نفس

 مطالبی در مورد عزت نفس

 فصل سوم : روش تحقیق

 جامعه آماری

 نمونه آماری

 روش نمونه گیری

 ابزار پژوهش

 مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت

 ساختار

 روایی

 اعتبار

 روش آماری

 فصل چهارم : یافته های تحقیق و تجربه و تحلیل آنها

 مقدمه

 تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش

 فصل پنجم : خلاصه تحقیق و پیشنهادها

 مقدمه

 خلاصه و نتیجه گیری

 محدودیتهای تحقیق

 پیشنهادها

 منابع

 پیوستها


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه مقایسه عزت نفس جوانان عادی و بزهکار 18 تا 25 سال شهر تهران

دانلود مقاله انحراف اجتماعی جوانان

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله انحراف اجتماعی جوانان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

باید از دگم گرایی ها در اندیشه فلسفی دوری کرد.
برای بشر بنیادی تر از بررسی حقیقت جستجوی ارزش آن بوده است و متافیزیسین ها همگی به دنبال ارزش گذاری مفاهیم متضاد بوده اند،کسانی که به شهود دلایل منطقی را متصل می کنند راه به خطا رفته اند،بشر به دلیل خواست ” قدرت ” به دنبال شناخت است نه به دلیل تشنگی عقل ناب نمی توان از همساز با طبیعت بودن یک اصل اخلاقی برای خود ساخت. زیرا طبیعت بی رحم است و اگر آدمی بخواهد مطابق با طبیعت زندگی کند باید بی رحم باشد.
فیلسوفی که درصدد آفرینش جهان بنابر تصور خویش است می خواهد همه به فلسفه اش ایمان بیاورند و این همان روا داشتن استبداد بر دیگران است.
غرور و فریب رواقیون دلیل علاقه آنها به اخلاق و آمیختن آن با طبیعت است. زیرا تفکر رواقی درواقع نوعی استبداد راندن بر خویشتن است و چون فرد جزئی از طبیعت است پس طبیعت نیز استبداد را بر او حاکم می کند فلسفه همان خواست قدرت است همان خواست علت نخستین باید بر فریب حواس خود پیروز شویم علم جهان را توضیح نمی دهد بلکه تفسیر می کند و در واقع معنایی برای وجود نباید در نظر گرفت.
اراده یک احساس نیست بلکه شامل احساس های متعدد است و نمی توان آن را از اندیشه جدا کرد. در عین حال اراده یک شور است و کسی که اراده می کند به اشتباه اراده را با عمل یکی در نظر می گیرد
قدرت خواهی بشر و نه میل به شناخت اولین عامل برای گرایش او به فلسفه بوده است.بشر برای فرار از خدا طبیعت را عامل همه چیز می داند و قانونی در طبیعت در کار نیست بلکه پدیده های طبیعی به دلیل قدرت به وجود می آیند.
بلند پروازی من آنست که در ده جمله می گوید. چیزی را بگویم که کسی دیگر در یک کتاب می گوید.

