دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 42
مطالعه تطبیقى ارث زن
چکیده:
سخن گفتن از حقوق انسان در قالب جدید و مدون یکى از مهمترین ویژگیهاى دوران معاصر است، و در آن میان حقوق زنان از اهمیت ویژهاى برخوردار مىباشد . رفع تبعیضهاى حقوقى ناشى از جنسیت، در ابعاد مختلف زندگى حقوقى بشر، با تاکید بر حقوق زنان، محور اصلى همه معاهدات و اعلامیههاى بین المللى و منطقهاى مربوط به حقوق زنان را تشکیل مىدهد . دفاع از حقوق مالى زنان از جمله بهره آنان از ارث یک بحثبسیار مهم از حقوق زنان است .
در این مقاله ابتدا به بررسى مقایسهاى ارث زن و مرد در ادیان الهى و غیر الهى و همچنین برخى تمدنهاى بزرگ و نظامهاى حقوقى پرداخته مىشود; سپس ارث زن و مرد در حقوق اسلام و ایران بررسى مىشود . در طول این بررسیها محرومیتها و امتیازهاى زن و مرد نسبتبه یکدیگر با توجه به دین و آداب و رسومشان ذکر مىشود .
در قسمت پایانى، میانگین تکالیف و امتیازهاى مالى زن و مرد مورد مقایسه قرار گرفته و میزان انعکاس عدالت تشریعى در منظومه حقوق و تکالیف مالى این دو، در حقوق اسلام و قوانین موضوعه ایران ارزیابى مىشود .
مقدمه
1 . طرح موضوع و اهمیت آن: سخن گفتن از حقوق انسان در قالب جدید و مدون را مىتوان آبرومندانهترین ویژگى دوران معاصر نام نهاد . دانشوران حقوق و سیاست، صاحبان قدرت و معلمان اخلاق و فضیلت همگى با مبانى و انگیزههاى متفاوت، در باب چرائى و چگونگى حقوق انسانها سخن مىگویند . در میان انبوه گفت و شنودهایى که از این محافل به گوش مىرسد، برخى گفتمانها، پر رونقتر و حیاتىتر مىنماید . از آن جمله مىتوان به حلقه گفتگو از حقوق سیاسى انسان و حوزه گفت و شنود از «حقوق زن» اشاره کرد . رفع تبعیضهاى حقوقى ناشى از جنسیت، در ابعاد مختلف زندگى حقوقى بشر، با تاکید بر حقوق زن، محور اصلى همه معاهدات و اعلامیههاى بینالمللى و منطقهاى مربوط به حقوق زنان را تشکیل مىدهد . (2)
حقوق مدنى زن به دلیل گستره عام و فراگیر آن جایگاه ویژهاى در این مجموعه دارد; به دلیل نقش بنیادین اقتصاد، در زندگى خانوادگى و اجتماعى انسان، دفاع از حقوق مالى زنان و از جمله بهره آنان از ارث، اشخاص و حلقههاى دفاع از حقوق زنان را ختبه خود مشغول داشته است .
پر واضح است که قبل از هر اقدام ناصحانهاى جهتحمایت از سهم زنان از ارث، کنکاش در قواعد حاکم بر تعیین میزان بهرهمندى زنان از ارث، در ادیان، تمدنها و نظامهاى حقوقى موجود و عمده جهان اجتنابناپذیر است; یعنى در ابتدا لازم است موارد تفاوت بهره زن از ارث نسبتبه مرد بطور مقایسهاى گزارش شود و سپس اصول و مبانى دو گانه انگارى مرد و زن در بهرهمندى از ارث بررسى شود، تا سر انجام آشکار گردد که چگونه و در چه مواردى این دو گانه انگارى ملهم از جنسیت، تبعیض و بىعدالتى را دامن مىزند؟ پاسخ به این پرسش دغدغه اصلى این مکتوب مختصر است .
