فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله حزب

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله حزب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


انتخابات پارلمان اروپا در ایتالیا و پوستری که فهرست احزاب نامزد را نمایش می‌دهد.حزب به گروهی از شهروندان جامعه که دارای اهداف و منافع سیاسی مشترک میباشند و برای رسیدن به آن منافع و اهداف مبارزه نموده و برنامه‌های کادر رهبری حزب و هیات موئسس حزب را که عموماً بر اساس خط مشی و اساسنامه حزبی میباشد را اجرا مینمایند
حزب گروه شهروندان با آرمانهای مشترک و تشکیلات منظم و متکی به پشتیبانی مردم است که برای به دست گرفتن قدرت دولت و یا شرکت در آن مبارزه می‌کند .
حزب سیاسی عبارتست از قسمت پیشرفته و فهمیده یک طبقه اجتماعی که برای تامین منافع طبقاتی و رسیدن به حکومت و اجرای مرام خود با یک نظام معین مبارزه کرده و طبقه مخصوصی را که این حزب نماینده آن است در کشمکشهای اجتماعی رهبری می‌کند
حزب سازمانی سیاسی است که هدف و برنامه سیاسی مشخصی دارد و معمولاً در پی کسب قدرت سیاسی در کشور است.

 

 

 

 

 

 

 

حزب توده ایران

 

پیدایش
حزب توده ایران به عنوان وارث سوسیال‌دموکراسی عهد مشروطه و سپس حزب کمونیست ایران (دهه ۱۹۲۰)، در مهرماه سال ۱۳۲۰ تأسیس شد. بنیان‌گذاران آن عده‌ای (۵۳ نفر) از روشنفکران و فعالان چپ‌گرا و ملی‌گرای ایران نضایر:سلیمان‌میرزا اسکندری، ایرج اسکندری، بزرگ علوی، احسان طبری، خلیل ملکی، فریدون کشاورز، عبدالحسین نوشین و رضا رادمنش بودند که اغلب در دوره دیکتاتوری رضا شاه تحت تعقیب یا در زندان بودند.
اهداف و برنامه‌ها
دههٔ ۲۰ و انحلال
حزب توده، که در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، که اتحاد شوروی در صحنه بین المللی حضور خود را اعلام داشت، توانست به سرعت به عنوان یک حزب منسجم در صحنه سیاست و فرهنگ ایران حضور یابد و در کشمکش با جریانهای وابسته به بریتانیا و آمریکا این دوران تاریخی را رقم زند. حزب پس از تأسیس با استقبال بسیاری روبرو شد و توانست کارگران و دانشجویان و زنان را سازماندهی کند. بسیاری از روشنفکران نیز به سوی حزب جلب شدند.
همسویی حزب با شوروی و دفاع آن از سوسیالیزم موجب خروج برخی مخالفان از صفوف حزب شد و پس از شکست فرقه دموکرات انشعابی در حزب رخ داد و گروه مهمی از روشنفکران به رهبری خلیل ملکی حزب را ترک کردند. و بخشی از رهبران حزب جبرا به خارج از کشور رفتند.

 

در ۱۳۲۷ سوء‌قصدی به جان شاه شد و پس از آن دولت حزب توده ایران را منحل اعلان کرد. بعد از این اعلان حزب به فعالیت مخفی روی‌آورد و بخشی دیگر از رهبران حزب جبرا به خارج از کشور رفتند.
نقش مصدق
با شروع نهضت ملی شدن نفت و نخست‌وزیری دکتر مصدق، حزب توده ایران به یکی از بازیگران اصلی صحنه سیاسی ایران تبدیل شد. مخالفت حزب با برخی نظرات مصدق در این دوره نقش مهمی در جنبش ملی داشت. پس از ۳۰ تیر ۱۳۳۱ و تظاهرات مردمی که منجر به نخست‌وزیری دوباره مصدق شد، حزب رویه خود را عوض کرد و به پشتیبانی مشروط از مصدق پرداخت.
کودتا
نقشه کودتای 25 مرداد با همکاری بریتانیا و امریکا طرح شد و پس از چندبار تجدید نظر و مشورت با عناصر اصلی به تصویب رسید. حزب توانست در مقابله با کودتا اقدام موثری بکند. ولی در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ حزب، بر خلاف تبلیغات خود در روزهای قبل از آن، نتوانست اقدام موثری در مقابله با کودتا کند.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و تثبیت ایران در حریم نفوذ غرب، سازمان‌های حزبی تحت تعقیب و سرکوب حکومت قرار گرفتند که به بازداشت و شکنجه و اعدام عده‌ای از توده‌ای‌ها منجر شد. پس از کودتا بخش بزرگی از رهبران حزب تا سال 1336 مجبور به ترک ایران شدند و به خارج از کشور رفتند و بسیاری از آنان تا انقلاب ایران نتوانستند به ایران بازگردند.
حزب توده، هر چند هر گونه نقش و حضور در حیات سیاسی ایران را از دست داد، معهذا به عنوان یک جریان فکری به موجودیت خود ادامه داد، بنحوی که میتوان فرهنگ لائیک را که در دهه 1340 در ایران شکل گرفت برآیند کنش متقابل فرهنگ غربی و مارکسیستی، در سیمای سخنگویان ایرانی آن، ارزیابی کنیم. این تأثیر بویژه از طریق روشنفکرانی که در دهه ۱۳۲۰ در مکتب فکری و مطبوعاتی حزب توده پرورش یافتند در دهه 1340، و در نهادهای فرهنگی کشور اعمال شد.
سازمان افسری
یک سال بعد از کودتا سازمان مخفی حزب در نیروهای مسلح که به سازمان افسری معروف بود کشف شد و بسیاری از اعضای آن با زندان و شکنجه و اعدام روبرو شدند.
در تبعید
حزب توده هر چند در سالهای 1332 ـ 1357 به عنوان یک نیروی سیاسی در ایران حضور نداشت، ولی به عنوان یک جریان فکری در پی ریزی شالوده های فرهنگ لائیک در ایران نقشی مؤثر ایفا کرد.
در دههٔ ۱۳۴۰ حزب در صحنه سیاسی ایران حضور نداشت و با انتشار نشریه و اداره برنامه رادیو پیک ایران ارتباط با هواداران خود در داخل کشور را حفظ می‌‌کرد. کوششی که در اواخر این دهه برای ایجاد یک سازمان مخفی (معروف به تشکیلات تهران) در داخل ایران صورت گرفت به خاطر نفوذ سازمان امنیت در آن به جایی نرسید و به بازداشت و شکنجه و اعدام عده‌ای از توده‌ای‌ها منجر شد.
انقلاب
با رشد مبارزات مردمی در اوخر دههٔ ۱۳۵۰ حزب با تغییراتی در رهبری آن به فعالیت بیشتری در داخل و خارج از ایران پرداخت. با سقوط حکومت محمد رضاشاه رهبران حزب به ایران بازگشتند. حزب به رهبری نورالدین کیانوری دبیرکل آن دوباره به صحنه سیاسی ایران بازگشت. سیاست حزب در این دوره حمایت از انقلاب ایران بود.

 

با پیروزی انقلاب ایران و فروریختن معادلات سیاسی گذشته در منطقه، مجدداً حزب توده را در سالهای 1358 ـ 1361، به عنوان سخنگوی سیاسی و فرهنگی مارکسیسم ایرانی، در درون کشور فعال مییابیم.
در این دوران، حزب توده به دلیل شرایط سیاسی نوین ایران موفق شد بر پایه تجربه غنی تشکیلاتی احزاب مارکسیستی جهان و با اتکاء بر کادر ورزیده خود، که سالهای مدید در اتحاد شوروی و اروپای شرقی عالیترین دورههای آموزشی را طی کرده بودند، به ایجاد تشکیلاتی منسجم دست زند و بکوشد تا به عنوان یک نیروی سیاسی در جامعه انقلابی ایران وزن و اهمیت کسب کند. با سرکوب حزب توده در سال 1362، این تلاش نافرجام ماند
سرکوب
سال ۱۳۶۲ جمهوری اسلامی رهبران و بسیاری از اعضای حزب را دستگیر کرد.[نیاز به ذکر منبع] عده‌ای از رهبران زیر فشار شکنجه در تلویزیون اعترافاتی کردند[نیاز به ذکر منبع] و گروه زیادی از اعضا و هواداران اعدام شدند یا با زندان شکنجه روبرو شدند و سرانجام ساختار تشکیلاتی این حزب در داخل ایران فروپاشید.
سال‌های اخیر
بعد از سرکوب سال‌های دههٔ ۱۳۶۰ حزب از فعالیت در ایران بازماند. بخشی از رهبران و اعضای حزب در خارج از کشور و به طور مشخص در اروپا و آلمان مستقر شدند و فعالیت حزب را پیگیری کردند. در حال حاضر نیز حزب تودهٔ ایران به فعالیت ادامه می‌دهد و نشریهٔ "نامهٔ مردم" را منتشر می‌کند. دبیر اول کنونی آن علی خاوری است [1]. خاوری دبیر وقت کمیته مرکزی حزب در پلنوم 18 حزب توده ایران بعنوان دبیراول انتخاب شد [2].

