فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز


تحقیق در مورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:30

 

  

 فهرست مطالب

 

 

مقدمه. 3

 

امکان تکامل علوم انسانی، همانند علوم و فنون تجربی. 4

 

رابطه عرفان و دین با تقابل دین و سیاست در غرب.. 7

 

بنیادی نبودن دعوای علم و دین در اسلام 9

 

تصویری از سابقه عرفان در غرب و مقایسه آن با اسلام 10

 

جهاد، عقلانی‌ترین ریاضت.. 11

 

اسلام، معنویت متکی بر اصول و مبانی عقلانی. 12

 

پرسش و پاسخ. 13

 

ناکارآمدی عرفان در پاسخ به نیازهای معنوی روز. 13

 

اسلام، بهترین گزینه برای پاسخ به مسائل معنوی جامعه. 14

 

چند وجه تمایز اسلام با مسیحیت.. 16

 

نگاهی گذرا بر برتری اسلام بر عرفان. 19

 

انگیزه‌های روآوردن به عرفان. 21

 

1ـ سرگرمی رازجویانه. 21

 

2ـ انگیزة سیاسی. 22

 

3ـ عوام فریبی. 23

 

4ـ مصلحت نظام 23

 

گرایش مطلوب در بین گرایشهای عرفانی. 25

 

واقعی بودن تفکیک بین دین و عرفان. 27

 

ملامتی‌گری، روح واحد در گرایشهای مختلف عرفانی. 28

 

انتساب نابجای عارف نسبت به فقیه. 31

 

عرفان زیرمجموعه دین است نه منبع و مفسر دین. 32

 

عرفان، از ادعا تا عمل. 34

 

ضعیف السند بودن روایات عرفانی. 35

 

اصل بودن اسلام در اصطلاح «عرفان اسلامی». 37


مقدمه

آقای ایزدپناه:  مباحثی که تاکنون در محور «عرفان، برهان و قرآن» مورد بررسی قرار گرفت،  مباحث پایه ای و نظری، برای سلسله مباحث عملی و عینی تر بوده است که از این جلسه شروع می­شود. به عقیدة من رابطه این بحث با «برهان، عرفان و قرآن» مشخص است. پرسش اساسی را به این صورت می­شود مطرح کرد که با رابطه عرفان با معنویت در جهان امروز چیست؟ یعنی عرفانی که در غرب مطرح است، و  عرفانی که در دین اسلام مطرح بوده، آیا این عرفان برای معنویت جهان امروز و نیازهای روحی و روانی و به خصوص معنوی کافی است یا نه؟ تقریبا دو نگرش عمده می توان به این سئوال پاسخ گفت، یک نگرش این است که ما با صرف فرهنگ اسلامی و فرهنگ قرآنی و سنت اهل بیت می توانیم معنویت جامعه امروز جهانی را تأمین کنیم. بنابراین عرفان به معنای متداول اگر نباشد هم مشکلی به وجود نمی­آید. شاید در مقطع تمدن اسلامی و همچنین تمدن غربی بتوان مطلع هایی را بعنوان شاهد مثال مطرح کرد، یعنی در یک دوره اصلا عرفان مطرح نبوده و در عین حال معنویت حاکم بود و نیازهای معنوی مردم تأمین می شد. پاسخ دیگر یا گرایش دیگر این اس که ما بدون عرفان هرگز نمی توانیم معنویت جامعه را و معنویت جوامع امروز را تضمین و تأمین کنیم. بحث امشب نظریه و تئوری دوم است که علی القاعده بدون عرفان به مفهوم متداول کلمه هم می توان معنویت داشت و نیازهای معنوی امروز را پاسخ گفت. تئوری دیگر و نظریه دیگر ـ که نظریه جناب آقای مهندسی است که در فردا شب خواهد بود. ـ این است که ما بدون عرفان، بدون فرهنگ و تمدن عرفانی به مفهوم متداول کلمه که در حوزه های علمیه و در دانشگاهها و حتی در جهان امروز در غرب مطرح است، نمی توانیم نیازهای معنوی نسل امروز و جامعه امروز را پاسخ دهیم. نظر دست اندرکاران این جلسات، یعنی اجلاس امشب و فردا شب، این بود که ابتدا نظریه پردازان محترم، یعنی جناب آقای دکتر یثربی و حجت الاسلام والمسلمین استاد مهندسی، دیدگاههای خودشان را مطرح کنند. تا بعد که سیر بحث مشخص می شود.