2 . ضرورت توجه یکسان به محرومیتها و امتیازات: در بحث از حقوق مقایسهاى زن نسبتبه مرد، تنها نمىتوان به فهرست کردن محرومیتهاى زنان نسبتبه مردان اکتفا کرد، بلکه لازم است امتیازهاى موجود نیز مورد دقت قرار گیرند . در پژوهشهایى که لیتیک دین، تمدن و یا نظام حقوقى از حیث تبعیض مبتنى بر جنسیت، در معرض داورى قرار دارد - چنانکه این پژوهش چنین است - باید برآیند محرومیتها و امتیازهاى موجود در نظامها، شاخص مقارنه و مقایسه قرار گیرد . بنابراین در مطالعه حقوق مقایسهاى زن و مرد، از جمله، در بخش ارث، با موارد سهگانهاى مواجه خواهیم شد: موارد محرومیت کلى یا جزئى زن نسبتبه مرد، موارد برخوردارى کلى یا جزئى زن از امتیاز نسبتبه مرد و مواردى که زن و مرد در آن از حقوق برابر برخوردار بوده و هیچ گونه تفاوتى از جنسیت ناشى نمىشود . بدیهى است که نسبتبه دسته سوم بحثى وجود ندارد و بر طبق مقتضاى انسانیت مشترک مرد و زن است . چنانکه گذشت در ارزیابى مجموعه یک نهاد اجتماعى با هدف عدالتخواهانه و تبعیض زدایى هم موارد نوع اول و هم موارد نوع دوم در دایره گفت و گوى ما قرار مىگیرند . اگر چه در یک مقایسه جزئى و موردى و با تکیه بر جنس خاص مرد یا زن، تنها مىتوان با تکیه بر موارد دسته اول یا دوم پژوهش را به نتیجه رساند . در این مقاله از موارد نوع اول به «محرومیتها» و از موارد نوع دوم به «امتیازها» یاد مىشود .
3 . ساختار مطالب: بطور منطقى ابتدا لازم است، به بررسى مقایسهاى ارث زن و مرد در ادیان الهى و غیر الهى پرداخته شود و در میان ادیان غیر الهى بر اساس تقسیم جغرافیایى نظرگاه هندى، چینى و ژاپنى مورد بررسى قرار گیرد; لکن على رغم جستجوهایى که در منابع رایج ادیان غیر الهى صورت گرفت، موضع قابل استنادى از این ادیان در خصوص میزان ارث زن و مرد و موارد اختلاف آن دو، در بهرهمندى از ارث مشاهده نمىگردد . تنها برخى از آنها به پارهاى از احکام اخلاقى زن و یا به یک داورى کلى درباره جنس زن بسنده کردهاند . (3)
بنابراین، در این جا تنها به بررسى مساله در ادیان الهى مىپردازیم . در بخش ادیان الهى وضعیت ارث زن و مرد در دین یهود، مسیحیت، زرتشت و اسلام گزارش شده و تفاوتهایى که بین زن، تحت عناوین مادر، همسر، دختر و عمه و خاله و مرد تحت عناوین پدر، شوهر، پسر، عمو و دایى در مساله ارث وجود دارد، مورد تاکید و تحلیل قرار مىگیرد . در بخش بعد به مطالعه تطبیقى ارث زن و مرد در عمدهترین نظامهاى حقوقى جهان، به عنوان پارهاى از تمدنهاى نامدار موجود خواهیم پرداخت . و قواعد حقوقى ارث برخى از کشورها از هر دو نظام رومى ژرمنى و کامنلا مورد مطالعه قرار مىگیرد . سپس به بررسى مقایسهاى ارث زن و مرد در حقوق اسلام و ایران مىپردازیم . در ابتدا موارد اختلاف، اعم از امتیازات و محرومیتهاى ارثى زنان در حقوق اسلام بیان مىگردد و پس از آن چگونگى انعکاس این موارد در قوانین موضوعه ایران، بررسى مىشود . در قسمت پایانى این فصل میانگین تکالیف و امتیازات مالى زن و مرد مورد مقایسه قرار گرفته و میزان انعکاس عدالت تشریعى در منظومه حقوق و تکالیف مالى زن و مرد، در حقوق اسلام و قوانین موضوعه ایران، ارزیابى مىگردد .