 

فهرست اعضای شاخص حزب توده
ایرج اسکندری
بزرگ علوی
مریم فیروز
مرتضی کیوان
صمد کامبخش
فریدون کشاورز
سیاوش کسرایی
عبدالحسین نوشین
م. ا. به‌آذین
هوشنگ ابتهاج
بهرام افضلی
هوشنگ عطاریان
نورالدین کیانوری
سلیمان میرزا اسکندری
رضا رادمنش
علی خاوری
کبیری
محمد پورهرمزان
خلیل ملکی

 

 

 

 

 

 

 

حزب کمونیست ایران (دهه ۱۹۲۰)
حزب کمونیست ایران، حزبی سیاسی و کمونیستی ایرانی بود که‌ در ژوئن ۱۹۲۰ در بندرانزلی در استان گیلان تأسیس شد. حیدر عمو اوغلی از رهبران جنبش مشروطه ایران در تأسیس حزب نقش داشت و به‌ عنوان اولین دبیر کل حزب انتخاب شد.
این حزب را «فرقه کمونیست ایران» نیز خوانده‌اند. تقی ارانی جزو دستگیرشدگان موسوم به ۵۳نفر از اعضای این حزب بود.
تاریخچه حزب کمونیست ایران از تاریخ جنبش ملی و ضد امپریالیستی ایران معاصر جدا نیست. نخستین کنگره حزب کمونیست ایران، که کنگره موسسان حزب محسوب می‌شود، آخر خرداد ـ اوایل تیرماه ۱۲۹۹ - در شهر انزلی رسما تشکیل حزب را به جهانیان اعلام داشت.
در انقلاب مشروطیت ایران
سوسیال دمکراسی انقلابی ایران (اجتماعیون عامیون) که کوشندگان آن، بعدها ۱۲۹۶ (حزب عدالت) و ۳ سال بعد ۱۲۹۹ (حزب کمونیست ایران) را تشکیل دادند، میهن دوستانی بودند که در سنگرهای انقلاب مشروطه جان خود را نثار کرد(سوسیالیسم را پدیده‌ای فرانسوی، انگلیسی، آلمانی، یا روسی نمی‌دانستند، بلکه متعلق به همه بشریت می‌دانستند. گرچه عقیده محققین درباره تعیین تاریخ دقیق آغاز جنبش سوسیال دمکراسی در ایران مختلف است، لیکن همه در یک باورشریکند و آن هم اینست که، «اجتماعیون ـ عامیون» اولین حزب نسبتاً متشکل در ایران بود، که نقش فعالی در تدارک و برگزاری انقلاب مشروطیت (۱۲۸۴- ۱۲۹۰) ایفا کرد. فعالین این جنبش، مانند اسدالله غفارزاده و دیگران کوشش فراوان در انقلاب مشروطیت داشته‌اند.

 

برای سازمان دادن به فعالیت سوسیال دمکراسی میان زحمتکشان آذربایجانی و ایرانی، در سال ۱۲۸۳ گروه همت در شهر باکو تأسیس شد. این گروه‌است که برای نخستین بار کلمه «سوسیال دمکرات» را به «اجتماعیون عامیون» ترجمه می‌کند، تا برای اقشارساده و زحمتکش که به زبان‌های اروپائی آشنائی نداشتند، آشنا تر و تا اندازه‌ای قابل فهم باشد.
در سال ۱۲۸۳ حیدرخان عمو اوغلی، پس از مراجعت از روسیه، با جمعی از کارگران و همفکران در شهر مشهد، نخستین حوزه‌های سوسیال دمکراسی ایران را تشکیل داد. سال بعد ۱۲۸۴ در آستانه انقلاب مشروطیت، در جلسه‌ای در شهر مشهد، اولین سند رسمی جنبش سوسیال دمکراسی در ایران) دستور نامه‌ای که متن آن منتشرشده‌است تدوین و تصویب شد.
از اسناد موجود) نامه‌هایی که بعدها سوسیال دمکرات‌های تبریز به کائوتسکی و پلخانف نوشته‌اند، خاطرات حیدرخان، نریمانف و غیره(چنین برمی‌آید که در سال‌های ۱۲۸۳- ۱۲۸۴ سازمان‌ها، حوزه‌ها و گروه‌های سوسیال دمکراسی که خود به خود، این جا و آن جا، به ابتکار انقلابیون و مشروطه خواهان، به وجود می‌آمدند، اغلب حتی از وجود یکدیگر نیز اطلاع نداشتند.
حیدرعمواوغلی سپس در تهران نیز به تشکیل حوزه‌های «اجتماعیون ـ عامیون» می‌پردازد. کمی بعد در گیلان) رشت(و بعدها در سایر نقاط ایران نیزسازمان‌های اجتماعیون ـ عامیون به وجود می‌آیند.
خرابکاری‌ها و قیام‌های ضد انقلاب در دی و بهمن همان سال از جانب نیروهای انقلابی «جمعیت مجاهدین»، که هسته مرکزی آن را اجتماعیون ـ عامیون تشکیل می‌داد و در واقع سازمان توده‌ای این حزب و نیروی مسلح و تعیین کننده سرنوشت انقلاب بود در تهران، تبریز، رشت، اصفهان، مشهد وغیره سرکوب می‌شود.

 

درباره فعالیت «مرکزغیبی»، که از کوشندگان و مجاهدین «اجتماعیون عامیون» در تبریز علی مسیو، حاجی علی دوا فروش، حاجی رسول صدقیانی و دیگران تشکیل شده بود، در اغلب کتب مربوط به انقلاب مشروطیت یاد شده‌است.
طبقه کارگر ایران در این دوره برای نخستین بار در تاریخ کشور شروع به تشکیل اتحادیه‌های خود می‌کند. باید در نظر داشت که اتحادیه کارگری در واقع در ادامه تاریخی انجمن‌های صنفی کارگران کارگاه‌های صنایع دستی)پیشه وری(به وجود می‌آیند.
در جریان انقلاب، بویژه پس از گلوله باران مجلس اول، دو جریان اجتماعی ـ سیاسی و اندیشه‌ای دمکراتیسم) نزدیک به توده‌های خلق (و لیبرالیسم)نزدیک به محافل حاکمه(، که در دوران تدارک انقلاب همکاری و نزدیکی داشتند، به تدریج از یکدیگرجدا شدند. لیبرال‌ها، که در نتیجه ضعف طبقه نو خاسته سرمایه داری توانسته بودند مقامات حاکمه را اشغال کنند، کم کم به مواضع ارتجاعی درغلطیدند)کشتن قهرمان خلقی انقلاب مشروطیت ایران، ستارخان، فقط با نشانه بارز خیانت لیبرالیسم به انقلاب و به خلق بود(، با امپریالیسم انگلیس و تزاریسم روسیه سازش کردند وبه آسانی به اولتیماتوم این دو دولت تن دادند و مجلس دوم را خود منحل کردند.
پس از قلع و قمع «اجتماعیون عامیون»، دمکرات‌هایی هم که در مواضع انقلابی پافشاری می‌کردند و تا اندازه‌ای پیگیر بودند) حزب دموکرات نماینده آن‌ها بود، پراکنده شدند واغلب ناگزیر به جلای وطن گردیدند.
اما مبارزه و فعالیت «اجتماعیون ـ عامیون» قطع نشد. در دوران جنگ جهانی اول)۱۹۱۴- ۱۹۱۸ (که سرزمین ایران، علیرغم اعلام بی طرفی، توسط دو گروه دول امپریالیستی «متحدین و متفقین» عملا اشغال شده بود، مبارزه توده‌ها و در صفوف مقدم آن «اجتماعیون ـ عامیون»)چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور در مهاجرت(ادامه یافت. چندی بعد حیدرخان نیز، که مجبور به ترک ایران شده بود، به اروپا می‌رود و به فعالیت خود در مهاجرت ادامه می‌دهد.
سوسیال دمکرات‌های ایران، پس ازشکست انقلاب مشروطیت و بعد از آن، طی جنگ جهانی اول، چه در یران و چه در مهاجرت (در اروپا غربی و بویژه در روسیه) فعالیت خود را ادامه دادند. اوائل جنگ جهانی (۱۲۹۳) گروهی از مجاهدین «اجتماعیون عامیون» و کارگران معادن نفت باکو، به رهبری اسداله غفارزاده (صدرمیرزا اقوام) کاتب، بهرام آقایف، باباهاشم زاده پس از کشته شدن میرزا اقوام در هجوم مسلحانه مساواتی‌ها در اسماعیلیه، او کاتب «عدالت» شد رستم کریم زاده، سیف اله ابراهیم زاده و دیگران، که تظاهرات و میتینگ‌های اعتراضی کارگران را تشکیل می‌دادند، خود را گروه «عدالت» نامیدند.
پس از انقلاب روسیه
پس ازانقلاب فوریه ۱۹۱۷(بهمن ۱۲۹۵)در روسیه و سقوط حکومت تزاری و تشکیل حکومت بورژوائی به ریاست کرنسکی(انقلابیون آذربایجانی و ایرانی مقیم روسیه امکان یافتند که فعالیت سیاسی خود را علنی کنند، متشکل تر سازند و مراکز رهبری خویش را برپا نمایند.
ماه مه ۱۹۱۷)اردیبهشت ۱۲۹۶ (حزب سوسیال دمکرات)اجتماعیون عامیون(ایرانیان، «عدالت» رسما شروع بکار کرد و مرامنامه خود را به دو زبان آذربایجانی)مفصل) و فارسی)مختصر(در باکو چاپ و منتشر کرد. در بخش فارسی این مرامنامه در صفحه ۱۲ از جمله چنین آمده‌است: «از جمله طلبات عدالت آنست که اصول حیات و معیشت باید اساسا موافق قانون سوسیالیسم)اجتماعیت(تبدیل شود، تا اینکه به ثمره زحمت زحمتکشان تنها دولتمندان صاحب نباشند».

