اختصاصی از
فی بوو مقاله ارتقا شغلی خبره و عالی و تجربیات مدون آموزشی پیرامون چالش ها و مشکلات دبیر فیزیک و ذکر راهکار ها و پیشنهادات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
فایل حاضر کامل ترین و دقیقترین مقاله ایست که در مورد پست دبیر فیزیک در قالب ورد و قابل ویرایش طراحی گردیده است و طبق آخرین بخشنامه های آموزش و پرورش بروز رسانی گردیده است و آماده چاپ می باشد. در نگارش این مقاله تمامی نکات مورد نیاز اداره آموزش و پرورش لحاظ گردیده است.به همراه این مقاله دقیق و کارآمد سه نمونه فرم ویژه ارتقای شغلی هم برای شما اسال می گردد که فرم شماره سه که شامل مستندات پست مورد نظر است نیز به صورت کامل پر شده است.
این مقاله ارتقا شغلی در116 صفحه میباشد
مقدمه
فیزیک به عنوان علم یافتن قوانین حاکم بر طبیعتی است که انسان از بدو خلقت در تعامل با آن بوده و در خصوص آن تفکر می کرده است و بی شک برای تمام رخدادها و مسائل موجود در طبیعت در ذهن خودش راه حل هایی ارائه کرده است که اکثر آنها نادرست است . هرگاه حل درست یک مسله علمی از ذهن عامه مردم دور باشد , جواب غلط ولی نزدیک به ذهن بیشترمورد پذیرش قرار می گیرد . اینکه آیا خورشید به دور زمین می گردد یا زمین به دور خورشید ، مسأله ای نیست که در زمان خودش حتی در زمان فعلی راه حل درستش قابل فهم تراز جواب غلط آن باشد، تدریس فیزیک از آنجا با دشواری روبروست که بشربه دلیل ذات جستجو گر خویش برای تمام واقعیت ها ، درست یا غلط راه حل هایی ارائه کرده است . گاهی ستاره ها را ارابه های آتشین خدایان می داند که روزها در استراحت وشب ها در حل جنگ و ستیزند و زمین را بر شاخ گاو ، گاو را بر پشت ماهی تصور ,و کوچکترین قسمت اجسام را مولکول فرض می کند علت سقوط اجسام و بالارفتن دود را اینگونه فرض می کند که اجسام از زمین منشأ گرفته و آتش از آسمان .اگر چه امروزه این تفکرات برای ما نابخردانه است ، ولی واقعیت اینست که وجود داشته و امروز هم به نوبه خود ذهن دانش آموزان پر از جوابهای غیر منطقی است به خصوص در محدوده فیزیک کلاسیک . شما اگر 10 بار تکرار کنید که پرتاب در راستای قائم یک حرکت با شتاب ثابت است ، باز هم بیش از 70 درصد دانش آموزان در مورد اینکه شتاب اجسام هنگام بالارفتن بیشتر است یا پائین آمدن جواب غلط می دهند . اگر بارها بیان کنید که در شلیک گلوله به مقوا اندازه نیروی گلوله به مقوا بیشتر است یا مقوا به گلوله ، باز جوابشان غلط است . در مبحث الکتریسیته, فشارو.... نیزکم وبیش همین مشکلات وجود دارد . پس دبیران فیزیک ب دو کاررا باید انجام دهند . اول اینکه ذهن دانش آموزان را از آموخته های غلط خالی کنند و سپس واقعیتهای موجود را جانشین سازند. این کار در واقع به منزله ی تغییر جهت رودخانه است از سراریزی به سر بالایی . در فیزیک جدید به دلیل اینکه ذهن دانش آموزان تقریباً خالی از اطلاعات است کار راحت تر به نظر می رسد ولی مشکل این است که در این خصوص ما معلمان نیز به اندازه کافی اطلاعات نداریم وهنوز به درک کاملی از مطلب نرسیدیم تا بتوانیم آن را به خوبی بیان کنیم هرگز با حوصله در آزمایشگاه پدیده فوتوالکتریک ، تابش جسم سیاه ، و کار با نیم رسانا را تمرین نکردیم به همین دلیل به سرعت از آنها می گذریم . مشکل بعدی عدم استفاده از آزمایشگاه به هر دلیلی است ,که یادگیری را مشکل می کند گاهی مطلبی که در ساعت های متمادی تدریس برای دانش آموزان قابل فهم نیست ، با یک جلسه آزمایش کاملاً درک می شود . ولی کمتربه این موضوع توجه میشود. مشکل بعدی عدم برنامه ریزی درست در رعایت ارتباط منطقی بین دروس فیزیک در پایه های مختلف است به تمام این موارد عدم برگزاری دوره های ضمن خدمت بطور مرتب ، عدم آموزش نیروهای تازه استخدام ، استفاده از نیروهای شرکتی ، استفاده از دبیران رشته های غیر مرتبط با فیزیک و از همه مهمتر کاهش ساعت تدریس در طول هفته از جمله مشکلاتی است که به موارد قبل اضافه می شود . مشکلات تدریس درس فیزیک ودانستنیها فیزیک به عنوان علم یافتن قوانین حاکم بر طبیعتی است که انسان از بدو خلقت در تعامل با آن بوده و در خصوص آن تفکر می کرده است و بی شک برای تمام رخدادها و مسائل موجود در طبیعت در ذهن خودش راه حل هایی ارائه کرده است که اکثر آنها نادرست است . هرگاه حل درست یک مسأله علمی از ذهن عامه مردم دور باشد ، جواب غلط ولی نزدیک