
بررسی رابطه عزت نفس و سلامت روانی با بهزیستی روانشناختی والدین کودکان عادی و کودکان مرزی 12-7 ساله
72 صفحه
چکیده :
انسان درزندگی به دنبال معنایی می گرددکه به خاطرآن زندگی می کندوبارشدعقلانی فرددردوره نوجوانی توجه اوبه ارزشهاواعتقادات ، مفاهم حقیقت ، زیبایی ومرگ ونیستی که درکل معنای زندگی است جلب می شود. نوجوان تمام روابط وباورهایی راکه دردوران کودکی بدون چون وچراپذیرفته است موردپرسش وتردیدقرارمی دهدوسعی می کندباتوجه به شخصیت شکل پذیرواستقلال جوی خودنظامی ازارزشها بدست آورد.
بسیاری ازنوجوانان همان طورکه (( آدلوم )) بیان می کند، وقتی برای اولین باربه دنیای اطراف خودمی نگرندوسعی می کنندتاشخصیت خودراارزیابی نماینداحساس می کنند که درباره جهان ومعنای وجودانسان وحتی خودشان نیازمندپاسخ هستند
فهرست مطالب :
فصل اول : کلیات
1-1- مقدمه
1-2-موضوع تحقیق
1-3-اهداف تحقیق
1-4-اهمیت موضوع
1-5-دلایل انتخاب موضوع
1-6-سوالات تحقیق
1-7-تعاریف عملیاتی واژه ها
فصل دوم : موضع گیری های نظری و یافته های پژوهشی در خصوص موضوع
2-1-موضع گیری های نظری در خصوص هویت و عزت نفس
2-1-1-تعریف هویت و عزت نفس 2-1-2-شکل گیری هویت
2-1-3-نظریه های هویت
2-1-4-نظریه های عزت نفس
2-2-یافته های پژوهشی در خصوص موضوع
نتیجه گیری
فصل سوم : روش پژوهش
3-1- روش تحقیق
3-2- جامعه و نمونه آماری
3-3- روش جمع آوری اطلاعات
3-4- ابزار اندازه گیری هویت
3-4- ابزار اندازه گیری عزت نفس
3-5- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش
1-4- بررسی جمعیت شناختی
2-4- بررسی توصیفی و استنباطی فرضیه ها
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
5-1- بحث و نتیجه گیری
5-2- نتیجه گیری نهایی – محدودیتها
– پیشنهادات
– منابع
– ضمائم
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات95
مقدمه
مطالعه پیرامون نحوه رفتار والدین و ویژگیهای فرزندان موضوع بسیاری از تحقیقات علمی در کشورهای مختلف جهان بوده است از جمله موارد مهم و اساسی در این تحقیق ویژگی عزت نفس کودکان در رابطه با بدرفتاری والدین آنها است.
بدون تردید خانواده عمدهترین و مؤثرترین نقش را در فرایند شکلگیری شخصیت برای ایجاد حس عزت نفس در کودکان دارد. در خانوادهای که صمیمیت، محبت، مهربانی وجود دارد کودک میتواند هم عزت نفس بالایی داشته باشد و هم تغییرات مطلوب در شخصیت او ایجاد گردد. از یک سو کودک میتواند با اطمینان به شخصیت خود با مشکلات روبرو شود و از سوی دیگر، بدون داشتن اضطراب و تشویش رفتارهای نامناسب خود را مورد تردید قرار داده و سعی میکند آنها را به نحو مطلوب تغییر دهد. شکلگیری بنیادین عزت نفس در کودکان متأثر از فضای کلی خانواده است.
