فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

آیا بین ورزش کردن و میزان افسردگی رابطه‌ای وجود دارد

اختصاصی از فی بوو آیا بین ورزش کردن و میزان افسردگی رابطه‌ای وجود دارد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

آیا بین ورزش کردن و میزان افسردگی رابطه‌ای وجود دارد


آیا بین ورزش کردن و میزان افسردگی رابطه‌ای وجود دارد

بخشی از متن اصلی :

فهرست بندی

فصل اول. طرح تحقیق       

مقدمه    

بیان موضوع تحقیق           

بیان مسئله و سوال پژوهش  

سوال پژوهش      

هدف تحقیق         

فرضیه تحقیق      

متغیرهای تحقیق   

اهمیت ضرورت و فایده‌های موضوع تحقیق      

تعریف مفاهیم       

تعریف عملیاتی

فصل دوم. گستره نظری و سوابق عملی تحقیق   

پیشینه و تاریخچه نظری     

نظریه‌های مربوط به افسردگی          

نظریه‌های روان بریایی       

نظریه یادگیری     

ماهیت افسردگی    

شناخت افسردگی   

شیوع افسردگی     

تشخیص افسردگی 

نشانه‌های افسردگی

اراات روانی افسردگی        

تغییرات روزانه    

علل اختلال افسردگی          

درمان افسردگی    

ورزش   

تعریف ورزش      

انتخاب برنامه ورزش         

ورزش در بعد انسانی         

فصل سوم: روش اجرای تحقیق         

نوع و روش تحقیق

تعریف گروه نمونه آماری    

توضیح روش نمونه گیری و مراحل انجام آن     

داده‌های مورد نیاز 

ابزار تحقیق         

ابزار مورد نیاز    

روش اجرای داده‌ها

شیوه جمع آوری داده‌ها        

شیوه روش آماری تحقیق     

فصل چهارم: داده‌های آماری 

فصل پنجم: نتیجه گیری                  

مقدمه

دکتر ویکوز- داگلاس:

«این یک طب جادو نیست، اما افزایش میزان فعالیت فیزیکی راهبرد موثری در کمک به درمان افسردگی است.»

مدت‌هاست که فعالیت بدنی بعنوان راهی برای کسب تناسب اندام و رفع فشار خون بالا، دیابت و چاقی و دیگر بیماری‌های جسمانی و روانی هواداران خود را جلب نموده است.

تحقیقات در حال گسرتش نشان می‌دهد که فعالیت جسمی می‌تواند سبب تخفیف نشانه‌های برخی اختلالات روانی اضطراب و افسردگی و مانع به وجود آمدن بعد از درمان می‌شود.

شواهد محکمی وجود دارد مبنی بر اینکه فعالیت جسمانی روحیه را بهتر کرده و از نشانه‌های افسردگی می‌کاهد.

با وجود تحقیقات جدید اینکه چه فعالیتی نشانه‌های افسردگی و اضطراب را کاهش می‌دهد مشخص نیست.

نظریه‌های زیادی‌وجود دارد که از‌میان آنها‌نظریه فیزیولوژیک و نظریه روان شناختی هر دو می‌تواند بهبود نشانه‌های مرتبط با افسردگی را توجیه کنند. علاوه بر این فعالیت‌سبب ازدیاد‌برخی از ناراحتی‌ها و‌رها شدن‌از تنش‌عضلانی، کاستن از مشکلات خواب، کاهش هورمون‌های استرس و حتی افزایش دمای بدن می‌شود که خود اثرات آرامش بخش دارد.  

 

این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word ( قابل ویرایش ) در اختیار شما قرار

می‌گیرد.

