فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله بهداشت روانی

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله بهداشت روانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

مقدمه :
کودکان ایرانی در 6 سالگی وارد مدرسه می شوند و اکثر آنها وقتی از مدرسه بیرون می آیند به سن بزرگسالی رسیده اند . بنابراین طبیعی است که انتظار داشته باشیم این مدت طولانی بر تک تک آنها اثر عمیق گذاشته باشد . مخصوصا اولین سال ورود به مدرسه که در آن واقعیتها و رویدادهای زیادی اتفاق می افتد ( غم دوری ازمادر ، وابستگی به معلم و .. ) چنان در ذهن کودک نقش می بندد که تا آخر عمر به یاد می ماند .
مدرسه از اساس با خانواده فرق دارد زیرا از نظر ع اطفی خنثی است . کودک تنها فردی نیست که مورد توجه بزرگسالان قرار می گیرد . او نیز مثل 30 تا 40 کودک دیگر است و باید با واقعیتهای مختلف سازگار شود . مدرسه محل یادگیری است نه محل ناز کردن و لوس بازی درآوردن ، کودک باید جای خود را در این محل پیدا کند . او بر اساس یپشرفتی که نشان می دهد مورد توجه و محبت قرار می گیرد همچنین او بر اساس این که چقدر با هنجارها و ارزشهای معلم سازگار شود ، توجه و محبت می بیند . او باید نشان دهد که به دستورالعملها گردن می نهد با انتظارها سازگار می شود ، دیگران را می فهمد و خود را به دیگران می فهماند .
مدرسه محیطی است که کودک در آنجا شایستگی ، شکست ، موفقیت ، محبوبیت ، انزوا ، طرد و غیره را تجربه می کند . او می فهمد که برای ارزش داشتن باید موفق شود . به نظر اکثر دانش آموزان پیامد مردود شدن ، بیزاری از مدرسه و از قوانین آن است . کودک به کمک موفقیتهای خود اعتماد به نفس پیدا می کند . بر عکس در اثر شکستهای خود حقارت و خود کم بینی احساس می کند .
کودک به مرور متوجه می شود که مدرسه تنها جای درس خواندن نیست بلکه مقررات دیگری نیز در انجا وجود دارد که باید رعایت شود . کودک می فهمد که باید به موقع در مدرسه حاضر شود در غیر این صورت ، فرد دیگری غیر از معلم به نام ناظم یا مدیر مدرسه ، او را کنترل می کند . او باید مطابق خواست ناظم صف ببندد و طبق قوانین حاکم در کلاس حضور یابد . او متوجه می شود که نمی تواند ، مثل خانه ، آزادی عمل داشته باشد سرو صدا راه بیندازد ، بدود ، هر وقت خواست بخوابد و هر وقت خواست بیدار شود . کودک متوجه می شود که غیر از او دیگران نیز وجود دارند و آنها نیز به اجبار از مقررات پیروی می کنند .
تعداد رویدادهایی که در مدرسه و مخصوصا در کلاس اتفاق می افتد و هر کودک آن را مب بیند و تجربه کسب می کند ، زیاد است ؛ مثلا برخی کودکان به طور دایم وول می خورند ، یکجا بند نمی شوند ، در لابه لای نیمکتها می چرخند ، نظم کلاس را به هم می زنند و معلم به طور دایم تلاش می کند که آنها را سر جای خودشان بنشاند . برخی دیگر نمی توانند یاد بگیرند ، بدون انجام دادن تکلیف به مدرسه می آیند و در مدرسه نیز به آسانی تن به کار نمی دهند . کودکانی نیز وجود دارند که معمولا دیر می آیند و نظم کلاس را به هم می زنند . برخی کودکان ، چه با دستکاری وسایل و چه با خوردن خوراکی دیگران ، آنها را اذیت می کنند . خلاصه این که انواع رویدادهایی که در اجتماع و در زندگی واقعی بزرگترها پیش می آید ، در مقیاس کوچکتر در مدرسه اتفاق می افتد .
بنابراین با توجه به طولانی بودن دوران تحصیل و با توجه به حساس بودن کودکی و نوجوانی باید انتظار داشت که مدرسه بتواند در تضمین بهداشت روانی دانش آموزان یا ایجاد دشواریهای رفتاری برای آنها نقش مهمی داشته باشد . در این فصل مطالب زیر را مطرح خواهیم کرد : انواع دشواریهای رفتاری دانش آموزان ، نقش مدرسه در تکوین دشواریهای رفتاری ، علل دشواریهای رفتاری ، اصول اقدام برای از بین بردن دشواریهای رفتاری و سطوح مختلف اقدام برای از بین بردن این دشواریها .
چون بیشترین اوقات دانش آموز در کلاس درس می گذرد و بیشترین و نزدیکترین رابطه رابا معلم یا معلمان خود دارد بنابراین ، اثر معلم و حو کلاس بر رفتار دانش آموز بیشتر از سایر افراد یا جو کلی مدرسه خواهد بود . هر رویدادی که در کلاس اتفاق می افتد به شدت مورد توجه همه کودکان قرار می گیرد مخصوصا رویدادی که به معلم مربوط باشد .در واقع معلم همیهش روی صحنه است . اعمال و مهارتهای کلاسداری او به سرعت ارزشیابی و در مقابل انها واکنش نشان داده می شود . به علاوه به علت حضور جمع و کنجکاوی ذاتی دانش آموزان هر رویدادی که در کلاس اتفاق می افتد ، به سرعت گسترش می یابد و بلافاصله بر نظم کلاس اثر می گذارد .
کلاس جایی است که کودکان به طور دایم یکدیگر را ملاقات می کنند و در انواع موفقیتها یا شکستهای یکدیگر حضور می یابند . بنابراین کلاس جایی است که با فشار دایمی همراه است و به شدت با رفتار معلم ارتباط دارد . به سخن دیگر ، دانش آموزان در برابر معلم شرطی می شوند و اولین هفته های کلاس به دانش آموزان نشان می دهد که بقیه سال را چگونه باید باشند . بنابراین همانطور که در فصل بعدی اشاره خواهیم کرد ، اولین برداشت از کلاس خیلی مهم است و اثار پایدار دارد .معلم باید از این پدیده نیز آگاه باشد او باید از تمام امکانات خود کمک بگیرد تا اثری که بر دانش آموزان می گذارد در جهت تضمین بهداشت روانی آنها باشد .

 


