فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

شناخت مختصری از زندگانی امام حسن(ع)

اختصاصی از فی بوو شناخت مختصری از زندگانی امام حسن(ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

شناخت مختصری از زندگانی امام حسن(ع)


شناخت مختصری از زندگانی امام حسن(ع)

شناخت مختصری از زندگانی امام حسن(ع)

31 صفحه  

پیشوای دوم جهان تشیع که نخستین میوه پیوند فرخنده علی (ع) با دختر گرامی پیامبر اسلام (ص) بود، در نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت در شهر مدینه دیده به جهان گشود .                 

حسن بن علی(ع) از دوران جد بزرگوارش چند سال بیشتر درک نکرد زیرا او تقریبا هفت سال   بیش نداشت که پیامبر اسلام بدرود زندگی گفت .                                                                      

پس از درگذشت پیامبر (ص) تقریبا سی سال در کنار پدرش امیر مومنان (ع) قرار داشت و پس از شهادت علی (ع) (در سال 40 هجری) به مدت 10 سال امامت امت را به عهده داشت و در سال 50 هجری با توطئه معاویه بر اثر مسمومیت در سن 48 سالگی به درجه شهادت رسید و در        قبرستان «بقیع» در مدینه مدفون گشت .                                                                                 

رسول اکرم (ص ) بلا فاصله پس از ولادتش , او را گرفت و در گوش چپش اقامه گفت .               
سپس برای او بار گوسفندی قربانی کرد, سرش را تراشید و هموزن موی سرش -که یک درم و چیزی افزون بود - نقره به مستمندان داد.                                                                                
پیامبر (ص ) دستور داد تاسرش را عطر آگین کنند و از آن هنگام آیین عقیقه و صدقه دادن به هموزن موی سرنوزاد سنت شد.                                                                                                
این نوزاد را حسن نام داد و این نام در جاهلیت سابقه نداشت .                                                 
کنیه او را ابومحمد نهاد و این تنها کنیه اوست .                                                                         
لقب های او سبط, سید, زکی , مجتبی است که از همه معروفتر مجتبی میباشد.                        
پیامبر اکرم (ص ) به حسن و برادرش حسین علاقه خاصی داشت و بارها می فرمودکه حسن و       حسین فرزندان منند و به پاس همین سخن علی به سایر فرزندان خودمی فرمود : شما فرزندان    من هستید و حسن و حسین فرزندان پیغمبر خدایند .                                                           

 


دانلود با لینک مستقیم


شناخت مختصری از زندگانی امام حسن(ع)

دانلود تحقیق کامل درمورد زندگانی امام رضا(ع)

اختصاصی از فی بوو دانلود تحقیق کامل درمورد زندگانی امام رضا(ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد زندگانی امام رضا(ع)


دانلود تحقیق کامل درمورد زندگانی امام رضا(ع)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 18

 

زندگانی امام رضا(ع)

زادگاه
هشتمین پیشوای شیعیان امام علی بن نوسی الرضا علیه السلام در مدینه دیده به جهان گشود.

کنیه ها
ابوالحسن و ابوعلی

لقبها
رضا، صابر، زکی، ولی، فاضل، وفی، صدیق، رضی، سراج الله، نورالهدی، قرة عین المؤمنین، مکیدة الملحدین، کفوالملک، کافی الخلق، رب السریر، و رئاب التدبیر

مشهورترین لقب
مشهورترین لقب آن حضرت «رضا» است و در سبب این لقب گفته اند: «او از آن روی رضا خوانده شد که در آسمان خوشایند و در زمین مورد خشنودی پیامبران خدا و امامان پس از او بود. همچنین گفته شده : از آن روی که همگان، خواه مخالفان و خواه همراهان به او خشنود بودند. سر انجام، گفته شده است: از آن روی او رضا خوانده اند که مأمون به او خشنود شد.»

مادر امام
در روایتهای مختلفی که به ما رسیده است نامها و کینه ها و لقبهای ام البنین، نجمه، سکن، تکتم، خیزران، طاهره و شقرا، را برای مادر آن حضرت آورده اند.