 

جناب استاد یثربی پایه گذار فلسفه عرفان به زبان فارسی در ایران می باشند و شاید همین بزرگوار بودند که در حدود بیست سال پیش، با کتاب فلسفه عرفان باب این بحث را در ایارن گشودند. و از جمله از آثار دیگر ایشان سلسله مباحثی در شرح موضوعی دیوان حافظ، آب طربناک و پس از آن شرحی است که بر رساله قیصری دارند که مجموع این مباحث نشان می دهد که استاد، بصورت عمیق در عرفان کار کرده اند و یکی از افراد مجرب و تئوری پرداز بسیار بزرگوار در ایران پیرامون عرفان می باشند. در خدمت استاد هستیم که مباحثشان را مطرح بفرمایند:

امکان تکامل علوم انسانی، همانند علوم و فنون تجربی

آقای یثربی: در ابتدا عرض کنم غرض از برپایی این محافل این است که ما فکر نکنیم که همین که هستیم باید باشیم، بلکه انشاء الله باید به این سمت حرکت کنیم که چه بسا بتوانیم چیزی بشویم که هنوز هیچ کس به خیالش نمی رسد. چنانکه ما به عنوان بشر این تحول غیر قابل تصور را در علوم و فنون تجربه کردیم. مثلا در چهار قرن پیش شرایط امروز به ذهن هیچ کس  نمی رسید، یا در یک قرن پیش به ذهن هیچ کس نمی رسید که حوزه علمیه قم اینهمه امکانات را در اختیار بگیرد، و به مخیله شان هم خطور نمی کرد. پس باید توجه داشت که ما در علوم انسانی هم نباید دچار غفلت شویم و نکنیم که هر چه باید داشته باشیم را داریم و هیچ آیندة بهتر از گذشته مان در انتظار ما نیست. غرض از همه این مناقشات و این جلسات این است که ما از وضع موجودمان به طرف آینده خیز برداریم. من مطمئنم به آینده بسیار روشنی راه خواهیم یافت که الان ما هیچکدام نمی توانیم تصور کنیم. بارها به من می گویند، چرا فقط مسائل را نقد می کنید و راه حل نشان نمی دهید؟ من در جواب می گویم اینگونه نیست که تا این مسائل به ذهنم بیاید عنوان بکنم، بلکه به عقل خودم یک پیشنهادهایی هم می دهم ولی آن پیشنهاد نهایی ممکن است یک قرن یا دو قرن بعد به وسیله یک طلبه­ای، یا استادی از یک جایی ارائه شود و کلا بصورت بنیادی وضع علوم انسانی ما را دگرگون کند. اما با این تلاشها ما هم در آن فضیلت بعدی شریک  خواهیم بود. در حال حاضر ما باید وظیفة خودمان را انجام دهیم.

اجازه بدهیم در مقدمه بحث، اولا این سوء تفاهم را دفع کنم که بعضی ها فکر می­کنند من بعضی جاها بنا به مصلحتی یک جور و در بعضی جاها بگونة دیگر صحبت می­کنم. یعنی فکر می کنند من آدمی هستم که در یک جلسه از عرفان دفاع می­کنم، و در جلسه­ای دیگر بر علیه عرفان حرف می­زنم. یک سوء تفاهم دیگر اینکه بعضی‌ها اینگونه برداشت می‌کنند که من اصلا بگونه‌ای تعصب‌آمیز با عرفان مخالفم و به هر صورت می‌خواهم بهانه‌ای به دست بیاورم تا به این مکتب حمله کنم. در حالیکه اینگونه نیست و بنده هنوز هم تمام وجودم با این مسئله درگیر است، من روحاً عرفان را دوست دارم، بنده هنوز «ضرب زیدٌ» را هم نخوانده بود که در روحیه‌ام این مسائل بوده و حتی جزو مسائل خانوادگی‌ام بوده است، از قضا تصادف است یا هر چیز هست، نمی‌دانم؟ اولین دعایی هم که پدر بزرگ من برای من از یک شیخ خانقاه گرفته، دعای علم یا چیز دیگر بوده است. در آن وقت من چهار، پنج سال بیشتر نداشتم، بالاخره با چنین محیطی آشنا بودم. الان هم خوشم می‌آید. من اقرار می کنم که خانقاههای متعددی رفته‌ام و با مشایخ متعددی گفتگو داشته‌ام. ما آن زمانی که در قم بودیم این اصلا چنین جوی حاکم بود، بلکه برعکس کاملا جو بر ضد این مسئله بود. در آن زمان فقط ما پنج نفر بودیم که دائما درگیر این مسائل بودیم، دو نفر هم در راه همین سیر و سفر عرفانی تصادف کردند و در سال 1355 از دنیا رفتند، ما در آن زمان مرتب در شهرهای مختلف مثل مشهد، تبریز و... به دنبال اساتید این فن بودیم، ولذا من به عرفان علاقمند هستم و به جامعه هم توصیه می کنم چون عرفان اسلامی، مخصوصاً در ایران اسلامی و در سایة این توحید و تعالیم اسلامی یک ظرافت خاصی پیدا کرده است که عرفان نو افلاطونی این ظرافتها را ندارد.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز

فال حافظ از گذشته تا امروز

اختصاصی از فی بوو فال حافظ از گذشته تا امروز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فال حافظ از گذشته تا امروز


فال حافظ از گذشته تا امروز این مطلب از مطالب آزاد موجود در اینترنت جمع آوری شده است و در مورد فال حافظ از گذشته تا امروز و در 17 صفحه می باشد و در زیر قسمتی از متن آورده شده است :
فال در لغت به معنای طالع، بخت و نیز پیشگویی و عاقبت بینی است. کلمه ای عربی است و در فارسی یعنی شگون، هم در معنای خوب و هم در معنای بد. فال گرفتن یعنی اطلاعات از ناشناخته ها؛ و در عربی به فال خوب زدن، «تفأل» و به فال بد زدن «طیره» می گویند. در فارسی، فال خوب زدن را «مروا» و فال بد زدن را «مرغوا» گویند که از دو کلمه «مرغ» و «آوا» تشکیل شده است. ایرانیان با آواز و جهت حرکت پرندگان فال می زده اند؛ مثلاً با دیدن عقاب به عقوبت و هدهد به هدایت پی می برده اند.
در اسلام و در حدیث آمده است که پیامبر گرامی اسلام (ص)، فال نیکو زدن را توصیه می فرموده اند و طیره را مکروه دانسته اند، به علت اینکه طیره مایه ناامیدی، بدبینی و بدگمانی بوده و در مقابل، فال نیکو و خوب، نشانه امیدواری و کامروایی در زندگی است. در اسلام استخاره یعنی طلب خیره (بر وزن جیره) به معنای با خدا مشورت کردن و طلب تقدیر خیر کردن رواج داشته است.
مردم ایران اقبال بسیار زیادی به دیوان اشعار حافظ نشان داده اند، چرا که حافظ را «لسان الغیب» و حافظ کل قرآن، و از سویی این دفتر شعر را برگرفته از اسرار قرآن و وی را واقف بر گنجهای پنهان الهی می دانند. خودش می گوید:
به ناامیدی از این در مرو بزن فالی
بود که قرعه دولت به نام ما افتد
یا در جایی دیگر:
از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش
زده ام فالی و فریادرسی می آید
▪ آیا مشخص است که اولین فال چگونه و کی از دیوان حافظ گرفته شد؟
نخستین فال دقیقاً ساعاتی پس از مرگ حافظ گرفته شد. ادوارد براون در جلد سوم «تاریخ ادبیات ایران» اشاره داشته است که پس از فوت حافظ، عده ای که کلام وی را قلب کرده بودند، او را تکفیر و از دفن او در گورستان مصلی جلوگیری کردند. برای حل مشکل تصمیم گرفتند با تفأل از کلام خود حافظ راهنمایی بگیرند و پس از آنکه کلیه غزلهای حافظ را نوشته و در سبدی ریختند، کودکی تفألی می زند و غزل شماره ۸۲ می آید، که به طرز عجیب و باور نکردنی پاسخ جماعت ریاکار را می دهد و گفته اند که از آن روز به وی لقب لسان الغیب داده اند، غزل شگفت انگیز چنین است:
کنون که می دمد از بوستان نسیم بهشت
من و شراب فرح بخش و یار حورسرشت
مکن به نامه سیاهی ملامت من مست
که اگه است که تقدیر بر سرش چه نوشت؟
قدم دریغ مدار از جنازه حافظ
که گرچه غرق گناهست، می رود به بهشت
▪ آیا تفأل به دیوان حافظ، شرایط خاصی دارد؟ زمان و نحوه فال گرفتن و تفسیر آن چگونه است؟
ایرانیان معمولاً در جشنها، شادیها، اعیاد و مناسبتهای خاص و یا برای نیتهای خاص و گرفتاری های شخصی به دیوان خواجه تفأل می زنند.
نحوه آن نیز معمولاً با وضو و قرائت حمد و سوره و گرفتن دیوان در دست چپ و با حضور قلب، توسط دست راست باز می شود و اولین غزلی که از سمت راست صفحه می آید، البته از ابتدای غزل، مورد لحاظ قرار می گیرد. اولین بیت غزل بعد نیز شاهد یا تأئید کننده تفأل است. البته ناگفته نماند که روشهای متعدد دیگری برای اینکار وجود دارد که هر کس براساس اعتقادات قلبی خویش عمل می کند و هیچ روش مدونی ندارد.