تعداد صفحات : 81


دانلود با لینک مستقیم


آیا بین ورزش کردن و میزان افسردگی رابطه‌ای وجود دارد

تحقیق در مورد امامت و ظرورت وجود و زندگی نامه امام جعفــر صادق

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد امامت و ظرورت وجود و زندگی نامه امام جعفــر صادق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد امامت و ظرورت وجود و زندگی نامه امام جعفــر صادق


تحقیق در مورد امامت و ظرورت وجود و زندگی نامه امام جعفــر صادق

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه17

 

بخشی از فهرست مطالب

 

مقدمه

3

 

بیان پیغمبر اکرم درباره ولایت        

4

 

تعیین جانشین از طرف پیغمبر         

4

 

تعیین امامان

4

 

سخن قرآن در مورد امامت چیست؟

6

 

مقام امامان ما بیشتر است یا پیامبران ما قبل؟

7

 

امامت و ختم نبوت

8

 

جایگاه امامت چیست؟       

8

 

چرا امامت جزئی از اصول مذهب شیعه گردید؟           

10

 

زندگی نامه امام جعفر صادق

10

 

فضایل امام جعفر صادق (ع)

11

 

لقب امام صادق (ع)

11

 

امام و فقه اسلامی

11

 

آثار امام صادق (ع)

12

 

عصر امام صادق ( ع (

12

 

جنبش علمی

13

 

خلق و خوی حضرت صادق ( ع )     

14

 

دوران قبل از امامت

14

 

اوضاع جامعه در آغاز امامت حضرت

14

 

جنبش فرهنگی در دوران امامت حضرت

15

 

حاکمان معاصر

15

 

شهادت حضرت صادق علیه السلام

15

 

منابع

17

    

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه:

 

سرپرستی امور دین و دنیای جامعه اسلامی را امامت می نامیم. پیش کسی که محققانه در معارف اسلامی به بحث و کنجکاوی پردازد و منصفانه قضاوت کند، امامت یکی از اصول مسلمه آیین مقدس اسلام می باشد و در آیاتی که خدای متعال، سازمان دین خود را معرفی می نماید به این مطلب تصریح کرده است. تردید (ی) نیست از روزی که تاریخ بشریت شروع شده است و اجتماع در خانواده انسانیت ریشه دوانیده و در گوشه و کنار جهان، جامعه های کوچک یا بزرگ، مترقی یا غیرمترقی، تشکیل یافته، هرگز جامعه ای بدون زمامدار و سرپرست نتوانسته است کم ترین زمانی به زندگی خود ادامه دهد، هر جا جامعه متشکلی بوده، زمامدار و سرپرستی - از راه قهر و غلبه یا انتخاب - داشته است، حتی در اجتماعات خانوادگی کوچک که بیش از چند عضو ندارد، همین روش عملی است. اینجا است که انسان با فطرت خدادادی خود، بدون تردید، ادراک می کند که هر جامعه نیازمند به سرپرست و زمامدار می باشد. خدای متعال در آیه شریفه فاقم وجهک للدین حنیفا فطرت الله التی فطر الناس علیها لاتبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم؛ پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن، این فطرتی است که خداوند، انسان ها را بر آن آفریده، دگرگونی در آفرینش الهی نیست، این است آیین استوار. (سوره روم آیه 30)، دین خود را دین فطری معرفی می نماید و بیان می کند که دستورات این آیین پاک، با چیزهایی که انسان با نهاد بی آلایش خود درک می کند، توافق کامل دارد. خدای متعال در این آیه شریفه، همه ادراکات فطری انسان و قضاوت های نهاد بی آلایش وی را (که یکی از روشن ترین آن ها مسأله لزوم زمامدار و سرپرست در جامعه می باشد) اعتبار می دهد و امضا می فرماید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بیان پیغمبر اکرم درباره ولایت   
خدای متعال در صفت پیغمبر گرامی خود می فرماید: لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمومنین رئوف رحیم؛ پیامبری به سوی شما آمده که از خودتان می باشد، گرفتاری و به سختی افتادن شما برای وی ناگوار است، او به همه شما علاقه مند است و به ایمان آورندگان دل سوز و مهربان می باشد. (سوره توبه آیه 128)
هرگز نمی توان باور کرد پیغمبر گرامی به نص کتاب خدا نسبت به امت خود از همه دل سوز تر و مهربان تر بود، در حکمی از احکام الهی که برای جامعه اسلامی بی تردید در درجه اول اهمیت می باشد و عقل و فطرت سلیم بر وجوب آن حکم می کند، در همه مدت عمر خاموش نشیند و از بیانش صرف نظر کند. پیغمبر اکرم (ص) از همه بهتر می دانست که این سازمان متشکل و پهناور اسلام (که پهناورترین سازمان جهانی است) تنها سازمان ده، بیست ساله نیست که خودش سرپرستی آن را به عهده گیرد، بلکه سازمانی است همگانی و همیشگی که باید تا ابد، جهان بشریت را اداره کند. از این روی بود که اوضاع هزارها سال پس از خود را پیش بینی کرده، دستورهای لازم راجع به آن ها صادر می کرد. پیغمبر اکرم می دانست که دین، سازمانی است اجتماعی و هیچ سازمان اجتماعی نمی تواند بی سرپرست و بدون زمامدار حتی یک ساعت سرپای بایستد و به زندگی خود ادامه دهد، بنابراین سرپرستی لازم است که از معارف و قوانین دین نگه داری نماید و چرخ جامعه را به گردش در آورد و مردم را به سوی سعادت دنیا و آخرت رهنمایی و رهبری کند. بنابراین، چگونه متصور است که فردای روز رحلت خود را فراموش کند یا نسبت به آن علاقه نشان ندهد؟!  پیغمبر اکرم (ص) همین که چند روز برای جنگ یا حج از مدینه غیبت می فرمود، برای اداره امور مردم کسی را به جای خود می گماشت و همچنین برای شهرهایی که به دست مسلمانان می افتاد، فرماندار نصب می کرد و برای هر لشکر و دسته ای که به جنگی اعزام می داشت، امیر و فرمانروایی تعیین می نمود و حتی گاهی می فرمود: امیر شما فلان است و اگر کشته شد، فلان و اگر وی نیز کشته شد، فلان می باشد، با این روش که آن حضرت داشت چگونه می توان باور کرد که هنگام سفر آخرت، کسی را به جای خود معرفی نکرده باشد؟! خلاصه، کسی که با نظر عمیق به مقاصد عالیه اسلام و هدف پاک آورنده عظیم الشأن آن نگاه کند، بدون تردید، تصدیق خواهد کرد که امر امامت و ولایت بر امور مسلمین، حل شده و روشن گردیده است.

