فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره سیمای حضرت مهدی عج در آ‎یینه قرآن

اختصاصی از فی بوو تحقیق درباره سیمای حضرت مهدی عج در آ‎یینه قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره سیمای حضرت مهدی عج در آ‎یینه قرآن


تحقیق درباره سیمای حضرت مهدی عج در آ‎یینه قرآن

فرمت فایل word: (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات : 22 صفحه

 

 

 

 

 

بخشی از متن :

الم ذلک الکتابُ لاَ ریبَ فیهِ هُدَی ً لِلمتَّقین َ الذینَ یُومنُونَ بالغَیب

این همان کتابی است که در آن تردیدی نیست . ووسیله هدایت برای پرهیزکاران است.

سوره بقره ، آیه 13

*****

 

ونُرید اَن نَمُنَ علی َ الذینَ اِستُضعِفوُا فیِ الارِض وَ نجَعَلهُم ائَمَهّ ونَجعَلهُم الوارثین

ده ما براین قرار گرفته که بر مستضعفین در زمین ، منت نهاده و آنان را پیشوایان و وارثین روی زمین قرار دهیم .

سوره قصص ، آیه 4

*****

 

اعلمو اَنَّ اللهَ یُحیی اَلارضَ بَعدَ مَوتِها

بدانید خداوند ، زمین رابعد از مرگ آن زنده می کند .

سوره حدید ، آ‎یه 16

*****

 

وَعدَ اللهُ الذینَ آمنوُ منِکُم وعَمُلو الصالحاتِ لَیسَتخلِفنَّهُم فِی الارضِ کَما اِستخَلَفَ الّذینَ مِن

قَبِلِهم وَلَیمُکّنَنَّ لهُم دینهُم اّلذی ارتَضی لهُم ولَیُیدَّلَنهُم مِن بَعدِ خوفهُم امناً یَعبدُ ونَنی لایشرکونَ بی شیناً.

خداوند به کسانی که از شما ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند وعده می دهد که آنها را قطعا خلیفه روی زمین خواهد کرد ، همانگونه که پیشینیان را خلافت روی زمین بخشید . ودین آئینی را که برای آنها شنیدیده پابرجا و ریشه دار خواهد ساخت وخوف وترس آنها را به امنیت و آرامش مبدل می کند ، آنچنانکه تنها مرا می پرستند وهر چیزی را برای من شریک نخواهند ساخت.

سوره نور ، آیه 54

هُوَ الّذی اَرَسَل رسُولَهُ بِالهُدی ودینِ الحقّ لیُظهرَهُ علیَ الدینِ کلّه ولوکرهِ المشرکُونَ

او کسی است که رسول خدا را با هدایت ودین حق فرستاد تا او را بر همه ادیان غالب سازد. هر چند مشرکان کراهت داشته باشند .

سوره صف ، آیه 9

*****

 

امَنَّ یجُیبُ المضُطرّ اذادعاه وُیکشفُِ ویجَعلکُمُ خُلَفاءَ الارضِ

آیا معبودهای بی ارزش شما بهترند یا کسی که دعای مضطرودمانده را به اجابت می رساند وگرفتاری وبلا را برطرف می سازد و شما را خلفای زمین قرار می دهد ؟!

سوره نمل آیه 62

*****

 

واخری تحِبّونها نصّر مِن الله وفتح قریب

ونعمت دیگری که آن را دوست دارید به شما می بخشد ، و آن یاری خداوند و پیروزی نزدیک است .

سوره صف آیه 13

*****

 

ولَقَد کتَبنا فِی الّزبُورِ منِ بَعدِ الّذکر اَنّ الاَرضَ یَرثُها عبادیَ الصالِحُون

مادر زوبور بعد از ذکر ( تورات یا کتب آسمانی ) نوشتیم که بندگان صالح من وارث (‌حکومت ) زمین خواهند شد .

سوره انبیاء آیه 105

*****

 

هَل اَتیکَ حَدیثُ الغاشَیهِ

آیا داستان آن فروگیرنده به تو رسیده است ؟

سوره غاشیه آیه 1

 

یَومَ یَاتی بَعضُ ایاتِ ربکّ لایَنفعُ نفساً ایمانُهالَم تَکُن امَنَت مِن قَبلُ

روزی که بعضی از آیات پروردگار فرا رسد ایمان کسانی که قبلا ایمان نیاورده اند سودی نبخشد.

سوره انعام آیه 158

*****

 

قلُ ارَایَتمُ انِ اصَبحَ ماوکُم غوراً فمَن یاتیکٌُم بماءَ مَعین

ای پیامبر به مردم بگو : به من خبر دهید اگر آبهای (سرزمین ) شما در زمین فرو رود چه کسی می تواند آب جاری در دسترس شما قرار دهد .