دانلود با لینک مستقیم


فال حافظ از گذشته تا امروز

دانلودمقاله نقش روحانیت در جامعه امروز

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله نقش روحانیت در جامعه امروز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم
با اینکه در این روزها، حوادث و رویدادهای تازه ایجاب می‌کند، بحث درباره این رویدادها باشد، وظیفه این است که مطلبی را عنوان کنم که بیشتر با نقش و مکان و منزلت روحانی، در جامعه ارتباط پیدا کند. در یاد بود یک روحانی جلیل، سخن از نقش روحانیت، اولی است. به علاوه، در بحثی که چند هفته قبل اینجا داشتم، قول دادم یک بار دیگر در جمع دوستان بیایم و در این‌باره آنچه می‌دانم عرض کنم. یکی از برادران روحانی ضمن سئوالهای کتبی‌، سئوالی در این‌باره فرستاده بودند و در پاسخ ایشان گفتم که این سئوال، سئوالی نیست که با چند جمله در پایان سخنرانی پاسخ داشته باشد و نیازمند یک بحث مستقل است.
موضوع عرایض من نقش روحانیت در جامعه امروز ما است و روی سخن، نه فقط روحانیانی که اینجا تشریف دارند و عده‌شان هم بحمدالله زیاد است، بلکه با همه برادران و خواهرانی است که در این مراسم پرشکوه نمازجمعه، به نیایش خداوند حاضر شده‌اند.
مسئله مسئله صنفی نیست، مسئله، مسئله بنیادی، در رابطه با جامعه اسلامی ماست. در رابطه با نظام اسلامی ماست. در رابطه با جمهوری اسلامی ماست. در عین آنکه درباره نقش یک گروه و صنف است، درباره کل جامعه هم هست. برای اینکه نقش روحانیت را در امروز و فردای جامعه بهتر بشناسیم، ناچار هستیم نقش همین روحانیت را در این دو سال اخیر قبل از پیروزی انقلاب مورد بررسی قرار بدهیم .
برادران روحانی! روحانیت یک سلسله نقشهای دیرینه داشت از سالها و دهها سال و قرنها پیش. این نقشها را یکی یکی برمی‌شماریم
روحانیت، نقش بیان اسلام اصیل را برای جامعه بر عهده داشت. اگر مردم می‌خواستند بفهمند دینشان، اسلامشان، قرآنشان، کتابشان، سنتشان، عقاید اسلامی و احکام اسلامی و اخلاق اسلامی چه گفته است، به روحانی مراجعه می‌کردند. روحانیان کم حرکت‌تر، آنهایی بودند که در ایفای این وظیفه می‌نشستند، تا مردم به آنها مراجعه کنند. روحانیان پر حرکت‌تر و مسئولیت شناس‌تر، آنهایی بودند که نزد مردم می‌رفتند تا رسالت خداوند را تبلیغ کنند. ولی به هر حال وظیفه بیان اسلام، در درجه اول برعهده روحانیت بود. وظیفه تحقیق درباره اسلام، اسلام شناس، مجتهد، صاحب نظر، مرجع، کسانی که صلاحیت مرجعیت در زمینه مسائل اسلامی داشته باشند، اینها در درجه اول باید از حوزه‌های علوم اسلامی و از حوزه‌های روحانیت بیرون بیایند. آنجا باید نشو و نما کنند، ساخته شوند، بزرگ شوند، شناخته شوند شناختنی که در آن مدرک نبود و مدرک بود. آنچه نبود، مدرک کتبی کاغذی بود و آنچه بود، مدرک عینی اجتماعی بود.
چهره‌های محقق مجتهد به حد بلوغ رسیده، در این نظام بی تکلف به مرور زمان، بوسیله شاگردان برجسته یا همطرازان با انصافشان معرفی می‌شدند. هم شناخته می‌شدند، هم شناسانده می‌شدند و در این شناختن و شناساندن کندی بود، سرعت لازم نبود، اما اطمینان فراوان وجود داشت. چهره‌ای که در یک حوزه علمیه بزرگ شکوفا می‌شد، گل می‌کرد، شناخته می‌شد، تقریباً عموم مردم می‌توانستند به صلاحیت علمی و حتی به صلاحیت فضیلتی و معنوی و تقوائیش، اعتماد و اطمینان پیدا کنند. بنابراین وظیفه تحقیق درباره اسلام، بر عهده روحانیت بود و روحانیت این وظیفه را خود، عهده‌دار شده بود.
