پایان نامه نقش ایثار در تحقق وحدت ملی و انسجام اسلامی 114 ص
پایان نامه نقش ایثار در تحقق وحدت ملی و انسجام اسلامی 114 ص
پایان نامه نقش ایثار در تحقق وحدت ملی و انسجام اسلامی 114 ص
پایان نامه ایثار و شهادت ازدیدگاه قرآن 148 ص - فایل بصورت word میباشد
دانلود پایان نامه آماده
دانلود پایان نامه رشته معارف اسلامی ایثار و شهادت از دیدگاه قرآن با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 150
پیشگفتار
انسان تا وقتی که در خانه و کاشانه خود زندگی می کند، و در کوچه بازار برای تهیه امرار معاش زندگی با مردم سر و کار پیدا می کند، با افکار مختلفی روبرو می شود، که این افکار غالبا در محور مادیات دور می زند. گرچه جامعه ی اسلامی ما ایرانیان از یک رشد عقلی و انسانی و اسلامی خاصی برخوردار است که نظریش را در تمام ملتهای جهان کمتر می توان یافت . با وجود این چون بر اثر نیاز به کالاهای روزمره ی زندگی تا حدودی مادیات بر افکار مردم اثر گذاشته و هر کسی را به نحوی به خود مشغول ساخته، لذا هر کسی در شعاع محدوده ی زندگی خود فکر می کند و سخن می گوید. در مقابل این افکار مختلفی که در کوچه و بازار با آن برخورد می کنیم به قدمی فراتر می نهیم، و سری به جبهه های جنگ حق علیه باطل می زنیم و رزمندگان اسلام را که در مرزهای مملکت اسلامی مان ایران بر علیه لشکر کافر کمونیستی عراق جنگیدند ، آن ها را از نزدیک زیارت می کنیم و به روحیه و افکارشان برخورد می کنیم ، می بینیم در آن میدان نبرد، در آن صحرای پرآتش و خون، در زیر سلاح های درون مخرب دشمن ، روح وحدت و انسجام و صفا و صمیمیت در بین حکمفرما بود، و یار و یاور هم بودند برای اسلام و مملکتشان به امر رهبر عزیزمان امام خمینی مدظله ( که به حق فرمان رهبرمان، فرمان ولی عصر امام زمان ارواحنافداه است) عشق می ورزیدند و جان خویش را نثار می کردند و برای شهادت در راه خدا از یکدیگر سبقت می گرفتند. به راستی می توان گفت زندگی اگر هست همان است که آن ها داشتند و دارند. نه ما زیر وقتی که روح صفا و ایمان در جامعه ای زنده باشد و هر کس دیگری را از دیدگاه محبت و ایمان بنگرد و ذهن خود را از تمام مفاسد اخلاقی و عیوب نفسانی پاک گرداند، آن وقت است که هر چه را می بیند به آن عشق می ورزد و با هر که سخن می گوید از آن لذت می برد . رزمندگان ما که در جبهه های جنگ می جنگیدند ، چنین حالتی داشتند، آن ها همه نسبت به هم عشق می ورزیدند و همدیگر را دوست می داشتند. دلهایشان از تمام کینه ها و خود پسندیها پاک بود و دنیا در نظرشان کوچک و آخرت بزرگ... اما چرا اینگونه بودند؟ برای اینکه وقتی در میدان جنگ هدف فقط خدا باشد و نابودی حکومت طاغوت و استقرار حکومت قرآن، آن زمان است که میدان جنگ آنچنان روحانیت و معنویت خاصی پیدا می کند که نور را نسبت و عظمت خدا در آن جا مشاهده می شود آن وقت است که سرباز اسلام در جبهه های جنگ تصفیه می شود، خالص می شود، ساخته می شود، بنده خاص خدا می شود، دنیا در نظرش کوچک و آخرت بزرگ جلوه می کند. دلش از خانه و کاشانه اش کنده می شود، از زن و فرزندش فراموش می کند. او چیز دیگری را می بیند که همه چیز در مقابل او هیچ است ، و او خداست. او جلوه ی خدا را در جبهه های جنگ می بیند نه در خانه و کاشانه ی خویش لذا مجنون وارمی جنگد تاشربت شهادت را بنوشد و به لقای محبوبش واصل شود. به خاطر همین است که جبهه رفته ها دل از جبهه نمی کنند، وقتی که از جبهه برمیگردند و به شهر و دیارشان باز می آیند و چند روزی می مانند، خسته می شوند، کسل می شوند، دلشان می خواهد زود به جبهه برگردند. چرا چنین است؟ برای آنکه آن ها در جبهه عاشق خدا شده اند و جلوه ی خدا را در آن جا دیده اند. مانند پروانه ای می مانند که باید خود را به شمع بزند و بسوزاند و به حق واصل شود. سخن از عشق است و عاشقی پرواز به سوی ملکوت ، پرواز از این متن خاکی ، پرواز از این بند و قفس است و پاکی زندگی، پرداز از همه ی وابستگیهای مادی، زمینی ،پرواز به سوی تنها معشوق و تنها معبود، یگانه مقصد و مقصود، که اگر نبود اجل معین روح الهی انسان حتی چشم بر هم زدنی آرام نمی گرفت و پر می کشید و به سوی معشوقش پرواز می کرد.
مقدمه
ایثار و شهادت در شمار عالی ترین مفاهیم الهی و حاصل متعالی ترین ارزش هایی هستند که یک انسان می تواندکسب کند. این مفاهیم اثر گذار و تعالی بخش می توانند فرهنگ یک جامعه را به غایت تحت تاثیر قرار دهندو والاترین برکات را به ان ببخشند. پیام و ارمان شهدا به دلیل عظمت مرتبه ای که شهدا بدان دست یافته اندعالی ترین پیام هایی است که به انسان می رسد و چون از نهاد پاک ترین و بلند مرتبه ترین انسان ها برخواسته اند پیامی از جنس پیام انبیاء الهی است. شهدا فرزانگان و برگزیدگان نسل خود بوده اند و اصلی ترین پیام انها برای نسل امروز پیمودن همان طریقی است که خود طی کرده اند که طریق الی الله است. معنای این مسیر تبلور همه ی ارمان ها و اندیشه هایی است که انسان خدا جو جستجو می کند و شهدا از این منظر رسولانی هستند که پیام خدایی شدن و خدایی زندگی کردن را ابلاغ می کنند.