سوره ملک ‎آیه 30

*****

 

اّلذینَ اَن مکناّهم فی الاَرضِ اقامُو الصّلوهَ واتُوالّزکوهَ واَمَرُ وابالمُروفِ ونهواعَنِ المُنکَرولِله عاقَبهُ الامُور

یاران خدا کسانی هستند که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیم نماز را بر پا می دارند وزکات را ادا می کنند وامر به معروف ونهی از منکر می نمایند پایان همه کارها از آن خداست .

سوره حج آیه 41

*****

 

ولَه اَسلَمَ مَن فِی السّمواتِ والارضِ طَوعاً وکَرماً

تمام کسانی که در آسمانها وزمین هستند از روی اختیار یا از روی اجبار در برابر فرمان او تسلیمند وبه سوی او باز می گردند .

سوره آل عمران آیه 82

 در خصوصیات شخصی وعلایم مشخصه

اسم مبارک حضرت : محمد واین نام است که پیغمبر اکرم (ص) برای او گذارده وفرموده اسم او اسم من است وکنیه او کنیه من.

کنیه : کنیه مسلم حضرت ابوالقاسم وابوصالح نیز معروف است .

لقب : القاب حضرت بسیار است از جمله مهدی ، منصور ، قائم بامرالله ، حجه الله ، ولی الله ، صاحب الامر ، صاحب الزمان . المنتضم وبقیه الله .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره سیمای حضرت مهدی عج در آ‎یینه قرآن

پاورپوینت در مورد عقل از دیدگاه قرآن

اختصاصی از فی بوو پاورپوینت در مورد عقل از دیدگاه قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت در مورد عقل از دیدگاه قرآن


پاورپوینت در مورد عقل از دیدگاه قرآن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: PowerPoint (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد  اسلاید25

 

 

در فصل قبل باختصار از زبان های قرآن سخن گفتیم و تذکر دادیم که قرآن برای

 

ابلاغ پیامش از دو زبان کمک می گیرد که عبارتند از استدلال منطقی و احساس.

 

هر یک از این دو زبان مخاطبی مخصوص به خود دارد که برای اولی عقل است و

 

برای دیگری دل . در این بخش به بررسی نظر قرآن دربارة عقل می پردازیم .

 

باید ببینیم آیا عقل از نظر قرآن سند است و به تعبیر علمای فقه و اصول آیا عقل

 

حجت است یا خیر ؟ و این بدان معنی است که اگر دریافتی واقعاً دریافت صحیح

 

عقل باشد آیا می باید بشر بدان احترام بگذارد و بر طبق آن عمل کند یا نه؟

 

 

لینک دانلود  کمی پایینتر میباشد


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت در مورد عقل از دیدگاه قرآن

دانلود تحقیق کامل درباره تفسیر جزء بیست ودوم قرآن کریم

اختصاصی از فی بوو دانلود تحقیق کامل درباره تفسیر جزء بیست ودوم قرآن کریم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درباره تفسیر جزء بیست ودوم قرآن کریم


دانلود تحقیق کامل درباره تفسیر جزء بیست ودوم قرآن کریم

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :25

 

بخشی از متن مقاله

تفسیر جزء بیست ودوم قرآن کریم

محتوای سوره مبارکه سبأ عبارتند از شرح سر گذشت قوم سبأ که نا ظر به 5 مطلب است

1-« مسئله توحید » و قسمتی از نشانه های خداوند در عالم هستی ،و صفات پاک او از جمله «توحید » «ربوبیت» و « الوهیت»

2-« مسئله معاد»

3- « مسئله نبوت انبیای پیشین و مخصوصاً پیامبر اسلام» و پاسخ به بهانه جوئیهای دشمنان درباره او ، و بیان پاره ای از معجزات انبیاء سلف

4- بیان بخشی از نعمتهای بزرگ خداوند و سر نوشت شکر گذاران و کافران

5- دعوت به تفکر واندیشه و ایمان وعمل صالح

قل من یرزقکم من السموات و الارض قل الله و انا او ایاکم لعلی هدی او فی ضلال مبین24

در قسمت اناّ.....در این ایه شریفه به طور سربسته و مبهم با مخاطبان سخن گفته شده است و مستقیماً انان،به ضلالت متهم شده اند .فصاحت آیه در ابطال عقاید مشرکان با آوردن فعل ماضی«قل»و همچنین آوردن مسله «رازقیت» را بعد از مسله «خالقیت» عنوان کرده ،چون بدون آن که در انتظار پاسخ آنها باشد بلافاصله می فرماید :«قل الله».

بنابراین در پایان آیه با لفظ «انّ» تاکید میکند که این امری روشن است چرا که جمع بین نقیضین و ضدین امکان ندارد،چون در بحث علم معانی یکی از موارد مقید کردن عطف به حروف است که شک متکلم یا شک مخاطب یا اینکه سخنی را مبهم بیان کند که یکی از موارد شش گانه مقید کردن عطف به حروف همین مورد ذکر شده است.ودر «هدی»و«ضلال المبین» به ذکر مولف الکشاف تعریض و توریه است چون این تقدم بلیغ بودن کلام را میرساند.

