فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره بیع با ثمن شناور از دیدگاه فقه

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله کامل درباره بیع با ثمن شناور از دیدگاه فقه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره بیع با ثمن شناور از دیدگاه فقه


دانلود مقاله کامل درباره بیع با ثمن شناور از دیدگاه فقه

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :65

 

بخشی از متن مقاله

چکیده

از مشهورات در فقه، لزوم تعیین قطعى ثمن و علم طرفین به آن در هنگام انعقاد قرارداد بیع است; بطورى که اگر چنین امرى محقق نباشد، بیع باطل است. در مقابل این راى، گروهى بر آنند که دست کم در پاره‏اى از موارد وجود نوعى جهل در ثمن، مبطل بیع نیست. در مقاله حاضر این سخن مطرح و مستدل شده است که افزون بر تعیین قطعى و نهایى ثمن، توافق بر روش تعیین ثمن نیز مصحح بیع است. به عبارت دیگر «تعیین مکانیزم تعیین ثمن، نیز از مصادیق تعیین ثمن است.»

مقاله، نخست دلایل نظریه لزوم قطعى ثمن - به عنوان شرط صحت‏بیع - را تقریر و نقد مى‏کند و سپس دلایل نظریه کفایت قابلیت تعیین ثمن را ارایه و تثبیت مى‏نماید.

طرح موضوع

از گفته‏هاى مشهور که افزون بر شهرت، ظاهرى خدشه‏ناپذیر و مسلم نیز دارد، آن است که در همان لحظه‏هاى تشکیل قرارداد بیع، بها و کالا باید براى طرفین کاملا مشخص باشد و جهل و ابهام در ثمن یا مثمن به بطلان قرارداد مى‏انجامد. از سوى دیگر امروزه در بسیارى از موارد طرفین آگاهى کاملى از عوضین ندارند یا دست کم در یکى از عوضین براى آنان یا یکى از آنان ابهام وجود دارد. موضوع این مقاله آن است که «لزوم تعیین قطعى ثمن به عنوان شرط صحت عقد بیع‏» از چه اعتبار و ارزشى برخوردار است؟ آیا در شمار آن امور مسلم و حتمى است که نمى‏توان دست از آن کشید، هرچند به بطلان بسیارى از قراردادها منجر شود؟ یا مى‏توان با ارایه تفسیرى نو - البته سازگار با مبانى اساسى فقه معاملى - راهى فراخ‏تر از مسیر سنتى در پیش گرفت و با صحیح شمردن قراردادهایى که ثمن در آنها به صورت قطعى تعیین نشده است، طرفین قرارداد و نیز اشخاص ثالث ذى‏حق در چنین معاملاتى را از سرگردانى رهانید؟

بجاست در همین آغاز، درباره گستره سخن، توضیحى ارایه شود. لزوم تعیین هم در ثمن شرط درستى قرارداد بیع شمرده شده است، هم در مثمن. طرفداران این نظریه، چه مبیع دچار ابهام باشد چه ثمن، به بطلان بیع حکم کرده‏اند; اما این نگاشته صرفا به بررسى وضعیت ثمن شناور و نامعین مى‏پردازد. زیرا در روزگار ما - چنانچه زیر عنوان تاریخچه موضوع خواهد آمد - مشکل، بیشتر در ثمن شناور است. امروزه معمولا فراورده‏هاى صنعتى برابر استانداردها و نقشه‏هاى کاملا مشخص تولید شده، و به بازار مصرف ارایه مى‏شود. و کاتالوگ‏ها، مشخصات و حتى ویژگیهاى غیر اساسى کالاها را تعیین و معرفى مى‏کند. و مبیع را تقریبا از هرگونه ابهام مى‏رهاند. از این روى تاکید این نوشته بر ثمن شناور است.

تاریخچه موضوع

بیع، رایج‏ترین و کهن‏ترین قراردادها و کامل‏ترین گونه از اقسام عقود معوض (3) است; «از نظر تاریخ حقوق، بیع مولود معاوضه ساده‏اى است که احتیاجات بشر از دیرزمان، آن را به وجود آورده و بتدریج قیودى به آن افزوده شده تا به صورت کنونى در آمده است.» (4)

ساده‏ترین شکل بیع آن است که دارنده کالا آن را به خواستار آن عرضه مى‏کند و در برابر کالایش، بهایى را که مورد توافق واقع شده، دریافت مى‏دارد. نه در کالا ابهامى است و نه در بها تاریکى و جهالتى; اما تحولات اقتصادى که در پى صنعتى شدن تولید از سده هجدهم میلادى بدین‏سو با سرعت و شتاب وصف ناشدنى در همه شؤون جامعه بشرى تاثیرات شگرف گذارد، نهاد بیع را نیز از مرحله سنتى و حالت‏ساده تاریخى خود به مرحله جدیدى وارد کرد. با حرکت کشتیهاى بخار که تولیدات صنعتى را از این سوى زمین به آن سوى مى‏برد، و با همگانى شدن تلگراف، تلفن، تلکس و تازه‏تر از همه رایانه و اینترنت، حجم تجارت جهانى ده‏ها برابر افزایش یافته، مسایل نوپیدایى در حوزه قرارداد بیع مطرح شده است: عقد مکاتبه‏اى، نهاد بیمه در بیع، بیع اسنادى و ده‏ها مساله دیگر. یکى از این مسایل، بیع با ثمن شناور است که موضوع سخن ماست.

