فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تأثیر بحران های مالی درسطح جهان

اختصاصی از فی بوو تأثیر بحران های مالی درسطح جهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تأثیر بحران های مالی درسطح جهان


تأثیر بحران های مالی درسطح جهان

کشورهای مختلف جهان با توجه به نوع تعاملات و پیوندشان با اقتصاد جهانی از بحران اخیر آثار متفاوتی پذیرفته اند. کشورهایی که درجه بالایی از آزادی تجاری و باز بودن اقتصاد را دارند بیشترین آسیب را از این بحران دیده اند.کاهش قیمت سهام و افت شاخصهای مالی و به تبع آن ورشکستگی بسیاری از بانکها و موسسات مالی از آثار و تبعات مستقیم این بحران در بسیاری از کشورها بوده است. علی رغم این که ادعای برخی از تحلیل گران مبنی بر عدم تاثیر گذاری بحران مالی جهانی بر اقتصاد ایران به دلیل عدم ادغام بازارهای مالی ایران با بازارهای مالی جهانی به دلایل مختلف بازار سرمایه کشور به طورغیرمستقیم تحت تاثیربحران جهانی قرار گرفته است. این بحران از طریق تاثیرگذاری بر فضای کسب وکار محدود کردن منابع مالی در اختیار به بازارسرمایه وبه طور مشخص به سود آوری شرکت های پذیرفته شده در بورس وهمچنین جذابیت بازار سرمایه اثر گذاشته است.

 

 

 

 

تعداد :53 صفحه

 چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده بودن مقالات و ظاهر زیبای آنها می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن  office2010  به بالا باز کنید


دانلود با لینک مستقیم


تأثیر بحران های مالی درسطح جهان

دانلود مقاله کامل درباره زلزله و مدیریت بحران

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله کامل درباره زلزله و مدیریت بحران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره زلزله و مدیریت بحران


دانلود مقاله کامل درباره زلزله و مدیریت بحران

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :51

 

فهرست مطالب :

پیشگفتار

مقدمه

چکیده

تعریف بحران

مدیریت بحران چیست؟

کودکان و زلزله

زلزله وآواربرداری

جایگاه مردم دربحران

تهران وبحران وزلزله

استراتژی خطرات ناشی از زلزله

جمع بندی

منابع


پیشگفتار

ساختار زمین:

زمین جسمی تقریبا کره ای به شعاع متوسط 6370 کیلومترمی باشد .هسته کروی بخش مرکزی کره زمین را در برگرفته وشعاع ان در حدود3470 کیلومتر تخمین زده می شود . اطراف هسته را لایه  میانی یعنی گوشته فرا گرفته وضخامتی در حدود 2900 کیلومتر راشامل می شود .پوسته زمین اساسا سخت بوده وشامل سنگهای اذرین ورسوبی وسنگهای ناشی از دگرگونی انها می باشد.

فشار ودمای زمین :

دمای زمین با عمق افزایش می یابد ودر100 کیلومتری بین 1000 تا 1500 درجه سانتی گراد ودر عمق 700 کیلومتری که معمولا حداکثر عمق کانونی زلزله ها می باشددمای ان به حدود 2000 درجه سانتی گراد می رسد .در داخل هسته دما بین 2500تا 3000 درجه سانتی گراد بوده و اصولا بسبت افزایش دما در قسمت های سطحی زمین حدود 30 درجه سانتی گراد در هر کیلو متر عمق بر اورد می گردد البته این نسبت با افزایش عمق کاهش می یابد.

بر اساس مطالعهات وسیع در مورد تخمین فشار درون زمین تصور می شود که در قسمتهای بالایی گوشته فشار در حدود 9 تن بر سانتی متر مربع ودر قسمت های بیرونی هسته 1400 تن بر سانتی متر مربع ودر مرکز هسته به میزان 3700 تن بر سانتی متر مربع می رسد که البته این فشارها بسیار بزرگتر ازفشار(تک محوری) قابل تحمل سنگ ها در شرایط معمولی است.

سرعت انتشار امواج زلزله :

سرعت امواج زلزله بستگی به جرم مخصوص و خاصیت روان شدن سنگهایی دارد که از انها عبور می کند. سرعت امواج زلزله در سنگهای متراکم وصلب وزیاد درسنگهای سبکتر و نرمتر کم می باشد. بعلاوه ازدیاد فشار باعث افزایش سرعت امواج وازدیاد درجه حرارت باعث کاهش سرعت امواج زلزله می گردد.

زمین لرزه:

به علت ذخیره شدن مقادیرزیادی انرژیدر درون زمین وبا توجه به نظریه جابجایی قاره ها تغییرات عمده ای در قسمت های سطحی زمین رخ می دهد که زمین لرزه یکی از این تغییرات است. به عبارت دیگر زمین لرزه پدیده انتشار امواج در زمین به علت ازاد شدن مقدار زیادی انرژی ناشی ازاغتشاش سریع در پوسته زمین ویا در قسمت های بالایی گوشته در مدت کوتاه می باشد.یک زلزله شدید ممکن است ناشی از شکست سنگ بستری به طول بیش از100 تا 400 کیلومتر وعرض وضخامت چندین کیلو متر باشد. محلی که منشا زلزله بوده ودر حقیقت انرژی به یکباره از انجا ازاد ورها می گردد کانون زلزله ونقطه ای واقع بر سطح زمین که در بالای کانون قرار دارد مرکز زلزله نامیده می شود . دامنه حرکت زمین در روی سطح ابتدا شامل لرزه های جزیی است که یکباره افزایش می یابدوپس از لحظه کوتاهی حرکت تدریجا فروکش می کند.لرزه های جزیی بنام تکان های اولیه و قسمت بعدی با دامنه های بزرگتر بنام تکان های اصلی و اخرین قسمت بنام دنباله لرزه مرسوم است. 