هر چند با نگاهی عمیق ودقیق متوجه می شویم که مشکل ازدواج از بیکاری بزرگتر است . بیکاری از یک منظر معلول است یعنی نتیجه سیاستهای نسنجیده و غیر اصولی وغیر مدبرانه ای است که امروز مدیران سیاستمداران واندیشمندان به تفضیل به بیان ان پرداخته اند . در اینکه عوامل مختلفی موجب چنین بحرانی شده اند جای هیچ حرف وحدیثی نیست !
اما از منظری دیگر بیکاری علت است . علت بوجودآورنده ی مشکلات بسیاری دیگر که با هم ترکیب شده وچنین اوضاعی را ساخته است . بیکاری یکی از موثرترین عوامل بوجودآورنده ی نا به هنجاریها و بحران ها و مفاسد اجتماعی است که به شدت هر چه تمام تر در جامعه ما شایع شده است . بیکاری باعث شده است که جمعیت جوان جامعه ما به خیابانها وپارکها و…….. روی آورند ویا بهتر بگویم پناه برند . چرا ؟ برای ارضاء نیازهای عاطفی ــ جنسی که نیازی است کاملاً اساسی وطبیعی وغیر قابل انکار واغماض که با رسیدن به سن بلوغ احساس می شود . ارضای این نیاز اساسی در شرایط فعلی جامعه ماممکن نیست بوسیله ازدواج صورت بگیرد . چرا که ازدواج شرایط ومقدماتی دارد که دستیابی به حداقل آن شرایط لازم غیر ممکن است . چراکه کاری وجود ندارد که با درآمد آن بتوان شرایط ازدواج را آماده کرد
از طرفی فشار نیازهای عاطفی ــ جنسی در شرایط کنونی که جوانان ما دنبال سرگرمی هستند آنها را روانه خیابان می سازد . اینچنین است که پسر جوان جامعه ما حیران و سرگردان تمام فکر وتوان خود را در اجرای برنامه های خیابانی خود استخدام میکند. از آنطرف هم دختری که می بایست 5-10 سال پیش با این جوان ازدواج می کرد اکنون همین وضع را دارا است . بی حوصلگی ، خستگی مفرط از یکنواختی وتکراری بودن محیط خانه و ……… او را روانه خیابانها می سازد . واینگونه پسر ودختر جامعه ما دست در دست هم می دهند به مهر وخانه خود را آباد می کنند و اینچنین است که جوانان ما طعمه وطعام حلال که نیافتند حرامش را جایز ولازم می دانند وبه گونه ای نیازهای جنسی وعاطفی خود را ارضاء می کنند که دین ما به هیچ وجه آنرا برنمی تابد . اینجاست که امنیت جامعه به شدت کاهش می یابد . چرا که خانواده سخت نگران خروج فرزندان خود از منزل می باشند چه دختر باشد چه پسر . مگر آن دسته از والدینی که دوستی پسر و دختر را طبیعی می دانند و آنرا قبول دارند . آیا در این شرایط می توان فرزندان را در منزل زندانی کرد ؟ آیا می توان از تحصیل آنها جلوگیری کرد؟ و اینگونه است که همه ی جوانان وارد بازار سیاه واگیردار شده اند . و اینگونه می شود که برای فرار از برچسب بی کلاسی و اُمُلی و …..، ارتباط با جنس مخالف یک امتیاز و افتخار می شود . یعنی هم از درون به جوان فشار وارد می شود که با جنس مخالف ارتباط برقرار کند و هم از بیرون .
علاوه بر این عوامل شدت بخشی چون ماهواره، فیلمهای آنچنانی که امروزه با ورود کامپیوتر به زندگی، امکان دسترسی به کیفیت و کمیت بالای آنرا فراهم آورده است، وجود دارد .
همچنین ورود کیمیای جانبخش مواد مخدر سنگ تمامی شد بر این اوضاع این اوضاع موجب می شود زن و شوهرها هم با مشکل روبه رو شوند. چرا که جوان یا بعضی از جوان ها توجهی به متاهل یا مجرد بودن طرف خود ندارند و اینگونه مرد همیشه نگران زن خود و زن همیشه نگران شوهر است .
سوال دیگری که من از داعیه داران دینی دارم اینست که : استراتژی نظام جنسی ما چیست؟ آیا وضعیت موجود مطلوب است . من فکر نمی کنم که ارتباط دختران و پسران جامعه ما قابل انکار باشد . امنیت و کیفیت این ارتباط بر همگان روشن است . ارتباط مخفیانه ی مخاطره آمیز آیا تبلیغات و تحذیرات رسانه های عمومی توانسته است این ارتباط را از بین ببرد و یا حداقل کاهش دهد ؟ واقعیت این است که نیاز جوان به جنس مخالف چنان شدید است که هیچ راهی برای کنترل آن نیست .
واقعیت اینست که در جامعه ما هم فساد همه جا را فرا گرفته است . مگر جوانی که از 15-9 سالگی نیاز به ارضاء جنسی و عاطفی دارد تا چند سال می تواند صبر کند؟ و اگر تامل کنیم می بینیم که فاصله بلوغ تا ازدواج را فساد پر می کند. شما فکر می کنید چند درصد جوانان ما می توانند تا 24-30 سالگی یعنی 15 سال خود را کنترل کنند ؟ آیا چنین چیزی ممکن است ؟ پس این جوانان چه می کنند ؟ اینجا جوانان به سه دسته تقسیم می شوند : دسته اول: یا ازدواج می کنند یاخودرا از گناه نگه می دارند . دسته دوم: ارتباط غیر شرعی ومخفیانه با جنس مخالف بر قرار می کنندودسته سوم که هیچکدام از دو راه بالا برایش ممکن نیست به خاطر آبرو یا نداشتن امکانات ویا غیره دست به استمناء واستشهاء می زنند است . هر چند با نگاهی عمیق ودقیق متوجه می شویم که مشکل ازدواج از بیکاری بزرگتر است . بیکاری از یک منظر معلول است یعنی نتیجه سیاستهای نسنجیده و غیر اصولی وغیر مدبرانه ای است که امروز مدیران سیاستمداران واندیشمندان به تفضیل به بیان ان پرداخته اند . در اینکه عوامل مختلفی موجب چنین بحرانی شده اند جای هیچ حرف وحدیثی نیست !
اما از منظری دیگر بیکاری علت است . علت بوجودآورنده ی مشکلات بسیاری دیگر که با هم ترکیب شده وچنین اوضاعی را ساخته است . بیکاری یکی از موثرترین عوامل بوجودآورنده ی نا به هنجاریها و بحران ها و مفاسد اجتماعی است که به شدت هر چه تمام تر در جامعه ما شایع شده است . بیکاری باعث شده است که جمعیت جوان جامعه ما به خیابانها وپارکها و…….. روی آورند ویا بهتر بگویم پناه برند . چرا ؟ برای ارضاء نیازهای عاطفی ــ جنسی که نیازی است کاملاً اساسی وطبیعی وغیر قابل انکار واغماض که با رسیدن به سن بلوغ احساس می شود . ارضای این نیاز اساسی در شرایط فعلی جامعه ماممکن نیست بوسیله ازدواج صورت بگیرد . چرا که ازدواج شرایط ومقدماتی دارد که دستیابی به حداقل آن شرایط لازم غیر ممکن است . چراکه کاری وجود ندارد که با درآمد آن بتوان شرایط ازدواج را آماده کرد.
از طرفی فشار نیازهای عاطفی ــ جنسی در شرایط کنونی که جوانان ما دنبال سرگرمی هستند آنها را روانه خیابان می سازد . اینچنین است که پسر جوان جامعه ما حیران و سرگردان تمام فکر وتوان خود را در اجرای برنامه های خیابانی خود استخدام میکند. از آنطرف هم دختری که می بایست 5-10 سال پیش با این جوان ازدواج می کرد اکنون همین وضع را دارا است . بی حوصلگی ، خستگی مفرط از یکنواختی وتکراری بودن محیط خانه و ……… او را روانه خیابانها می سازد . واینگونه پسر ودختر جامعه ما دست در دست هم می دهند به مهر وخانه خود را آباد می کنند و اینچنین است که جوانان ما طعمه وطعام حلال که نیافتند حرامش را جایز ولازم می دانند وبه گونه ای نیازهای جنسی وعاطفی خود را ارضاء می کنند که دین ما به هیچ وجه آنرا برنمی تابد . اینجاست که امنیت جامعه به شدت کاهش می یابد . چرا که خانواده سخت نگران خروج فرزندان خود از منزل می باشند چه دختر باشد چه پسر . مگر آن دسته از والدینی که دوستی پسر و دختر را طبیعی می دانند و آنرا قبول دارند . آیا در این شرایط می توان فرزندان را در منزل زندانی کرد ؟ آیا می توان از تحصیل آنها جلوگیری کرد؟ و اینگونه است که همه ی جوانان وارد بازار سیاه واگیردار شده اند . و اینگونه می شود که برای فرار از برچسب بی کلاسی و اُمُلی و …..، ارتباط با جنس مخالف یک امتیاز و افتخار می شود . یعنی هم از درون به جوان فشار وارد می شود که با جنس مخالف ارتباط برقرار کند و هم از بیرون .
علاوه بر این عوامل شدت بخشی چون ماهواره، فیلمهای آنچنانی که امروزه با ورود کامپیوتر به زندگی، امکان دسترسی به کیفیت و کمیت بالای آنرا فراهم آورده است، وجود دارد .
همچنین ورود کیمیای جانبخش مواد مخدر سنگ تمامی شد بر این اوضاع این اوضاع موجب می شود زن و شوهرها هم با مشکل روبه رو شوند. چرا که جوان یا بعضی از جوان ها توجهی به متاهل یا مجرد بودن طرف خود ندارند و اینگونه مرد همیشه نگران زن خود و زن همیشه نگران شوهر است .
سوال دیگری که من از داعیه داران دینی دارم اینست که : استراتژی نظام جنسی ما چیست؟ آیا وضعیت موجود مطلوب است . من فکر نمی کنم که ارتباط دختران و پسران جامعه ما قابل انکار باشد . امنیت و کیفیت این ارتباط بر همگان روشن است . ارتباط مخفیانه ی مخاطره آمیز آیا تبلیغات و تحذیرات رسانه های عمومی توانسته است این ارتباط را از بین ببرد و یا حداقل کاهش دهد ؟ واقعیت این است که نیاز جوان به جنس مخالف چنان شدید است که هیچ راهی برای کنترل آن نیست
میگویند پادشاهی دستور داد مراکز فساد ( کاباره ها) باید بسته شوند. این پادشاه وزیری داشت بسیار فهمیده و با هوش به شاه گفت : اگر این مراکز بسته شوند فساد کوچه و خیابان ها را پر خواهد کرد . شاه نپذیرفت. وزیر با خود فکر کرد چگونه شاه را متوجه اشتباه خود سازد . تصمیم گرفت روزی شاه و دیگر درباریان را در منزل خود دعوت کند . غذای خوشمزه ای هم به آنها داد . در دستشویی ها را هم بست . همه با هم سرگرم صحبت شدند . بعد از چندی شاه گفت : می خواهم بروم قضای حاجت . رفت و دید که دستشویی ها بسته اند نمی دانست چه کار کند . چون شدیدا نیاز به تخلیه داشت . یک مرتبه که به شاه فشار آمده بود داخل حیاط قضای حاجت کرد . وزیر باهوش دیگر درباریان را همراه خود به آنجا آورد . به شاه گفت: از شما بعید است این چه کاری است که شما کرده اید؟ شاه گفت دستشویی ها بسته بودند و من راهی نداشتم جز این . وزیر گفت من عمداً در دستشویی ها را بستم تا همین را به شما بفهمانم . اگر غرایز جنسی در جایی تخلیه نشود سطح جامعه را فساد خواهد گرفت . شاه فکر کرد دید درست می گوید. دستور داد مراکز مذکور فعالیت خود را از سر گیرند . ( در مثال مناقشه نیست بدیهی است این نوشته بر آن نیست که مراکز فساد دایر شوند بلکه تبلیغ و ترویج و تاکید بر ازدواج موقت را که چاره این مشکل بزرگ است ضروری می داند
واقعیت اینست که در جامعه ما هم فساد همه جا را فرا گرفته است . مگر جوانی که از 15-9 سالگی نیاز به ارضاء جنسی و عاطفی دارد تا چند سال می تواند صبر کند؟ و اگر تامل کنیم می بینیم که فاصله بلوغ تا ازدواج را فساد پر می کند. شما فکر می کنید چند درصد جوانان ما می توانند تا 24-30 سالگی یعنی 15 سال خود را کنترل کنند ؟ آیا چنین چیزی ممکن است ؟ پس این جوانان چه می کنند ؟ اینجا جوانان به سه دسته تقسیم می شوند : دسته اول: یا ازدواج می کنند یاخودرا از گناه نگه می دارند . دسته دوم: ارتباط غیر شرعی ومخفیانه با جنس مخالف بر قرار می کنندودسته سوم که هیچکدام از دو راه بالا برایش ممکن نیست به خاطر آبرو یا نداشتن امکانات ویا غیره دست به استمناء واستشهاء می زنند
معیار پیروزی بنیادگرایان اسلامی در کنترل جامعه، کنترل در عمق و در کل جامعه است که به وسیله آن، آزادی و حقوق زنان را سرکوب مى کنند. در ایران، ملاهای حاکم به مدت بیست و پنج سال قوانین اهانت آمیز و سادیستی و تنبیهات را بر زنان و دختران تحمیل کردند. آنها را در یک سیستم جداسازی آپارتاید جنسی به بردگی کشیدند. حجاب، موقعیت انسان درجه دوم، شلاق و سنگسار تا حد مرگ را تحمیل کرد.
در همراهی با گرایش جهانی، بنیادگرایان شیوه دیگری را نیز برای غیر انسان ساختن زنان و دختران افزوده اند: خرید و فروش آنها برای فاحشه گری. تعیین تعداد دقیق قربانیان غیرممکن است، اما بنا بر یک منبع رسمی در تهران، نرخ رشد تعداد دختران نوجوان در فاحشه گری 635 درصد بوده است. بالابودن این آمار حکایت از این دارد که چگونه این نوع از آزار بسرعت رشد کرده است. در تهران بطور تخمینی 84000 زن و دختر فاحشه وجود دارد. بسیاری از آنها در خیابانها هستند، برخی دیگر در 250 فاحشه خانه که بنا بر گزارش هایی در تهران اداره مى شوند، هستند. این تجارت همچنین بین المللی است: هزاران زن و دختر ایرانی در بردگی سکس در خارج به فروش رسیده اند.
رئیس دفتر انترپول در ایران معتقد است که امروزه تجارت برده سکس یکی از سودآورترین کارها در ایران است. این تجارت جنایت آمیز بدون اطلاع داشتن و شرکت بنیادگرایان حاکم صورت نمى گیرد. مقامات دولتی خود نیز در خرید و فروش و آزار جنسی زنان و دختران دست دارند.
بسیاری از دختران از خانواده های فقیر مناطق روستایی مى آیند. اعتیاد به مواد مخدر در سرتاسر ایران همه گیر است. برخی از والدین معتاد فرزندان خود را مى فروشند تا اعتیاد خود را حفط کنند. درصد بالای بیکاری، 28 درصد برای جوانان در سنین 15 الی 29 سال و 43 درصد برای زنان 15 الی 20 سال، عامل مهمی است برای کشاندن جوانان بیقرار به قبول پیشنهاد کارهای پر از خطر. تاجران برده از هر موقعیتی که در آن زنان و کودکان ضربه پذیر هستند، سوء استفاده مى کنند. مثلا: به دنبال زلزله اخیر در بـم، دختران یتیم دزدیده شده و به یک بازار شناخته شده در تهران برده شدند که در آن تاجران ایرانی و خارجی با یکدیگر ملاقات مى کنند.
مقصد مشهور قربانیان تجارت برده سکس، کشورهای عربی در خلیج فارس است. بنا بر گفته رئیس اداره قضایی استان تهران، قاچاق چیان دختران بین سن سیزده و هفده را مورد هدف قرار میدهندمى دهند. حتی گزارش هایی وجود دارد مبنی بر فرستادن تعدادی دختر بچه هشت و ده ساله به کشورهای عربی. به دنبال فرار یک دختر هجده ساله از زیر زمین یک خانه, که گروهی از دختران قبل از فرستادن به قطر, کویت و امارات متحده عرب، در آن نگهداری مى شدند، یک دارو دسته کشف شد. تعداد زنان و دختران ایرانی ای که از کشورهای خلیج فارس اخراج مى شوند، حاکی از درجه بالای این تجارت است. به محض بازگشت به ایران، بنیادگرایان اسلامی قربانیان را ملامت کرده و اغلب آنها را مورد تنبیه بدنی قرار داده و بزندان می اندازند. زنان معاینه مى شوند که تعیین گردد که آیا آنها دست به “اعمال غیر اخلاقی” زده اند یا نه. مقامات مى توانند بر طبق نتیجه معاینات، مانع خروج دوباره زنان از کشور بشوند.
پلیس پرده از تعدادی از شبکه های فحشا و بردگی که از تهران اداره شده و دختران را به فرانسه، بریتانیا، و همچنین به ترکیه مى فروخته اند، برداشت. یکی از شبکه های مستقر در ترکیه، زنان و دختران ایرانی قاچاق شده را مى خرید، به آنها پاسپورت جعلی مى داد و آنها را به کشورهای اروپایی و کشورهای خلیج فارس منتقل مى کرد. در یک مورد، یک دختر شانزده ساله به طور قاچاقی به ترکیه فرستاده گشت و سپس به یک اروپایی 58 ساله به مبلغ 20 هزار دلار فروخته شد.
در شمال شرقی استان خراسان، پلیس محلی گزارش داد که دختران بعنوان بردگان سکس به مردان پاکستانی فروخته مى شوند. مردان پاکستانی با دختران مابین دوزاده تا بیست ساله ازدواج مى کنند و سپس آنان را به فاحشه خانه هایی که در پاکستان “خرابات” نامیده مى شوند، مى فروشند. یک از این شبکه ها بهنگام تماس با خانواده های فقیر در اطراف مشهد و پیشنهاد ازدواج با دختران، لو رفت. دختران سپس از طریق افغانستان به پاکستان برده مى شوند، جاییکه به فاحشه خانه ها فروخته مى شوند.
در جنوب شرقی مرز استان سیستان و بلوچستان، هزاران زن ایرانی به مردان افغانی فروخته شده اند. مقصد نهانی آنان نامعلوم است.
یکی از عواملی که به ازدیاد فحشا و تجارت برده سکس کمک مى کند، تعداد دختران جوانی است که از خانه فرار مى کنند. دختران علیه محدودیتهای بنیادگرایانه ای که بر آزادی آنها تحمیل مى شود، بر علیه آزار در خانه و اعتیاد والدین شورش مى کنند. متاسفانه دختران در راه مبارزه برای آزادی، با آزار بیشتر و استثمار روبرو مى شوند. 95 در صد دخترانی که از خانه فرار مى کنند به فحشا کشیده مى شوند. تنها در تهران تخمین زده شده است که 25000 کودک خیابانی، در نتیجه فرار از خانه، وجود دارند که بیشر آنها دختر هستند. جاکش ها، کودکان خیابانی، فراری ها و دختران ضربه پذیر دبیرستانی را در پارکها شکار مى کنند. یک مورد نمونه ماجرای لو رفتن زنی است که دختران ایرانی را به مردان در کشورهای خلیج فارس مى فروخت. برای مدت چهار سال وی دختران فراری را شکار کرده و به آنها مى فروخت. او حتی دختر خودش را هم به مبلغ 11 هزار دلار آمریکا فروخت.
با در نظر گرفتن استبداد حاکم در ایران, بیشتر این فعالیتهای سازمان داده شده برای مقامات شناخته شده است. رو شدن شبکه برده سکس در ایران نشان داده است که بسیاری از ملاها و مقامات در استثمار جنسی و تجارت زنان و دختران دست دارند. زنانی گزارش داده اند که آنها برای اینکه یک قاضی را وادار کنند که طلاق آنها را تایید نماید, مجبور مى شوند با وی همخوابگی کنند. زنانی که به علت فحشا دستگیر مى شوند، مى گویند که آنها مجبورند با مقامات دستگیر کننده خود همخوابه شوند. گزارش هایی وجود دارد مبنی بر بردن زنان جوان برای ملاهای ثروتمند و قدرتمند توسط پلیس.در شهرها، خانه های امنی برای کمک بهفراریان تاسیس شده است.