 

دراین زمان گروه «همت» نیز شروع به فعالیت سازمانی و تبلیغاتی کرد و روزنامه خود را منتشر ساخت. در نخستین شماره روزنامه «همت» (۳ ژوییه ۱۹۱۷ برابر ۱۲ تیر۱۲۹۶ (حزب مقصد اصلی خود را سرنگونی سرمایه داری و برقراری سوسیالیسم اعلام کرد و برای نیل به این مقصود «همه مسلمانان، کارگران، زحمتکشان، روشنفکرانی که وجدانشان بیداراست را، به زیر پرچم اجتماعیون عامیون»همت«فرا خواند». پیروزی انقلاب سوسیالیستی اکتبر، که حزب لنین سازمان دهنده آن بود، دوران نوین تاریخ جهان را گشود. با پیروزی این انقلاب تاریخی جامعه بشری از نظام‌های طبقاتی استثمار به نظام فارغ ازهرگونه ستم ملی و اجتماعی آغاز شد. زحمتکشان ایرانی مقیم آن کشور امکان گسترده‌ای جهت فعالیت اجتماعی- سیاسی و ایجاد حزب خود بدست آورند. البته این امکان چند ماه بعد)ماه اوت ۱۹۱۸- مرداد ۱۲۹۷ (بعلت شروع مداخلات مسلحانه دول امپریالیستی علیه نخستین دولت سوسیالیستی جهان و اشغال نواحی جنوبی آن کشور تا اندازه‌ای محدود شد. اما «اجتماعیون عامیون» در صفوف «همت» و «عدالت» در شرایط دشوار زیرزمینی به مبارزه علیه ارتجاع و امپریالیسم ادامه دادند.
هنگامی که خطر اشغال باکو به‌وسیله انگلیسی‌ها)به کمک اس ارها، مساواتچی‌ها، داشناک‌ها وغیره(می‌رفت در۱۷ ژوئیه ۱۹۱۸)تیر۱۲۹۷ (، کنفرانس انقلابیون برگزار شد، که طبق قطنامه آن، هر دو حزب «عدالت» و «همت» در اعلامیه مشترکی همه اعضای خود را برای دفاع از انقلاب به خدمت ارتش دعوت کردند.
پس از اشغال باکو توسط انگلیسی‌ها)اوت ۱۹۱۸ (اولین کمیته حزب «عدالت») سپتامبر ۱۹۱۸ شهریور۱۲۹۷ (منحل شد، اما فعالیت حزب ادامه یافت، تا ماه مارس ۱۹۱۹)اسفند ۱۲۹۷)، که دومین کمیته «عدالت» تشکیل شد و به انتشار مطبوعات زیرزمینی خود «حرمت» و «یولداش» به زبان‌های فارسی و آذربایجانی را شروع کرد.

 

۲۰ مارس(اسفند ۱۲۹۷)این حزب پیام تبریک خود را به کنگره موسسان (انترناسیونال سوم کمونیستی) کمینترن که به ابتکار و رهبری لنین در مسکو تشکیل شده بود، ارسال کرد.
واقعیات و اسناد انکارناپذیر تاریخی نشان می‌دهد که، برخلاف آنچه دشمنان)راست و «چپ»(جنبش کمونیستی و کارگری ایران ادعا کرده و می‌کنند، این جنبش و حزب نه بدستور کمینترن، بلکه در متن واقعیات اجتماعی- اقتصادی کشور، براساس ضروریات رشد تاریخی آن و در ارتباط ذاتی با انترناسیونالیسم پرولتری تکوین یافته، رشد پیدا کرده و شکل گرفته‌است.
لنین وهمرزمانش همواره با انقلابیون و سوسیال دمکرات‌های دیگر کشورها، از جمله کشورهای خاور)مانند حیدرخان عمواغلی و سلطانزاده از ایران، مصطفی صبحی از ترکیه و دیگران(از نزدیک در تماس بوده، با آن‌ها مشورت و تبادل نظر کرده، از هیچ یاری فکری و سازمانی به آن‌ها دریغ نکردند. این انترناسیونالیسم پرولتری، که از مشخصات عمده جنبش کارگری و کمونیستی است ـ چون سبب نیروی پرتوان آنست- همواره در معرض هجوم بدخواهان قرارگرفته‌است.
حزب «عدالت» همیشه با انقلابیون در ایران در تماس بوده و اعضای آن از ایران به باکو و از باکو به ایران رفت و آمد کرده‌اند. از جمله در ماه مه ۱۹۱۸)اردیبهشت ۱۲۹۷ (حزب ۱۸ نفر را به رهبری صدر خود، اسداله غفارزاده، برای برقراری ارتباط با میرزا کوچک خان اعزام می‌دارد که فقط ۳ نفراز آن‌ها به ایران می‌رسند، ولی آن‌ها هم موفق به ملاقات با کوچک خان نمی‌شوند اسداله غفارزاده در اثر تحریکات مخالفین در شهر رشت کشته می‌شود.
حزب در سال‌های بعد نیز گروه‌هایی را اعزام می‌دارد، تا با سازمان‌های موجود و پراکنده در ایران تماس بگیرند. اسناد موجود و خاطرات کوشندگان «اجتماعیون عامیون»، که در دست است)کامران آقازاده، داداش حسین زاده، علی عسکرعلی زاده و دیگران(نشان می‌دهد که اواخر سال ۱۹۱۹)آذر۱۲۹۷ (گروه‌های «اجتماعیون عامیون» در شهرهای زیر فعالیت می‌کرده‌اند: تبریز، تهران، رشت، قزوین، زنجان، مشهد، مازندران، مرند، خوی، اردبیل و خلخال.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   42 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله حزب

دانلودمقاله انواع جرثقیل

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله انواع جرثقیل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

تعریف جرثقیل :
جرثقیل دستگاهی است که بتواند بارهای سنگین را در حالت معلق در امتداد قائم و افق جابجا نماید.

انواع جرثقیل :
1- جرثقیل های متحرک
2- جرثقیل های سیار

انواع جرثقیل متحرک
جرثقیل سقفی (overhead crane)
• جرثقیل دروازه ای (Gantry crane)
• جرثقیل برجی (Tower crane)
• جرثقیل بازوئی (Jip crane)
• جرثقیل دروازه ای گردان (Portal crane)
• جرثقیل نیمه دروازه ای (Semi-Gantry crane)
• جرثقیل دیواری (Wall crane)
جرثقیل سقفی

 

جرثقیل دروازه ای

جرثقیل بازوئی

 


جرثقیل برجی

 

جرثقیل دروازه ای گردان

 

جرثقیل دیواری

جرثقیل نیمه دروازه ای

 

 

 

 

 

 

 


انواع جرثقیل سیار
• جرثقیل نصب شده بر کامیون یا یدک کش (Truck crane)
• جرثقیل نصب شده بر واگن ریل دار (Locomotive crane)

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  9  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله انواع جرثقیل

دانلودمقاله نقش پدران در دوران حاملگی

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله نقش پدران در دوران حاملگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


آقایان به عنوان یک پدر رل مهمی را بعهده دارند . پدران باید در نظرداشته باشند که سلامتی و آرامش همسرشان به کمک آنها بستگی دارد . محیط آرام و مسرت بخش خانه در رشد و سلامت فرزند آینده شان بسیارموثر است سلامت جسم و روح و رشد احساسات مادری در زن بستگی فراوانی به گرمی و صمیمیت و حمایت شوهر در دوران حاملگی دارد پدران با مهربانی و توجه زیاد به همسر خود
می توانند محیطی آرام و پر از محبت را در خانه ایجاد نماید و توجه ز ن حامله برا ی سلامتی او و رشد فرزند آینده بسیارا همیت دارد پدران گاهی می توانند همراه همسران خود نزد پزشک بروند در آنجا نکاتی از پزشک تذکر داده خواهد شد این موارد سبب افزایش اطلاعات پدران خواهد گردید و به این وسیله لذت شرکت در مواظبت و نگهداری از فرزند خود را زا دست نخواهند داد .
حالت روحی بسیار از زنان در دوران حاملگی دائما در تغییر است آنها ممکن است یک موقع خوشحال و در موقع دیگر بسیار حساس و ناراحت باشند و به آسانی و بدون دلیل گریه کنند و یا احساس کسالت و افسردگی نمایند و پدران اگر کمی صبرو حوصله و توجه داشته باشند می توانند بیش از حد به همسرانشان کمک کنند این تغییر احساسات و تغییر وضع روحی همه موقتی است .

 