علل وقوع زلزله:

در حال حاضر تحولات اساسی در داخل زمین که باعث وقوع زلزله می گردد هنوز بطور کامل روشن نشده است و نظریه های مختلفی پیشنهاد شده که در بعضی حالات متناقض یکدیگر می باشند.طی چند سال گذشته معلوم شده است که علل وقوع زلزله ارتباط نزدیکی به تحولات تکتونیک کلی زمین دارد که مداوما رشته کوهها و دره های اقیانوسی را در سطح زمین ایجاد می کنند.

معمولا بیش از 95 درصد علل وقوع زلزله ها مربوط به حرکات تکتونیک صفحه ای است ولی عوامل دیگر نظیر اتشفشانها وفروریختن غارهای عظیم زیر زمینی ولغزش زمین که همگی انها نیز در هر حال تابع حرکات صفحات پوسته زمین است می توانند در ایجاد زمین لرزه ها نقش داشته باشند.

ایران به دلیل قرار گرفتن در نوار لرزه خیز آلپ، هیمالیا و منطقه فعال زمین ساختی، یکی از کشورهای با خطر بالای زلزله در جهان است که در قرون گذشته بیش از ۱۳۰ زلزله شدید در مقیاس ۵/۷ ریشتر و بزرگ تر را تجربه کرده است. تنها در قرن بیستم، کشور ایران شاهد ۲۰ زلزله بزرگ بوده که این حوادث باعث کشته شدن ۱۴۰ هزار نفر، ویرانی چندین شهر، دهکده و آسیب های اقتصادی فراوان شده است.۱ پوسته زمین سازنده این منطقه از قطعات نامتجانس کنار هم تشکیل گردیده. این قطعات توسط گسل های بزرگ از هم جدا می گردند. به استثنای مناطق گودال اقیانوسی، کانون زمین لرزه ها عموماً در ۵۰ کیلومتری اول پوسته زمین متمرکزند. جمعاً ۱۵ میلیون کیلومترمربع، یعنی۱۰ درصد از مناطق بیرون از آب تحت تهدید زلزله قرار دارند. انرژی مورد نیاز برای ایجاد زلزله، غالباً به واسطه حرکت قاره ها (حرکات صفحات زمین) تأمین می شود. زلزله ها ۹۰ درصد منشاء تکتونیکی یا گسلی (طبق نظر تکتونیک صفحه ای، سطح کره زمین از صفحاتی تشکیل شده است که در حال حرکت اند. دو صفحه در ناحیه مرزی بینشان به یکدیگر نیرو وارد می سازند. این نیرو عامل اصلی تأمین کننده انرژی لازم برای ایجاد زلزله است). ۷ درصد منشاء آتشفشانی و ۳ درصد منشاء متفرقه دارد. ایران در کنار کشورهایی همچون چین، هند و مصر به عنوان یکی از چهار کشور بلاخیز جهان که هر ساله بیش از ۱۱۰۰ میلیارد ریال خسارت به جهت بروز حوادث طبیعی به آن وارد می آید شناخته شده است.

ایران بر روی نوار زلزله الپاید قرار دارد که در امتداد شرق - غرب از کوههای هیمالیا تا دریای مدیترانه ادامه دارد . تکتونیک ایران اخیرا بوسیله مک کنزی و نوروزی مطالعه شده است .

بر اساس اطلاعات زمین شناسی و زلزله شناسی موجود و نتایج مقدماتی انها دو مدل مختلف برای تکتونیک صفحه ای ایران پیشنهاد کرده اند .

1) مدل پیشنهادی نوروزی:صفحات اصلی منطقه عبارتند از :صفحه عربستان وصفحه ایران وصفحه اوراسیا.

صفحات عربستان وایران با سرعت های مختلف در جهت شمال شرقی حرکت می کنند.مشخص ترین خصوصیت تکتونیکی منطقه از زیر رانده شدن صفحه ایران به وسیله صفحه عربستان سعودی می باشد.در مرز مشترک این دو صفحه یک ناحیه تقرب وجود دارد که بوسیله منطقه فشاری زاگرس و چین خوردگیهای زیاد مشخص می باشد.

2) مدل پیشنهادی مک کنزی : خاطر نشان می سازد که تکتونیک ایران ونواحی مجاور ان را نمی توان فقط با چند صفحه اصلی توجیه کرد.همچنین مرزهای صفحات یک گسل واحد تشکیل نداده بلکه سیستم های گسل تشکیل می دهند .

انواع حرکات گسل ها:

1)گسل های نرمال

2)گسل های لغزش جانبی

3)گسل های فشاری یا معکوس

انواع امواج زلزله:

1)امواج حجمی

2)امواج اولیه(الف:امواج برشی  ب:امواج ثانوی)

3) امواج سطحی(الف:امواج لاو    ب:امواج ری لی)

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره زلزله و مدیریت بحران

کتاب بحران دموکراسی در ایران

اختصاصی از فی بوو کتاب بحران دموکراسی در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کتاب بحران دموکراسی در ایران


کتاب بحران دموکراسی در ایران

کتاب : بحران دموکراسی در ایران ـــ اثر : فخرالدین عظیمی ـــ ترجمه : عبدالرضا هوشنگ مهدوی و بیژن نوذری ـــ انتشارات : نشر البرز ___

در 4 خرداد 1329 مصدق نطق مهمی در مجلس ایراد کرد و تشکیل مجلس مؤسسان را غیر قانونی نامیدو قویاً محکوم کرد.وی شاه را متهم کرد که .....


دانلود با لینک مستقیم


کتاب بحران دموکراسی در ایران

بلوغ و بحران بیولوژیکی عاطفی

اختصاصی از فی بوو بلوغ و بحران بیولوژیکی عاطفی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بلوغ و بحران بیولوژیکی عاطفی


بلوغ و بحران بیولوژیکی عاطفی

بلوغ و بحران بیولوژیکی عاطفی

30 صفحه

در جریان رشد انسان دوران حساسی وجود دارد که در شکل گیری شخصیت و زندگی فرد نقش مهمی ایفا می نماید سالهای آغازین کودکی و دوره نوجوانی از این مراحل سرنوشت ساز می‌باشد.