میدانیم که اگر گویا فضای کل خانواده هر حرکت و رفتار کودک را علیرغم نادرست بودن پذیرا باشند، کودک به احتمال زیاد دچار اختلال رفتار میگردد زیرا تفاوت بین رفتارهای درست و غلط را نمیداند و از دیگران نیز انتظار دارد که همچون مادر و پدر هرگونه رفتار او را به گرمی و صمیمیت بپذیرد و چون چنین چیزی مقدور نیست مشکلات و درگیریهای اجتماعی او آغاز میگردد. در نقطه مقابل خانوادههایی وجود دارند که رفتارهای کودک را نمیپذیرند و در حقیقت دائماً در حال طرد کودک خود هستند در چنین فضای خانوادگی کودک نمیداند چه چیزی باعث قبول و تشویق از طرف دیگران میگردد و کودک در هر امری دچار بلاتکلیفی است.
عزت نفس مبتنی بر ارزیابی قضاوتهایی است که شخص درباره خصوصیات خود به عمل میآورد. روانشناسان و جامعهشناسان عزت نفس را از شخصیت و هسته مرکزی سازگاری اجتماعی میدانند «اسلامی نسب، 1373».
تحقیقات انجام شده بر ارتباط متقابل بین عزت نفس فرد و تصور فرد از توانائیهای خود تأکید دارد بدین معنا که اگر عزت نفس کاهش یابد، احساس ضعف و ناتوانی در فرد ایجاد میشود و بالعکس با افزایش اعتماد به نفس احساس توانمندی به وجود میآید.
1- مقدمه
2- بیان مسأله
3- اهمیت و ضرورت مسأله
4- اهداف تحقیق
5- سؤالات و فرضیات تحقیق
6- روش تحقیق
7- تعریف واژهها و اصطلاحات
الف: پیشینه نظری تحقیق
ب: تحقیقات انجام شده در ایران و خارج از آن
1- مقدمه
2- روش تحقیق
3- جامعه و نمونه
4- روش نمونهگیری
5- ابزار اندازهگیری
6- چگونگی گردآوری دادهها
7- روش آماری
یافتهها
بحث یافتهها و تجزیه و تحلیل آنها
بررسی و مقایسه عزتنفس بین جانبازان 50 درصد به بالا و افراد عادی
(30 تا 50 سال شهر تهران)
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:143
فهرست مطالب :
چکیده
فصل اول- طرح تحقیق
مقدمه........................................ 2
بیان مسئله................................... 3
اهمیت و ضرورت پژوهش.......................... 5
هدف پژوهش.................................... 9
فرضیه پژوهش ................................. 9
تعاریف عملیاتی متغیرهای پژوهش................ 10
فصل دوم- ادبیات و پیشینه تحقیق
مقدمه ....................................... 12
خود و تعاریف آن.............................. 13
نظریههای خود در روانشناسی.................... 20
احترام به خود: احساس ارزشمندی................ 23
پذیرش (خود، دیگران، طبیعت)................... 25
ثبات خویشتن و هماهنگی خویشتن................. 26
گرایش به پایداری درونی....................... 27
وجود خودپنداشت............................... 28
آیا انسان دارای دو نفس است................... 33
تحقیر و تجلیل نفس............................ 34
تعریف عزت نفس................................ 36
اهمیت عزت نفس................................ 38
عزت نفس از نظر روانشناسان.................... 41
نظریات مربوط به عزت نفس...................... 42
منشاء و طبیعت عزت نفس ....................... 44
اعتماد به نفس: احساس سودمندی................. 48
ارتباط عزتنفس با خود پنداره و خود ایدهآل..... 51
تفاوت عزت با احساس عزت....................... 54
اسلام و عزت نفس............................... 56
عزت نفس فردی و عزت نفس جمعی.................. 60
از عزت نفس بالا یا پائین چه چیز استنباط میشود. 63
عزت نفس و مناعت طبع.......................... 67
رشد عزت نفس.................................. 70
شرایط اساسی عزت نفس.......................... 72
آثار عزت نفس................................. 78
احساس عزت نفس................................ 81