سلامتی و آرامش در دوران حاملگی
با مراقبت از خود و پوشیدن لباسهای راحت و مناسب نه تنها شما در دوران حاملگی و کاملا راحت و آسوده خواهید بود بلکه قادر به ادامه ی فعالیتهای اجتماعی خود نیز خواهید شد طرز تغذیه شما در دوران حاملگی برا ی تامین سلامتی خود شما و رشد صحیح نوزادتان بسیار مهم است تحقیقاتی که درباره ی رابطه تغذیه مادر و رشد نوزاد صورت گرفته است نشان می دهد مادرانی که غذای سالم و کافی مصرف کرده اند نوزادشان سالم تر بوده و رشد ونمو آنها بهتر از نوزاد مادرانی است که غذای کافی و مناسب نداشته اند .
منظور از غذای کافی برا ی مادر و نوزاد این نیست که مادر باید دو برابر انچه قبلا می خورده غذا میل کند بلکه زن باردار به غذاهای مخصوص احتیاج دارد که کمک به رشد و نمو نوزاد او نموده و سلامتی خودش را نیز تامین کند اگرشما عا دت به خوردن غذاهای متنوع مانند شیر ؛ گوشت ؛ تخم مرغ‌؛ میوه جات و سبزیجات تازه داشته اید ممکن است تغییرات کمی در غذای شما در دوران حاملگی داده شود بخصوص د راواخر ماههای حاملگی ممکن است مقدار غذاهای ذکر شده افزوده شوند . در اوایل حاملگی ممکن است کم اشتها ویا نسبت به بعضی غذاهایی میل باشید ولی معمولا بعد از ماه سوم حاملگی اشتها بهتر شده وشاید هم بیشتر اوقات میل بسیار به غذا خوردن داشته باشید بعضی زنان در دوران حاملگی ؛ اشتیاق به خوردن غذای مخصوص را پیدا خواهند کرد ولی این زیاد معمول نیست اگر بعد از خوردن سبزیجات و میوه جات تازه از بین ببرید تا بیش از حد لزوم و طبیعی اضافه وزن پیدا نکنید لازم است خوردن غذاهای شیرین و چرب را محدود کنید از خوردن کیک دسرهای مملواز خامه و مواد شیرین پرهیز کنید .
بعضی از زنان باردار فکر می کنند با خوردن غذای کم ؛نوزاد آنا زیاد بزرگ نشده و در نتیجه زایمان آنها آسانتر خواهد بود این فکر هرگز درست نیست محدود کردن غذا باید حتما باید تحت نظر با مشورت پزشک باشد در تمام دوران حاملگی نباید بیش از 12-10 کیلوگرم به وزنتان اضافه شود اضافه شدن وزن دراین محدوده کاملا طبیعی است ولی زنانی که در شروع حاملگی و در حالت عادی اضافه وزن داشته اند لازم است در دوران حاملگی دقت نماید که زیاد اضافه وزن پیدا نکنند .
شیر غذای بسیار مهمی است سعی کنید در طول دوران بارداری روزانه چند لیوان شیر میل کنید شیر حاوی مواد پروتینی لازم جهت رشد و نمو جنین
می باشد و نیز دارای کلسیم و فسفر است که هر دو از عناصر بسیار مهم برای رشد و نمو استخوانها و دندان ها می باشد تمام فراورده های شیر نیزبه همان اندازه برای رشد و نمو بچه مفید است .
غذاهایی که حاوی پروتین است برای رشد و نمو و تشکیل عضلات بدن جنین
بسیار مهم هستند بنابراین سعی کنید حداقل روزی یک تخم مرغ و دو وعده غذای گوشتی میل نمایید از خوردن پنیر ؛کره ؛ ماهی دردوران حاملگی غفلت نکنید در اواخر دوره حاملگی جنین احتیاح به آهن بیشتری دارد بنابراین سعی کنید حداقل دو هفته یک بار جگر میل کنید جگر منبع آهن و ویتامین های مختلف است .
در دوران حاملگی شما احتیاج به خوردن سبزیجات تازه دارید زیرا سبزیجات منبع ویتامین و مواد معنی لازم برای رشد و نمو جنین هستند و شما می توانید باخوردن سبزیجات و میوه جات علاوه بر رساندن مواد لازم وضروری به بدن سبب رفع اشتهاء بیش از حد و جلوگیری ازاضافه وزن شوید خوردن میوه جات مانند پرتغال گوجه فرنگی ؛ سیب ؛ گلابی و .............. در دوران حاملگی بسیار ضروری است .
مراقبتهای حاملگی
در صورتی که کوچکترین احتمال حاملگی در بین باشد باید هرچه زودتر مراقبتهای ویژه شروع شود این اقدامات بلا فاصله بعد از قطع پریود ماهانه صورت می گیرد مخصوصا در افرادی که احتمال سقط جنین وجود دارد و یا سقطهایی قبلا داشته اند باید هرچه زودتر تحت نظر قرار بگیرند زن بارداری که تحت مراقبت قرار می گیرد در ابتدا شرح حالی از وی گرفته شده و آزمایشات و معاینات فیزیکی صورت می گیرد درابتدا در صورت احتمال وجود حاملگی آزمایش ادرار جهت اثبات حاملگی به عمل می آید . بعد زیر مورد بررسی قرار می گیرند :
- آیا زن آمادگی ادامه حاملگی رادارد؟
- بررسی تمام مسائل از نظراثبات سلامتی زن
- بررسی بیماریهای قبلی مخصوصا در حاملگی های قبلی
- نتیجه و سرانجام حاملگیهای قبلی
-بررسی درمانهای قبلی که صورت گرفته
- بررسی داروهایی که به علت بیماریهای خاص مصرف می کند .
در کنار این بررسی های ارزیابی فیزیکی اولیه نیز صورت می گیرد که شامل اندازه گیری فشار خون قد و وزن می باشد و در کارت مخصوص ثبت می گردد آزمایشهای لابراتوری که متعاقب صورت می گیرد که شامل آزمایش خون (هموگلوبین ؛ گروه خونی؛ هماتوکریت ؛ تعداد گلبول قرمز ؛ آزمایشهای سرولوژیک و. .....) می باشد .آزمایش ادرار ؛ شامل اندازه گیری قند و پروتئین و کشت ادراری جهت تشخیص وجود باکتری در ادرار بعمل می آید .در ملاقاتهای بعدی
ارزیابی های فیزیکی ؛هر گونه درمان و یا آزمایشی که صورت می گیرد بطور مرتب در پرونده بیمار یادداشت می شود.
راهنمایی زن حامله
بعد از معاینات فوق الذکر به زن آبستن دستورهایی راجع به تغذیه ؛استراحت خواب ؛ اجابت مزاج روزانه ؛ورزشهای مناسب ؛ استفاده از هوای آزاد و آفتاب ؛ شستشو نوع لباس ؛ تفریح و مواظبت دندانهاو ....... داده می شود معمولا می توان به زن حامله اطمینان داد که همه چیز طبیعی بوده و مشکلی وجود ندارد . ولی در ضمن علائم خطر را به او گوشزد کرد تا در صورت بروز آنها فورا پزشک را مطلع کند .
تنفس مادر در دوران آبستنی
میزان تنفسی در حاملگی تغییرات مختصری پیدا می کند بدون شک در هنگام حاملگی تقاضای اکسیژن بیشتری می شود در هنگام حاملگی پرده یا دیافراگم مقداری بالا می رود . ناحیه قفسه صدری با وجود بالاآمدن دیافراگم افزایش یافته بطوریکه در واقع در طول آبستنی ظرفیت حیاتی ؛ مختصری ازدیاد می بیابد . نوع تنفس بیشتر توراسیک ؛ سرعت آن افزایش یافته و حجم دقیقه ای هوای تنفس نیزازدیاد پیدا می کند و پرده ی مخاط بینی و حلق ممکن است متورم و پرخون گرددکه تنفس صدادار بعضی از افراد حامله به این امر نسبت داده
می شود . درصد زیادی از خانمهای حامله درهنگام بارداری دچار تنگی نفس
می شوند احتمال می رود این نفس تنگی مربوط به افزایش تهویه ای باشد که همواره توام با آبستنی بوده و این امر به منظور بالا بردن گازی به نحو مطلوب در جفت بوقوع می پیوندد .
تغییرات دستگاه تنفسی

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  14  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله نقش پدران در دوران حاملگی

دانلودمقاله خدمات متقابل اسلام و ایران

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله خدمات متقابل اسلام و ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


