نمونه سوال علم و نفس ازدیدگاه دانشمندان اسلام تا 14 ترم همراه با پاسخنامه
نمونه سوال علم و نفس ازدیدگاه دانشمندان اسلام
نمونه سوال علم و نفس ازدیدگاه دانشمندان اسلام تا 14 ترم همراه با پاسخنامه
پیش گفتار
علم دامپزشکی به عنوان یکی از علوم وابسته به سلامتی انسان است و اهداف عمده آن عبارتست از ارتقای سلامتی و حفظ سلامتی حیوانات که بستگی به سلامتی انسانها دارد. بدین لحاظ دانستیم که آموخته های ناچیز خود را در دوره کارآموزی به صورت مکتوب درآورم تامورد استفاده دیگران نیز واقع شود. بدین لحاظ توضیحاتی کوتاه درمورد روال کلی مطالبم شرح می دهم .
ابتدا خلاصه ای از رشته دامپزشکی درایران و شرح دو مقطع کاردانی و دکتری پرداخته ام در بخش دوم به قسمت کوچکی از آیات واحادیث نبوی در مورد حیوانات اشاره نموده ام و پس از آن در چند بخش متوالی به وظایف سازمان دامپزشکی و آئین نامه اجرایی آن وواحدهای درمانی و وظایف بخش خصوصی و اداره کل و بخش دولتی سازمان دامپزشکی پرداخته ام و پس از آن به اهداف واختیارات سازمان نظام دامپزشکی اشاره نموده ام و نیز به نقش دامپزشکی در اعتلای سطحی بهداشت جامعه اشاره نموده ام و در مورد تشخیص آبستنی مطالبی تهیه کردم همچنین در مورد کاربرد سیدر . پس از آن شرح موارد بیماری را به تفکیک نوع حیوان ذکر نموده ام. و مطالبی دیگر نیز که از منابع مختلف استخراج نموده ام و به نظر آمد که به کار آید را ذکر کرده ام .
خلاصه ای از دامپزشکی
دامپزشکی علم شناخت بیماریهای دامی اعم از بیماریهای مشترک بین انسان و حیوان یا بیماریهای خاص دام، پیشگیری از بیماریها و همچنین علم تغذیه انسان و دام می باشد.
در نشریه سازمان بهداشت جهانی آمده است هدف نهایی دامپزشکی درمان حیوانات نیست بلکه دقیقا تامین مواد غذایی و بهداشت انسان می باشد چرا که با واکسیناسیون دامها می توان از مرگ و میر آنها جلوگیری کرد و بر میزان فرآورده های دامی افزود.
در نتیجه مواد پروتئینی لازم را برای جیره غذایی انسان تامین نمود موادی که مقاومت انسان بخصوص کودکان را در مقابل کلیه بیماریها افزایش می دهد و نه تنها باعث کاهش قابل ملاحظه هزینه های درمان می شود بلکه جامعه ای سالم و فعال بوجود خواهد آورد.
یک دامپزشک علاوه بر دانش بسیارو قدرت تجزیه وتحلیل باید زیرک و هوشیار باشد تا بتواند نوع بیماری دام را تشخیص دهد و در درس زیست شناسی قوی باشد.
همچنین بر زبان انگلیسی مسلط باشد. رشته دامپزشکی در دو مقطع دکتری و کاردانی دامپزشکی دانشجو می پذیرد . در زیر به شمه ای از فعالیتها و اهداف تاسیس این رشته اشاره می نماییم .
از بحران های خطرناک فکری و عقیدتی نسل جدید، تصور ناسازگاری دین و دانش است. کارگزاران این اندیشهی موهوم، مردم و بخصوص نسل جوان را با آب و تاب فراوان به کنار گذاشتن اعتقادات و آداب دینی و بی اعتنایی و بی بند و باری نسبت به مسائل مذهبی فرا خوانند و چنین می پندارند که وقتی جامعه می تواند در دانش و تمدن پیشرفت کند که دست از عقاید دینی برداشته و مبانی مذهبی را در هم بشکند.