نقش خانواده در پیشگیری از انحرافات اجتماعی
یکی از موضوعاتی که از گذشته‏ها‏ی دور افکار بسیاری از اندیشمندان رشته‏ها‏ی مختلف علمی نظیر فلاسفه، حقوقدانان، روانشناسان و خصوصاً جامعه‏شناسان را به خود معطوف کرده، مسئله انحرافات اجتماعی است. در کمتر کتاب جامعه‏شناسی است که بخشی از کتاب، به این موضوع اختصاص نیافته باشد. از این رو جامعه‏شناسان تلاش می‏کنند تا به سؤالاتی که در این زمینه مطرح است، پاسخ گویند. سؤالاتی از این قبیل که مصادیق انحرافات اجتماعی کدام است؟ چرا در هر جامعه ای بعضی از اعضای جامعه،‌ هنجارهای مورد قبول اجتماع را زیر پا گذاشته یا آنها را نقض می‏کنند؟ چگونه می‏توان افراد را بهنجار وهمنوا تربیت نمود و از رفتارهای انحرافی افراد پیشگیری کرد؟ برای کاهش نرخ کجروی و انحرافات اجتماعی از چه ابزارها و سازو کارهایی باید استفاده کرد؟ چگونه باید با افراد کجرو رفتار نمود و چه نوع مجازاتی را تعیین کرد؟…
پدیده‏ها‏ی اجتماعی به جهت ماهیت پیچیدة آنها، کمتر با رویکرد تک عاملی تبیین می‏شوند. از این رو بررسی و تحلیل عوامل پیشگیری از انحرافات اجتماعی نیز از این قاعده مستثنی نمی‏باشد. این عوامل در یک تقسیم بندی شامل دو دسته کلی است:
الف) ـ عوامل روانی: از قبیل شناخت صحیح، ارضای منطقی غرائز و امیال درونی، باورها و عقاید صحیح، خصوصیات روحی معتدل و ….
ب) ـ عوامل اجتماعی: این عوامل خود به دو دسته تقسیم می‏شود: عوامل اجتماعی کلان مانند نوع نظام سیاسی، عملکرد رهبران حکومتی، وسائل ارتباط جمعی، نقش استعمارگران خارجی و … و عوامل اجتماعی خرد نظیر خانواده، گروه همسالان، محیط تحصیلی، محیط شغلی، مسجد و دیگر مکان های مقدس و ... .
جامعه شناسان بر این باورند که در بین مجموع این عوامل، خانواده یکی از مهم‏ترین عواملی است که می‏تواند بیشترین نقش را در جلوگیری از بروز انحرافات و جرائم اجتماعی ایفا نماید، همان طوری که می‏تواند عامل مؤثری در انجام رفتارهای انحرافی باشد. بنابراین اگر محیط خانواده در دوران کودکی فرد، یک محیط سالم، مناسب و بسامانی باشد، احتمال مصونیت این فرد از انجام رفتارهای انحرافی و نابهنجار بسیار فراوان است.
انحراف اجتماعی‌
انحراف در یک معنای عام، شامل هر نوع کنشی است که با هنجارهای پذیرفته شده یک جامعه همنوایی ندارد، بلکه آنها را نقض می‏کند. جامعه شناسان به دنبال انحرافاتی هستند که اکثریت اعضای جامعه آن را به صورت عام محکوم می‏کنند. به بیان دیگر آن دسته از نقض هنجارها را مورد بررسی قرار می‏دهند که در نظر عده زیادی از مردم گناه و خطا شمرده می‏شود.[2] بنابراین هر انحرافی دارای دو عنصر اساسی و جوهری به نام «کنش» و نیز «شکستن هنجار مورد قبول جامعه» است. البته انحراف به مفهوم جامعه شناختی آن، یک امر نسبی است، یعنی زمانی یک فعل انحراف محسوب می‏گردد که در دیدگاه اکثریت اعضای آن جامعه نابهنجار تلقی شود. گرچه ممکن است آن رفتار در نزد اعضای یک جامعه دیگر، بهنجار شمرده شود. در این صورت طبیعی است که تعریف و محدوده انحراف، از یک زمان به زمان دیگر و از یک گروه و یک جامعه به گروه و جامعه ای دیگر متفاوت باشد. از این رو شکل‏ها‏ی متفاوت کجروی بر حسب نوع واکنش جامعه نیز در دسته‏ها‏ی کاملاً متفاوت قرار می‏گیرد. برای نمونه واکنش‏ها‏ی حاکی از عدم تأیید، شکل‏ها‏ و درجات کاملاً متفاوت و گوناگونی به خود می‏پذیرد و دامنه این قبیل واکنش‏ها‏، مواردی نظیر بی اعتنایی و روبرگردانی تا اظهار خشم، ابراز تنفر، طرد، محروم کردن از حقوق اجتماعی، نکوهش زبانی، تنبیه بدنی، بازداشت، جریمه، حبس و … را در برمی‏گیرد». [3]
بدون تردید تأثیر اجرای سیاست‏ها‏ی پیشگیرانه در جلوگیری از انحرافات اجتماعی، به مراتب از انجام سازوکارهای پسینی برای مقابله با انحراف، کارآمدتر خواهد بود. به علاوه این شیوه، هزینه کمتری را برای مقابله با انحرافات اجتماعی در پی دارد. همان گونه که در علم پزشکی پذیرفته شده است که پیشگیری از ابتلا به بیماری‏ها‏، به مراتب آسان تر و کم هزینه تر از درمان بیماری‏ها‏ خواهد بود و به ویژه آنکه در برخی موارد ممکن است عدم پیشگیری، فرد را به یک بیماری لاعلاج مبتلا کند.

 


پیشگیری
مسئله پیشگیری از انحرافات اجتماعی یکی از راهکارهایی است که در بخش نظارت و کنترل اجتماعی مطرح می‏شود و نقش اساسی در آن حوزه ایفا می‏کند. در تعریف پیشگیری گفته می‏شود: «پیشگیری، سیاست پیشینی و متشکل از مجموعه راهکارهای مستقیم و غیر مستقیمی‏است که با هدف ایجاد امکانات و موقعیت‏ها‏ی بازدارنده از وقوع جرم و کجروی طراحی و تدوین می‏شود.» [4] بین دو مسئله پیشگیری وکنترل، پیوند وثیقی وجود دارد، به طوری که بعضی واژه «کنترل پیشگیر» را در این رابطه بکار می‏برند و در تعریف آن بیان می‏کنند: «پیشگیری، به کنترلی اطلاق می‏شود که قبل از وقوع اتفاق صورت می‏گیرد و از انحراف و تباهی … جلوگیری می‏کند.» [5]
خانواده و پیشگیری از انحراف
یکی از مهم ترین راه های پیشگیری افراد از انحراف، درونی کردن ارزش ها و هنجارهای پذیرفته شده یک جامعه است. به طوری که جامعه شناسان معتقدند بین میزان فرهنگ پذیری و کاهش میزان انحراف و جرم در یک جامعه، رابطه مستقیمی وجود دارد و یکی از علل افزایش نرخ انحراف، فرهنگ پذیری ناقص افراد است. زیرا فرد، بعد از پذیرش هنجارها، بدون تأمل و تفکر، رفتار متناسب با آن هنجار را البته نه به خاطر ترس از مؤاخذه دیگران که نوعی نظارت بیرونی تلقی می‏شود؛ بلکه به دلیل نوعی نظارت درونی ناخودآگاه انجام می‏دهد. از این رو جامعه شناسان شکل گیری و ساخت شخصیت فرد را متأثر از فرهنگ پذیری و جامعه پذیری می‏دانند و بیان می‏کنند که «از مهمترین نتایج جامعه پذیری، ایجاد شخصیت فردی و الگوهای نسبتاً ثابت فکر، احساس و عمل است که همگی ویژگی‏ها‏ی یک فرد محسوب می‏شوند.»[6] این صاحبنظران برای جامعه پذیری نقش بسزایی قائلند تا جایی که تفاوت صفات شخصیتی افراد را نتیجه جامعه پذیری افراد می‏دانند و اظهار می‏دارند:« در هر جامعه ای هر فردی، متفاوت از فرد دیگر است و این اختلافات عمدتاً نتیجه جامعه پذیری می‏باشد. ما نه تنها در یک جامعه، بلکه در قسمت خاصی از آن متولد شده و زندگی می‏کنیم و بنابراین تحت تأثیر خرده فرهنگ‏ها‏ی خاص طبقه، نژاد، مذهب، منطقه و نیز تحت تأثیر گروه‏های خاص از قبیل خانواده و دوستان قرار می‏گیریم.»[7] بر مبنای این دیدگاه، هم تشابهات شخصیتی افراد و هم تمایزات و اختلافات آنها عمدتاً به فرآیند جامعه پذیری آنها بستگی دارد. بنابراین فرهنگ پذیری و جامعه پذیری یکی از مهمترین و بهترین راه‏هایی است که می‏تواند در جهت پیشگیری، نقش مهمی داشته باشد. البته به نظر جامعه شناسان جامعه پذیری در یک جریان زمانی و در دوره‏ها‏ی مختلف زندگی صورتی می‏گیرد، ولی «مهم‏ترین بخش جامعه پذیری در طی دوران نوزادی و کودکی یعنی زمانی که پایه‏ها‏ی بعدی شخصیت گذارده می‏شود، تحقق می‏یابد.»[8]در این دوران خلق و خوها، اعتقادات، حالات و ملکات و آداب و عادات فرد، تنها متأثر از خانواده است و در تعامل با اعضای خانواده شکل می‏گیرد. از این رو خانواده در تعلیم و تربیت افراد نقش اصلی و اولی را به عهده دارد. لذا اولین مراحل فرهنگ پذیری افراد از نهاد خانواده شروع می‏شود. دین اسلام برای نهاد خانواده در امور تربیت فرزندان خصوصاً در مراحل اولیه زندگی، نقش بسزایی قائل است و قلب و روح جوان را بستر مناسبی برای پذیرش هر نوع تربیتی می‏شمارد و آن را به زمین مناسبی برای پرورش هر نوع بذری تشبیه می‏کند. حضرت علی (ع) خطاب به فرزند گرامیش امام حسن مجتبی(ع) می‏فرماید: «و انما قلب الحدث کالارض الخالیة ما القی فیها من شی قبلته فبادرتک بالادب قبل أن یقسو قلبک»[9] «همانا قلب جوان مانند زمین خالی است و هر بذری را می‏پذیرد. بنابراین، من در تعلیم و ادب تو بیش از آن که قلبت سخت شود و عقلت به امور دیگر مشغول شود، مبادرت ورزیدم.» بر این اساس گفته می‏شود آنان که در دوران کودکی نادرست تربیت شده اند، در جوانی و بزرگسالی راه صحیح زندگی را نمی‏شناسند و با این خلقیات زشت، قادر نیستند خود را با جامعه انطباق دهند، اینان در معاشرت‏های اجتماعی اغلب با ناکامی‏ و شکست مواجه می‏شوند، زیرا به طور ناآگاه فراگرفته‏ها‏ی غلط ایام کودکی خویش را بکار می‏بندند.»[10]
والدین، نخستین کسانی می‏باشند که در محیط خانواده بر خلق و خوی فرزندان تأثیر می‏گذارند. آنها با برخوردها و حرکات و سکنات خود پایه‏ها‏ی فضائل یا رذائل را در نهاد فرزندانشان پایه گذاری می‏کنند و زمینه‏ها‏ی شکل‏گیری حالات و ملکات اخلاقی حمیده یا رذیله را فراهم می‏کنند. یکی از جرم شناسان به نام «دوگرف» در این رابطه می‏نویسد:‌«اثرات سال‏های عمر بر روی تکوین و تحول آتی شخصیت افراد بسیار بدیهی است و اگر خانواده به وظایف تربیتی خود عمل نماید و روابط بین والدین و فرزند طبیعی بوده و در محیط خانواده، جوّ دوستی و محبت حاکم باشد و در نهایت، اگر تمام نیازهای طبیعی فرزند تأمین گردد، طفل به راحتی اجتماعی شده و همچنین در روابط خانوادگی و خارج از آن، رفتارهای طبیعی و متعادل خواهد داشت، اما اگر شرایط و موقعیت به صورت دیگری باشد، یعنی خانواده از نظر تربیتی دچار نقیصه شده و طفل از کمبود شدید عاطفی رنج ببرد و اگر والدین از هم جدا شده باشنـد، بدیهـی است که نتـایج زیـان بـار آن دیـر یا زود در طفل مشاهده خواهد شد.
انواع پیشگیری
پیشگیری از نظر مدت زمان اجرای آن به دو نوع پیشگیری کوتاه مدت و بلند مدت تقسیم می‏شود که در ذیل، تعریف هر یک ارائه می‏شود:
پیشگیری کوتاه مدت
به مجموعه راهکارهایی گفته می‏شود که در مدت زمان کمتری انجام می‏شود، نظیر تجهیزات پلیس و نیروهای انتظامی،فراهم نمودن روشنایی بیشتر خیابان‏ها، کوچه‏ها‏ و اماکن عمومی، تدوین قوانین جزایی متناسب و بازدارنده، ایجاد مؤسسات مددکاری، فراهم نمودن فضاهای مناسب برای گذراندن اوقات فراغت، حمایت از کودکانی که مورد اذیت و آزار و بدرفتاری خانواده قرار می‏گیرند، انهدام یا بستن محله‏ها‏ و امـاکـن جرم زا و ممانعت از پخش برنـامـه‏هـا‏ی خشـونت زا در تلـویزیون و …تا فرصت‏های وقوع انحراف یا جرم را کاهش دهد.