 

تعیین جانشین از طرف پیغمبر   
پیغمبر اکرم در خصوص مسأله ولایت و سرپرستی امور مسلمانان پس از خود، تنها به بیانات سربسته اکتفا نفرمود، بلکه از اولین روز دعوت، مساله ولایت را همراه توحید و نبوت صریحا بیان فرمود و سرپرستی و ولایت علی (ع) را بر امور دین و دنیا و جانشینی وی را در همه امور مسلمین اعلام فرمود. به موجب روایتی که عامه و خاصه نقل کرده اند، در نخستین روزی که آن حضرت مأمور به دعوت علنی شد، خویشاوندان خود را دعوت نموده، آنان را در مجلسی جمع ساخت و در آن مجلس، وزارت و وصایت و خلافت امیرالمومنین علی (ع) را آشکارا اثبات و مستقر ساخت و نیز در آخرین روزهای زندگی در غدیر خم میان صد و بیست هزار جمعیت، دست علی (ع) را گرفته، بلند کرد و فرمود: من کنت مولاه، فهذا علی مولاه؛ به هر کس من ولایت و سمت سرپرستی دارم، علی نیز ولایت و سمت سرپرستی دارد

 

تعیین امامان

 

امامت علی (ع) چنان که معلوم شد - از جانب خدای متعال و به نص پیغمبر اکرم (ص) بود و همچنین در خصوص امامان دیگر که پس از آن حضرت بودند هر امامی، امام بعد از خود را به امر خدا به مردم معرفی نمود، چنان که امیرالمومنین که امام اول و پیشوای نخستین مسلمانان بود، هنگام درگذشت، امامت فرزندش امام حسن (ع) را تصریح فرمود و امام حسن(ع) نیز هنگام وفات، امامت برادرش امام حسین را و به همین قرار تا امام دوازدهم.
گذشته از نص هر امام بر امام دیگر، پیغمبر اکرم (ص) نیز به موجب روایات زیادی که از عامه و خاصه رسیده است، به دوازده نفر بودن امامان و حتی در برخی از این روایات، به نام های امامان تصریح فرموده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

امام اول
امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع)
تولد: 23 سال قبل از هجرت
خلافت: سال 35 هجری
وفات: سال 40 هجری
مدت خلافت: پنج سال تقریباً
مدت عمر: 63 سال.

امام هفتم
حضرت امام کاظم (ع)
اسم: موسی
لقب: کاظم
کنیه: ابوالحسن
پدر بزرگوارش: حضرت امام جعفر صادق (ع)
تولد: 128 هجری
وفات: 182 هجری
مدت عمر: 54 سال
مدت امامت: 35 هجری

امام دوم
حضرت امام مجتبی (ع)
اسم: حسن
لقب مشهور: مجتبی
کنیه: ابا محمد
پدر بزرگوارش: حضرت امیرالمومنین علی (ع)
تولد: سال سوم هجری
شهادت: سال 50 هجری، به تحریک معاویه به دست همسر خود مسموم شد. مدت امامت: 10 سال
مدت عمر: 48 سال.

امام هشتم
حضرت اما رضا (ع)
اسم: علی
لقب: رضا
کنیه: ابوالحسن
پدر بزرگوارش: حضرت امام موسی کاظم (ع)
تولد: سال 148 هجری
وفات: سال 203 هجری، به دست مأمون عباسی مسموم شد
عمر شریفش: 55 سال
مدت امامت: 21 سال.

امام سوم
حضرت سیدالشهداء (ع)
اسم: حسین
لقب: سید الشهداء
کنیه: ابو عبدالله
پدر بزرگوارش: حضرت امیرالمومنین علی(ع)
تولد: سال چهارم هجری
شهادت: سال 61 هجری به دستور یزیدبن معاویه شهید شد
مدت امامت: 10 سال
مدت عمر: 57 سال.

امام نهم
حضرت امام محمد تقی (ع)
اسم: محمد
لقب، تقی و جواد
کنیه: اباجعفر
پدر بزرگوارش: حضرت امام رضا (ع)
تولد: سال 195 هجری
وفات: سال 220 به تحریک معتصم عباسی به دست همسر خود مسموم شد
عمر شریفش: 25 سال
مدت امامت: 17 سال.

امام چهارم
حضرت سجاد (ع)
اسم: علی
لقب: سجاد و زین العابدین
کنیه: ابا محمد
پدر بزرگوارش: حضرت امام حسین (ع)
تولد: سال 38 هجری
وفات: سال 94 هجری، به دستور هشام بن عبدالملک مسموم شد
مدت امامت: 35 سال
مدت عمر: 66 سال.

امام دهم
حضرت امام علی النقی (ع)
اسم: علی
لقب: هادی و نقی
کنیه: ابوالحسن
پدر بزرگوارش: حضرت امام محمد تقی (ع)
تولد: 214 هجری
وفات: سال 254 هجری
مدت عمر: 40 سال
مدت امامت: 34 سال.

امام پنجم
حضرت امام باقر  (ع)
اسم: محمد
لقب: باقر
کنیه: اباجعفر
پدر بزرگوارش: حضرت امام سجاد (ع)
تولد: سال 58 هجری
وفات: سال 117 هجری به دستور ابراهیم بن ولید مسموم شد
مدت عمر: 59 سال
مدت امامت: 23 سال.