سوم: وظیفه تهذیب اخلاق. روحانیت نقش عمده خود را در این می‌دید که باید با سخنش، با بیانش، با عملش و با رفتارش، با معاشرتش، با هدایتش، با تذکرش، مردم را به اخلاق پاک دعوت کند. اخلاق جامعه را مهذب کند، جامعه را از آلودگیها دور کند و به کمالات اخلاقی بیاراید. این نقش سوم نقش بسیار مهم روحانیت بود.
در حدود نوزده سال قبل، پس از رحلت مرحوم آیت الله العظمی بروجردی این استاد بزرگواری که به خصوص در شناساندن روش تحقیقی فقه، حق بزرگی بر همه ما دارد، برای ایجاد حرکتی سازنده‌تر درحوزه، دوستانمان، مدرسین گردهمائیها بحثها و برنامه ریزیهائی داشتند. برنامه‌هائی به ثمر رسیده بود وبرای شروعش با چهره‌هائی که در معرض مرجعیت بودند و یک مرجع بودند، تبادل نظر داشتیم. از جمله شبی همراه با برادران عزیز و مجاهد، آیت الله مشکینی و آیت الله ربانی شیرازی، خدمت حضرت آیت الله العظمی آقای گلپایگانی بودیم. بحث بود درباره اینکه: چه باید کرد که مسئله تربیت اخلاق و تهذیب اخلاق در حوزه علمیه قم، نقش بالاتر و سازنده‌تری بخود بگیرد؟ بحث بود، صحبت بود. یاد می‌کردیم از درس سازنده اخلاق مرجع عالیقدر، امام خمینی در قم. و تأثیری که درس ایشان در آن سالها در ساختن و تربیت کردن فضلائی که به آن درس حاضر می‌شدند، داشت و تأسف از اینکه سالهاست این درس تعطیل است و ادامه ندارد. البته در آن موقع امام در قم بودند اما درسهای دیگری را داشتند. به این مناسبت من پرسیدم که در آن موقع که شما طلبه‌ای جوان بودید، در این حوزه قم سازندگی اخلاق در حوزه قم بر عهده چه کسی بود؟ چه کسی درس اخلاق داشت ؟
ایشان پاسخی دادند که به یاد من همچنان مانده و می‌ماند. گفتند در آن موقع ما درسی به نام درس اخلاق نداشتیم، اما الگوهائی به عنوان الگوهای عملی اخلاق داشتیم و در میان این الگوها از چند نفر به عنوان الگوی برجسته نام بردند؛ از جمله از مرحوم آیت الله و استاد و عالم ربانی فقیه مرحوم حاج شیخ ابوالقاسم قمی رحمه الله علیه. گفتند رفتار این عالم جلیل در محیط جامعه، در شهر و در حوزه برای همه ما طلاب آن موقع، آموزنده و سازنده بود.
از هر سخنش، از هر قدمی و از هر برخوردی و از هر رفتاری ما چیزها می‌آموختیم .
داستانها نقل کردند که از آن می‌گذرم. این را بدین مناسبت نقل کردم که توجه به تهذیب اخلاق چه برای خود طلاب و روحانیون و چه نقشی که اینها باید در جامعه از این نظر داشته باشند.
چهارم: نقش روحانیت در خدمت به مردم و گره گشائی از مردم