مقدمه چاپ اول
در حدود نود و هشت درصد از ما مردم ایران مسلمانیم ( 1 ) . ما مسلمانان ایرانی به اسلام به حکم اینکه مذهب ماست ایمان و اعتقاد داریم‏ و به ایران به حکم اینکه میهن ماست مهر می‏ورزیم . از اینرو سخت علاقه‏ مندیم که مسائلی را که از یک طرف با آنچه به آن ایمان و اعتقاد داریم واز طرف دیگر با آنچه به آن مهر می‏ورزیم پیوند دارد روشن درک کنیم و تکلیف خود را در آن مسائل بدانیم . عمده این مسائل در سه پرسش ذیل خلاصه‏ می‏شود :
1 - ما هم احساسات مذهبی اسلامی داریم و هم احساسات میهنی ایرانی ، آیا دارای دو نوع حساس متضاد می‏باشیم ، یا هیچگونه تضاد و تناقضی میان‏ احساسات مذهبی ما و احساسات ملی ما وجود ندارد ؟
2 - دین ما اسلام آنگاه که در چهارده قرن پیش به میهن ما ایران وارد شد چه تحولات و دگرگونیها در میهن ما به وجود آورد ؟ آن دگرگونیها در چه‏ جهت بود ؟ از ایران چه گرفت و به ایران چه داد ؟ آیا ورود اسلام به‏ ایران برای ایران موهبت بود یا فاجعه ؟
3 - ملل بسیاری به اسلام گرویدند و در خدمت این دین در آمدند و در راه‏ نشر و بسط تعالیم آن کوشیدند و با تشریک مساعی با یکدیگر تمدنی عظیم و باشکوه به نام تمدن اسلامی به وجود آوردند . سهم ما ایرانیان در این‏ خدمات چه بوده است ؟ ایران چه مقامی از این جهت دارد ؟ آیا مقام اول‏ را حیازت کرده است یا خیر ؟ بعلاوه انگیزه ایرانی در این خدمات چه بوده‏ است ؟
از نظر ما سه پرسش بالا عمده ترین پرسشها در باب مسائل مشترک اسلام و ایران است .
کتاب حاضر مشتمل بر سه بخش است :
1 - اسلام و مسئله ملیت .
2 - خدمات اسلام به ایران .
3 - خدمات ایران به اسلام .
این سه بخش ، به ترتیب پاسخگوی سه پرسش بالاست .
مطالب و مسائل این کتاب تکمیل شده و تفصیل یافته چند سخنرانی است که‏
این بنده در نزدیک به سه سال پیش ایراد کرده است .
بخش اول تکمیل شده سه سخنرانی است که در ماه محرم سال 1388 قمری‏
ایراد شده است .
بخش دوم و سوم تکمیل شده شش سخنرانی است که در ماه صفر همان سال‏
تحت عنوان " خدمات متقابل اسلام و ایران " ایراد شده و این کتاب هم‏
به همان نام نامیده شد . این بنده در تمام سخنرانیهایی که در مدت اقامتم در تهران ایراد کرده‏ام‏
هیچ سخنرانی از سخنرانیهای خود را ندیدم که مانند این سخنرانیها مورد توجه و استقبال قرار گیرد ، خصوصا شش سخنرانیی که تحت عنوان " خدمات‏ متقابل اسلام و ایران " ایراد شد . از مرکز و شهرستانها فراوان مراجعه‏ می‏شد و نوارها کپیه می‏گشت. مخصوصا از طرف طبقه دانشجو بیش از سایر طبقات مورد استقبال واقع گشت‏ .
این عنایت و استقبال معلول امتیاز خاصی در آن سخنرانیها نبود ، صرفا معلول علاقه‏ای است که ایرانیان طبعا به مسائل مشترک اسلام و ایران دارند .
متأسفانه با اینکه ضرورت مبرم ایجاب می‏کند که این مسائل هر چه بیشتر و واضحتر تجزیه و تحلیل شود و در اختیار عموم طبقات بخصوص طبقه جوان‏ قرار گیرد تا آنجا که من اطلاع دارم تاکنون هیچ اقدامی در این زمینه نشده‏ است و کتاب حاضر اولین کتاب است در موضوع خودش . زمینه تحقیق در این‏ مسائل فراهم است و مسلما اگر بنا باشد بحث کافی در همه مسائل مشترک‏
اسلام و ایران به عمل آید چند مجلد بزرگ خواهد شد . امید است کتاب حاضرکلید و هم مشوقی باشد برای افرادی که وقت و فرصت بیشتری دارند و حق‏ مطلب را بهتر می‏توانند ادا کنند . نظر به اینکه غالبا کسانی که در مسائل مشترک اسلام و ایران قلمفرسایی‏ کرده‏اند یا اطلاع کافی نداشته اند یا انگیزه‏ای غیر از تحقیق محرک آنها بوده است ، این مسائل با همه زمینه روشنی که دارد درست طرح نشده است . ما هر چه بیشتر در این زمینه مطالعه کردیم بیشتر به این نکته برخوردیم که‏ مسائل مشترک اسلام و ایران هم برای اسلام افتخار آمیز است ، هم برای‏ ایران . برای اسلام به عنوان یک دین که به حکم محتوای غنی خود ملتی‏ باهوش و متمدن و صاحب فرهنگ را شیفته خویش ساخته است . و برای ایران‏ به عنوان یک ملت که بحکم روح حقیقت خواه و بی تعصب فرهنگ دوست خود بیش از هر ملت دیگر در برابر حقیقت خضوع کرده و در راهش فداکاری‏ نموده است . و باز از نکاتی که ضمن مطالعاتم برخوردم این بود که در این زمینه بیش‏ از آنچه تصور می‏کردم قلب و تحریف صورت می‏گیرد و سعی می‏شود روابط ایران‏ و اسلام بر خلاف آنچه بوده است معرفی شود . در ایران اسلامی جریاناتی رخ داده است . برخی از آن جریانات دستاویزی‏برای بعضی از مستشرقین و غیر آنان شده است که آنها را به عنوان یک " مقاومت " و عکس العمل مخالف روح ایرانی در برابر اسلام معرفی کنند . از قبیل نهضتهای شعوبی ، زبان فارسی ، تصوف و حتی تشیع ، همچنانکه برخی‏ شخصیتها به عنوان مظهری از این مقاومت معرفی شده و می‏شوند از قبیل حکیم‏ ابوالقاسم فردوسی حماسه سرای عظیم ایران و فیلسوف بزرگ شیخ شهاب الدین‏
سهروردی معروف به شیخ اشراق .
مباحث این کتاب می‏تواند پاسخگوی مفیدی به همه این مسائل باشد . این‏ بنده مایل بود که درباره فردوسی و شیخ اشراق مستقلا بحث کند و به تجزیه و تحلیل اندیشه آنها از این نظر بپردازد ولی با طرحی که در ابتدا افکنده‏ بودم وفق نمی داد نیاز به طرحی وسیعتر و فرصتی بیشتر بود . درباره زبان‏ فارسی و مذهب تشیع به طور مختصر در بخش اول کتاب از این زاویه بحث‏ شده است . خواننده محترم در ضمن کتاب به بعضی مسائل دیگر نیز بر خواهد خورد که ، از این دیدگاه ، درباره آنها تحقیق شده است . تذکراتی که محققان بی غرض پس از مطالعه این کتاب خواهند داد انشاء
الله در چاپهای بعد مورد استفاده قرار خواهد گرفت .
مرتضی مطهری
1349 شمسی

تاریخچه و سابقه
مفهوم ناسیونالیسم ، با شکل فعلی و مرسومش در جهان از اوائل قرن‏ نوزدهم در آلمان پیدا و مطرح شد و اصولا یکی از تبعات و واکنش هایی است‏ که در برابر انقلاب کبیر فرانسه ، در اروپا به وجود آمد . انقلاب کبیر فرانسه ، خود واکنش و عصیانی بود در برابر طرز فکر اشرافی‏ کهن که بکلی برای توده مردم و عامه خلق ارزشی قائل نبود . از آن زمان به‏ بعد بود که تم اصلی در سخنان گویندگان و آثار نویسندگان و فلاسفه ، " ملت " و توده مردم گردید و آزادی و برابری آحاد آن . آزادی و برابری ، که تنظیم کنندگان اعلامیه حقوق بشر مدعی به ارمغان‏ آوردن آن برای بشریت بودند ، در ذات خود مرز و ملیتی نمی شناخت . بدان‏ جهت بود که شعاع انقلاب فرانسه ، به زودی و در عرض یک دهه ، از مرزهای‏ فرانسه گذشت و اروپا را فرا گرفت ، و بیش از همه آلمان را . در آلمان‏ ، فلاسفه سیاسی و نویسندگان ، آنچنان شایق و شیفته افکار آزادیخواهانه‏ شدند که خود را بطور دربست ، وقف نشر و تبلیغ آن کردند . " فیخته " فیلسوف آلمانی ، از پیشروان این شوق و انتشار بود . به زودی بر آلمانیها چنین معلوم شد که آزادی ادعا شده در اعلامیه حقوق‏ بشر در آلمان مخصوص خود فرانسویها شده و مردم آلمان را از آن سهمی نیست‏ . فیخته اولین کسی بود که در برابر این تبعیض فریاد اعتراض برداشت . او ضمن چهارده کنفرانس مشهور خود که در آکادمی برلین ایراد کرد ، به‏ عنوان عصیان و اعتراض بر این استثنا و واکنش علیه " فرانسوی " بودن‏