بخش دوم: معنای علم و دین
علم به اصطلاح جدید خود عبارت از درک قانونی است که براساس تجربه و مشاهده حسی بدست آمده باشد، گر چه در معنای گذشته اش هر نوع واقع بینی و جهان شناسی بود که از راههای گوناگون به دست آید و شامل مسائل غیر حسی و نیز اجتماعی و اخلاقی و حقوقی هم می گردید، اما در همین معنای خاص جدید هم، علم یکی از بزرگترین مسائل و روشنترین راهها برای ایمان پایدار و ریشه دار به خدای حکیم و جهان آفرین است، چه شناخت جهان هر چه اصولی تر باشد آنچنان که یقین بیشتری ایجاد کند، بهتر می تواند، نظم و هماهنگی و استحکام و آراستگی جهان را معرفی کند و به سوی خدای بینا و بصیر و مدبر رهنمون باشد. بنابراین، بزرگترین راهنمای ایمان به خدا همین علوم طبیعی و تجربی است. با وجود این، گاهی با کمال تأسف از دین چنین تعبیر می کنند دین یک سلسله مطالبی است که با عقل و منطق قابل توجیه و سازگار نیست و به قول نهرو یکی از استادان اروپایی خود نقل می کند: دین عبارت از ایمان داشتن به مطالبی است که علم از پذیرش آنها خودداری می کند.
بخش سوم: تقسیم دورانهای جامعه
جمعی به اصطلاح جامعه شناس تحققی و اثباتی، از قبیل «اگوست کنت» و پیروان وی، دین را با 2 درجه فاصله از علم قرار داده اند و چنین پنداشته اند که بشر از دوران دین و توجه به افسانه ها و خرافات به دوران فلسفه پا گذاشته و پدیده های جهان را از طریق فکر و عقل محص (بدون کمک تجربه و مشاهده) توصیه نموده است و پس از طی این دوران طولانی بار دیگر از دوران فلسفه پا به دوران علم گذاشته است و تنها تجربه را راه وصول به واقعیات شناخته است، در نتیجه به قول آنان دوران علم و تجربه 2 مرحله از دوران دین مترقی تر است.
مقدمه
پیدایش تصور ناسازگاری علم و دین 1
معنای علم و دین 1
تقسیم دورانهای جامعه 2
کتابهای کلیسا قابل قبول نبود 2
آیات قرآن در زمینهی علوم مختلف 3
رابطه علم و معجزه 4
چگونه علمی در اسلام واجب است 6
نظری به تاریخ علوم در اسلام 8
تاریخ علوم اسلام در کتاب 10
نمونه هایی از آراء و پیشرفتهای علمی مسلمین12
منابع و مأخذ:
کتاب علم دین
نوشته: شهید دکتر محمدجواد باهنر
شامل 15 صفحه فایل word
130ص
تاریخچه:
سرچشمه قدرت را باید دروجود حضرت حق جستجو کرد که قطره ای از آن را در وجود انسان قرار داد و این چنین،
«قدرت» از مهمترین اوصاف انسان شد. موجودی که خداوند عزّوجلّ او را اشرف مخلوقات آفرید و بر خلقتش مباحات کرد.[1]
پس تاریخ پیدایش این مفهوم راباید همزمان باآفرینش انسان دانست . و انسان، با تمام اوصافش و با فطرت الهی اش[2]موضوع اصلی علوم انسانی من جمله علم حقوق قرار گرفت. چرا که او موجودی اجتماعی بود و رفع حوائج و دفع مضارّ او را به عرصۀ اجتماع کشاند ولی عدۀ کثیری مغلوب خواسته های درونی خویش گشتند و از مسیر حق و عدالت منحرف شدند و اجتماع برای تنظیم روابط انسانی و تعدیل شهوت انسانی، به مجموعۀ قواعد و مقرراتی محتاج گشت که زمینه ساز پیدایش علم حقوق شد.
بسیاری از قواعد و مقررات حقوقی که امروز نیز از طبیعی ترین و فطری ترین مباحث این علم است در جوامع اولیه جنبه مدوّن نداشته است به طوریکه امروزه نیز حقوق یک کشور محدود به حقوق نوشته آن نیست.
بنابراین تاریخچه بسیاری از مفاهیم و مسائل حقوقی را باید در جوامع اولیه و در لا به لای قواعد فطری و طبیعی یافت ولی گروهی بر این باورند که تاریخ واقعی یک مسئله از زمانی آغاز میشود که به آن توجه خاص و مشخص شده است ومسئله مورد نظر به عنوان یک موجود علمی درهندسۀ دانش مکان وموقعیتی را اشغال کرده است.
