مقدمه :
کودکان ایرانی در 6 سالگی وارد مدرسه می شوند و اکثر آنها وقتی از مدرسه بیرون می آیند به سن بزرگسالی رسیده اند . بنابراین طبیعی است که انتظار داشته باشیم این مدت طولانی بر تک تک آنها اثر عمیق گذاشته باشد . مخصوصا اولین سال ورود به مدرسه که در آن واقعیتها و رویدادهای زیادی اتفاق می افتد ( غم دوری ازمادر ، وابستگی به معلم و .. ) چنان در ذهن کودک نقش می بندد که تا آخر عمر به یاد می ماند .
مدرسه از اساس با خانواده فرق دارد زیرا از نظر ع اطفی خنثی است . کودک تنها فردی نیست که مورد توجه بزرگسالان قرار می گیرد . او نیز مثل 30 تا 40 کودک دیگر است و باید با واقعیتهای مختلف سازگار شود . مدرسه محل یادگیری است نه محل ناز کردن و لوس بازی درآوردن ، کودک باید جای خود را در این محل پیدا کند . او بر اساس یپشرفتی که نشان می دهد مورد توجه و محبت قرار می گیرد همچنین او بر اساس این که چقدر با هنجارها و ارزشهای معلم سازگار شود ، توجه و محبت می بیند . او باید نشان دهد که به دستورالعملها گردن می نهد با انتظارها سازگار می شود ، دیگران را می فهمد و خود را به دیگران می فهماند .
مدرسه محیطی است که کودک در آنجا شایستگی ، شکست ، موفقیت ، محبوبیت ، انزوا ، طرد و غیره را تجربه می کند . او می فهمد که برای ارزش داشتن باید موفق شود . به نظر اکثر دانش آموزان پیامد مردود شدن ، بیزاری از مدرسه و از قوانین آن است . کودک به کمک موفقیتهای خود اعتماد به نفس پیدا می کند . بر عکس در اثر شکستهای خود حقارت و خود کم بینی احساس می کند .
کودک به مرور متوجه می شود که مدرسه تنها جای درس خواندن نیست بلکه مقررات دیگری نیز در انجا وجود دارد که باید رعایت شود . کودک می فهمد که باید به موقع در مدرسه حاضر شود در غیر این صورت ، فرد دیگری غیر از معلم به نام ناظم یا مدیر مدرسه ، او را کنترل می کند . او باید مطابق خواست ناظم صف ببندد و طبق قوانین حاکم در کلاس حضور یابد . او متوجه می شود که نمی تواند ، مثل خانه ، آزادی عمل داشته باشد سرو صدا راه بیندازد ، بدود ، هر وقت خواست بخوابد و هر وقت خواست بیدار شود . کودک متوجه می شود که غیر از او دیگران نیز وجود دارند و آنها نیز به اجبار از مقررات پیروی می کنند .
تعداد رویدادهایی که در مدرسه و مخصوصا در کلاس اتفاق می افتد و هر کودک آن را مب بیند و تجربه کسب می کند ، زیاد است ؛ مثلا برخی کودکان به طور دایم وول می خورند ، یکجا بند نمی شوند ، در لابه لای نیمکتها می چرخند ، نظم کلاس را به هم می زنند و معلم به طور دایم تلاش می کند که آنها را سر جای خودشان بنشاند . برخی دیگر نمی توانند یاد بگیرند ، بدون انجام دادن تکلیف به مدرسه می آیند و در مدرسه نیز به آسانی تن به کار نمی دهند . کودکانی نیز وجود دارند که معمولا دیر می آیند و نظم کلاس را به هم می زنند . برخی کودکان ، چه با دستکاری وسایل و چه با خوردن خوراکی دیگران ، آنها را اذیت می کنند . خلاصه این که انواع رویدادهایی که در اجتماع و در زندگی واقعی بزرگترها پیش می آید ، در مقیاس کوچکتر در مدرسه اتفاق می افتد .