آزادی و برابری ، داستان " ملت آلمانی " را به عنوان یک واحد واقعی و تفکیک ناپذیر پیش کشید که بنا به ویژگی نژادی ، جغرافیایی و زبان و فرهنگ و سنن خود ، دارای " نبوغ ذاتی " و استقلال و حیثیت مخصوص به‏ خود است . بدین ترتیب ، ناسیونالیسم آلمان ، که بعدها زاییده تز ناسیونالیسم در دنیا گردید ، به وجود آمد .
ناسیونالیسم یا ملت گرایی ، در اندیشه واضعان غربیش ، یعنی مردمی را که در قالب مرزهای جغرافیایی معین ، نژاد و سابقه تاریخی و زبان و فرهنگ و سنن واحد گرد آمده‏اند ، به عنوان یک واحد تفکیک ناپذیر مبنا و اصل قرار دادن و آنچه را در حیطه منافع و مصالح و حیثیت و اعتبار
این واحد قرار گیرد خودی و دوست دانستن و بقیه را بیگانه و دشمن خواندن‏ .
در قرن نوزدهم ، سه واکنش یا گرایش اساسی در برابر شعارهای انقلاب‏ فرانسه ظهور کرد :
1 - واکنش ناسیونالیستی .
2 - واکنش محافظه کاری .
3 - واکنش سوسیالیسم .
دو گرایش نخستین را ، فلاسفه سیاسی ، منحرف از اصول یا ضد انقلابی و گرایش سومین را ، عدالت طلبانه خوانده‏اند ( 2 ) . ناسیونالیسم پس از فیخته ، متفکرانی چون شارل موراس و بارس را داشت‏ که روی هم ، افکار و عقاید ناسیونالیستی ، کشورهای گوناگون اروپا را تدوین و تنظیم کردند . موراس ، فکر " واحد ملی تفکیک ناپذیر " را تا آنجا پیش برد که برای مجموعه ملت یک شخصیت واقعی حاکم بر شخصیت و اراده فرد قائل شد . و این شخصیت جمع را در وجود دولت پیاده کرد . همین‏ فکر بود که منشأ پیدایش رژیمهای توتالیتر ، و مرام نازی در آلمان و
فاشیسم در ایتالیا گردید .
از آن پس ، سراسر قرن نوزدهم تا نیمه اول قرن بیستم ، دوران ظهور و بروز و تکامل افکار ناسیونالیستی در جوامع اروپایی گردید . گرایش های‏ سوسیالیستی یا محافظه کاری در اروپا ، گرچه در زمینه های اجتماعی و سیاسی‏ روی افکار روشنفکران آثار فراوانی گذاشت معذلک رنگ ناسیونالیستی‏ دولتهای اروپایی آنچنان شدید بود که هرگونه رنگ دیگر را ، اعم از رنگ‏ لیبرال ، رنگ کنسرواتیسم یا رنگ سوسیالیستی مارکس را تحت الشعاع قرار داد . همین ناسیونالیسم ملتهای اروپایی بود که در شکل افراطی خود ، به‏ صورت نژاد پرستی و راسیسم جلوه کرد و دو جنگ جهانی را به وجود آورد . بالاتر از آن ، همین ناسیونالیسم اروپایی بود که علیرغم همه شعارهای آزادی‏ و برابری نوع انسان ، استعمار ملل شرق و آفریقا و آمریکای جنوبی را توجیه‏
و تصدیق کرد ، و قرن نوزدهم و نیمه قرن بیستم یا دوران شدت وحدت‏ استعمار اروپا درآسیا و آفریقا مرادف و همزمان با تجلی و توسعه افکار ناسیونالیستی بود .
نویسندگان و محققان غرب ، بر اساس همین افکار ، نهضت ها و جنبشهای‏ ملی دیگر را نیز ناسیونالیستی می‏خوانند و روشنفکران و متفکران شرقی و آفریقایی نیز با الهام و تعلیم از فرهنگ غربی ، این نام و عنوان را بر حرکت مردم خود می‏پذیرند و همان معیارهایی را که غربیان برای جدایی و تمایز ملتهایشان بر شمرده‏اند ، برای ملت خود بازگو می‏کنند . اگر چه از انتهای جنگ جهانی دوم به بعد ناسیونالیسم و ملت ستایی کشورهای اروپایی‏ ، لااقل در سطح منافع اقتصادی و استعماری و تا حدودی در زمینه های اجتماعی‏ ، جای خود را به اتحاد و منطقه گرایی داده است ، معذلک در هر یک از کشورهای اروپای غربی و آمریکای شمالی ، به بازدید کنندگان و دانشجویان‏
شرقی و آفریقایی ، رنگهای ملی خود را تبلیغ می‏کنند و بدانان می‏فهمانند که‏ هنوز ناسیونالیسم است که به مردم غرب و به فرهنگ آن حیات و حرکت‏ می‏بخشد ، تا آنان هم وقتی به کشور خود بازگشتند این فکر را حفظ و به مردم‏ خود تبلیغ و تفهیم کنند تا کشورهای دنیای سوم هر یک جدا جدا و تحت‏ عنوان ملیت و نژاد و زبان و اسلاف خود ، با همسایه ها و همپایه های‏ خویش و با ملل دیگری که چون خود آنها درد استعمار غرب را دارند به‏ مقابله و رقابت و ناسازگاری برخیزند . کشورهای غرب با همه قدرت و سیطره فرهنگی و سیاسی و اقتصادیشان با هم متحد و یک صف می‏شوند ، ولی در دنیای سوم ، ملتها با همه نابسامانیها و ضعف سیاسی و فرهنگی و اقتصادیشان ، جدا از هم زندگانی کنند . ببینیم آیا بین واحدهای اجتماعی بشر تمایز و مرزی قائل شدن ، اصالت و حقیقتی مطابق با واقع دارد یا نه ، و اگر دارد آیا معیارهای مرزبندی‏ همانهاست که ناسیونالیسم غربی به ما می‏آموزد ؟
معیارهای کلاسیک
ما جدایی و تمایزی بین مردم مختلف روی زمین ، از ترک و فارس و عرب‏ تا آفریقایی و اروپایی و آسیایی . . . مشاهده می‏کنیم . نه فقط رنگها و شکل و شمایلها ، زبانها و خصوصیات یزیکیمختلفند ، رسوم و سنن و فرهنگها و حتی طرز فکرها و ویژگیهای روحی و روانی هم مختلفند . اگر بخواهیم این مردم گوناگون را بصورت واحدهای اجتماعی‏ مستقلی طبقه بندی کنیم ، آیا صرفا رنگ و نژاد و شرایط اقلیمی و مرزهای‏ جغرافیایی را باید ملاک تفکیک قرار دهیم یا سنن و سوابق تاریخی و
فرهنگها یا عواملی دیگر را ؟ احساس ملی یا ناسیونالیسم عبارت است از وجود احساس مشترک یا وجدان‏ و شعور جمعی در میان عده ای از انسانها که یک واحد سیاسی یا ملت را می‏سازند . این وجدان جمعی است که در درون شخصیت افراد حاضر جامعه و بین‏ آنها و گذشتگان و اسلافشان رابطه و دلبستگی‏هایی ایجاد می‏کند و روابط و مناسبات آنها را با هم و با سایر ملل رنگ می‏دهد و آمال و آرمانهای آنان‏ را به هم نزدیک و منطبق می سازد .
تعریف کلاسیک غربی این است که این وجدان جمعی زاییده شرایط اقلیمی ، نژادی ، زبان مشترک ، سنن و آداب تاریخی و فرهنگ مشترک است . ولی‏ دقت بیشتری در واقعیتهای فردی و اجتماعی بشر نشان می‏دهد که این عوامل‏ نقش بنیانی و درونی در تکوین وجدان جمعی ندارند و نمی توانند برای همیشه‏ مایه و ملاط چسبندگی و پیوستگی افرادی از ابناء بشر تحت یک ملیت گردند.