شناخت دنیای پر رمز و راز نوجوانی که دوران تحول سریع جسمانی، تحول در رفتار و شخصیت، دوران بازسازی تجربه ها، نظام ارزش ها و بالاخره دوران پی بردن به هویت خویشتن است، از اهمیت والایی برخوردار است نوجوانی دوره ای است از تغییرات زیستی، روانی و اجتماعی. هر نوجوان عضوی از یک خانواده و جامعه است که آنها نیز در حال تغییرند. در پی تغییرات اجتماعی و اقتصادی در قرن کنونی، زندگی خانوادگی امروزی با قرن گذشته تفاوت بسیاری یافته است. کامپ نر نشان داد که روابط خانوادگی مطمئن در نوجوانی، تحول «هویت من» را بهبود می بخشد. همچنین بحرانهای دوره نوجوانی قابل پیش بینی و پیشگری است. لازمه آن آشنایی کافی با ویژگیهای رشد در دوره نوجوانی است والدین ممکن است اطلاعات لازم را در مورد آنچه قابل توجه است و آنچه قابل توجه نیست و چگونه می توان با تهدیدهای ناشی از بلوغ مقابله کرد، در اختیار نوجوان قرار دهند. حفظ ارتباط مثبت بین والدین و نوجوان، می تواند یادگیری نوجوان را، در مورد آنچه به شایستگی های اجتماعی او مربوط می‌شود، تسهیل کند، زیرا روابط متقابل با خانواده، نوجوان را در جهت اجتماعی شدن سوق می‌دهد.

عدم موفقیت نوجوان در شکل دادن به یک هویت فردی اعم از این که به علت تجارب نامطلوب کودکی و یا شرایط نامساعد کنونی باشد، سبب ایجاد بحرانی می گردد که اریکسن آن را «بحران هویت» نام برده است. بحران هویت یا گم گشتگی در نقش اجتماعی در بسیاری از موارد نمودی از عدم توانایی در انتخاب شغل و یا عدم ادامه تحصیل دارد. بسیاری از نوجوانان در این بحران هویت احساس پوچی، از خودبیگانگی و تنهایی و غربت می کنند و گاهی به دنبال هویت منفی می گردند، هویتی که درست در خلاف چیزی است که اولیاء یا جامعه برای آنها در نظر گرفته است.


دانلود با لینک مستقیم


بلوغ و بحران بیولوژیکی عاطفی

دانلود مقاله کامل درباره مدیریت بحران

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله کامل درباره مدیریت بحران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره مدیریت بحران


دانلود مقاله کامل درباره مدیریت بحران

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :99

 

بخشی از متن مقاله

مقدمه

مقوله بحران امروزه از پیچیده‌ترین موضوعاتی است که رهبران، مدیران جامعه با آن درگیر می‌باشند. گستردگی و تنوع موضوع به همراه حساسیت و اهمیت آن باعث شده که اندیشمندان زیادی در این وادی قلم‌فرسائی کرده و هر یک از دیدگاه خود راههای برای شناخت و هدایت آن ارائه دهند در کنار این اندیشمندان رهبران جامعه هستند که عملاً با موضوع دست و پنجه نرم کرده، به هنگام مواجهه با بحران سعی در هدایت، کنترل و مقابله با بحران دارند برای آنها معمولاً این سوالات مطرح است که ادبیات بحران چیست، منابع مورد حمایت در بحران کدامند عاملین و منابع مورد حمله در بحران احتمالاً چیست لیکن با گستردگی جوامع و موضوعات مرتبط با آن و سوء استفاده‌های بعمل امده در این خصوص اندیشمندان را بر آن داشته تا ضمن تعیین چارچوبهای برای شناخت بحران زمینه‌های فراهم کنند تا بتوان بحرانها را از یکدیگر تفکیک کرد و در همین راستا سخت اقدام به دسته‌بندی کلی شامل بحرانهای عارضی، هدایت شده نموده‌اند، که هر یک از این بحرانها خود نیز از تقسیماتی برخوردارند.

برای شناخت و یا تفکیک این دو بحران از یکدیگر در مرحله نخست لازمست بحران حادث شده شناخته شود.

پس از شناخت بحران به هنگام وقوع بحران ، بحران موجود را بر اساس فاکتورهای شناخته شده در هر بحران با آن مقایسه کرد چنانچه از فاکتورهای موجود برخوردار نبود می توان احتمال هدایت شده بودن آن را داد .