قوۀ تعقّل بشری در همان جوامع ابتدایی اقتضاء آنرا داشت که اگر طرف مقابل قادر بر اجرای تعهد نیست نباید حاضر بر توافق جهت مبادله و معاوضه شود.پس او اگرمی دانست در مقابل کالایی که تسلیم می کند هرگز به عوضی دست نمییابد.
با تکیه بر عقل سلیم خود هرگز حاضر به تسلیم نمی گردید. پس قدرت بر اجرای تعهد به معنای مضیّق آن که فقط محدود به توانایی مشخص متعهد است در جوامع اولیه مدّ نظربوده است. این مفهوم قدیمی از قدرت براجرای تعهد مترادف معنای ظاهری آن ویکی از اوصاف انسان است.[3]
تعالیم آسمانی بر این مفهوم جلایی مذهبی بخشید تا جایی که اگرانسان خود را قادر بر اجرای تعهد نمی بیند هرگز نباید پذیرای تعهدی گردد.[4]
باپیشرفت جوامع انسانی و پیچیدگی روابط و کثرت مبادلات و وسعت معاملات و تشکیل نظام های حقوقی و مجموعه های مدوّن قانونی بسیاری ازقواعد اوّلیه و طبیعی جایگاه خاص خویش را پیدا کرد که تاریخ واقعی حضور یک مسئله حقوقی راباید همین دوران دانست.
حقوق اسلام با محتوایی الهی و گذراندن دوران طلایی نبوّت وامامت به وسیله اندیشه های والای فقهای سترگ علوم اسلامی چنان تجلّی و ژرفای بی مانندی یافت که هم اکنون نیز به عنوان یک نظام مستقل و دقیق و سیستماتیک درکنار دیگر نظام های حقوقی عرض اندام می کند.
بسیاری از فقها باذکاوت خاص بحث «تعذّر» را به تعذّر ابتدایی و تعذّر عارضی یا طاری تقسیم کرده و در عقود مهمی مثل بیع و اجاره در شرایط مبیع و عین مستأجره مقدور التسلیم بودن آنرا تشریح کرده اند.
بین فقها هرچند بسیاری ازمباحث دقیق تعهدات را بطور پراکنده و به تبعیت ازکتب فقهی سابق با پایبندی به سنتّهای تدوین گذشته ، مطرح کرده اند. و باب خاصی را به قواعد عمومی اختصاص نداده اند ولی آنها از نظر محتوی وقدرت استدلال، مسائل و اصولی را بیان کرده اند که امروزه نیز یک محقق، با استدلال و تطبیق می تواند راه حل بسیاری از مشکلات مستحدثه را در آنها بیابد. و این است که حقوق اسلام بعنوان یک نظام مدرن امروز نیز در جامعه علمی معاصر می درخشد.
پیشینه شرط قدرت بر اجرای تعهد در حقوق ایران به زمان تدوین قانون مدنی مربوط است.[5]
با وجود آنکه شرط قدرت وعلم به قدرت بر اجرای تعهد به صراحت در شرایط صحت عقد قرار نگرفت ولی تدوین قانون مدنی که در اوج درایت و مهارت صورت گرفته است نقطۀ عطفی درتنظیم قواعد عمومی قرار دادهاست. هرچند تمام این قواعد بطور کامل جمع آوری نشده است که من جمله شرط قدرت بر اجرای تعهد است، ولی چون فقهاء در عقد بیع که نمونۀ کامل و کهن ترین دادوستدهاست بسیاری از قواعد عمومی را بررسی می کردند، نویسندگان قانون مدنی نیز با همین نگرش سنتی، شرط مزبور را در قالب «قدرت بر تسلیم مبیع» درشرایط مبیع جای دادند[6] و «قدرت بر تسلیم عین مستاجره» رانیز شرط صحت عقد اجاره بیان داشتند.[7] و در مبحث وقف[8]وشروط ضمن عقد[9]، و عقد بیع[10] موادی دیگر به آن اختصاص دادند.
و از طرفی چون نویسندگان قانون مدنی در تدوین قواعد عمومی قراردادها و شکل و صورت تدوین،متأثر از قوانین اروپایی مخصوصاً قانون مدنی فرانسه بودند و در آن قانون نیز مادة خاصی بشرط قدرت و علم به قدرت بر اجرای تعهد اختصاص نیافته بود. آنها فقط از سنت دیرینۀ فقهاء استفاده کردند.