زاد روز
درباره روز، ماه و سال ولادت و همچنین وفات آن حضرت اختلاف است.
ولادت آن حضرت را به سالهای (148 و 151 و 153ق) و در روزهای جمعه نوزدهم رمضان، نیمه همین ماه، جمعه دهم رجب و یازدهم ذی القعده.

روز شهادت
روز وفات آن حضرت را نیز به سالهای (202 و 203 و 206ق) دانسته اند.
اما بیشتر بر آنند که ولادت آن حضرت در سال (148ق) یعنی همان سال وفات امام صادق علیه السلام بوده است، چنان که مفید، کلینی، کفعمی، شهید، طبرسی، صدوق، ابن زهره، مسعودی، ابوالفداء، ابن اثیر، ابن حجر، ابن جوزی و کسانی دیگر این نظر را برگزیده اند.
در باره تاریخ وفات آن حضرت نیز عقیده اکثر عالمان همان سال(203ق) است.
بنابر این روایت، عمر آن حضرت پنجاه و پنج سال می شود که بیست و پنج سال آن را در کنار پدر خویش سپری کرده و بیست سال دیگر امامت شیعیان را بر عهده داشته است.
این بیست سال مصادف است با دوره پایانی خلافت هارون عباسی، پس از آن سه سال دوران خلافت امین، و سپس ادامه جنگ و جدایی میان خراسان و بغداد به مدت حدود دو سال، و سر انجام دوره ای از خلافت مأمون.

فرزندان
گرچه که نام پنج پسر و یک دختر برای او ذکر کرده اند، اما چنان که علامه مجلسی می گوید: حداکثر تنها از جواد به عنوان فرزند او نام برده اند.
به دسیسه مامون و با سم او به شهادت رسید و پیکر مطهر او را در طوس در قبله قبه هارونی سرای حمید بن قحطبه طایی به خاک سپردند و امروز مرقد او مزار آشنای شیفتگان است.

زندگی امام رضا (ع) در مدینه

دوران پرشکوه امامت حضرت رضا علیه السلام از سال 183 هجرى قمرى آغاز شد. در آن زمان، حکومت سیاسى به دست «هارون الرشید» در بغداد اداره مى شد. شیوه حکمرانى این خلیفه عباسى، بر اساس اعمال زور بر مردم بود. مأموران او مردم را براى پرداخت مالیات شکنجه مى دادند و پیوسته فرزندان و شیعیان فاطمى را از دم تیغ مى گذراندند، چنان که مهتر و سیّد و سالار آنان حضرت موسى بن جعفر علیه السلام را سالها در زندان هاى بصره و بغداد حبس کردند و سرانجام حضرتش را با زهر به شهادت رساندند.

هارون الرشید علاوه بر ظلم و ستم هاى جنون آمیز خود، افکار و اندیشه هاى بیگانگان را در حوزه علوم مسلمانان منتشر مى کرد تا از این راه بتواند توجّه مردم را به علوم بیگانه جلب کند و خاندان اهل بیت علیهم السلام را در انزواى علمى قرار دهد.

«ابوبکر خوارزمى» (383 هـ) در نامه اى به اهل نیشابور درباره نحوه رفتار حکومت عباسیان به خصوص «هارون» مى نویسد:

هارون در حالى مُرد که درخت نبوّت را درو کرده و نهال امامت را از ریشه برافکنده بود… چون یکى از پیشوایان هدایت و سرورى از سروران خاندان مصطفى صلى الله علیه و اله و سلـم در مـى گذشـت، کسـى جنـازه اش را تشـییع نمى کرد و مرقدش را با گچ نمى آراست، امّا وقتى دلقک یا بازیگر یا مطرب و یا قاتلى از خودشان مى مرد، دادگران و قاضیان بر جنازه اش حاضر مى شدند و رهبـران و حکمـرانـان در مجالـس سـوگواریش مى نشستند. مادى و سوفسطایى در کشورشان امنیت داشت و متعرض کسانى که کتابهاى فلـسفى و مـانوى را تـدریس مـى کـردند، نمى شدند، ولى هر شیعه اى سرانجام به قتل مى رسید و هرکس که نام فرزندش را «على» مى نهاد، خونش را به زمین مى ریخت.