در این قسمت نوعى دفاع عقلانى و اقناعى از مجموعه اصول و قواعد مسلم رژیم حقوقى ارث زن و مرد در حقوق اسلام و ایران صورت مىگیرد و در پایان با توجه به گزارشهاى ارائه شده در فصول پیشین و نمودار حاصله از موارد اختلاف ارث زن و مرد در ادیان و تمدنهاى پیش گفته، مقایسهاى مجموعى، از وضعیت ارث زن و مرد صورت گرفته و ضمن نشان دادن موارد اختلاف ادیان و تمدنها در هر یک از موارد تلاش مىشود که با بهرهگیرى از مباحث فلسفى حقوقى و تکیه بر مکتب حقوق طبیعى و واقعیات اجتماعى، دفاع از مجموعه قواعد ارث زن و مرد در اسلام و قوانین موضوعه ایران صورت گیرد .
1- مقایسه ارث زن و مرد در ادیان الهى (غیر از اسلام)
یهود، مسیحیت و اسلام ادیان مشهور الهىاند . و چون از دیدگاه شیعه، دین زرتشت نیز صاحب کتاب آسمانى بوده، در نتیجه در زمره ادیان الهى قرار دارد . (4) مقایسه ارث زن و مرد در نظام حقوقى اسلام، در قسمتهاى بعدى به همراه نظام حقوقى ایران صورت خواهد گرفت و در این قسمتبه دیدگاههاى سه دین دیگر یعنى یهود، مسیحیت و زرتشت مىپردازیم .
1- 1- دین زرتشت
عمدهترین تفاوتهاى موجود بین ارث زن و مرد، اعم از محرومیتهاى زن و امتیازات او در دین زرتشتبه قرار زیر است:
1- بر طبق مقررات رسمى احوال شخصیه زرتشتیان، هنگامى که زن و شوهر در پى حادثهاى با هم بمیرند و یا اگر تنها یکى از آنها فوت کند، تقسیم ارث بین اولاد آنها بر اساس جنسیت متفاوت خواهد بود . به این ترتیب که نسبتبه ارثیه پدر، هر پسر دو برابر سهم یک دختر بهرهمند خواهد شد و نسبتبه ارثیه مادر دختر و پسر بطور مساوى سهم خواهند برد . (5) در این حکم از یک سوى شاهد نوعى محرومیت جزئى زن (دختر) از ارثیه پدر خود هستیم و از سوى دیگر مشاهده مىکنیم که مرد (پسر) از امتیازى معادل زن (دختر) در بهرهمندى از ارث مادر برخوردار است .
2- در صورت انحصار وراث متوفى در چند برادر و خواهر، اگر متوفى مرد باشد سهم هر برادر دو برابر سهم هر خواهر خواهد بود . حال آن که اگر متوفى زن باشد، سهم هر برادر مساوى سهم هر خواهر است .
3- در صورت انحصار وراث متوفى در عمو و عمه، اگر متوفى مرد باشد، سهم عمو دو برابر سهم عمه است، ولى اگر متوفى زن باشد، عمو و عمه با هم بطور مساوى ارث خواهند برد .
4- اگر متوفى مرد و ورثه او منحصر در خاله و دایى باشند، دایى دو برابر خاله ارث خواهد برد، ولى در همین صورت اگر متوفى زن باشد، سهم الارث دایى و خاله مساوى است .
5- در صورت انحصار وراث در عمو و دائى، خویشاوندان پدرى، یعنى عموها ترجیح داده شده و همه ارثیه را مالک مىشوند .