امروزه تفکیک بحرانهای عارضی از هدایت شده کاری بس دشوار است و از آنجا که بحران سازی امری غیرقانونی است معمولاً متخصصین فن کمتر اقدام به نگارش موضوعات نموده و چنانچه نیز در این خصوص مطالبی نگارش شود معمولاً سعی در جلوگیری از انتشار آن می دارند ، از طرف دیگر متخصصین فن نیز فنون این اقدامات را بعنوان سرمایه در نزد خود حفظ کرده و به منظور جلوگیری از بهره برداری رقبا یا دشمن از انتشار آن خودداری می نمایند ، اما با مقایسه بین بحران حادث شده با واقعیتهای که در بحرانهای طبیعی حاکم است، می توان به برخی از تفاوتهای آن پی برد، که خود زمینه ای برای کشف و شناسایی بحرانهای هدایت شده باشد از آنجا که روشهای مقابله با بحرانهای هدایت شده با روشهای مورد استفاده در بحرانهای عارضی متفاوت است لذا تنها پس از اطمینان از هدایت شده بودن بحران می توان از روشهای مربوطه استفاده کرد لازم بذکر است عدم تشخیص صحیح و هدایت شده قلمداد کردن بحران‌های عارضی می تواند تبعات نامطلوبی به همراه داشته و گاهاً خود منجر به شدت بحرانها و فراهم شدن زمینه برای بهره برداری دشمنان از این بحرانها شود تشخیص این وظیفه که چگونه فردی بحران‌های عارضی را شناسایی و تفکیک کند وقتی که او به چنین مواردی برخورد کرد هر دو از جمله مهمترین و مشکل ترین کارها در راستای طرح مزبور است حال چنانکه تفکیک بحرانها از یکدیگر مشکل است تفکیک بحران عارضی از هدایت شده به مراتب مشکل تر خواهد بود زیرا باید اول تفکیک بحرانها بدرستی صورت گرفته باشد تا بتوان فاکتور موجود در آن بحران با فاکتورهایی که معمولاً در آن بحران خاص وجود دارد مقایسه کرد . لذا در همین راستا در این مقاله نخست در فصل اول مطالبی در خصوص شناخت بحرانهای موجود در جوامع مخصوصاً جوامع در حال توسعه ارائه شده و سپس به بحث عملیات روانی و ابزارهای مورد استفاده بحران سازان برای ایجاد، یا توسعه بحرانهای هدایت شده پرداخته و درفصل سوم با عنایت به شناخت کسب شده مکانیزم تفکیک این دو بحران از یکدیگر پرداخته و در پایان نتیجه گیری تقدیم خواهد شد .

فصل اول: بحران های عارضی

در تعریف بحرانهای عارضی آمده است که این بحرانها ریشه در ذات و درون ساختار نظام داشته و از ضعف رفتارها شکل می‌گیرد.

به طور کلی جوامع را از نظر تاریخی می توان بر اساس بعضی تمایزات به سه گونه یا مرحله اساسی «سنتی » و  « در حال گذار » و « مدرن » طبقه بندی کرد ، که دو گونه اول و آخر ، وضعیت تعادل را توصیف می نمایند ؛ از این رو وضعیت تعادل نسبتاً با ثبات تر است ، در حالیکه جوامع در حال گذار که قسمت اعظم جهان سوم را در بر می گیرد، بی ثبات تر و ذاتاً ناقص است . حاصل پژوهش راجع به روابط برابری ، ظرفیت و انفکاک ساختاری ، این بوده که، در حالی که نظم های اجتماعی سنتی قادر به گسترش تنش ها و تضادهای داخلی نمی باشند ، سرشت واقعی نوسازی حالتی پویا است که نیازمند مدیریت و بهبود تنش های غیرقابل اجتنابی است که ذاتی نشانگان توسعه است . تحت تأثیر بینشی که این رهیافت به ما داد ، دریافتیم که مشکلات کشورهای در حال توسعه امروزی آفریقا و آسیا به مشکلات همیشگی جوامع صنعتی پیشرفته نزدیکتر بوده و از اموری که به نظمهای سنتی تعلق دارند ، فاصله زیادی دارد . این رهیافت همچنین ما را به درکی عمیق تر از وجود تنش ، تعارض و حتی خشونت در تمامی جوامعی که باید بر نشانگان توسعه فایق گردند ، رهنمون گردید . بطور مقایسه ای ، به هر اندازه که یک جامعة بیشتر توسعه یافته کمتر دچار بی ثباتی و تعارض باشد ، امکان بسیج منابع و تلاش برای تفوق بر تنش های ذاتی نشانگان توسعه بیشتر خواهد بود .

در راستای شناسایی و تحلیل مشکلات کلیدی یا بحرانهایی که ظاهراً از نظر تاریخی در فرآیند توسعه سیاسی خود را نشان می دهند ، با توجه به ارتباط فرایندهای توسعه با تنش ها  و تعامل آنها با شرایط بنیادین مورد نیاز برای ساختن کشور- ملت به پنج بحران شامل بحرانهای هویت، مشروعیت، نفوذ، مشارکت، توزیع برخورد می‌کنیم.

لیکن در وهلة اول ، دربارة اینکه بحران ها یا مشکلات دقیقاً چیستند ، قدری ابهام وجود دارد . بعضاً ، موضوع این است که آیا آن ها بحران اند ( نوعی خاصی از رویداد که می آید و می رود ، به سختی در یک توالی جای می گیرند زیرا به ظاهر هر پنج بحران با هم بوجود می آیند . از آنجایی که پنج بحران یا مشکل های مذکور از انواع مختلفی هستند و اساساً از یک نوع نمی باشند ، باید توقع چنین امری را داشت ، بنابراین ، یک نوآوری حکومتی به برنامة‌ مالیات مجدداً توزیعی در پاسخ به تقاضایی عمومی – کنشی است که مشکل توزیع را مخاطب خود قرار می دهد ، ممکن است موفقیت آن به توان حکومت برای « نفوذ » در جامعه ( همراه کردن مردم با نظام جدید ) وابسته باشد ، که آن هم به نوبة خود ممکن است بر مشروعیت نظام تأثیر بگذارد ) منوط باشد ؛ و ممکن است معیار مربوطه بدون توجه به فراینده مشارکت رشد یافته باشد . بدین ترتیب ، تقریباً در هر نقطه ای که کسی از برخورد یک نظام سیاسی با یکی از مشکلات پنجگانة سخن بگوید ، نشانه هایی از یک « بحران » همزیستی مشکل مشروعیت با یک یا چند مشکل دیگر است .