مردم ببینند که روحانی مرد دنیا و آخرت، هر دو است. برای اینکه اسلام دین دنیا و آخرت، هر دو است. در اسلام دنیا و آخرت جدا نیست و آخرت هم از دنیا جدا نیست. اینجا دار عمل است و آنجا دار جزا. اینجا جای ساختنی است و آنجا جای بهره و رشدن. و ساختنی که اینجا داریم فقط نماز و عبادت نیست که البته نماز و عبادت، ستون دین است ولی فقط آن نیست، خدمت به خلق هم هست. روحانیون هر قدر در مناطقشان به مردم بیشتر خدمت کنند، خدمت روحانیت‌شان را، بهتر انجام داده‌اند، خوب یادم می‌آید عده‌ای از طلاب پر تلاش عزیز ما به روستاها می‌رفتند. و همان کاری را می‌کردند که امروز جهاد سازندگی می‌کند. پیشگام و پیشتاز جهاد سازندگی، طلاب متعهد و متحرک و با ایمان و خداپرست و خلق دوست و مردم دوست حوزه‌ها بودند. مسئله، مسئله افتخار کردن نیست. در جامعه کسی قصد تقسیم افتخارات ندارد. مسئله، مسئله به یاد آوردن و بیاد آمدن است . روحانیون در نقش خدمت به مردم، بهتر می‌توانند پیام اسلام را تبلیغ کنند. حمام می‌ساختند، راه می‌ساختند، به بینوایان کمک می‌کردند، درمانگاه می‌ساختند، غسالخانه می‌ساختند، مدرسه می‌ساختند، حتی در آن اواخر شاید درحدود هفت‌، هشت‌، ده سال قبل رفته بودند سراغ اینکه با خودیاری مردم‌، برق و روشنائی برای مردم درست کنند و امثال اینها. یک خدمت دیگر روحانیت که در این خدمت بسیار هم حساس عمل می‌کند و باید هم حساس عمل بکند، روشنگری برای مردم بود، در جهت شناساندن انحرافات فکری که به نام اسلام تحویل مردم داده می‌شود. روحانیون در بیدار کردن مردم نسبت به افکار انحرافی، نقش بسیارمؤثری داشته‌اند. برای اینکه می‌دانستند که «اذا ظهرت البدء فلیظهر عالم علمه» وقتی نوآوریهای انحرافی و التقاطی را می‌دیدند، در گوشه و کنار جامعه، با آنها به مبارزه بر می‌خواستند، مردم را روشن می‌کردند، به مردم می‌گفتند که آنچه مایه نجات است‌، اسلام اصیل است نه اسلام آمیخته به غیر اسلام.
یک روشی هم روحانیون ساخته شده و تربیت شده در این‌باره داشتند که من، این را اینجا می‌گویم و آن روش این بود: روحانیون زبده در برخورد با کسانی که دچار انحراف شناختی درباره اسلام بودند، می‌کوشیدند اینها را در درجه اول جذب کنند، بعضی‌ها بودند خیلی خوش سلیقه نبودند، از همان اول دعوا می‌کردند. بنابراین بیشتر دفع می‌کردند و سخن ما همواره با این دوستان این بود، که برای یک عالم دینی، برای یک مسلمان متعهد به خصوص یک عالم و روحانی قدم اول، جاذبه است.
تلاش در راه جذب کردن، از راه روشن کردن با سخن و با اندیشه روشنگر و از راه ایجاد جاذبه اخلاقی و عملی است تا دافعه . بنابراین اگر همه شما روحانیون عزیز، امروز هم این قانون و این اصل رامی پسندید، این فرمول رامی پذیرید بکوشیم همه با هم روحانیتی باشیم در درجه اول پرجاذبه، ولی جاذبه بدون دافعه به درد نمی خورد. هر انسان مکتبی ، خود بخود دافعه هم دارد. آنهائی که می خواهندسراپا جاذبه باشند بدون دافعه، اینها از آن صلح کلی‌هائی هستند که خود دچار نوعی التقاط وانحراف‌اند، صوفی مابانه هستند.
اهل حقی که حقش مشخص نیست، همه چیز برایش حق است. اصلا باطلی برایش وجود ندارد. نه ،این طور هم نمی‌شود. اسلام خود یک مکتبی است که جاذبه دارد و دافعه دارد. تبشیر دارد و تنذیر دارد انذار و تبشیر هر دو در اسلام هست. این هم نقش پنجم.