 


پیشگیری بلند مدت
به سازوکارهایی اطلاق می‏شود که در یک فرآیند زمانی مدت دار صورت می‏گیرد تا در آینده فرصت‏ها‏ی وقوع جرم را کاهش دهد. از قبیل فراهم نمودن بسترهای مناسب برای دسترسی افراد به موقعیت‏ها‏ی مناسب و کافی آموزش و پرورش، تدوین و اجرای سیاست‏ها‏ی کلی جهت ایجاد اشتغال برای اعضای جامعه، تشکیل گروههای اجتماعی با هدف ارتقای مهارت‏ها‏ی تربیتی والدین، تلاش در جهت برخورداری اعضای جامعه از نیازهای اساسی زندگی، تقویت نقش پیشگیرانه مدارس از طریق ارتقای محتوا و کیفیت برنامه‏ها‏ی آموزشی و تربیتی، تلاش در جهت کاهش شکاف اقتصادی در بین اقشار مختلف جامعه و دستیابی به عدالت اجتماعی و … گرچه این نوع پیشگیری به جهت آثار و برکات ماندگارتر و مطلوب‏تر، از اهمیت بیشتری برخوردار است، اما در هر جامعه‏ای در کنار این نحوه پیشگیری، نمی‏توان از پیشگیری نوع اول بی نیاز بود. به عبارت دیگر این دو نوع پیشگیری، مکمل همدیگر هستند و در پرتو بکارگیری همزمان آنها نتایج بهتری حاصل می‏شود.
شیوه‏ها‏ی پیشگیری
برای پیشگیری از انحرافات اجتماعی شیوه‏ها‏ی متفاوتی از سوی صاحبنظران بیان شده است که در اینجا به بعضی از مهم‏ترین آنها اشاره می‏کنیم:

 

آموزش مدار (یادگیری)

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   36 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله انحراف اجتماعی جوانان

دانلود مقاله بررسی عوامل موثر در پیدایش رفتارهای وندالیستی جوانان و نوجوانان (تخریب آگاهانه اموال عمومی)

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله بررسی عوامل موثر در پیدایش رفتارهای وندالیستی جوانان و نوجوانان (تخریب آگاهانه اموال عمومی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

پیشگفتار :
من مطمئن هستم شما خواننده گرامی تاکنون در خیابانها ، مدرسه ، محل تحصیل ، اتوبوسها ، استادیومهای ورزشی و یا پارکهای محل اطراف زندگیتان و یا سایر نقاط شهر حتماً با اشیاء و لوازم خراب شده و یا نوشته های مستهجن برخورد داشته اید و شاید از دیدن همه این نابسامانیها احساس دلزدگی و ملامت در وجودتان شکل گرفته باشد و یا اگر به اتفاق دوستان و اقوام به مسافرت و یا یک گردش کوتاه رفته باشید باز هم چشمهای نظاره گر شما از دیدن این آشفتگیها و خرابکاریها متاسفانه بی نصیب نبوده است ! در هر نقطه و هر مکان می توانید شاهد این گونه تخریبات باشید ولی آیا تاکنون به این گونه موارد به عنوان یک معضل اجتماعی و حتی یک روحیه بیمارگونه نگاه کرده اید و درباره آن به تفکر پرداخته اید؟
به هر حال من از نوع نگاه و تفکر شما آگاه و مطلع نیستم ولی دیدن این آشفتگیها و خرابکاریها برای من ، انگیزه ای را به وجود آورد تا درباره این مسئله به مطالعه و تحقیق بپردازم و درباره علت و انگیزه های این گونه خرابکاریها ، شرایط رشد و گسترش آن و دیگر زمینه های این معضل اجتماعی آگاهی پیدا کنیم.
امیدوارم که مطالعه این پژوهش برای شما و سایر دوستانی که این اثر را مطالعه می کنند سودمند واقع شود و دریچه ای تازه را نسبت به مسائل اطراف برایتان بگشاید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



فصل اول : کلیات
مقدمه
تاریخچه در جهان و برخی ا زکشورها
تاریخچه در ایران
چارچوب نظری
مفاهیم
ادبیات
هدف تحقیق
فایده تحقیق

مقدمه :
با نگاهی به تاریخچه زندگی اشخاص مشاهده می کنیم که هنگامی که فرد عرصه گروههای اولیه را ترک می گوید و قدم به پیوستگیهای متعدد و وضعیات ساختار نیافته می گذارد و سرو کار با کسانی پیدا میکند که به عنوان اعضای جامعه از افرادی مختلف تشکیل می شوند و ارزشهای متفاوتی را نمایندی می کنند ، ارزشهای الگو یافته که در گروههای اولیه اخذ شده اند ، مضافاتی از طریق تعاملات اجتماعی پید می کنند که معنی تجارب اولیه او را تغییر می دهند.برای آنهایی که به دنبال ارزشهای الگو شده می روند و به نتایجی می رسند که به آنها تعلیم داده شده بود که انتظارش را داشته باشند ، الگویی مفروض در رفتار علنی آنها در ساختار روانی شان شید می شود و برای آنها که از الگوی پیشین تبعیت می کنند ولی به نتایجی غیر از آنچه که پیش بینی می کردند برخورد می نمایند وضع تازه ای بوجود می آید که عبارت است از پدید آمدن دگرگونی در رفتار علنی یا ساختار روانی آنها و یا ترکیبی از هر دو (پویان ، 1373، ص11).
با نگاهی هرچند کوتاه و گذرا ، اما عمیق و موشکافانه در اطرافمان هر روز می توانیم شاهد صدها نوع رفتار باشیم که جملگی حکایت از عدم تطابق و ناهماهنگی رفتارهای انسانی و مناسبات بین آنها با محیط اطراف دارد.
ملاحظه موارد گوناگون ، متعدد و متنوع اعمال تخریب ارادی اموال عمومی در اجتماع از قبیل : تخریب عمومی تلفن های عمومی ، پاره کردن روکش های صندلی اتوبوسها ، تخریب عمومی انواع لوازم روشنایی و تزئینی پارکها ، حکاکی کردن اشکال ، شعرهای نابهنجار در تنه درختان و نیمکت ها ، از بین بردن علائم راهنمایی و رانندگی ... صدها نمونه رفتار ضد اجتماعی دیگر ، که همه این موارد خود گواهی بر این ادعاست.
با توجه به مطالبی که در بالا ذکر شد در این طرح پژوهشی قصد داریم تا علل و ریشه های ناهنجاریها و رفتارهای وندالیستی (تخریب آگاهانه اموال عمومی) را در میان برخی از پسران دانش آموز دوره راهنمایی منطقه چهار تهران مورد بررسی و مطالعه قرار دهیم.

 

 

 