خلاصه کلام آنکه قدرت بر اجرای تعهد و علم به آن به عنوان شرط صحت در مطلق معاملات مورد قبول نظام حقوقی اسلامی و قانون مدنی ایران است, که روح مواد قانونی و تجلّی بعضی از مصادیق آن درعقد بیع و اجاره و وقف و شروط ضمن عقد قابل استقراء است. دردیگر نظام های حقوقی نیز حداقل این شرط به طور اجمال پذیرفته شده است و در دهه های اخیر بعضی کشورها به جایگاه واقعی این شرط در قوانین مدون پی برده اند و مواد خاصی را به آن اختصاص داده اند.[11]
بعضی از نویسندگان حقوقی فرانسه دربارۀ موضوع تعهد این قاعده رارعایت می کنند که هیچکس به نا ممکن ملتزم نیست و یا تعهد به نا ممکن باطل است.[12]
بعضی فقها نیز شرط فوق را در قالب قاعده فقهی بیان داشتند که عقدی اگر وفای به مضمون آن ممکن نیست باطل است.[13]
فهرست تفضیلی
عنوان................................................................................................................................ صفحه
مقدمه................................................................................................................................................
تاریخچه و ضرورت بحث و طرح و تقسیم مطالب............................................................
فصل اول: تعاریف و مفاهیم و مشخصات شرط قدرت و علم به قدرت بر اجرای تعهدگفتاراول: تعریف شرط قدرت و علم بر اجرای تعهد و مفاهیم سازنده آن.................
مبحث اول: تعریف عقد و قرار داد و اعمال حقوقی............................................................
مبحث دوم: تعریف تعهد.............................................................................................................
مبحث سوم: مفهوم شرط...........................................................................................................
مبحث چهارم: مفهوم قدرت........................................................................................................
مبحث پنجم: مفهوم اجرای تعهد...............................................................................................
مبحث ششم: تعریف شرط قدرت و علم بر اجرای تعهد...................................................
گفتار دوم: مشخصات شرط قدرت علم بر اجرای تعهد....................................................
مبحث اول: قدرت بر اجرای تعهد به عنوان وصف انسان................................................
الف
بند اول: جایگاه شرط مزبور در نظام های حقوقی و قوانین مدون و تالیفات
حقوقی..............................................................................................................................................
بند دوم: جایگزینی قدرت متعهدله یاغیر متعهد به جای قدرت متعهد...........................
بند سوم: عدم تأثیر ناتوانی مشخص درصحت عقد..........................................................
مبحث سوم: قدرت بر اجرای تعهد و علم به آن شرط صحت است نه رکن عقد.......
مبحث چهارم: قدرت بر اجرای تعهد در مرحله پیدایش تعهد و درمرحله اجرای
تعهد...................................................................................................................................................
فصل دوم: موضوع واقعی بودن شرط قدرت و علم به قدرت بر اجرای تعهد و نقش و قلمرو مصادیق این شرط
گفتار اول: موضوع واقعی شرط قدرت بر اجرای تعهد.....................................................
مبحث اول: مفهوم علم به قدرت...............................................................................................
مبحث دوم: موضوع واقعی شرط قدرت بر اجرای تعهد به عنوان یک قدرت مرکب
بند اول: نقش علم در موضوع واقعی شرط مذکور (قدرت علمی)..................................
بند دوم: نقش علم بر عدم قدرت و عدم علم به قدرت.......................................................
بند سوم: نقش قدرت واقعی در موضوع شرط قدرت بر اجرای تعهد...........................
بند چهارم: نقش قدرت معلوم (قدرت واقعی و قدرت علمی)............................................
مبحث سوم: قدرت واقعی یا قدرت علمی...............................................................................
بند اول: وثوق واطمینان براجرای تعهد..................................................................................
بند دوم: ظن بر اجرای تعهد.......................................................................................................
بند سوم: شک و تردید بر اجرای تعهد و وجود قدرت......................................................
بند چهارم: احتمال بر اجرای تعهد............................................................................................
بند پنجم: امیر و تصور بر اجرای تعهد..................................................................................
بند ششم: نتیجه بحث موضوع واقعی شرط قدرت و علم بر اجرای تعهد...................
مبحث چهارم: مقتضای حدیث نفی غرر.................................................................................
گفتار دوم: قدرت بر اجرای تعهد به عنوان یک شرط عام و مستقل وقلمرو مصادیق آن در برخی ازانواع تعهد........................................................................................................................
مبحث اول: قدرت بر اجرای تعهد به عنوان شرط عام ومستقل......................................