عوامل و انگیزه‏هاى متعددى مدیران اقتصادى را بر آن داشته است تا کالاهاى تولیدى را پیش فروش کنند و براى پیشگیرى از ضرر و زیان، تعیین قطعى ثمن را به آینده مثلا زمان تحویل کالا واگذارند; یعنى بر خلاف بیع سنتى، خریدار هنگام امضاى قرارداد بیع، نداند ملزم به پرداخت چه مبلغى به عنوان ثمن است و فروشنده نیز نداند چه بهایى را دریافت‏خواهد نمود. برخى از عوامل روى آوردن به چنین بیعى، این امور است: کاهش نقدینگى در دست مردم که به کاهش تورم مى‏انجامد، جهت دادن به انتظارات مصرف کنندگان، تامین منابع مالى تولید کنندگان، و اطمینان آنان نسبت‏به فروش تولیدات که مدیران تولید را در برنامه‏ریزى و تعیین موجودى (خواسته و ناخواسته) انبار یارى مى‏دهد.

تاریخچه چنین موضوعى در بیع داخلى کشور ما، به ده سال نمى‏رسد. در 19 مرداد سال 1373 شرکت ایران خودرو در اطلاعیه‏اى خبر داد که متقاضیان خرید پیکان 1600 مى‏توانند با واریز مبلغ 000/500/14 ریال با شرکت قرارداد ببندند. در بند دوم شرایط قرارداد مقرر شده بود که ثمن معامله، به هنگام تحویل و حدود یک میلیون ریال کم‏تر از قیمت روز بازار محاسبه خواهد شد. شرکت پارس خودرو 8/12/73 اعلام کرد محصولات خود را پیش فروش مى‏کند; با این تفاوت که نه تنها بهاى نیسان پاترول و جیپ صحرا مجهول است، بلکه میزان مبلغ قابل کسر از قیمت‏بازار نیز غیرمعین است. در اطلاعیه مذکور آمده است: «ضمنا در زمان تحویل خودرو، تسویه حساب، متناسب با طول زمان تحویل سالانه 20 درصد تخفیف به آن تعلق گرفته و از بهاى فروش مصوب [که فعلا مجهول است] کسر خواهد شد. بهاى فروش زمان تحویل نیز مبلغى کمتر از قیمت روز [که آن نیز مجهول است] در زمان تحویل خواهد بود.» دیگر تولید کنندگان خودرو از جمله شرکت‏سایپا، پارس خودرو، زامیاد و ایران کاوه نیز براى پیش‏فروش محصولات خود به نظیر چنین روشى روى آورده‏اند.

افزون بر بیع داخلى، در بیع بین‏المللى نیز با این مساله مواجه هستیم. کافى است‏یادآورى شود مهمترین محصول کشور ما، نفت، معمولا با ثمن شناور پیش فروش مى‏گردد.

این تاریخچه نشان مى‏دهد مساله فروش کالا با ثمن شناور یعنى بهایى که هنگام تشکیل قرارداد بیع معلوم نیست، اما روش تعیین آن مورد توافق قرار گرفته است (بالفعل معلوم نیست اما قابلیت تعیین دارد) یکى از مسایل امروز ماست. در این مساله دو نظریه مهم مطرح است. یکى همان راى مشهور که فعلیت تعیین ثمن شرط صحت‏بیع است و دیگر، نظریه‏اى که قابلیت تعیین را کافى مى‏داند و تعیین روش تعیین را نوعى تعیین ثمن مى‏شمارد. هر یک از این دو نظریه با اصطلاحات و روشهاى فقهى و حقوقى - که بیگانه از هم نیز نیست - قابل بررسى است. نوشته حاضر به این بررسى به شیوه فقهى مى‏پردازد.

گفتار نخست

نظریه لزوم قطعى بودن ثمن به عنوان شرط صحت‏بیع

بسیارى از فقیهان هم در کتابهاى استدلالى و نیمه استدلالى و هم در کتابهاى فتوایى خود تصریح کرده‏اند که یکى از شروط درستى عقد بیع معلوم بودن عوضین براى طرفین است. نخست نمونه‏هایى از گفته‏ها و نوشته‏هاى این گروه از فقیهان آورده مى‏شود، پس از آن دلایل این نظریه تقریر مى‏گردد. و سرانجام زیر عنوان جداگانه‏اى این ادله نقد و بررسى مى‏شود.

دلایل این نظریه

1 - نقل اقوال

بند اول - فقهاى شیعه

محقق حلى در شرایع الاسلام مى‏فرماید: شرط است که قدر و جنس و وصف ثمن معلوم باشد و اگر به حکم یکى از طرفین بیع شود- یعنى تعیین آن به یکى از طرفین سپرده شود- عقد منعقد نمى‏گردد. (5)

صاحب جواهر در شرح این سخن محقق گفته است: اگر تعیین ثمن به یکى از طرفین عقد، یا شخص ثالثى، یا عرف و عادتى که در تعیین مقدار یا جنس یا وصف ثمن هست واگذار گردد، عقد منعقد نمى‏شود و مى‏افزاید: در اصل اعتبار علم طرفین به ثمن میان فقیهان ما اختلافى نیافته‏ام مگر اسکافى. وى پس از نقل سخن اسکافى - که در بخش بعدى خواهد آمد- در نقد و بررسى آن مى‏گوید: این سخن متروک است‏بلکه هم پیش از اسکافى و هم پس از او، اجماع فقها بر خلاف این راى محقق است; ... این سخن با حدیث نبوى که متضمن نهى پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم از بیع غررى است، مخالفت دارد. (6) بنابراین صاحب جواهر با استناد به اجماع و حدیث نهى از بیع غررى، علم به ثمن را از شرایط صحت‏بیع مى‏داند.