منابع عزت نفس................................ 82
ارکان عزت نفس................................ 83
ابعاد اعتماد وعزت نفس........................ 86
تظاهرات عزت نفس.............................. 87
حقایقی چند در مورد عزت نفس................... 88
تحقیقات انجام شده در زمینه عزت نفس........... 89
توصیههائی در جهت حصول به اعتماد و اتکا به نفس 93
تعریف جانباز................................. 95
توصیف جانبازان انقلاب اسلامی از دیدگاه مردم.... 97
خصوصیات جانباز............................... 99
انتظارات جانباز.............................. 100
خصوصیات و نیازهای جامعه جانبازان............. 101
شناخت جانباز................................. 106
هدف جانباز................................... 107
چگونگی مقابله با مشکلات (معلولین و جانبازان).. 108
اهمیت تصویر ذهنی درافراد جانباز.............. 111
عوامل اهمیت مطالعه تصویر ذهنی در افراد جانباز 112
علل ایجاد مشکل در جانباز..................... 116
تحلیل مبانی روانشناختی جانباز مبتنی بر هدف... 116
تحقیق انجام شده در زمینه جانبازان............ 121
آزمون عزت نفس آیزنگ.......................... 121
فصل سوم- روش تحقیق
طرح تحقیق.................................... 124
جامعه آماری.................................. 124
نمونه منتخب.................................. 125
روش نمونهگیری................................ 125
ابزار سنجش................................... 125
شیوه نمرهگذاری پرسشنامه عزت نفس آیزنگ........ 126
اعتبار پرسشنامه عزت نفس آیزنگ................ 126
روشهای آماری پژوهش........................... 126
فصل چهارم- نتایج تحقیق
فصل پنجم- بحث ونتیجهگیری
1- خلاصه پژوهش................................ 132
2- نتیجه پژوهش............................... 133
3- محدودیتهای پژوهش.......................... 133
4- پیشنهادات................................. 133
منابع........................................ 135
پیوستها
جدول نمرات عزتنفس جانبازان................... 138
جدول نمرات عزتنفس افراد عادی................. 139
پرسشنامه عزت نفس آیزنگ....................... 140
پاسخنامه عزت نفس آیزنگ....................... 143
فهرست جداول :
جدول 1-4- یافتههای توصیفی نمرات عزتنفس جانبازان و افراد عادی 129
جدول 2-4- نتایج آزمون T مستقل برای عزت نفس جانبازان و افراد عادی 130
نمودارها :
نمودار 1-4
میانگین نمرات عزت نفس جانبازان و افراد عادی 129
چکیده :
پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه عزتنفس بین جانبازان 50 درصد به بالا و افراد عادی (30 تا 50 سال شهر تهران) صورت گرفته است. طرح پژوهشی از نوع مقایسهای بود و از طیق نمونهگیری در دسترس و تصادفی 60 متر جانباز و افراد عادی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه 30 سوالی عزتنفس آیزنگ بود. فرضیه تحقیق با استفاده از روش t استودنت مورد بررسی قرار گرفت و نتیجه، در سطح اطمینان 99% فرضیه تحقیق مبنی بر بالاتر بودن عزتنفس جانبازان در مقایسه با افراد عادی ردو فرض صفر مورد قبول واقع شد و این نتیجه حاصل شد، بین عزتنفس جانبازان و افراد عادی تفات معنادار و محسوسی وجود ندارد.
مقدمه :
پرواز اعتماد را با یکدیگر تجربه کنیم وگرنه میشکنیم. بالهای دوستیمان را … در سکوت، با یکدیگر پیوند داشتن، همدلی صادقانه، وفاداری ریشهدار، اعتماد کن! … از تنهایی مگریز، به تنهایی مگریز، گهگاه آن را بجوی و تحمل کن و به آرامش خاطر مجالی ده، با درافکندن خود به دره شاید، سرانجام به شناسایی خود توفیقیابی[1] (اسلامینسب، علی، 1372).