امام یازدهم
حضرت امام عسکری (ع)
اسم: حسن
لقب: عسکری
کنیه: ابا محمد
پدر بزرگوارش: حضرت امام علی النقی (ع)
تولد: سال 232 هجری
وفات: سال 240 هجری
عمر شریفش: 28 سال
مدت امامت: 7 سال.

امام ششم
حضرت امام صادق (ع)
اسم: جعفر
لقب: صادق
کنیه: ابوعبدالله
پدر بزرگوارش: حضرت امام محمد باقر (ع)
تولد: سال 80 هجری
وفات: 148 هجری، به دستور منصور عباسی مسموم شد
مدت عمر: 68 سال
مدت امامت: 31 سال.

امام دوازدهم
حضرت امام عصر (مهدی موعود) (ع)
اسم: محمد
لقب: هادی و مهدی (ع)
کنیه: اباالقاسم
پدر بزرگوارش: حضرت امام حسن عسکری (ع)
تولد: سال 256 هجری، آن حضرت به امر خدا از انظار مستور است و روزی که خدا بخواهد ظهور فرموده، جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد امامت و ظرورت وجود و زندگی نامه امام جعفــر صادق

دانلود تحقیق بعد دیگر وجود چیست

اختصاصی از فی بوو دانلود تحقیق بعد دیگر وجود چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق بعد دیگر وجود چیست