آیه﴿ 25﴾

«قل لا تُسئلُونَ عَمّا اجرَ منا و لا نسئلُ عَمّا تَعملُُونَ»

در این آیه آوردن فعل ماضی دلالت دارد بر قاطعیت و اثبات این موضوع چون خداوند

در این آیه استدلالی آورده ، اما بشکل دیگری .

چون می فر ماید

«بگو : شما مسوول گناهان ما نیستید ، و ما نیز در برابر اعمال شما مسوول نخواهیم بود »

در این آیه استحاره بکار رفته چون اگر کسی

معنی آیه را فقط بداند فکر می کند که حتماً

پیامبر گناه کار بوده در صورتی که پیامبر با آئردن کلمه « جرم » در مورد خود و مخالفان

خود تعبیر به انجام کارهایی که انجام می دهند

می کند ، این حقیقت را آشکار می سازد که هر کس باید پاسخگوی اعمال و کردار خویشی باشد چرا که نتایج اعمال هر انسانی چه خوب و چه زشت به خود او می رسد . و از طرفی در خود فعل تعملون چون مربوط به امور عقلی می شود از تعملون استفاده کرده .

آیه﴿ 26 )

قل یجمع بیننا ربنا ثم یفتح بیننعا بالحق و هو الفتاح العلیم

آوردن فعل « قل » حتمی بودن و قطعیت را می رساند که در اول آیه آمده چرا که

«ربوبیت » پروردگار چنین اقتضا می کند که « سره » را از « ناسره » جدا می کند .

در پایان آیه با آوردن جمله ی اسمیه قطعی بودن این امر را روشن ساخته .

«و هو الفتاح العلیم »

که این دو از اسماء خداوند می باشد که یکی اشاره به قدرت او و دیگری علم بی پایان او دارد،در کلمه فتح استعاره است چون در معنای دوم خود که به معنای بر طرف کردن پیچیدگی است بکار رفته.

آیه﴿27﴾

قل ارونی الذین الحقتم به شرکاء کلا بل هو الله العزیزالحکیم

قل ارونی

در ابتداء آیه که با فعل ماضی شروع شده یعنی این مسئله((توحید که در آغاز از آن سخن گفته))حتمی و قطعی است .لذا به دنبال این جمله با یک کلمه خط بطلان بر همه اوهام کشیده و میکوید((کلا)).

وسرانجام برای تاکید و تحکیم این سخن را می گوید:«بلکه تنها اوست خداوند عزیز و حکیمم» و «هو»در این آیه ضمیر شان می باشد،سئوال در این آیه به معنای توبیخ است که وسیلهای برای بیداری وجدانهای خفته میباشد ،ودر «ابذین الحقتم»عودکننده از صله به موصول حذف شده و تقدیرش «الحقتموهم به» است و شرکاء حال از «هم»حذف شده است.

آیه﴿ 28﴾

وما ارسلناک الا کافه للناس بشیرا و نذیرا ولکن اکثر الناس لایعلمون

در این آیه سخن از نبوت پیامبر (ص) است و آیات قبل آن در مورد معاد بحث میکند.

بلاغت این آیه که خداوند به پیامبر (ص) می فرماید:«ما تو را نفرستادیم مگر برای همه مردم جهان» به همین خاطر دعوت پیامبر (ص) عمومی است و همه انسانها را شامل می شود ،و با آوردن «ما»نافیه بر سر فعل «ارسلنا» که می فرماید :ما تورا نفرستادیم در واقع این است که خداوند می فرماید:ما تورا فرستادیم و در بخش پایانی آیه چون مسئله عقلی است از کلمه «یعملون» استفاده شده که خود از موارد بلاغت و اعجاز قرآن است ،در این آیه کلمه «کافه» حال است و آوردن «تا» بر سر آن نشانه مبالغه است و حال بر جر مجرور مقدم کرده زیرا مقدم کردن حال بر مجروردر این حالت به منزله تقدم مجرور بر جر است یعنی در واقع آنها گناه اول و دوم را مرتکب شده اند و چاره ای  جز این دو خطا ندارند.

آیات ﴿29﴾، ﴿30﴾

و یقولون متی هذا الوعد ان کنتم صادقین﴿29﴾

قل لکم میعاد یوم لا تستخرون عنه ساعه و لا تستقدمون﴿30﴾

در آیه﴿ 29 ﴾با توجه به آبات قبل که درمورد رستاخیز اشاره شده منکران معاد به این صورت سوال می کنند اگر راست میگویی رستاخیز چه زمانی است،در آیه﴿30﴾ کلمه «یوم»همراه با تنوین ،نشانه عظمتو بزرگی است.