در نگاه اول ، به نظر می رسد واقعیت این باشد که مواردی را که ما می خواهیم متوالی قرار گیرند اگر در یک توالی قرار نگیرند ، به شرط اینکه « رسیدگی » بیشتری اجرا شود ، مساله ای چندان حاد نخواهد بود . این رسیدگی و بررسی کردن دو جنبه دارد . ما باید دربارة ماهیت مواردی که در تلاطم در یک توالی قرار دهیم تصمیم بگیریم و مسالة جای دادن هر مورد خاصی در یکی از رده بندی ها را مد نظر قرار دهیم . اولین مساله این است که: آیا ما از بحران ها سخن می گوئیم یا مشکلات یا چیز دیگری ؟ با فرض اینکه ما راجع به پاسخ به سوال اول تصمیمی اتخاذ نموده باشیم دومین مساله این است که چگونه معین کنیم که رویدادی خاص ، بحران مشارکت است و بحران توزیع نمی باشد ؟ پاسخ به سؤال دوم مستلزم بررسی قواعدی است که اولاً به ما می گوید با چه نوعی از مشکلات یا بحران روبرو هستیم ، ثانیاً ، از دیدگاه چه کسی بحران یا مشکل در یک رده بندی قرار می گیرد .

بحران چیست ؟

اگر مجبور باشیم بحران های مخلتف را در یک توالی قرار دهیم ، باید مشخص کنیم که آن بحرانها چیستند ؟ ممکن است تصور شود که پنج بحران با فرایندی که حکومت به وسیلة آن تصمیم گیری و اجرا می کنند رابطه ای نزدیک دارد . ممکن است هویت ، مشروعیت ، مشارکت ، نفوذ و توزیع جنبه هایی از تصمیم گیری حکومت تصور شوند که می توانند به مشکل تبدیل شوند ، یا وقتی آنها به عرصة تعارض وارد شوند موجب بحران گردند . می‌توان پنج حوزه مشکل اصطلاح «حوزه مشکل» را می‌توان به جای بحران به کار برد.

1 – بحران نفوذ مشکل میزان کنترل مؤثری است که حکومت مرکزی داراست .

2 – بحران مشارکت مشکل کسی است که در تصمیم گیریها حکومتی شرکت می کند (کسی که بر تصمیم گیریها تأثیر گذار است ).

3 – بحران مشروعیت اشاره دارد به مبنایی که بر اساس آن و نیز به میزانی که در آن تصمیمات حکومت توسط مردم یک جامعه ( به دلیل اعتقاد هنجاری بخشی از مردم به «حقانیت » روش هایی که مطابق آنها تصمیم گیری می شود ) ، پذیرفته می شود .

4 – بحران توزیع به حیطه ای اشاره دارد که در آن تصمیمات حکومت برای توزیع یا توزیع مجدد انتفاعات مادی و غیرمادی در یک جامعه اعمال می گردد .

5 – و بحران هویت به مجموعه ای از افراد اشاره دارد که فرض می شود بطور مناسب در درون قلمرو تصمیم گیری حکومت قرار دارند . به عبارت دیگر این مشکل سؤال از اعضای مناسب یک نظام است . اگر بعضی از اعضای تودة اجتماعی احساس کنند که بطور مناسب در درون قلمرو حکومت قرار نگرفته اند یا بر عکس ، احساس کنند که بعضی از دیگر گروهها در درون این قلمرو قرار ندارند ، می توان از مشکل هویت سخن گفت ، ( این تعریف نسبت به تعاریف دیگری که شکل روانشناختی بیشتری دارند از گستردگی کمتری برخوردار است . مزیت این تعریف داشتن منشأ دقیق سیاسی است.)

بدین ترتیب به نظر می رسد در رابطه با ظرفیت تصمیم گیری حکومت ، پنج مشکل مورد بحث حائز اهمیت اند.

روشن است که پنج جنبه یا مشکلات بالقوة تصمیم سازی حکومت با سادگی یا بطور طبیعی یک الگوی توالی را شکل نمی دهند . این ها مشکلات یا پرسش هایی هستند که در هر برهه ای از زمان وجود دارند : ممکن است کلیة فعالیت های حکومت بطور مؤثر اجرا شود یا اجرا نشود ( بحران نفوذ ) . کلیة ‌این فعالیت ها به سؤالات مشروعیت اشاره دارند : آیا همه این اعمال به دلیل اعتقاد هنجاری به حقانیت شان پذیرفته می شوند ؟ همة این اعمال سؤالاتی راجع به مشارکت را مطرح می سازند : چه کسی در تصمیم سازی شرکت می کند ؟ و به همین ترتیب .

از آنجا که همه حوزه‌های پنجگانة مشکل در هر نقطه ای از زمان با هم دیگر وجود دارند ، اگر بخواهیم از توالیها سخن بگوئیم باید وجود تمایز بیشتری را برشماریم . بدین ترتیب ما باید بین پنج مورد مزبور به طریق ذیل تمایز قائل شویم : در بعضی نقاط ، آن مشکل ها صرفاً جنبه های تصمیمات اند : در دیگر نقاط آنها به مشکلات تبدیل می شوند ؛ و در نقاط دیگر آنها به بحران ها بدل می گردند . اگر جنبه های خاص از فرآیند تصمیم گیری در هیچ نقطه ای از زمان زیر سؤال نرفته باشد – به عنوان مثال برای کسانی که باید در تصمیمات مشارکت نمایند و برای چگونگی این مشارکت قواعدی که بطور عمومی پذیرفته شده ، وجود داشته باشد – می توانیم بگوئیم که در آن « حوزة » مشکلی وجود ندارد . اما به محض اینکه یکی از جنبه های تصمیم گیری « مساله ساز » می شود ، مشکلی در رابطه با آن جنبه از تصمیم گیری ایجاد خواهد گردید – یعنی بعضی از افراد روش انجام امور را در رابطه با آن جنبة از تصمیم گیری نمی پذیرند ، آن جنبه به موضوع یا صحنة تعارض تبدیل می گردد .