تعداد صفحات:25
قالب بندی : Word
شرح مختصر : تبیین وشناساندن فرهنگ ایثار وشهادت از مکانیزم های دفاعی اسلام برای تسلیح جامعه در برابر هجوم فرهنگ های غیرخودی است. ایثارگری وشهادت طلبی نقش بسزایی درحفظ دین وارزشهای آن واستقلال کشور ایفا می کند . مراکز آموزشی درسطوح مختلف آن بستر مناسبی برای ایجاد ون هادینه کردن فرهنگ صحیح می باشند زیرا از ابزارهای نفوذ فرهنگ، تغییر نگرش در افراد آن جامعه است و قشر دانش پژوه(دانش آموزان و دانشجویان) به جهت خصوصیات روان شناختی، اثر پذیرترین گروههای جامعه هستند که بیشترین ومفیدترین اوقات خود را در مراکز آموزشی می گذرانند. لذا با برنامه ریزی وسیاست گذاری های علمی و جامع،می توان فرهنگ ایثارگری وشهادت را دراین مراکز به سطح قابل قبولی ارتقاء بخشید. نگارنده دراین مقاله سعی نموده با تاکید بر مفهوم حقیقی ایثار و شهادت و توسل به توانمندی و تاثیر گذاری محیط آموزشی بر دانش پژوهان، با ارائه راهکارهایی علمی و بنیادین درجهت این برنامه ریزی گام بردارد . روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و نگارنده سعی کرده است با استفاده از آیات و منابع اصیل اسلامی به تبیین بحث بپردازد.
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 115 صفحه می باشد.
پیش گفتار. ۵
مقدمه. ۷
۱-۱ مقدمه. ۱۱
۲-۱ بیان مسئله. ۱۲
۳-۱ اهداف تحقیق.. ۱۳
۴-۱ اهمیت تحقیق.. ۱۴
۵-۱ ضرورت تحقیق.. ۱۶
تعریف واژگان اساسی تحقیق.. ۱۷
الف) ایثار. ۱۷
ب) شجاعت.. ۱۷
ج) شهادت.. ۱۸
د) فرهنگ… ۱۸
هـ) انفاق.. ۱۹
و) اتحاد. ۱۹
ز – انسجام. ۲۰
۱-۲ مقدمه. ۲۲
۲-۲ تاریخچه ی موضوع.. ۲۳
۴-۲ پیشینه نظری.. ۲۴
۱-۳ مقدمه. ۲۶
۲-۳ روش های مورد استفاده در تحقیق.. ۲۷
۳-۳ بیان فنون گرد آوری اطلاعات و توضیح آن ها ۲۹
۱-۴ مقدمه. ۳۱
فرضیه ۱ – قرآن و نهج البلاغه درباره ی ایثار و شهادت مصادیق فراوانی دارد. ۳۲
الف) دیدگاه قرآن درباره ایثار. ۳۲
ب) شهادت در قرآن.. ۳۳
نمونه عملی ایثار. ۳۷
خوابیدن علی (ع) در جایگاه پیامبر (ص). ۳۷
مفهوم ایثار. ۴۱
فضیلت ایثار. ۴۱
انواع ایثار. ۴۲
یاد معاد، و توجه به پاداش ایثارگران.. ۴۳
توجه به فواید و ثمرات ایثار. ۴۵
برابری و مساوات.. ۴۵
مسئولیت های اجتماعی.. ۴۶
۳- همدردی.. ۴۷
مطالعه زندگانی ایثارگران و الگو قرار دادن آنان.. ۴۸
الف) جلوه های ایثار در کربلا.. ۵۱
درس هایی از چند ایثارگر دیگر نینوا ۵۳
یزید ابن زیاد کندی.. ۵۳
هلال ابن نافع جبلی.. ۵۴
فرهنگ عاشورا و تأثیر آن در دفاع مقدس… ۵۵
جلوه های فرهنگ عاشورا در دفاع مقدس… ۵۷
الف) ایثار محور مسائل اخلاقی.. ۵۸
ب) احیاء فریضه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه. ۵۸
ج) بررسی فلسفی فرهنگ ایثاردر اجتماع کنونی و کاربرد آن.. ۵۹
د) آثار سیاسی ایثار در جامعه. ۶۴
هـ) آثار اجتماعی ایثار در جامعه. ۶۵
فرضیه ۴-۵ : عوامل مؤثر در ایجاد وفاق و همدلی.. ۶۶
پیامبران و رسول خدا (ص). ۶۸
امام و رهبر. ۶۹
قرآن.. ۶۹
رعایت حقوق دولت و ملت.. ۷۱
سیاست درهای باز. ۷۲
حفظ آبروی مردم. ۷۳
خدمات صادقانه به مردم. ۷۴
حفظ آداب و رسوم خوب.. ۷۶
احترام به پیمان ها ۷۶
فرضیه ۶-۴ اتحاد و وحدت یکی از عوامل پایداری جامعـه است. ۷۸
الف) وحدت و اتحاد از دیدگاه قرآن کریم. ۷۸
ب) وحدت از دیدگاه پیامبـر: ۷۹
ج) وحدت از دیدگاه امام حضرت علی (ع). ۸۰
ولایت فقیـه و نقش آن در اتحاد بین مردم. ۸۱
وحدت و همـدلی امت سرلوحه دعوت انبیاء. ۸۲
اتحاد ملی و انسجام اسلامی در بیانات مقام معظم رهبـری.. ۸۴
سربلندی ایران اسلامی و الگو شدن در میان ملت های مسلمان.. ۸۴
وحدت از دیدگاه حضرت امام خمینی (ره). ۸۶
وحدت اسلامی در آئینه ی نگاه استاد مطهـری (ره). ۸۹
اتحاد بین مردم فلسفه بعثت پیامبران.. ۹۲
نقش ائمه در ایجاد اتحاد و همبستگی مردم. ۹۲
ارزش همبستگی مردم در حکومت اسلامی.. ۹۳
جلوه گاه های وحدت در میان امت.. ۹۴
۱- نماز وحدت آفرین و دشمن شکن جمعه. ۹۴
۲- حضور یکپارچه در مراسمات ملی.. ۹۷
۳- ۲۲ بهمن.. ۹۷
۴- انتخابات.. ۹۸
وحدت جوانان برای نهضت.. ۱۰۰
روحیه شهادت طلبی جوانان.. ۱۰۰
وحدت کلمه ی جوانان.. ۱۰۱
حفظ کلمه ی وحدت.. ۱۰۱
فرضیه ۷-۴ ایثار دارای نقش بسیار مهمی در انسجام اسلامی است. ۱۰۳
انسجام اسلامی.. ۱۰۳
ایثار محور اتحاد و انسجام اسلامی.. ۱۰۵
۱-۵ مقدمه. ۱۱۱
۲-۵ نتیجه گیری.. ۱۱۱
۳-۵ مشکلات تحقیق.. ۱۱۲
۴-۵ پیشنهادات تحقیق.. ۱۱۳
الف) پیشنهادات به مسئولین.. ۱۱۳
ب) پیشنهادات به محققین.. ۱۱۳
فهرست منابع.. ۱۱۴