در آغاز آیه که با کلمه «قل» میباشد تاکید و قطعی بودن وقوع قیامت است چرا که اگر تاریخ قیامت تعین میشد هرگاه زمانش دور بود همه در غفلت و غرور فرو می رفتند و هر گاه زمانش نزدیک بود آزادی عمل را از دست می دادند،«میعادیوم» در این آیه ظرف زمان است و جواب درآیه ﴿30 ﴾بصورت تهدید مطابق سئوالآمده که بر روش انکاری می باشد.              

آیه﴿31 )  

 و قال الذین کفروا لن نومن بهذا القران و لا بالذی بین یدیه و لو تری اذالظا لمون موقوفون عند ربهم یرجع بعضهم الی بعض القول یقول الذین استضعفوا للذین استکبروا لولا انتم لکنا مومنین

آغاز آیه چون با فعل ماضی است یعنی قطعی بودن این مسئله میباشد و در بخش پایانی آه با ذکر «لولاانتم لکنا مومنین»ذکر مسند که بر مسندالیه سبقت گرفته یعنی اتباع و پبروی کردن و استعمال در سخن خداوند نشانه اوج بلاغت و اعجاز کلام حق است.

آیه﴿32﴾

قال الذین استکبروا للذین استضعفوا انحن صددناکم عن الهدی بعد اذ جاءکم بل کنتم مجرمین

با آوردن فعل ماضی قال در آغاز آیه یعنی مستکبران خاموش نمی مانند و در پاسخ به مستضعفین می گویند:آیا ما شما را از طریق هدایت بازداشتیم واین گفته ها با آوردن فعل ماضی قطعی و حتمی است و از اعجاز و بالغت قران این است که در همین آیه در دو کلمه «استکبروا»بلافاصله بعد از آن کلمه«استضعفوا» آمده و با آوردن جمله«بل کنتم مجرمین» صحه گذاشته براینکه خود شما گنهکار هستید چون که با داشتن آزادی تسلیم سخنان بی اساس شده اید،در «انحن»حرف انکار است، زیرا غرض انکار است ودر «بعد اذ جاءکم »کلمه «اذ»از ظروف لازمه ظرفیه است پس «اذ»مضاف الیه قرار نگرفته ،پس اضافه شده به جمله.

آیات ﴿33﴾، ﴿34﴾

وقال الذین استضعفوا للذین استکبروا بل مکرالیل والنهار اذ تامروننا ان نکفر بالله و نجعل له اندادا و اسروا الندامه لما راوا العذاب و جعلنا الاغلل فی اعناق الذین کفروا هل یجزون الا ما کان.ا یعلمون33 وما ارسلنا فی قریه من نذیر الا قال مترفوها انا بما ارسلتم به کافرون﴿34﴾

 این آیه عطف به آیه﴿32 ﴾است در این آیه معنی«مکر الیل و النهار»:یعنی مکرکم فی الیل و النهار پس در ظرف بوسیله اجراءو مجری مفعول به و اضافه مکر الیه میباشد.یا لیلهم و نهارهم را دو اسناد مجازی مکر قراردادند.و در «مکر الیل والنهار»دو وجه است 1-یا نصب بنا به ظرف بودن 2-یا رفع بنا به مبتداو خبر بودن.

در این آیه همانند آیه قبل که با فعل ماضی آغاز شده بود در این ایه چنین می باشد و بلاغت در این آیه این است که هر دو گروه یعنی هم مستکبران و هم مستضعفان از کرده خود پشیمان هستند ،مستکبران بخاطر گمراه ساختن دیگران و مستضعفان بخاطر پذیرش بی قید و شرط این وسوسه های شوم که در بخش پایانی آیه استفهام آمده و استفهام یعنی(آیا آنها جزایی جز اعمالی که انجام می دادند دارند)در این آیه اعمال و کردار کفار و مجرمین را به زنجیرهای اسارت بر گردن و دست و پای آنها تشبیه کرده.

در این آیه استثاء آورده و می فرماید :«ما هرگز در هیچ شهر و دیاری پیامبر انذار کنندهای نفرستادیم مگر این که منعمان مغرور و مست نعمت می گفتند ما به آنچه شما به آن فرستاده شده اید کافریم.

آیات﴿35﴾، ﴿36﴾

و قالوا نحن اکثر اموالاو اولادا و ما نحن بمعذبین﴿35﴾

قل ان ربی یبسط الرزق لمن یشاءو یقدر ولکن اکثر الناس لا یعلمون﴿36﴾

این آیه برای کسانیکه از بلاغت قران اگاهی ندارند به معنای این است که فرزندان و مال و ثروت نشانه مقام و موقعیت است .در حالی که بر عکس می باشد چون مال و فرزند دلیل قرب به خدا نیست ،چون با آوردن فعل «قالوا»این امر را قطعی ذکر کرده و برای همه زمانها صدق می کند.