بیتردید یکی از نیازهای اساسی مردم و افراد و آحاد انسانی در تمام طبقات و درجات علمی و اخلاقی، نیاز به داشتن میزان معینی (حداقل) از عزتنفس است. در این میان هر قدر میزان آسیبپذیری فردی بیشتر باشد به درجات بیشتری از اعتماد به نفس نیازمند است. انسان فقط در مراحل عالی تکامل و سیر و سلوک معنوی است که اعتماد و عزتنفس را در اعلاء درجه خود داراست. مطالعات در کتب گوناگون علمی (روانشناسی)، فلسفی، اخلاقی و احادیث و به خصوص قرآن کریم نشان میدهد که اعتماد به نفس اولین درجه برای کسب مراحل عالی یقین و نفس مطمئنه است (اسلامینسب، علی، 1372).
طرح شناسایی عزتنفس از جدیدترین مباحث روانشناسی بوده و اهمیت و لزوم بررسی آن به هیچکس پوشیده نمیباشد. ارتباط با جانبازان عزیز، آن هم به طریق علمی و توأم با مطالعه و شناسایی دقیق جانباز به عنوان یک «کل» بایستی مدنظر صاحبنظران و به عنوان یک وظیفه است (اسلامینسب، علی، 1372).
جانباز بایستی در تمام ابعاد و به طور جهانی و برای جهانیان مورد شناسایی دقیق، واقعبینانه و مستدل قرار گیرد (اسلامینسب، علی، 1372).
بیان مسئله:
عزتنفس همه انسانها به یک میزان نبوده بلکه تربیت خانوادگی در رشد آن تأثیر دارد. زیرا عدهای خود را کاملاً انسانهای خوب و قابل تحمل دانسته و تعدادی نیز خود را افراد بیکفایتی میشمارند. ولی سعی اکثر مردم بر این است که عزت نفس خود را در یک سطح عالی حفظ نمایند (اسلامینسب، علی، 1372).
تمایل به حفظ یا ایجاد نگرش مثبت به خود به صورت انگیزه نیرومندی میباشد که با انگیزههای اجتماعی دیگر پیوند متقابل دارد. در پرتو انگیزه میتوان درک نمود که چرا بعضی از انسانها برای حفظ «عزت نفس» خود حاضرند شکنجه، گرسنگی، رنج و محرومیتهای متعدد حسی را متحمل شوند. یک فر جانباز الگوی عینی و تصوری این محرومیتهاست و تمام سرمایه هستی خود را در طبق اخلاص نهاده و در راه دوست و معشوق خود یعنی خدا نثار کرده است. او ایثارگری است که از چشم و گوش و زیبایی چهره و اعضاء و جوارح و اندامها گذشته و هر قدر هدیه بیشتری تقدیم نموده شادمانی فزونتری کسب کرده است. بنابراین از ارضاء نیازهای حلال و طبیعی چشم پوشیده به جهت اینکه فریاد دوست را لبیک گوید. او برای حفظ عزت نفس، عزت نفس مسلمین، عزت نفس مؤمنین و عزت رهبر و جامعه اسلامی، فقدان و نیازمندی و نابودی امکانات مادی را بر جان خریده است (اسلامی نسبت، علی، 1372).
او برای تکامل جامعه نقص عضو پیدا کرده است او عضو و اندام و حس را از دست داده برای اینکه جامعه حس و اندام کارآمدتری بیابد. اگر دیگران و خصوصاً نوایس پابرجا هستند و عفت اجتماع خدشهدار نشده، برای این است که او محرومیت را بر جان خریده است (اسلامی نسبت، علی، 1372).
او اسباب رضاء و نیازمندیها را که خود وسایل کامیابی و غر روحی و معنوی است از دست داده، برای اینکه آحاد مردم به عزت خاص برسند (اسلامی نسبت، علی، 1372).
او خود را فدا کرده، برای اینکه خدایی شود و از این فعل خدایی شدن، جامعه نیز بهرهمند شود و راه هدایت و باب شناخت اصیل گشوده شود (اسلامی نسبت، علی، 1372).