حضرت رضا علیه السلام با توجّه به جوّ سیاسى حاکم بر حوزه مسلمانان، در ابتدا امامت  خویش را علنى نساخت و فقط با یاران و شیعیان خاص ارتباط داشت، ولى پس از گذشت چندسال، حکومت هارون الرشید بر اثر وقوع شورش هاى مختلف رو به ضعف گذاشت و حضرت رضا علیه السلام با استفاده از این فرصت امامت خویش را در شهر مدینه علنى نمود و به رفع مشکلات مردم در زمینه هاى اعتقادى و اجتماعى پرداخت. خود آن جناب مى فرماید:

«در روضه جدّم رسول خدا صلى الله علیه و اله مى نشستم درحالى که دانشمندان مدینه بسیار بودند. هرگاه یکى از آنان در مسئله اى درمى ماند، همگى متوجّه من مى شدند و سؤالات را نزد من مى فرستادند و من پاسخ آنها را مى دادم.»

هارون الرشید که براى فرونشاندن شورش هاى منطقه خراسان راهى آن دیار شده بود، به سال 193 هجرى قمرى در همان محل جان سپرد و در سناباد طوس، در یکى از اطاق هاى تحتانى کاخ فرماندار طوس، «حمید بن قحطبه طائى» دفن شد. در پى مرگ هارون، کشمکش میان دو پسر او، «امین» و «مأمون» درگرفت. اولى در بغداد به قدرت رسید و دومى در مرو بر تخت نشست.

آتش اختلاف در میان این دو برادر، پنج سال شعله ور بود، تا آنکه سپاه مأمون به بغداد حمله برد و «امین» در سال 198 هجرى به دست آنان کشته شد. بدین سان حکومت سرتاسرى به دست مأمون افتاد، ولیکن علویان و سادات که از بیدادگرى هاى هارون به تنگ آمده و از حکومت پسران او نیز ناراضى بودند، در نواحى عراق، حجاز و یمن سر به شورش برداشتند. آنان مى خواستند که حکومت به دست خاندان ال محمد علیهم السلام اداره شود.

مأمون براى آنکه بتواند شورش هاى آنان را فرونشاند و در میان جمعیت فراوان شیعه جایگاهى پیدا کند، بر آن شد که مهتر آنان حضرت على بن موسى الرضا علیه السلام را به خراسان دعوت و با استقرار آن حضرت در دربار خود، چنین وانمود کند که حکومت او مورد تأیید امام علیه السلام است، از این رو، دعوت نامه هاى متعددى به آن حضرت فرستاد، ولى هربار با پاسخ منفى مواجه مى شد، تا اینکه دعوت ها جاى خود را به تهدید داد و امام رضا علیه السلام دانست که مأمون دست از این کار بر نخواهد داشت، لذا براى جلوگیرى از خون ریزى و پایمال شدن خون شیعیانش، به سال 200 هجرى راه خراسان را در پیش گرفت.

آن حضرت پیش از خروج از مدینه، به حرم جدّش رسول الله صلى الله علیه و اله شرفیاب گشت تا با حضرتش وداع گوید. چندین بار وداع گفت، و در هر مرتبه به طرف قبر مطهر بر مى گشت و صدایش را به گریه بلند مى نمود. آنگاه فرزندش جواد علیه السلام را در کنار خویش گرفت و به مسجد درآورد و حضرتش را به دیواره مطهر حرم رسول الله صلى الله علیه و اله چسباند و در پناه آن حضرت قرارش داد. سپس تمام نمایندگان و وکیلان خود را فرمود که از حضرت جواد علیه السلام فرمان برند و از مخالفت با حضرتش بپرهیزند و اصحاب مورد اعتماد خود را آگاه نمود که آن حضرت جانشین وى مى باشد.

مسیر حرکت امام رضا علیه السلام آن گونه که مأمون تعیین کرده بود، از بصره، اهواز و فارس مى گذشت و دستور چنین بود که آن حضرت را از کوفه و قم عبور ندهند، زیرا مأمون بیم داشت که امام رضا علیه السلام با شیعیان آن شهرها تماس برقرار کرده و آنان را از سرگذشت خویش آگاه کند.