بنابراین با توجه به طولانی بودن دوران تحصیل و با توجه به حساس بودن کودکی و نوجوانی باید انتظار داشت که مدرسه بتواند در تضمین بهداشت روانی دانش آموزان یا ایجاد دشواریهای رفتاری برای آنها نقش مهمی داشته باشد . در این فصل مطالب زیر را مطرح خواهیم کرد : انواع دشواریهای رفتاری دانش آموزان ، نقش مدرسه در تکوین دشواریهای رفتاری ، علل دشواریهای رفتاری ، اصول اقدام برای از بین بردن دشواریهای رفتاری و سطوح مختلف اقدام برای از بین بردن این دشواریها .
چون بیشترین اوقات دانش آموز در کلاس درس می گذرد و بیشترین و نزدیکترین رابطه رابا معلم یا معلمان خود دارد بنابراین ، اثر معلم و حو کلاس بر رفتار دانش آموز بیشتر از سایر افراد یا جو کلی مدرسه خواهد بود . هر رویدادی که در کلاس اتفاق می افتد به شدت مورد توجه همه کودکان قرار می گیرد مخصوصا رویدادی که به معلم مربوط باشد .در واقع معلم همیهش روی صحنه است . اعمال و مهارتهای کلاسداری او به سرعت ارزشیابی و در مقابل انها واکنش نشان داده می شود . به علاوه به علت حضور جمع و کنجکاوی ذاتی دانش آموزان هر رویدادی که در کلاس اتفاق می افتد ، به سرعت گسترش می یابد و بلافاصله بر نظم کلاس اثر می گذارد .
کلاس جایی است که کودکان به طور دایم یکدیگر را ملاقات می کنند و در انواع موفقیتها یا شکستهای یکدیگر حضور می یابند . بنابراین کلاس جایی است که با فشار دایمی همراه است و به شدت با رفتار معلم ارتباط دارد . به سخن دیگر ، دانش آموزان در برابر معلم شرطی می شوند و اولین هفته های کلاس به دانش آموزان نشان می دهد که بقیه سال را چگونه باید باشند . بنابراین همانطور که در فصل بعدی اشاره خواهیم کرد ، اولین برداشت از کلاس خیلی مهم است و اثار پایدار دارد .معلم باید از این پدیده نیز آگاه باشد او باید از تمام امکانات خود کمک بگیرد تا اثری که بر دانش آموزان می گذارد در جهت تضمین بهداشت روانی آنها باشد .
انواع دشواریهای رفتاری دانش آموزان
تعداد زیادی از پژوهشگران سعی کرده اند انواع دشواریهای رفتاری دانش آموزان را مشخص کنند . برای این کار آنها بر نظرهای معلمان ، کسانی که با دانش آموزان تماسهای بیشتر و نزدیکتر دارند ،تاکید کرده اند . بروفی و مک کاسلن به دوازده نوع دشواری های رفتاری اشاره می کنند پس از درج فهرست کامل این رفتارها در جدول 1-8 سعی می کنیم درباره آنها توضیح بیشتری بدهیم .
جدول 1-8 : انواع دشواریهای رفتاری دانش آموزان
1 – دانش آموزانی که سندرم شکست دارند :
• آنها بر این باورند که نمی توانند کار کنند .
• معمولا از شروع به کار اجتناب می کنند .
• کار را به راحتی رها می کنند .
• حتی پس از موفقیت ، انتظار شکست دارند .
• به اسانی ناکام می شوند .
• می گویند : «توانایی ندارم »
2 – دانش آموزان کمال گرا :
• آنها از این که مبادا مرتب خطا شوند نگرانند .
• برای خود پیشرفتهای بالاتری در نظر می گیرند به نحوی که هرگز از کار خود راضی نمی شوند .
• در مقابل کیفیت کار خود ، اغلب مضطرب ، نگران یا ناکام هستند .
• از شرکت در رقابتها حتی اگر از توانایی خود مطمئن باشند خودداری می کنند .
3 – دانش آموزان کم خواه :
• آنها کمترین تلاش را به کار می برند ، فقط می خواهند قبول شوند .