 

نقش روشنفکران
در اجتماعات استعمار زده ، عقب مانده ، عادش روشنفکران هستند که‏ می‏خواهند یا می کوشند که این شعور و وجدان جمعی را در مردم وطن خود بیدار کنند . از آنجا که زبان و سنن و فرهنگ ملی در ذهن این روشنفکران مرادف‏ است با واقعیت فعلی ملت که آمیخته ای است از گرفتاریها و بدبختیها و عقب ماندگیها و محرومیتها ، روشنفکر از تبلیغ روی این سنت سرباز می‏زند و به سوی الگوهای دنیای پیشرفته و حاکم رو می‏آورد و می‏کوشد آن الگوها را برای ملت خود سرمشق تشکیل و تکوین شعور ملی قرار دهد . فرانتس فانون ، جامعه شناس و روان شناس بیدار دل آفریقایی که در فصل‏ " درباره فرهنگ ملی " در اثر مهم و جاودان خویش " نفرین شدگان زمین‏
" ظهور این حالت و احساس را در میان روشنفکران جامعه استعمار زده ، مرحله ابتدایی و خام تبلور وجدان ملی در میان این قشر می‏خواند ، به نظر او روشنفکر جامعه استعمار زده در این مرحله ، در عین تلاش و کوشش برای‏ گسترش وجدان ملی کاملا در فرهنگ استعماری حل شده است ، آثار این‏ روشنفکر " نکته به نکته با آثار همکارانش در کشور استعمارگر می‏خواند " ( 3 ) به عبارت دیگر ، در این مرحله فکر روشنفکر جامعه استعمار زده ، گرچه از مقوله اندیشه است ، ولی یک کالای وارداتی است که از وراء مرزها و از سوی کشورهای مسلط غرب آمده است . او در این مرحله تنها " ترجمه‏ای می‏اندیشد و ترجمه‏ ای عمل می‏کند " . اعتماد به معلومات و محفوظات و غروری که عادش ، به سبب جهل و عقب‏ ماندگی نوعی توده مردم ، روشنفکران اینگونه سرزمینها دارند ، مانع نقادی‏ دقیق و تحلیل حوادث و واقعیات است . " سالها و قرنها حوادث دردناک‏ لازم است تا این گونه روشنفکران از خواب خرگوشی بیدار شوند " و حقیقت‏ و ارزش عقاید آنها بر مردم فریفته شده روشن گردد .
از این گذشته ، این چنین روشنفکران ، تنها در مراحل اولیه حرکت فکری و عملی خود است که بیدار کردن وجدان ملی را وجهه همت خود قرار می‏دهند . در اندک زمانی ، به دلیل ماهیت روحیات و افکاری که دارند ، الگوهایی‏ از ظواهر تمدن و طرز زندگی غربی برای خود می‏سازند که به زودی آنان را به‏ سوی زندگانی راحت و مرفه اروپایی می‏کشاند و این کشش هم در ذات خود
مستلزم سکوت و احیانا سازش با عوامل ظلم و فساد زمانه شده ، حل شدن در دستگاه استعماری و خدمتگزاری آن را ایجاب می‏کند .
مرحله دوم ، در تحلیل قانون آن زمانی است که روشنفکر جامعه عقب مانده‏ تصمیم گرفته است با صمیمیت بیشتری به ملت خود بپردازد ، ولی چون‏ موجودی ملت را آمیخته با بدبختی و پریشانی و جهل و عقب ماندگی می‏یابد ، به سوی روزگاری از تاریخ ملت خود می‏رود که در آن جلال و شکوه و مجد و عظمتی یا حداقل زرق و برقی سراغ بگیرد . بدین جهت یکباره جامعه حالیه را با تمام دلبستگیهایش رها می‏کند و از فراز قرنها ، قرنهایی که همراه با آدمهای خود ، زنجیروار سلسله علت و معلول روزگار فعلی را ساخته است‏ پرواز می‏کند و به هزاران سال قبل خیز بر می‏دارد . و اگر در تاریخ واقعی‏ ملت خود چنین روزگاری را نیابد به سوی افسانه های کهن رو می‏آورد ( 4 ) . ارزش کار و اندیشه این دسته از روشنفکران نیز همانقدر است که در کتابها بماند و یا جماعتی معدود را برای مدتی محدود دلخوش و سرگرم نگاه‏ دارد و چون از دردهای موجود خلق خدا سرچشمه نگرفته است هرگز قادر به برانگیختن وجدان ملی و عمومی در مردم نیست .
و منزل سوم تحول روشنفکر موقعی است که وی ، خیال پردازیها را رها کرده‏ ، با خلق وطن خود آشتی کرده و با درد و غمهای آنها آشنا شده ، طعم‏ محرومیتها و فشارها را چشیده به دلبستگیهای توده بستگی پیدا کرده است و به عقاید و عواطف آنها احترام می‏گذارد و خود را با آن آشنا می‏سازد و از آن درس و الهام می‏گیرد . تنها از اینجاست که روشنفکر ، به شرط صداقت و عدم تقلید و دنباله روی از استادان غربیش ، نقش سازنده و پیش رو خود را در ساختن و پرداختن و برانگیختن شعور و وجدان ملی باز می‏یابد و هر اندازه در این راه صمیمیت و گذشت بیشتری نشان دهد ، محصول و تأثیر اندیشه و عمل او وسیع‏تر و سریع تر می‏شود .
مرزهای واقعی
حال که عوامل مؤثر در پیدایش وجدان جمعی و همبستگی ملی یا عناصر سازنده ناسیونالیسم طبق تعریف کلاسیک غربی آن اصالت خود را از دست‏ داده‏اند ، آیا می توان ادعا کرد که اصولا تفکیک و تمایزی بین واحدهای‏ اجتماعی بشری موجود نیست و همه ملیتها می‏توانند و باید در یکدیگر حل‏
شوند و ملت واحدی بسازند ؟
تجربه تاریخی و شواهدی که از مبارزات و تحولات اجتماعی کسب شده ، نشان می‏دهد که به هر حال ، در عالم انسانها ، اصناف و شعبی وجود دارند ، اصنافی که از یکدیگر متمایزند و راههای مشخصی از یکدیگر دارند و امکان‏ ادغام و اضمحلالشان در یکدیگر طبیعة وجود ندارد . تحولات اجتماعی و سیاسی‏ و فرهنگی جهان معاصر روز به روز ، وحدت و تفاهم جهان غرب با دنیای سوم‏
را دورتر و ناممکنتر می‏سازد . هر قدر دم از همزیستی و صلح و وحدت جهانی‏ زده شود باز هم عمل یا واقعیت ، تحولات آن را دورتر و غیر عملیتر می‏سازد . تا زمانی که گرگ و گوسفندی در عالم هست ، وحدت بین آنها غیر ممکن‏ است . همینکه جماعتی به هر عنوان اجتماعی سازمان یافته تشکیل دادند ، بر هر اساس که باشد ، اگر مطمح نظرها شود و یا در معرض تجاوز و دست درازی‏
هایی قرار گیرد ، ناچار است مرزهای جغرافیایی و سیاسی و اقتصادی و یا فرهنگی و عقیدتی خود را حفظ کند .
درد مشترک
این مردمی که در اطراف و اکناف عالم ارتباطات قلبی و آرمانی با یکدیگر پیدا می‏کنند ، چه چیز مشترکی دارند که آنان را به هم پیوند می‏دهد ، و در مقابل ، آنان را از همسایه‏ها و هموطنهای خود می‏برد ؟
این عامل درد مشترکی است که آنها دارند : درد از ظلم و تجاوز و استعمار . اتفاقا پیدا شدن و تولد ناسیونالیسم ملتها کاملا مصادف با زمانی بوده‏ است که توده مردمی یک احساس درد یا خلاء عمومی و مشترک کردند ، ناسیونالیسم آلمانی همان زمان متولد شد که از تبعیضها و دخالت فرانسویان‏ احساس درد کردند ، ناسیونالیسم ایتالیا یا مجار یا هند یا هندوچین و الجزایر نیز زمانی به وجود آمدند که یک احساس خلاء و درد ، همه یا اکثریتی از مردم را فرا گرفت .
محققان غربی تاریخ ایران می‏گویند در حقیقت ناسیونالیسم یا احساس جمعی ملیت در ایران از زمانی متولد شد که نهضت تحریم تنباکو به راه افتاد ، یعنی آن زمان که جماعتی از مردم ایران احساس درد استعمار کردند .
پس وجدان جمعی و احساس ملیت یا ناسیونالیسم ، در میان جماعتی از مردم ، زمانی متولد می‏شود که درد و طلب مشترکی در آن جمع به وجود آمده‏ باشد ، این طلب مشترک آنان می‏باشد که آرمان جمعشان را می‏سازد ، و به‏ دنبال همان است که به حرکت در می‏آیند و جهاد و مبارزه می‏کنند و متحمل‏ رنج و محرومیت می‏شوند و بعدا نیز به وجدان جمعی آنان قوام و دوام بیشتری‏
می‏دهد و میان ایشان علایق و روابط قلبی و یکپارچگی ملی ایجاد می‏کند .
عوامل وحدت
وقتی به تمام دردهایی که تا این زمان موجب و موجد ملتها گردیده است‏ رسیدگی و آنها را با هم مقایسه کنیم عامل مشترکی در آنها می‏یابیم : آن زمان که فیخته فیلسوف با حرارت و شدت ناسیونالیسم آلمانی را اعلام‏ می‏کرد ، یا گاندی و گاریبالدی برای استقلال هند و ایتالیا مبارزه می‏کردند ، یا مردم ویتنام و فلسطین برای درمان دردشان آزادی و استقلال را طلب‏ می‏کنند و آن زمان که طبقه و جماعتی از یک ملت قیام و انقلاب می‏کنند ، دو عنصر مشترک در همه آنان وجود دارد و آن درد از ظلم و سیطره انسانها و مؤسسات انسانی و طلب نفی این سیطره است . فیخته از سیطره و نفوذ سیاسی‏
و فرهنگی فرانسه می‏خواست ملت آلمان را رها کند و گاندی از سیطره سیاسی‏ و فرهنگی و اقتصادی انگلستان ، و الجزایر ، از تجاوز فرانسه . پس عامل مشترک در همه دردها و آرمانهای ملی که موجد ملتهای جهان شده‏ همین احساس و اراده نفی ظلم و طلب عدالت است .
چرا در روزگار محرومیتها و چشیدن طعم ظلم و تجاوز و استثمار و استعمار ، ملیت به وجود می‏آید ؟ زیرا به روزگار گرفتاریها و محرومیتها و ایام‏ فقد عواطف و رحمتها ، و تلاش و مبارزه برای رهایی از این وضع است که‏ آدمی خود و فطرت و حقیقت خود را کشف می‏کند و ارزشها و فضایل انسانی‏
برای او مطرح می‏گردد . آدمی وقتی در برابر ظلم و جنایت و کفر و فساد قرار گرفت ، و از آنها رنج برد شوق عدالت و حقیقت در او بیدار می‏شود . و اینهاست که جمع کننده است و صفت قبل از هر چیز خود را مواجه با طرد تام و تحقیر همه جانبه قدرت مسلط دیده‏اند ، واکنش ایشان تحسین خود و مداحی از خویش است ، به جای تصدیق‏ بی قید و شرط فرهنگ اروپایی ، تصدیق بی قید و شرط فرهنگ آفریقایی به‏ کرسی می‏نشیند . بطور کلی شعرای سیاه ستا اردوهای پیر و فرسوده را در برابر آفریقای جوان ، عقل غم افزا را در برابر شعر ، و منطق ستمگر را در برابر طبیعت پر جوش و خروش قرار می‏دهند . در یک سر خشونت است و تشریفات و شک گرایی و در سوی دیگر بی غل و غشی و شور وحدت و آزادی ، زمین باروری و نعمت زایی ، اما عدم مسؤولیت هم نیز . . " .
عدم مسؤولیتی که " فانون " بدان توجه کرده است ناشی از این واقعیت‏ است که درد و طلب مشترکی که در جامعه آفریقایی به وجود آمده در بعضی‏ بخشها در اهداف و داعیه ها هنوز ضعیف است . جنبش ضد استعماری قاره‏ سیاه علیه ظلم و ستم سفید پوستان تا آنجا که برای محو ظلم و تبعیض و احقاق حقوق انسانی و مردمی باشد مقدس است و با واقعیات فطری و وجدان‏ بشری منطبق ، ولی از همانجا که صورت انتقامجویی و خودستایی و آرزوی‏ حکومت و بهره وری نوین را می‏یابد ، خود مقدمه چین و پایه ستم جدید می‏شود ، ستمی که هنوز میدان عمل نیافته است .
پس در محرومیت و محکومیت امتها قضیه " داعیه " هم مطرح می‏شود . سیاه ستایی اگر تکامل یافت و به حقیقت ستایی و عدالت پرستی محض رسید ، آن وقت نهضتی فروزان و شکوفان ، میوه آن خواهد بود . لذا ، جنبشها و حرکتهای حاصل از درد و طلب مشترک را از روی داعیه آنها تمیز می‏دهیم : داعیه حق پرستی و عدالت خواهی و آزادگی یا داعیه حکومت و بهره وری جدید
و تصاحب منافع و مطامع . و این چیزی است که از مذهب و مسلک و جهانبینی حاکم بر رهبران یک جنبش ملی نشأت می‏گیرد . فرهنگ غربی عوامل فوق را از حیطه عناصر سازنده وجدان مشترک و تشکیل‏ دهنده ملیت خارج می‏کند . روشنفکر شرقی و اسلامی و آفریقایی هم می‏خواهد با همان معیارهای غربی به ملیت و ناسیونالیسم خود رنگ بدهد و آن را بشناساند . یعنی با اسلحه ای که دشمن بدو فروخته می‏خواهد ملیت خود را بسازد و از آن دفاع کند و فریاد از این اسلحه‏ها که از دشمن خریداری می‏کنی‏ .