انواع دشواریهای رفتاری دانش آموزان
تعداد زیادی از پژوهشگران سعی کرده اند انواع دشواریهای رفتاری دانش آموزان را مشخص کنند . برای این کار آنها بر نظرهای معلمان ، کسانی که با دانش آموزان تماسهای بیشتر و نزدیکتر دارند ،تاکید کرده اند . بروفی و مک کاسلن به دوازده نوع دشواری های رفتاری اشاره می کنند پس از درج فهرست کامل این رفتارها در جدول 1-8 سعی می کنیم درباره آنها توضیح بیشتری بدهیم .
جدول 1-8 : انواع دشواریهای رفتاری دانش آموزان
1 – دانش آموزانی که سندرم شکست دارند :
• آنها بر این باورند که نمی توانند کار کنند .
• معمولا از شروع به کار اجتناب می کنند .
• کار را به راحتی رها می کنند .
• حتی پس از موفقیت ، انتظار شکست دارند .
• به اسانی ناکام می شوند .
• می گویند : «توانایی ندارم »
2 – دانش آموزان کمال گرا :
• آنها از این که مبادا مرتب خطا شوند نگرانند .
• برای خود پیشرفتهای بالاتری در نظر می گیرند به نحوی که هرگز از کار خود راضی نمی شوند .
• در مقابل کیفیت کار خود ، اغلب مضطرب ، نگران یا ناکام هستند .
• از شرکت در رقابتها حتی اگر از توانایی خود مطمئن باشند خودداری می کنند .
3 – دانش آموزان کم خواه :
• آنها کمترین تلاش را به کار می برند ، فقط می خواهند قبول شوند .
• به کارهای مدرسه زیاد ارزش قایل نمی شوند .
• نسبت به مدرسه بی تفاوتی نشان می دهند .
• حتی الامکان کمتر به درس و مشق می پردازند .
• در فعالیتهای تحصیلی رقابت نمی کنند .
• کمتر انگیزه دارند .
4 – دانش آموزان ضعیف :
• آنها حتی اگر آماده باشند که کار کنند ، دشواریهایی دارند .
• از نظر توانایی ضعیف هستند اما بدون انگیزه نیستند .
• به دشواری می توانند دستورالعملها را دنبال کنند .
• به دشواری کار را به پایان می رسانند .
• اطلاعات کمتری کسب می کنند .
• به کندی پیش می روند .
5 – دانش آموزان دشمن و پرخاشگر :
• آنها دشمنی خود را با رفتارهای تند نشان می دهند .
• به دشواری کنترل می شوند .
• در دیگران ترس و وحشت ایجاد می کنند .
• دیگران را می زنند و هول می دهند .
• اشیای دیگر را می شکنند .
• با دیگران مخالفت می کنند .
• به آسانی خشمگین می شوند .
6- دانش آموزان دشمن و منفعل :
• آنها مخالفت خود را نشان می دهند و به شیوه غیر مستقیم مقاومت می کنند .
• به شیوه زیرکانه مخالفت یا پافشاری می کنند .
• سعی می کنند دیگران را به زیر سلطه خود درآورند .
• به دشواری از قوانین اطاعت می کنند به آسانی آنها را زیر پا می گذارند .
• اسباب و اثاثیه را به هم می زنند اما خراب نمی کنند .
• دیگران را بدون آن که نشان دهند نارحت می کنند .
7 – دانش آموزان تحریک کننده :
• آنها در مقابل قدرت مقاومت می کنند و با معلم به مخالفت بر می خیزند .
• می خواهند به شیوه خود کار کنند .
• به شیوه کلامی نیز مقاومت می کنند : «تو نمی توانی به من زور بگویی » یا «تو نمی توانی به من بگویی که چه کار کن چه کار نکن » سعی می کنند معلم را از چشم دیگران بیندازند .
• به شیوه غیر کلامی نیز مقاومت می کنند : لب و لوچه آویزان می کنند ، گردن کشی می کنند ، مشت گره کرده می ایستند و ژست می گیرند .
• وقتی طرف صحبت قرار می گیرند به دیگران به نقطه نامعلومی نگاه می کنند .
• بی مناسبت می خندند .
• گاهی علیه معلم خشونتهای فیزیکی نشان می دهند .
8 – دانش آموزان پیش فعال :
• آنها به طور دایم حتی زمانی که نشسته اند در جنب و جوش هستند .
• به خود پیچ و تاب می دهند ، تکان می خورند .
• به آسانی تهییج می شوند .
• تفسیرهایی به عمل می آورند ، با صدای بلند پاسخ می دهند .
• اغلب جای خود را بدون اجازه ، عوض می کنند .
• با حرکات و سروصداهای خود دیگران را اذیت می کنند .
• دیگران را با خشونت لمس می کنند یا به اشیا دست می زنند .
9 – دانش آموزان بی دقت و حواس پرت :
• آنها در دقت کردن و تمرکز داشتن دشواری دارند .
• بر اثر آنچه می بینند یا آنچه می شنوند به آسانی حواس پرتی پیدا می کنند .
• به دشواری می توانند با تغییرات سازگار شوند .
کارهای خود را به ندرت تمام می کنند .
10 – دانش آموزان ناپخته :
• آنها از نظر بات هیجانی ، کنترل بر رفتار ، مهارتهای اجتماعی ، توانایی مشغول شدن و مسئولیت پذیری ، کمتر رشد یافته اند .
• معمولا رفتارهای کودکان کوچکتر از خود را نشان میدهند .
• به آسانی گریه می کنند .
• وسایل خود را گم می کنند .
• معمولا ناتوان ناشایسته و یا وابسته به نظر می رسند .
11 – دانش آموزان طرد شده به وسیله همتایان :
• آنها سعی می کنند با همتایان خومد رابطه داشته باشند اما از طرف آنها طرد شوند .
• مجبور می شوند تنها کار کنند یا تنها بازی کنند .
• فاقد مهارتهای اجتماعی هستند .
• اغلب مورد تمسخر قرار می گیرند .
12 – دانش آموزان خجالتی یا منزوی :
• آنها از واکنشهای مختلف اجتناب می کنند .
• به کسی آزار نمی رسانند .
• در مقابل دیگران خوب واکنش نشان می دهند .
• متین و جدی هستند .
• ابتکار عمل نشان نمی دهند به میل خود رفتار نمی کنند .
• مواظب هستند که جلب توجه نکنند .

 

چهار نوع دشواری اول (1تا4) به پیشرفت تحصیلی نامناسب مربوط می شوند ، اما مکانیسمهایی که آنها را راه می اندازند متفاوت اند . در حالت اول دانش آموزی می بینیم که احساس ناتوانی می کند و با اولین دشواری کار را کنار می گذارد (سندرم شکست ) . در حالت دوم دانش آموزی است که به شیوه افراطی از خطا اجتناب می کند (کمال گرا) . سومین نوع دشواری به دانش آموزی تعلق دارد که در مقابل فعالیتهای یادگیری بیگانگی احساس می کند (کسی که کمتر از توان خود پیشرفت می کند ) . بالاخره نوع چهارم ، دانش آموزی است که اراده خوبی دارد ، خوب کار می کند ، اما موفق نمی شود (دانش آموز ضعیف)