• به کارهای مدرسه زیاد ارزش قایل نمی شوند .
• نسبت به مدرسه بی تفاوتی نشان می دهند .
• حتی الامکان کمتر به درس و مشق می پردازند .
• در فعالیتهای تحصیلی رقابت نمی کنند .
• کمتر انگیزه دارند .
4 – دانش آموزان ضعیف :
• آنها حتی اگر آماده باشند که کار کنند ، دشواریهایی دارند .
• از نظر توانایی ضعیف هستند اما بدون انگیزه نیستند .
• به دشواری می توانند دستورالعملها را دنبال کنند .
• به دشواری کار را به پایان می رسانند .
• اطلاعات کمتری کسب می کنند .
• به کندی پیش می روند .
5 – دانش آموزان دشمن و پرخاشگر :
• آنها دشمنی خود را با رفتارهای تند نشان می دهند .
• به دشواری کنترل می شوند .
• در دیگران ترس و وحشت ایجاد می کنند .
• دیگران را می زنند و هول می دهند .
• اشیای دیگر را می شکنند .
• با دیگران مخالفت می کنند .
• به آسانی خشمگین می شوند .
6- دانش آموزان دشمن و منفعل :
• آنها مخالفت خود را نشان می دهند و به شیوه غیر مستقیم مقاومت می کنند .
• به شیوه زیرکانه مخالفت یا پافشاری می کنند .
• سعی می کنند دیگران را به زیر سلطه خود درآورند .
• به دشواری از قوانین اطاعت می کنند به آسانی آنها را زیر پا می گذارند .
• اسباب و اثاثیه را به هم می زنند اما خراب نمی کنند .
• دیگران را بدون آن که نشان دهند نارحت می کنند .
7 – دانش آموزان تحریک کننده :
• آنها در مقابل قدرت مقاومت می کنند و با معلم به مخالفت بر می خیزند .
• می خواهند به شیوه خود کار کنند .
• به شیوه کلامی نیز مقاومت می کنند : «تو نمی توانی به من زور بگویی » یا «تو نمی توانی به من بگویی که چه کار کن چه کار نکن » سعی می کنند معلم را از چشم دیگران بیندازند .
• به شیوه غیر کلامی نیز مقاومت می کنند : لب و لوچه آویزان می کنند ، گردن کشی می کنند ، مشت گره کرده می ایستند و ژست می گیرند .
• وقتی طرف صحبت قرار می گیرند به دیگران به نقطه نامعلومی نگاه می کنند .
• بی مناسبت می خندند .
• گاهی علیه معلم خشونتهای فیزیکی نشان می دهند .
8 – دانش آموزان پیش فعال :
• آنها به طور دایم حتی زمانی که نشسته اند در جنب و جوش هستند .
• به خود پیچ و تاب می دهند ، تکان می خورند .
• به آسانی تهییج می شوند .
• تفسیرهایی به عمل می آورند ، با صدای بلند پاسخ می دهند .
• اغلب جای خود را بدون اجازه ، عوض می کنند .
• با حرکات و سروصداهای خود دیگران را اذیت می کنند .
• دیگران را با خشونت لمس می کنند یا به اشیا دست می زنند .
9 – دانش آموزان بی دقت و حواس پرت :
• آنها در دقت کردن و تمرکز داشتن دشواری دارند .
• بر اثر آنچه می بینند یا آنچه می شنوند به آسانی حواس پرتی پیدا می کنند .
• به دشواری می توانند با تغییرات سازگار شوند .
کارهای خود را به ندرت تمام می کنند .
10 – دانش آموزان ناپخته :
• آنها از نظر بات هیجانی ، کنترل بر رفتار ، مهارتهای اجتماعی ، توانایی مشغول شدن و مسئولیت پذیری ، کمتر رشد یافته اند .
• معمولا رفتارهای کودکان کوچکتر از خود را نشان میدهند .
• به آسانی گریه می کنند .
• وسایل خود را گم می کنند .
• معمولا ناتوان ناشایسته و یا وابسته به نظر می رسند .