مرحوم علامه در کتاب قواعد، محقق ثانى در کتاب جامع المقاصد ضمن شرح کلام علامه، (8) و شیخ انصارى در مکاسب از همین نظریه طرفدارى کرده‏اند. شیخ در مساله‏اى مستقل از کتاب مکاسب گوید: «معروف است که علم به میزان ثمن از شرایط درستى بیع است. پس اگر متاعى فروخته شود و تعیین بهاى آن به یکى از طرفین سپرده شود عقد باطل است‏». سپس از مختلف و تذکره علامه، اجماع فقها، و از شرح لمعه و حاشیه سلطان العلما، اتفاق علما و از سرائر، نفى خلاف میان مسلمانان نسبت‏به این حکم را نقل مى‏کند.

شیخ، دلیل اصلى این حکم را روایت نفى غرر مى‏داند و ضمن اشاره به روایات باب به عنوان جمع بندى مطلب مى‏گوید: «در هر صورت این که حکم کنیم بیعى که تعیین ثمن آن به مشترى سپرده شده است، صحیح مى‏باشد و ... ثمن را منصرف و محمول بر قیمت‏سوقیه بدانیم - چنانکه نقل شده است ظاهر کلام حدائق این راى است - قولى ضعیف مى‏باشد، و ضعیف‏تر از این نظر، کلامى است که از اسکافى نقل شده که گفته صحیح است‏بایع بگوید: این متاع را به تو فروختم به قیمتى که به دیگران فروخته‏ام‏». (9)

و شیخ بهایى در جامع عباسى (11) نیز نظیر همین مطالب نقل شده است. در رساله‏هاى عملیه مراجع تقلید معاصر نیز همین نظر یافت مى‏شود. (12)

بند دوم - فقیهان اهل سنت و جماعت

این مساله در فقه اهل سنت و جماعت نیز عنوان شده است.

شروط بیع نزد حنفیان چهار گونه است: شرایط انعقاد، شرایط صحت، شرایط نفوذ و شرایط لزوم; (جمعا بیست و سه شرط) (13) یکى از شرایط صحت‏بیع آن است که مبیع و ثمن معلوم باشند; علمى که مانع از بروز منازعه میان طرفین شود. پس بیع کالاى مجهول - مثلا گوسپندى از این بخش گله - صحیح نیست و نیز بیع با ثمن مجهول و نامعین مثل اینکه بگوید این کالا را به بهایش، یا به آنچه در دستان یا جیب اوست، خریدارى کردم، صحیح نیست. (14)

مالکیان شرایط بیع را به شروط عاقد، صیغه و مورد عقد تقسیم کرده‏اند (جمعا یازده شرط) (15) از این میان پنج‏شرط به ثمن و مثمن مربوط مى‏شود که یکى از این شرایط، معلوم بودن عوضین براى طرفین است.

شافعیان براى اعتبار بیع سه دسته شرط را معتبر مى‏دانند: شرایط عاقد، صیغه و موضوع عقد (جمعا بیست ودو شرط). (16) شرایط موضوع عقد پنج امر است و یکى از آنها معلوم بودن عین، مقدار و صفت موضوع عقد - اعم از ثمن و مثمن- براى طرفین است. پس بیع یکى از این دو پیراهن و نظیر آن، باطل است‏به دلیل غرر یا جهالت. (17)

حنبلیان نیز شرایط بیع را در سه گروه بیان کرده‏اند: شرایط متعاقدین، صیغه و موضوع عقد (جمعا بیست و یک شرط) (18) و بر آنند که شرایط موضوع عقد- ثمن باشد یا مثمن- شش چیز است و یکى از آنها این است که ثمن در حال عقد یا پیش از آن براى طرفین قرارداد مشخص باشد. بنابراین اگر بگوید بیع مى‏کنم به مبلغى، یا به آن مبلغ که فلانى فروخته است، صحیح نیست مگر آنکه طرفین به آن مبلغ آگاهى داشته باشند. همچنین اگر بگوید مى‏فروشم به همان مبلغ که مردم مى‏فروشند، صحیح نیست. (19)

2 - تقریر ادله این نظریه

الف - اجماع فقها

این مساله که جهل در ثمن به بطلان بیع منجر مى‏شود مورد اجماع فقها است. علامه در مختلف به این اجماع تصریح کرده است. (20) شهید ثانى در شرح لمعه از این همداستانى فقها با عنوان «اتفاق‏» یاد کرده است. (21) در سرائر نقل شده است: در بطلان بیعى که ثمن در آن ذکر نشده، میان مسلمین خلافى نیست. (22) یعنى مساله فراتر از یک عقیده مذهبى بوده، مورد توافق همه مذاهب اسلامى است. اجماعى بودن این امر تنها گفته قدما نیست، بلکه امروزه هم به وسیله فقها مطرح مى‏شود. یکى از استادان حوزه علمیه قم که فتاوى ابن جنید، از فقهاى متقدم امامیه را از لابلاى متون مختلف گرد آورى، تنظیم و منتشر ساخته است، به مساله مورد گفت و گو که مى‏رسد و فتواى ابن جنید را خلاف مشهور مى‏یابد، به عنوان مقدمه‏اى بر آن مى‏نویسد: «میان ما اختلافى نیست که هر گاه ثمن مجهول باشد بیع باطل است، مگر [مخالفتى که] ازابن جنید [سرزده] که مى‏گوید...» (23)