 

خدمات متقابل اسلام و ایران

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   28 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله خدمات متقابل اسلام و ایران

دانلودمقاله نقش تقوا در بهداشت جسمی و روانی

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله نقش تقوا در بهداشت جسمی و روانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


آثار و ثمرات تقوا
طبیعت آدمی منفعت جو و طالب سود و فایده است و تا فایده کاری را نداند به آن دست نمی زند. از این رو داشتن انگیزه نخستین گام برای حرکت در یک مسیر است. قرآن و روایات علاوه بر آن که به ارزش و اهمیت تقوا، تفسیر آن و عوامل و موانع خویشتنداری و اوصاف و ویژگی های متقین اشاره می کند به طور گسترده به تبیین آثار و ثمرات تقوا در زندگی فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی این مساله پرداخته و از این طریق در راستای تحریک انگیزه ها قدم برمی دارد. تقوا را مراتبی است که دانستن آن به کمال روحی آدمی و پیشگیری از ایستائی و رخوت در خودسازی کمک شایانی می کند. سالکان طریق کمال با پیمودن هر مرحله از قله های رفیع سلسله جبال شامخ پرهیزکاری عزم خود را برای فتح دیگر قله ها جزم می کنند. در کتاب شریف «بحار الانوار» سه مرحله برای تقوا بیان شده است: 1) نگهداری نفس از عذاب جاویدان از طریق تحصیل اعتقادات صحیح، 2) پرهیز از هرگونه گناه اعم از ترک واجبات و انجام معاصی، 3) خویشتن داری در برابر آنچه قلب آدمی را به خود مشغول می سازد و از حق منصرف می کند و این تقوای خواص بلکه خاص الخاص است». چنین مرحله ای نتیجه بینش درست آدمی نسبت به ذات اقدس ربوبی است که او را نه فقط به خاطر ترس از عذاب و یا طمع به بهشت عبادت کند بلکه ارزش و لیاقت وشدت عشق و حب به آن ذات مقدس موجب می شود که هر آنچه غیر اوست هیچ تلقی گردد. چنان که مولاعلی(ع) عبادت خود را چنین توصیف می کند آنجا که می فرماید «ما عبدتک خوفا من نارک و لارغبه فی جنتک بل و جدتک اهلا للعباده فعبدتک» «من تو را از ترس آتشت و میل به بهشتت عبادت نمی کنم بلکه چون تو را شایسته پرستش یافتم به عبادتت پرداختم.» آثار و ثمرات تقوا طبیعت آدمی منفعت جو و طالب سود و فایده است و تا فایده کاری را نداند به آن دست نمی زند. از این رو داشتن انگیزه نخستین گام برای حرکت در یک مسیر است. قرآن و روایات علاوه بر آن که به ارزش و اهمیت تقوا، تفسیر آن و عوامل و موانع خویشتنداری و اوصاف و ویژگی های متقین اشاره می کند به طور گسترده به تبیین آثار و ثمرات تقوا در زندگی فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی این مساله پرداخته و از این طریق در راستای تحریک انگیزه ها قدم برمی دارد.
نقش تقوا در بهداشت جسمی و روانی چگونه است؟
امیر المؤمنین علی (علیه‌السلام) درباره تقوا فرمود:شفاء مرض اجسادکم.
تقوی بهبود بیماری تن شما است.
شاید بخواهید بپرسید بین تقوا که امری روحی و معنوی است با سلامت بدن چه رابطه‌ای است؟ می‌گویم، البته تقوا گرد یا آمپول نیست، ولی اگر تقوا نباشد، بیمارستان خوب نیست، طبیب خوب نیست، پرستار خوب نیست، دوای خوب نیست. اگر تقوا نباشد، آدمی حتی قادر نیست تن خود و سلامت تن خود را حفظ کند. آدم متقی که به حدّ خود و حق خود قانع و راضی است، روحی مطمئن‌تر و اعصابی آرام‌تر و قلبی سالم‌تر دارد و دایماً در فکر نیست که کجا را ببرد و کجا را بخورد و کجا را ببلعد. ناراحتی‌های عصبی او را به زخم روده و زخم معده مبتلا نمی‌سازد، افراط در شهوت، او را ضعیف و ناتوان نمی‌کند. و عمرش طولانی‌تر می‌شود. سلامت تن و سلامت روح و سلامت اجتماع همگی به تقوا بستگی دارد.1
تقوا در زمینه تلطیف احساسات چه نقشی می‌تواند ایفا کند؟
تقوا و طهارت در یک ناحیه دیگر هم تأثیر دارد و آن ناحیه عواطف و احساسات است که احساسات را رقیق‌تر و لطیف‌تر می‌کند. این‌طور نیست که آدم با تقوا که خود را از پلیدی‌ها و کارهای زشت و کثیف، ریا و تملق، بندگی و کاسه لیسی دور نگهداشته، ساحت ضمیر خود را پاک نگهداشته، عزت و مناعت و آزاد منشی خود را حفظ کرده، توجهش به معنا بوده، نه به ماده؛ نوع احساساتش با احساسات یک آدم غرق در فحشا و پلیدی و غرق در مادیات یکی باشد. مسلماً احساسات او عالی‌تر و رقیق‌تر و لطیف‌تر است. تأثرات او در مقابل زیبا‌یی‌های معنوی بیشتر است. دنیا را طور دیگری و با زیبایی دیگری می‌بیند. آن جمال عقلی را که در عالم وجود است، بهتر حس می‌کند.
گاهی این مسئله طرح می‌شود که چرا دیگر شعرایی مثل سابق پیدا نمی‌شود؟ چرا دیگر آن لطف و رقت که مثلاً در گفته‌های سعدی و حافظ هست، امروز پیدا نمی‌شود، حال آن‌که همه چیز پیش‌ رفته و ترقی کرده، علم جلو رفته و افکار ترقی نموده و دنیا از هر جهت پیش رفته است؟
اگر به شعرای معاصر بر نخورد، عقیده شخصی من این است که علت این امر یک چیز است و آن این‌که علاوه بر ذوق طبیعی و قدرت خلاقه فکری، رقت و لطافت و حساسیت دیگری در ضمیر لازم است. این رقت و لطافت وقتی پیدا می‌شود که شخص توجه بیشتری به تقوا و معنویت داشته باشد. اسیر دیو خشم و شهوت نباشد و آزادگی و وارستگی داشته باشد.
اگر عده‌ای اصرار دارند که شاعران روشن ضمیر گذشته را هم مثل خودشان آلوده و پلید معرفی کنند2، و این معما را حل نشدنی جلوه دهند، مطلب دیگری است. عقیده شخصی من این است که هر اندازه قدرت هوش و ذکاوت آدم پلید و آلوده زیاد باشد، از درک لطف‌های معنوی و روحی عاجز است و نمی‌تواند آن‌طور معانی لطیف و رقیق را که در سخنان بعضی دیده می‌شود، ابداع کند.3

 

تقوا در مقابل گناه چه تأثیری در عزت نفس انسانی دارد؟
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: هر کس می‌خواهد بدون آن‌که مالی در کف داشته باشد، بی‌نیاز باشد و بدون آن که فامیلی و عشیره‌ای و خدم و حشمی داشته باشد، عزیز و محترم باشد و بدون آن‌که در رأس یک قدرت اجتماعی باشد و پستی را قبضه کرده باشد، مهابت و صلابت داشته باشد، راهش این است که خود را از خواری معصیت و گناه خارج کند و بپیوندد به عزت طاعت پروردگار.
البته شک نیست که مال، انسان را بی‌نیاز می‌سازد و عشیره و فامیل داشتن به بشر عزت و احترام می‌دهد و در دست داشتن قدرت‌های اجتماعی بر مهابت انسان می‌افزاید، ولی تمام این‌ها به حکم آن‌که ابزارها و وسایل مادی است، محدود است. برای همه مردم میسر نیست آن‌قدر عشیره و فامیل خوب و همراه داشته باشند که در پرتو آن‌ها محترم زندگی کنند و قدرت‌های اجتماعی را که قهراً محدود است و بالاخره در اختیار افراد معینی قرار می‌گیرد، آن‌ها بگیرند، ولی خداوند متعال یک نوع بی‌نیازی و عزت و مهابتی دیگر در میان همه مردم به طور متساوی تقسیم کرده که همه می‌توانند از آن‌ها برخوردار شوند. فقط اندکی معرفت و زحمت لازم دارد و آن عبارت است از تحصیل اصولی محکم در زندگی بر مبنای خداشناسی و تقوا و دیانت. آدم خداشناس و متقی و سلیم النفس که اهل عقیده و مسلک و شخصیت اخلاقی و معنوی است، خود به خود در نظر همه محبوب و محترم است. در عین محبوبیت عظمت و جلال و مهابت دارد و در عین حال، هر وقت احتیاج و نیازی پیدا کند، همه مردم، او را مثل خود و برادر خود می‌دانند و در زندگی و سعادت همه مردم شریک است. آری، نیت‌های مادی محدود و قسمت شده است؛ اگر محور آرزوهای انسان حوایج مادی باشد، هیچ وقت به آن‌ها نمی‌رسد؛ زیرا به هر آرزویی که برسد، آرزویی بزرگتر جلو چشمش نمایان می‌شود. دایماً احساس اضطراب و نگرانی می‌کند اطمینان و رضایت خاطر که رمز سعادت است، هیچ وقت برایش دست نمی‌دهد. ولی امور معنوی و روحانی، روح بشر را قانع می‌کند و به او رضایت خاطر و اطمینان می‌دهد.4

 

 

 

 

 


تقوا و روشن‏بینی
عارف مسلکان به این آیه تمسک جسته اند :اتقوا الله و یعلمکم الله تقوای الهی داشته باشید و خداوند به شما می‏آموزد و تعلیم می‏کند
می‏گویند ذکر این دو جمله پشت سر یکدیگر اشعاری دارد که تقوا تأثیر دارد در اینکه انسان مورد موهبت افاضه تعلیم الهی قرار گیرد
در کلام رسول اکرم است:با هوا و هوسهای نفسانی مبارزه کنید تا حکمت در دل شما وارد شود

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله نقش تقوا در بهداشت جسمی و روانی