6- در فرض انحصار وراث در پدر بزرگ و مادر بزرگ، سهم پدر بزرگ از میراث متوفاى مرد دو برابر سهم مادر بزرگ است، حال آن که سهم آن دو، از میراث متوفاى زن بطور مساوى خواهد بود . (6)
به این ترتیب مشاهده مىگردد که در آئین زرتشت زن در تحت عناوین متعدد در صورتى که متوفى مرد باشد، با محرومیت جزئى از ارث مواجه است و بهرهاى معادل نصف مرد دارد . البته در این دین، زن و مرد، تحت عنوان «پدر و مادر» از ارث برابر برخوردارند .
همچنین زن و شوهر در صورتى که تنها وارث باشند، بطور مساوى از ارث بهرهمند مىگردند و هر دو نصف دارایى را به ارث مىبرند . اما در صورتى که متوفى شوهر باشد و از خود اولاد نیز داشته باشد، سهم الارث همسر او یک ششم، و اگر متوفى زوجه باشد و اولاد هم داشته باشد، سهم الارث شوهر او، برابر با سهم پسر و دختر متوفى خواهد بود . (7)
در آیین زرتشتبه موارد نادرى نیز از امتیازات «زن» در بهرهمندى از ارث مواجه مىشویم که از آن جمله مىتوان به دو مورد زیر اشاره کرد:
1- در صورت انحصار ورثه در دختر، پسر و همسر، هرگاه متوفى مرد باشد «یک ششم» ترکه سهم زوجه و مابقى آن، به نسبت پسر دو برابر دختر، تقسیم مىگردد; ولى اگر متوفى زن باشد «یک هشتم» ترکه سهم زوج و بقیه بطور مساوى بین پسر و دختر تقسیم مىشود . (8) در این مورد ملاحظه مىگردد که در شرایط برابر براى زن 6/1 و براى مرد8/1 از ترکه اختصاص یافته است .
2- در قانون مدنى زرتشتیان در زمان ساسانیان (بند 10 از فصل 24) آمده است: «اگر دخترى بعد از فوت پدر بدنیا آید، خرج عروسى او از ماترک پدر موضوع مىشود .» (9)
محور تفاوت مبتنى بر جنسیت، در تقسیم ارثیه را در دین زرتشت مىتوان، در این اصل خلاصه کرد که مرد در بهرهمندى از ارثیه زن از سهم برابر با زن برخوردار است، ولى زن در بهرهمندى از ارثیه مرد، سهمى معادل نصف مرد دارد یعنى با محرومیت جزئى مواجه است; جز در دو موردى که از امتیاز برخوردار شده است .
1- 2- دین یهود
تفاوتهاى اساسى ارث زن و مرد و بطور مشخص، محرومیتهاى کلى و جزئى زن در دین یهود به شرح زیر است:
1- در صورتى که متوفى فرزند باشد، یعنى پدر و مادر او زنده باشند . پدر به تنهایى در طبقه دوم وراث قرار مىگیرد، ولى مادر با محرومیت کلى از ارثیه فرزندش مواجه است و اگر وراث منحصر در پدر یا مادر باشند نیز، تنها پدر از ترکه فرزند ارث مىبرد (10) و مادر اصولا در هیچ یک از طبقات وراث قرار نمىگیرد .
2- در صورتى که پدر (متوفى) داراى فرزند پسر و یا حتى نوادگان پسرى باشد، دختر بهرهاى از ارثیه پدر نخواهد داشت . (11) ولى دخترانى که در زمان حیات پدر به خانه شوهر نرفتهاند، مادامى که شوهر نکردهاند، برادران موظفند تمام مخارج و لوازم تعلیم و تربیت آنها را تکفل نمایند . و در هنگامى که مىخواهند به خانه شوهر بروند به آنان جهیزیه بدهند که جهیزیه هر یک از دختران، نباید کمتر از یک دهم سهم الارث پسران باشد و پدران مىتوانند، بر حسب وصیت، سهم الارث دختران خود را نسبتبه پسران، نصف تعیین کنند .