ب - روایت نبوى مشهور «نهى النبى عن بیع الغرر»

این روایت‏بارها در متون روایى و فقهى و حتى کتب لغت، به وسیله شیعیان و سنیان نقل شده و مورد استناد قرار گرفته است. از جمله در خلاف، (24) انتصار، (25) سرائر، (26) وسایل الشیعه (27) و نیل الاوطار. (28) کتاب هایى که این روایت را نقل کرده‏اند، چنان پرشمارند که ذکر نام جملگى آنها فهرستى بلند مى‏شود (29) .نقل دیگرى از این روایت، چنین است: «نهى النبى عن الغرر» (30) بعضى احتمال داده‏اند که این دو، در حقیقت‏یک سخن بوده باشد که برخى راویان و نویسندگان واژه «بیع‏» را حذف کرده، سبب شده‏اند تصور رود که «نهى النبى عن الغرر» روایتى مستقل است، (31) اما شمارى با این سخن مخالفت کرده و بر آنند که دو روایت وجود دارد: یکى بیع غررى و دیگرى به صورت عام هرگونه عمل غررى را نهى مى‏کند. (32)

مرسوم و صحیح آن است که در هر مبحث روایى، نخست‏سند روایت رسیدگى مى‏شود و در صورت اثبات اعتبار روایت و صحت انتساب آن به معصوم علیه السلام درباره مدلول و محتواى آن گفت و گو مى‏شود; اما بیشتر کسانى که به این روایت استناد کرده‏اند، خود را از بحث‏سندى بى نیاز یافته‏اند. مثلا فاضل نراقى از صاحب ریاض نقل مى‏کند این روایت نزد همه علما متفق‏علیه است و سپس نتیجه مى‏گیرد: «بنابراین [ضعف سندى آن] با شهرت عظیمى که نسبت‏به آن محقق است، جبران مى‏شود، بلکه در مورد آن اجماع قطعى، و بالاتر از آن ضرورت محقق است; پس این روایت در شمار روایاتى است که در حجیتشان تردیدى نیست و مانند روایت صحیح، بلکه قوى‏تر از آن است.» (33) در عناوین نیز چنین قضاوتى درباره اعتبار این روایت‏به چشم مى‏خورد. (34)

بسیارى از فقیهان، روایت نبوى را دلیل بر بطلان بیعى که در یک عوض آن نوعى جهل وجود دارد، گرفته‏اند. مثلا علامه مى‏فرماید: «علم به مقدار عوض لازم است‏بنابراین جهل به آنچه بر عهده گرفته است، خواه جهل در ثمن باشد یا در مثمن مبطل عقد است تا آنکه مى‏گوید شافعى و ابوحنیفه نیز بر همین عقیده‏اند، به دلیل غرر» (35) و نیز گوید «از موارد غرر، جهل در ثمن است.» (36)

کوتاه سخن آنکه فقهاى شیعه و سنى به این روایت استدلال کرده، بیع غررى را باطل دانسته‏اند و از آنجا که جهل در مقدار ثمن موجب غرر است، به بطلان بیع منجر مى‏شود. (37)

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره بیع با ثمن شناور از دیدگاه فقه

دانلود تحقیق ثمن و شرایط صحت آن

اختصاصی از فی بوو دانلود تحقیق ثمن و شرایط صحت آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق ثمن و شرایط صحت آن


دانلود تحقیق ثمن و شرایط صحت آن

ثمن در حقوق ایران بر هر مالی اعم از وجه نقد، طلب، منفعت، حق مالی و ... اطلاق می‌گردد. اما در حقوق خارجی، غالباً ثمن به صورت وجه نقد پیش‌بینی شده است .

صحت بیع منوط بوجود شرایطی در ثمن است که معمولاً نویسندگان تحت عنوان شرایط مبیع بدان پرداخته‌اند. از مهمترین شرایط ثمن معلوم و معین بودن است که به تفصیل به آن پرداخته خواهد شد. بین دو اصطلاح معلوم و معین تفاوت است. رعایت این شرط از جمله قواعد آمره و تخلف از آن موجب بطلان معامله است. تعیین ثمن ممکن است بر اساس ضوابط عینی صورت گیرد. تعیین آن با توافق آتی طرفین با تردید جدی بسیاری از نظام‌های حقوقی مواجه است همچنین ممکن است قرارداد فروشی منعقد شود بدون آنکه ثمن صریحاً یا ضمناً تعیین شده باشد.

در مقاله حاضر ابتدا به تعریف ثمن پرداخته و سپس اقسام ثمن، روش‌های تعیین ثمن و پرداخت آن مورد بررسی قرار خواهد گرفت .