به ذهن بیشتر مورد پذیرش قرار می گیرد . اینکه آیا خورشید به دور زمین می گردد یا زمین به دور خورشید ، مسأله ای نیست که در زمان خودش حتی در زمان فعلی راه حل درستش قابل فهم تر از جواب غلط آن باشد؛ تدریس فیزیک از آنجا با دشواری روبروست که بشر به دلیل ذات جستجوگر خویش برای تمام واقعیت ها ، درست یا غلط راه حل هایی ارائه کرده است. گاهی ستاره ها را ارابه های آتشین خدایان می داند که روزها در استراحت و شب ها در حل جنگ و ستیزند و زمین را بر شاخ گاو ، گاو را بر پشت ماهی تصور و کوچکترین قسمت اجسام را مولکول فرض می کند علت سقوط اجسام و بالا رفتن دود را اینگونه فرض می کند که اجسام از زمین منشأ گرفته و آتش از آسمان؛ گرچه امروزه این تفکرات برای ما نابخردانه است، ولی واقعیت اینست که وجود داشته و امروز هم به نوبه ی خود، ذهن دانش آموزان پر از جوابهای غیر منطقی است به خصوص در محدوده ی فیزیک کلاسیک . شما اگر 10 بار تکرار کنید که پرتاب در راستای قائم، یک حرکت با شتاب ثابت است، باز هم بیش از 70 درصد دانش آموزان در مورد اینکه شتاب اجسام هنگام بالا رفتن بیشتر است یا پائین آمدن، جواب غلط می دهند . اگر بارها بیان کنید که در شلیک گلوله به مقوا اندازه ی نیروی گلوله به مقوا بیشتر است یا مقوا به گلوله، باز جوابشان غلط است. در مبحث الکتریسیته؛ فشار و .... نیز کم و بیش همین مشکلات وجود دارد . پس دبیران فیزیک دو کار را باید انجام دهند . اول اینکه ذهن دانش آموزان را از آموخته های غلط خالی کنند و سپس واقعیتهای موجود را جانشین سازند. این کار در واقع به منزله ی تغییر جهت رودخانه است از سرازیزی به سر بالایی . در فیزیک جدید به دلیل اینکه ذهن دانش آموزان تقریباً خالی از اطلاعات است کار، راحت تر به نظر می رسد ولی مشکل این است که در این خصوص ما معلمان نیز به اندازه کافی اطلاعات نداریم و هنوز به درک کاملی از مطلب نرسیدیم تا بتوانیم آن را به خوبی بیان کنیم، هرگز با حوصله در آزمایشگاه، پدیده فوتوالکتریک ، تابش جسم سیاه، و کار با نیم رسانا را تمرین نکردیم به همین دلیل به سرعت از آنها می گذریم .مشکل بعدی، عدم استفاده از آزمایشگاه به هر دلیلی است که یادگیری را مشکل می کند؛ گاهی مطلبی که در ساعت های متمادی تدریس برای دانش آموزان قابل فهم نیست ، با یک جلسه آزمایش کاملاً درک می شود ولی کمتر به این موضوع توجه می شود . مشکل بعدی عدم برنامه ریزی درست در رعایت ارتباط منطقی بین دروس فیزیک در پایه های مختلف است به تمام این موارد، عدم برگزاری دوره های ضمن خدمت بطور مرتب، عدم آموزش نیروهای تازه استخدام، استفاده از دبیران رشته های غیر مرتبط با فیزیک و از همه مهم تر کاهش ساعت تدریس فیزیک در طول هفته از جمله مشکلاتی است که به موارد قبل اضافه می شود شاید بهتر باشد تغییراتی اساسی در زمینه تدریس فیزیک ایجاد شود . آیا می دانید که: می دانیم اجسامی که سطح تیره ای دارند وقتی در مقابل نور خورشید قرار می گیرند بیشتر از اجسامی که سطح روشنی دارند گرم می شوند این موضوع در مورد بالا پوشی که بادیه نشینان درصحرا می پوشند صدق می کند، یعنی بالاپوش سیاه بیشتر از بالاپوش سفید گرم می شود . پس چرا بادیه نشین ردایی سیاه برتن می کند؟ آیا واقعاً این پوشش موجب کاهش شانس زنده ماندن در محیط بیابانهای سوزان نمی شود؟ جواب: بله؛ این قابل قبول است که در بیابانهای سوزان ردای سیاه تقریبا 6درجه نسبت به ردای سفید مشابه خود گرمتر است؛ اما با اینحال بادیه نشینان صحرای سیناهمچنان ردای سیاه می پوشند چرا که خودش دمای بیشتری نسبت به ردای سفید دارد و می تواند هوای درون ردا را گرم کنددر نتیجه هوای گرمتر سریعتر بالا می رود و از منافذ پارچه خارج می شود؛ و در همین زمان هوای بیرونی از پایین ردا که باز است به داخل ردا کشیده می شود بنابراین درزیر ردای سیاه گردش هوا افزایش می یابد واین موضوع، بادیه نشین را نسبت به کسی که ردای سفید پوشیده خنک تر می کند.در واقع نسیم پیوسته ای که به بدن بادیه نشین می وزد می تواند برای او احساس آرامش ایجادمی نماید.این موضوع توسط چهار فیزیکدان بررسی شده ونتیجه ی فوق در مجله ی علمی وپژوهشی نیچر(معتبرترین مجله علمی دنیا) به چاپ رسیده است.
دانلود با لینک مستقیم
مقاله ارتقا شغلی خبره و عالی و تجربیات مدون آموزشی پیرامون چالش ها و مشکلات دبیر فیزیک و ذکر راهکار ها و پیشنهادات