درست است که مکانیسمهای ایجاد کننده این دشواریهای رفتاری تفاوت دارند آسیب آنها بر بهداشت روانی تا اندازه ای مشابه است . بدین صورت که هر دانش آموز ، به نوعی ناراحتی و فشار احساس خواهد کرد و بی توجهی به آنها آثار وخیمی خواهد داشت .
سه دشوار رفتاری بعدی (5و6و7) با پرخاشگری ارتباط پیدا می کنند . دانش آموزان دشمن و پرخاشگر ، معمولا پرخاشگری خود را به صورت مستقیم نشان می دهند . این پرخاشگری در اکثر موارد متوجه همتایان آنهاست. بر عکس ،دانش آموزان دشمن و منفعل ، به صورت انفعالی مقاومت می کنند و پرخاشگری آنها متوجه معلم است . دانش آموزان تحریک کننده نیز پرخاشگری خود را به معلم متوجه می کنند ، اما آن را آشکارا نشان می دهند . به طوری که ملاحظه می شود ناسازگاریهای رفتاری این سه گروه نیز به صورتهای کاملا متفاوت تجلی می کنند و پیامدهای کاملا مختلفی به دنبال می آورند .
سه دشواری رفتاری 8و9و10 معمولا نقش مدرسه و انتظار آن از دانش آموزان را منعکس می کنند می توان گفت که در اینجا رفتارهای معلم ، مدیر و پیامدهای اجرای قوانین مدرسه خودنمایی می کنند ؛ مثلا مدرسه انتظار دارد که دانش آموز بتواند بر اعمال خود کنترل داشته باشد . (کاری که از عهده کودک بیش فعال بر نمی آید ) مدرسه توقع دارد که دانش اموز دقت و تمرکز طولانی داشته باشد (کاری که از عهده کودک بی دقت و حواس پرت بر نمی آید ) و بالاخره مدرسه از دانش آموز میخواهد تا اندازه ای خودمختار باشد روی پای خود بایستد و خیلی وابستگی نشان ندهد (کاری که از عهده کودک ناپخته و خام بر نمی آید .)
دو دشواری رفتاری باقیمانده (11و12) به دشواریهای موجود در برقراری واکنشهای متقابل اجتماعی مربوط می شوند . در یک طرف دانش آموزانی قرار دارند که با همکلاسیهای خود ارتباط برقرار می کنند اما از طرف آنها پذیرفته نمی شوند زیرا ویژگیهای منفی دارند یا متفاوت از دیگرانند یا تازه به آن مدرسه آمده اند . در طرف دیگر دانش آ»وزانی هستند که از طرف همتایان طرد نمی شوند اما دوست ندارند با آنها ارتباط برقرار کنند آنها طوری عمل می کنند که گویی همه را فراموش کرده اند ، حتی بزرگترها را . از گروه اول تحت عنوان افراد مطرود و از گروه دوم تحت عنوان افراد منزوی یا خجالتی نام برده می شود . بنابراین مطرود کسی است که دیگران او را نمی پذیرند اما منزوی کسی است که به میل خود با دیگران ارتباط برقرار نمی کند یا نمی تواند برقرار کند جای تردید نیست که آسیبهای روانی این دو نوع رفتار نیز متفاوت خواهد بود.
با اجرایی آزمون جامعه سنجی در کلاس ، به راحتی می توان افراد مطرود و منزوی را پیدا کرد و به کمک مصاحبه با دانش آموزان موانع موجود بر سر ایجاد ارتباط را شناخت و در رفع آنها کوشید . تجربه های متعدد نشان می دهد که این کار برای وارد کردن کودکان منزوی به گروه و رفع علتهای طرد شدگی برخی دانش آموزان در سالم سازی جو حاکم بر کلاس بسیار مفید واقع می شود .
به رغم علاقه به طبقه بندی دشواریهای رفتاری دانش آموزان بروفی و مک کاسلن هشدار می دهند که نباید این دشواریهای رفتاری را مخصوصا در دوره های پایین خیلی جدی گرفت آنها را جزء ویژگیهای دایمی دانش آموزان تصور کرد و بدین وسیله به روان نژندی آنها رای داد . این نوع برداشت با اصول بهداشت روانی و تلاش برای اداره کلاس و اصلاح رفتار دانش اموزان سازگاری ندارد . مدیریت صحیح مدرسه ، اداره صحیح کلاس ، آشنایی با ویژگیهای سنین مختلف و آگاهی از مسائل اقتصادی و اجتماعی خانواده ها ، راهبردهایی هستند که می توانند بروز این دشواریها را پیش بینی کنند و در صورت ظهوردر رفع آنها موثر واقع شوند . دشواریهای رفتاری دانش اموزان تنها از متغیرهای مربوط به دانش آموز یا مدرسه نشات نمی گیرد بلکه تحت تاثیر عوامل خانوادگی و اجتماعی نیز قرار می گیرند . اعتقاد به این که دشواریهای رفتاری دانش آموزان از کنش متقابل آنها با محیط نشات می گیرد از نظر تضمین بهداشت روانی نگرش بسیار مثبتی است زیرا تغییر دادن محیط خیلی راحت تر از تغییر دادن شخصیت دانش آموز است .
حتی می توان دشواریهای رفتاری طبقه بندی شده در جدول 1-8 را اغراق آمیز تلقی کرد برخی از این دشواریها بر اساس سن دانش آموز کاملا طبیعی جلوه می کند . مثلا نداشتن دقت و تمرکز برای دانش آموز کلاس اول ابتدایی خیلی عادیتر از دانس آموز دوره راهنمایی است . هیجانی شدن کودکان نیز بر اساس سن و جنس آنها معانی متفاوتی پیدا می کند . بنابراین توصیه این است که در مقابل دشواریهای رفتاری حتی الامکان نگرش مثبت اتخاذ شود . تجربه نشان می دهد که در بسیاری موارد گفتن این که «انتظار از دانش آموز همین است » خیلی از دشواریها را حل می کند زیرا به معلم خونسردی و بردباری می دهد مطلب دیگری که نباید از نظر دور داشته باشیم این است که دشواریهای رفتاری کودکان خیلی ریشه دار نیست و در نتیجه زودتر از بین می رود . تنها چند جلسه صحبت با معلم ،روان شناس یا مشاور مدرسه کافی خواهد بود که ریشه بسیاری از آنها خشک شود .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  76  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بهداشت روانی