تاریخچه در جهان
در جوامع کنونی با توجه به گسترش روند شهر نشینی و متداول شدن استفاده از اموال عمومی و به تبع آن اضافه شدن دامنه تخریبات و اقدامات خرابکارانه این پدیده یکی از موضوعات مهم و مطرحی است که محققان و اندیشمندان کشورهای توسعه یافته و بعضاً برخی کشورهای در حال توسعه را گرد هم می آورد تا درباره چرایی و راهکارهای موثر آن با هم به بحث و گفتگو بپردازند.
این مطالعات موضوع تخریب ارادی اموال عمومی تحت عنوان وندالیسم (vandalism) و با موضوع قراردادی و مورد نظر این کلمه مورد تبیین قرار می گیرد (ساده ترین معنی این کلمه عبارت است از روحیه ای که متمایل است به نابود کردن آثار هنری و همه چیزهای زیبای دیگر ، وندالیسم را مجازاً به تخریب آثار هنری ، دشمنی با علم و صنعت و آثار تمدن نیز اطلاق می کنند (ژانورن ، پاتریس ، ص28) همه این معانی اشاره ای تاریخی دارد به قوم وندال که از طایفه های ژرمنی و تا حدی اسلاو بوده اند و روزگاری در سرزمینهای واقع در میان دو رودخانه بزرگ او در ویستول می زیسته اند ، این قوم پادشاهی داشته اند بنام گنسریک یا ژنسریک و یا گالسیریک که از سال 428 تا 477 میلادی سلطنت می کرده و در عهد او وندالها ، که قبلاً سرزمین گل یا فرانسه امروزی و اسپانیا را تصرف کرده بودند به متصرفات روم در آفریقا هجوم آوردند ، کارتاژ را گرفتند ، بر مدیترانه مستولی شدند ، مردم را تاراج کردند و ظاهراً بر سر راه خود از آبادانی و آبادی چندین بر جای نهادند .
در دایره المعارف بریتانیکا کلمه (vandal) این گونه آمده است «عضو یک قوم آسمانی که از سال 429 تا 534 پس از میلاد یک پادشاهی در شمال آفریقا بوجود آورند و در سال 455 رم را مورد غارت و تهاجم قرار دادند.نام آنها به عنوان نشانه او مترادفی برای تخریب یا هتک حرمت آگاهانه باقی ماند .(ژانورن پاتریس ، ص 28) همین شهرت تاریخی سبب شده است که امروزه وندالیسم در معنی محدود آنها به کار گرفته شود و مقصود از آن نوعی روحیه بیمار گونه است که به تخریب تاسیسات عمومی مثل تلفنهای عمومی ، صندلیهای اتوبوس شهری و مترو ترن ، باجه های پست و تلگراف و تخریب پارکها و امثال اینها تمایل دارد.وندالیسم در این معنی از بلاهای جامعه امروزی است و در گذشته دیده نشده است.
وندالها در هجوم وحشیانه خود چیزی را ویران می کردند که خود نساخته بودند ، اما همنامان امروزی آنها به نابود کردن چیزی کمر بسته اند که از جامعه خودشان است.(ژانورن ، پاتریس ، 1995 ، ص28) (نیستی ، 29) .
و تعداد بسیاری بین 12 تا 18 سال و سن متوسط متخلفین 25 ساله بود.(89% مذکر بودند) (Hauber.A.R.OP.Cit.P.P.7.9) مصاحبه های متعدد با متخلفین نشان داده است که اکثر آنها به دارایی حمل و نقل آسیب رسانده اند و یا روی آنها چیزی نوشته اند و تا حدودی متعجب شده بودند که زودتر دست به این اعمال نزده بودند.
بر اساس عواملی از جمله شخصیت ، پیشینه و کثرت و وقوع ، این امکان بود که در گروه تحقیق در درون نمونه بیش از 500 نوجوان یعنی گروه کم تخلف که 76 درصد متخلفین را نشان می دانند و یک گروه پر تخلف که شامل 24% بقیه می شد تشخیص داده شود.
اولین گروه جوانانی هستند که به طور عادی مشکلات جدی ندارند.گروه دوم ، دردسر درست کن می باشند ، این افراد اعضا یک گروه واقعاً خرابکار هستند که دست به اشکال دیگری از جرم مانند دزدی و خشونت می زنند و اغلب در اداره پلیس و مقامات دادگستری پرونده دارند.این گروه همچنین می توانند به عنوان هسته مرکزی و اصلی در نظر گرفته شوند ، در شبکه این مطالعه یک رویکرد تجربی آزمایش با جوانان انتخاب شدند فلسفه ای که پشت این رویکرد بود که ما این احساس را نداشتیم که همانطور جوانان را به روشهای مرسوم تنبیه کنیم ، بهتر است آنها را طوری تنبیه کنیم که تصور از متخلف مورد حمله و تاثیر واقع شود به علاوه تنبیه باید طوری باشد که تکرار تخلفات را در آینده کاهش دهد ، تنبیه باید به ترتیب این دو شرط را شامل شود : Hauber.A.R.OP.Cit.P.P.12)
- تنبیه باید بلافاصله بعد از تخلف انجام گیرد تا ارتباط بین آندو احساس شود.
- باید بین تخلف و تنبیه رابطه ذاتی و باطنی وجود داشته باشد.
این به آن معناست که مثلاً شخصی که به ترامواها آسیب می رساند یا روی آنها چیزی می نوشت باید خودش آنها را تعمیر و تمیز نماید.در اینجاست که متخلفین از نتایج اعمال
هلند :
در سال 1971 راه آهن هلند برای اولین بار در گزارش سالانه خود وندالیسم را اعلام کرد.در حال حاضر خسارت سالانه مربوط به این گونه اعمال بیش از 500 میلیون فلورن تخمین زده شده است.نسبت برآورد خسارت به حمل و نقل عمومی در حدود 10 یا 50 میلیون است.میزان وندالیسم بسیار بالاست ، در حقیقت تعداد کلی تخلفات ثبت شده در 10 سال گذشته افزایش بسزایی در مورد خسارات عمومی در حمل و نقل نشان می دهد. Hauber.A.R.OP.Cit.P.P.7-9).وندالیسم افزایش بیشتری را در این دوره نسبت به هر گونه جرم نشان می دهد.رشد ثابت در خسارات عمومی از اواخر دهه 1970 یعنی زمانی که مسئولین برای اولین بار از این موضوع به عنوان یک شکل آگاه شدند ، موجب توجه بسیار زیاد به سطوح ملی و محلی دولت شد.به خصوص در این دوره رشد ثابت توسط عقب افتادگی اقتصادی و کمبود مالی نشان داده شده است به این دلایل شهرداری رتردام (از جمله شرکت حمل و نقل شهرداری) در اواخر دهه 1970 تصمیم گرفت که شکل و کنترل آن را بررسی کند.مطالعه این مطلب به موافقت بین پلیس و مقامات دادگستری انجامید و به موجب این موافقت افسرانی با لباسهای معمولی در اتوبوسها ، ترامواها و متروها سفر می کردند و در جایی که یکی از متخلفین در حال آسیب رساندن به وسیله نقلیه عمومی را می دیدند وی را دستگیر می کردند.این عمل همراه با مبارزه شهرداری بود که نشان می داد انتظار آن می رود که این اقدامات تاثیر باز دارنده دارد.این امکان وجود داشت که بتوان از متخلفین دستگیر شده در هفته ، سن تخمینی آنها را فهمید اکثر آنها جوان بودند خودآگه می شونددر ضمن این امکان هم هست که احساس مسئولیتی در قبال تعمیرات خودش در او بوجود آید به دنبال این اصل ، یک جوان ممکن است یک روز شنبه را تحت نظارت مامور حمل و نقل عمومی به تمیز کردن و تعمیرات جزئی ترامواها در ترمینال بگذارند.اگر کارش رضایت بخش باشد.می توان از دادگاهی کردن او صرفنظر کرد.
ارزیابی ها نشان می دهد که تجربه کار سخت و طولانی اما کاملاً صادقانه و تنبیه صادقانه بوده است.به نظر می آید که این تماس و ارتباط کاملاً موثر است ، به ویژه برای گروه کم تخلف ، اما برای گروه پر تخلف نمی توان گفت که تمیز کردن یک روزه ترامواها مشکل را حل می کند برای بسیاری از آنها مشاوره طولانی ضروریست.این مطالعه نشان داد که بازرسی بیشتر در ترامواها و بنابراین بازداشتهای بیشتر به علاوه رویکرد محکم و نه خشونت آمیز ، می تواند صدمات عمومی وسایل نقلیه عمومی را تا 30 درصد کاهش دهد.به منظور به حداکثر رساندن تاثیر رویکرد روش بکار گیری اقدامات بازدارنده بطور همزمان مورد نظر است.استفاده از مواد و مصالحی که کمتر مورد نظر این گونه افراد است ، مثلاً مواردی که به آسانی قابل شکستن نمی باشد و گران به نظر می آید مانند شیشه نشکن که می توان به عنوان نمونه ذکر کرد.(همان ماخذ- صفحه 28)
آزمایشات «آلن» و «گرین برگر» در سال 1978 در مطالعه شهر رتردام تایید شده است.کاربرد مواد و مصالح گران تر ، مقاومت در برابر وندالها را افزایش می دهد.این مسئله در مورد پناهگاههای اتوبوسهای جدید و همچنین وسایل نقلیه و ایستگاههای خط راه آهن جدید شرق به غرب و رتردام صدق می کند که برای آنها طراحی های جذاب و ویژه ای بکار رفته است.یکی از بازدارنده ها بدون شک ، امکان تاثیر گذاری بر متخلفین بالقوه است (وان دالمن ، 1983).
پیشنهادات «هاوبر» جهت مبارزه با وندالیسم (تخریب آگاهانه اموال عمومی) درسیستم حمل و نقل عمومی هلند :
1- مواد و مصالحی را استفاده کنید که در برابر خطر نوشتن و خراب کردن محکم تر و مقاوم تر باشد ، مثلاً در آمستردام ورتردام پوشش صندلی ها پولیستر است که ماده ای با دوام است.
2- از موادی استفاده کنید که به چشم زیباتر بیاید ، آزمایش نشان داده است که خسارات بسیار جزئی است.این مواد نباید بادوام باشند آنچه مهم است این است که آنها جای چیز جدید قرار می گیرند که تازگی آنها از بین رفته است.این کار با ذهنیت مصرفی که خصوصیت بیشتر خرابکارهاست بازی می کند.
3- با همکاری پلیس و کارآگاهانی که لباس معمولی به تن دارند بر خشونت و خرابکاری نظارت کنید.
4- متخلفینی که دستگیر می شوند باید خسارات وارده را در یک روز از وقت آزادشان صرف تعمیر و تمیز کردن اتوبوسها و ترنها کنند.
5- مدارس را در بازداری خرابکاری دخالت دهید.پیشنهاد می شود که در مدارس درسی بنام آموختن طریقه برخورد با کشمشک گذاشته شود.
6- تیمهای سواره ای برای تمیز کردن وسایل نقلیه در حال سفر قرار دهید با این کار تمیزی را در بین مسافران اشاعه می دهید.
7- خسارات را بر اساس کار روزانه توسط خرابکار تعمیر کنید که نشانه های خسارت قبلی فوراً برطرف شود.
8- مبارزه بالا را با پیام در رسانه های گروهی همراه کنید (به نقل از رمضانی 75-74/136+130).
در کشور هلند اینک برای مقابله با تخریب ارادی اموال عمومی روشهای نوینی را در نظر گرفته اند مثلاً یکی از مجریان حمل و نقل عمومی طی یک حرکت جالب آموزشی ، اتوبوسی را که مورد تعرض وندالها قرار گرفته بود در معرض دید دانش آموزان بین 10 تا 14 سال قرار داد.در این برنامه ها ، راننده ها درباره میزان آسیب وارد شده و علت تنبیه مجرمین صحبت کردند.همچنین برای دانش آموزان علاقه مند به حفظ وسایط نقلیه و اموال عمومی یک گواهی نامه مبارزه با وندالیسم صادر می شود همچنین اطراف ایستگاههای مترو و اتوبوس باید پاکیزه نگاه داشته شود ، نوشته های حک شده بر روی دیوارها به سرعت پا شده و آثار تخریب از سوی وندالها زدوده می شود.
با وجود اینکه این پروژه در کشور هلند تاکنون دارای پیامدهای ارزنده و موثری بوده است، اما تا رسیدن به تصویری مطلوب و ایده آل از حمل و نقل و منابع و تحقیقات بسیار نیاز است (به نقل از رمضانی 75-74 صفحه 137 (Passenger Security).