بنابراین او برگردن اجتماع حقی بزرگ دارد که ادای آن بسیار مشکل مینماید. چه بسیار جانبازانی را میشناسیم که به خود متکی بودهاند و دست نیاز و کمک به مراکز مربوط دراز نکردهاند، زیرا اعتقاد داشتهاند که هدف آنها رضای خداوند است. بنابراین از خلق انتظار و توقع داشتن شایسته نمیباشد (اسلامی نسبت، علی، 1372).
شخصیت خاص معلولین انقضاء میکند که به دنبال ناتوانی و درد و رنج حاصله، نیازمند کمک غیر باشند. اما عزت نفس رزمنده و جانباز مؤمن او را از درخواست و پذیرش منت بازمیدارد و هر قدر اعتماد به نفس فرد بیشتر باشد خوداتکایی فزونی مییابد اما محدودیت و ناتوانی نباید فراموش شود. اگر جانبازی طلب کمک نمیکند دلیل بر این نیست که به معیاری نیاز ندارد بلکه جامعه، مسئولین و همگان باید به روش آبرومندانه و با افتخار به آنها کمک کنند. مبادا کمک نکردن به آنها برایمان معمولی و عادت شود آنها با اهداف الهی و از بیان خلق عبور میکند. نفرین و دردلهای آنها گریبان ما را خواهد گرفت (اسلامی نسبت، علی، 1372).
همچنین خدمت به آنها و شناخت مشکلات مختلف روانشناختی مربوط و حفظ احترام متقابل و برخورد مانند افراد دیگر جامعه، عدم ترحم و واقعبینی میتواند زمینه احترام به اهداف والای آنها را فراهم سازد (اسلامی نسبت، علی، 1372).
در تحقیق حاضر محقق به دنبال این مسئله است که آیا عزتنفس جانبازان از عزتنفس افراد عادی بیشتر است یا خیر؟
اهمیت و ضرورت پژوهش
موارد ذیل در مورد رابطه جانباز با عزتنفس بایستی مورد توجه قرار گیرد: 1- هر فرد جانبازی به عنوان یک انسان از عزتنفس و کرامت اولیه مشترک بین انسانها برخوردار است. 2- هر فرد جانبازی نیازمند توسعه حیطه کرامت نفس بوده و بایستی در این راه قدم بردارد. 3- خصوصیت و جودی جانباز به واسطه ایثارگری او خود عزتمند بوده وعزتآفرین است و اجتماع انسانی احاطه کننده او بایستی در مقابل عزت و بلندی مرتبت او سرخم کند. 4- هر جانبازی نه تنها بایستی احساس عزت داشته باشد بلکه عزت مطلق انسانی نیز به او تعلق میگیرد اگرچه عزتمطلق در معنای کل تعلق به خدا دارد. 5- از آنجا که جانباز پای در راه خدایی شدن نهاده و نائل به شهادت نشده است و خود آلوده به عزت خداوندی است. 6- در صورت فقر و استضعاف فرهنگی که حاکم بر جامعه باشد، مسئولین ذیربط بایستی شرایط نفنج و گسترش عزتمندی اجتماعی آنها را فراهم کنند. 7- همچنین دستاندرکاران امور جانبازان بایستی عوامل تخریب و تقلیل عزت اجتماعی و فردی جانباز را از میان بردارند. 8- اگر عزتنفس در حکم سربلندی باشد جانباز باید در رأس سربلندی اجتماعی قرار گیرد زیرا که او شهید زنده است حتی در مقامی ارفع از درجه خانواده شهداء. زیرا آنها خود عاشق بودهاند و خانواده معظم شهداء در بهترین شرایط فقط حکم یاران شهید را داشتهاند و دارند. 9- وظیفه فردی جانباز فقط عزت انسانی خود، حتی در بدترین شرایط زیستی میباشد. آنکه دل به یار سپرد هرگز نشاید که در منجلاب دنیوی اجرا ثواب زایل کند. عدم توجه مسئولین نمیتواند زمینه و معیار رفتارهای ضدعزت آنها را فراهم سازد. قبل از هر چیز قائم به وجود، خود عزتمند هستند و نه به میزان عزتی که جامعه برای شما قائل است: وابسته و دلبسته. 10- عزت نفس جانباز اصل و اساس عملکرد جسمی، روانی، اخلاقی و علمی او میباشد و همه چیز تحتالشعاع کرامت نفس انسانی است. 11- جانباز با نوع و ساختمان خاص که در عزت نفس، عزیز بودن و اعتماد کامل به خود دارد و در حکم الگوی رفتاری است و نشاید که در تحمل رنج از عزت خاص خود سقوط کند، در آن صورت تکلیف انسانهای مادی که به روزمرگی سپری میکنند و انیان الگوی آنها هستند چه خواهد شد (اسلامی نسبت، علی، 1372).