دانلود تحقیق بعد دیگر وجود چیست

بعد دیگر وجود چیست ؟
آیا بعد دیگر وجود وربوط به مابعدالطبیعه می شود آیا می توان از آن کمک گرفت آیا همه ی انسان ها قادر به برقراری ارتباط با آن هستند این ها سوالهای هستند که در مرحله ی اول ذهن هر خواننده ی جستجوگری را به خود مشغول می دارد. امیدواریم با این نوشته به بعضی از آن ها پاسخ داده باشد. اما پیشاپیش اعتراف می کنم که اطلاعات ها در این در این زمینه بسیار اندک است. اما که تنها هدفم در زندگی رسیدن به این مرحله از هستی شناسی است و تنها چیزی که به من یقیناً از آن آگاه هستیم این است که بعد دیگر وجود دارد. و همه ی افراد می توانند با آن ارتباط برقرار کنند. و از آن یاری بطلبند.
ما وارد یک عصر جدی شده ایم عصری که  بنابر اعتقاد بسیاری از مردم درهای خلاقیت و سازندگی را بر روی گشوده و دوران بیداری و گسترش یافته ها وآگاهی نسل بشری را به همراه دارد. این خود آگاهی ها نیز ما را به بعد دیگر وجود نزدیکتر ساخته و ما را در تماس و اتباط با آن قرار داده است بعد دیگر وجود به ما کمک می کند که به شعور و آگاهی والای مافوق بشری دست پیداکنیم چیزهای که گفتشان در جمع افرادی که اعتقاد چندانی به آن ندارد. شما را دیوانه پندارند. کسانی که بزرگترین اشتباه را تکرار می کنند این قیمت از وجود را به کارهای مثل ( جادو. رمال ) تشبیه می کنند و از داشتن نیروی که خداوند در وجود آنها نهاده غافل هستند. آن را به تمسخر می گیرند. و برای همین است که هیچ گاه به آن نمی رسند.
سیر و تکامل بشر در زمانهای گذشته در جایی دچار انحراف شده ما در جایی راهمان را گم کرده ایم و از سرچشمه خودمان جدا افتاده ایم و آن چه که باعث این جدار شده است وابستگی بیش از حدمان به عالم مادی است . و باعث غالب شدن حواس ما بر زندگی شده است.
اکنون که در دنیای مادی زندگی می کنی و احساس وابستگی به آن داریم. آموزش ما نیز جهت گیری دنیای مادی را گرفته است. و ما را از بعد دیگر وجودمان بی بهره ساخته است.
این در صورتی است که نیم کره راست مغزمان می تواند وسیله ارتباطی ما با دنیای فراتر از دنیای مادی فرا می گیرد. و ما را به بعد دیگر وجود که به قلمرو خلق پدید آورندگی تعلق دارد. و ما در آن جا پدید آمده ایم ، (وصل) کند.
اما زمان که ما به دنیای مادی پیش از حد توجه می کنیم. نیمکره راست ما غیر فعال می شود. و ما اجباراً محتویات افکار خود را بر نیم کره چپ « منطق گرا » بنا می نهیم و این کار باعث شده که نیم کره راستمان عضو زائدی از بدن قرار گیرد. که در دنیای مادی هیچ احتیاجی به آن نداریم . وسیله قرار دادن نیم کرده راست مغز این آزادی و امکان را در اختیار ما قرار می دهد . که ارتباط صحیح و کاملی با بعد دیگر وجود برقرار کنیم. ولی در این دنیای متکی به نیم کره چپ هرگز به ما یاد داده نشده که چگونه از نیم کره راستمان استفاده کنیم. و به وسیله آن همه مشکلاتمان را حل کنیم.