پنج جنبة تصمیمات حکومتی در هر نقطه ای از زمان بطور بالقوه مشکل هستند . یعنی ضرورتاً هیچ نظم یا توالی برای این پنج مشکل وجود ندارد ؛ ممکن است آنها ایجاد شوند ، حل شوند ، و مجدداً به شکل متفاوت بروز نمایند . توالی که ممکن است با آن سروکار پیدا کنیم توالی است که حوزه های خاصی از مشکل به وسیلة آن برجسته و چشمگیر می شوند . مهمتر از آن توالی است که همراه با آن نهادهایی برای غلبه بر مشکلات در هر حوزة‌ مشکل دارای ایجاد می شوند . ( منظور از نهادها چیزی بیش از نهادهای رسمی است ؛ یعنی رویه های قاعده مندی که برای فائق آمدن بر یک مشکل و الگوهای رفتای مجاز هنجاری ، از طرف عموم پذیرفته شده باشد . ) در درون هر حوزه ‌مشکل تهیة فهرستی از نهادهایی که بیشتر به شکل مربوط اند ، ممکن خواهد بود . مثلاً در رابطه با مشکلات نفوذ می توان منتظر زمان توسعة خدمات دستگاه اداری ملی بود که بتواند تصمیمات صادره از مرکز را در حاشیه اجرا نماید یا می توان دیگر نوآوریهای اداری را دنبال نمود ؛ در رابطه با هویت می توان به جستجوی راه حل های نهادینه شده ای برای جدال های زبان شناختی ، جدال های مکتبی ، مرزهای سیاسی ، و مانند آن پرداخت ؛ در رابطه با مشارکت می توان توسعة حق رأی ، یا احزاب سیاسی دارای مبانی توده ای را فهرست کرد ؛ در رابطه با توزیع می توان توسعه دستگاههای رفاهی ، یا توسعة ‌یک نظام مالیاتی مجدداً توزیعی ، و مانند آن را فهرست نمود . شاید چنین الگوهای نهادینه شده ای بهترین روش برای یافته موقعیت ملتی خاص در وضعیتهای توالی شان باشد . این امر به دلایل زیر می باشد:

الف – بوجود آمدن چنین نهادهایی موجب نوعی وقفه می شود که تمایز بین مراحل را عملاً ساده تر و از نظر منطقی با مفهوم تر می کند .

ب – نهادها تمایل دارند ( همچنان ) باقی بمانند . بنابراین ممکن است توسعه یکی شامل فرایندی غیر قابل بازگشت باشد . هنگامی که نهادی ایجاد می شود پویایی خود را توسعه می بخشد . در این حالت نیز ، توسعة چنین نهادهایی تغییر عمده ای در نظام پدیده می آورد .

ج – نهادها نوآوری های مهمی پدید می آورند . هنگامی که ایجاد می شوند ممکن‌است جهت فائق آمدن بر مشکلات جدیدی که در حوزة ‌مشکلات عمومی به صورت کاملاً یکنواخت وجود دارد ؛ نرمشها و ملایماتی درونی از خود نشان دهند .

د – اگر تکیه بر نهادینه شدن به عنوان امری منتج شده از یک بحران باشد ، به سومین بعد مثلث توسعه یافته – یعنی انفکاک ساختاری  بسیار نزدیک شده ایم . توسعة روشهای نهادینه ای جهت حل حوزة مشکلاتی خاص ، ضروتاً شامل انفکاک ساختاری یا توسعه یک سازمان مخصوص به این کار ، نمی باشد ممکن است سازمانی قدیمی تر متضمن ایجاد فرصت برای روش های نهادینه شده ای است که این روشها مستلزم پذیرفتن وظایف جدیدی هستند ولی به طور کلی روشهای نهادینه شدة جدیدی که با مشکلات مورد بحث سرو کار دارند ، مستلزم توسعه سازمان های انفکاک یافته ای جهت فائق آمدن بر این مشکلات می باشند . اگر بحرانها با این تعابیر در نظر گرفته شود . نتیجه لااقل این است که انفکاک ساختاری یکی از ابعاد زیر بنایی توسعه خواهد بود .

الگوهایی که به وسیلة ‌آن نهادهای مختلفی ایجاد می شوند به عنوان مبنای مجموعه ای از توالی ها توصیه شده است . تصور الگویی که به وسیلة آن مشکلات مختلف قابل توجه شوند قطعاً دشوار و شاید کم اهمیت باشد – چرا که نمی دانیم چگونه بفهمیم که یک مشکل چه زمانی مشکلی مهم است ؟ روش های نهادینه شدة جدید فائق آمدن بر حوزه های خاصی از مشکل ، نشانه ای تاریخی از اهمیت مشکلی خاص در مقطعی از زمان را به دست می دهند ؛ این نشانه با مقطع بعدی که در آن همان نوع از مشکل بروز می کند تناسب دارد و شاید با حل دیگر مشکلات نیز متناسب باشد . به علاوه ، شکل بندی ( قالب ) خاص مشکل مزبور که نهادهای ( آن را ) تجربه می کند می تواند جنبه های مهم آن نهاد را شکل دهد . همانطور که لیپست و رکان نیز خاطرنشان می کنند ، نوعی از تعارض که یک حزب را ایجاد می کند می تواند شکاف های سیاسی را حتی مدت ها پس از نابودی خود تعارض پی ریزی نماید .

همچنین تمرکز بر نهادینه سازی توجه انسان را به امری جلب می نماید که در یک نظام سیاسی به واقع می تواند « بحران » نامیده شود . تقریباً در تمامی موارد ، آن چیزهایی که به عنوان بحران ها مورد بحث قرار گرفته و می گیرند موقعیت هایی اند که در آنها الگوهای نهادی زیربنایی نظام سیاسی مورد چالش قرار می گیرند و پاسخ های معمول و رایج هم برای حل آن کافی نیست . ممکن است بحران را وضعیتی تعریف کنیم که در آن در یکی از حوزه های مذکور « مشکلی » بروز می نماید ( یعنی اعضای جامعه با یکی از جنبه های پنجگانة فرایند تصمیم گیری در تعارض قرار می گیرند ) ، و برای رفع این تعارض به بعضی از روشهای نهادینه شدة جدید جهت رفع مشکلاتی از این نوع ، نیاز باشد .