البته این قاعده، در مقررات اصلاحى بعدى کلیمیان اصلاح گردیده و به موجب آن دختر، چه ازدواج کرده باشد، چه ازدواج نکرده باشد، نصف وراث ذکور از ما ترک والدین خود ارث مىبرد .
3- اگر چه زوجه، در طبقه اول وراث از زوج قرار دارد، ولى این امر در صورتى است که زوجه اولادى نداشته باشد . ولى اگر داراى اولاد باشد، تنها حق دارد که مهریه و جهیزیه خود را که در واقع اموال خود اوست، مالک گردد و در صورتى که اولاد نداشته باشد، علاوه بر مهریه و جهیزیه، یک چهارم ترکه زوج را به ارث مىبرد . (12)
البته ظاهر عبارت شرح تورات، محرومیت کلى زوجه از ارث زوج است، در آن جا که مىگوید: «این افراد از خویشاوندان خود ارث مىبرند، ولى آن خویشاوند وارث آنان نمىشود» و از جمله این افراد «شوهر نسبتبه همسرش» را نام مىبرد . (13)
در مقررات اصلاحى ارث کلیمیان جهان، اصلاحاتى در چگونگى ارث، به نفع زوجه و به ترتیب زیر صورت گرفت:
الف - در جایى که زوجه اولاد دارد، سهم الارث زوجه، برابر سهم یک دختر که نصف سهم یک پسر است، خواهد بود، مشروط به این که میزان مهریه او بیشتر از سهم یک دختر نباشد که در این صورت فقط مهریه را مىگیرد . و اگر مهریه کمتر از سهم دختر باشد، بقیه را مىگیرد .
ب - هرگاه متوفى والدین و برادر و خواهر داشته باشد، سهم زوجه برابر با سهم یک فرزند ذکور بعلاوه مهریه و جهیزیه خود است . و اگر فقط والدین داشته باشد، سهم زوجه برابر با یک چهارم ترکه استبعلاوه جهیزیه و مهریه . ولى در مورد سهم زوج از ترکه زوجه مقرر شده که هرگاه زوجه اولاد داشته 2/1 ترکه سهم زوج و اگر زوجه اولاد ندارد 10/9 ترکه سهم زوج است و بقیه به پدر زوجه یا وارث پدر او مىرسد . همچنین در موردى که تنها وارث زوج است، نصف ترکه به زوج و بقیه به خویشاوندان پدرى زوجه مىرسد . ولى اگر تنها وارث زوجه باشد، 4/1 ترکه زوج بعلاوه جهیزیه و مهریه به زوجه و بقیه سهم پدر یا اقوام پدرى زوج خواهد شد . (14)
4- در صورتى که پدر بزرگ و مادر بزرگ تنها وارث باشند، همه ترکه به پدر بزرگ مىرسد و مادر بزرگ سهمى ندارد .
بعلاه خویشاوندان منسوب به پدر متوفى بر خویشاوندان مادرى او به شرح زیر برترى داده شدهاند:
5- اگر برادران مادرى و پدرى تنها وارث باشند، فقط برادران پدرى از ارثیه بهرهمند مىشوند .
6- اگر عمو و دائى وارث باشند، تنها عمو ارث مىبرد .
7- اگر عمه و خاله تنها وارث باشند، فقط عمه ارث مىبرد .
8- اگر عمو و عمه تنها وارث باشند، تنها عمو ارث مىبرد; اگر چه هر دو خویشاوند پدرىاند .
9- اگر خاله و دایى تنها وارث باشند، فقط دایى ارث مىبرد; اگر چه هر دو خویشاوند مادرىاند . (15)
بنابراین، در دین یهود با فهرست طولانى از محرومیتهاى زن در ارث روبهرو هستیم که محور آنها عبارتند از: ملاک قرار دادن نسبت پدرى در بهرهمندى از ارث و محروم کردن منسوبان مادرى . ترجیح مردان بر زنان در میان منسوبان مادرى و محرومیت کلى مادر و جزئى زوجه از ارث . اگر چه در برخى مقررات متاخر یهودیان برخى اصلاحات در این موارد صورت گرفت، ولى وضعیت کلى همچنان به قوت خود باقى است .
