دانلود پاورپوینت تربیت بدنی با عنوان کمردردهای شغلی روشهای پیشگیری ورزش
دانلود پاورپوینت تربیت بدنی با عنوان کمردردهای شغلی روشهای پیشگیری ورزش
دانلود پاورپوینت تربیت بدنی با عنوان کمردردهای شغلی روشهای پیشگیری ورزش
مشخصات این فایل
عنوان: جایگاه آموزش و پرورش ( تعلیم و تربیت ) در تولید علم
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 23
این مقاله درمورد جایگاه آموزش و پرورش ( تعلیم و تربیت ) در تولید علم می باشد.
نقش دانشگاه در تعلیم و تربیت:
دانشگاه اسلامی محل تولید دانش است نه ترویج آن و این که ما فکر کنیم دانشگاه میانهٔ خوبی با تولید دانش ندارد درست نیست. پس دانشگاه اولاً دانشگاهی علم گراست و ثانیاً پاسخگوی نیاز جامعه است و اگر فقط نوعی دانش اندوزی در آن باشد آن هم از نوع ترویجی، این دانشگاه را نمی توان اسلامی دانست. اما در مورد امکان آن باید اولاً این نکته را گوشزد کنیم که امروز در غرب هم این مسئله مطرح است. دانشگاههای غرب که مبتنی بر روش شناسی پوزیتیویستی و تجربه گرایی دارند این مسئله را به طور جدی دنبال میکنند که علوم تجربی هم بر یک مفروضات غیر تجربی و مبانی متافیزیکی اند. در حوزهی علوم انسانی به دلیل ویژگی پدیدهه ای اجتماعی و معنادار بودن رفتار انسانی نقش مفروضات غیر تجربی و به عبارتی مفروضات هنجاری و ارزشی و تاثیرشان بر نتیجه و محصولات تلاشهای علمی حادتر میشود. در فلسفه تعلیم و تربیت یک بحث مطرح است به نام جهت علم یعنی بایدها و نبایدها وغایاتی که علم در راستای آنها باید حرکت کند. مسلماً هر علمی جهتی را دنبال میکند که می تواند بر فرآیند علمی آن تاثیر بگذارد از دید ما همه ی علوم چه حوزوی و چه دانشگاهی باید مقدمه ی معرفت الله باشد و ما آیات خدا را کشف کنیم و به چه چیزهای بالاتری پی ببریم. از این جهت میتوان نقش دانشگاه را مؤثر دانست چون در این مسئله اتفاق نظر است که بایدها و نبایدها را باید از دین گرفت. پس به یک معنا حوزه باید دانشگاهی شود و به یک معنا باید اسلامی شود در خصوص آشنایی با فلسفه ی علم و علوم اجتماعی و تحولاتی که امروزه در علم رخ داده است دانشگاهی شدن حوزه را از آن می فهمیم و در خصوص تهجر زدایی، اسلامی شدن حوزه، و این ایدهای است که مطلوب است. زیرا با توجه به تحولاتی که در دنیا رخ داده است اکنون بحث رابطه دین و علم مطرح شده است یعنی فهمیده اند که جدائی علم از دین آنها را دچار بحران هویت کرده است.