فعل «قل» در آغاز آیه اشاره به پیامبر دارد که خداوند به او می فرماید :«بگو :پروردگار من روزی را برای هر کس بخواهد می دهد و در این آیه در فعل «یبسط»منظور گسترش روزی همان ابتلاو امتحان خداوند است که معنای دوم فعل مد نظر است .

آیات﴿ 37﴾  ،﴿38﴾

وما اموالکم ولا اولادکم بالتی تقربکم عندنا زلفی الا من ءامن و عمل صالحا فاولئک لهم جزاءالضعف بما عملوا و هم فی الغرفات ءامنون﴿37﴾

و الذین یسعون فی ءایاتنا معاجزین اولئک فی العذاب محضرون﴿38﴾

در این آیه «وما اموالکم و لا اولدکم بالتی تقربکم عندنا زلفی»جمع مکسر عقلی و غیر عقلی است و جایز است یکی تقوای خداوند و دیکری تقرب به خدا باشد چون اموال و فرزندان موجب قرب خدا نمیشود.و بهترین قرائت « بلذی یقربکم » یعنی بالشی الذی یقربکم است .وکلمه زلفی مانند کلمه کربی و کربه است که محل آنها نصب می باشد یعنی تقربکم قربه و در این آیه استثناء آمده که استثناء از «کم » در تقربکم است و به معنی اموال عامل نزدیکی به خدانیست جزء عمل صالح مؤمن و فرزندان هم عامل قرب خدا پسند جزء جزء اعمال خیر آنها و« جزء الخیر الضعف » اضافه مصدر وبه مفعول است .

در حالی که اصلش بوده : فأولئک لهم آن یجاوز الضعف و معنی جزاء الضعف یعنی دوبرابر کردن یکی ها و«جزاء الضعف »مرفوعان :ضعف بدل از جزاء می باشد .

قل ان ربی یبسط الرزق لمن یشاء من عباده و یقدر له و ما انفقتم من شیءفهو یخلفه و هو خیر الرازقین ﴿39 ﴾

در این آیه کلمه «قل » اثبات وصحت آیات قبل را دارد و بعد از کلمه «قل» «ان» برای تاکید همان آیات قبل آمده چون اوج بلاغت کلام خدا درد این است که هر کسی یقین به عوض و جانشین داشته باشد سخاوتمند خواهد بود چون ﴿1﴾این آیه ناظربه مؤمنان است

﴿2 ﴾این آیه اشاره به یک انسان دارد که گاه روز یش زیاد و گاه تملک می شود « یعنی هوالخیر الرزاق» خیر من یعطی ویرزق »ودر کلمه «یقدر» از «قدر» استعاره است که به معنای اندازگیری،وهم به معنای سخت گیری است ولی در این آیه با توجه به قرینه کلمه «یبسط»به معنای سخت گیری میباشد...

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره تفسیر جزء بیست ودوم قرآن کریم

دانلود مقاله کامل درباره تحریف ناپذیری قرآن

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله کامل درباره تحریف ناپذیری قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره تحریف ناپذیری قرآن


دانلود مقاله کامل درباره تحریف ناپذیری قرآن

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :25

 

بخشی از متن مقاله

تحریف ناپذیری قرآن

انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون(حجر/9)

اسلام به عنوان آخرین , کامل ترین و برترین نسخه دین الهی قوانین و دستوراتی را در بردارد که کاملا مطابق فطرت و عقل بشر بوده و سعات و کمال آدمی را تضمین می کند ؛ اصیل ترین منبع جاودان این دین؛ قرآن کریم است.

کتاب های آسمانی پیشین دستخوش تحریف و تغییر قرار داشته و پاسخ گوی نیاز انسان در این عصر نیستند؛ پس در این عصر برمی تابد تا کتابی دراختیار مردم قرار گیرد که هم پاسخگوی نیاز بشر بوده و هم از هرگونه تحریف و تغییر مصون باشد.

ما معتقدیم دراین برهه از زمان، قرآن تنها کتاب آسمانی است که پاسخ گوی نیاز بشر بوده و از تحریف مصون مانده و خداوند خود صیانت آن را از هرگونه تغییر و تحریف تضمین کرده است.

با نزول قرآن و تولد اسلام, آخرین دین الهی ؛ دیگر ارسال رسل و انزال کتب آسمانی متوقف شد؛ بنابراین جای این پرسش باقی می ماند که آیا قرآن هم همچون دیگر کتاب های آسمانی, دستخوش تحریف واقع شده است یا این که برای مصون ماندن این آخرین نسخه الهی تدبیری اندیشیده شده تا دیگر دستخوش تحریف قرار نگیرد.