از مدینه تا مرو

اسناد تاریخى، گویاى اولین زمینه هاى سفر امام(ع) نیست و جزئیات بسیارى از مقدمات این هجرت رضوى، ناگفته مانده و در پرده ابهام قرار دارد، ولى با مطالعه اسناد موجود، این حقیقت مسلم است که از پیش مکاتباتى میان مرو و مدینه، صورت مى‏گرفته و بر سفر امام به سوى مرو، اصرار بوده است. 

«فمازال المأمون یکاتبه و یسأله حتى علم الرضا(ص) انه لا یکف عنه»

همواره مأمون با حضرت مکاتبه داشت و از او مى خواست تا به مرو آید. نامه ها ادامه یافت تا آنکه امام رضا(ع) دریافت که او دست‏بردار نیست .

در برخى منابع تاریخى آمده است : مأمون، پس از به دست گرفتن حکومت، با ارسال نامه اى امام رضا(ع) را به خراسان فرا خواند. امام‏(ع) از رفتن امتناع ورزید، ولى مأمون پیگیر بود و ارسال دعوتنامه ‏ها را پیاپى ادامه داد، تا به امام بفهماند که از ایشان دست بردار نیست. علاوه بر آن، در پى دعوتنامه هاى مکرّر، مأمون مأموران خود را به نام هاى رجاءبن ابى ضحاک و یاسر خادم، به مدینه گسیل داشت. آنان پس از ورود به مدینه، بر امام‏(ع) وارد شدند و هدف مأموریت خود را چنین بیان داشتند:

«ان المأمون امرنا باشخاصک الى‏ خراسان»

- وى از کارگزاران دولت عباسیان بود و در زمان مأمون، ریاست دیوان مالیاتى را بر عهده داشت. (لغتنامه دهخدا).  - وى به نقل مرحوم شیخ طوسى، از یاران امام‏(ع) بوده است.

-مأمون، ما را فرمان داده و مأمور ساخته است، تا تو را به خراسان ببریم.    امام على بن موسى(ع) ، شیوه خلفا را مى‏شناخت و زندان های طولانى پدر را با همه تلخى ها و رنج هایش به خاطر داشت و مى‏دانست که به هر حال، مأمون که برادر مى‏کشد، از حضور آزادانه امام میان مردم نگران است و از این نگرانى، آسان نخواهد گذشت.

«انه تهیأ للسفر کارها و متیقنا انه یموت... »

امام رضا(ع) آماده سفر گردید، در حالى که از آن اکراه داشت و مطمئن بود که در این سفر بدرود حیات خواهد گفت.

علاوه بر آن که  چگونگى حرکت امام(ع) و تودیع وى با مرقد رسول خدا(ص) و نیز خاندانش، همه و همه گویاى اکراه امام (ع) بر این سفر است.

خط سیر هجرت امام

کاروان هایى که از حجاز به قصد عراق حرکت مى‏کردند، چه از راه مکه یا از راه مدینه، در منزلى به نام «معدن نقره» به یکدیگر مى‏رسیدند و از آن‏جا به یکى از دو مقصد بصره یا کوفه روانه مى‏شدند. قرائن و شواهد بسیارى حکایت از آن دارد که امام از طریق مدینه و معدن نقره، راهى بصره شده است و بعید مى‏نماید که امام ابتدا به مکه رفته و از آنجا به طرف بصره عزیمت کرده باشد، زیرا:

  1. سفر امام‏(ع) به طور عادى و دلخواه صورت نگرفته، بلکه عنوان جلب داشته  است. معمول در چنین مواردى آن است که سعى مى‏شود تا کوتاهترین مسیر در نظر گرفته شود و هر چه سریع تر مأموریت انجام گیرد. بدیهى است با وجود راه مستقیم مدینه به بغداد که 134 فرسنگ بوده، از مسیرى استفاده نمى‏شده که ‏مسافت آن 355 فرسنگ بوده است.
  2. آن گونه که مورخان نقل کرده‏اند در سال 200 ه' . ق همزمان با سفر تاریخى امام‏(ع) به خراسان، شرایط خاصى بر مکه حاکم بود. جنگى خونین میان طرفداران مأمون به فرماندهى رجاءبن ابى ضحاک، ورقاء، جلودى و هارون‏بن مسیب از یک‏سو و مخالفان خلیفه به رهبرى محمدبن جعفر، عموى امام رضا(ع) از سوى دیگر بر پا بوده است، لذا در چنان شرایطى  مصلحت ایجاب نمى‏کرد که رجاءبن ابى‏ضحاک، بزرگترین شخصیت خاندان على‏(ع) را وارد شهرى کند که تا دیروز در آن شهر طرف جنگ بوده است.
  3. رجاءبن ابى ضحاک مأمور بود تمام حالات، رفتار و گفتار امام‏(ع) را در طول سفر زیر نظر داشته، به خلیفه گزارش کند. وى در پایان سفر این وظیفه را انجام داد و به‏طور مشروح سفر نامه‏اى را که تهیه کرده بود، به خلیفه ارائه داد. در آن سفرنامه حتى به جنبه‏هاى روحى و اخلاقى حضرت اشاره شده  تا جایى که ذکرها و دعاهاى امام در نمازها نیز از قلم نیفتاده است. بر این اساس، بعید است که امام به مکه رفته و اعمالى انجام داده باشد و نقل نشده باشد. این قرائن گواه آن است که مسیر امام‏(ع) از مدینه بوده است و نه از راه مکه، هر چند بعضى احتمال داده و گفته اند که حضرت امام رضا(ص) پس از وداع با قبر مطهر رسول خدا(ع) به طرف مکه مکرمه حرکت نمود. در این قسمت از سفر، حضرت امام محمدتقى(ع) فرزند برومند آن حضرت هم حضور داشت.

حضرت امام رضا(ع) طواف خانه خدا را انجام داد و در پشت مقام ابراهیم نماز گزارد، حضرت جواد(ع) که کودکى هفت ساله بود بعد از طواف خود به طرف حجر اسماعیل رفت و در آنجا نشست، مدّتى نسبتاً طولانى گذشت و حضرت همانجا نشسته بود. یکى از یاران امام رضا(ع) بنام «موفّق» پیش رفت و به امام جواد(ع) عرض کرد «فدایت شوم بلند شوید تا برویم»، حضرت فرمود: من فعلاً نمى‏خواهم از اینجا بلند شوم تا خداوند چه خواهد!

این جمله را فرمود و در صورت مبارکش یک دنیا غم و اندوه نشست. موفّق خدمت حضرت رضا(ع) رسید و جریان نیامدن امام جواد(ع) را به آن حضرت گزارش داد، حضرت امام رضا(ع) بلند شده، به حجر اسماعیل آمدند و فرمودند: «اى فرزند دلبندم بلند شو تا برویم، » امام جواد(ع) عرض کرد: «پدر جان چگونه برخیزم در حالى که دیدم شما آنچنان وداعى با خانه خدا کردید که گویى دیگر بر نخواهید گشت».

به هر حال امام  (ع) در طول مسیر از «معدن نقره» گذشته، پس از نباج از نزدیکى کوفه در مسیر مدینه به بصره قرار دارد. وارد منطقه قادسیه شد. -سرزمینى که در عصر خلیفه دوم، محل جنگ بزرگ میان مسلمانان و ایرانیان بود و سرانجام به پیروزى مسلمانان انجامید.  ابى نصر بزنطى مى گوید:« در قادسیه خدمت حضرت رضا(ع) رسیدم، امام‏(ع) به من فرمود: «براى من اطاقى اجاره کن که داراى دو در باشد، تا مراجعه کنندگان بتوانند به راحتى رفت و آمد کنند.» حضرت رضا(ع) پس از قادسیه به سمت بصره ادامه مسیر داد.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد زندگانی امام رضا(ع)

دانلود تحقیق زندگانی پیامبر

اختصاصی از فی بوو دانلود تحقیق زندگانی پیامبر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق زندگانی پیامبر