البته دانشگاه هم آسیب های خاص خود را دارد. نمی گوئیم که دانشگاه تولید ندارد، بلکه تولید هم میکند منتها هنوز یک مشکل وجود دارد. ما بیش از اینکه مولد دانش باشیم ترویج دهنده ی آن هستیم؛ علت این امر چیست؟
برداشت این است که ما دانشگاهی آوردیم که مبتنی بر یک مبنای معرفتی خاص است به عبارتی ما در زمینی کشت کردیم که نمیروید و لذا باید در دانشگاه تغییر و تحول اساسی ایجاد کنیم. دانشگاه ما اولاً مستقل نیست، از همان روز اول دانشگاه بر مبنای وابستگی ایجاد شد چون رژیم شاه و مخصوصاً رضا شاه وابستگی را دنبال میکرد و وابستگی فکری در رأس آن بود و ایجاد دانشگاه یکی از ابزارهای اجرایی رژیم پهلوی در جهت وابستگی فکری در رأس آن بود و ایجاد دانشگاه یکی از ابزارهای اجرایی رژیم پهلوی در جهت وابستگی فکر و اندیشه بود ثانیاً فایده مند هم نبود. برای اینکه دانشگاههای ما به تغییر حضرت امام (ره) گرفتار ایسمهایی هستند ( به خصوص در علوم انسانی( بیگانه با آن چیزهایی که در جامعه می گذرد. ثالثااً مسئله تهذیب نفس مطرح است. البته تهذیب نفس فقط شامل دانشگاه نمی شود شامل حوزه هم میشود. در مورد تولید علم ما هم باید سهیم باشیم و همراه حرکت تولید علم در جهان شویم ولی اکنون ساز و کار موردنیاز برای دانشگاه خود بنیاد، دین پرور و دانشگاهی که بتواند سهیم باشد فراهم نیست، ما وقتی به دیگر کشورها می نگریم می بینیم که به قشر فرهیخته جامعه یعنی دانشگاهیان که قشر معدودی از جامعه هستند توجه فراوانی میشود و در ساختار قشر بندی اجتماعی اهمیت بسیار دارند و امکانات فراوانی نیز در اختیار دارند که هیچ کدام در اینجا در اختیار یک محقق ایرانی نیست. یعنی نه زمینه فرهنگی آن هست چون دانشگاه باید در بستر فرهنگی مناسب قرار بگیرد و نه به لحاظ ساختاری به آنچه در دنیا معمول است و می تواند میزان مشارکت و سهم ما را در فرایندهای علمی بالا ببرد توجه میشود در اینجا علاوه بر مسئله ی فرهنگی، معرفتی یا اجتماعی و غیره مسئله در نقش و جایگاهی است که یک عالم می بایست داشته باشد و آن مسئله ساختاری برمیگردد. بنابراین در مرحله اول ما می خواهیم سعی داشته باشیم ولی این سهم ما شاید بر مبنای دیگری باشد همان طور که امروز ژاپن سهم دارد اما سهم خودش را پذیرش مبنای فرد گرایانه دانشگاه غربی به دست نیاورده است. ما هم می توانیم سهیم باشیم با مفروض ها و مبانی دیگر. درباره ی علم دینی آنجا که بحث فلسفه ی تعلیم و تربیت و مبانی ماوراء الطبیعی مطرح میشود ما می توانیم رنگ و صیغه ی دینی به علم بدهیم. اما آیا این به معنای آن است که علم دینی صرفاً به مبانی ماوراء الطبیعی و فلسفه ی تعلیم و تربیت و جهات آن بسنده می کند؟ خیر؛ بخشی از علم دینی به انگیزه ی دانشمند دینی برمیگردد. یک دانشمند بعد از این که یک رابطه را کشف کرد ، هم در استفاده از این رابطه و هم در اینکه یک رابطه ای را کشف کرد هم در استفاده از این رابطه و هم در اینکه این رابطه مقدمه ای برای چیز دیگر میباشد می تواند با دیگر دانشمندان متفاوت باشد. امروز دانشمندان روی بعد انگیزشی بحث میکنند و کسی هم منکر این نیست که بعد انگیزشی هم در انتخاب مسئله و هم در فرایند تحقیق و هم در نتیجه ی آن خیلی نقش دارد. بخشی از علم دینی به انگیزه ها، بخشی از آن به شفافیت بخشی به میانی دینی برمیگردد که به عنوان مبانی متافیزیکی می تواند عمل کند و بخشی هم به فلسفه ی تعلیم و تربیت مربوط است. ولی آیا علم دینی صرفاً پرداختن به مبانی متافیزیکی است؟ خیر ما روش تجربی را دنبال میکنیم اما در بستر خاص خودش؛ هم به لحاظ معرفتی هم به لحاظ انگیزشی. مسلماً نگاه یک مسلمان و موحد به عالم متفاوت است و او نمی تواند هر طور که خواست با این عالم و با آیات خدا برخورد کند. (۱۰)
....
مقدمه
ضرورت تعلیم و تربیت:
تربیت در ایران باستان به سه منظور بوده است:
تعلیم وتربیت در اسلام:
نقش دانشگاه در تعلیم و تربیت:
راهکارهای تولید علم:
نتیجه:
پی نوشتها:
منابع:
فرمت فایل : power point (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد اسلایدها 63 اسلاید
بخشی از اسلایدها :
Deductive Method روش قیاسی
این روش توسط ارسطو ابداع وشامل یک حکم کلی (کبری) ،یک حکم جزئی (صغری) و یک نتیجه است وعیب آن در جائی است که حکم قطعی و کلی وجود ندارد ویا حکم کلی نادرست است
Inductive Method روش استقرایی
فرانسیس بیکن – از مشاهده جزئیات پی به امور کلی میبریم.