ما معتقدیم قرآن تنها کتاب آسمانی است که از تحریف مصون مانده و خداوند خود صیانت آن را از هرگونه تغییر و تحریف تضمین کرده است. (1)

همچون روز روشن است قرآنی که در دسترس ما است همان قرآنی است که خداوند بر پیامبرش، خاتم مرسلین محمد صلی الله علیه وآله نازل کرده و درطول تاریخ از تحریف در امان مانده است، بر خلاف کتب آسمانی دیگرکه چنین ادعای در موردشان صدق نمی کند؛ بنابراین با جزم به این که قرآن کلام وحی است، آن را از دیگر کتب آسمانی فراتر نموده و جایگاه بس رفیع و والای آن را در زندگی مسلمانان روشن می کند که از ارزش و تقدس والایی برخورداراست.

موریس بوکای پزشک فرانسوی می نویسد:

قرآن بیان وحیی است که با واسطه فرشته مقرب جبرئیل بر محمد صلی الله علیه وآله نازل می شده و بلافاصله توسط مومنین به رشته تحریر در آمده در حافظه نگاه داشته می شده و موقع نمازها مخصوصا در ماه رمضان تلاوت می گردیده است... بر خلاف آنچه که دراین مورد برای اسلام رخ داده است , وحی مسیحیت تنها مبتنی بر شهادتهای متعدد و غیر مستقیم می باشد؛ زیرا بر خلاف آنچه که بسیاری از مسیحیان تصور می کنند ما هیچگونه شهادتی که از یک شاهد عینی زندگی عیسی علیه السلام رسیده باشد در دست نداریم.(2)

این در حالی است که متاسفانه در میان مسلمانان عده ای قرآن را تحریف شده پنداشته و بر این باورند که بخشی از این کتاب مقدس مورد تحریف و حذف قرار گرفته است .

این پندار باطل اهمیت پرداختن به این موضوع را برهمگان آشکار می کند. هر چند عده قلیلی از مسلمانان به چنین پندار باطلی دامن زده اند لکن امروز این شیعیان هستند که ناجوانمردانه متهم به اعتقاد به تحریف هستند و با این حال که اکثریت قاطع شیعه آن را نپذیرفته اند و تنها اندکی بر چنین پندارند، گروهی که خود را در زمره مسلمانان معرفی می کنند سعی دارند این اتهام را به شیعه نسبت دهند.

علامه عسگری از قول یکی از علمای هند نقل می کند که پس از انقلاب اسلامی ایران تنها در هند 200 کتاب به زبان های مختلف علیه شیعه بر تحریف قرآن به چاپ رسیده است.(3)

متاسفانه این اختلافات به حدی بالا گرفت که دشمنان از این فرصت سوء استفاده کرده و اقدام به انتشار قرآنی جدید موسوم به فرقان الحق در کشورهای اسلامی کردند بنابراین جادارد در سالی که به نام اتحاد ملی و انسجام اسلامی نام گذاری شده است با بیان آرای اندیشمندان شیعه و اهل سنت، حقیقت را بر پیروان حق و مبلغان راستین اسلام آشکار ساخته تا توطئه دشمنان دین را برملا سازیم.

مفهوم شناسی تحریف

تحریف در لغت به معنای مایل کردن ، کج کردن و تغییر دادن آمده است. تحریف کلام ، بد معنا کردن ، سوء تعبیر و سوء تفسیر است و تحریف کلمه ، جابجا کردن کلمه می باشد.(4)

" حرّف عن الشیئ...." اذا مال الانسان عن شیئ.....

"تحریف القلم، قطّه محرّفا " و قلم محرّف عدل بأحد حرفیه عن الآخر.....

و تحریف الکلم عن مواضعه تغییره...(5)

بنابراین در کتاب های لغت تحریف هم به معنای جابجا کردن لفظ و هم به معنای تصرف در معناست.

در اصطلاح نیز تحریف به معنای تغییر و جابجایی آمده است و بردوگونه است: لفظی و معنوی

تحریف لفظی : تغییر دادن لفظ ، اعم از این که جای کلمات را با یکدیگر عوض کنند یا اینکه به جمله افزوده و یا از آن کاسته شود.

تحریف معنوی عبارت است از این که مفهوم کلام را تغییر دهند و برخی از معانی را کتمان کنند .

تحریف در قرآن

تحریف در قرآن به معنای تغییر حروف و کلمات و یا تغییر معانی قرآن می باشد(6)

در قرآن نیز تحریف اصطلاحی به هر دو وجهش مطرح است ، لفظی و معنوی .

از تحریف معنوی در قرآن به تفسیر به رأی یا تفسیر غیر حقیقی تعبیر شده است؛"من الذین هادوا یحرفون الکلم عن مواضعه ..." (7)طبق بیان آیه، یهود پس از آن که مراد از کلام را دانستند آن را از معنای صریح منحرف می کردند، مثلا می گفتند : مراد از این جمله:‌ خاتم پیامبران نیست ؛ بلکه جبرئیل است...... ویا کلمه ها را جابجا می کردند.( 8)

و از تحریف لفظی در قرآن ، جابجا کردن کلمات ، حذف یا اضافه کردن به کلمات قرآن تعبیر شده است.

