مشخصات این فایل
عنوان: اقتصاد از دیدگاه قرآن
فرمت فایل: word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 37
این مقاله درمورد اقتصاد از دیدگاه قرآن می باشد.
خلاصه آنچه در مقاله اقتصاد از دیدگاه قرآن می خوانید :
اقتصاد در پرتو تزکیه
یکى از درخشان ترین فرازهاى قرآن کریم تأکید هرچه تمام تر بر لزوم اهتمام انسان ها به «تزکیه نفس» است. اهمیت این مسأله به حدى است که یکى از اهداف بعثت انبیاء(علیهم السلام) تحقق بخشیدن به این مهم عنوان شده: «هو الّذى بعثَ فى الامّیّین رسولا منهم یتلوا علیم آیاته و یزکّیهم و یعلّمهم الکتابَ و الحکمة و ان کانوا من قبلُ لفى ضلال مبین و آخرینَ منهم لمّا یلحقوا بهم و هو العزیز الحکیم» (جمعه: 2و3); او کسى است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولى از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آن ها مى خواند و آن ها را تزکیه مى کند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت مى آموزد و مسلّماً پیش از آن در گم راهى آشکارى بودند. و (همچنین) رسول است بر گروه دیگرى که هنوز به آن ها ملحق نشده اند و او عزیز و حکیم است.
علّامه طباطبائى درالمیزان، «زکات» را به معناى رشد شایسته همراه با خیر و برکت، و «تزکیه انسان ها توسط رسول الهى» را به معناى رشد دادن آنان به نحو شایسته از راه متّصف کردنشان به اخلاق فاضل و اعمال صالح، دانسته اند. در اثر تزکیه، مردم در انسانیتشان به کمال مى رسند و وضعشان در دنیا و آخرت به سامان مى رسد و از زندگى سعادتمندانه و مرگ سعادتمندانه برخوردار مى گردند.16
همچنین براى درک اهمیت فراوان تزکیه از دیدگاه قرآن کریم، کافى است قدرى در آیات مبارکه سوره «شمس» تدبّر شود. خداوند متعال پس از یازده قسم به عظایم خلقت و یاداور شدن سرشت انسان و الهام موجبات رشد و تعالى او از یک سو و زمینه هاى سقوط و تباهى او از سوى دیگر، مى فرماید: فلاح انسان در گرو تزکیه اوست: «والشمس و ضحیها و القمرِ اذا تلیها و النهار اذا جلّیها و اللیل اذا یغشیها و السماء و ما بنیها والارض و ما طحیها و نفس و ما سوّیها فألهمها فجورها و تقویها قد افلح من زکّیها و قد خاب من دسّیها» (شمس: 1ـ10); به خورشید و گسترش نور آن سوگند، و به ماه هنگامى که پس از آن در آید، و به روز هنگامى که صفحه زمین را روشن مى سازد، و به شب آن هنگام که زمین را بپوشاند، و قسم به آسمان و کسى که آسمان را بنا کرده و به زمین و کسى که آن را گسترانیده، و قسم به جان آدمى و آن که آن را (آفریده و) منظّم ساخته، سپس فجوروتقوا (شر و خیرش) را به او الهام کرده است، که هرکس نفس خودرا پاک و تزکیه کرد، رستگار شد، و آن که نفس خود رابامعصیتوگناه آلوده ساخت،نومیدومحروم گشت!
از بیانات علّامه طباطبائى در این زمینه، استفاده مى شود که طبع انسان اقتضاى رشد شایسته همراه با خیر و برکت را دارد و «تزکیه» به فعلیت رساندن چنین رشدى است و رشد ناشایست بر خلاف اقتضاى طبع و سرشت انسان مى باشد.
با ملاحظه آیات مزبور و آیات فراوان دیگرى که به معرفى و بیان هویّت انسان و آغاز و فرجام او پرداخته اند، درمى یابیم که از دیدگاه قرآن کریم، در انسان قابلیت ها و استعدادهاى فراوانى نهفته است که بروز و ظهور و فعلیت آن ها تا افق هاى بى نهایت مى تواند ادامه یابد و او شگفت ترین موجود خاکى است که هم قابلیت دارد در اثر تربیت صحیح، به مراتب بسیار عالى دست یابد و هم ممکن است در اثر تربیت و رفتار سوء، به هولناک ترین ورطه هاى تباهى سقوط کند. بر این اساس و با توجه به این که رفتارهاى انسان متأثر از تفکّرات و شخصیت اوست; «قُل کلٌ یعملُ على شاکلته» (اسراء: 84) بگو هرکس طبق روش (و خلق و خوى) خود عمل مى کند. و نیز «البلدُ الطیّبُ یخرجُ نباتُه باذنِ ربِّه و الّذى خبثَ لا یخرج الاّ نکداً» (اعراف: 58); سرزمین پاکیزه (و شیرین) گیاهش به فرمان پروردگارش مى روید. اما سرزمین هاى بد طینت (و شوره زار) جز گیاهى ناچیز و بى ارزش از آن نمى روید.
لزوم توجه عمیق به تزکیه شدن افراد جامعه براى بروز رفتارها شایسته در زمینه هاى گوناگون حیات فردى و اجتماعى، از جمله در عرصه فعالیت هاى اقتصادى، به خوبى نمایان مى شود و معلوم مى گردد که نه نظر خوش بینانه داشتن به عملکرد انسان و جوامع انسانى صحیح است (آن گونه که برخى از اقتصاددانان سنّتى عقیده داشتند) و نه نظر بدبینانه داشتن.