۳-۲ پیشینه عملی (نقد کتاب). ۱۱۵
۱) بی آزار شیرازی، عبدالکریم ، «رسالت انقلاب اسلامی ایران در توحید کلمه» ، جلد دوم، چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامی، هفدهم ربیع الاول سال ۱۴۰۴
۲) حیدریف حسن، «اتحاد ملی و انسجام اسلامی رمز نجات و بقای مسلمین». انتشارات نشر روح، قم ۱۳۸۵
۳) سادات، محمد علی، «مبانی وحدت در امت اسلامی» انتشارات الهام، قم، مرداد ۱۳۸۵
۴) کریمی، رضا، «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» ، انتشارات نسیم حیات، تهران، ۱۳۵۸
۵) یوسفی، علیرضا، «ایثار» ، جلد ۱ ، انتشارات حسین (ع)، قم، اول بهار ۱۳۸۲
۶) یوسفی، علیرضا، «ایثار» جلد ۲ ، انتشارات حسین (ع) ، قم ، اول بهار ۱۳۸۲
۷) تفسیر نمونه ، آیه الله ناصر مکارم شیرازی و همکاران ، ۱۳۷۶ ، انتشارات دارالکتب الاسلامیه
۸) فرهنگ عمید ، جلد اول
۹) ماهنامه امتداد ، ۸۵-۸۶
۱۰)بحارالانوار ، مکتب الاسلامیه ، ج ۱
۱۱)مجلسی محمد باقر ، تهران
۱۲)معاونت تحقیق و پژوهش کنگره سرداران شهید – دانشگاه و فرهنگ ایثار و شهادت – جلد اول – نشر ستاره ها ، مشهد ، چاپ ۱۳۸۵
۱۳)محدثی، جواد، «درس هایی از نهج البلاغه ۱۲ وحدت و انسجام» شرکت به نشر ، مشهد ، چاپ دوم، ۱۳۸۶
۱۴)عقیلی پور، جواد «اتحاد ملی و انسجام اسلامی در پرتو واعتصموا الجبل الله جمیعا و لاتفرقوا» نشر عابد ، بیرجند ، چاپ اول ، بهار ۸۶
۱۵)تبیان آثار موضوعی، جوانان از درگاه امام خمینی (س) ، نشر شانزدهم، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) با همکاری دبیرخانه شورای عالی جوانان – مشهد – پاییز ۱۳۷۸
از آنجا که تمامی جوامع بشری در پی نقش ایثار در انجام و وحدت ملی بوده اند. از کشورهای غربی تا شرقی و بر اساس سطح فکری افراد همه برای رساندن جامعه خود به رشد فکری و صنعتی و سیاسی و اجتماعی تلاش دارند. در این فصل به گوشه ای از این نقش، تأثیر آن در وحدت ملی و انسجام اسلامی خواهیم پرداخت.
قبلاً «باید این نکته را یادآوری نماییم که ایجاد وحدت در هر اجتماعی قبل از قطع ریشه های اختلاف و پراکندگی امری بیهوده و بی ثمر بوده و اگر هم در چنان شرایطی ظاهراً وحدت و اتحادی بوجود آید مسلماً جنبه ی صوری و موقتی دارد. همچون درختی می ماند که از ریشه در معرض هجوم آفات باشد»
در مباحث بعدی پیدایش وحدت اسلامی مورد مطالعه قرار خواهد گرفت و نقش وحدت مسلمین در صدر اسلام و پیروزیهای آن بررسی خواهد شد.
خداوند متعال در سوره حشر آیه ی ۹ می فرماید « وَ یُؤثرون علی اَنفسهم و لَو کان بِهم خصاصَهٌ» مردم با ایمان کسانی هستند که هر چند خود سخت نیازمند باشند دیگران را بر خود مقدم می دارند و ایثار می کنند.
مفسران در شأن نزول این آیه نقل کرده اند : پیامبر گرامی اسلامی روز پیروزی بر یهود بنی نضیر به انصار فرمود : «اگر مایل هستید اموال و خانه هایتان را با مهاجران تقسیم کنید، و در این غنائم با آنها شریک شوید، و اگر می خواهید امو ال و خانه هایتان از آن شما باشد و از این غنائم چیزی به شما داده نشود»؟!
انصار گفتند : هم اموال و خانه هایمان را با آنها تقسیم می کنیم و هم چشم داشتی به غنائم نداریم و مهاجران را بر خود مقدم می شماریم، آیه فوق نازل شد و این روحیه ی عالی آنها را ستود . (مکارم شیرازی – ۱۳۷۶ – ۵۱۹ – ۵۱۸)
در حدیث آمده است : کسی خدمت پیامبر آمد و عرض کرد گرسنه ام، ایشان دستور دادند از منزل غذائی برای او بیاورند ولی در منزل حضرت غذا نبود، فرمود: چه کسی امشب این مرد را میهمان می کند؟ مردی از انصار اعلام آمادگی کرد و او را به منزل خویش برد، اما جز مقدار کمی غذا برای کودکان خود، چیزی نداشت، به همسرش سفارش کرد به هر شکل که ممکن است کودکان را بخواباند وقتی کودکان خوابیدند زن و مرد و میهمان بر سر سفره نشستند و صاحب خانه چراغ را به بهانه ی اینکه کودکان او خوابیده اند خاموش کرد و غذا را سر سفر آوردند و زن و همسر بدون آن که چیزی از غذا در دهان بگذارند دهان خود را تکان می دادند و میهمان فکر کرد که آنها نیز همراه او غذا می خورند و او به مقدار کافی خورد و سیر شد و آنها آن شب گرسنه خوابیدند، صبح خدمت پیامب آمدند، پیامبر نگاهی به آنها کرد و تبسم نمود و بدون آنکه مرد صاحب خانه سخنی بگوید آیۀ «و یؤثرون علی اَنفسهم و لو کان بهم خصاصهٌ» را تلاوت کرد و ایثار او را ستود. (شیخ طوسی – ۲۶)
آیات فراوانی در قرآن کریم به مسئله شهادت اشاره نموده است، در این قسمت به برخی از آیه ها و ترجمه ی آنها اشاره می نمائیم.