نروژ :
در کشور نروژ برای جلوگیری از تخریب اموال عمومی راه حلهایی ارائه شده است و به مرحله اجرا درآمده که اهم آن عبارت است از :
- به والدین متخلفین در مورد خطرات ناشی از وندالیسم اطلاع داده می شود.در سال 1986 بین والدین و فرزندان 60 مصاحبه انجام گرفت و تنها دو مورد خلاف تکراری صورت گرفت.
- خرابکاری جدی به پلیس اطلاع داده شود و خطا کاران موظفند برای خسارت پول پرداخت کنند و یا در جبران کردن تخریب وارده اقدام به کمک نمایند.
- بر طبق طرحهای جدید ، اطلاعاتی در مدرسه به شکل فیلم ویدئو و پرسشنامه به بچه ها داده می شود.به نقل از رمضانی 75- 74 صفحه 138).
ایالت متحده آمریکا :
در آمریکا مدارس ، هدف درجه اول وندالیسم است.در یک ارزیابی که بوسیله کمیته سنا در سال 1985 انجام شده است ، برای مدارس حدود 500 میلیون دلار فقط در نتیجه وندالیسم تخمین زده شده است شیشه ها را می شکنند ، اشیا منقول و لوازم التحریر از همه نوع تخریب شده یا به سرقت می رود کتابخانه ها به نحو وسیعی تحت تاثیر وندالیسم قرار می گیرد.صفحاتی از کتب کنده می شوند علاوه بر هدف درجه اول مدارس ، تمام اموال عمومی به نظر می رسد که تخریب آنها برای جوانان جالب می باشد.جوانانی که وسایل پارک و یا زمین بازی را تخریب می کنند و همین طور علائم و نشانه های جاده ها و درختها و فواره ها را که به منظور زیبایی منطقه نصب شده است.(به نقل از رمضانی ، صفحه 147).
انگلستان :
منطقه وست میدلنز مشکل کشیدن خط و نوشتن در ایستگاهها و وسائل نقلیه عمومی ، خرابکاری و خشونت را همواره داشته و در طی 3 سال گذشته روند رو به افزایش داشته است.هزینه خسارات به اتوبوسها در حدود هزار پوند برای هر اتوبوس تخمین زده شده است که این هزینه ها را باید با مقدار کمبود سرمایه ، هزینه های تحقیق و بررسی .... جمع کرد.
متخلفینی که دستگیر می شوند باید اسم و نشانی خود را بدهند و اگر متخلف جوان باشد باید نام مدرسه اش را نیز بگوید.نتیجه از آنی که انتظار می رفت بی مایه تر و کم اثر تر بود زیرا توسعه همکاری بین مقاطعه کاران و پلیس ، مدرسه و دادگاهها مستلزم پرسنل و کارمندان بیشتری بوده است (رمضانی ، صفحه 139).
تاریخچه در ایران
عصیان روز افزون انسان ، به خصوص نسل جوان ، نه تنها نشان دهنده احساس اجحاف و درماندگی توام با خشم ، پرخاشگری و آشوبگری آنان است ، بلکه معرف تحمیلات اجتماعی و تجویزهای نیروهای قاهره و سرکوبگر بیرونی در جامعه ای اس که به جای در نظر گرفتن نگرشها ، باورها ، رفتارها و الگوهای فرد ، گروه ،‌قشر یا نسلی دیگر ، تنها نگرشها و الگوهای خود را به آنان تجویز می کند.در حقیقت وندالیسم واکنشی است در مقابل برخی از صور فشارها ، تحمیلات ، ناملایمات ، حرمانها ، اجحاف و شکستها که مبین تمایل به تخریب آگاهانه ، ارادی و خودخواسته اموال ، تاسیسات و متعلقات عمومی است.
محققان آسیبهای اجتماعی دریافته اند که شرایط و محیط اجتماعی افراد در شکل گیری شخصیت وندال در آنها نقش تعیین کننده داشته اند که ریشه های آن را در محیط خانواده می توان یافت.در این خصوص دو دیدگاه متفاوت و حتی در برخی موارد متضاد در مورد وندالیسم ارائه شده است.دیدگاه نخست بر این باورست که وندالیسم معمولاً در خانه هایی غیر منضبط با والدینی سردرگم و مردد و نامطمئن از ارزشها و فلسفه اجتماعی خویش پرورش می یابد و غالباً احساس درماندگی و احساس اجحاف خود را به صورت قهرآمیز و پرخاشگرانه در مقابل نسل بزرگتر ، صاحبان قدرت و همه نهادها و سازمانهای تاسیس شده در جامعه نشان می دهند.دیدگاهی دیگر وندالیسم را نتیجه مستقیم بریدگی و عدم پیوندی می داند که بین ارزشهای تحمیل شده از سوی نهادهای پرورشی با آنچه به منزله شرایط و واقعیتهای حاکم بر جامعه مطرح است ،‌پدید می آید.آن تجویزها از والدین و مدرسه گرفته تا دولت و رسانه ها را در بر می گیرند.با یک بررسی دقیق و نگاهی ژرفتر می توان دریافت که دلیل چنین تمایزی در چیست.
دیدگاه نخست وندالیسم را به جوانان محدود می کند ،‌از این روی خانواده آنان را به چشم وندال نمی بیند ،‌از این روی بی نظمی ها و سهل انگاری والدین را دلیل آن می بینند ،‌در حالی که در دیدگاه دوم والدین خانواده نیز می تواند جزو اشخاص وندال باشند ، بنابرای هنجار گریزی و بی نظمی آنها همچون فرزندانشان معلول تجویزها و سختگیری های جامعه است ،‌نه سهل انگاریها و نظم گریزیها.توجه به این نکته بسیار ضروری است ، زیرا با معکوس شدن علت واقعی وندالیسم از سختگیری و تجویزها به سهل انگاری و بی نظمی ،‌پدیده وندالیسم نه تنها برطرف نمی شود ، بلکه گسترش می یابد.
وندالیسم بین نسلی
هنگامی که فاصله بین فرهنگ عمومی و فرهنگ رسمی زیاد باشد ،‌فاصله بین معیارهای تنظیم کننده واقعیات با شرایط واقعی حاکم بر واقعیات زیاد می شود و عکس العمل نسلی را در پی دارد که هنجارها ، قواعد ،‌رسوم ،‌الگوها و عادات و قوانین نسلی دیگر را که واقعیات و شرایط او را در نظر نمی گیرد طرد می کند.فاصله هرچه بیشتر و عمیق تر بین فرهنگ عمومی و فرهنگ رسمی نیز یکی از عوامل تعیین کننده ای است که معین می سازد ،‌یک نسل تقابل دیدگاهها ،‌رفتارها و الگوهای خود با نسلی دیگر را به شکل مشارکتی و اصلاحی ببیند یا تعامل را راه حل مناسبی ندیده چرا که شکاف را آنقدر اساسی و عمیق بیابد که تنها راه را در خرابی و فروپاشی تمامی نظامی ارزیابی کند که انعطافی برای در نظر گرفتن خواستها ، نگرشها و الگوهای نسل او قائل نمی شود.به بیان دیگر ، کنش و واکنش نسلها نسبت به شرایط موجود و نسبت به یکدیگرست که می تواند موجب شود آسیب اجتماعی وندالیسم پدید آمده ، گسترش یافته و متجلی شود ، اگر تفاوتهای نسلی در جامعه ای به حدی باشد که شکاف محسوسی را نشان دهد ، آنگاه نسلهای در تقابل با یکدیگر چند راه پیش روی دارند ،‌اگر نسلی که نهادهای جامعه را در کنترل هنجارها ، نگرشها ، رفتارها و الگوهای خود دارد به نگرشها ، ایده ها ،‌هنجارها ،‌رفتارها و الگوهای نسلی که در زیر دست او پرورده می شود ، توجه نکرده و کاملاً تجویزی و یک طرفه ،‌نحوه کنش مورد انتخاب او نسبت به شرایط موجود و نسل مقابل باشد ، اولین گام برای تشکیل پدیده وندالیسم را برداشته است.نسل زیر دست چند راه پیش روی خود دارد ،‌ یا آنچه را که در تقابل با نسل مسلط می بیند از طریق تعامل و همفکری و همجوشی برطرف سازد ،‌از سرایت وندالیسم به خود تا این مرحله از کنش اجتناب کرده است ، ولی انتخابهای بعدی او تحت تاثیر واکنشهای نسل مسلط قرار دارد.اگر نسل مسلط همچون گذشته بر شیوه تجویز و تحدید یک طرفه خود استمرار ورزد ، علاوه بر آن که خود را نگرشها ،‌باورها و الگوهای دیگری که برخاسته از شرایط جدید حاکم بر واقعیت و جامعه است محروم ساخته ، خود را در خطر واکنش بعدی نسل زیر دست به شکل خرابکاری و آشوبگری وندال قرار داده است محروم ساخته ، خود را در خطر واکنش بعدی نسل زیر دست به شکل خرابکاری و آشوبگری وندال قرار داده است.اما واکنش بعدی نسل زیر دست چگونه می تواند باشد؟ اگر بنا به هر دلیلی کنش مناسب خود را برای حل مشکل رها کرده و به مقابله به مثل بپردازد در راه آشوبگری گام برداشته است و به جای حل مشکل ،‌مشکل را حذف کرده است و اگر روزی بخواهد برای برطرف کردن نیازهای خود از آن استفاده کند ، باید مجدداً خرابهای خود را آباد کند.در نهایت نحوه عمل و عکس العمل نسلهای مسلط و زیر دست نسبت به یکدیگر و نسبت به واقعیات موجود است که تعیین کننده نهایی است.این امر هنگامی بیشتر از کنترل افراد خارج شده و وندالیسم را تابع شرایط موجود می سازد که اولاً فاصله بین واقعیات و شرایط اجتماعی جامعه با هنجارها ،‌باورها ، رفتارها و الگوهای نسلها زیاد بوده و ثانیاً شکاف بین فرهنگ رسمی و فرهنگ عمومی عمیق و گسترده باشد وهنگامی بیشتر متاثر از انتخاب کنشهای نسلهاست که آنها به جای مشارکت و تعامل با یکدیگر ، تجویز و حذف یکدیگر را دنبال کنند و برای دیدگاهها ، هنجارها ،‌باورها ،‌رفتارها و الگوهای دیگری مشروعیت قائل نشوند.باید دقت کرد که در بسیاری از موارد تفاوتهای موجود در هنجارها ،‌نگرشها ، رفتارها و الگوهای هر نسل برخاسته از شرایط حاکم بر تعامل یک نسل است و از منظر نسلی که با تعاملات دیگری سر و کار داشته و از شرایط دیگری متاثر شده به شکلی اجتناب ناپذیر متفاوت است.به نظر می رسد که می توان به بررسی برخی از این علل اجتناب ناپذیر پرداخت.

 


وندالیسم به مثابه آشوبی اجتماعی
جوامع روستایی و عشایری به دلیل شرایط جدید جهانی و شهری شدن ، رشد جمعیتشان که دیگر کفاف ظرفیتهای جامعه را نمی کرد و بسیاری از خدمات اجتماعی و امکانات زندگی و رفاه های با مهاجرت به خصوص نسل جوان خود به شهرها مواجه هستند.این امر خود افزایش بی رویه جمعیت شهری را به دنبال دارد.اما شهرها همواره ظرفیت لازم برای حداقل امکانات رفاهی و انواع خدمات شهری را به دنبال دارد.اما شهرها همواره ظرفیت لازم برای حداقل امکانات رفاهی و انواع خدمات ضروری را ندارند.به سبب قدرت خرید پایین مهاجرین مناطق محروم ، آنان ناگزیرند که زمینهای ارزان قیمت در حاشیه شهر یا زمینهایی را که در فاصله ای دورتر از شهر مالکی ندارند ، تصاحب کرده و با حداقل امکانات ، محل زندگی و حتی کار خود را بسازند.کمبودهای متعدد در هر زمینه ای موجب می شود تا آنان از طریق همبستگی گروهی مضاعف ، بسیاری از کارکردهایی را که جامعه شهری قادر به برآوردنش نیست خود مرتفع سازند.آن هم به تشکیل گروهها و جریانات و جنبشهایی پرشور منتهی می شود که می تواند به سرعت فشارهایی را به دولت و جامعه شهری وارد سازد.از طرفی بسیاری از فعالیتهای این اقشار که برخی به نان شب محتاج اند ،‌به سوی فعالیتهایی کشیده می شود که به سبب آسیبهای اجتماعی کلان برای جامعه ،‌ممنوع و غیر قانونی به شمار می روند ، پس مقاومت گروههای مذکور برای کسب معاش از این طریق غیر قانونی به پیدایش باندهایی منجر می شود که انواع فعالیتهای اقشار آسیب پذیر مذکور را بدتر کرده و یا ناخواسته باعث گسترش آنها به زمینه های جدید و فعالیتهای جبرانی گسترده تبدیل شود.
مجموعه آنها موجب می شود تا نارضایتی حاشیه نشینان به شکلی جمعی بروز کرده و در سطح اجتماعی به شکل اعتراضات گروهی و آشوبها بروز کند و چنان رفتاری هنگامی که به شخصیتی در افراد بدل شد ، وندالیسم و آسیبهای اجتماعی مربوط به آن را پدید می آورد و گروههایی را که شکل می بخشد که تنها راه درست هر چیز را در خراب کردن و از بیخ و بن کندن آن می بینند.در این شرایط اجتماعی جوانان حاشیه نشین هرچه بیشتر خود را با چنان اخلاق ، منش و نگرش و باورهای غالب حاشیه نشینی همراه ساخته و جامعه پذیر می شوند ، زیرا حامی ای جز آنان برای پاداش نگرشها و رفتارهایشان نمی یابند.
اما از طرفی دیگر شهرها برای تامین نیازهای شغلی و نیروی کار خود نیاز به این مهاجرین دارند ، بنابراین چنین فرایندی طبیعی است ،‌تنها جامعه شهری می بایست در ازای چنان عرضه نیروی کار ، حداقل نیازهای اساسی و تامین اجتماعی این اقشار را تامین کند و اشتغالزایی و فرصتهای شغلی را در این مناطق پدید آورد تا بیکاری موجب پناه بردن شان به کارهای خلافکارانه و اعتیاد و سایر جرائم و تخلفات نشود.بنابراین موضوع توزیع مناسب و عادلانه خدمات اجتماعی و رفاه اجتماعی و ایجاد فرصتهای شغلی پدید می آید ، پس مسائل جوامع حاشیه نشین و آلونک نشین باید در زمره اولویتهای اصلی قرار گیرد.آن شامل فرصتهای شغلی ، قوانین کار و حقوق و دستمزد کارگری می شود تا بیمه های اجتماعی ،‌حق بیکاری ،‌حق بازنشستگی ،‌خدمات بهداشتی و حداقل خدمات رفاهی و فرهنگی و همچنین شهرک سازی و ترمیم و تقویت سکونت گاههایی غیر رسمی که از بین بردنی نیستند.

