فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله معنای قلب

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله معنای قلب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله معنای قلب


دانلود مقاله معنای قلب

 

مشخصات این فایل
عنوان: معنای قلب
فرمت فایل : word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 31

این مقاله در مورد معنای قلب می باشد.

 

بخشی از تیترها به همراه مختصری از توضیحات هر تیتر از مقاله معنای قلب

معنی و سبب حضور قلب
در بیان سایر شرایط و معانی باطنی نماز و موانع پذیرفته شدن آن است .
محصل معانی باطنی  نماز شش چیز است :
اول-  حضور قلب : غرض از آن خالی بودن فکر است از غیر آنچه به آن سرگرم است یعنی تنها متوجه نماز باشد و این مطلب پیدا نمی شود مگر وقتی که راستی بحقارت دنیا یقین کند و باورش شود که آخرت بهتر و پایدار تر است .و بداند ...(ادامه دارد)

هیبت ، نتیجه شناسائی قدرت
چهارم : هیبت است و آن حالتی است که برای نفس انسان بواسطه شناختن قدرت حق پیدا می شود . وقتی که فهمید خدا بر هر چیزی تواناست   و سطوت او که اگر خداوند به آن می ترساند  و نفوذ و مشیت او بقسمی که اگر بخواهد بفضلش با کسی معامل ننماید بلکه بعدلش مؤاخذه نماید ، جمیع عباد را می تواند بحکم عدل معذب بفرماید و کیست بتواند اعتراض نماید یا بتواند معذرت بطلبد که در آنروز سخن نتواند بگویند و به آنان اجازه داده نمی شود تا عذر بخواهند . بهر حال هر چه علم بخدا و بقدرت بی پایانش زیاد تر شود ، خشیت و هیبت از او ...(ادامه دارد)

حیاء نتیجه علم به عظمت و غنای حق
ششم حیاء است سبب آن شناختن جلالت و عظمت الهی است که هیچگونه نیازی بعبادت بندگانش ندارد باید نمازگذار یقین کند اگر عبادت ثقلین (جن وانس) را داشته باشد ، باز قیام بحق عبادت ننموده یعنی آنطوری که سزاوار بندگیست انجام نداده است.
پنهان نیست که جان عبادت همانا شناختن بزرگی حق و نیاز و ناتوانی و احتیاج باون در همه امور است که از آن جمله نیاز بتوفیق عبادت است در نتیجه خود را مقصر می داند و بفضل و کرم ش چشم دارد و از عدلش می ترسد .
از اینجاست که سید المرسلین می فرماید :آنطوریکه سزاوار شناختن هستی ، ترا نشناختیم و آنگونه که سزاوار پرستش هستی ...(ادامه دارد)

حدیث معاذ و اتمام حجت پیغمبر (ص)
در این حدیث شریف رسول خدا (ص) به معاذ می فرماید : « اگر این حدیث را حفظ کنی ترا سودمند می باشد واگر حفظ نکنی ، نزد خدا بر تو حجت است و خلاصه حدیث آنست که آنحضرت دراین حدیث هفت حجاب ذکر می فرماید که هر یک مانع از قبول عمل است .
حجاب نخست غیبت است که نمی گذارد عمل صاحبش پذیرفته گردد. حجاب دوم ریاء و غرض از عمل ، بخاطر دنیا بودن است . حجاب سوم تکبر بر بندگان خداست و حجاب چهارم عجب و پنجم حسد است . حجاب ششم  قساوت  قلب و بیرحمی است و حجاب هفتم اراده شهرت داشتن بعمل است .معاذ گریه کرد و اظهار عجز و قصور خود نمود پس ...(ادامه دارد)

نتیجه گیری
پس از مطالعه های انجام شده برای تحقیق دریافتم که انسان در نماز برابر چه قدرت مطلقی قرار می گیرد . و اگر بتواند تصور این صحنه را انجام دهد . نماز او حتماً رنگ و بوی دیگری خواهد داشت . اگر انسان بتواند نماز خود را با حضور قلب کامل انجام دهد . عبادت او از این حالت فعلی برایش به مشابه یک لذت و آرامش می شود که دوست دارد هرچه بیشتر از این لذت و آرامش استفاده کند.
برای من هم همین طور است نماز های فعلی ام خیلی فرق می کند با نمازهای قبلی ام و الان سعی می کنم در نمازهایم حضور قلبی بیشتری داشته باشم و بدانم که ...(ادامه دارد)