دانلودمقاله دین و دیندارى در جهان معاصر

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله دین و دیندارى در جهان معاصر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 در گفت و گو با استاد مصطفى ملکیان
هفت آسمان: آیا نوع و میزان نیاز انسان معاصر به دین نسبت‏به گذشته تغییرى کرده است؟ اگر این نیاز تشدید شده است‏ به کدامین قرائت؟ و نیز چه مؤلفه‏هایى در جهان امروز در این تشدید نیاز مؤثر بوده است؟
استاد: راستش را بخواهید، سؤالتان، به سبب شدت ابهامى که دارد، لااقل براى من، قابل جوابگویى نیست. مثلا، معلوم نیست که منظورتان از لفظ دین، دقیقا، چیست. مى‏دانید که از این لفظ معانى بسیار عدیده‏اى اراده مى‏توان کرد. ممکن است، بر حسب بعضى از معانى این لفظ، انسان امروزى هیچ نیازى به دین نداشته باشد و، بنا به برخى از معانى دیگر آن، انسان امروزى همچنان نیازمند دین باشد ولى نوع نیازش، در قیاس با نیاز انسان گذشته به دین، متفاوت شده باشد یا میزان نیازش بیشتر یا کمتر و شدیدتر یا خفیفتر شده باشد. وانگهى، وقتى از مقایسه نیاز انسان معاصر با نیاز انسان گذشته به دین مى‏پرسید، مرادتان از لفظ گذشته چیست و منظورتان از انسان گذشته کیست. گذشته هم شامل یک ثانیه پیش مى‏شود و هم شامل ده سال پیش و هم شامل یک قرن یا ده قرن یا صد قرن پیش. انسان چه زمانى را با انسان امروزى، از نظر نوع و میزان نیاز به دین، مقایسه کنم؟ اما شاید بتوان سخن را از جایى آغاز کرد که هم به ارائه تعریف خاصى از دین، که تعریفى کارکردى functional است، بینجامد و هم تا حدى پاسخگوى پرسش شما باشد; و آن جا مبحث «محدودیت طبیعت انسان‏» است. تقریبا همه ما قبول داریم که کرانمندى و محدودیت‏یکى از جنبه‏هاى لاینفک طبیعت آدمى است. نیازى به تامل و تفکر فراوان نیست تا دریابیم که قدرت ضبط و مهار بعضى از اوضاع و احوالى را که براى ما پیش مى‏آیند و از نظر ما اهمیت دارند نداریم. گاهى احساسات ناخواسته‏اى، نظیر افسردگى، ترس، تنهایى، و کشمکش با خود، مایه دردسر و گرفتارى ما مى‏شوند. حوادثى مانند جنگ، مرگ، شکست، تنگدستى، و بیمارى نیز به یاد ما مى‏آورند که ما غالبا در برابر عوامل عمده‏اى که زندگى و رضایت‏باطن ما را تهدید مى‏کنند بسیار ضعیف و عاجزیم. بسیارى از ما نه براى زندگى خود معنایى مى‏یابیم و نه در امورى که، در جهان، رخ مى‏دهند هدفى مى‏بینیم. باز، بسیارى از ما دلنگران رفتارهاى نامطلوبى هستیم که از خودمان سر مى‏زند یا نگرانیم از اینکه چرا نمى‏توانیم رفتار دیگران را تغییر دهیم یا جلوى ظلم و بى‏عدالتى‏شان را بگیریم. همه اینها موجب پیدایش اضطرابهاى وجودى، بى‏قراریها، و دلهره‏ها مى‏شوند و محدودیت و تناهى ما را پیش چشمانمان مى‏آورند. به نظر من، آغاز احساس این فقدانها، محدودیتها، و کمبودها مقارن است‏با آغاز اقبال به دین. درست همانطور که وقتى شخصى، در حال فرار، به انتهاى یک کوچه بن‏بست مى‏رسد نخستین واکنش طبیعى، و چه بسا ناآگاهانه‏اش، این است که چشم برمى‏دارد و به بالا مى‏نگرد تا ببیند که آیا راهى براى برگذشتن از دیوارها و پشت‏سر نهادن موانع هست‏یا نه، انسان نیز به محض اینکه به مرزهاى وجودى خود مى‏رسد و به حدود و ثغور خود وقوف مى‏یابد، گویى، رو به سوى بالا مى‏کند. دین مى‏کوشد، به نحوى از انحاء، انسان را در غلبه بر احساس فقدان، محدودیت، و کمبود یارى دهد. اگر این تحلیل درست‏باشد، لازمه‏اش این است که اگر نوع بشر از محدودیت‏خود تجربه‏اى نمى‏داشت دینى پدید نمى‏آمد; و من این لازمه را قبول دارم و بدان ملتزمم. یک موجود نامحدود و لا یتناهى به دین نیاز ندارد; چنین موجودى، در واقع، خداست و خدا متدین و محتاج دین نیست. البته اینکه هر فرد انسانى‏اى کدامیک از مظاهر محدودیت وجودى خود را درک کند و کدامیک از این مظاهر را درک نکند یا اینکه کدامیک از جلوه‏هاى محدودیت‏خود را بیشتر یا کمتر و شدیدتر یا خفیفتر احساس کند به علل و عوامل چندگانه‏اى وابستگى دارد و از جمله به محیط اجتماعى‏اى که در آن زندگى مى‏کند و، على الخصوص، به سنخ روانشناختى خود او توقف تمام دارد. و از همین مطلب مى‏خواهم نتیجه‏اى بگیرم که، اگر چه مستقیما به جواب سوال شما ربطى ندارد، با اینهمه، مهم به نظر مى‏رسد و آن اینکه، در طول تاریخ، نه همه جوامع نیاز یا نیازهاى واحد و مشترکى به دین داشته‏اند و نه همه افراد. ممکن است جامعه امریکایى کنونى نیاز یا نیازهایى به دین داشته باشد کاملا متفاوت با نیاز یا نیازهایى که جامعه روم دو هزار سال قبل داشته است; و نیز امکان دارد که شخص شما نیاز یا نیازهایى به دین داشته باشید یکسره متفاوت با نیاز یا نیازهاى من. پال تیلیش، الاهیدان پروتستان مسلک و اگزیستانسیالیست معروف روزگار ما، که در کتاب الاهیات سامانمند Systematic Theology خود تصریح کرده است که: تناهى وجود است که ما را به مساله خدا سوق مى‏دهد، در کتاب شجاعت‏بودن که به زبان فارسى هم ترجمه شده است، اضطرابهاى وجودى عمده‏اى را که انسانها تجربه مى‏کنند و از رهگذر آنها آدمیان به دین رو مى‏کنند سه چیز مى‏داند: اضطراب ناشى از عجز از گریز از مرگ، ترس از بى‏معنایى و بى‏هدفى، و دغدغه نتایج اعمال. سخن من این است که محال نیست، و حتى بعید هم نیست، که انسانهایى باشند که به مقتضاى محیط اجتماعى خودشان و مخصوصا سنخ روانى خودشان پاره‏اى از این اضطرابها را نداشته باشند و، در عوض، پاره‏اى اضطرابها و ترسها و دغدغه‏هاى دیگر داشته باشند. مثلا، به نظرم مى‏آید که کسى مثل زوربا در رمان زورباى یونانى نیکوس کازانتزاکیس را دقیقا نتوان داراى همین اضطرابهاى تیلیشى دانست. به هر حال، به نظر مى‏رسد که اینکه در قرآن آمده است که: فاذا رکبوا فى الفلک دعوا الله مخلصین له الدین (و چون به کشتى سوار شوند خدا را بخوانند و دین را براى او خالص کنند) و اینکه اروپاییان مى‏گویند: در سنگر انفرادى هیچ کس منکر خدا نیست نشان دهنده این گرایش انسان است که وقتى با حد و مرزهاى وجودى خود روبرو مى‏شود به دین رو مى‏کند. دین این حد و مرزها را، در بعضى از موارد، از میان برمى‏دارد و، در سایر موارد، قابل فهم و تحمل مى‏کند و، در هر دو حال، به انسان کمک مى‏کند تا درد و رنج کمترى احساس کند. از این حیث، سخن پال پرویسر Paul Pruyser بسیار دلنشین است که: دین، از لحاظ روانشناختى، چیزى شبیه عملیات نجات است و از دل اوضاع و احوالى سر برمى‏آورد که در آن کسى فریاد مى‏زند: کمک! کمک! در واقع، همه ادیان در این قول متفقند که: انسان محدود است و محتاج کمک. اینکه جلوه‏ها و مظاهر محدودیت انسان در همه آدمیان بیکسان درک نمى‏شود و، در نتیجه، هر فردى براى بر آوردن نیاز یا نیازهاى خاصى به دین رو مى‏کند، سبب مى‏شود که نحوه دیندارى انسانها هم با یکدیگر متفاوت شود. بعضى دینداریهاى فردى دارند و بعضى دیندارى‏هاى نهادى; یعنى به نظر برخى از انسانها تدین به معناى رعایت مناسک و شعایر و اعتقادات و احکام یک جامعه دینى خاص است، ولى به نظر برخى دیگر تدین چیزى جز در پیش گرفتن راه منحصر به فرد شخص خود نیست. تفاوتى که والتر کلارک Walter Clark میان دین ارثى و دین شخصى مى‏گذارد، تفاوتى که ناک Nock میان دین ناشى از التزام به یک عقیده و دین ناشى از تغییر یک عقیده مى‏گذارد، تفاوتى که ابراهام مزلو Abraham Maslow بین دین روحانیون و دین پیامبران و عرفا قائل است، فرقى که جان دیوئى John Deweyبین رعایت دین و متدین بودن مى‏نهد، اختلافى که اریک فروم richFromm میان دین اقتدارگرا و دین انسانگرایانه مى‏بیند، و اختلافى که ویلیام جیمز William Jamesبین جزمیات و تجارب قائل است، همه، على رغم فرقهاى باریک و ظریفى که با یکدیگر دارند، در واقع، به تفاوت میان دیندارى فردى و دیندارى نهادى باز مى‏گردند. از این گذشته، همانطور که خانم مرى میداو MaryMeadow نشان داده است، نحوه دیندارى متدینان، بسته به سنخ روانى‏شان، به چهار قسم قابل تقسیم است . اهل شور و نشاط، که برونگرا و کنشگرند، رسالت و ماموریت و وظیفه خود را این مى‏دانند که فلک را سقف بشکافند و طرحى نو در اندازند و به وضع عالم و آدم نظم و نظام دیگرى ببخشند.