دانلود تحقیق زندگانی پیامبر

تاریخ ولادت:
در بسیاری از تواریخ ولادت آن حضرت را در عام الفیل – یعنی همان سالی که ابرهه با پیلان جنگی برای ویران ساختن شهر مکه آمد – نقل کرده اند که تازه سؤال می شود عام الفیل چه سالی بوده ؟
قول قطعی و مسلّمی در این باره ذکر نشده است . و البته مشهور میان علمای شیعه رضوان الله علیهم آن است که آن حضرت در شب جمعه هفدهم ربیع الاول به دنیا آمده است .
پدر و مادر رسول خدا
«آمنه» دختر «وهب» بن عبد مناف بن زهرة بن کلاب» که ده سال و به قولى ده سال و اندى پس از واقعه حفر زمزم، و یک سال پس از آن که «عبد المطلب» براى آزادى «عبد الله» از کشته شدن صد شتر فدیه داد، به ازدواج «عبد الله» در آمد.
پدر رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم :عبد الله بن عبد المطلب، مادرش: «فاطمه» دختر «عمرو بن عائذ بن عمران ابن مخزوم» است، یکى از پنج فاطمه‏اى که در نسب رسول خدا بوده‏اند (1) . «أبو طالب» و «زبیر بن عبد المطلب» و پنج نفر از دختران «عبد المطلب» جز «صفیه» مادر «زبیر» از همین بانو تولد یافته‏اند، کنیه «عبد الله» را: «أبو قشم» و «أبو محمد» و «ابو احمد» و لقبش را: «ذبیح» نوشته‏اند.
«عبد الله» پدر رسول خدا در بیست و پنج سالگى، در مدینه نزد دائى‏هاى پدرش طایفه «بنى النجار» در خانه‏اى معروف به «دار النابغه» وفات کرد (2) به قول مشهور، وفات وى پیش از میلاد رسول خدا روى داد، اما یعقوبى همین قول مشهور را خلاف اجماع گفته، و به موجب روایتى از «جعفر بن محمد» علیهما السلام، وفات او را دو ماه پس از ولادت رسول خدا دانسته (3) و سپس قول یک سال پس از میلاد را هم از کسانى‏نقل کرده است: قول 28 ماه پس از میلاد و قول هفت ماه پس از میلاد هم نقل شده است
علت وفات عبد الله را در مدینه چنین نوشته‏اند که براى تجارت با کاروان قریش رهسپار شام شد، و در بازگشتن از شام در اثر بیمارى، در مدینه در میان «بنى عدى بن النجار» توقف کرد، یک ماه بسترى بود، و چون کاروان قریش به مکه رفتند و «عبد المطلب» از حال وى جویا شد، بزرگترین فرزند خود حارث را نزد وى به مدینه فرستاد، اما هنگامى «حارث» به مدینه رسید که «عبد الله» وفات کرده بود.
به قول واقدى: از «عبد الله» کنیزى به نام «أم ایمن» و پنج شتر و یک گله گوسفند و به قول ابن اثیر: شمشیرى کهن و پولى نیز به جاى ماند که رسول خدا آنها را ارث برد .
مادر سول خدا صلى الله علیه و آله و سلم :«آمنه» دختر «وهب» بن عبد مناف بن زهرة بن کلاب» که ده سال و به قولى ده سال و اندى پس از واقعه حفر زمزم، و یک سال پس از آن که «عبد المطلب» براى آزادى «عبد الله» از کشته شدن صد شتر فدیه داد، به ازدواج «عبد الله» در آمد، و شش سال و سه ماه پس از ولادت رسول خدا  ، در سفرى که فرزند خویش را به مدینه برده بود تا خویشان مادرى وى (از طرف مادر عبد المطلب) یعنى «بنى عدى بن النجار» او را ببینند، هنگام بازگشتن به مکه در سى سالگى در «أبواء» وفات کرد و همانجا دفن شد. «علامه مجلسى» مى‏گوید: شیعه امامیه بر ایمان «أبو طالب» و «آمنه» دختر «وهب» و «عبد الله بن عبد المطلب» و اجداد رسول خدا تا آدم علیه السلام اجماع دارند .