 فهرست مطالب مقاله معنای قلب

مقدمه    2
فصل  اول    5
در تحقیق معنای قلب    5
معنی و سبب حضور قلب    11
فهمیدن معانی و تعظیم نماز    11
هیبت ، نتیجه شناسائی قدرت    12
رجاء در اثر یقین به وفای حق    12
حیاء نتیجه علم به عظمت و غنای حق    12
گنهکاری مانع قبولی عمل است    13
حدیث معاذ و اتمام حجت پیغمبر (ص)    14
فصل دوم    16
راه تحصیل حضور قلب    16
نتیجه گیری    24
منابع و مآخذ


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله معنای قلب

دانلود مقاله معنای واقعی هنر و هنرمند

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله معنای واقعی هنر و هنرمند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله معنای واقعی هنر و هنرمند


دانلود مقاله معنای واقعی هنر و هنرمند

با گذر از مکتب ها و سبک های  فکری فرهنگی و با همة تعاریفی که متفکران و فیلسوفان از هنر و عوالم هنری کرده اند: هنر، شاید به دلیل بازگشت اش به حس انسانی و شاید به خاطر تکیه اش بر شهود و مکاشفه کارآیی بسیار در انتقال تجربه های درونی و باطنی زندگی آدمی دارد و خبر از رهایی می آورد که قفل آنها با هیچ کلید دیگری گشودنی نیست. هنر مسیری در زندگی آدمی می گشاید که با پای چوبی خردورزی و منطق استدلالی نمی توان از آن گذشت. آفرینش هنری در زندگی معنوی آدمی ارجی والا دارد و از این جنبه، برتر و قدرتمندتر از علم منطق فلسفه و اخلاق جلوه می کند.

و فلسوف و فلسفه چه حق دارد که از امری والاتر از خود سخن گوید. آیا فیلسوف همان نیست که در زندان فلسفه، در همان غاری بسر می برد که افلاطون ما را از ظلمت آن
می ترساند؟

جایی که از حقیقت جز در پیکره سایه هایی بر دیوار نمی توان با خبر شد؟ آیا هنرمند آن زندانی رها شدة آن غار نیست که به یاری شهود هنری با نور حقیقی جهان آشنا شده است و برای دیگران خبر از حقیقت آورده، پس چرا باید وقت خود را با خواندن بحث و جدل در مورد انواع فلسفه هایی بپردازیم که در آستانة کشف حقیقت متوقف شده اند؟

هنرمندان به اعتباری هرگز به دنبال فلسفه نیستند، آنها تنها سعی می کنند که در تکنیک کار خویش مهارت بیشتری کسب کنند، ولیکن آنچه در تکنیک و قالب کار هنری آنها به مثابه محتوا اظهار می شود چیست اگر فلسفه نیست؟

معمول است که انسان را به دو ساحت مجزا و مستقل از یکدیگر تقسیم می کنند عقل و احساس. آنگاه عقل را متعلق به ساحت عقل می دانند و هنر را متعلق به ساحت احساس و نسبت و رابطه عقل و احساس را مغفول باقی می گذارند. ساحت عمل و ساحت نظر را از یکدیگر مجزا کرده اند ومیان آن دو را چنان شکاف عظیمی انداخته اند که هرگز پر نمی شود، حال آنکه نظر و عمل انسان در اصل و منشأ  کند و گرنه هیچ عملی را نمی توان منتسب به کسی دانست.

از منطق نمی توان انتظار داشت که امور از یکدیگر انتزاع نکند و اعتبارات مختلف را برای واقعیت قائل نشود. خطای کار از آنجا آغاز می شود که برای این اعتبارات و انتزاعات مستقل از یکدیگر ، قائل به اصالت و حقیقت شویم... این خطاست که به ‌منطقی منتهی می شود و علم و حکمت و فلسفه و سیاست و دین، یعنی مظاهر مختلف حقیقت واحد، به مثابه حقیقتی مستقل از یکدیگر اعتبار می شوند و اشتراک و اتفاقشان در اصل و منشأ مورد غفلت قرار می گیرد. خطایی نیست اگر عقل ظاهر به انتزاع ماهیت از وجود بسنده کند، اگر چه در نفس الامر ، وجود و ماهیت عین یکدیگراند و لکن خطا آنجاست که برای این اعتبار ذهن محض به اشتباه، اصالتی در وجود قائل شویم وفراموش کنیم که اصلاً وجود و ماهیت دو اصطلاح مربوط به منطق و فلسفه هستند و در نفس الامر چیزی به اسم ماهیت و مستقل از وجود، موجود نیست.