بیع رایج‌ترین گونه از اقسام عقود معوض است. از نظر تاریخ حقوق، بیع مولود معاوضه ساده‌ای است که احتیاجات بشر از دیر زمان، آن را بوجود آورده و بتدریج قیودی به آن اضافه شده تا بصورت کنونی درآمده است .

ساده‌ترین شکل بیع آن است که دارنده کالایی را به خواستار آن عرضه می‌کند و دربرابر کالایش، بهایی را که بطور مشخصی مورد توافق واقع شده است ، دریافت می‌دارد . در این صورت نه در کالا ابهامی هست و نه در بهای آن.اما تحولات اقتصادی که در پی صنعتی شدن تولید از سده 18 میلادی به این سو با شتاب وصف ناشدنی در همه شئون جامعه بشری تاثیرات شگرف گذارده، بیع را نیز از مرحله سنتی و حالت ساده تاریخی خود به مرحله جدیدی وارد کرد که از جمله آن مبحث تعیین ثمن است.

اصل لزوم تعیین ثمن در فقه مهجور مانده است. اصولاً فقها بحث مزبور را در بخش شرایط عوضین قرارداده‌اند، ولی در سال‌های اخیر، رسالات و مقالات پراکنده‌ای تدوین شده که سهم بسزایی در غنا بخشیدن به این مبحث در حقوق ایران داشته است .

در خصوص ویژگی نوع ثمن در بیع و به تبع تمییز بیع از معاوضه بدین گونه طرح بحث خواهد شد که با توجه به عرف رایج بازار عقد بیع بر مبادله مبیع در مقابل وجه نقد اطلاق می‌شود؛ ولی الزاماً وجه نقد نیست که در این صورت باید به قصد متعاقدین توجه نمود .

 ثمن از حیث چگونگی تعیین، 3 قسم است : ثمن مشخص، ثمن قابل تعیین و ثمن نامعلوم. با توجه به بحث غرر در معاملات و ضرورت معلوم و معین بودن ثمن، نویسندگان حقوقی ایران بحث محدودی راجع به ثمن شناور و نحوه حل مسائل مربوط به آن ارائه داده‌اند .

مقاله درصدد پاسخ به این است که ثمن از حیث معلوم بودن به چند قسم تقسیم می‌شود؟ غرر در معامله چیست؟ مقصود از ثمن شناور کدامست؟ و...

مبحث اول : تعریف

 قانون مدنی تعریفی از ثمن ارائه ننموده، صرفاً از آن تحت عنوان "عوض" یادکرده است. حقوقدانان معتقدند مقصود مقنن از عوض اعم از عین، دین، طلب، منفعت و غیر آن می‌باشد. بطوریکه ماده 338 قانون مدنی به داوری عرف در تمایز معاوضه و بیع اعتنا نکرده است و به تقلید از اکثریت فقیهان امامیه عنوان عوض را به کار برده‌است .[1]

در حقوق خارجی اغلب ثمن به صورت وجه نقد پیش بینی شده‌است. چنانکه ماده 1 قانون فروش کلای انگلستان مصوب 1979 مقرر می‌دارد :« قرارداد فروش، عقدی است که مطابق آن فروشنده مالکیت کالا را در مقابل وجه نقد که قیمت ( ثمن ) نامیده می‌شود به خریدار منتقل یا وعده انتقال می‌دهد.»[2] در حقوق فرانسه نیز ثمن باید به صورت وجه رایج باشد و اگر یکی از عوضین پول نباشد ممکن است عقد معاوضه یا هر عقد قانونی دیگری باشد ولی عقد بیع محقق نمی‌شود.[3] قوانین کشورهای عربی نیز به تبعیت از بعضی نظرات فقه عامه، ثمن را به وجه نقد محدود ساخته‌اند. به طوریکه در قانون مدنی اردن و قانون معاملات مدنی امارات متحده عربی از بیع به عنوان مبادله مال غیرنقدی به مال نقدی تعبیرگردیده‌است.[4]

مبحث دوم : شرایط ثمن

   بسیاری از نویسندگان معمولاً تحت عنوان شرایط مبیع به بررسی شرایط مال موضوع انتقال پرداخته‌اند؛ اما باید توجه ‌داشت که صحت بیع منوط به وجود بسیاری از این شرایط در ثمن نیز هست. در تعداد این شرایط بین حقوقدانان وحدت ‌نظر وجودندارد. درمجموع، ثمن بعنوان عوض در معاملات معوض باید دارای شرایط زیر باشد :

1- مالیت داشته‌باشد .

2- متضمن منفعت عقلایی و مشروع باشد .

3- هنگام عقد موجود باشد .

4- معلوم و معین باشد .

5- قابل نقل و انتقال باشد .

6- مقدور‌التسلیم باشد .