ازدواج با خدیجه
خدیجه ( س ) دختر خویلد بود و از طرف پدر با رسول خدا ( ص ) عموزاده و نسب هر دو به قصّی بن کلاب می رسید .
خدیجه از نظر نسب از خانواده های اصیل و اشراف مکه بود . از این رو وقتی بزرگ شد خواستگاران زیادی داشت . بنا به نقل اهل تاریخ سرانجام او را به عقد عتیق بن عائد مخزومی در آوردند ، ولی چند سالی از این ازدواج نگذشته بود که عتیق از دنیا رفت و سپس شوهر دیگری کرد که او را ابوهاله بن منذر اسدی می گفتند .
خدیجه از شوهر دوم دختری پیدا کرد که نامش را هند گذارد و بدین جهت خدیجه را امّ هند می نامیدند .
شوهر دوم خدیجه نیز پس از چند سال از دنیا رفت و دیگر تا سن چهل سالگی شوهر نکرد ، تا وقتی که به ازدواج رسول خدا ( ص ) درآمد .
در پاره ای از تواریخ است که ابوطالب مهریة خدیجه را بیست شتر قرار دارد و در تاریخ دیگری است که مهریه پانصد درهم پول بوده است . خداوند از خدیجه دو پسر و چهار دختر به آن حضرت عنایت فرمود .
پسران آن حضرت عبارت بودند از قاسم و عبدالله و دختران : زینت ، ام کلثوم ، رقیه و فاطمه زهرا ( س )
بعثت رسول خدا ( ص )
چهل سال از عمر رسول خدا ( ص ) گذشته بود که به طور آشکار فرشتة وحی به آن حضرت نازل شد و آن بزرگوار به نبوت مبعوث گردید .
بیست و هفت روز از ماه رجب گذشته بود و رسول خدا ( ص ) در غار « حرا » به عبادت مشغول بود . روز دوشنبه بود و حضرت خوابیده بود . رسول خدا ( ص ) دو فرشته را در خواب دید که وارد غار شدند و یکی در بالای سر آن حضرت نشست و دیگری پایین پای او ، آنکه بالای سرش نشست نامش جبرئیل و آن که پایین پای آن حضرت نشست نامش میکائیل بود .
محمد ( ص ) بارها فرشتگان را در خواب دیده بود و در بیداری نیز صدای آنها را می شنید که با او سخن می گفتند , ولی این نخستین بار بود که آشکارا فرشتة الهی را پیش روی خود می دید . گفته اند در این وقت جبرئیل ورقه ای از دیبا به دست او داد و گفت : « اقراء » یعنی بخوان .
فرمود : چه بخوانم ! من که نمی توانم بخوانم !
برای بار دوّم و سوّم همین سخنان تکرار شد و برای بار چهارم جبرئیل گفت :
بخوان به نام پروردگارت که ( جهان را ) آفرید ، ( خدایی که ) انسان را از خون بسته آفرید ، بخوان و خدای تو مهمتر است ، خدایی که ( نوشتن را به وسیلة ) قلم بیاموخت .
پیغمبر بزرگوار الهی به خانه بازگشت و به خاطر آنچه دیده و شنیده بود دگرگونی زیادی در حال آن حضرت پدیدار گشته بود .