ولی اکنون همه چیز در حال تغییر است . اینک افق های جدیدی به روی مان گشوده شده است و استفاده از متدسیلو فرصتی است برای درخواست . هرگونه کمکی که نیاز دارید. ازبعد دیگر وجود.
متدسیلو چیست ؟
متدسیلو شیوه ای است برای ریلاکس و آرمیده ساختن ذهن و بدن و سپس استفاده از فرکانس های کم بسامد مغز و توانهای نهایی نیم کره راست . برای ایجاد نتایج و موفقیتهای مثبت و مطلوب در متدسیلو نیم کره راست مغز کلیه اصلی است چرا که نیم کره راست در تماس با شعور حاکم بر عالم بعضی ( منبع خلق و پدید آورندگی) قرار دارد بنابراین خلاق و پدید آورنده است.
* هرجا که مشکلی است نیمکره راست راه حل خلق می کند.
* هرجا که عیب و نقصی وجود دارد نیم کره راست سلامتی و بی عیبی ایجاد می کند هرجا که تضاد و ناهماهنگی وجود دارد. نیم کره راست هماهنگی و توازن پدید می آورد.
زمانی که افراد متدسیلو را مورد استفاده قرار می دهند هر کس ذهن خودش را جهت برانگیختن انرژی های خلاق خود و والایش تحت کنترل قرار می دهد. و زمانی که متدسیلو را به کار می بریم ذهنمان را نیز کنترل قرار می دهد و تنها تفاوت آن بامراقبه این است که مراقبه سه نفس عمیق بعد حالت بی ذهبی و ریلاکسی بدن اما متدسیلو به دنبال ریلاکسی بدن و استفاده از ذهنی خلاق و بیدار وهوشیار برای رفع مشکلات که دستیابی به آن باعث  ورودما به بعد دیگر وجود است.

 

 

 

شامل 30 صفحه Word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق بعد دیگر وجود چیست

تحقیق در مورد ضرورت وجود روح

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد ضرورت وجود روح دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد ضرورت وجود روح


تحقیق در مورد ضرورت وجود روح

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه25

فهرست 

- پیشگفتار

 

مسئله وجود روح از مسائل بسیار اساسی در میان باورهای دینی و همچنین از کهن ترین باورهای انسانی است که در میان بسیاری از ملل رایج بوده و هنوز هم رایج است. بسیاری از دین خویان اعتقاد دارند حیات آنها تنها محدود به جسم آنها نمیشود و هر انسانی علاوه بر وجود مادی خود وجودی فرا مادی  نیز دارد که به آن روح گفته میشود. بر اساس باورهای اسلامی این روح در هنگامی که انسان خلق میشود به بدن او وارد میشود و بعد از مرگ او از بدن خارج میشود. این در حالی است که انقلاب علمی که در تاریخ بشر شکل گرفت تمام مفاهیم ماوراء طبیعی را از دنیای علم بیرون انداخت و به همین دلیل چیزی به نام روح در هیچ یک از رشته های علمی امروز به رسمیت شناخته نمیشود. از آنجا که زیر سوال رفتن روح باعث به زیر سوال رفتن بسیاری از باورهای دینی میشود و از آنجا که وجود روح باعث میشود افراد زیادی به وجود "دنیایی فراتر" (1) از دنیای حقیقی که روبروی ما است میشود و از آنجا که مسئله وجود روح همواره از خداناباوران و خردگرایان پرسش میشود، شایسته است که پیرامون آن توضیحاتی داده شود.