7- ملک مدیون باشد .[5]

1-مالیت داشته‌باشد

ماده 215 قانون مدنی می‌گوید:« مورد معامله باید مالیت داشته و متضمن منفعت عقلائی مشروع باشد .» ثمن باید قابل دادوستد بوده و در بازار تجارت ارزش معاوضه داشته‌باشد .در غیر این صورت نمی‌تواند مورد معامله واقع شود، مانند هوا، نور خورشید و امثال آن.[6] اما معیار مالیت داشتن داوری عموم است یا منفعت عقلایی و مشروعی که دو طرف در نظر دارند؟

مالیت داشتن مفهومی نسبی است. دیوان کشور نیز در رای شماره 5892-10/11/38 هیات عمومی، نسبی بودن مفهوم مالیت را پذیرفته است. زیرا استدلال می‌کند :«... چون شرکت نسبت به موضوعی تشکیل شده که نزد شرکاء مالیت داشته و انعقاد چنین شرکتی خارج از حدود قانون نبوده ...لذا استدلال دادگاه صحیح نیست ...»[7]

رأی مزبور در پاسخ به سوال ما صادر نشده است ولی از این حیث که دیوان کشور مالیت داشتن موضوع عقد را بین شرکا کافی دانسته است، مؤید نتیجه ما محسوب می‌گردد.[8]باید افزود مالیت داشتن مورد معامله، درعین حال که شرط لازم برای نفوذ عقد است، کافی‌نیست . ثمن موضوع دادوستد باید ملک آزاد بشمارآید. مال حبس شده و مال مباح نمی‌تواند ثمن واقع شود .[9]

2- متضمن منفعت عقلائی و مشروع باشد

   آنچه که هیچگونه نفع مادی یا اخلاقی و اجتماعی ندارد نمی‌تواند ثمن معامله قرارگیرد، مقدار ارزش معاوضه‌ای هرچیز متناسب با ارزش استعمال و منافع عقلائی آن چیز است. منفعت مشروع منفعتی است که انتفاع از آن را قانون منع نکرده‎‌‌باشد و ارزش معاوضه‌ای هرچیز بسته به ارزش انتفاع از آن است. هرگاه منفعتی که از آن چیز ممکن است برده شود غیرمشروع باشد انتفاع از آن ممنوع و در نظر قانون بی‌فایده است. [10](الممنوع شرعاً کالممنوع عقلاً )

3- هنگام عقد موجود باشد

   این شرط اختصاص به تعهدی دارد که موضوع آن عین معین است و ماده 361 قانون مدنی در مورد بیع تصریح می‌کند که:« اگر در بیع عین معین معلوم شود که مبیع وجودنداشته است بیع باطل است.» منتها، چون این حکم مطابق قاعده بنظرمی‌رسد و به حکم عقل نیز امر معدوم نمی‌تواند موضوع دین و انتقال قرارگیرد، باید مفاد آن را به ثمن وهچنین به سایر عقود سرایت داد. اما ثمن کلی ممکن است به مالی تعلق گیرد که در آینده به وجودمی‌آید.[11]

4- معلوم و معین باشد

   ممکن است به نظرمی‌آید که دو شرط «معلوم بودن » و «معین بودن» یکی است، زیرا هرچه معین باشد معلوم است و هرچه معلوم باشد معین؛ ولی باید دانست که این دو واژه یک مفهوم را نمی‌رساند.

بند اول ) معین بودن ثمن

1-تعریف:  در لغت کلمه معین در معانی مشخص، معلوم، مخصوص، مقررکرده‌شده و... به کاربرده ‌شده‌است.

قانون مدنی آن را در معانی مختلفی استعمال نموده‌است. لیکن در بحث معین بودنِ مورد معامله، لفظ معین بودن در مقابل معلوم بودن استعمال می‌گردد، بدین مفهوم که مورد معامله در بین اشیای مختلف مشخص باشد. چنانچه ثمن معامله مردد بین دو یا چند چیز مختلف باشد ثمن معامله نامعین محسوب می‌شود.[12]

2- ضمانت اجرا: بعضی از تعهدات مردد خللی به اعتبار عقد وارد نمی‌سازد. در این صورت همچنانکه انتخاب مصداق در مورد کلی فی الذمه یا کلی در معین با متعهد است، انتخاب تعهدات مردد اصولاً به عهده متعهد است. در مواردی که تعهد، یکی از دو یا چند چیز باشد و بخشی از آن تلف یا متعذر شود تکلیف چیست؟ به نظر می‌رسد در این صورت تعهد به اجرای موضوع باقی‌مانده همچون تعهدی ساده و بسیط درآید مگر آنکه تعهد بدلی ( اختیاری ) باشد که در این صورت تعهد باقی‌مانده نیز ساقط می‌شود. زیرا در تعهد بدلی، تعهد یک موضوع بیشتر ندارد ولی به متعهد اختیار داده که موضوع دیگری را به جای موضوع اصلی عمل کند. با انتفای تعهد اصلی، بقاء بدل موجبی ندارد. ولی  اگر مورد ثمن مردد باشد و مشمول نهی ماده 190 قانون مدنی باشد معامله مزبور باطل است؛ زیرا قاعده مزبور آمره و تخلف ناپذیر می‌باشد .