مرحوم طبرسی ذیل آیه " یحرفون الکلم عن مواضعه..." می نویسد:

فمعناه من الیهود فریق یحرفون الکلم عن مواضعه ای یبدلون کلمات الله و احکامه عن مواضعها و قال مجاهد یعنی بالکلم التوراة و ذلک أنهم کتموا ما فی التوراة من صفة النبی صلی الله علیه وآله...( 9)

از این که یهود در تورات نام پیامبر اسلام را تحریف کردند، تغییر درمعنا و از این که کلمات خدا را جابجا می کردند، تغییر در لفظ استفاده می شود.

عده ای معتقدند در قرآن تنها به تحریف معنوی اشاره شده است (10) ؛ اما از این آیه و آیات دیگر می توان استفاده کرد که یهود علاوه بر تحریف معنوی تورات، آن را تحریف لفظی هم کرده اند.(11)

اقسام تحریف لفظی در قرآن:

تحریف لفظی صورت های مختلفی دارد اما مواردی که به اصل قرآن لطمه وارد می کندبه شرح ذیل است:

  1. کاستن یا افزودن در حروف و حرکات قرآن :‌ مثل این که "‌حم عسق" را "‌حم سق"‌بخوانیم.
  2. کاستن یا افزودن در کلمات قرآن:‌ مثل این که "‌ و ماخلق الذکر والأنثی "‌را " و الذکر والأنثی "‌بخوانیم.
  3. کاستن یا افزودن درآیات و سور قرآن: مثل این که بگوییم فلان جمله از آیات قرآن بوده و حذف شده و یا این که فلان آیه جزء قرآن نمی باشد . یا بگوییم بعضی از سوره ها یا قسمت های قرآنی که در دسترس ما است حقیقتا جزء قرآن نبوده و یا بگوییم قرآنی که در دسترس ما است تمام قرآنی که بر پیامبر نازل شده ، نیست.(12)

بررسی اقسام تحریف:‌

  1. تحریف معنوی:‌ شکی نیست در این که تحریف به این معنا در قرآن محقق شده ؛ زیرا طبیعی است هر کس قرآن را تفسیر به رأی کند ، آن را تحریف معنوی کرده است. که روایات شدیدا از این نوع تحریف منع کرده اند.( 13)
  2. تحریف لفظی به معنای کاستن یا افزودن در حروف یا حرکات قرآن با حفظ محتوای اصلی قرآن :‌ این نوع تحریف هم که به موضوع اختلاف قرائت در قرآن مرتبط است ، در قرآن واقع شده است.(14)

ما معتقدیم قرآنی که بر پیامبر صلی الله علیه وآله نازل شده تنها به یک قرائت خاص و آن قرآئت حفص از عاصم بوده و تنها این قرائت را معتبر می دانیم؛ زیرا چنین قرآئتی با روایت صحیح موافق است و عاصم از استاد خود ابوعبدالرحمن سلمی و او نیز از امیرالمؤمنین علی علیه السلام گرفته است و آن حضرت نیز به قرائتی تمسک می کرده که بین مسلمانان رواج داشته و با نص اصلی وحی موافق بوده تمسک می کردند.(15)

  1. تحریف لفظی به معنای کاستن یا افزودن آیه یا سوره ای با حفظ محتوای اصلی قرآن، مانند اختلافی که در مورد جزئیت "بسم الله الرحمن الرحیم" مطرح است. عده ای بسم الله را در غیر سوره فاتحه جزء قرآن نمی دانند ؛ اما ما معتقدیم " بسم الله" در سرتاسر قرآن آیه ای مستقل است (16)
  2. تحریف لفظی به معنای افزودن به قرآن به صورتی که گفته شود : مقداری از قرآن در دسترس ، حقیقتا همان قرآنی که بر پیامبر نازل گشته؛‌ نمی باشد: هیچیک از مسلمانان به چنین نوع از تحریف قایل نشده اند.( 17)
  3. تحریف لفظی به معنای کاستن از قرآن به گونه ای که گفته شود قرآن در دسترس، همه آنچه بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل گشته ، نمی باشد؛ بلکه بخشی از آیات یا سوره های آن حذف شده است. مراد از تحریفی که مقالات و کتاب های فراوان بر ردّ آن نگارش شده همین نوع است و ما نیز در این مقاله بر آنیم تا بر بطلان این پندار دلایلی را اقامه کنیم.