نقش ششم: مبارزه با ظلم و ظالم؛ تا وقتی که اصل رژیم، رژیم ظلم و ضد اسلام و ضد عدل بود با کل رژیم یا با نوچه‌ها و ایادی رژیم در مناطق خودش‌، روحانیت می‌جنگید و مبارزه می‌کرد. حالا هم که اصل نظام‌، نظام اسلامی است اما هنوز ایادیش، ابزارش‌، کارکنانش‌، همه متناسب با نظام اسلامی نیستند، روحانیت هر جا ظلم و ستمی از این بازمانده‌های طاغوت‌، در اداره ها و مؤسسات و در جامعه ببیند همچنان با او می‌جنگد و می‌رزمد و روحانیت در ایفای این نقش‌ها مدتها از زبان و بیان استفاده می‌کرد. حق هم داشت‌، برای اینکه فرهنگ جامعه ما بیشتر فرهنگ گوش بود تا فرهنگ خواندن‌، فرهنگ شنیدن بود تا فرهنگ خواندن. مردمی که بتوانند بخوانند، عده‌شان زیاد نبود. از وقتی که در جامعه ما فرهنگ خواندن به صورت یک فرهنگ دلنشین ، جوان‌ساز، عمیق و شخصیت ساز در آمد، روحانیت متوجه شد که باید اهل قلم نیز باشد. نهضت قلم و نوشتن‌، درست در زمانی که ما اینجا به صورت طلاب جوان در حوزه درس می‌خواندیم، آغاز شد و رو به اوج رفت. فضلای حوزه دیدند باید توانائی نوشتن داشته باشند، بنویسند آن هم با عبارات و الفاظی که متناسب با زمان باشد و درس خوانده‌ها از خواندن نوشته‌هایشان استقبال کنند.
قلم، بیان، تحقیق، تجزیه و تحلیل پیرامون مسائل اسلامی و مسائل اجتماعی، نوشته‌ها وسخنرانیهای تحقیقی و تحلیلی و نوشته‌ها و سخنرانی‌هائی که آهنگ موعظه یا خطابه‌های مؤثر داشت. روحانی از این راههائی که عرض کردم توی متن جامعه جا داشت روحانی و روحانیت از هر قشر دیگر پایگاه مردمیش اصیل‌تر و مؤثرتر بود. چون روحانی با مردم زندگی می‌کرد. خدا مرحوم آقای حاج شیخ ابراهیم نجف آبادی را رحمت کند، ایشان از فضلای برخاسته از قم بود. عالمی ارزنده و خدوم و مردمی که این مدرسه علمیه فعلی نجف آباد را ایشان ساخته و برای اینکه با هزینه کمتر اقتصادی ساخته بشود سنگها و آجرها را می‌آمدند دم خیابان می‌ریختند و قبل از نماز و بعد از نماز خود ایشان با مردم اینها را پای کار می‌آوردند. از ویژگی‌های ایشان‌، مردمی بودنش بود. چه جور مردمی؟ دوستان نجف آباد برای من نقل می‌کردند که حاج شیخ ابراهیم همیشه برای خدمت به مردم آماده است گاهی می‌شود زن و شوهری توی خانه نصف شب، دعوایشان می‌شد، همه آنها که در خانه بودند حریف نمی‌شدند که دعوا را بخوابانند. بالاخره یک نفر دو بعد از نیمه شب می‌آمد درب منزل حاج شیخ را می‌زند: آهای حاج شیخ؟ حاج شیخ خوابند. بیدار شود. بیدار می‌شود می‌آیم. خانه کربلائی علی، دعوا هست بین زن وشوهر. بریم اینها را با هم آشتی بدهیم. ایشان نمی‌گفت صبح. می‌گفت: برویم. لباسش را می‌پوشید، می‌آمد وارد خانه می‌شد، با روئی گشاده و خندان می‌گفت: جائی را درست کنید ببینیم فعلا. می‌نشست پای سماور، یک چای خودش می‌خورد، یک چای به آنها می‌داد، زن و شوهر را با هم آشتی می‌داد، قال را می‌خواباند، پا می‌شد می‌رفت خانه .
اگر روحانی در متن جامعه زندگی می‌کند و با وجدان جامعه رابطه برقرار می‌کند برای این است که به راستی با مردم زیست می‌کند. در یک گفتگوئی که به همین مناسب دو سه روز قبل با امام داشتیم‌، ایشان با همان دقت نظر، روی این نکته تکیه داشتند. مسئله این بود، مشکلی بود درباره روحانیت، مطرح شد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  13  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله نقش روحانیت در جامعه امروز