«ولا تحسبنّ الّذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربّهم یرزقون » «هرگز نپندارید که شهیدان راه خدا مرده اند، بلکه زنده به حیات (ابدی) شدند و در نزد پروردگارشان متنعَم خواهند بود». (سوره آل عمران آیه ۱۶۹)
«و لا تقولو لمن یقتل فی سبیل الله امواتٌ بل احیاءٌ ولکن لا تشعرون» «به کشته شدگان در راه خدا، مرده نگوئید چرا که زنده اند، لکن شما درک نمی کنید». (سوره بقره آیه ۱۵۴)
«والّذین قتلوا فی سبیل الله فلن یضلّ اعمالهم سیهدیهم و یصلح بالهم و یدخلهم الجنّه عرّفها لهم» «و آ»ان که در راه خدا کشته شدند، هرگز خداوند اعمالشان را ضایع نمی گرداند، آنها را هدایت کرده و امورشان را اصلاح می فرماید و در بهشتی که قبلاً به آنان شناسانده وارد خواهد کرد». (سوره محمد (ص)، آیه ی ۴)
«فرحین بما اتاهم الله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الا خوف علیهم و لا هم یحزنون»
«از فضیلتی که خدا نصیبشان کرده است شادمانند و بهآن ها که در پی شان هستند و هنوز به آن ها نپیوسته اند بشارت می دهند که بیمی بر آن ها نیست و اندوهگین نشوند.» (سوره آل عمران آیه ی ۱۷۰)
شهادت برای انسانهای وارسته وخودساخته که از دنیا و وابستگی های آن رسته و به خدا پیوسته اند، میانبرترین راهی است که آنان را به مقصد نهایی و هدف والای الهی می رساند. شهادت از دیدگاه آیات و حیانی قرآن نه تنها خسارت نیست بلکه حیاتی جاودانی و همیشگی است و این ندای قرآن نه تنها خسارت نیست بلکه حیاتی جاودانی و همیشگی است و این ندای قرآن همواره در گوش مردمان آزاده جهان طنین انداز است که :« ولا تحسبن الّذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءُ عند ربّهم یرزقون» «هرگز گمام مبر کسانی که در راه خدا کشته شده اند، مردگانند، بلکه آنان زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند.»
سعدی می گوید :
زنده کدامست بر هوشیار آنکه بمیرد به سر کوی یار
شهادت در حقیقت یک پیروزی و فتح است . پیروزی بر شیطان و فتح قله های رفیع کمالات و فضائل «قل هل تربصّون بنا الا احدی الحسنیین» بگو، آیا درباره ما جز یکی از دو نیکی را انتظار دارید؟ (پیروزی یا شهادت).»
برای یک مسلمان دین باور و خدا محور، هم شهادت و هم کشتن، هر دو پیروزی است، چرا که هدف او از جهاد مقدس، احقاق حق و اعتلای پرچم حق است و روشن نمودن شاهراه انسانیت. و پرتو افشاندن در ظلمات استبدادها و ستم ها و فسادها است، به همین جهت او در هر دو صورت به این هدف والایش رسیده و موجب استحکام ارزشهای الهی و انسانی گردیده است.
«الذین ینفقون اموالهم باللیل و النهار سرّاً و علانیهً ظهر اجرهُم عند ربهم و لا خوف عَلَیهم و لا هم یحزنون» (سوره ی بقره آیه ۲۷۴)
«آنان که مال خود را در شب و روز، نهان و آشکارا انفاق می کنند، پاد اش آنان نزد پروردگارشان است و هرگز از حادثه ی آینده بیم ناک، و از امور گذشته اندوهگین نخواهند گشت».
اینآیه درباره ی حضرت علی (علیه السلام) نازل شد که از چهار درهم، یکی را شب، یکی را روز، دیگری را آشکار و آن یکی را پنهانی به فقیران عطا کرد.
پیامبر (ص) درباره ی ایثار و شهادت فرموده اند :
«ما من قطره ادب الی الله عزوجل قطره دم فی سبیل الله»
«هیچ قطره ای در پیشگاه خداوند محبوب تر از قطره خونی که در راه خدا ریخته شود نیست»
همچنین در جای دیگری از پیامبر نقل شده است که :
«فوق کل ذی بر رحتی یقتل فی سبیل الله فاذا قتل فی سبیل الله فلیس فوقه بر»
«بالاتر از هر فرد نیکوکاری، نیکوکار دیگری وجود دارد که در راه خدا کشته شده و آن گاه که در راه خدا کشته شد بالاتر از او نیکوکاری وجود ندارد» (مجلس – ۱۰)
امام (ع) در خطبه ی (۲۳) در جنگ صفین در راستای آموزش روانی به سربازان خود می فرماید : «اِنَّ اَکرَمَ الموتِ اَفضَل وَ الّذی نفس ابن ابی طالبٍ بِیَدهِ، لِاَلفِ ضربهَ بالسیفِ اَهوَنُ علی میتهٍ علی الفرانس فِی غَیرِ طاعهٍ الله» و همانا گرامی ترین مرگ ها کشته شدن در راه خداست سوگند به آن کسی که جان پسر ابوطالب در دست اوست، هزار ضربت شمشیر بر من آسان تر از مرگ در بستر راحت در مخالفت با خداست.
و حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) در بیانی، فرهنگ مجاهدت و جانبازی در راه خدا را در اصحاب مخلص پیامبر می ستاید و می فرماید : این روحیه چنان ما را مجاهد در راه خدا ساخته بود که با دشمن در حالی می جنگیدیم که بسیاری از نزدیکان ما مانند پدران و برادران و عموهای ما در صفوف دشمن بودند و آنها را در راه خدا می کشتیم و این مسئله نه تنها موجب سستی ما در امر جهاد نمی شد، بلکه به خاطر اثبات بندگی خود و ترجیح محبت خدا بر محبت بستگان خود و موفقیت در این آزمون الهی، خدا بر ایمان و معرفت ما می افزود و ما را در بندگی خود راسخ تر می ساخت. [۱]
حضرت علی (ع) در علم و دانش داناترین یاران پیامبر و سایر اهل اسلام بود و نخستین کسی است در اسلام که در بیانات علمی خود در استدلال آزاد برهان را باز کرد. و در معارف الهیه بحث فلسفی نمود و از باطن قرآن سخن گفت و برای نگهداری لفظش دستور زبان یابی را وضع فرمود و تواناترین عرب بود در سخنرانی او در عرب به شجاعت ضرب المثل بود و در آن همه جنگها که در زمان پیامبر اکرم(ص) و پس از آن شرکت کرد هرگز ترس و اضطراب از خود نشان نداد و با این که بارها ضمن حوادث زیادی مانند جنگ احد و جنگ صفین و جنگ خیبر و جنگ خندق.
او بود در لیله المبیت که مشرکین قریش قصد کشتن پیامبر خدا (ص) را داشتند در جای پیامبر خوابیده و در مقابل کفار قریش ایستاد و جان خود را در کف اخلاص گذاشت و هیچ گونه ترسی در برابر مشرکین به خود راه نداد بعد از آن که در مکه معظمه جمعی به پیامبر خدا (ص) ایمان آوردند. مشرکین مکه به آنها اظهار دشمنی می کردند. مسلمین طاقت نیاوردند و هجرت به مدینه شدند.
جبرئیل آمد خدمت پیامبر (ص) و آن حضرت را خبردار نمود از عزم قریش آیه شریفه سوره ی انفال آیه ۳۰ نازل شد.
ای رسول خدا (ص)! بیاد آور وقتی را که کافران با تو مکر می کردند تا تو را از مقصد خود که تبلیغ دین خدا است باز دارند یا تو را به قتل رسانند یا از شهر بیرون کنند اگر آنها با تو مکر کنند خدا هم با آنها مکر کند و خداوند بهتر از هر کس مکر تواند کرد.
عرض کرد . امشب به مکان خود نخواب و علی (ع) را به جای خود بخوابان و از مدینه بیرون شو. پس پیامبر خدا، امیرالمؤمین را خبر داد کرد. که مشرکین قریش امشب قصد کشتن من را دارند و خداوند مرا مأمور به هجرت کرده است و امر فرموده که بروم به غار ثور و تو را امر کنم که جای من بخوابی تا آن که کفار ندانند که من رفته ام تو چه می گویی و چه می کنی امیرالمؤمنین (ع) عرض کرد: رسول الله (ص) آیا سلامت خواهی ماند از خوابیدن من در جای تو.
فرمود : بلی. امیرالمؤمنین (ع) خندان شد و سجدۀ شکر به جای آورد. این اول سجده شکری بود که در این امت واقع شد. پس سر از سجده برداشت و عرض کرد: برو به هر سو که خدا تو را مأمور گردانیده است. جانم فدای تو باد و هرچه خواهی مرا امر فرما که به جان قبول می کنم.
پس حضرت او را در برگرفت و بسیار گریست و او را به خدا سپرد و جبرئیل دست آن حضرت را گرفت و از خانه بیرون آورد و حضرت این آیه شریفه را تلاوت و جعلنا من بین ایدیهم سدّا و من خلفهم سدّا فاغشینا فهم لایبصرون» (سوره یاسین آیه ی ۹)
و راه را از پیش و پس بر آنها سد کردیم و بر چشم هوش شان هم پرده افکندیم که هیچ راه حق را نبینند (سوره ی یس آیه ۲۹) و کف خاکی بر روی ایشان باشید و فرمود : شباهت الوجوه گویا چشم مشرکین از دیدن پیامبر (ص) کور شد و پیامبر (ص) از مکه معظمه خارج شد و به غار ثور تشریف برد.
عنکبوتها آمدند دم غار تار زدند و دو کبوتر هم آمدند دم غار و آنجا تخم گذاردند و روی تخم نشستند. چون شب شد علی (ع) در جایگاه پیامبر (ص) خوابید. مشرکین با شمشیرهای برهنه به قصد کشتن پیامبر آمدند دیدند علی (ع) به جای پیامبر خوابیده و همین که خواستند قصد خود را بعمل آوردند. امیرالمؤمنین (ع) مقابل ایشان برخاست و بانک بر ایشان زد. آن جماعت گفتند : یا علی (ع) محمد (ص) کجاست؟ فرمود : شما او را به من سپرده بودید. خواستید او را بیرون کنید او خود بیرون رفت!
پس دست از علی (ع) برداشتند و به جستجوی پیامبر (ص) شدند و حق تعالی این آیه ی شریفه را در شأن حضرت امیر المؤمنین (ع) نازل کرد و من الناس من یسری نفسه ابتغاء مرضات اللهع و الله رؤف بالمعاد. بعضی از مردانند که جان خود را در راه خدا ایثار می کنند و از جان خود در می گذرند و خداوند دوستدار چنین بندگانی است (سوره بقره آیه ۲۶) و در شعب و جبال مکه هر قدر تفحص و جستجو کردند پیامبر (ص) را ندیدند. حتی آن که دم غار هم آمدند، دیدند عنکبوتها تار زده اند و کبوترها تخم گذارده اند.
عقبه بن ربیعه گفت: اگر پیامبر اینجا می رفت تار عنکبوت سالم نمی ماند و کبوترهای وحشی می پریدند. بالاخره کفار قریش بدو این که دسترسی به پیامبر پیدا کنند بدون نتیجه برگشتند و پیامبر خدا سه روز در غار ثور بود و در روز چهارم روانه ی مدینه شد (منتهی الآمال، ج اول ، ص ۵۲، منتخب التواریخ ، ص ۴۵).