عیب آن عدم امکان مشاهده تک تک اجزا میباشد.قابلیت تعمیم ندارد.
Scientific Method روش علمی
داروین- از طریق ترکیب دو روش استقرایی و قیاسی وپیش فرضهایی از پیشینیان فرضیه هایی را تدوین و سپس آن را می آزماید.این روش چهار چوب پژوهشهای امروزی و روش علمی است
علم چیست :
علمی به دست آمده» معرفی میکند.
دانلود پژوهش روابط بین والدین و فرزندان و تأثیر آن در تربیت
فایل ورد و قابل ویرایش
در 78 صفحه
فهرست مطالب
بخش اول: تربیت 23-8
1. تربیت و قلمرو آن
2. پایههای اساسی تربیت
3. اشاراتی کوتاه به مراحل تربیت
4. اهداف تربیتی
5. عوامل تربیت
6. سخن، ابزار تربیت
7. اسلام و تربیتپذیری انسان
8. نکات عقلی و اسلامی در تربیتپذیری انسان
9. ارزش و اهمیت تربیت
10. توضیحاتی دیگر در باب هدف تربیت و تعلیم
11. تربیت و وظائف آن
12. ویژگیهای تربیت دختران
13. عالیترین انتساب
14. بهترین میراث
15. بروز نتایج تربیت
بخش دوم: شخصیت 30-24
1. شخصیت چیست؟
2. صفات پایدار
3. منشا شخصیت
4. اثبات شخصیت
5. جوان و محیط اجتماعی
6. اسلام و صفات شخصیت
7. شخصیت فرزندان
8. بشر و خواهش عزت نفس
9. عزت نفس و آزادگی
10. مراعات شرف کودک در خانواده
11. آئین اسلام و عزت نفس
بخش سوم: خانواده و مسائل نوجوانان و جوانان 39-31
بخش اول: تربیت و مسائل عاطفی
الف: خانواده و تربیت
1. وظایف والدین
2. سخنی دیگر درباره نخستین مربی کودک
3. معلم اول کودک
4. پیریزی قواعد زندگی
5. خانواده و تربیت
6. شریفترین خدمت
7. مراقبتها در هفت سال سوم
8. تمایلات نوجوان و جوان
9. توجه به نیاز آنان
10. مهرطلبی آنان
11. هدایت نوجوان و جوان
ب: نیاز به محبت 43-40
1. جلوههای مهرطلبی
2. جدائیهای طولانی
3. مهرورزی به هنگام بازگشت
4. چهره متبسم
5. چند نکته مهم
بخش چهارم: نقش پدر 50-44
الف: اخلاق پدر
1. همدمی با فرزندان
2. در برابر حرف حق
3. اما سخنی هم با شما
ب: بیگانگی با فرزندان
1. جوش کار و تلاش
2. سر در لاک خود
ج: نزاع در خانه
1. خانه جهنمی
2. سعادتمندی کانون
3. گریز از خانه
4. آثار بد خشونتها
بخش پنجم: نقش مادر 54-51
الف: اخلاق مادر
1. مادر و اخلاق اسلامی
2. حوصلة مادر
ب: مادر و رازهای فرزندان
1. مادر بهترین رازدار
2. چند نکته مهم
ج: جنبههای مذهبی مادر
1. مادر و مذهب
2. نیاز به ایمان
3. کنترل روابط
4. در برابر عبادت فرزندان
بخش ششم: احساس نابسامانی در خانواده 62-54
الف: تبعیض در خانه
1. ارجحیت پسر بر دختر
2. در آموزش علم
3. مساله کار در خانه
4. مراقبتها در ابراز عواطف
ب: تحقیر در خانه
1. جوان و مسالة تحقیر
2. انتقادپذیری از فرزندان
3. چند نکته مهم
ج: آزادی فرزندان در خانه
1. جوان و آزادی
2. نوع آزادی
3. نکتهها در کنترل
د: احترام والدین
1. سئوالی در ذهن جوان
2. نیکی به پدر و مادر
3. رعایت حرمت فرزندان
بخش هفتم: نکتههای مهم در روابط والدین و فرزندان 65-63
1. جبران خطای تربیتی
2. وظیفة والدین
3. توقف رشد عقلی
4. آسیبهای روحی
5. زیادهروی در محبت
6. بدترین پدران