تحقیق بررسی صنعت بیمه کشور، از گذشته تا امروز صنعت بیمه، وضعیت موجود، وضعیت مطلوب

اختصاصی از فی بوو تحقیق بررسی صنعت بیمه کشور، از گذشته تا امروز صنعت بیمه، وضعیت موجود، وضعیت مطلوب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق بررسی صنعت بیمه کشور، از گذشته تا امروز صنعت بیمه، وضعیت موجود، وضعیت مطلوب


تحقیق بررسی صنعت بیمه کشور، از گذشته تا امروز صنعت بیمه، وضعیت موجود، وضعیت مطلوب

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:29

فهرست:

بررسی صنعت بیمه کشور، از گذشته تا امروز

صنعت بیمه، وضعیت موجود، وضعیت مطلوب

اقتصاد کشور بعد از انقلاب تحولات گوناگونى را پشت سر گذاشته است. اگر در دوره اى به دلیل جنگ هشت ساله لزوم دخالت حداکثرى دولت در اقتصاد احساس مى شد در دوره دیگر دولتمردان درجهت عکس حرکت کردند و اگر در برهه اى از زمان خصوصى سازى به شیوه مذاکره و مزایده عرف بود در برهه دیگر کسى حاضر نبود از این شیوه استفاده کند.

اما شرایط در حال حاضر متفاوت با آن چیزى است که در ۲۷ سال گذشته بوده است نه تنها صاحبنظران اقتصادى به یک وحدت رویه براى اصلاح ساختار اقتصادى کشور رسیده اند، بلکه دولتمردان و حاکمیت نیز از یک رویه حمایت مى کنند. در حال حاضر نه تنها تکلیف دولت مشخص شده بلکه بخش خصوصى نیز مى داند به کجا مى رود. علاوه بر آن تکلیف بخش تعاون نیز مشخص است.

ز صنایع بسیار با ارزش هر جامعه می توان از صنعت بیمه که خود به نوعی باعث توسعه روزافزون آن جامعه می شود، یاد کرد. امروز در تمامی جوامع توسعه گرا، بیمه را عاملی مهم در توسعه کشورها می دانند زیرا معتقدند بیمه در رشد بخشهای مختلف اقتصادی نقش برجسته ای را ایفا می نماید و با پوشش خسارات ناشی از انجام فعالیتهای اقتصادی و توسعه ای جامعه، انگیزه های سرمایه گذاری را نیز افزایش می دهد. به عبارت بهتر صنعت بیمه به عنوان مجموعه ای از بنگاههای اقتصادی هزینه ها و منافع خود را درنظر می گیرد و در نقطه بهینه به گونه ای عمل می کند تا حداکثر خدمات را با حداقل هزینه ارائه دهد که این باعث حرکت سریع توسعه در جامعه می شود. اما بیمه در اقتصاد و جامعه ما از چه جایگاهی برخوردار است؟ پاسخ این پرسش به نحوه نگرش ما به بیمه و توقعاتی که از این صنعت مهم داریم بازمی گردد. شاید بسیاری از ما بیمه را کاری صرفاً اقتصادی تصور کنیم یا آن را فعالیتی اقتصای - اجتماعی بدانیم که اتفاقاً جنبه اجتماعی آن قابل توجه تر است. در شرایط جدید جوامع، عملکرد بیمه دیگر نمی تواند با آنچه که در گذشته عمل کرده است، شبیه باشد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق بررسی صنعت بیمه کشور، از گذشته تا امروز صنعت بیمه، وضعیت موجود، وضعیت مطلوب

از همین امروز موفقیت و میلیونر شدن را آغاز کنید !

اختصاصی از فی بوو از همین امروز موفقیت و میلیونر شدن را آغاز کنید ! دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

از همین امروز موفقیت و میلیونر شدن را آغاز کنید !


از همین امروز موفقیت و میلیونر شدن را آغاز کنید !

موفقیت در ایجاد کسب و کار و ثروتمند شدن اصلا دور از دسترس نیست، هرگز نمی توان یک شبه ثروتمند شد

اما می توان با برنامه ریزی و مشاوره مناسب، موفق و ثروتمند شد. سرمایه شما برای شروع کسب و کار، تلاش، استعداد و پشتکار شماست نه صدها میلیون تومان سرمایه اولیه. اگر برای ایجاد شغل سرمایه کلانی ندارید و شغل مناسبی نیز برای خود پیدا نکرده اید

اگر شما هم به فکر استفاده از استعدادهایتان در راه اندازی کسب و کار هستید، اگر قصد دارید از همین امروز موفقیت و درآمد زایی کاملا قانونی و حلال را شروع کنید

بسته بزرگ "اشتغال زایی و کسب درآمد" به شما کمک می کند تا علاوه بر آشنایی صدها شغل و حرفه درآمد زا، با رازهای موفقیت در کسب و کار و ثروتمند شدن آشنا شوید


دانلود با لینک مستقیم


از همین امروز موفقیت و میلیونر شدن را آغاز کنید !