و حق تعالی وحی فرستاد به جبرئیل و میکائیل که میان شما برادری افکندم و عمر یکی را نسبت به دیگری دراز قرار دادم کیست از شما که به دیگری ایثار کند و عمر طولانی خود را به برادرش تقدیم کند (کیمیای سعادت ، ص ۳۳۴) اما هیچ کدام از آنها به چنین امری راضی نشدند اینجا بود که امام علی (ع) جان عزیزش را در کف اخلاص گذاشت و مردانه در جایگاه پیامبر (ص) خوابید و در برابر مشرکین قریش هیچ گونه ترشی به خود راه نداد.
در آغاز کلام باید دانست که ایثار چیست و چه معنایی دارد. در کتب لغت برای ایثار معنای متعددی ذکر کرده اند. ایثار یعنی بذل کردن، دیگری را بر خود برتری دادن و سود او را بر سود خود مقدم داشتن، قوت لازم و مایحتاج خود را به دیگری بخشیدن است (فرهنگ عمید ، ج ۶، ۱۳۶۱، ص ۱۷۶) و خود را برای آسایش دیگران به رنج افکندن اینها معانی ایثار است که در کتب لغت آمده است و در آیات و روایات نیز شواهد زیادی بر این معانی وجود دارد.
پیامبر خدا (ص) فرمود: هرکس چیزی به دست آورد و نیاز به آن دارد لیکن آن را به دیگری ایثار کند خدای تبارک و تعالی او را بیامرزد (مجمع البیظاء، ج ۶، ص ۷۹). همسر رسول خدا (ص) می گوید: با رسول خدا هرگز غذای سیر نخوردیم ولیکن آن غذا را به دیگران ایثار کردیم. اگر چه قادر بودیم که غذای سیر بخوریم.
در روایتی آمده است که حضرت موسی (ص) گفت: ای پروردگار من بعضی از مقام و درجات حضرت محمد (ص) و امتش را به من نشان بده خدای تبارک و تعالی فرمود: ای موسی تو طاقت آن را نداری ولیکن یکی از درجات را به تو نشان می دهم که احدی دارای این درجه نیست مگر حضرت محمد (ص) وقتی که خداوند متعال درجات محمد را به حضرت موسی نشان داد بیم آن می رفت که از نور و عظمت آن مدهوش شود. گفت: پروردگارا، بوسیله چه چیزی محمد (ص) به این درجه و کرامت رسید. فرمود: به وسیله ایثار فرمود: ای موسی! اگر بنده ای در عمر خود یک بار ایثار کند من شرم دارم با او حساب کنم و جای او همیشه در بهشت است. (مجمع البیضاء ج ۶، ص ۷۹).
ایثار انواع مختلفی دارد. که بالاترین ایثار و اوج ایثار (۱)، ایثار جان یا شهادت است.
کسی که جان خود را در راه خدا و برای اصلاح جامعه و سعادت مردم فدا می کند. بالاترین درجه ی ایثار را دارا است و به همین سبب خداوند متعال نیز بالاترین پاداش را به او می دهد، که قابل توصیف نیست و نام آنها در صف مجاهدان راه خدا زینت بخش صفحات تاریخ است.
(۲) ایثار مال: بخشیدن امکانات مادی خویش در عین نیاز به آن به دیگران با اعتقاد به اینکه مالک حقیقی خدا است. ایمان به خداوند و اعتقاد به آن لازمه اش ایثار است. زیرا شخص مؤمن نمی تواند به خود اجازه دهد که خودش با شکم سیر بخوابد ولی دیگران محتاج به یک وعده غذای سیر باشند کسی که خود محتاج است اما به فرد محتاج دیگری کمک می کند. این در حقیقت مال خود را ایثار کرده است.
خداوند در قرآن کریم به افراد مؤمن چنین می گوید: مردم با ایمان کسانی هستند که هرچند خود سخت نیازمند باشند دیگران را بر خود مقدم می دارند ایثار می کنند[۲] و آیات دیگری در قرآن کرمی وجود دارد که ارزش واقعی ایثار را بیان می کند. [۳]
(۳) ایثار آبرو : یعنی گذشتن از امکانات اجتماعی برای حفظ و قوام جامعه ی بشری یکی دیگر از ایثارها، ایثار آبرو است. انسان با ایمان کسی است که در راه خدا از هرچیز خودش می گذرد زیرا می خواهد به فیض و رضای خدا برسد. او گاهی ترجیح می دهد خدمتی را پنهان به انجام رساند مبادا کارش به ریا و خودنمایی آلوده گردد.
چون انسان آگاه می داند که دنیا گذرگاه و معبر آخرت است، او از روی محبت قلبی نسبت به مردم و عشق درونی نسبت به خدا تلاش می کند. او در راه نجات جامعه فداکاری و جانبازی می کند. چون همه را برای خدا انجام می دهد. خدایی که از نیت او و خدمت او آگاه است چه پنهان و چه آشکار.[۴]
ایثار از پرشکوهمندترین مظاهر مجال و جلال انسانیت است و تنها انسان های بسیار بزرگ منش به این قله شامخ صعود می کنند. اینگونه افراد فقر مالی جامعه را به خوبی درک می کنند و برای رفع آن کوشش می کنند و از این کار هم لذت می برند.
همان طوری که توسعه ی ثروت و افزایش آن اگر ایمان همراه آن نباشد. انسان را منحرف می گرداند بی پولی هم که اعتقاد و ایمان همراه آن نباشد، بیچاره را به کفر و ناسزا می اندازد. آن جا که در روایات از فقر نکوهش شده است، فقری است که ایمان همدوشش نباشد و آنجا که از فقر ستایش شده است، فقری است که همراهش ایمان باشد/
امام علی (ع) می فرماید : اَلفَقرُ اَلمَوتُ الاَکبَر . بی پولی مرگ بزرگ است. آری هر قدر انسان ثروت داشته باشد، نسبت به خدا فقیر است. اَنتُم الفُقراء … «سوره فاطر آیه ۱۵» شیطان که می خواهد به ثروتمندان دست یابد آنان را از ترس فقر وادار به بخل می کند و به سوی کارهای ناشایسته می کشاند.