شامل 83 صفحه فایل word قابل ویرایش

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله معنای واقعی هنر و هنرمند

معنای واقعی هنر و هنرمند

اختصاصی از فی بوو معنای واقعی هنر و هنرمند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

معنای واقعی هنر و هنرمند


دانلود جزوه معنای واقعی هنر و هنرمند

با گذر از مکتب ها و سبک های  فکری فرهنگی و با همة تعاریفی که متفکران و فیلسوفان از هنر و عوالم هنری کرده اند: هنر، شاید به دلیل بازگشت اش به حس انسانی و شاید به خاطر تکیه اش بر شهود و مکاشفه کارآیی بسیار در انتقال تجربه های درونی و باطنی زندگی آدمی دارد و خبر از رهایی می آورد که قفل آنها با هیچ کلید دیگری گشودنی نیست. هنر مسیری در زندگی آدمی می گشاید که با پای چوبی خردورزی و منطق استدلالی نمی توان از آن گذشت. آفرینش هنری در زندگی معنوی آدمی ارجی والا دارد و از این جنبه، برتر و قدرتمندتر از علم منطق فلسفه و اخلاق جلوه می کند.

از منطق نمی توان انتظار داشت که امور از یکدیگر انتزاع نکند و اعتبارات مختلف را برای واقعیت قائل نشود. خطای کار از آنجا آغاز می شود که برای این اعتبارات و انتزاعات مستقل از یکدیگر ، قائل به اصالت و حقیقت شویم... این خطاست که به ‌منطقی منتهی می شود و علم و حکمت و فلسفه و سیاست و دین، یعنی مظاهر مختلف حقیقت واحد، به مثابه حقیقتی مستقل از یکدیگر اعتبار می شوند و اشتراک و اتفاقشان در اصل و منشأ مورد غفلت قرار می گیرد. خطایی نیست اگر عقل ظاهر به انتزاع ماهیت از وجود بسنده کند، اگر چه در نفس الامر ، وجود و ماهیت عین یکدیگراند و لکن خطا آنجاست که برای این اعتبار ذهن محض به اشتباه، اصالتی در وجود قائل شویم وفراموش کنیم که اصلاً وجود و ماهیت دو اصطلاح مربوط به منطق و فلسفه هستند و در نفس الامر چیزی به اسم ماهیت و مستقل از وجود، موجود نیست.

نوع فایل : Word

تعداد صفحه : 82


دانلود با لینک مستقیم


معنای واقعی هنر و هنرمند

فهرست فعل های فارسی با معنای آنها

اختصاصی از فی بوو فهرست فعل های فارسی با معنای آنها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فهرست فعل های فارسی با معنای آنها


فهرست فعل های فارسی با معنای آنها

 

  • نویسنده محمد بشیرحسین
  • مترجم
  • تعداد صفحات 102
  • ناشر ایران پی دی اف
  • کتاب فعل های فارسی به همراه معانی آنها در ۱۰۲ صفحه توسط محمد بشیرجسین که از استادان ادبیات دانشگاه تهران می باشد گردآوری شده است.

 


دانلود با لینک مستقیم


فهرست فعل های فارسی با معنای آنها

معنای هنر با روش‌های گوناگون و از نظر نظام‌های فکری و جهان‌بینی‌های مختلف

اختصاصی از فی بوو معنای هنر با روش‌های گوناگون و از نظر نظام‌های فکری و جهان‌بینی‌های مختلف دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

معنای هنر با روش‌های گوناگون و از نظر نظام‌های فکری و جهان‌بینی‌های مختلف


معنای هنر با روش‌های گوناگون و از نظر نظام‌های فکری و جهان‌بینی‌های مختلف

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات30

 

معنای هنر و تعریف آن با روش‌های گوناگون و از نظر نظام‌های فکری و جهان‌بینی‌های مختلف مورد پژوهش و بررسی واقع شده و مطالب زیادی در این زمینه موجود است. فلاسفه، زیبائی شناسان، مورخین، باستان شناسان، مردم شناسان و بالاخره ناقدین هنر نیز به نوبه خود هر یک از منظر خاص خود موضوع را بررسی کرده و سعی کرده‌اند راه به جائی ببرند. اما تاکنون یک تعریف واحد و مقبول همگان ارائه نشده است. بلکه برخلاف تصور، مسأله آنقدر گسترده و پیچیده است که پژوهشگر به یاد این دو بیتی خیام می‌افتد که :