1- 3- دین مسیحیت
در دین مسیح، تفاوت قابل توجهى، در تقسیم ارث بین زن و مرد که ناشى از جنسیتباشد، مشاهده نمىگردد . در این دین دختر و پسر، برادر و خواهر، پدر و مادر، پدر بزرگ و مادر بزرگ، عمه و عمو و نوادگان دختر و پسر، همه از ارث مساوى برخوردارند و جنسیت تاثیرى در تعیین سهم الارث آنان ندارد . زوج و زوجه نیز در صورتى که تنها وارث باشند، از بهره مساوى برخوردارند . ولى در صورتى که همراه آنان وارث دیگرى از قبیل اولاد وجود داشته باشد، تفاوتهایى در سهمالارث زوجین در شرایط برابر مشاهده مىگردد که با توجه به رژیم کلى حاکم بر ارث زن و مرد در دین مسیح، قابل توجه نیست . (16)
2- مقایسه ارث زن و مرد در تمدنهاى بزرگ جهان
تاریخ مکتوب بشر گواه نقش تعیین کننده قوانین مربوط به ارث در حراست و انتقال مشروع اموال است . در واقع باید گفت که بشریتبا اذعان به این امر که نقش اموال فرد با مرگ او پایان نمىپذیرد، همواره در صدد تنظیم رژیم حقوقى حاکم بر اموال متوفى بر آمده است . این تلاش را در عموم تمدنهاى مطرح جهان مىتوان نظاره کرد، (17) اگرچه در تمدنهاى مختلف حاصل یکسانى در پى نداشته است و گزارش مختصر آن به قرار زیر است:
منابع و ارجاعات
1) مربى ارشد، حقوق خصوصى، دانشگاه قم .
2) ر . ک: ماده6 اعلامیه جهانى رفع تبعیض علیه زنان، بند 15 اعلامیه تهران، مقدمه و ماده 16 اعلامیه جهانى حقوق بشر، بند2، ماده2 میثاق بینالمللى حقوق اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى، بند1 ماده2 و مواد 3 و 16 میثاق بینالمللى حقوق مدنى و سیاسى و
The 1950 European convention for the protection of Human rights and fundamental freedoms, Brice Dickson, Human rights and the European convention, p.229-243, sweet & Maxwell, londan, 1997.
3) ر . ک: جان بىناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه: على اصغر حکمت، فصل 1- 11 .
4) ر . ک: سوره حج آیه 17، علامه طباطبائى، المیزان، ج 14، ص358، شیخ حر عاملى، وسایل الشیعه، ج11، باب 49، ص 100- 98، شیخ محمدحسن نجفى، جواهرالکلامج21، ص228- 230- اصل سیزدهم قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، و صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسى نهائى قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، ج اول، جلسات هجدهم و نوزدهم، ص473- 501 .
5) آیین نامه زرتشتیان ایران، مواد 55 و52 .
6) آئیننامه زرتشتیان ایران، مواد 53، 57، 61، 65 .
7) همان، مواد52، 53، 62، 65، 57 .
8) همان، مواد 52، 53 .
9) موبد رستم شهر زادى، قانون مدنى زرتشتیان در زمان ساسانیان، ص78، همچنین ر . ک دامغانى، محمدتقى، احوال شخصیه زرتشتیان، انتشارات امیرکبیر، تهران، 1334 .
10) ر . ک: بند اول، ماده هفتم مقررات اصلاحى ارث کلیمیان جهان مصوب 1355 .