دیدگاه اندیشمندان درباره مصونیت قرآن از تحریف:

همانطور که اشاره شد اکثر قریب به اتفاق اندیشمندان شیعه و اهل سنت اعتقاد به تحریف را مردود می دانند؛ اما با توجه به اهمیت دیدگاه شیعه و نسبت ناروایی که به آن ها داده اند تنها به نقل دیدگاه برخی از بزرگان شیعه بسنده کرده و برای آگاهی از دیدگاه سایر اندیشمندان شیعه و اهل سنت شما را به کتاب هایی که در این زمینه نگارش شده راهنمایی می کنیم :(18)

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره تحریف ناپذیری قرآن

تحقیق در مورد قرآن وروح

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد قرآن وروح دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد قرآن وروح


تحقیق در مورد قرآن وروح

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه57

 

روح درقرآن

در قرآن در بعضى از آیات،از روح به عنوان یک امر و حقیقتى در عرض ملائکه نام برده مى‏شودولى معلوم مى‏شود که به هر حال از سنخ این موجوداتى که ما مى‏بینیم و حس‏مى‏کنیم(مثلا از سنگى، از درختى، از کوهى، از دریایى، از ستاره‏اى، از یک چنین چیزى)نیست، یک چیزى است از نوع امورى که‏ما حس و لمس نمى‏کنیم.در سوره عم مى‏فرماید: «یوم یقوم الروح و الملائکة صفا»(2) آن روزى که روح و ملائکه در یک‏صف بایستند.ظاهر تعبیر این است که روح از نوع ملائکه هم نیست، چون آن را در عرض ملائکه[قرار مى‏دهد]، جبرئیل یکى از ملائکه‏است، میکائیل یکى از ملائکه است، و این تناسب ندارد که یکى از ملائکه را در عرض عموم ملائکه ذکر کند: «روح و ملائکه‏در یک صف مى‏ایستند» .یا در آیه دیگرى مى‏فرماید: «تنزل الملائکة و الروح فیها باذن ربهم من کل امر»(3) در شب قدرملائکه و روح نازل مى‏شوند.باز ملائکه در عرض روح و روح در عرض ملائکه‏قرار مى‏گیرند.در یک آیه دیگر مى‏فرماید: «ینزل الملائکة بالروح‏من امره‏»(4) ملائکه را به روح فرود مى‏آورد.اینکه باء «بالروح‏» آیا باء استعانت و استمداد است و در واقع‏این طور است که ملائکه با استمداد روح فرود مى‏آیند، یا باء ملابست و مصاحبت است‏یعنى ملائکه با روح[فرود مى‏آیند]، در.............................................................. 1.اسراء/85. 2.نبا/38. 3.قدر/4. 4.نحل/2.

مدعاى ما که قرآن ملائکه و روح را در کنار یکدیگرذکر مى‏کند[تغییرى نمى‏دهد]و در این جهت دلالت آیه کافى است و در همین جاست که حدیثى از امیر المؤمنین على (علیه‏السلام)نقل شده و ایشان گفته‏اند روح غیر از ملائکه است و به همین آیه استدلال کرده‏اند که قرآن روح را با ملائکه یک چیز نمى‏گیرد.

کلمه روح گاهى به کلمه «امین‏» و گاهى‏به کلمه «قدس‏» توصیف شده است: «نزل به الروح الامین على قلبک‏»(1) روح الامین قرآن‏را بر قلب تو فرود آورده است.یا در آیه دیگر: «قل نزله روح القدس من ربک‏»(2) بگو این را روح القدس از ناحیه پروردگارتو فرود آورده است.چون در بعضى آیات دیگر هست که جبرئیل قرآن را بر پیغمبر نازل کرده‏است، گفته‏اند پس کلمه روح القدس و روح الامین کنایه‏اى از جبرئیل است.

همچنین شاید بعضى گفته باشند که در آن آیه:«یوم یقوم الروح و الملائکة‏» مقصود خصوص جبرئیل است که به طور جداگانه ذکر شده - که این حرف بعید است - ولى‏ایشان این حرف را قبول ندارند که حتى مقصود از روح الامین و روح القدس جبرئیل باشد، بلکه مى‏گویند از آیات قرآن اینچنین‏فهمیده مى‏شود: ملائکه که وحى را نازل مى‏کنند، همراه آن، حقیقتى هست که قرآن نام آن را روح گذاشته‏است و حامل وحى در واقع آن روح(همان روح الامین و روح القدس)است، نه اینکه جبرئیل حامل وحى باشد، جبرئیل‏حامل وحى نیست.این عقیده‏اى است که ایشان در اینجا اظهار مى‏دارند.

در بعضى از آیات، روح با کلمه‏وحى توام شده است، مثل اینکه در این آیه مى‏فرماید: «و کذلک اوحیناالیک روحا من امرنا ما ما روحى از امرخودمان(4) به تو وحى فرستادیم.گفته‏اند آن که خداوند وحى فرستاده آیات قرآن است، پس اینجا همان نفس آیات قرآن‏به روح تعبیر شده است.البته مانعى ندارد که ما آیات قرآن را از[نوع]آن حقایق[بدانیم].مسلم آیات قرآن وقتى بر قلب پیغمبرنازل مى‏شود، به صورت یک حقیقت نازل مى‏شود و بعد صورت لفظى پیدا مى‏کند وبه هر حال: «ما روحى از امر خودمان به تو وحى کردیم‏» .پس به قول این


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد قرآن وروح