تعریف مذکور به توضیح نیاز دارد . این تعریف بیانگر تلاشی است برای تمایز قائل شدن بین عملکردهای عادی حکومتی و پاسخگویی های آن و بویژه در مواقع حال نوآوری حکومتی . بحران ها زمانی بروز می کنند که در یکی از جنبه های پنجگانه فرایند تصمیم گیری ، افزایش فشار برای تغییر ایجاد شود . ( البته وقتی ما بطور عادی واژة « بحران » را بکار می بریم سایر بحران ها را نیز شامل خواهد شد .

در برخورد با جنبه های تصمیم گیری ، نمی توان کلیة فشارهای وارد شده برای تغییر را بحران به حساب آورد . بحران تغییری است که به بعضی نوآوری های حکومتی و نهادینه سازی نیاز دارد مشروط بر اینکه یا نخبگان حاضر نباشند بطور جدی راجع به از دست دادن موقعیت خود خطرکنند یا بنا باشد که جامعه به حیات خود ادامه دهد . این مطلب به موارد زیر اشاره می کند :

الف – اینکه یک تغییر محیطی که بحرانی سیاسی را به وجود می آورد ، تا حدی به این بستگی دارد که چه کسی از تغییر متأثر گردد . یک گروه هر قدر به کانال های ارتباطی مرکزی نزدیک تر باشد ، سازمان یافته تر است ؛ آن گروه هر قدر بیشتر کنترل منابع را به دست داشته باشد ، احتمال تبدیل مشکلی خاص به بحرانی سیاسی بیشتر است . در این حالت ، روشن می شود که احتمال شروع بحران در درون حوزة نخبگان حاکم بیشتر از آغاز آن در خارج از حوزة‌ مزبور است .

ب – اینکه بحرانی توسعه یابد یا نیابد به انعطاف پذیری جاری در نظام بستگی دارد . همانطور که گفته شد ، یک بحران فقط می تواند به رفتار مبتکرانه در بخش نخبگان منجر گردد ( که این رفتار الگوی نهادینه سازی جامعه را تغییر می دهد ) ، یا به جابجایی آنان منجر شود . اگر نظام تا حد زیادی از انعطاف پذیری عادی و منظم برخوردار باشد – یعنی اگر نظام از قبل روشهای نهادینة شدة برخورد با مشکلات مورد بحث را بداند – خواهد توانست به تقاضاهای جدید بدون هیچگونه تغییری در الگوهای نهادینة شدة خود پاسخ دهد .

تمایز بین پاسخ مبتکرانه ای که الگوی نهادی نظام را تغییر می دهد و پاسخ معمولی که ترتیبی خاص از تقاضاها را در درون الگوی جا افتادة‌ نهادینه سازی تأمین می کند ما را در تعیین اینکه کدامیک از توالی ها مناسب ترین اند یاری می رساند . حوزه های پنجگانة مشکل –هویت ، مشروعیت ، نفوذ ، مشارکت و توزیع – بیانگر مجموعه ای از مشکلات دائمی برای هر اجتماعی هستند . آنها نهایتاً هیچگانه حل نخواهند شد . هر کس می تواند هر جامعه ای را در هر دوره ای از زمان برای فهمیدن اینکه چگونه آن جامعه با هر یک از این مشکلات دست و پنجه نرم می کند ، مطالعه نماید . بحران ها بیانگر مراحلی برای حل این مشکلات می باشند که این مراحل هم ( به نوبه خود ) به الگوهای حدید نهادینه سازی نیازمندند . بنابراین ، بحران ها ضرورتاً استمرار  نمی یابند ،اما می آیند و می روند . ممکن است بگوئیم بحرانی خاص سپری شده است ،  اما درست نیست بگوئیم مشکل خاص سپری شده است .

شرکت دادن یک گروه فرعی به مشارکت سیاسی می تواند برای حکومت فعالیتی عادی باشد . مشروط بر اینکه اصول این اتحاد از قبل برقرار شده باشد ؛ اما انتقال نظام از نظامی که در غیاب گروههای مهم سیاسی نهادینه می شود به نظامی که برای الحاق گروههای جدید سازماندهی می شود بیانگر تغییری مبتکرانه در نهادینه سازی است .

پ – مدل بحران ، حرکتی مداوم به سوی ظرفیت سیاسی گسترده تر را تداعی نمی کند . همة بحران ها با تصمیمات مبتکرانه حل نمی‌شوند . بعضی از آن ها ممکن است به فروپاشی دیگر نهادها یا به انهدام کل اجتماع منجر گردند . گر چه برخلاف مشکلات حاد ، بحرانها گاهی به وجود می آیند و گاهی از بین می روند ، ولی ممکن است بحرانها استمرار یابند یا به خاطر اینکه یک نطام مجبور می شود ، در مقطعی طولانی از زمان ، نهادینگی مجدد پایداری را تحمل نماید یا به این دلیل که آن نظام نمی تواند به فشار جدید به صورتی نهادینه واکنش نشان دهد . بنابراین ( نظام ) در مرز خشونت یا از هم پاشیدگی قرار می گیرد ، ممکن است استمرار یابند .

ت – این حقیقت که بحران ها می توانند حل شده و در درون حوزة مشکل توسط فعالیتی عادی و روزمره دنبال شوند نباید چنین تداعی نماید که وقتی جامعه ای بحرانی را در منطقه ای خاص پشت سر گذاشت ، بعداً بحران دیگری در آن ناحیه رخ نخواهد داد .هر قدر جوامع تغییر کنند و هر قدر افراد بیشتری توسط سیاست حکومت بسیج گردند ، رخداد مدد بحران های توزیع یا مشارکت امکان بیشتری خواهد یافت . ممکن است تغییر ها فشارهایی را برای تمامی انواع جدید فعالیت های توزیعی یا انواع جدید مشارکت که با چیزی بیش از گسترش الگوهای پیشین نهادینه سازی است ،ایجاد نمایند.

