فرمت فایل:word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات :76
فهرست مطالب :
( کلیات تحقیق )
1-1- مقدمه
-2- بیان مسئله
1-4 - اهداف تحقیق
1-4-1 - هدف کلی تحقیق :
بررسی رابطه شیوههای فرزندپروری والدین با اختلال رفتاری کودکان پیش دبستانی شهرستان اقلید
بررسی رابطه شیوه های فرزند پروری مبتنی بر استقلال با اختلال رفتاری کودکان
بررسی رابطه شیوه های فرزند پروری مبتنی بر وابستگی با اختلال رفتاری کودکان
بررسی رابطه شیوه های فرزند پروری مبتنی بر سختگیری با اختلال رفتاری کودکان
بررسی رابطه شیوه های فرزند پروری مبتنی بر آسانگیری با اختلال رفتاری کودکان
بررسی تفاوت در اختلال رفتاری کودکان دختر و پسر
1-5 - فرضیات تحقیق
1-5- 1- فرضیه اصلی :
بین شیوه های فرزند پروری با اختلال رفتاری کودکان رابطه ای وجود دارد .
1-5-2- فرضیه های فرعی :
بین شیوه های فرزند پروری مبتنی بر استقلال با اختلال رفتاری کودکان رابطه ای وجود دارد .
بین شیوه های فرزند پروری مبتنی بر وابستگی با اختلال رفتاری کودکان رابطه ای وجود دارد .
بین شیوه های فرزند پروری مبتنی بر سختگیری با اختلال رفتاری کودکان رابطه ای وجود دارد .
بین شیوه های فرزند پروری مبتنی بر آسانگیری با اختلال رفتاری کودکان رابطه ای وجود دارد .
بین اختلال رفتاری کودکان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد.
1-6- تعریف واژه ها و اصلاحات
1-6-1- تعریف نظری متغیرها
شیوههای فرزندپروری:
7-1- تعریف عملیاتی متغیرها
( ادبیات و پیشینه تحقیق )
1- نظریههای فرزندپروری
خانواده و الگوهای فرزندپروری
شیوه کنارهگیر
توضیحات
کودکی که به دنیا می آید عالی ترین و کامل ترین امکانات رشد را داراست. او در بهترین حالت خود آفریده شده است و آمادگی و ظرفیت آن را دارد که به شایسته ترین وجه پرورده شود و به برترین کمالات دست یابد. کافی است عادی به دنیا بیاید و خانواده و محیطی مناسب در اختیارش باشد تا ببالد و رشد و نمو کند و جایگاه والای خویش را در این جهان بیابد.
اما زندگی خانوادگی و محیط بهداشتی، آموزشی، اجتماعی و فرهنگی بسیاری از مردم جهان چنان است که دستیابی به چنین مقصودی را دشوار و گاه امکان ناپذیر می سازد. محدودیت های محیط زندگی گروهی از کودکان چنان زیاد است که بقای آنان نیز ناممکن می گردد. مشکلات عاطفی و رفتاری کودکان نیز که نتیجه اجتناب ناپذیر فقر، نابسامانی های خانوادگی و کاستی های آموزشی و اجتماعی است شدیدا مانع رشد و بالندگی و وصول آنان به کمالاتی است که در خلقت شان مقدر شده است.متاسفانه اکثر ما به درستی نمی دانیم که هرگاه فرزندانمان از امکانات رشد و پرورش صحیح برخوردار باشند، چه زندگی متعالی در انتظارشان است. ما غالبا غافل از آنیم که سعادت و کمال کودکانمان در گرو رشدیافتگی ما بزرگسالان است. بسیاری از ما هنوز هم چنین تصور نادرستی در ذهن داریم که گویا کودکان وقتی به دنیا می آیند از همان اول برخی خوب و برخی بدند، بعضی شرور و بعضی نجیبند، گروهی خوش اقبال و گروهی بدبختند.
ما غالبا فرزندان خود را به دلیل خطاها و اختلال ها و ناسازگاری هایشان محکوم می کنیم یا به باد ناسزا و تنبیه می گیریم و فراموش می کنیم که به جای آن باید خطاها و ندانم کاری های خودمان را دلیل بروز مشکلات آنان بدانیم. واقعیت های زندگی خانواده ها حاکی از آن است که بسیاری از آنان آشنایی کافی در زمینه رشد و پرورش فرزندانشان را ندارند. فراوانند کودکانی که تحت سرپرستی ناقص یکی از والدین به سر می برند و یا نابسامانی های خانوادگی، نظیر مناقشات پدر و مادر با اعتیاد پدر و سرپرست خانواده و یا به ویژه فقر فرهنگی و تربیتی اولیاء دشواری های بزرگی را در راه رشدشان ایجاد می کند.گستره این نوع مشکلات به قدری وسیع است و چنان گروه بزرگی از کودکان در معرض مخاطرات روانی و فکری و اجتماعی قرار دارند که اتخاذ تدابیر همه جانبه مشاوره ای و مددکاری را اجتناب ناپذیر می سازد. برای چنین منظوری ضروری است که علاوه بر ارائه خدمات گسترده روان شناسی و تعلیم و تربیتی در مدارس، مراکز مشاوره کودک و خانواده با امکانات کافی در شهرها و روستاهای بزرگتر ایجاد شود
پایان نامه اختلال رفتاری وفرزند پروری