 

وجود روح توسط بسیاری از خداناباوران و خردگرایان انکار میشود. اثبات عدم وجود پدیده ای مثل روح بسیار دشوار است. تصور کنید عده ای به موجودی نامرئی و غیر مادی به نام "گوراگورا" اعتقاد داشته باشند و ادعا کنند گوراگورا موجودی است که در هنگام عطسه کردن نزد انسانها می آید و انسانها را میبوسد. و بوسه او سبب عطسه انسانها میشود. هیچ کس نمیتواند گوراگورا را ببیند و یا او را لمس کند. حال آیا کسی میتواند اثبات کند که گوراگورا وجود ندارد؟ این باورمندان به گوراگورا ممکن است به شما بگویند هر گاه او شما را ببوسد شما عطسه کرده اید و هر گاه شما را نبوسد عطسه نخواهید کرد، و اگر شما این باور آنها را انکار کنید، آنها از شما خواهند پرسید، پس انسان برای چه عطسه میکند؟ اگر دلیلی علمی برای عطسه پیدا کنید و به آنها بگویید که عطسه کردن به این دلیل و به آن دلیل علمی است که اتفاق می افتد، ممکن است معتقدان به گوراگورا به شما بگویند "خوب ما نیز منکر این دلایل علمی نیستیم، اما گوراگورا هم همزمان با آن دلایل علمی شما را میبوسد، و اگر گوراگورا وجود نداشته باشد و شما را نبوسد شما هرگز عطسه نخواهید کرد."

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ضرورت وجود روح

دانلود تحقیق اثبات وجود خدا در تأملات دکارت و نقد کانت بر آن

اختصاصی از فی بوو دانلود تحقیق اثبات وجود خدا در تأملات دکارت و نقد کانت بر آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق اثبات وجود خدا در تأملات دکارت و نقد کانت بر آن


دانلود تحقیق اثبات وجود خدا در تأملات دکارت و نقد کانت بر آن

مقدمه‏

رنه دکارت ( René Descartes = Renatus Cartesius; 1596-1650 ) در کتاب معروف خود به نام «تأملات در فلسفه ی اولی» ، که مشتمل بر شش تأمل ( Meditation ) است، می کوشد تا با عقل نظری به اثبات وجود خدا بپردازد. وی نخست در تأمل اول به وجود همه چیز شک می کند، سپس در تأمل دوم به وجود خود بعنوان «من» شک کننده و اندیشنده پی می برد و تأمل سوم و پنجم کتاب خود را به اثبات وجود خدا اختصاص می دهد.

 

در اثبات وجود خدا دو راه کاملاً متمایز از هم وجود دارد:

1- اثبات پسینی خدا ( Gottesbeweis a posteriori )

2- اثبات پیشینی یا اوّلی خدا ( Gottesbeweis a priori )

 

در نوع اول، خدا از طریق برهان نظم و برهان علّی یا جهان شناختی اثبات می شود، بدین معنی که چون نظم در جهان وجود دارد، پس این نظم نیازمند ناظم است، یا اگر سلسه ی حوادث جهان را از جهت علت و معلولی آنها دنبال کنیم، به ناچار باید به وجود علت العلل یا علت اولی معترف شویم. آشکار است که پایه ی هر دوی این استدلال بر یقین داشتن به وجود جهان خارج متکی است، امری که با روش دکارت در تأملات ناسازگار است. هرآینه شکی در این بنیان بیفتد، این شک به وجود صانع و ناظم و علت العلل نیز سرایت خواهد کرد.

