تعداد صفحات : 46 صفحه -
قالب بندی : word
مقدمه :
بیل گیتس ، رییس شرکت مایکروسافت در یکی از کتاب هایش می نویسد : نقش رایانه در زندگی بشر شگفت انگیز است . ولی مهم این است که رایانه درزمره ارزش های انسانی تعریف شود . به عنوان پدر یا فرزند. در سال 1999 وقتی سران کشورهای صنعتی در مجمع گروه 8 ، در اجلاس اوکیناوا برای بررسی بخشودگی بدهی برخی از کشورهای جهان سوم گرد هم آمدند و کاهش شکاف دیجیتالی به این کشورها ICT توسعه برای به جای بخشودگی ، مبلغی را اختصاص دادند . برخی از کشورها در واکنش به این اقدام ، رایانه ها را به آتش کشیدند و شعار بشریت به نان نیاز دارد نه رایانه را سر دادند .
این گونه مسایل ، ذهن برنامه ریزان کشورهای مختلف - چه توسعه یافته و چه در حال توسعه - را به خود مشغول کرده است که به کدام یک از این شکاف ها باید اولویت داد و آیا اساسا ابزاری است که باید از ان ICT می تواند چالش فقر را از سر راه بردارد ؟ و یا اینکه استفاده ابزاری کرد . بدیهی است که با یک ابزار نمی توان مشکلات جهان را حل کرد.
رایانه دقت و سرعت و توانایی ذخیره سازی اطلاعات خیلی زیاد ودسترسی سریع به انها با پیشرفت و دگرگونی علم و تکنولوژی کامپیوتر و کاربرد ان را میسر می کند. تحولی عظیم در زمینه های متفاوت مانند : پزشکی,هنری,تحصیلی,ارتباطات,جغرافیا و... به وجود اورده است.
اساسا واژه ی ارتباطات ، بسیار قدیمی تر از مخابرات است . ارتباطات که معادل واژه انگلیسی Communication است ، در دوره های مختلف زندگی بشری کاربرد و مفهوم خاص خود را داشته است . به عبارتی ، پیش از انقلاب صنعتی ، به مفهوم مراودت و معاشرت بود و در دوران انقلاب صنعتی ، که جاده ها و سیستم های ترابری و راه های زمینی ، دریایی و هوایی و به قولی «شوارع» اهمیت بیشتری یافتند ، این اصلاح به این مجاری تعمیم یافت . باورود فناوری هایی چون تلفن و تلویزیون و تاثیر شگرف آن ها بر
زندگی بشری و قبل از آن تلگراف ، پیشوند تله به این واژه یعنی Communication متصل شدکه معادل مخابرات در فارسی به آن تعلق گرفت . تاهمین اواخر نیز واژه هایی چون
Telecommuter ، Telemedicine ، Teledensity نیز رواج داشت ولی با آمدن
اینترنت ، یعنی با مقبولیت و استفاده ی گسترده ی آن و پیدایش واژه هایی چون دهکده ی جهانی ( Global village ) و جهان سازی (Globalization ) و نزدیک شدن افراد و هم چنین برداشته شدن فواصل دور و ایجاد همجواری مجازی ، واژه Tele ، به تدریج از ابتدایCommunication و سایر واژه ها کنار می رود .
( فناوری اطلاعات )
وقتی به اطراف می نگریم ، اگر بتوانیم ببینیم چرا که نگاه کردن به منزله ی دیدن نیست همه چیز را در حال اطلاعات دهی و مرادوه می بینیم . همه چیز اطلاعات است . فرایند یادگیری اطلاعات منجر به آگاهی می شود . آگاهی توام با شناخت ، همان چیزی است که معرفت ( Knowledge ) خوانده می شود . به رفتاربه اضافه تعقل را خرد و رفتار توام با خرد را بخرادانه می خوانیم . عصر حاضر را عصر اطلاعات نامیده اند . در واقع در عصر اطلاعات ، حرکت از جامعه صنعتی به سوی جامعه ی نرم افزاری شکل می گیرد . در محیط جدید دیکرمهم نیست که عرصه ی فعالیت چه باشد ؛ این محیط همه عرصه های اقتصادی، سیاسی ، فرهنگی و غیره را تحت الشعاع قرار داده است .
( ویژگی های عصر ارتباطات )
همانگونه که قبلا ذکر شد عصراطلاعات بر تمامی عرصه های زندگی تاثیر شگرفی گذاشته است . یکی از ویژگی ها و صفات این عصر ، طوفانی بودن محیط آن است . در واقع این ویژگی محصول انقلاب اطلاعات و ارتباطات است . انتقال سریع اطلاعات ، عامل طوفانی بودن آن است . یعنی آن قدر سرعت انتقال اطلاعات بالاست که ثبات محیط تحت الشعاع قرار می گیرد و بستر فعالیتی ، به شدت بی ثبات می شود و این امر با محیط با ثباتی که قوانین و مقررات ثابت ومطمئن خود را دارد و ما بر آن شناخت داریم ، بسیار فرق می کند ، حال باید
دید چه عاملی باعث پیچیدگی این محیط می شود .