11 – دانش آموزان طرد شده به وسیله همتایان :
• آنها سعی می کنند با همتایان خومد رابطه داشته باشند اما از طرف آنها طرد شوند .
• مجبور می شوند تنها کار کنند یا تنها بازی کنند .
• فاقد مهارتهای اجتماعی هستند .
• اغلب مورد تمسخر قرار می گیرند .
12 – دانش آموزان خجالتی یا منزوی :
• آنها از واکنشهای مختلف اجتناب می کنند .
• به کسی آزار نمی رسانند .
• در مقابل دیگران خوب واکنش نشان می دهند .
• متین و جدی هستند .
• ابتکار عمل نشان نمی دهند به میل خود رفتار نمی کنند .
• مواظب هستند که جلب توجه نکنند .
چهار نوع دشواری اول (1تا4) به پیشرفت تحصیلی نامناسب مربوط می شوند ، اما مکانیسمهایی که آنها را راه می اندازند متفاوت اند . در حالت اول دانش آموزی می بینیم که احساس ناتوانی می کند و با اولین دشواری کار را کنار می گذارد (سندرم شکست ) . در حالت دوم دانش آموزی است که به شیوه افراطی از خطا اجتناب می کند (کمال گرا) . سومین نوع دشواری به دانش آموزی تعلق دارد که در مقابل فعالیتهای یادگیری بیگانگی احساس می کند (کسی که کمتر از توان خود پیشرفت می کند ) . بالاخره نوع چهارم ، دانش آموزی است که اراده خوبی دارد ، خوب کار می کند ، اما موفق نمی شود (دانش آموز ضعیف)
درست است که مکانیسمهای ایجاد کننده این دشواریهای رفتاری تفاوت دارند آسیب آنها بر بهداشت روانی تا اندازه ای مشابه است . بدین صورت که هر دانش آموز ، به نوعی ناراحتی و فشار احساس خواهد کرد و بی توجهی به آنها آثار وخیمی خواهد داشت .
سه دشوار رفتاری بعدی (5و6و7) با پرخاشگری ارتباط پیدا می کنند . دانش آموزان دشمن و پرخاشگر ، معمولا پرخاشگری خود را به صورت مستقیم نشان می دهند . این پرخاشگری در اکثر موارد متوجه همتایان آنهاست. بر عکس ،دانش آموزان دشمن و منفعل ، به صورت انفعالی مقاومت می کنند و پرخاشگری آنها متوجه معلم است . دانش آموزان تحریک کننده نیز پرخاشگری خود را به معلم متوجه می کنند ، اما آن را آشکارا نشان می دهند . به طوری که ملاحظه می شود ناسازگاریهای رفتاری این سه گروه نیز به صورتهای کاملا متفاوت تجلی می کنند و پیامدهای کاملا مختلفی به دنبال می آورند .
سه دشواری رفتاری 8و9و10 معمولا نقش مدرسه و انتظار آن از دانش آموزان را منعکس می کنند می توان گفت که در اینجا رفتارهای معلم ، مدیر و پیامدهای اجرای قوانین مدرسه خودنمایی می کنند ؛ مثلا مدرسه انتظار دارد که دانش آموز بتواند بر اعمال خود کنترل داشته باشد . (کاری که از عهده کودک بیش فعال بر نمی آید ) مدرسه توقع دارد که دانش اموز دقت و تمرکز طولانی داشته باشد (کاری که از عهده کودک بی دقت و حواس پرت بر نمی آید ) و بالاخره مدرسه از دانش آموز میخواهد تا اندازه ای خودمختار باشد روی پای خود بایستد و خیلی وابستگی نشان ندهد (کاری که از عهده کودک ناپخته و خام بر نمی آید .)