بدین ترتیب ، یک جامعه ممکن است بحران مشارکت را با پذیرش نوعی نظام حق رأی حل نماید . پس از آن شاید برآورد تقاضاهای مشارکت به وسیله گسترش الگوهای پیشین نهادینه سازی است ، ایجاد نمایند . بدین ترتیب ، یک جامعه ممکن است بحران مشارکت را با پذیرش نوعی نظام حق رأی حل نماید . پس از آن شاید برآوردن تقاضاهای مشارکت به وسیلة گسترش عادی در مبنای نظام انتخاباتی امکان پذیر باشد اما در زمانی بعد از آن تاریخ ، تقاضا برای مشارکت که فراتر و ورای نظام انتخاباتی قرار دارد ممکن است بروز نماید و فشارهایی برای تحصیل الگوهای نهادینه شدة‌ جدید ایجاد نماید .

- منابع بحران

الف - یک منبع دائمی بحران بالقوه ، تغییری محیطی است که جمعیت مناسب برای فعالیت سیاسی را افزایش می دهد . هر قدر فرایندهای بسیج اجتماعی بوقوع پیوندد ، تعداد بیشتری از مردم مشکلات را بیشتر سیاسی تعریف می کند . بدین ترتیب ، اگر کسی بتواند بعضی از این ابعاد را در طول زمان دقیقاً اندازه گیری نماید احتمالاً در خواهد یافت که در بیشتر کشورهای در حال توسعه نسبت جمعیتی که موضوعات را سیاسی تعریف می کنند . بطور مستمر در حال افزایش است . اگر پاسخ به این انتظارات فزاینده ، مستلزم الگویی جدید از نهادینه سازی باشد ، ( نوعی ) بحران وجود خواهد داشت ؛ اما اگر مجموعة فزایندة تقاضاهای خواسته شده از حکومت به وسیلة پاسخ روزمره تأمین شود ، گسترش و ابتکارات حکومتی می تواند بطور دائم وجود داشته باشد بدون اینکه با بحرانی همراه باشد ، مثال دیگر اینکه ، وقتی مرزهای یک کشور به رسمیت شناخته شود می توان برای مشکلات هویت راه حل های نسبتاً طولانی پیدا کرد . اما در زمان های بعدی وقتی گروههای قومی جدید از لحاظ سیاسی بسیج شوند ، شاید مشکلات هویت دوباره ظهور نمایند .

ب منبع دیگر بحرانهای بالقوه در هر حوزة خاصی از عملکرد حکومت ، به نحوة عملکرد همان حکومت در دیگر نواحی بر می گردد . بنابراین ، شرکت دادن موفقیت آمیز گروههای جدید به مشارکت سیاسی بطور روزمره ، ممکن است به موازات افزایش تعداد افراد علاقمند به این موضوعات ، بحران های بالقوه ای را در توزیع یا هویت ایجاد نماید ؛ یا . نهادینه سازی واکنش های انعطاف پذیر در ارتباط با یکی از حوزه های منافع اجتماعی ، بحران های بالقوه ای را در دیگر نواحی ایجاد می کند ، در جائی که نهادینه کردن ( همراه با ) انعطاف پذیری در حال از بین رفتن باشد . تأسیس موفق یک نظام انعطاف پذیر از امتیازات رفاهی ، ممکن است حکومت را به برآوردن تقاضاهای امتیازات رفاهی بیشتر از طریق تصمیمات عموی قادر سازد . اما گسترش رفاه ممکن است فشارهایی برای مشارکت سیاسی گسترده تر ایجاد نماید . و اگر الگوی نهادینه سازی در ناحیة‌ مشارکت کمتر انعطاف پذیر باشد ، احتمال وجود یک بحران بدان ناحیه افزایش خواهد یافت . بدین ترتیب ، این بحران توسعه اند که ممکن است غالباً بدون رشد متوازن بوقوع می پیوندند . این ملاحظات تأثیراتی بر توالی بحران ها یا مشکلات دارند.

 

منابع:

1- حسین، حسینی، تبلیغعژات و جنگ روانی (ترجمه مجموعه مقالات، تهران، پژوهشکده علوم دفاعی استراتژیک دانشگاه امام حسین، 1372)

2- عبدالهی، اکبر، عملیات روانی و دیپلماسی، پایان‌نامه دانشجویی دانشکده امام باقر (ع) 1370

3- مدلتی، ال، ار، تحلیل محتوا در علوم اجتماعی و انسانی، ترجمه نادر سالارزاده امیری، تهران دانشگاه علامه طباطبائی، 1373

4- صدیق سروستانی، رحمت‌ا...، کاربرد حبس محتوا در علوم اجتماعی، فصلنامه علوم اجتماعی شماره 8، 1375

5- بوزان باری، مردم، دولت، هرای، ترجمه پژوهشکده مطالعات راهبردی- تهران 1378

6- شوسکی آبرام، منبرابی صدا درک دنیای اطلاعات، ترجمه معاونت پژوهشی دانشکده امام باقر، تهران 1381

7- آسابرگی آرتور، روش‌های تحلیل رسانه‌ها، ترجمه پرویز اجلال، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه‌ها 1379

8- لوسین پای و دیگران، بحران‌ها و توالی در توسعه سیاسی، ترجمه غلامرضا خواجه سروی، انتشارات پژوهشکده مطالعات رهبردی تهران 1380

9- عضدیان نژاد، مدیریت بحران، دانشگاه عالی دفاع ملی تهران 1382

10- مطالعات راهبردی (فصلنامه) تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1378، شماره 5 و6

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره مدیریت بحران