به طور خلاصه ، تعدد و تنوع عناصر محیط و تعامل این عناصر با یکدیگر عامل پیچیدگی است. ویژگی دوم این عصر مدیریت مجهولات است . یعنی در این محیط مکرراً با پدیده هایی مواجه می شویم که با آن ها آشنایی نداریم و سابقه ی قبلی نیز ندارند . پس باید بتوان به
دانشی دست یافت که این همه مجهولات را کنترل و بی نظمی ناشی از آن را مهار کند ، دیگر
ویژگی این عصر ، شبکه ای شدن است . یعنی مرزها و مرکز ها برداشته می شوند و تصوری جهانی شکل می گیرد . در این جا به تفکر شبکه ایی نیاز داریم.
ویژگی بعدی ، پذیرش تنوع و تفاوت و کثرت گرایی فرهنگی است . دیگر ویژگی این عصر ، روندهای متناقض و نیروهای پرتناقض است .نمونه های آن ، روند جهانی سازی در کنار محلی سازی و همکاری شرکت های رقیب با یکدیگر است و یعنی همزیستی عناصر متضاد در کنار یکدیگر . منطق عصر اطلاعات ، منطق حاکمیت و فور و فراوانی است نه منطق کمیابی و مدیریت فراوانی ، به دانش ، احاطه و تخصص بسیار بالایی نیاز دارد و با مدیریت کمیابی خیلی فرق می کند . به همین دلیل باید مجهز به عمل خردمندانه و داشتن خرد انتخاب باشد در عصر اطلاعات عامل کلیدی موفقیت سرمایه گذاری به روی دارایی های غیر ملموس یعنی سرمایه گذاری روی منابع انسانی است . توسعه سرمایه ی انسانی بدون داشتن زیر ساخت اطلاعات و ارتباطی اصلا امکان پذیر نیست .
( ازدواج میان اطلاعات و ارتباطات )
واژه ی monologue در اصطلاح فلسفه معادل حدیث نفس است .
یک پله بالاتر به واژه ی autodialogue برمی خوریم که می توان معادل مخاطبه با خویش را به آن داد . در داستان پیرمرد و دریا از همینگوی ، صحنه های زیادی از مخاطبه باخویش یا به تعبیری تعامل یکسویه پیرمرد با خود دیده می شود . در واقع بخش عمده ای از داستان ، مربوط به تعامل یکسویه پیرمرد است .
در این چرخه تبادلی صورت نمی گیرد . آنچه که آدمی را از انزوا می رهاند dialogue یا
مباحثه ی دو طرفه است . در اینجا باید از تجربه ی بشری استفاده کرد و این یک ضرورت تاریخی است که تجارب و دانش باید منتقل شوند و این مساله با تعامل دوسویه حاصل می آید و در فرایند ارتباط نیز این اطلاعات است که ردو بدل می شود ؛ در واقع هدف ارتباط تبادل اطلاعات است پس همگرایی این دو، برای زدودن مشکل عمده ی ارتباط را متقارن تر کرده
است افراد بیشتری به اطلاعات بیشتری دست می یابند و محدودیت زمانی و مکانی نیز برداشته می شود.
( ابزار یا محور )
همان طور که در مقدمه گفته شد اگر به ICT به عنوان یک ابزار نگاه کنیم ، حرکت
نمادین آتش زدن رایانه قابل توجیه می شود ، ولی اگر به ICT به عنوان محور توسعه نگریسته شود ، عمل کشورهای صنعتی از مجمع گروه 8 در اجلاس اوکیناوا برای ایجاد زمینه های اصلی توسعه و بستر سازی همه جانبه با استفاده از راهکارهای اقتصاد دیجیتالی به جای دادن قرص مسکن و درمان علامتی ( symptomatic ) کاری درست و معقول بوده است . تبادل اطلاعات مهمترین هدف ارتباطات و فناوری طلاعات است .
نتیجه تبادل اطلاعات تبدیل اطلاعات به دانش و ایجاد جامعه ای دانش مدار است اگر بخواهیم به صورت فهرست وار به مزایای ICT اشاره کنیم این مزایا را می توان چنین فهرست کرد : نقش اساسی در بخش ارتباطات از طریق کاهش دوچالش پیش روی مخابرات
یعنی :
*تاخیر و فاصله ارزانی سرعت بیشتر انواع مختلف ارتباطات و نهایتا دسترسی بیشتر به اطلاعات
دانلود تحقیق نقش کامپیوتر در زندگی بشر