آنانکه محط فضل و آداب شدند                                   در جمع کمال شمع اصحاب شدند

ره زین شب تاریک نبردند برون                                    گفتند فسانه‌ای و در خواب شدند

علاوه بر اختلاف روش‌ها، اختلاف مشرب‌ها و روحیات، اختلاف جهان‌بینی‌ها و مرام‌ها نیز مزید بر علت شده، و به اختلافات دامن زده است. در صورتی که هنر یک مقولة علمی و یا تجربی نیست که بتوان مستقل از ذهنیت‌ها و روحیات و حتی اهداف و آرمان‌های فردی و اجتماعی به آن پرداخت و یا آن را تعریف کرد. اگر در علوم محض و علوم تجربی بتوان تا حدودی ـ و تاکید می‌کنم تا حدودی ـ شاهد و مشهود را از یکدیگر جدا کرد، در مورد هنر به هیچ روی نمی‌توان «تماشاگر» و «بازیگر» یا «ناظر» و «منظر» را از یکدیگر جدا کرد. در امور هنری، ناظر، منظر و منظور چنان با یکدیگر آمیخته‌اند که نه تنها جدا کردنشان از یکدیگر دشوار است، بلکه در آمیختگی این سه عنصر شناخت چنان عمیق است که منجر به پیدایش نظریات کاملاً متفاوت در تعریف هنر شده. در حالی که هیچ یک از این نظریات را نمی‌توان کامل و بی‌عیب و نقص دانست. تعدادی از این تعاریف به شرح زیر است:

- استعداد تجسم آزادانه بخشیدن به افکار

- انتقال احساسات و عواطف

- گریز از هیولی (بی‌شکلی ماده خالص ـ فلاسفة یونان) یا جبران خلاء و تنگی فضای عالم خاکی

- کوششی برای خلق زیبایی یا‌ آفرینش صور لذتبخش

- عاطفه‌ای که صورت خوب از آن حاصل شود

- بیان و خلق

- روزنه‌ای به ماوراء یا کوششی برای اتصال به منشاء وجود

- انجام کاری برحسب قواعد یا به دست آوردن نتیجه از طریق استعدادهای طبیعی

- درک بی شائبه از جهان و...

به طوری که ملاحظه می‌شود این تعاریف بعضاً تفاوت‌های اساسی با یکدیگر دارند. بعضی اشراقی و عارفانه‌اند برخی فلسفی. و برخی واقع‌گرایانه و تحققی (پوزیتیویستی). بعضی‌ها بسیار کلی و عمومی و بعضی‌ها خاص هستند. بعضی اساساً واجد ویژگیهای اولیه یک تعریف علمی که عبارتست از جامع و مانع بودن نمی‌باشند (تعداد زیادی از این نوع تعاریف وجود دارند که ذکرشان در این مختصر نمی‌گنجد).

در عین حال این پراکندگی و اختلاف آراء موجب نمی‌شود که گمان کنیم پژوهش‌ها و مطالعات تفصیلی و زیادی که تاکنون برای کشف ماهیت هنر و منشاء آن شده بی‌فایده بوده و یا خواهد بود. برخلاف، در فراگرد این پژوهش‌های تاریخی و کوشش‌های نظری، همواره چشم‌اندازهای تازه‌ای پیدا شده و ناشناخته‌هائی به شناسائی آمده، و مسائلی به تدریج طی شده و چیزهای بسیاری کشف شده که قبلاً مشکوف نبوده است.

از طرف دیگر بد نیست به این مطلب توجه کنیم که آنچه بسیاری از اوقات به عنوان تعریف هنر تلقی می‌شود اساساً تعریف هنر نیست، بلکه یا بیان منشاء هنر است یا توصیف هنر و یا احکام و دستورات و راهبردها. باید این چهار مقوله را از یکدیگر تشخیص داد و هر یک جداگانه مورد بررسی و نقادی و تجزیه و تحلیل واقع شوند. به عنوان نمونه نظریات و مباحثاتی که تحت عنوان «هنر برای هنر» یا «هنر برای مردم» (جامعه) ابراز می‌شوند، گر چه خارج از حوزه فلسفه هنر نیست اما غالباً دستوری