دو دشواری رفتاری باقیمانده (11و12) به دشواریهای موجود در برقراری واکنشهای متقابل اجتماعی مربوط می شوند . در یک طرف دانش آموزانی قرار دارند که با همکلاسیهای خود ارتباط برقرار می کنند اما از طرف آنها پذیرفته نمی شوند زیرا ویژگیهای منفی دارند یا متفاوت از دیگرانند یا تازه به آن مدرسه آمده اند . در طرف دیگر دانش آ»وزانی هستند که از طرف همتایان طرد نمی شوند اما دوست ندارند با آنها ارتباط برقرار کنند آنها طوری عمل می کنند که گویی همه را فراموش کرده اند ، حتی بزرگترها را . از گروه اول تحت عنوان افراد مطرود و از گروه دوم تحت عنوان افراد منزوی یا خجالتی نام برده می شود . بنابراین مطرود کسی است که دیگران او را نمی پذیرند اما منزوی کسی است که به میل خود با دیگران ارتباط برقرار نمی کند یا نمی تواند برقرار کند جای تردید نیست که آسیبهای روانی این دو نوع رفتار نیز متفاوت خواهد بود.
با اجرایی آزمون جامعه سنجی در کلاس ، به راحتی می توان افراد مطرود و منزوی را پیدا کرد و به کمک مصاحبه با دانش آموزان موانع موجود بر سر ایجاد ارتباط را شناخت و در رفع آنها کوشید . تجربه های متعدد نشان می دهد که این کار برای وارد کردن کودکان منزوی به گروه و رفع علتهای طرد شدگی برخی دانش آموزان در سالم سازی جو حاکم بر کلاس بسیار مفید واقع می شود .
به رغم علاقه به طبقه بندی دشواریهای رفتاری دانش آموزان بروفی و مک کاسلن هشدار می دهند که نباید این دشواریهای رفتاری را مخصوصا در دوره های پایین خیلی جدی گرفت آنها را جزء ویژگیهای دایمی دانش آموزان تصور کرد و بدین وسیله به روان نژندی آنها رای داد . این نوع برداشت با اصول بهداشت روانی و تلاش برای اداره کلاس و اصلاح رفتار دانش اموزان سازگاری ندارد . مدیریت صحیح مدرسه ، اداره صحیح کلاس ، آشنایی با ویژگیهای سنین مختلف و آگاهی از مسائل اقتصادی و اجتماعی خانواده ها ، راهبردهایی هستند که می توانند بروز این دشواریها را پیش بینی کنند و در صورت ظهوردر رفع آنها موثر واقع شوند . دشواریهای رفتاری دانش اموزان تنها از متغیرهای مربوط به دانش آموز یا مدرسه نشات نمی گیرد بلکه تحت تاثیر عوامل خانوادگی و اجتماعی نیز قرار می گیرند . اعتقاد به این که دشواریهای رفتاری دانش آموزان از کنش متقابل آنها با محیط نشات می گیرد از نظر تضمین بهداشت روانی نگرش بسیار مثبتی است زیرا تغییر دادن محیط خیلی راحت تر از تغییر دادن شخصیت دانش آموز است .
حتی می توان دشواریهای رفتاری طبقه بندی شده در جدول 1-8 را اغراق آمیز تلقی کرد برخی از این دشواریها بر اساس سن دانش آموز کاملا طبیعی جلوه می کند . مثلا نداشتن دقت و تمرکز برای دانش آموز کلاس اول ابتدایی خیلی عادیتر از دانس آموز دوره راهنمایی است . هیجانی شدن کودکان نیز بر اساس سن و جنس آنها معانی متفاوتی پیدا می کند . بنابراین توصیه این است که در مقابل دشواریهای رفتاری حتی الامکان نگرش مثبت اتخاذ شود . تجربه نشان می دهد که در بسیاری موارد گفتن این که «انتظار از دانش آموز همین است » خیلی از دشواریها را حل می کند زیرا به معلم خونسردی و بردباری می دهد مطلب دیگری که نباید از نظر دور داشته باشیم این است که دشواریهای رفتاری کودکان خیلی ریشه دار نیست و در نتیجه زودتر از بین می رود . تنها چند جلسه صحبت با معلم ،روان شناس یا مشاور مدرسه کافی خواهد بود که ریشه بسیاری از آنها خشک شود .
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 76 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلودمقاله بهداشت روانی