بند دوم ) معلوم بودن ثمن

1-تعریف: در لغت لفظ « معلوم » به معنای دانسته، دانسته و دریافت شده، آشکار و خلاف مجهول استعمال شده‌است.[13]مفهوم حقوقی آن از معنای ادبی به دور نیفتاده است. معلوم در مقابل مجهول قرارمی‌گیرد؛ یعنی طرفین به وسیله تعیین مقدار و اوصاف و جنس از مورد معامله رفع ابهام کنند.[14]در واقع علم به مورد معامله را می‌توان چنین تعریف نمود: علم به مورد معامله تصویری از ویژگی‌های کمی یا کیفی مورد معامله است که از طریق مشاهده و احساس، اخبار و بیان و یا اشتراط و بناگذاشتن در ذهن متقاعدین نقش می‌بندد. خواه این تصویر منطبق با واقع باشد یا نباشد. با ترسیم ویژگی‌ها و حدود و ثغور مورد معامله در ذهن طرفین، آنها به خوبی قادر خواهند بود آنچه را که داده‌اند و می‌ستانند مورد سنجش و ارزیابی قرارمی‌دهند.[15]

2- ضمانت اجرا: در فقه معامله‌ای که در آن مبیع مبهم باشد باطل است و معامله را «غرری »می‌نامند.[16] قانون مدنی نیز از این قاعده پیروی کرده است. چنانکه در ماده 216 قانون مدنی آمده است :« مورد معامله باید مبهم نباشد، مگر در موارد خاصه که علم اجمالی به آن کافی است .»

بند سوم ) مبانی لزوم تعیین ثمن

   همانطور که گذشت ثمن باید معلوم و معین باشد. چرا قانونگذار تعیین ثمن را ضروری دانسته است؟ به عبارتی چه مبانی وجوددارد که معلوم و معین بودن ثمن را ضروری می‌سازد؟

1-عقل: یکی از مبانی مهم اصل لزوم تعیین ثمن، روش و سیره عقلاست. شارع در معاملات برخلاف عبادات، غالباً آنچه را که مردم در روابط اجتماعی خود رعایت می‌کرده‌اند تایید و امضا کرده‌است . وقتیکه معامله بر معدوم و غیرموجود باطل است پس معامله اشیاء نامعلوم نیز صحیح نیست. روش توده مردم این بوده که در معاملات و دادوستدها کمال دقت را بنماید تا از هرگونه ابهام در خصوص موضوع قرارداد اجتناب نماید و بدین طریق از وقوع تنازع جلوگیری نماید.[17]

2- اجماع: علامه حلی در کتابهای مختلف و تذکره، ابن ادریس در سرائر و شهید ثانی در شرح لمعه بطلان این عقود را اجماعی دانسته‌اند.[18]

همانطورکه بیان شد بسیاری از فقها گفته‌اند جهل در ثمن به بطلان منجر می‌شود و بر این حکم میان فقها اجماع محقق است. اگرچه که اعتبار اجماع مورد تامل و مناقشه است. بنابر اعتقاد امامیه، اجماع دلیلی ذاتی و موضوعی بر حکم شارع تلقی نمی‌گردد؛ بلکه صرفاً ابزاری برای کشف حکم شرعی است. نتیجه این دیدگاه شیعه درباره اجماع آن است که

شامل 22 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق ثمن و شرایط صحت آن

مقاله در مورد بیع با ثمن شناور از دیدگاه فقه

اختصاصی از فی بوو مقاله در مورد بیع با ثمن شناور از دیدگاه فقه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد بیع با ثمن شناور از دیدگاه فقه


مقاله در مورد بیع با ثمن شناور از دیدگاه فقه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:66

 

  

 فهرست مطالب

 

چکیده

طرح موضوع

تاریخچه موضوع

گفتار نخست

دلایل این نظریه

1 - نقل اقوال

بند اول - فقهاى شیعه

بند دوم - فقیهان اهل سنت و جماعت

2 - تقریر ادله این نظریه

الف - اجماع فقها

ب - روایت نبوى مشهور «نهى النبى عن بیع الغرر»

ج - روایات خاصه

3 - نقد و بررسى ادله این نظریه

الف - بررسى اجماع فقها

ب - بررسى روایت «نهى النبى عن بیع الغرر»

بحث دلالى

اول - معناى لغوى «غرر»

دوم - «غرر» در متون فقهى و اصطلاح فقیهان

سوم - رابطه «غرر» و «جهل‏»

چهارم - نتیجه بحث دلالى

پنجم - عدم تحقق هیچ یک از معانى سه گانه غرر در موضوع مورد بررسى

ششم - اثر پیش بینى حق فسخ در بیع با ثمن قابل تعیین

- بررسى روایات خاصه

گفتار دوم

نظریه کفایت قابلیت تعیین ثمن

 

 

 

 

 

 

از گفته‏هاى مشهور که افزون بر شهرت، ظاهرى خدشه‏ناپذیر و مسلم نیز دارد، آن است که در همان لحظه‏هاى تشکیل قرارداد بیع، بها و کالا باید براى طرفین کاملا مشخص باشد و جهل و ابهام در ثمن یا مثمن به بطلان قرارداد مى‏انجامد. از سوى دیگر امروزه در بسیارى از موارد طرفین آگاهى کاملى از عوضین ندارند یا دست کم در یکى از عوضین براى آنان یا یکى از آنان ابهام وجود دارد. موضوع این مقاله آن است که «لزوم تعیین قطعى ثمن به عنوان شرط صحت عقد بیع‏» از چه اعتبار و ارزشى برخوردار است؟ آیا در شمار آن امور مسلم و حتمى است که نمى‏توان دست از آن کشید، هرچند به بطلان بسیارى از قراردادها منجر شود؟ یا مى‏توان با ارایه تفسیرى نو - البته سازگار با مبانى اساسى فقه معاملى - راهى فراخ‏تر از مسیر سنتى در پیش گرفت و با صحیح شمردن قراردادهایى که ثمن در آنها به صورت قطعى تعیین نشده است، طرفین قرارداد و نیز اشخاص ثالث ذى‏حق در چنین معاملاتى را از سرگردانى رهانید؟