(Normative) یا راهبردی بوده ارزشی علمی ندارند. این دو نظریه آنچناکه گاهی کاملاً متناقض می‌نمایند آنقدرها هم متناقض نیستند. البته متفاوت هستند اما لزوماً و تحت همه شرایط تاریخی  متناقض نبوده‌اند و نمی‌باشند. وقتی به مقصود گویندگان و شارحین این نظریات توجه کنیم می‌بینیم داستان به این صورت نیست که هر که می‌گوید هنر برای هنر لزوماً مقاصد فردپرستانه، غیراجتماعی و یا بدتر از آن ضداخلاقی داشته باشد، و یا هرکس می‌گوید هنر برای جامعه به لطافت‌ها و عناصر درون شخصیتی، درون ذاتی و عاطفی هنر توجه نداشته باشد و نداند که هنر از دل برمی‌آید و در محدوده خشک دیدگاه‌های اجتماعی با اهداف سیاسی نمی‌گنجد. درگیری‌ها و نفی و اثبات‌های تحت این عنوان در سطوح پایین تخصصی غالباً شعاری، مجادله آمیز، و مناقشات لفظی ناشی از تعبیر و تفسیر دلخواهانه و ظاهر کلامی و لغوی این دو راهبر است. برخورد صوری هم با این داستان که دارای یک سیر تحول طولانی (یکصد ساله یا بیشتر) با زیر و بم‌ها، فراز و نشیب‌ها، درست و نادرستیها، تنوع‌ها و گرایشات گوناگون، و تعابیر و تفاسیر و دیدگاه های متفاوت در درون هر یک از دو جریان است، راه به جائی نبرده، نمی‌برد و نخواهد برد. این دو جریان هر یک دارای بسترهای تاریخی  ـ اجتماعی و موجبات خاصی هستند که به نوبه خود قابل توجیه و قابل درک است. هر گونه داوری بدون درک و فهم موجبات، خاستگاه‌ها و بستر تاریخی ـ اجتماعی هر یک، نادرست و سطحی است و به تنزیه و  تفکیرهای یک جانبه می‌انجامد.

به هر صورت من به نوبه خود چاره‌ای ندارم جز اینکه تعریف مورد نظر خودم را که خواسته‌اید ارائه دهم. به نظر من عبارت است از: دریافت معنی و معنی دادن به / رمزگشائی و رمز‌پردازی از/ رازگشائی و رازگویی با / اشیاء و پدیده‌ها به طریقه عاطفی و  احساسی (شهودی و بی‌واسطه). به عبارت ساده‌تر هنر عبارت است از : «کشف معنی ـ با معناهای ـ پنهان و مکنون در ذات اشیاء و پدیده‌ها و انتقال آنها از دل به دل.»

  • آیا اصولاً می‌توان هنر را به شاخه‌های مختلفی تقسیم کرد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، انواع هنر کدامند؟

هنر انواع مختلف دارد. تقسیم‌بندی عمومی و کلی عبارت است از هنرهای محض و هنرهای کاربردی؛ که تحت عناوین دیگری همچون هنرهای زیبا و صنایع هنری، هنرهای مطلق و نسبی، حقیقی و مفید، درجه اول و درجه دوم و ... نیز بیان شده است. بعضی‌ها با جدا کردن معماری از این تقسیم بندی دو گانه، سه نوع هنر تشخیص داده‌اند: درجه اول، بینابینی (معماری)، و درجه دوم. آنچه اهمیت دارد عناوین این طبقه‌بندی‌ها نیست. بلکه موضوع آن است. موضوع طبقه‌بندی عمومی هنر این است که دسته‌ای از هنرها دارای ویژگیهای زیراند:

1- از لحاظ استفاده عملی نامشروط‌اند.

2- نیازمند مقبولیت و مشروعیت (جامعه‌پسندی) نیستند.

3- نیازمند امکانات تولیدی و سرمایه‌گذاری به منظور تولید نمی‌باشند.

4- مشروط به فایده و استفاده اجتماعی فوری نمی‌باشند. گرچه بنابر ماهیت بدون تردید دارای کارکردهای اجتماعی‌اند. با این حال فرآیند خلق آنها مستلزم و منوط به فایده و کارکرد اجتماعی نیست.


دانلود با لینک مستقیم


معنای هنر با روش‌های گوناگون و از نظر نظام‌های فکری و جهان‌بینی‌های مختلف