بند اول: رابطه «رابطه قدرت بر تسلیم مبیع» یا «مالیت داشتن مبیع»
بند دوم: رابطه شرط قدرت بر اجرای تعهد با موجود بودن مورد تعهد......................
بند سوم: رابطه مشروعیت مورد معامله با مقدوریت آن................................................
بند چهارم: عدم قدرت بر اجرای تعهد شامل فرض محال بودن مورد تعهد است.....
بند پنجم: ارتباط قدرت بر اجرای تعهد با تمام شرایط مربوط به مورد تعهد
مبحث دوم: قلمرو قدرت و علم به قدرت بر اجرای تعهد در برخی ازانواع تعهد
بند اول: قدرت براجرای تعهد درتعهدات مستمر و تعهدات آنی......................................
بند دوم:قدرت بر اجرای تعهد در تعهدات موجل و حال....................................................
مبحث سوم: ..................................................................................................................................
65 ص
مختصری از تاریخ طب ایران
قدمت علم طب در ایران تقریباً به نزدیکی آغاز تمدّن بشر برمیگردد. طبق افسانههای تاریخی ایران، آغاز طبّ ایران به جمشید، چهارمین پادشاه افسانهای این سرزمین نسبت داده شده است. طبّ باستانی ایران پیوندی جدائیناپذیر با آئین زردتشتی که در اوستا ذکر شده است، دارد. جراحی (کارد پزشکی) در ایران باستان فقط در صورتی انجام میگرفت که درمان با گیاه، دارو، تلقین و ... مفید واقع نمیشد. یکی از قدیمیترین شواهد مربوط به انجام جراحی در ایران به 4850 سال قبل مربوط میشود که بصورت ترپاناسیون (برداشتن بخشی از استخوان) جمجمه در یک دختر هیدروسفال سیزدهساله که در کاوش باستانی یک مدفن دستهجمعی در شهر سوخته از اماکن باستانی نزدیک شهرستان زابل کشف شده است.
اوج شکوفائی علم طب در ایرانِ پیش از اسلام به تأسیس دانشگاه جندیشاپور توسط پادشاه ساسانی شاپور اوّل برمیگردد. این دانشگاه در طی چند قرن بعنوان یکی از مهمترین مراکز علمی جهان متمدّن آن روز درآمده و دانشمندان بسیاری از سراسر جهان بویژه یونان، روم و ... به آن روی آوردند. زبان تدریس در آن پهلوی و بویژه آرامی بود و اوّلین آکادمی علمی جهان به دستور خسروانوشیروان با تجمّع کلیه دانشمندان مشهور جهان در زمینه پزشکی در آن تشکیل شد. این دانشگاه در قرون هفتم و هشتم میلادی کمک شایانی به پیشرفت پزشکی در اروپای غربی نمود.
با ظهور اسلام و گسترش آن به ایران، زبان رسمی علمی جهان اسلام (عربی) گسترش بیشتری یافت و دانشمندان و پزشکان مسلمان ایرانی عموماً آثار بزرگ علمی خود را به زبان عربی تألیف نمودند. آثار و تألیفات پزشکان بزرگ قرون نهم و دهم میلادی ایران (1) سالهای متمادی بر طب اروپای غربی سایه افکنده بود. این آثار پس از ترجمه در مراکز علمی دیگر جهان تدریس میشد. قرن دهم و یازدهم میلادی با شکوفائی دوتن از دانشمندان بزرگ ایران و جهان یعنی ابنسینا و بیرونی نقطة عطفی در تکامل علم طب در ایران و جهان بوده است. بزرگترین اثر طبی ابنسینا «قانون» بمدّت پنج قرن در مدارس پزشکی اروپا و آسیا بعنوان مرجع اصلی علم طب مورد استفاده قرار میگرفت. در حالی که در مغرب زمین از قرون دوازدهم تا هفدهم میلادی آموزش طب با کمک آثار پزشکان ایرانی ادامه داشت زوال علمی بویژه طب با یـورش خانـمانبرانـداز مغولان به ایـران در سال 1208 میلادی آغاز شد. آنان شهرها را ویران، مراکز علمی و آموزشی را تخریب کردند و کتابخانهها را سوزاندند و بسیاری از مردم این سرزمین را از لبة تیغ گذراندند. با این وجود گهگاه دانشمندان و پزشکان بزرگی (2) در طی این قرون ظهور نمودهاند.