بجاست در همین آغاز، درباره گستره سخن، توضیحى ارایه شود. لزوم تعیین هم در ثمن شرط درستى قرارداد بیع شمرده شده است، هم در مثمن. طرفداران این نظریه، چه مبیع دچار ابهام باشد چه ثمن، به بطلان بیع حکم کرده‏اند; اما این نگاشته صرفا به بررسى وضعیت ثمن شناور و نامعین مى‏پردازد. زیرا در روزگار ما - چنانچه زیر عنوان تاریخچه موضوع خواهد آمد - مشکل، بیشتر در ثمن شناور است. امروزه معمولا فراورده‏هاى صنعتى برابر استانداردها و نقشه‏هاى کاملا مشخص تولید شده، و به بازار مصرف ارایه مى‏شود. و کاتالوگ‏ها، مشخصات و حتى ویژگیهاى غیر اساسى کالاها را تعیین و معرفى مى‏کند. و مبیع را تقریبا از هرگونه ابهام مى‏رهاند. از این روى تاکید این نوشته بر ثمن شناور است.

تاریخچه موضوع

بیع، رایج‏ترین و کهن‏ترین قراردادها و کامل‏ترین گونه از اقسام عقود معوض (3) است; «از نظر تاریخ حقوق، بیع مولود معاوضه ساده‏اى است که احتیاجات بشر از دیرزمان، آن را به وجود آورده و بتدریج قیودى به آن افزوده شده تا به صورت کنونى در آمده است.» (4)

ساده‏ترین شکل بیع آن است که دارنده کالا آن را به خواستار آن عرضه مى‏کند و در برابر کالایش، بهایى را که مورد توافق واقع شده، دریافت مى‏دارد. نه در کالا ابهامى است و نه در بها تاریکى و جهالتى; اما تحولات اقتصادى که در پى صنعتى شدن تولید از سده هجدهم میلادى بدین‏سو با سرعت و شتاب وصف ناشدنى در همه شؤون جامعه بشرى تاثیرات شگرف گذارد، نهاد بیع را نیز از مرحله سنتى و حالت‏ساده تاریخى خود به مرحله جدیدى وارد کرد. با حرکت کشتیهاى بخار که تولیدات صنعتى را از این سوى زمین به آن سوى مى‏برد، و با همگانى شدن تلگراف، تلفن، تلکس و تازه‏تر از همه رایانه و اینترنت، حجم تجارت جهانى ده‏ها برابر افزایش یافته، مسایل نوپیدایى در حوزه قرارداد بیع مطرح شده است: عقد مکاتبه‏اى، نهاد بیمه در بیع، بیع اسنادى و ده‏ها مساله دیگر. یکى از این مسایل، بیع با ثمن شناور است که موضوع سخن ماست.

عوامل و انگیزه‏هاى متعددى مدیران اقتصادى را بر آن داشته است تا کالاهاى تولیدى را پیش فروش کنند و براى پیشگیرى از ضرر و زیان، تعیین قطعى ثمن را به آینده مثلا زمان تحویل کالا واگذارند; یعنى بر خلاف بیع سنتى، خریدار هنگام امضاى قرارداد بیع، نداند ملزم به پرداخت چه مبلغى به عنوان ثمن است و فروشنده نیز نداند چه بهایى را دریافت‏خواهد نمود. برخى از عوامل روى آوردن به چنین بیعى، این امور است: کاهش نقدینگى در دست مردم که به کاهش تورم مى‏انجامد، جهت دادن به انتظارات مصرف کنندگان، تامین منابع مالى تولید کنندگان، و اطمینان آنان نسبت‏به فروش تولیدات که مدیران تولید را در برنامه‏ریزى و تعیین موجودى (خواسته و ناخواسته) انبار یارى مى‏دهد.

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد بیع با ثمن شناور از دیدگاه فقه

هنر . کتاب . چو ابر تو ببارد بروید ثمن از سنگ . نویسنده مهندس محمد رضا دامغانی

اختصاصی از فی بوو هنر . کتاب . چو ابر تو ببارد بروید ثمن از سنگ . نویسنده مهندس محمد رضا دامغانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

هنر . کتاب . چو ابر تو ببارد بروید ثمن از سنگ . نویسنده مهندس محمد رضا دامغانی


هنر . کتاب . چو ابر تو ببارد بروید ثمن از سنگ . نویسنده مهندس محمد رضا دامغانی

 

گپی با فرزند خصال خویشتن

. با ترجمه به زبان عربی و انگلیسی

143 صفحه

می دانم که توان انرا دارد . نمی تواند انکار کند . او بر خودش مشرف است و می داند که می تواند شناخت پیدا کند . چه بسا شناخت پیدا کرده است . مطمئن هستم که می داند که این شناخت باعث اشتیاق او در کسب فضائل و کمالات او است . به حقیقت خود توجه دارد . اگاه است که جوهر ملکوت در ملات پیکرش موج می زند . اگر جز این بود که کسی نمی بود .

 


دانلود با لینک مستقیم


هنر . کتاب . چو ابر تو ببارد بروید ثمن از سنگ . نویسنده مهندس محمد رضا دامغانی