یک نفر شامی می گوید: وارد مدینه شدم دیدم مردی روی اسب سوار است که زیباتر از او از نظر لباس، صورت و هیکل ندیده بودم. به او علاقه پیدا کردم، از کسی پرسیدم، او کیست؟ گفت: او حسن فرزند حسن بن علی (ع) است من از شدت کینه نسبت به او بغض کردم و ناراحت شدم که علی (ع) چنین فرزندی داشته باشد.
نزدیکش رفتم و گفتم تو فرزند ابی طالب هستی؟ فرمود : من پسر فرزند ابی طالب هستم! من به او جسارت کردم وقتی مطلب من تمام شد. فرمود فکر می کنم غریب باشی؟ عرض کردم. آری . فرمود : به ما نزدیک شو اگر منزل می خواهی به تو می دهیم، اگر مال می خواهی در اختیارت می گذاریم. و اگر حاجتی داری به تو کمک می نماییم.
من از خدمت حضرت در حالی مرخص شدم که بهتر از او در نظرم کسی نبود. [۵] آری او در مکتب قرآن تربیت یافته که می فرماید: خوب و بد مساوی نیست بدی را با خوبی جبران کن. در نتیجه میان تو و آن کسی که دشمنی وجود دارد گویا دوستی در حد خویشاوند بوجود می آید، به چنین مقامی فقط کسانی می رسند که بردبار و یا دارای بهره ای بزرگ از اخلاق باشند. [۶]
قرآن کریم آن اعمالی که انسان در گذشته انجام داده با لباس اخروی در برابر دیدگان انسان مجسم می کند و برای او جای تردیدی باقی نمی گذارد و می فرماید : یَومَ تَجدُ کُلُّ نَفسٍ ما عَمِلَت مِن خَیرٍ مُحضِراً وَ ما عَمِلَت مِن سُوءٍ
روزی که هر انسان، آنچه را که از خیر و شر انجام داده است در برابر خود حاضر می بیند. (آل عمران آیه ی ۳۰)
این جاست که انسان یقین پیدا می کند که برای هرکسی به اندازۀ اعمالش پاداش داده می شود و غیر از این ممکن نیست. اَم یَجعَلُ المُتَّقینَ کَالفُجّارِ. آیا ممکن است پرهیزکاران را همچون فاجران قرار دهیم؟ (سوره ص آیه ۲۸)
منطق اسلام این است که همه ی افراد بشر برابرند و بنده خدای واحد و دارای حقوق و احترام مشترک، هیچ کسی حتی ضعیف ترین افراد جامعه نباید مورد تجاوز و هتک حرمت و بی اعتنایی قرار گیرد . هیچ کس حق ندارد خود را انسانی برتر و والاتر تصور کند.
در منطق اسلام چنین آمده که بشر نمی تواند تحمل کند که دیگران که هیچ گونه مزیتی بر او ندارند، دارای بهترین زندگی از نظر خوراک و پوشاک و از دیگر امتیازات آن برخوردار باشند ولی او از ابتدائی ترین لوازم و وسایل زندگی حتی محتاج به یک وعده غذای ساده باشد. اگر بشر به آن حقوق و وظایف تعیین شده خود عمل می کرد دیگر در جامعه فقر و تنگدستی وجود نداشت. اگر بشر در رفع نیازمندیهای مستمندان کوشش و جدیت می کرد در جامعه مستمندی وجود نداشت. اگر اغنیاء به وظایف خود عمل میکردند که فقراء در اموال آنها شریک و سهمی دارند دیگر افراد فقیر و نیازمندی وجود نداشت.
اینجاست که سخن امیرالمؤمنین (ع) هوشیاری است به دیگران . می فرماید: خداوند مرا پیشوای خلق قرار داده است و به همین سبب به من فرض کرده است که زندگی خود را در خوراک و پوشاک در حد ضعیف ترین طبقات اجتماع قرار دهم . تا از طرفی مایۀ تسکین آلام فقیر و از طرف دیگر سبب جلوگیری از طغیان غنی گردد . (بحار الانوار ، ج ۹، ص ۷۵۸)
دیدگاه اسلام این است که شخص مسلمان ایثار به دیگران را جزء وظیفه می داند و برای آسایش دیگران خودش را به رنج و زحمت می اندازد. او محرومیت و گرسنگی و درد و رنج را از آن جهت تحمل می کند که دیگران برخوردار و سیر باشند.
داستان ایثار علی (ع) و حضرت زهرا (سلام علیها) و فرزندان گرامیشان را قرآن کریم این گونه بیان می کند که امام علی (ع) و حضرت زهرا (س) و فرزندان آنها، آنچه در توان داشتند «که چند نان بیش نبود» با کمال احتیاجی که بدان داشتند، تنها برای رضای خدا در راه خدا ایثار کردند.
و به شخص مسکین و یتیم و اسیر بخشیدند (سوره دهر آیه ی ۸) ، آیا وجدان جوامع بشری می تواند پرخوری ظالم و گرسنگی مظلوم را تحمل کند؟
آیا وجدان جوامع بشر اجازه می دهد که دیگران که هیچ گونه مذیتی بر او ندارند شب را با شکم سیر صبح کنند در حالی که اطر اف آنها شکمهای گرسنه و جگرهای سوزانی وجود دارند که نمی توانند لقمه غذایی پیدا کنند و سد جو نمایند؟
آری هنگامی که امیرالمؤمنین علی (ع) مورد اعتراض قرار می گیرد که جرا زندگی را به خودت سخت می گیری. در پاسخ می فرماید که : من مانند شما نیستم پیشوایان وظیفه جداگانه ای دارند.
و به همین سبب بر من واجب است که زندگی خود را در حد افراد ضعیف قرار دهم.