 

 

 

 

 

 

 

نظریه های حاکم بر انحراف وندالیسم :
نظریه پاتریس ژانورن :
پاتریس ژانورن در بیان وندالیسم نظریاتی دارد :
«وندالیسم نوعی روحیه بیمار گونه است که به تخریب تاسیسات عمومی مثل تلفنهای عمومی ، صندلی های اتوبوس شهری ، پارکها و وسایل موجود در آن ، باجه های پست و تلگراف ، علائم راهنمایی و رانندگی و نظایر اینها تمایل دارد.... روحیه ای که متمایل است به نابود کردن آثار هنری و چیزهای زیبای دیگر.وندالیسم را مجازاً به تخریب آثار هنری ، دشمنی ، با علم صنعت و آثار تمدن نیز اطلاق می کنند» (ژانورن 1376 ، صفحه 29).وی پدیده گلوله برفی را عنوان می کند و می گوید : «پدیده گلوله برفی و جنبه سرایت آمیز آن در روانشناسی امری شناخته شده است ، کافی است که کسی اولین گلوله برفی را بزند ، دیگران نیز معمولاً از او پیروی می کنند و به عواقب کار خود نیز نمی اندیشند.قربانیان وندالیسم نیز این پدیده روانی را می شناسند یک صندلی چاقو خورده را در مترو به حال خود بگذارید ، خواهید دید که در مدت بسیار کوتاهی همه صندلیهای واگن با نیش چاقوهای وندالها آشنا خواهد شد.این همان قانون جاذبه و جذابیت است که در برخی از دانشکده ها هم دیده شده است.همین که شخص پوستر مستهجنی را به دیوار زد ، دیگران هم از او تقلید می کنند.سرویسهای حفاظت تاسیسات عمومی (بویژه در بخش وسائط حمل و نقل) هر سال پولهای کلانی خرج می کنند ، تا هر چه زودتر نمونه های بدآموز وندالیسم را از بین ببرند و نگذارند که خرابکاران بالقوه با دیدن الگوهای تحریک کننده ، عنان اختیار را از دست بدهند» (ژانورن ، 1376 ، صفحه 29).
نظریه پروفسور گابریل مورز :
پرفسور گابریل مورز استاد روان شناسی اجتماعی درباره انگیزه خرابکاری می گوید :«انگیزه خرابکاری دو چیز است : 1- احساس ظلم و ستم و اجحاف ، 2- احساس عدم موفقیت در کار (همان ماخذ صفحه 32).
نظریه هاوبر :
هاوبر درباره تخریب اموال عمومی می گوید :
«بسیاری از موارد وندالها سعی در جلب توجه دارنتد و در برخی موارد رفتار سوء آنها به این دلیل است که آنها نیاز به توجه دارند.اغلب آنها جوانانی هستند که از اوان کودکی کمبود محبت داشتند» (هابز ، 1980 صفحه 22-19).
تحلیل از مشخصه های روان شناسی اعمال خرابکارانه نشان می دهد که این اعمال در برابر سیستمی که احساس گمنامی را ایجاد می کند قرار گرفته اند.افراد جوان عموماً در نقطه مقابل تکنوکراسی و اقتدار اجتماعی عمل می کنند ، و اگر این افراد درون گرا باشند ، چنانچه برخی از آنها در جستجوی تشخیص باشند.دست به اعمالی می زنند تا توجه دیگران را به خود جلب کنند تا از طرف دیگر عکس العملی ببینند که نمودی از توجه دیگران باشد.اعمال دیگر خرابکاری به دست افراد جوانی صورت می گیرد که مشکلات هویتی دارند در این افراد می خواهند در جهت لذت و کامجویی ، در مقابل کلیه موارد نمود قدرت ایستاده و کارهای ناشایست انجام دهند.گرچه می دانند در این موارد لذت خراب کردن چیزی ، با خطرات مجازات و جریمه همراه است.انگیزه سیاسی در بین افرادی که به رفاه اجتماعی صدمه می زنند ، از عوامل اصلی نمی باشد.این هم درست نیست بگوییم که فقط بیکاران دست به تخلف می زنند.اما اغلب این طور معلوم شده است که متخلفین ازسطح تحصیلی پایینی برخوردار بوده اند (هابر ، 1980 ، صفحه 192).

 

نظریه مارشال ب کلینارد و رابرت ف- هییر :
این دو تن از صاحبنظران موضوع وندالیسم در تبیین کجروی اجتماعی اظهار می دارند :
«... وندالیسم عبارت از تخریب ارادی اموال عمومی بصورت تکرار که عمدتاً متوجه اموال و اشیاء بوده تا اشخاص و چنانچه متوجه شخص نیز باشد اموال فرد مورد نظر است نه خود فرد... اعمال وندالیسم عموماً به وسیله جوانان اجرا می شود ، بدون آنکه بدانند این عمل جرم است.آنها این عمل خود را شوخی و مزاح (Prank) و یا آتش سوزاندن (Raisinghell) تعبیر می کنند (ژانورن ، پاتریس ، صفحه 32).
این واقعیت که اغلب در حین اعمال وندالیسم چیزی دزدیده نمی شود این مفهوم را تقویت می کند که آنها شیطنت می کنند وآتش می سوزانند و بزهکار نیستند.تخریب ارادی برای آنها تفریح و هیجان به بار می آورد و در واقع اعتراضی است در مقابل نقشهایی که مبهم تعریف شده اند و اعتراضی است به موقعیت مبهم در ساختار اجتماعی در واقع اعمال وندالیسم به ندرت دانش پیچیده قبلی را بکار می گیرد و حتی به آن احتیاج ندارد.
این عمل از تعامل اجتماعی نشات می گیرد.بخش کمی از این اعمال هستند که قبلاً عملاً برنامه ریزی شده اند ، وندالیسم در بسیاری موارد ، رفتار به خودی خود است و رشد موقعیتهای اجتماعی است که در آنها واکنشهای گروهی اتفاق می افتد هر پاسخ تعامل یکی از شرکت کنندگان ، روی اعمال یک شرکت کننده دیگر تاثیر گذاشته و اعمال وندالیسم به صورت گروهی نتیجه می شود شرکت در این اعمال به هر شخصی ، موقعیت تعامل گروهی می دهد و از طریق درگیری مستقیم ، فرد از این که عضو حاشیه ای گروه باشد پرهیز می کند (به نقل از رمضانی 75-74 ، صفحه 47).
همانطور که قبلاً اشاره شد موضوع تخریب مکرر و عمومی اموال از سوی کودکان و نوجوانان در حیطه ای از مباحث و موضوعات بزهکاری قرار گرفته است.لذا به تعریفی از جرم ، جرم شناسی ، بزهکاری و انحراف و تئوریهای مربوط به پژوهش اقدام می گردد.
تعریف بزهکاری :
بزه عبارت است از «اقدام به عملی که بر خلاف موازین ، مقررات ، قوانین و معیارهای ارزشی و فرهنگی جامعه باشد (فرجاد ، 1374 ، صفحه 169).
بزهکار به نوجوانی (معمولاً زیر 18سال) گفته می شود که عمل غیر قانونی انجام داده است که برای بزرگسالان جرم محسوب می شود (دزدی حمله قهرآمیز ، تجاوز و جنایت) یا آنکه کاری کرده است که تنها برای نوجوان جرم به حساب می آید (گریز از مدرسه ، نادیده گرفتن مقررات رفت و آمد ، اصلاح ناپذیری» (انسلون وایزرائیل ، 1371 ، صفحه 536) «چون کلمه ناهنجار اصولاً معنی دور بودن از حالت طبیعی را می دهد ، بنابراین دلالت بر انحراف از بعضی استانداردها دارد.در مورد بیماری بدنی ، استاندارد عبارت است از : انسجام کنشی و ساختمانی بدن که با استمداد از علم پزشکی و ابزارهای دقیق و فنون پیشرفته می توان خط و مرز مشخصی بین بهنجاری و نابهنجاری ترسیم نمود.ولی در روان شناختی ، مدل آرمانی و یا حتی مدل طبیعی برای مقایسه نداریم.بنابراین نمی توان گفت که کدام رفتار نابهنجار است».(آزاد ، 1374 ، صفحه 14)
با این وجود ملاکهایی برای تشخیص بهنجار وجود دارد که عبارت است از :
1- ملاک اجتماعی :
بسیاری از دانشمندان اجتماعی این نظریه را بیان داشته اند که مطابقت رفتار را استانداردهای اجتماع نشانگر بهنجار بودن آن است در صورتی که انحراف از این استانداردها دلیل نابهنجار بودن آن است.(آزاد ، 1374 ، صفحه 11) به تعبیری دیگر ، بهنجاری یا نابهنجاری در رابطه با فرهنگ معنی دار است ، لیکن به این ملاک انتقادهایی وارد شده است.یکی از انتقادها این است که ارزشهای فرهنگی نسبی است.یعنی آنچه در یک فرهنگ قابل قبول و پذیرش است ، ممکن است در فرهنگ دیگری به کلی مردود باشد.بنابراین باید ملاک دیگری را در نظر گرفت.
2- ملاک آماری :
همانطور که می دانیم ، فرمها ، استانداردهای اجتماعی مواردی هستند که اکثریت افراد جامعه آن را پذیرفته اند که خود در واقع یک ملاک آماری است ، یعنی از نظر آماری وقتی که گفته می شود مثلاً فلان لباس مد شده است ، یعنی بیشتر افراد جامعه آن را می پوشند ، بنابراین صفتی که بیشتر افراد جامعه نپذیرند خارج از هنجار محسوب شده و غیر طبیعی و نابهنجار تلقی می شود.اما فقط ملاک اجتماعی و آماری نمی تواند بهنجار بودن یا نابهنجار بودن یک رفتار را معین کند ، بلکه باید ملاک مهم دیگری را به حساب آورد که ملاک روانی است.(آزاد ، 1374 ، صفحه 14)
3- ملاک روانی :
توجه به این نکته ضروریست که ملاک تشخیص رفتار نابهنجار از طبیعی فقط واکنش جامعه نیست بلکه رفتار طبیعی ، رفتاری است که رفاه مردم و سرانجام رفاه جامعه را تامین کند ، رفاه تنها شامل بقای نفس نیست ، بلکه رشد و کمال فرد و تحقق تواناییهای بالقوه فرد را نیز در بر می گیرد.بر این اساس اگر رفتار فرد مطابق و سازگار با هنجارها و ارزشهای اجتماعی نباشد ، ناسازگار بوده و نابهنجار تلقی می شود.منظور از رفتار ناسازگارانه رفتاری است که با حداقل رشد و کنش مناسب فرد در تضاد باشد.بنابراین طبق این ملاک ، رفتار نابهنجار فقط شامل اختلالاتی از قبیل سایکوز یا نوروز نمی شود بلکه الگوهای از قبیل می بارگی ، مشاغل نادرست ، بی حسی عاطفی ، ناسازگاریهای بیولوژیکی ، روانی و اجتماعی را که موجب آسیب رساندن به رفاه شخص می شود را نیز در بر می گیرد. (آزاد ، 1374 ، صفحه 15)
انواع بزهکاری :
بطور کلی بزهکاری را می توان به سه دسته تقسیم کرد :
1- بزهکاری بر علیه شخص عادی جامعه مانند ضرب و جرح ، تجاوز به عنف و کشتن عمد یا غیر عمد.
2- بزهکاری بر علیه دارائی و مالکیت دیگران مانند : دزدی ، جعل اسناد.
بزهکاری بر علیه نظام عمومی مانند تجاوز جنسی ، فروش مواد مخدر ، این گروه حتی به خشونت با حیوانات دست می زنند و به طور عمدی اموال دیگران را تخریب می کنند.دارای رفتارهای هیجانی و بی قراری هستند ، از نظر عاطفی ثبات ندارند و علاقه شدید به فعالیتهای ماجراجویانه از خود نشان می دهند.دارای انرژی زیادی هستند که کمتر احساس بی پناهی و ترس از شکست می کنند.در منزل غیر قابل کنترل هستند و والدین آنها را رها می کنند و هیچ کار سازنده ای را دنبال نمی کنند در نهایت به تشکیل باندهای خرابکاری مبادرت ورزیده و قانون شکنی می کنند.(کاپلان ، سادوک ، 1369 ، صفحه 260).
پس از ارائه توضیحاتی در باب تعریف جرم ، جرم شناسی بزهکاری به تبیین برخی دیدگاههای مختلف درباره انحراف و بزهکاری می پردازیم.
نظریه کژخویی فطری :
یکی از نظریه های مشهوری که مورد قبول و بحث جرم شناسی بوده و هنوز نیز مورد توجه است ، نظریه کژخویی فطری است که دوپره آن را عنوان کرده است :
«دوپره معتقد است که در بین مجرمین ، عده زیادی از آنها ذاتاً و فطرتاً کژخو هستند.کژخویی را تمایل به بدی و بد ذاتی و نتیجه تمایلات و غرایز غیر عادی و منحرف شده افراد می دانست».(غفوری غروی ، 1359 ، صفحه 140) ولی با بررسیهای متعدد امروزه ثابت شده است که تعداد کژخویان فطری خوشبختانه کم است و بسیاری از کژخویی ها اکتسابی است.اختصاصات خلقی این دسته عبارت است از : بی محبتی ، بدجنسی ، خشونت ، بی رحمی ، بی شرمی و وقاحت.در آنان تهدید و تخویف اثری ندارد و برای رسیدن به آنچه تمایل دارند ، جان و مال دیگری برای آنان بی ارزش است.بی اندازه خودخواه ، جسور و مغرور و متقلب هستند.خشونت و شدت عمل و میل به قدرت نمایی و عدم ملاحظه وضع دیگران و تسلط بی اندازه آنان را همیشه در راس باندهای جنایتکاران قرار می دهد و سایر مجرمین در دست آنها مانند آلتهایی بی اراده بوده و به خواست آنان به انواع جنایات فجیع دست می زنند.مجرمین کژخو برای اجتماع همیشه خطرناک بوده و از مجرمین تکراری و غیر قابل محسوب می شوند.ولی در مواردی که کژخویی اکتسابی بوده و در نتیجه بیماری یا عوامل عاطفی و اجتماعی بوجود آمده باشد چنانچه به موقع اقدام شود ، با رفع کژخویی عوارض آن بهبود می یابد.در علت کژخویی باید به این نکته توجه داشت که حتی در کژخویی های فطری عامل محیط فوق العاده موثر است و در این عارضه آنچه نظری است ارتکاب جرم نیست بلکه فقط و فقط وجود زمینه مستعد روانی در بسیاری است.(غفوری غروی ، همان ماخذ ، صفحه 93).