چنان که به رغم دیدگاه برخى نظریه پردازان ساده اندیش نمى توان به این دل خوش بود که جهت گیرى قوانین طبیعى حاکم بر فعالیت هاى اقتصادى افراد جامعه بدون هیچ معارضى به سمت خیر و کمال است و لزوماً اصلاحات امور به صورت خودکار محقق مى شوند و بنابراین، لازم است جریان امور اقتصادى آزاد و رها باشد تا به طور طبیعى و خودکار، تولید و توزیع بهینه عینیت یابند. گو این که از دیگر سو، نمى توان بدبینانه به عملکرد متغیّرهاى اقتصادى نگریست و آینده اى مبهم و نگران کننده از حیث اقتصادى براى بشریت ترسیم کرد، بلکه باید مجدّانه درصدد تزکیه آحاد افراد جامعه برآمد و با مراقبتى مستمر، براى رشد صحیح هویّت انسانى و جلوگیرى از بروز انحراف و رشد ناشایست تلاش نمود، تا اسباب و زمینه هاى اصلاحات شؤون فردى و اجتماعى افراد، از جمله اصلاحات اقتصادى، فراهم شوند.
در خاتمه این مبحث، لازم به یاداورى است که رابطه «اقتصاد» با «تزکیه» دو سویه است; یعنى همچنان که تزکیه در سامان بخشى و اصلاح امور اقتصادى نقش تعیین کننده اى دارد، فعالیت هاى اقتصادى نیز مى تواند در تزکیه انسان مؤثر باشند; مثلا، کسى که زکات مال خود را مى پردازد، با این کار اقدامى در جهت تزکیه نفس خود نموده است:
ـ «الّذى یؤتى ماله یتزکّى» (لیل: 18); کسى که مال خود را (در راه خدا) مى بخشد تا پاک شود.
ـ «خُذ من اموالهم صدقةً تُطهّرهم و تزکّیهم» (توبه: 103); از اموال آن ها صدقه (به عنوان زکات) بگیر تا به وسیله آن، آن ها را پاک سازى و پرورش دهى.
بنابراین ـ همان گونه که ذکر شد عملیات اقتصادى مى تواند مظهرى از عبودیت خداوند متعال باشد. در این جا همچنین تأکید مى گردد که رفتارهاى اقتصادى مى توانند راهى براى تزکیه شدن انسان باشند و بدین سان، بى پایگى القائات کسانى که تلاش هاى اقتصادى را مانعى براى خودسازى و تزکیه نفس مى دانند، روشن مى شود.
نمونهای از آیات اقتصادی قرآن
1 ـ تعاون و همکاری ـ سورة مائده آیه 2 تعاونوا… تا آخر آیه
2 ـ منابع طبیعی ـ سوره نحل آیه 10 ـ هوالذی … تا آیه 13 یذکرون
3 ـ مسکن و خانهسازی ـ اعراف 74 ـ نحل 80 تا 82
4 ـ کشاورزی ـ ، انعام 95 ـ انعام 141
5 ـ کمیته امداد ـ ، توبه 60
7 ـ معادن : رعد 3 و 4 ـ حجر 19 تا 23
8 ـ قرض الحسنه: بقره 245 ـ مائده 12 ـ حدید / 10 ـ 13 ـ مزمل/20 ـ تغابن/19 ـ حدید/18
9 ـ بانکداری بدون ربا ـ آل عمران/120 ـ روم/39
10 ـ خرید و فروش : انعام/153 ـ اعراف/85 ـ هود/84 ـ 86
کسانی که فکر میکنند مسائل زندگی از یکدیگر جداست و هر چیزی یک مرز و قلمرو خاصی دارد و هر گوشهای و قسمتی از زندگی بشر به یک شی ءِ بخصوص تعلق دارد تعجب و یا احیاناً انکار میکنند که کسی مسألهای به نام مسائل اقتصادی در قرآن طرح کند زیرا به عقیده اینها هر یک از اسلام و اقتصاد یک مسأله جداگانه است، اسلام به عنوان یک دین برای خودش و اقتصاد به عنوان یک علم برای خودش اسلام قلمرویی دارد و اقتصاد قلمروی دیگر . اما نکته این است که مسائل زندگی را نباید مجرد فرض کرد. صلاح و فساد در هر یک از شؤن زندگی در سایر شئون مؤثر است . نظام ارزشی اسلام، خوشبختی دنیا وآخرت انسان را به طور همزمان مورد توجه قرار داده و دنیا را مزرعه آخرت معرفی نموده است . بر این مبنا به هر رفتار اقتصادی مفید که در حوزة ارزشهای اسلامی مجاز باشد، انجام آن مطلوب و شایسته است .
مدلها و الگوهای اقتصادی از آن جا که به شدت تابع شرایط زمانی و مکانی می باشد، قابل تجویز و ارائه به طور کلی از سوی مکتب اسلام نبوده است . اما قوانین ثابت و همیشگی حاکم بر آنها ، در منابع اسلامی بیان شدهاند . این مقاله تحقیقی در جهت شناخت آموزههای اقتصادی قرآن میباشد.
بخشی از فهرست مطالب مقاله اقتصاد از دیدگاه قرآن
چکیده
مقدّمه
شیوه شناخت و تدبیر امور اقتصادى
تفقّه در احکام اقتصادى
تعقّل
تجلّى توحید4 در اقتصاد
عملیات اقتصادى; مظهرى از عبودیت
نقش امامت (رهبرى و دولت) در اقتصاد
نقش توجه به معاد در اقتصاد
عدالت در عملیّات اقتصادى
اقتصاد در پرتو تزکیه
نمونهای از آیات اقتصادی قرآن
تولید و مباحث مربوط به آن :
قدرت ا
دستور قرآنی برای امور اقتصادی
ترجمه فولادوند
منابع
دانلود مقاله اقتصاد از دیدگاه قرآن