 

 

شامل 38 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق زندگانی پیامبر

تحقیق درباره زندگانی مراجع تقلید شیعی

اختصاصی از فی بوو تحقیق درباره زندگانی مراجع تقلید شیعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره زندگانی مراجع تقلید شیعی


تحقیق درباره زندگانی مراجع تقلید شیعی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 16
فهرست مطالب:

 حضرت آیت الله العظمی محمد تقی بهجت

ولادت و تحصیلات

تألیفات

حضرت آیة الله العظمى مکارم شیرازى

درجه اجتهاد

مسلم ملکوتی

تالیفات:

حسین نوری همدانی

تالیفات

عبدالله جوادی آملی

زندگینامه:

تفسیر ترتیبی قرآن

تفسیر موضوعی قرآن

عترت

فلسفه

سید محمد صادق حسینی روحانی

زندگینامه:

 والدین

حصر خانگی

مرجعیت:

محمد صادقی تهرانی

زندگینامه:

آثار:

حضرت آیت الله العظمی محمد تقی بهجت

ولادت و تحصیلات

حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ محمد تقی بهجت فومنی از علما و مدرسین برجسته حوزه علمیه قم ، در اواخر سال 1334 هجری قمری در شهر فومن در خانواده ای متدین و متقی چشم به جهان گشودند . ایشان تحصیلات ابتدایی خود را در مکتب های شهرستان فومن گذراندند و همیشه از شاردان ممتاز بودند سپس به تحصیل علوم دینی پرداختند. در سال 1348 هجری قمری به کشور عراق عزیمت نموده و در شهر مقدس کربلا رحل اقامت گزیدند . در شهر کربلا از محضر اساتید ادبیات ، فقه و اصول بهره مند گردیدند و تا سطوح عالی پیش رفتند آیت الله العظمی بهجت در سال 1364 هجری قمری به ایران مراجعت نمودند و پس ازمدتی اقامت در شهر فومن به شهر مقدس قم عزیمت نموده و در این شهر ساکن گردیدند و محضر اساتید بزرگی چون آیت الله حجت را درک نمودند . حدود یک سال از اقامت معظم له در شهر مقدس قم نگذشته بود که آیت الله بروجردی وارد شهر قم شدند ، و ایشان همچون حضرات آیات امام خمینی و گلپایگانی از محضر آن مرجع عالیقدر بهره بردند و ضمن شرکت در درس به کار تدریس و تألیف نیز اشتغال داشتند و بسیار مورد احترام استاد بودند .

تألیفات

حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ محمد تقی بهجت تءلیفات زیادی در فقه و اصول دارند که در زیر به تعدادی از آنا اشاره می شود :

1- یک دوره اصول

2- یک دوره صلاة

3- حاشیه بر مکاسب

4- یک دوره فقه فارسی

5- یک دوره طهارت

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره زندگانی مراجع تقلید شیعی

تحقیق درباره زندگانی امام حسین علیه السلام

اختصاصی از فی بوو تحقیق درباره زندگانی امام حسین علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره زندگانی امام حسین علیه السلام


تحقیق درباره زندگانی امام حسین علیه السلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 9
فهرست مطالب:

ولادت

حسین (ع ) و پیامبر (ص)

حسین (ع ) با پدر

امام حسین (ع ) با برادر

امام حسین (ع ) در زمان معاویه

قیام حسینى

پی نوشتها:

ولادت در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت  دومین فرزند برومند حضرت على وفاطمه , که درود خدا بر ایشان باد, در خانه وحى و ولایت چشم به جهان گشود. چون خبر ولادتش به پیامبر گرامى اسلام (ص ) رسید, به خانه حضرت على (ع ) و فاطمه (س ) آمد و اسما  را فرمود تا کودک را بیاورد.اسما او را در پارچه اى سپید پیچید و خدمت رسول اکرم (ص ) برد, آن گرامى به گوش راست او اذان و به گوش چپ او اقامه گفت.
به روزهاى اول یا هفتمین روز ولادت با سعادتش , امین وحى الهى , جبرئیل  فرود آمد و گفت : سلام خداوند بر تو باد اى رسول خدا, این نوزاد را به نام پسر کوچک هارون (شبیر)  که به عربى (حسین ) خوانده می شود نام بگذار.چون على براى تو به سان هارون براى موسى بن عمران است , جز آن که تو خاتم پیغمبران هستى .و به این ترتیب نام پرعظمت حسین از جانب پروردگار, براى دومین فرزند فاطمه (س ) انتخاب شد.
به روز هفتم ولادتش , فاطمه زهرا که سلام خداوند بر او باد, گوسفندى را براى فرزندش به عنوان عقیقه  کشت , و سر آن حضرت را تراشید و هم وزن موى سر او نقره صدقه داد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره زندگانی امام حسین علیه السلام