«همسایگان‏»، که برونگرا و کنش پذیرند، سعى دارند که مصداق خیرخواهى و محبت دینى باشند و خدمت از سر رحمت و شفقت‏به بندگان خدا سرلوحه زندگى‏شان است و به زبان حال مى‏گویند: عبادت به جز خدمت‏خلق نیست، به تسبیح و سجاده و دلق نیست. «خلوتیان اهل راز و نیاز»، که درونگرا و کنش‏پذیرند، ذوق و مشرب عرفانى دارند و تاکیدشان بر این است که عمرشان را، حتى المقدور، در حال دعا و مناجات و عبادت خدا یا مراقبه بگذرانند. «اهل ریاضت‏»، که درونگرا و کنشگرند، گرایششان به تقویت اراده، طرد و نفى هیجانات و احساسات و عواطف، و اجتناب از اشتغال به شواغل دنیوى و زخارف مادى و تمتعات اینجهانى است. دسته اول و دوم بیشتر دلمشغول انسانهایند و دسته سوم و چهارم بیشتر دغدغه خدا دارند. غرضم این است که دیندارى یک صورت و شکل ندارد و صور و اشکالش بمراتب بیش از آن است که فى بادى النظر گمان مى‏بریم. و نمى‏توان مدعى شد که فقط یکى از این صور و اشکال دیندارى حقیقى است و بقیه دیندارى کاذب و متدین‏نمایى است . این انحاء مختلف دیندارى هم به چند و چون نیازهایى بستگى دارد که انسانهاى مختلف نسبت‏به دین در خود احساس مى‏کنند و چند و چون آن نیازها نیز به عوامل مختلفى وابسته است که مهمترین آنها سنخ روانشناختى آدمیان است. با توجه به آنچه اجمالا و شکسته بسته گفتم مى‏توان دین را بر حسب کارکردى که دارد، یعنى تخفیف درد و رنج آدمیان از راه رفع یا توجیه محدودیتهایى که احساس مى‏کنند ، تحدید حدود کرد. نوع و میزان نیاز انسانها به دین نیز، اعم از نیاز افراد انسانى و جوامع انسانى، متفاوت است، ولى این تفاوت را ظاهرا نمى‏توان متوقف بر زمان کرد و گفت که انسان معاصر، از این حیث، با انسان گذشته فرق دارد (بگذریم از ابهامى که در لفظ گذشته وجود دارد و بدان اشاره شد). آرى، اگر بپذیریم که انسان معاصر در قیاس با انسان مثلا پانصدسال پیش نیاز بیشترى به اخلاقى زیستن دارد (که، به نظر من، پذیرفتنى است) و اگر قبول کنیم که اخلاقى زیستن محتاج یک سلسله مقبولات و عقاید ما بعد الطبیعى است (که این هم، به گمان بنده، قابل قبول است) و اگر باور داشته باشیم که فقط دین است که آن پیشفرضهاى لازم ما بعد الطبیعى را در اختیار مى‏نهد، در این صورت، مى‏توان مدعى شد که نیاز انسان معاصر به دین شدیدتر است از نیاز انسان فى المثل پانصد سال پیش.
هفت آسمان: آیا مى‏توان گفت‏برخى از ادیان نیاز بشر امروز را به دین بهتر از ادیان دیگر برآورده مى‏سازد؟
استاد: آنچه مطمئنا مى‏توانم بگویم این است که براى هر سنخ روانى‏اى یک یا دو یا چند دین و مذهب بیش از سایر ادیان و مذاهب جاذبیت دارند. روش بودا براى یک سنخ روانى خاص کمال مطلوب است، آیین کنفوسیوس و مسیحیت معاصر براى سنخ روانى دیگرى، مسیحیت مسیحیان اولیه براى سنخ دیگرى، اسلام مسلمین اولیه و مسیحیت صلیبیون براى سنخ دیگرى، آیین دائو و آیین هندو براى سنخ دیگرى، و ... . و این امر نه عجیب و غریب است و نه قبح و شناعتى دارد. مگرنه این است که من از دعا یا دعاهایى خوشم مى‏آید و شما ممکن است از دعا یا دعاهاى دیگرى لذت ببرید؟ این پدیده را چگونه تبیین و توجیه مى‏کنید؟ پدیده مورد بحث را هم به همان صورت تبیین و توجیه کنید. در اینجا، توجه به یک نکته اهمیت دارد و آن اینکه اگر مثلا من در محیط اجتماعى‏اى به دنیا آمده باشم و رشد و نمو کرده باشم که در آن محیط دین الف دین رایج و رسمى است اما سنخ روانى من چنان باشد که مجذوب دین ب بشوم، در این صورت، در موارد نادرى من تغییر دین مى‏دهم و علناو رسما به دین ب مى‏گروم; اما در اکثریت قریب به اتفاق موارد من (بنا به علل و جهاتى که فعلا محل بحث نیست) از عضویت در گروه دینى الف دست‏بر نمى‏دارم اما سعى مى‏کنم، حتى المقدور، به دین الف آباء و اجدادى خودم رنگ و صبغه دین ب را بدهم. و رمز پیدایش مذاهب مختلف در محدوده یک دین واحد همین است. و به این ترتیب است که، درست همانطور که از ترکیب‏هاى مختلف سه رنگ اصلى میلیونها رنگ پدید آمده است و خواهد آمد، از ترکیب‏هاى مختلف مثلا هفت دین اصلى نیز بسا ادیان و مذاهب پدید آمده است و خواهد آمد. و چون سنخ روانى هیچ دو فرد انسانى‏اى عین هم نیست، عملا تعداد این ادیان و مذاهب به عدد آدمیان است و بدین معناست که مى‏توانیم بگوئیم : الطرق الى الله بعدد انفس الخلائق. از این گذشته، شاید بتوان گفت که انسان جدید، چون، عموما، اینجهانى‏تر، انسانگراتر، فردگراتر، استدلال‏گراتر، آزاداندیش‏تر و تعبدگریزتر، و برابرى‏طلب‏تر از انسان قبل از دوران تجدد است، بیشتر مجذوب دین یا ادیانى مى‏شود که وسعت فقهشان کمتر باشد، جزمیات و تعبدیات نظرى و عملى کمترى داشته باشند، عمق انسانشناختى و روانشناختى بیشترى داشته باشند، به مرزهاى ناشى از رنگ پوست، نژاد، ملیت، جنسیت، قشربندیهاى اجتماعى ، و حتى کیش و آیین بى اعتناتر باشند، و به خودشکوفایى فرد مجال بیشترى بدهند.
هفت آسمان: پیشفرضهاى گفت و گوى ادیان کدامند؟
استاد: به نظر مى‏رسد که اهم پیشفرضهاى گفت و گوى میان ادیان عبارت باشند از: الف) شرکت کنندگان در پاره‏اى از عقاید با هم شریکند و در پاره‏اى دیگر از عقاید اختلاف دارند. اگر هیچ عقیده مورد وفاقى وجود نداشته باشد گفت و گو امکانپذیر نیست. به همین نحو، اگر در هیچ عقیده‏اى اختلافى وجود نداشته باشد باز گفت و گو ممکن نیست. گفت و گو فقط وقتى رخ مى‏دهد که عقاید مشترک دو طرف بتوانند مبناى پرداختن به عقاید مورد اختلاف شوند. ب) طرز تلقى دینى هیچیک از شرکت کنندگان حق مطلق یا باطل مطلق نیست، بلکه طرز تلقى هر یک آمیزه‏اى از حق وباطل است. ج) در میان مدعیات شرکت کنندگان دعاوى‏اى هست که ارزیابى بیرونى یا فرادینى آنها امکانپذیر است; والا اگر همه مدعیات آنان دعاوى‏اى باشند که فقط قابل ارزیابى درونى یا دینى‏اند گفت و گو صورتپذیر نخواهد بود. توضیحى بدهم. 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  237  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله دین و دیندارى در جهان معاصر