ثروتی که در اختیار بشر قرار گرفته است، اگر برای پرستاری از درماندگان و کمک به محرومین افراد جامعه باشد در این صورت به وظیفه خود عمل نموده و حق نعمت و خدا را اداء کرده است. اما کسی که حق خدا را اداء نکند و یا کوتاهی کند خود را در معرض خطر از دست دادن نعمت قرار داده است . پیامبر خدا (ص) فرمود : کُلُّکُم راع وَ کُلُّکُم مَسؤوُلٌ . فََالامامُ وَ هُوَ مَسئوُلٌ وَ المَرأهُ راعِیَهُ عَلی بَیتِ زَوجها وَ هِی مَسووُلَهٌ والعبدُ راعٍ عَلی مالِ سَیّدهِ و هُوَ مسئوُلٌ اَلا فَکُلُّکُم راعٍِ وَ کُلُکُم مسئولٌ. همانا هر کدام از شماها مسئول و نگهبانید. امام و پیشوا مسئول و نگهبان مردم است. زن مسئول و نگهبان خانۀ شوهر خویش است. غلام مسئول و نگهبان مال آقای خویش است. پس هان . همه نگهبان و همه مسئولید . (صیح بخاری، ج ۷ ، ص ۱۵۸).
یکی دیگر از ثمرات ایثار را می توان همدردی و شرکت در غم مستمندان ذکر کرد. چون در یک اجتماع مرفه ای که اغنیاء باید با ایثار و کمک خود به فکر فقراء و یتیمان و اسیران و … باشند تا آنان را از فقر و تهیدستی نجات دهند. اما وقتی که می بینند عملاً راه کمک کردن مسدود است و کسی نیست تا نیازمندیهای مستمندان را رفع کند در این صورت همدردی و شرکت در غم دیگران مخصوصاً یتیمان و اسیران و فقراء می تواند به زخم های دل آنان مرهم گذارد. زیرا فرد مستمند و محروم آن گاه که در کنار افرادی برخوردار و مرفه قرار می گیرد توقع او در بخشش مضاعف می گردد زیرا از طرفی رنج ناشی از فقر و عدم دسترسی به ضروریات زندگی و از طرف دیگر رنج احساس عقب ماندگی او را آزار می دهد.
مردان خدا و با فضیلت به تعبیر امیرالمؤمنین (ع) کوششان این است که وضع موجود مبنی بر پرخوری ظالم و گرسنگی مظلوم را دگرگون سازند و این پیمان خدا است با دانایان امت. پیامبر خدا (ص) فرمود هرکس چیزی به دست آورد و نیاز به آن دارد ولیکن آن را به دیگری ایثار کند خدای تعالی او را بیامرزد و یا این که اگر بنده ام در عمر خود یک بار ایثار کند من شرم دارم با او حساب کنم و جای او بهشت است.
روح قرآن کریم و اخبار اسلامی این است که مردانی از خود گذشته را بر می انگیزد که روش انبیاء را بکار بسته دین خدا را تجدید نمایند.
در حقیقت اینگونه افراد از مصادیق آیۀ شریفه هستند که می فرماید: دسته ای از مؤمنین که با خدا معاهده بسته بودند به وظیفه خود عمل نمودند. و دسته ای از آنان مرگ گریبانشان را گرفت و دسته ای از آنان منتظر مرگ هستند و سرنوشت خود را نمی توانند تغییر دهند. این مردان از خود گذشته نمونه این روایت هستند.
لا تزال من امتی ظاهرین علی الحق لا یضرهم من خالفهم و لا من خذلهم حتی یأتی امرالله. طائفه ای از پیروان من پشت به پشت هم داده و برای دفاع از حق و حقیقت قیام می کنند و مخالفت یا شکنجه آنان را ناراحت نمی سازد و ضرر به آنان وارد نمی کند تا امر خدا صادر گردد.
در اینجا نمونه هایی از ایثار و خودگذشتگی مسلمین را نقل می کنیم.
شخصی به نام ابودجانه در جنگ احد سپر جان رسول خدا (ص) گردید و پشت خود را بلشگر مخالف داده و هرچه تیر می آمد به جان خود می خرید. [۷]
انس بن نضر در جنگ احد به میدان رفت ولی از او خبر نشد. مسلمانان به جستجوی او پرداختند. تا این که سعد بن معاذ او را پیدا کرد. انس بن نضر متوجه سعد گردیده و گفت: به خدای کعبه سوگند، بهشت را مشاهده می کنم و بوی آن را استشمام می نمایم. سعد می گوید زخمهای او را شماره کردم بیش از هشتاد زخم شمشیر نیزه و تیر بر او وارد شده بود.
بار دیگر به جستجوی او پرداختم اما او را نیافتم . خواهر انس برادر خود را از انگشتان بریده اش شناخت و فهمید که برادرش کشته شده است.
عمیر انصاری گفت: رسول خدا (ص) در جنگ بدر فرمود : بپا خیزید و به سوی بهشت بشتابید. بهشتی که وسعت آن به اندازۀ وسعت آسمان و زمین است.
عمیر بن حمام انصاری عرضه داشت به وسعت آسمان و زمین؟ رسول خدا (ص) فرمود : آری به وسعتآسمان و زمین.
عمیر گفت: به به! رسول خدا (ص) فرمود: چه سبب شد که اظهار شادی کردی؟ عمیر گفت: شاید من هم داخل آن شوم، رسول خدا (ص) فرمود : شما از اهل آن خواهید بود.
عمیر با شنیدن این جمله چند دانه خرما برداشت و مشغول خوردن شد.
سپس گفت: اگر من زنده بمانم تا این خرما تمام شود زیاد عمر کرده ام.
هنوز این جمله عمیر تمام نشده بودن که خرماها را ریخت و مشغول پیکار شد تا این که جان را به جان آفرین تسلیم کرد. [۸]
همر و بن جموح : او دارای چهار پسر است و با پای لنگ همراه پسران خود عازم میدان جنگ احد گردیده است. فرزندانش به وی گفتند : چون شما لنگ هستی خدا برای شما جهاد را واجب نکرده است.
عمر پیش رسول خدا (ص) آمده و از دست جوانان خود شکایت کرد. که نمی گذارند من در جنگ شرکت کنم.
به خدا سوگند، آرزوی من این است که کشته شوم. و با همین پای لنگ خود در بهشت قدم بزنم. رسول خدا (ص) فرمود: جهاد بر شما واجب نیست. سپس رو به فرزندان عمرو نموده و فرمود: بگذارید این پیرمرد پاشکسته در جهاد دشمن شرکت کند. شاید خداوند شهادت را روزی او فرماید. عمرو به اتفاق رسول خدا (ص) از مدینه خارج شد و در جنگ احد شهید شد.