طب نوین در ایران در زمان قاجاریه و با ظهور بزرگمردی بنام میرزاتقیخان امیرنظام (امیرکبیر) و تأسیس دارالفنون توسط او رونق گرفت. این مدرسة عالی در سال 1849 میلادی تأسیس و دارای رشتههای مختلفی از جمله طب و داروسازی، ریاضیات، ادبیات، هنرهای زیبا، تعلیمات نظامی و اقتصاد سیاسی بود. این مدرسه با استخدام معلّمین خارجی و اعزام برخی از دانشجویان به خارج درسال 1858 میلادی سهم عمدهای در گسترش و آموزش طب نوین ایفا نمود.1.از میان آنها میتوان به علیبنربنطبری، ابوبکرمحمدبنزکریای رازی و علیبن عباس مجوسی اهوازی اشاره کرد.
تاریخچه دانشگاه (در یک نگاه)
پیش از تأسیس مدرسه دارالفنون، برای تحصیل طب در ایران برنامه مدونی وجود نداشت و علاقمندان به این رشته پس از طی مقدمات اولیه علوم در مطب پزشکان معروف به فراگیری قسمتهای عملی طب میپرداختند. درسال 1228هجری شمسی (1849 میلادی )با تأسیس دارالفنون، طب بعنوان یکی از دروس اصلی آموزشی کلاس جداگانهای را به خود اختصاص داد و اولین دوره فارغالتحصیلان کلاس طب در سال( 1235) 1856 شروع بکار نمودند. مدرسه طب دارالفنون را شاید بتوان نخستین مدرسه عالی جدید ایران بشمار آورد. در آن زمان دروس رشته طب به سه قسمت مجزا تقسیم میشد که شامل طب ایرانی، طب اروپایی و طبیعیات و داروسازی بود. در سال (1297) 1918، برای اولین بار رشته طب از دارالفنون جداشد و بصورت مدرسه مستقلی درآمد و رئیس و محل جداگانهای به آن اختصاص یافت. در همان سال اوّلین بیمارستان زنان ایران رسماً افتتاح شد. مدرسه داروسازی دارالفنون در سال (1301) 1922 و مدرسه دندانسازی در سال (1307) 1928 به عنوان ضمیمه مدرسه عالی طب تأسیس شدند. تا سال (1313) 1934، امور فنی، علمی و اداری موسسات آموزش عالی تحتنظر وزارت معارف قرار داشت ولی با ایجاد سیاست تمرکز موسسات آموزش عالی، مجلس شورای ملی اساسنامه تأسیس دانشگاه تهران را تصویب نمود و دولت قطعه زمینی به مساحت 20000 مترمربع را در تهران خریداری کرد و عملاً دانشگاه تهران با شش دانشکده (پزشکی، حقوق و علوم سیاسی، علوم، ادبیات، فنی، معقول و منقول) راهاندازی شد و کرسیهای اصلی دانشکده پزشکی شامل کرسی پزشکی، کرسی داروسازی و کرسی دندانپزشکی معین گردید. در زمان تأسیس دانشگاه هیچیک از دانشکدههای فوق در محلهای اصلی خود نبودند. دانشکده پزشکی که نخستین دانشکده دانشگاه از نظر انتقال به محل اصلی دانشگاه محسوب میشود سه سال بعد در سال (1316) 1937 به محل دانشگاه انتقال یافت. نخستین بخش دانشگاه تهران که ساخته شد تالار تشریح بود که در آن زمان دستگاه ابنسینا نامیده میشد. بنابراین شروع ساختمان دانشکده طب، در واقع شروع بنای دانشگاه تهران است. سایر بخشهای دانشکدههای پزشکی و داروسازی و دندانپزشکی نیز در این زمان البته با کمی تأخیر در دست ساختمان بودند. ساختمان تشریح که در آن زمان دستگاه ابنسینا نام داشت در بهمن ماه سال (1313) 1934 افتتاح گردید بنابراین افتتاح دستگاه ابنسینای دانشکده پزشکی در واقع افتتاح دانشگاه تهران است. در سال (1328) 1939 به بعد دوره دکتری در شعب داروسازی و دندانسازی دانشکده پزشکی دائر گردید و در سال بعد تمامی بیمارستانهای آن زمان تهران به دانشکده پزشکی ضمیمه شدند. این دو دانشکده سالها وابسته به دانشکده پزشکی بودند و سرانجام در سال (1335) 1956 از نظر آموزشی بصورت دانشکدههای مستقل درآمدند.