نخستین شرط عزت درونی آن است که فرد امکانات بروز تواناییهای خود را فراهم سازد (و یا مسئولین). اما احساس عزت لزوماً با عزت برابری نمیکند گرچه همواره شرط لازمی برای آن محسوب میشود. پس ایجاد احساس عزت بیتردید مطلوب ماست اما نه آن مطلوبی که بتوان به آن اکتفا کرد (اسلامی نسبت، علی، 1372).
تصور ما این است که فرد جانباز اگر تفاوتهای جسمی و روحی دارد اما روشهای دیگری برای ابراز تواناییها به کار گرفته و نتیجتاً حکم یک انسان عادی را در نحوه رشد و شکوفا کردن ا ستعداد و تواناییها را دارد (اسلامی نسبت، علی، 1372).
در دیدگاه روانشناسی اسلامی آنچه مورد نیاز است این که فرد بهرهای از تقوی بیابد تا از لغزیدن در ورطه خودبینی مصون بماند. خودبینی برای کسی که مظهر تواناییهای مختلف قرار گرفته راهی است که او با لغزیدن در آن، در خود (در فرودست) میماند و از حرکت اعتلاجو به سوی خدا باز میماند (از پویایی میافتد). در فرودست ماندن ذلت میآورد و عزت مستلزم فراتر رفتن است و فراتر رفتن در گرو تقوی و مصون ماندن از لغزش و آن نیز منوط به توجه به خداست. لازم است که فرد تونایی خود را به گونهای ببیند و بفهمد که همواره توجه او را معطوف به ذات باری تعالی سازد، به همین سبب در فرهنگ اسلام تواناییهای انسان به عنوان (عطیه خدا) نامگذاری شده است (اسلامی نسبت، علی، 1372).
بنابراین جانباز باید توانمندی عزت خود را از خدا بداند و فراموش نکند که اگر عضو توانمندی در راه خدای توانا و عطا کننده هدیه کرد بیتردید به دست فراموشی سپرده نمیشود و اجری زایل نمیگردد و خداوند اگر دستی ستانده نعمتی دیگر عطا میکند و این نیازمند آن است که جانباز دل در راه او بسپارد و عمل آغاز کند. بیتردید و بیگمان او طریق هدایت روشن میکند (اسلامی نسبت، علی، 1372).
بنابراین جانباز باید بداند و اقرار کند که همهچیز، هر آنچه او از توانمندی دارد و داشته از آن خدا بوده و نعمت باری محسوب شده و اکنون که عضوی به درد آمده و اندامی از بدن جدا شده، او نیاز بیشتری به اتصال به حق دارد. بیتردید یک روش جبران عضو از دست داده کسب محبت بیشتر خداوند است. چه او هر چه داده میتواند بستاند، تکلیف تداوم حیات با تقوی برای جانباز بر عهده خود اوست، در صورتی که فرد به او توکل کند. رحمت خدا کسی را نصیب شود که قدر خویش شناسایی کند و از آن در نگذرد، هر که قدر خویش را نشناسد، قدر هیچ چیز را نخواهد شناخت (اسلامی نسبت، علی، 1372).
و...