از همین روست که دکارت به نوع دوم اثبات خدا روی می آورد و آن اثبات خدا از طریق برهان وجودی ( ontologischer Gottesbeweis , ontologischer Argument ) است که در تأمل سوم و پنجم بازتاب یافته است.

لازم به یادآوری است که آنسلم پیش از دکارت از این برهان استفاده کرده بود. اما دکارت به آن صورتی نوین داد و از آن در تأسیس متافیزیک نوین خود سود برد. مزیت این دلیل بر دلائل دیگر این است که بر هیج عامل خارجی مانند جهان عینی بیرونی یا علوم طبیعی متکی نیست که اگر تردیدی در وجود یا درستی آنها باشد، اثبات وجود خدا نیز با مشکل روبرو شود. استدلال دکارت بر وجود خدا در تأمل سوم و پنجم را می توان به صورت گزاره های زیر خلاصه کرد:

مقدمات:

1- من می اندیشم، پس من هستم.

2- من موجودی متناهی و ناکاملم (ص 50 تأملات در فلسفه ی اولی)

3- هر چیزی را که با وضوح و تمایز کامل ادراک کنم، کاملاً حقیقت دارد (ص62 )

4- علت فاعلی و علت تامه دست کم باید به اندازه ی معلولش مشتمل بر واقعیت باشد. (ص70 )

5- من مفهوم خدا را به عنوان جوهری نامتناهی و کامل با وضوح و بطور متمایز در خود می یابم (ص76 )

 

استدلال و نتیجه:

- پس من که متناهی ام نمی توانم علت ایده ی خدا باشم و لزوماً باید خدائی وجود داشته باشد که این ایده را در من نهاده است. پس خدا وجود دارد. (تأمل سوم)

- ضرورت کمال مطلق آن است که وجود هم داشته باشد چه اگر چیزی وجود نداشته باشد کامل نیست. پس خدا وجود دارد.(تأمل پنجم)

 

بررسی دلایل دکارت‏

1- در گزاره‌ی «می اندیشم، پس هستم» این پرسش مطرح می شود که چگونه می توان از «منِ» سوبژکتیو (یا شناسا و اندیشنده) به «منِ» انتولوژیک (یا وجودی) گذر کرد. برخی نیز این ایراد را وارد کرده اند که منظور از «من»، وحدت نفس و بدن است و کسی که می گوید «می اندیشم» پیشتر به وجود بدن و هستی خود اعتراف کرده است، از این رو «می اندیشم، پس هستم» تاتولوژی یا تکرار معلوم است.

 

2- گزاره‌ی «می اندیشم، پس هستم»، متکی بر اصل علیت است. دکارت که مدعی است در همه چیز شک کرده است، چگونه توانسته است به چنین حکمی دست یابد؟ آشکار است که اگر او در هر چیز شک کرده باشد، در اصل علیت کوچکترین تردیدی نداشته است. اما این پرسش پیش می آید که یقین به اصل علیت و درستی آن از کجا بر خواسته است؟

 

3- ظاهراً از مقدمه ی سوم و چهارم چنین بر می آید که اصل علیت امری بدیهی است و هر چه بدیهی باشد درست و حقیقی است. این که ما در خود برخی امور را بدیهی می یابیم، البته محل بحث است. زیرا معانی بداهت و وضوح و تمایز برای افراد مختلف متفاوت است و ممکن است کسی چیزی را بدیهی بداند و دیگری آن را بدیهی نداند. اما مهمتر از همه، از کجا معلوم است که آنچه واضح و بدیهی است، درست و صادق هم هست؟ با هیچ دلیل عقلی نمی توان گزاره ی «بداهت نشانه ی صدق است» را اثبات کرد و دکارت که می کوشد خدا را از طریق عقلی اثبات کند، خود پایه را بر امری غیر عقلی نهاده است.

 

 

شامل 30 صفحه Word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق اثبات وجود خدا در تأملات دکارت و نقد کانت بر آن