دانلودمقاله برنامه ریزی

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله برنامه ریزی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
برنامه ریزی یعنی آنکه از میان گزینه های گوناگون به برگزیدن راه های کنش آینده سازمان به گونه ی کلی پرداخته شود و برای هر یک از بخش های سازمان نیز چنین گزینشی صورت بگیرد. این کار مستلزم برگزیدن هدف های سازمان و مقاصد هر بخش و تعیین راه های دستیابی به آن هاست . از این رو برنامه ها برای دستیابی به هدف های از پیش تعیین شده روشی عقلایی فراهم می آورند. برنامه ریزی همچنین بر نو آفرینی مدیریت سخت دلالت دارد.
برنامه ریزی میان جایی که هستیم با جایی که می خواهیم بدان جا برویم پلی می سازد و موجب می شود تا آنچه را که در غیر آن حالت شکل نمی گیرد پدید آید. با آنکه به ندرت می توانیم آینده ای درست پیش بینی کنیم و با آنکه عامل های بیرون از نظارت ما می توانند با بهترین برنامه های تهیه شده معارض گردند. تا زمانیکه ما به برنامه ریزی بپردازیم پیش آمدها را به بخت وا می گذاریم . برنامه ریزی فکری دشوار است که لازم می سازد کنش را تعیین کنیم و تصمیم های خود را بر پایه هدف شناخت و برآوردهای سنجیده استوار سازیم.
سرشت برنامه ریزی
ما می توانیم با بررسی چهار جنبه ی عمده برنامه ریزی سرشت اصلی آن را آشکار سازیم:
1- یاریهای رنامه ریزی به فرض و هدف های سازمان.
2- اهمیت نخستین آن در میان کارهای ویژه ی مدیر
3- گسترش و پراکندگی آن.
4- کار آمدی در به نتیجه رساندن برنامه ها
1- یاریهای برنامه ریزی به فرض و هدف های سازمان:
مقصود هر برنامه و دیگر طرحهای کمکی آن یاری دادن به دستیابی به غرض و هدف های سازمان است. این اصل از سرشت کارهای سازمان یافته بدست می آید که سازمان برای دستیابی به هدف گروه از راه همکاری ارادی پدید می آید.
2- اهمیت نخستین برنامه ریزی:
چون عملیات مدیریت در سازمان دهی ،به کار گماری نیروی انسانی هدایت کردن و نظارت کردن برای یاری دادن – دستیابی به هدف های سازمان طراحی می شوند بنابر این برنامه ریزی به گونه ی منطقی پیش از دیگر وظیفه های مدیریت می آید با آنکه در عمل همه ی وظیفه های مدیریت می آید با آنکه در عمل همه ی وظیفه های مدیریت در یک نظام کنش به هم پیوسته می شوند برنامه ریز سرشتی یگانه دارد چون به کار برقراری هدف های ضرور در کوشش های گروهی می پردازد. افزوده بر آن یک مدیر باید به برنامه ریزی بپردازد تا پی ببرد که چه نوع از پیوندهای سازمانی و شاستگی های شخصی نیاز هست. در چه راهی زیر دستان باید راهنمایی شوند و چه نوع نظارت را باید به کار بست . و البته اگر قرار باشد همه دیگر وظیفه های مدیریت اثر بخش و کارساز باشند باید آن ها را نیز برنامه ریزی کرد.
برنامه ریزی و نظارت کردن سخت به هم پیوسته اند .
برنامه ریزی و نظارت کردن از هم جدا ناشدنی هستند – آن ها را همزادهای سیاهی مدیریت می خوانند. کنش برنامه ریزی نشده را نمی توان نظارت کرد زیرا نظارت کردن به معنای پا بر جا نگهداشتن فعالیت ها در راستای درست از راه تصحیح کردن کج رویهای است که در برنامه ها روی داده است . اگر برنامه نباشد هرگونه کوشش برای نظارت کردن بی معنی است زیرا برای اشخاص راهنمایی وجود ندارد که بدانند به همان سویی که می خواهند بروند گام بر می دارند. (این پیامد کار نظارت کردن است ) مگر آنکه آنان از پیش آگاه باشند که به کجا می خواهند بروند(این جزعی از کار برنامه ریزی است)
از این رو برنامه ریزی معیارهای نظارت را فراهم می آورد.
3- گسترش برنامه ریزی:
برنامه ریزی وظیفه ی مدیران است گر چه سرشت سیاست های کلی و برنامه هایی که از سوی بالا دستان تعیین می شود تغییر پیدا می کند . اما در عمل ناممکن است که کار مدیران را چنان محدود کنیم که آنان نتوانند هیچ گونه آزادی داشته باشند و اگر مدیران از مسئولیت برنامه ریزی برخوردار نباشند آن ها براستی مدیر شناخته نمی شوند . اگر ما گسترش و پراکندگی وظیفه ی برنامه ریزی را نپذیریم آنگاه آسان تر می توانیم دریابیم که چه اشعاری از اشخاص بین تعیین سیاست های کلی کار (برپاداشتن راهنمایی هایی برای تصمیم گیری ) و اداره کردن یا بین «مدیر» و «کارگزار» یا «سرپرست» جدایی قابل هستند . یک کدیر به دلیل اختیاراتش یا پایگاهش در سازمان ممکن است در سنجش با مدیر دیگر به برنامه ریزی بیشتر یا مهمتر بپردازد یا برنامه ریزی یک مدیر در سنجش با مدیر دیگر ممکن است بنیادی تر و در خور به کار بستن در بخش گسترده تری از سازمان باشد.
همه مدیران برنامه ریزی می کنند.
در هر حال همه ی مدیران از رئیسان گرفته تا سرپرستان رده پایین –برنامه ریزی می کنند حتی رئیس یک دسته از کارگران راه سازی یا کارگران کارخانه با رعایت دستورها و روش ها تا اندازه ای قطعی و مشخص تا اندازه ای به برنامه ریزی دست می زند شایان توجه است که در بررسی هایسی که درباره ی گونه های خشنودی از کار صورت گرفته یک عامل اثر بخش در کامیابی سرپرستان در پایین ترین رده سازمانی به میزان توانایی آنان در برنامه ریزی بستگی دارد.
مدیران بلند پایه سیاست های کلی را برنامه ریزی می کنند.
با آنکه همه مدیران برنامه ریزی می کنند برنامه ای را که برای کار از سوی سرپرست خط اول تولید تنظیم می شود با برنامه راهبردی که از سوی مدیران بلند پایه فراهم می شود اختلاف دارد. راجر اسمیت 1مدیر اجرایی بلند پایه جنرال موتور راهبرد بزرگ تولید خودروهای کوچک را در ژاپن و کره برنامه ریزی کرد. فابر 2 رئیس فروشگاه های زنجیره ای کی - مارت3 یک خرده فروشی را که برای تخفیفهای راستین سرشناس بود برنامه ریزی کرد تا با عرضه کردن امکان گزینش بیشتر کالا به خریداران و دادن سود نا ویژه بالاتر عملیات خود را گسترده سازد. تورنتون 4 برادشاو از شرکت ار.سی. آ5 به کارو گوناگونی سیاست های کلی شرکت دست زد و آنرا از فروش نوار ویدئو و دیگر کارهای نا مرتبط دور ساخت. او در عوض بر توانایی های شرکت در ماهواره های ارتباطی و نظام شبکه های اداری که برای نیروی دریایی تولید می کرد تاکید گذاشت . در حالیکه مدیران بلند پایه مسیر کلی شرکت را برنامه ریزی می کنند ، مدیران در همه ی رده های سازمانی باید برنامه های خود را آماده سازند تا از آن راه به هدف های کلی سازمان یاری دهند.
4- کار آمدی در به نتیجه رسیدن برنامه ها:
ما کارآیی یک برنامه را از راه یاری هایی که آن برنامه در دستیابی به غرض و هدف های سازمان می کند در برابر هزینه ها و دیگر عواملی که برای تنظیم و اجرای آن به کار برده می شوند می سنجیم . یک برنامه می تواند دستیابی به هدف ها را آسان سازد ولی با یک هزینه بالای غیر ضروری . برنامه ها زمانی کار آمد هستند که با هزینه ای معقول دستیابی به هدف را ممکن سازند هزینه ای که تنها در قالب زمان یا پول یا ساخت اندازه گیری نمی شود بلکه میزان خشنودی فردی و گروهی را نیز به حساب می آورد.
بسیاری از مدیران برنامه هایی را به کار بسته اند که هزینه های آن ها بیشتر از درآمدی بوده است که از آن برنامه ها می شد به دست آورد برای یک نمونه یک شرکت مسافر بری هوائی نوعی هواپیما خرید که هزینه هایش بر درآمدهایش فزونی داشت. شرکت هایی نیز کوشیدند تا فرآوردهایی را بفروشند که پسند بازار نبودند نمونه آن یک شرکت سازنده خودرو سواری است که کوشیدند تا از راه تاکید بر مهندسی ساخت بی آنکه پیشرفت هایی در شکل خودرو توجه کند بازار فروشی برای خود به چنگ آورد. برنامه ها حتی می توانند دست یافتن به هدف ها را ناشدنی کنند هر گاه این برنامه ها گروه بسنده ای از مردم درون سازمان را نا خشنود یا ناشاد سازند . رئیس تازه شرکتی که در حال ضرر دادن بود کوشید تا طرحی نو اندازد و از راه فروش کلی و برکنار کردن برنامه ریزی نشده کارکنان کلیدی به شتاب هزینه ها را پایین بیاورد . بیم و بیزاری و از دست دادن روحیه که در پی این کار پدید آمد چنان به کاهش بهره وری انجامید که هدف رئیس تازه را برای از میان بردن زیان و به دست آوردن سود به شکست کشاند . برخی کوشش ها برای برقرار کردن ارزشیابی مدیریت و اجرای برنامه های پرورش کارکنان به شکست انجامید از آن رو که گروه بی آنکه درستی برنامه ها خرده گیری کند از روش هایی که به کار بسته می شد نفرت داشت.
(کوتاهی مدیران در پی بردن به این مهم که شمار گوناگونی برنامه وجود دارد اغلب دشواری ها در راه کامیابی برنامه ریزی پدید آورده است.)
این آسان است که دریابیم که یک طرح عمده مانند ساخت و تجهیز یک کارخانه یک برنامه است ولی باید به یاد داشت که شمار دیگری از مسیرهای کنش در آینده هستند که می توانند برنامه به شمار آیند اگر به ذهن بسپاریم که یک برنامه هر مسیری را از کنش آیند و در بر می گیرد آنگاه می توانیم پی ببریم که برنامه ها گوناگون اند این برنامه ها را می توان به این شرح دسته بندی کرد
1- غرض ها یا ماموریت ها 2- هدف ها 3- راهبردها
4- سیاست های کلی 5- روش ها 6- دستورها
7- برنامه های آموزشی 8- بودجه ها
1- غرض ها یا ماموریت ها:
هر گونه عمل سازمان یافته ای دارای غرض ها یا ماموریت ها است یا دست کم برای آنکه معنی دار باشد باید چنین باشد در هر نظام اجتماع سازمان ها دارای وظیفه ای اساسیث یا کار ویژه هستند که از سوی جامعه به آن ها داده شده است غرض از بازرگانی به گونه ی کلی ساخت و بخش فرآورده ها و خدمات است غرض از اداره بزرگراه های ایالتی است غرض از دانشگاه آموزش و پژوهش است.
2- هدف:

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  54  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله برنامه ریزی

دانلودمقاله هارمونیک ها در سیستم قدرت

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله هارمونیک ها در سیستم قدرت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