 


نظریه پرخاشگری :
پرخاشگری یعنی عملی که به آسیب رسانی عمده به دیگران منتهی شود.البته ممکن است این نوع آسیب رسانی به حالتهای گوناگون انجام گردیده و حتی آزارهای روانی نظیر «تحقیر ، توهین و فحاشی را نیز به همراه داشته باشد.اما در هر حال ، مفهوم آسیب به تعارض رفتارها بر می گردد.از این رو خشونت تنها یکی از انواع پرخاشگری محسوب می شود.بدین لحاظ ، خشونت را کار عمومی که هدف آن ایجاد آسیبهای جسمانی به دیگران باشد تلقی می کنیم.(فرجاد ، 1374،صفحه 156).
انواع پرخاشگری
1- پرخاشگری فردی :
«کودک یا جوان ، نسبت به افراد بالغ یا همسن خود ، پرخاشگری نشان می دهد ولی این حملات به صورت فردی انجام می شود و شخص سعی در پنهان کردن اعمال خشونت آمیز خود ندارد».(کاپلان ، سادوک ، 1369 ، صفحه 131) نوجوان پرخاشگر ، به صورت فردی گستاخ ، بی تربیت و بیش از حد به خود مطمئن و بی رحم نسبت به اطرافیان و همسالان در بین گروه شناخته می شود.نسبت به اولیا مدرسه و افراد خانواده اش گستاخ است و مرتب و بدون دلیل دروغ می گوید و به تنهایی دست به فرار از منزل یا مدرسه می زند.با دیگران دوست نشده و یا یک دوستی است.سعی در انزوا طلبی دارد، رفتار خود را از دیگران پنهان نمی کند و اگر مورد بازخواست در مورد حرکات و اعمال خود قرار بگیرد گناه خود را به گردن دیگران می اندازد ، مرتب دیگران را مورد تمسخر قرار می دهد و از آنها ایراد می گیرد و از افراد خاصی هم تقلید نمی کند.در کارهای جمعی همکاری ندارد و هنگامی که با فرد کوچکتر از خود روبرو می شود قلدری می کند» (فرقانی رئیسی ، بی تا ، صفحه 90).
2- پرخاشگری جمعی :
فرد دارای فعالیت پرخاشگری گروهی می باشد و نسبت به گروه خود وفادار می ماند و رفتارهای ضد اجتماعی خارج از منزل از خود نشان می دهد.(کاپلان و سادوک ، 1369 ، صفحه 131).
پرخاشگری جمعی بر خلاف پرخاشگران فردی ، دوستانی از همسن خود انتخاب می کند و در صورت دعوا به صورت گروهی به این عمل مبادرت می ورزند ، به دوستان خود بسیار وفادار بوده و در صورت اقدام به دزدی دوستان خود را لو نمی دهند.دارای افت تحصیلی می باشند و علائم بعضی از بیماریهای روان رنجوری را از قبیل اضطراب از خود نشان می دهند ، نسبت به رفاه دوستان خود کوشا هستند و اگر تهدیدی متوجه آنها باشد از آنها دفاع می کند.معمولاً دوستان متعددی دارند ، در صورت فرار از مدرسه به صورت گروهی اقدام به این کار می کند و در مقابل رفتارهای نادرست احساس ندامت و پشیمانی کاذب از خود نشان می دهد.
3- اختلال منش :
در واقع مجموع هر دو نوع قبلی (پرخاشگری جمعی و فردی) نزدیک به بزهکاری می باشد و در اصل شخصیتی ضد اجتماعی است.این دسته نوجوانان در نهایت درگیری قانونی پیدا می کنند و دارای اعمال جنایی و غیر قانونی می شوند ، اما این معنا معادل جنایتکاری نیست ، بلکه عدم توانایی برای تطابق با موازین اجتماعی است.
در مدرسه یا خارج از مدرسه اسلحه سرد استفاده می کنند نظیر پنجه بکس یا چاقو ، خشونتهای آنان بیشتر به صورت فیزیکی است و گاه به اعمالی نظیر آتش زدن محیط اطراف خود یا حتی تجاوز جنسی به عنف ، به هم جنس یا غیر هم جنس مبادرت ورزیده و در صورت روبرو شدن با مسائل قانونی احساس ندامت ظاهری می کنند ولی در واقع خود را مقصر نمی دانند بی رحمی با حیوانات نشان می دهند.فرار مکرر از مدرسه و از منزل دارند ، اعمال دزدی ممکن است همراه با اعمال خشونت با فرد مال باخته شود و یا به صورت پنهانی در گیرد (مثل دزدی از کیف شاگردان دیگر یا دزدی موتور یا این که به مصرف مواد مخدر دست بزنند.فقدان اضطراب و افسردگی در اعمال خود نشان می دهند» (فرقانی رئیسی ، بی تا ، صفحه 91).
شروع اختلال منش قبل از 15 سالگی و میزان شیوع آن 3 درصد در مردها و 1 درصد در زنها می باشد (کاپلان و سادوک ، 1369، صفحه 260).
علل پرخاشگری : نظریات درباره علل پرخاشگری بسیار متنوع است.دیدگاههای مختلفی از زمانهای قدیم در مورد علل آن وجود داشته و تحقیقات وسیعی صورت گرفته است.اینک به تعدادی از این نظریه ها اشاره می شود.
نظریه یادگیری اجتماعی :
تحقیقات اخیری که پیرامون بعضی از رفتارها از جمله پرخاشگری صورت گرفته موید این امر است که یادگیری بر رفتار اثر قابل توجهی دارد چنانچه یکی از محققین می گوید :
«باید توجه داشت که یادگیری به عنوان عامل تقویت کننده رفتار پرخاشگرانه افراد مطرح است ، این امر بر مبنای انعکاس رفتار شرطی ، پاداش و تنبیه استوار است.نمونه بارز این نوع یادگیری در طفلی دیده می شود که برای به دست آوردن چیزی پا به زمین می کوبد و داد و فریاد می زند و سرانجام چیزی را که می خواهد پس از این مقدمه به دست می آورد.
حال اگر چندین مرتبه با این روش به مقصود برسد ، صفت پرخاشگری او تقویت می شود ، عکس این کیفیت نیز صادق است ، یعنی در صورتی که پرخاشگری نتیجه مطلوب را ندهد ، بلکه مجازاتی هم به دنبال داشته باشد ، میزان پرخاشگری در او فروکش خواهد کرد.(سیاسی ، سال دوم ، ش5)
باندورا نیز پرخاشگری را در اثر عوامل اجتماعی و یادگیری می داند.او معتقد است که پرخاشگری نه فطری است و نه سایقهای فیزیولوژیک ، عامل ایجاد کننده آن هستند و نه از ناکامی ریشه می گیرند بلکه انسان با توجه به تجربیات گذشته ، واکنشهای پرخاشگری را از جامعه کسب می کند و به علت دریافت و یا به دست آوردن آن در شرایط اجتماعی و محیطی ، پرخاشگری او تقویت می شود (فرقانی رئیسی ، بی تا ، صفحه 93) باندورا ، تحقیقاتی را درباره کودک و تلویزیون و اثرات آن در بالا رفتن میزان پرخاشگری انجام داده است.ولی معتقد است آلودگی هوا نظیر بوهای متصاعد شده از اتومبیل و کارخانجات خود عامل پرخاشگری در جوامع امروزی است.همچنین سر و صدا ، تراکم جمعیت ، و فیلمهای خشونت آمیز به پرخاشگری می افزاید (فرقانی رئیسی ، بی تا ، صفحه 93).
نظریه فروید درباره علل پرخاشگری :
فروید درباره پرخاشگری دو دید متفاوت ارائه داد.باور اولیه وی این بود که پرخاشگری زمانی پدید می آید که در برابر انگیزه های نهاد، سدی ایجاد می شود و ناکامی دست می دهد.بعدها وی در نظر خود تجدید نظر کرد و پرخاشگری را چون انرژی جنسی و سا

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی عوامل موثر در پیدایش رفتارهای وندالیستی جوانان و نوجوانان (تخریب آگاهانه اموال عمومی)