11) تورات، سفر اعداد، 27/8 گرگانى، گنجینهاى از تلمود، ص 348 و بهنود، یوسف، احوال شخصیه ایرانیان غیر شیعه، ص 43 و 44 و المدخل الى دراسة الادیان والمذاهب، العمید عبدالرزاق محمد اسود، دارالعربیه للموسوعات بیروت، 1401 ه . ق . ص171 .
12) ر . ک: فهیمى، عزیزالله، بررسى تطبیقى (ارث اقلیتهاى دینى در حقوق اسلام و ایران)، چ اول، دانشگاه قم، بهار 1381، ضمائم (پاسخهاى انجمن کلیمیان تهران) ص237- 262 .
13) گرگانى، گنجینهاى از تلمود، ص348 .
14) مقررات اصلاحى ارث کلیمیان جهان، مواد 7 و9 .
15) ر . ک: فهیمى، عزیزالله، پیشین، ضمائم ص237- 262 (پاسخهاى انجمن کلیمیان تهران) .
16) پیشین، ضمائم، پاسخهاى شوراى خلیفهگرى ارامنه تهران .
17) جهت آگاهى از سرگذشت تاریخى ارث ر . ک: قنبرى، محمدرضا، مبانى تاریخى ارث، ص7 به بعد .
18) دو کولانژ، فوستل، تمدن قدیم، ترجمه: نصرا . . . فلسفى، ص66 و 67 و 327 .
19) ر . ک: ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج4، ص194 و 44 .
20) منتسکیو، روح القوانین، ترجمه علىاکبر مهدوى، ص230 و تاریخ تمدن، ویل دورانت، ج7، ص90 .
21) ر . ک: پاشا صالح، على، تاریخ حقوق، ص99 به بعد و جواد الهاشمى، رضا، نظام العائله فى العهد البابلى القدیم، ص197- 224 .
22) ر . ک عمید، موسى، ارث در حقوق مدنى ایران، ص14 و15 کریستیان بارتلمه، زن در حقوق ساسانى، ترجمه: ناصرالدین صاحب الزمانى، ص27، علامه طباطبایى، المیزان، ج4، ص226، نورى، حسین، مجله نور علم، دوره دوم، شماره 5، ص73، شهرزادى، موبد رستم، قانون مدنى زرتشتیان در زمان ساسانى .
23) ر . ک: ویل دورانت، پیشین، ج3، ص1066 و 1147 .
24) همان، ج2، ص706 .
25) ر . ک: Cf.Code civil (de francais) Art. 745-767 (DALLOZ, 110 e eedition, 2002, P. 668-676)
26) ر . ک: حقوق زن از آغاز تا امروز، ناى بن سعدون، ترجمه: گیتى خورسند .
27) مهرپور، حسین، بررسى میراث زوجه در حقوق اسلام و ایران، ص20 .
28) علامه طباطبائى، پیشین، ج4، ص226 .
29) سوره نساء، آیه7 .
30) ر . ک: مواد 906، 908 و 909 قانون مدنى ایران .
31) پیشین: مواد 907، 913، 927، 938، 949، 946، 647 .
32) ر . ک: مواد 920، 921، 923، 931، 933، 862، 114، 915 قانون مدنى .
33) ر . ک: دکتر کاتوزیان، ناصر، ارزش سنت و جذبه عدالت در توارث همسران، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسى دانشگاه تهران، شماره 39، ص96- 97 .
34) ر . ک: شیخ حر عاملى، وسائل الشیعه، ج17، ابواب میراث الابوین، باب 17، ص463، 465، و علامه طباطبائى، المیزان، ج4، ص229 .
35) ر . ک: گنجینهاى از تلمود، راب . ا . کهن، ترجمه: امیر فریدون گرگانى، ص348 .
36) برخى از حقوقدانان معاصر در این باره 8 نظریه ذکر کردهاند . ر . ک: دکتر کاتوزیان، ناصر، پیشین، ص114 .
37) شیخ محمدحسن نجفى، جواهرالکلام، ج39، ص207 .