نقش خازنها به عنوان المان های الکتریکی و الکترونیکی کارآمد در صنایع مربوط به تولید و انتقال و توضیع امروزی غیر قابل انکار است بگونه ای که دیگر هرگز نمی توان چنین صنایعی را بدون وجود خازنهای نیرو متصور شد.از این رو شناخت کامل خازنها و عوامل تاثیر گذار برآنها و حفظ و نگهداری و نظارت دقیق بر آنها ، برای افزایش طول عمر خازن ها و کار کرد بهینه آنها امری است الزامی و اجتناب ناپذیر.
کلید واژه- خازن قدرت ، فرکانس ، هارمونیک ها.
مقدمه
درسالهای اولیه هارمونیکها در صنایع چندان رایج نبودند.به خاطر مصرف کننده های خطی متعادل. مانند : موتورهای القایی سه فاز،گرم کنندها وروشن کننده های ملتهب شونده تا درجه سفیدی و ..... این بارهای خطی جریان سینوسی ای در فرکانسی برابر با فرکانس ولتاژ می کشند. بنابراین با این تجهیزات اداره کل سیستم نسبتا با سلامتی بیشتری همراه بود. ولی پیشرفت سریع در الکترونیک صنعتی در کاربری صنعتی سبب بوجود آمدن بارهای غیر خطی صنعتی شد. در ساده ترین حالت ، بارهای غیرخطی شکل موج بار غیر سینوسی از شکل موج ولتاژ سینوسی رسم می کنند (شکل موج جریان غیر سینوسی).
پدیدآورنده های اصلی بارهای غیر خطی درایوهای AC / DC ، نرم راه اندازها ، یکسوسازهای 6 / 12 فاز و ... می باشند. بارهای غیرخطی شکل موج جریان را تخریب می کنند. در عوض این شکل موج جریان شکل موج ولتاژ را تخریب می نماید. بنابراین سامانه به سمت تخریب شکل موج در هر دوی ولتاژ و جریان می شود. در این مقاله سعی شده است تا بزبانی هرچه ساده تر توضیحی در مورد نحوه عملکرد هارمونیک ها و راه کاری برای دوری از تاثیر گذاری آنها بر خازنها ی نیرو ارائه شود.
اساس هارمونیک ها :
اصولا هارمونیک ها آلوده سازی شکل موج را در اشکال سینوسی آنها نشان می دهند. ولی فقط در مضارب فرکانس اصلی . تخریب شکل موج را می توان در فرکانس های مختلف (مضارب فرکانس اصلی) بعنوان یک نوسان دوره ای بوسیله آنالیز فوریه تجزیه و تحلیل کرد. در حال حاضر هارمونیکهای فرد و زوج و مرتبه 3 در اندازه های مختلف ضرایب فرکانس های مختلف در سامانه های الکتریکی موجودند که مستقیما تجهیزات سامانه الکتریکی را متاثر می سازند. در معنایی وسیعتر هارمونیکهای زوج و مرتبه 3 هریک تلاش می کنند که دیگری را خنثی نمایند. ولی در مدت زمانی که بار نا متعادل است این هارمونیک های زوج و مرتبه 3 منجر به اضافه بار در نول و اتلاف انرژی شدید می شوند. با تمام احوال هارمونیک های فرد اول مانند هارمونیک پنجم ، هفتم ، یازدهم ، سیزدهم و .... عملکرد این تجهیزات الکتریکی را تحت تاثیر قرار می دهند. برای فهم بهتر تاثیر هارمونیک ها ، شکل زیر تاثیر تخریب هارمونیک پنجم بر شکل موج سینوسی را نشان می دهد :

هارمونیک های ولتاژ و جریان تاثیرات متفاوتی بر تجهیزات الکتریکی دارند. ولی عموما بیشتر تجهیزات الکتریکی به هارمونیکهای ولتاژ بسیار حساس اند. تجهیزات اصلی نیرو مانند موتورها، خازن ها و غیره بوسیله هارمونیکهای ولتاژ متاثر می شوند. به طور عمده هارمونیکهای جریان موجب تداخل مغناطیسی (Magnetic Interfrence) و همچنین موجب افزایش اتلاف در شبکه های توزیع می شوند. هارمونیکهای جریان وابسته به بار اند ، در حالی که سطح هارمونیکهای ولتاژ به پایداری سامانه تغذیه و هارمونیکهای بار (هارمونیکهای جریان) بستگی دارد. عموما هارمونیک های ولتاژ از هارمونیک های جریان کمتر خواهند بود.
تشدید:
اساسا تشدید سلفی – خازنی در همه انواع بارها مشاهده می شود. ولی اگر هارمونیک ها در شبکه توضیع شایع نباشند تاثیر تشدید فرونشانده می شود.
در هر ترکیب سلفی – خازنی چه در حالت سری و چه در حالت موازی ، در فرکانسی خاص تشدید رخ می دهد که این فرکانس خاص فرکانس تشدید نامیده می شود. فرکانس تشدید فرکانسی است که در آن رآکتنس خازنی (Xc) و رآکتنس القایی (XL) برابر هستند.
برای ترکیبی مثالی برای بار صنعتی که شامل اندوکتانس بار و یا رآکتنس ترانسفورماتور که بعنوان XL عمل می کند و رآکتنس خازن تصحیح ضریب توان که بصورت Xc خودنمایی می کند فرکانس تشدیدی برابر با LC خواهیم داشت . رآکتنس خازنی متناسب با فرکانس کاهش می یابد (توجه : Xc با فرکانس نسبت عکس دارد). در حای که رآکتنس القایی متناسب با آن افزایش می یابد (توجه
: XL با فرکانس نسبت مستقیم دارد).این فرکانس تشدید به سبب متغیر بودن الگوی بار متغیر خواهد بود. این مساله برای ظرفیت خازنی ثابت کل برای اصلاح ضریب توان پیچیده تر است. برای درک صحیح این پدیده لازم است دو نوع وضعیت تشدید شامل حالت تشدید سری و حالت تشدید موازی مورد توجه قرار گیرند. این دو امکان در زیر توضیح داده می شوند.
تشدید سری:
یک ترکیب سری رآکتنس سلفی – خازنی ، مدار تشدید سری شکل می دهد که در شکل زیر نشان داده شده است.

به خاطر ترکیب سری سلف و خازن ، در فرکانس تشدید امپدانس کل به پایین ترین سطح کاهش می یابد و این امپدانس در فرکانس تشدید طبیعتی مقاومتی دارد. بنا براین در فرکانس تشدید رآکتنس خازنی و رآکتنس سلفی (القایی) برابر هستند.این امپدانس پایین برای توان ورودی در فرکانس تشدید ، افزایش توانی جریان را نتیجه می دهد.شکل داده شده زیر رفتار امپدانس خالص در وضعیت تشدید سری را نشان می دهد.

در کاربری صنعتی رآکتنس ترانسفورماتور قدرت به علاوه خازنهای اصلاح ضریب توان در سمت ولتاژ پایین به عنوان یک مدار تشدید موازی برای سمت ولتاژ بالای ترانسفورماتور عمل می کند. اگر این فرکانس تشدید ترکیب سلف و خازن بر فرکانس هارمونیک شایع در صنعت منطبق شود ، بخاطر بستری با امپدانس پایین ارائه شده توسط خازن ها برای هارمونیک ها ، منجر به افزایش توانی جریان خازن ها خواهد شد. از این رو خازن های ولتاژ پایین در سطحی بسیار بالا اضافه بار پیدا خواهند کرد که همچنین این عمل موجب تحمیل بار اضافی بر ترانسفورماتور می شود. این پدیده منجر به تخریب ولتاژ در شبکه ولتاژ پایین می شود.
تشدید موازی:
یک تشدید موازی ترکیبی از رآکتنس خازنی و القایی است که در شکل زیر نمایش داده شده است.

در اینجا رفتار امپدانس برعکس حالت تشدید موازی خواهد بود که در شکل داده شده در زیر ، نشان داده شده است.در فرکانس تشدید امپدانس منتجه مدار به مقداری بالا افزایش می یابد. این ، منجر به بوجود آمدن مدار تشدید موازی میان خازن های اصلاح ضریب توان و اندوکتانس بار می شود که نتیجه آن عبور ولتاژ بسیار بالا هم اندازه امپدانس ها و جریان های گردابی بسیار بالا درون حلقه خواهد بود.

در کاربری صنعتی خازن اصلاح ضریب توان مدار تشدید موازی با اندوکتانس بار تشکیل می دهد.هارمونیک های تولید شده از سمت بار رآکتنس شبکه را افزایش می دهند. که موجب بلوکه شدن هارمونیک های سمت تغذیه می شود.این منجر به تشدید موازی اندوکتانس بار و اندوکتانس خازنی می شود. مدار LC (سلفی – خازنی) مواز ی ، شروع به تشدید میان آنها می کند که منجر به ولتاژ بسیار بالا و جریان گردابی بسیار بالا در درون حلقه مدار سلف – خازن (LC) می شود. نتیجه این امر آسیب به تمام سمت ولتاژ پایین سامانه الکتریکی است.
ایزوله کردن تشدید موازی از ایزولاسیون تشدید سری نسبتا پیچیده تر است.اساسا این امر بخاطر تنوع بار صنعتی از زمانی به زمان دیگر است که موجب تغییر فرکانس تشدید می شود. شکل زیر تاثیر ظرفیت خازنی ثابت و اندوکتانس متغیر را نشان می دهد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  24  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله هارمونیک ها در سیستم قدرت

دانلودمقاله شبیه سازی سیستم موقعیت یابی جهانی GPS

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله شبیه سازی سیستم موقعیت یابی جهانی GPS دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


سیستم موقعیت یابی جهانی ( Global positioning system)یک سیستم ناوبری مبتنی بر ماهواره است که موقعیت وسرعت(هر دو به صورت سه بعدی )و زمان را تعیین می کند.اکنونGPS صدها هزار کاربر در سرتاسر جهان دارد و کاربرهایی نظیر ناوبری در فضا ،هوا،خشکی ودریا،نقشه برداری،زمین شناسی وزمان سنجی دقیق ،شایع ترین موارد استفاده آن است.GPS به سه بخش تقسیم می شود. بخش فضا،کنترل و بخش کاربر. بخش فضا شامل 24 ماهواره است که در 6 مدار قرار گرفته اند. ارتفاع هر ماهواره، حدود 20000 کیلو متر و زمان گردش آن حدود 12 ساعت می باشد. ماهواره ها دارای ساعت اتمی می باشند ودائماً زمان واطلاعات موقعیتی( Ephemeris) خود را اعلام می کنند. بخش کنترل شامل چهار ایستگاه رصد( Monitoring) ویک ایستگاه کنترل مرکزی در رودخانة کلرادو می باشد. این ایستگاه ها دائماً ماهواره ها را دنبال می کنند. ایستگاه کنترل مرکزی اطلاعات موقعیتی (Ephemeris) وبا یاس کلاک ماهواره ها را پیش بینی وبه آنها ارسال می کند.بخش کاربر شامل تمامی گیرنده های GPS یک سیستم Passive می باشد ، یعنی گیرنده فقط به امواج ماهواره ها گوش می دهد، تعداد کاربران نا محدود بوده و مرتباً نیز افزایش می یابد.

 

معرفی سیستم
سیستم موقعیت یابی جهانی GPS 1برای بدست آوردن اطلاعات دقیق موقعیت، سرعت و زمان (PVT) 2طراحی شده و کاربردهای فراوانی در مسائل نظامی،حمل و نقل و نقشه برداری دارد. این سیستم شامل سه بخش کلی فضا، کنترل و کاربر می باشد که مختصراً به تشریح آن می پردازیم.

 

بخش فضا
شامل 24 ماهوارة GPS است که در 6 مدار با زاویة‌ انحراف ْ55 نسبت به صفحة استوا و ارتفاع متوسط 20200 کیلومتر از سطح زمین قرار گرفته اند. زمان گردش هر ماهواره به دور زمین 11 ساعت و 58 دقیقه است که حدوداً نصف زمان گردش زمین به دور خودش(یک شبانه روز)است. ماهواره ها طوری در مدار هایشان قرار گرفته اند که در هر نقطه ای از زمین حداقل 4 ماهواره با روابط جغرافیایی خوب قابل رؤیت باشند. ماهواره ها سیگنال هایی را در دو باند فرکانسی I 1 = 1575.42 MHz و I 2 = 1227.6 MHz منتشر می کنند. دو نوع کد P (دقیق) و(Coarse/Acquisition) C/A روی این حامل ها سوار می شوند. از هر دو کد C/A و P می توان برای اندازه گیری فاصلة بین ماهواره و دریافت کننده استفاده نمود. اما استفاده از کد P منوط به داشتن مجوز از تشکیلات نظامی ایا لات متحده می باشد. کد C/A با فرکانس 023/1 مگا هرتز روی حاملI1 سوار می شود و کد P با فرکانسی10 برابر آن (23/10 مگا هرتز) بر روی هر دو حامل I1 و I2 سوار می شود.کد P هنگامی که توسط گیرنده دریافت و رمز گشایی می شود بنام Y خوانده می شود. یک پیغام هدایت (Navigation Message) 50 هرتزی با هر دو کد P (Y) ، C/A ترکیب می شود که شامل اطلاعات دقیق مداری ماهواره(Ephemeris) ، با یاس ساعت ، دیتای تصحیح خطای یونیسفری و…خواهد بود.

 

بخش کنترل
شامل یک ایستگاه کنترل مرکزی (Master Control Station) در کلردای امریکا ، به علاوه ایستگاه های رصد Moniton Stations) ( و آنتن هایزمینی (Graund Antennas) در نقاط مختلف زمین است.
ایستگاه های رصد، مسیرماهواره ها را دنبال کرده، اطلاعات فاصله ای را از آنها جمع آوری می کنند. این اطلاعات به ایستگاه کنترل مرکزی(که وظیفة تخمین و پیش بینی پارامترهای کلاک واطلاعات نجومی ماهواره را به عهده دارد)، ارسال می شود.
آنتن های زمینی متناوباً اطلاعات نجومی و ساعات ماهواره ها را به آنها اعلام می کنند و ایستگاه کنترل زمینی از این اطلاعات استفاده می نماید تا پیغام هدایت ماهواره ها را تجدید نماید. بنابراین وظیفه بخش کنترل اطلاع از سلامتی ماهواره ها و به روز کردن ساعت و اطلاعات نجومی ماهواره ها می باشد.

 

بخش کاربر
شامل گیرنده هایی است که برای دریافت، کد گشایی و پردازش سیگنال های ماهواره ها طراحی شده اند. این گیرنده ها یا به تنهایی استفاده می شوند و یا این که برای رسیدن به دقت بالاتر از ترکیبی از گیرنده ها ی GPS و دیگرسیستم ها مثلاً INS3 استفاده می کنند. گاهی اوقات نیز ترکیبی از دو یا چند گیرندة GPS که حداقل یکی ازآن دو در موقعیت مشخصی قرار دارد، استفاده می شود که به آن DGPS4 اطلاق می گردد. در این روش بسیاری از خطاهای متداول کاهش می یابد.
دو نوع سرویس توسط GPS ارائه می شود. سیستم موقعیت یابی دقیق (PPS)5و سرویس موقعیت یابی استاندارد SPS))6.

 

سرویس دقیق (PPS)
سرویس دقیقی برای یافتن موقعیت، سرعت وزمان است که مختص کاربران دارای مجوز است و برای مقاصد نظامی به کار می رود. اعطای این مجوز از سوی سازمان دفاع آمریکا(DO D) صورت می پذیرد.دقت این سرویس طوری است که موقعیت محاسبه شده توسط آن در 50% موارد داخل کره ای به شعاع 16 متر قرار می گیرد وتا 100 نانو ثانیه دقت زمانی نسبت به ساعت جهانی (UTC) دارد. این سرویس سرعت را با دقتی در حدود 2/0 متر بر ثانیه محاسبه می نماید. دستیابی به سرویس دقیقPPS با دو عامل کنترل می گردد.مقبولیت انتخابی (SA) و (AS) 7.
SA با ایجادخطاهای شبه تصادفی در سیگنال های ماهواره ها دقت را کاهش می دهد . این کاهش دقت با ایجاد خطا در 2 پارامتر صورت می پذیرد:
1- ایجاد خطا در کلاک ماهواره (SA – dither) .
2- ایجاد خطا در اطلاعات مداری ماهواره که قسمتی ازپیغام هدایت است (SA – epsilon) .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  24  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله شبیه سازی سیستم موقعیت یابی جهانی GPS