بخش هشتم: دومین کلاس تربیت (مدرسه) 76-66
1. مدرسه و تکوین شخصیت کودکان و نوجوانان
2. همگامی خانه و مدرسه
3. نقش مدرسه در انتقال ارزشها
4. رفتارهای مذهبی چگونه تبلور مییابد؟
5. هشیاریهای فرهنگی در پاسداری از سلامت و رشد مطلوب
6. مهاجمان فرهنگی کیستند؟
7. هدف مهاجمان فرهنگی چیست؟
8. رسالت اولیاء و مربیان و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی
بخشی از متن اصلی :
چکیده
فلسفه بر وضوح، قصد، انتقاد و توجیه به عنوان ارزش هاى مهم براى مربیان تأکید دارد. متقن ترین نمونه فلسفه تعلیم و تربیت از سوى جان دیویى و در عصر ما نیز از سوى پائولو فربر ـ کسى که به فلسفه تعلیم و تربیت به عنوان ابزارى براى بازسازى تجربیات انسان، مدارس و جامعه مى نگریست ـ ارائه شده است. در این نوشتار، نویسنده تاریخچه مختصرى از فلسفه تعلیم و تربیت و بیان رویکردهاى مطرح در این زمینه مى پردازد و در ضمن آن، به شرح و توضیح نهضت تحلیلى در فلسفه و نفوذ آن در فلسفه تربیتى پرداخته و از پیترز به عنوان برجسته ترین فیلسوف تعلیم و تربیت معاصر و چهار حوزه کارى که براى فلاسفه مطرح است، نام مى برد. سپس انواع فلسفه تعلیم و تربیت، تقسیم بندى هاى متفاوتى که در این خصوص انجام شده است را بیان مى کند. براساس یکى از این تقسیم بندى ها، فلسفه تعلیم و تربیت به عمومى و حرفه اى تقسیم مى شود. رویکردهاى دیگرى که در این جا به آن ها اشاره شده است عبارتند از: الهام بخش، دستورى و فرمایشى، تحقیقاتى و تحلیلى. و در پایان نویسنده شیوه هایى از تدریس فلسفه تعلیم و تربیت را توضیح داده است. به واقع این مقال، به نوعى رابطه فلسفه و تعلیم و تربیت را براى محققان آشکار مى سازد.
فلسفه تعلیم و تربیت و منتقدان آن
اگرچه فلاسفه گذشته در زمینه تعلیم و تربیت آثارى داشته اند، اما فلسفه تعلیم و تربیت به مفهوم رایج آن، تنها در این قرن از محبوبیت برخوردار بوده است. در سال هاى اخیر، این رشته براى تثبیت خود، به عنوان بخش مهمى از تربیت معلم، که غالباً تنها یک بخش از دروس اصلى تعلیم و تربیت را شامل مى شود، مشکلات بسیارى داشته است. به بیان دیگر، بهره گیرى از اندیشه ها و تحلیل هاى فلسفى در تعلیم و تربیت، با انتقادات فراوانى از درون و برون این رشته مواجه بوده است.
ژاک بارزون (Jacques Barzun) نسبت به کتاب هاى بسیار بد و ناخوشایندى که در زمینه تعلیم و تربیت نوشته شده، اعتراض داشت. او به ویژه از یک فلسفه تعلیم و تربیت خاص، به دلیل این که در میان قضاوت هاى نابخردانه خود، مسأله اهداف را در تعلیم و تربیت مسأله اى مربوط به ارزش ها قلمداد کرده، دل زده شده است.
چارلز سیلبرمن (Charles Silberman) نیز در بررسى هایى که از مدارس به عمل آورد، به دلیل فقدان مبارزه کافى علیه بى فکرى مشهود در تعلیم و تربیت، در زمره منتقدان و مخالفان فلسفه تعلیم و تربیت قرار داشت.
این فایل به همراه چکیده ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word ( قابل ویرایش ) در اختیار شما قرار میگیرد.
تعداد صفحات : 16