38) پیشین، ج39، ص207 و 208، مقدس اردبیلى، مجمع الفائدة والبرهان، ج11، ص422 و 450 .
39) پیشین، ج39، ص214 و 215 و سید مرتضى، الانتصار، ص165 .
40) شرائع الاسلام، ص304 والروضة البهیه، ج2، ص312، مفتاح الکرامه، ج8، ص189، مناهج المتقین، ص467 .
41) سید على طباطبائى، ریاض المسائل، ج 2، ص 367 و فاضل مقداد، التنقیح الرائع، ج5، ص 190 .
42) ر . ک: شیخ حر عاملى، وسائل الشیعه، ج17، باب6 از ابواب میراث ازواج، ح3، 7، 9، 14 .
43) دکتر مهدى شهیدى، ارث، ش125 .
44) ر . ک: دکتر کاتوزیان، پیشین، ص114 .
45) ر . ک: سید مرتضى، الانتصار، ص 300 .
46) وسائل الشیعه، ج 17، ابواب میراث الازواج، باب4، حدیث9 .
47) پیشین، ابواب میراث الازواج، باب4، حدیث6، همچنین ر . ک: شیخ مفید، مقنعه، ص 691، ابن براج، مهذب، ج2، ص 139، ابن ادریس، سرائر، ج3، ص243 .
48) ر . ک: شیخ طوسى، نهایه، ج3، ص210 .
49) ر . ک حسین توفیق رضا، الاصول الشخصیه للمصریین غیرالمسلمین، چ اول، 1386 ه . ق، دارالنهضه العربیه، قاهره، حسن فرشتیان، نفقه زوجه در حقوق ایران، ص55 دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم و
Cf . Mazeaud (Henri, Leonet Jean) par fracois Chabas, Tomel, Troisim Volume, P. 593-627,7| Edition, Montchrestien, Paris, 1995.
50) ر . ک: دکتر سمیر عبدالسید تناغو، احکام الاسرة للمصریین غیرالمسلمین، ص295، چاپ جدید، 1997- 1998- المعارف، اسکندریه مصر، و محمد فهرشقفه، احکام احوال الشخصیه للمسلمین و النصارى والیهود، ص 325، چ اول، مؤسسة النورى، دمشق 1998 .
51) تورات، سفر خروج، آیه 10، محمد فهر شقفه، پیشین، ص325 و تا درس متخائیل تا درس، شرح الاصول الشخصیه للمصریین غیر المسلمین، ص 203، چ اول . اسکندریه، دارالطالب، 1956 .
52) حسین توفیق رضا، پیشین، ص226 .
53) به نقل از: شریف، على، نفقه و تمکین در حقوق خانواده، نشر بشارت، چ اول، 1376 .
54) محمد فهرشقفه، پیشین، ص298، حسین توفیق رضا، پیشین، ص209- 217 .
55) شیخ طوسى، تهذیب الاحکام، ج9، ص398، خ 1420 و همچنین پاسخ مشابهى از امام صادق علیه السلام در همانجا، حدیث 2421 داده شده است .
56) شیخ حر عاملى، وسائل الشیعه، ج17، ابواب میراث الابوین والاولاد، باب دوم، ح3 و همچنین ر . ک به احادیث 1، 2 و 5، ص436- 438 .
57) ر . ک: علامه طباطبائى، المیزان، ج4، ص226- 231 و شهید مطهرى، مرتضى، نظام حقوق زن در اسلام، ص251- 253 .
58) علاوه بر موارد فوق ر . ک: نورى، یحیى، حقوق زن در اسلام و جهان، ص139- 143، صدر، سید حسن، حقوق زن در اسلام و اروپا، ص242- 260 .
59) سوره نساء، آیه 11 .
60) ر . ک: میرزا حبیبالله رشتى، اجاره، ص184و185 .
61) دکتر کاتوزیان، ناصر، پیشین، ص109 .
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید