فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله امام جعفر صادق

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله امام جعفر صادق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله امام جعفر صادق


دانلود مقاله امام جعفر صادق

لینک و پرداخت دانلود * پایین مطلب *

 

فرمت فایل : word ( قابل ویرایش )

 

تعداد صفحه :  25

 

 

 

 

 

فهرست

کلمات حکمت آموز امام جعفر صادق علیه السلام

سخنان امام صادق به اصحاب خویش

معجزاتی از امام جعفر صاد علیه السلام

وفات امام جعفر صادق علیه السلام

از امام موسی کاظم علیه السلام نقل شده است

اخلاق

 

و ...

 

 

 

 

مقدمه

امام جعفر صادق علیه السلام در هفدهم ربیع الاول سال 83 هجری ، یعنی روز تولد حضرت رسول علیه السلام به دنیا آمد . اسم آن حضرت ، جعفر و کنیه اش ابو عبدالله و القاب او صابر ، فاضل ، طاهر و صادق بوده است .

مادر ایشان فاطمه ام فروه بنت قاسم بن محمد ابی بکر و زنی متقی و پرهیزگار بود و فراوان احسان و نیکوکاری می کرد .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله امام جعفر صادق

دانلودمقاله اسطوره آفرینی و اسطوره کشی صادق هدایت

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله اسطوره آفرینی و اسطوره کشی صادق هدایت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

صادق هدایت
بوف کور صادق هدایت از زمانی که خلق شد تا به امروز همواره محل بحث بوده است. اینکه هدایت در این رمان پیچیده چه می گوید؟ مقصود از نوشتن آن چه بوده است؟ مرد خنزر پنزری کیست؟ لکاته و زن اثیری نماد کدام زن و کدام معنی هستند؟ و بسیار سوال های دیگر از این دست.
بسیاری کوشیده اند طی سال های درازی که از پیدایی بوف کور گذشته است، تحلیلی در باره آن ارائه دهند و به نحوی آن را برای عامه خوانندگان قابل فهم گردانند اما به نظر نمی رسد هیچ تلاشی در این زمینه موفق بوده باشد در حالی که بوف کور همچنان جزو مهمترین رمان های زبان فارسی و شاید مهمترین آن به حساب می آید.
در مجلس بزرگداشت صدمین سال تولد هدایت که چندی پیش در دانشکده صنعت آب و برق برگزار شد، دکتر محمد صنعتی روانشناس و روانپزشک تحلیل تازه ای از بوف کور ارائه داد که البته هیچ دخلی به موضوع روانشناسی ندارد بلکه برعکس در پی تحلیل تاریخ اندیشه و اسطوره در جهان و به ویژه در مشرق زمین است و به نظر می رسد در بین تمام نوشته های درباره صادق هدایت، این تحلیل از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد و بر اساس آن درک تازه ای از بوف کور به دست آید.
عنوان سخنرانی دکتر صنعتی " اسطوره آفرینی و اسطوره کشی صادق هدایت" بود:
http://www.bbc.co.uk/persian/images/020621_shedayat150.jpg

 


صادق هدایت
"مقصود من در اینجا پرداختن به تلاش های هدایت در زمینه قصه نویسی و گردآوری فرهنگ توده نیست بلکه جنبه ای از کار اوست که تا آنجا که من می دانم کسی پیش از او در ایران این گونه هدفمند و آگاهانه به آن توجه نکرده است. ولی متاسفانه تعصبات ناسیونالیستی و غرور ملی اجازه نداده که به این جنبه از کار هدایت و ارزشهای بنیادین آن توجه شود.
اما این کار نه تنها ارزشی کمتر از قصه های هدایت ندارد بلکه به قصه های او نظیر توپ مرواری و بوف کور غنای خاصی بخشیده است. از این گذشته او را در جایگاه یک خردورز مسوول و متعهد و یکی از مهمترین چهره های اندیشه مدرنیته در ایران، شاید بیش از یک قرن پیشرو تر از زمان خود قرار می دهد.
توجه هدایت به فرهنگ توده همواره نشانه مهرورزی او به ایران و فرهنگ کهن ما شناخته شده، به طوری که بعضی تصور کرده اند که او یک ناسیونالیست رمانتیک گذشته نگر است اما فقط بخشی از این نکته می تواند استنباط درستی از هدف هدایت باشد.
آنچه پنهان مانده، کار انقلابی و مبارزه سخت کوشانه اوست در میدان اسطوره کشی و فریفتار زدایی از فرهنگی کهن که در دوران پیش مدرنیته خود با زبان و اندیشه اسطوره ای، ایستا و دیر جنب گیر افتاده، منفعل و وابسته، از تحولات فرهنگی عصر علم و فن آوری به دور مانده، ناتوان از آفرینش اندیشه، فقط مصرف کننده آن است.
انسان قرون وسطی شیوه اندیشدنی اسطوره ای داشت. جهان بینی اسطوره ای بر اندیشه ای افسانه ای، رویایی، گمان پردازانه و تصوری استوار می شد که شاید بیشتر از ذهنیت خرد گریز انسان برمی خاست. در حالی که اندیشه تجربی- علمی بر واقعیت عینی و ملموس شکل می گرفت که تجربه پذیر و قابل سنجش بود.
توجه هدایت به فرهنگ توده همواره نشانه مهرورزی او به ایران و فرهنگ کهن ما شناخته شده، به طوری که بعضی تصور کرده اند که او یک ناسیونالیست رمانتیک گذشته نگر است اما فقط بخشی از این نکته می تواند استنباط درستی از هدف هدایت باشد دکتر محمد صنعتی این شیوه اندیشه (اسطوره ای) سرشت اعتقادات و باورهای مردم را تعیین می کند. بر اساس آن شیوه زندگی، روابط انسانها با یکدیگر و با جهان آنها شکل می گیرد.
هر فرد یا گروهی از مردم بر اساس چنین اندیشه ها و باورهایی، جهان خود و طرح های رفتاری خود را در زندگیِ برگزیده یا از پیش ساخته خود می سازد یا نگه می دارد. خواه چنین باورهایی خودآگاه یا ناخودآگاه باشد، خواه خرد پذیر یا خرد گریز باشد و خواه به زمین نسبت داده شود یا به آسمان. انگار همه باید به سرشتی اسطوره ای برسند تا فرد یا گروه مردمان آن را زندگی بکنند یا در آن زندگی بشوند.
وقتی می گوییم اسطوره، انسان را زندگی می کرد به این معنی است که انسان آنقدر به این اسطوره های خود به عنوان واقعیت محض باور داشت که این اسطوره ها به صورت ساختواره ها یا مجموعه ای از معانی گوناگون، رفتار او را در هر موقعیتی تعیین می کرد.
بنابراین انسان با ذهنیت اسطوره ای، خیلی نیاز به اندیشیدن ندارد. انگار که رفتار ما شرطی شده است. کافی است که با نشانه هایی برخورد بکنیم و از ما رفتارهای متناسب با آن موقعیت بر اساس آن طرح اسطوره ای صادر شود. فقط طبق آن طرح قبلی که در ذهن داریم واکنش نشان می دهیم.
وقتی که به دنیای مدرن می رسیم در واقع انسان با آگاه شدن به خرد و اراده آگاهانه و قدرت تمیز خود جهت رابطه را عوض می کند. اکنون انسان می اندیشد و به اراده و خواست آگاهانه خود اسطوره های زمانه خود را بر می گزیند و اسطوره را زندگی می کند. به عبارت دیگر انسان همواره دنیایی متشکل از واقعیت و اسطوره دارد.
در مدرنیته، انسان با اسطوره زدایی و فریفتار زدایی، اسطوره های کهنه و پوسیده را که دیگر کارکردی ندارند و یا جلوی پیشرفت فرهنگ انسان را می گیرند و در عین حال اسطوره های پایدار و سمجی هستند، از فرهنگ و اندیشه جامعه زدوده و با اسطوره آفرینی جدید بر مشکلات و بن بست های زندگی خویش اگر نه در واقعیت، در پندار فائق می آید.
انسان در طول تاریخ فرهنگی خویش بارها مفهمومی که از خود و جهان خویش داشته عوض کرده و با عوض شدن مفهوم انسان، تاریخ فرهنگی تحول پیدا کرده است.
یکی از تفاوت های بین فرهنگ شرق و نیز تفاوت قرون وسطی با مدرنیته را باید در همین تحول و چگونگی نسبت اندیشه اسطوره ای به اندیشه تجربی علمی و واقعیت نگر جستجو کرد.
نخستین جنبش عظیم فرهنگی در تاریخ انسانی در یونان باستان روی داد، در زادگاه اندیشه خرد پذیر، در دورانی که تمدن های دیگر در دنیای مثالی و با ذهنیت اسطوره ای زندگی می کردند. سپس در قرون وسطا با بازگشت به گذشته، بار دیگر به فرهنگی ایستا و کم تنش رسید تا در دوره رنسانس پیوند خود را با دنیای مثالی قطع و از تسلط غالب اندیشه اسطوره ای بکاهد و به واقعیت های زمینی خود بازگردد و به اراده آگاه خویش بر طبیعت و جهان انسانی خود چیره شود.
چغد، کار تری آ. برهمن درحالی که شرق با همان شرایط تاریخی فرهنگی گذشته زندگی می کند و به طور غالب مصرف کننده اندیشه و ابزار و وابسته به فرهنگ هایی است که بر اساس مفهوم مدرن انسان تحول یافته است.
در چنین بستر تاریخی و فرهنگی است که هدایت بوف کور و توپ مرواری را می آفریند. در چنین دورانی است که هدایت با داشتن شناختی عمیق به سرشت تاریخ فرهنگی ایران، اوسانه و نیرنگستان را می نویسد.
چند سالی پس از آن با مروری دقیق و ظریف بر تاریخ فرهنگی سه هزار ساله در بوف کور، طرح های اسطوره ای کهنی را که بر این سرزمین حاکم بوده و هست در رمانی که از نظر فرم و تکنیک متعلق به ادبیات قرن بیستم است باز آفرینی می کند. به قول توماس مان زندگی زیسته را که در واقع اسطوره زیسته است مجددا در بوف کور زنده می کند و ساختمایه زندگی آدم های قصه قرار می دهد.
هدایت در بوف کور سه دوره تاریخ فرهنگی را به هم می آمیزد: اسطوره آناهیتا، الهه آب ها و زهدان پاک به هیات زن اثیری بازسازی می شود و لکاته که همان پتیاره جهی است در کنار اسطوره جم، شاه - خدایی که نامیرایی را از اهورا نپذیرفت و از دره مرگ گذر کرد تا خدای مردگان شود و از این راه بر هراس از مرگ چیره گردد، با همزاد خود میترا که قربانی کننده گاو میش است و دشمنان او را خدای گاو کش نام نهاده بودند، در زوال و از کارافتادگی این اسطوره ها به هیات مرد خنزر پنزری و قصاب باز آفرینی می شود.
در بوف کور باز آفرینی اسطوره زیسته را به زیبا ترین شکل نوشتاری در یک شاهکار هنری می بینیم. باز آفرینی اما نه برای حفظ و حراست اسطوره یا نگهداری میراث کهنه و وازده، بلکه برای کشتن و اسطوره زدایی است که هدف مدرنیته و نیز هدف هدایت بوده است.
بوف کور هدایت در آن چهار دیواری محدود و بسته اتاقش بی آنکه بداند به طور خودکار نقشی را روی جلد قلمدان تکرار می کند با اندیشه ای اسطوره ای، چرخه ای و بسته و ایستا، دو نیمه شده بین خیر وشر، عقیم و گذشته نگر. با تکراری ناخود آگاه و غریزی از هر گونه نواندیشی و نوزایی احتراز دارد
دکتر محمد صنعتی
بنابراین، بوف کور کمر به قتل تمام اسطوره های وازده و از کار افتاده می بندد. البته هدایت واژه اسطوره را به کار نمی برد برای اینکه این کلمه بعد ها به جای «میت» گذاشته شد. او فرهنگ توده، افسانه، اعتقادات و خرافات و ... به کار می برد. هدایت پروژه اسطوره زدایی خود را در مقدمه کتاب نیرنگستان براساس نظریه های فیلسوفان مدرنیته از زبان «تیلور» اینگونه ترجمه و مطرح می کند:
"خرافات هم مانند همه گونه عقاید و افکار زندگی بخصوص دارد، گاهی به وجود می آید و جانشین خرافات دیگر می شود و زمانی هم از بین می رود. ترقی علوم، افکار و زمان به این کار خیلی کمک می نماید. بسا اتفاق می افتد که یک دسته را از بین می برد در صورتی که یک دسته دیگر خیلی سخت تر جای آنها می آورد. البته اگر آنها را به حال خود بگذارند جنبه الوهیت خود را تا دیر زمانی نگه می دارد چون مردم عوام آنها را مانند مکاشفات و وحی الهی دانسته به یکدیگر انتقال می دهند."

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  56  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله اسطوره آفرینی و اسطوره کشی صادق هدایت

دانلود مقاله پیـامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله از نگـاه امام صادق علیه‏السلام

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله پیـامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله از نگـاه امام صادق علیه‏السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

در طول تاریخ بشریت، کم تر انسانی وجود دارد که مانند پیامبر اسلام تمام خصوصیات زندگی اش به طور واضح و روشن بیان و ثبت شده باشد.
خداوند متعال در قرآن کریم ـ کتابی که خود حافظ اوست و بدون هیچ تغییری تا قیامت باقی است ـ با زیباترین عبارات و کامل‏ترین بیانات، آن حضرت را معرفی نموده و با عالی‏ترین صفات ستوده است. خداوند متعال می‏فرماید: «انک لعلی خلق عظیم»؛ ای پیامبر! تو بر اخلاقی عظیم استوار هستی.
نیز می‏فرماید: «محمد رسول‏اللّه و الذین معه اشداؤ علی الکفار رحماء بینهم.»محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرستاده خداست و کسانی که با او هستند در برابر کفار سر سخت و در میان خود مهربانند.

 

محققان، تاریخ نویسان و دانشمندان در ابعاد گوناگون زندگی حضرت محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله سخن گفته‏اند.
اما ائمه علیهم‏السلام با نگاهی ژرف و دقیق سیمای آن شخصیت بی نظیر و درّ یکتای عالم خلقت را به تماشا نشسته، به معرفی زندگی، مبارزات و آموزه‏های آن حضرت پرداختند.
در این نوشتار بر آنیم تا گوشه هایی از زندگی و شخصیت حضرت محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را از نگاه امام صادق علیه‏السلام به تماشا بنشینیم.
تولد نورامام صادق علیه‏السلام به نقل از سلمان فارسی فرمود: پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: خداوند متعال مرا از درخشندگی نور خودش آفرید
نیز امام صادق علیه‏السلام فرمود: خداوند متعال خطاب به رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: «ای محمّد! قبل از این که آسمان‏ها، زمین، عرش و دریا را خلق کنم. نور تو و علی را آفریدم...».
ثقة‏الاسلام کلینی(ره) می‏نویسد: امام صادق علیه‏السلام فرمود: «هنگام ولادت حضرت رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فاطمه بنت اسد نزد آمنه (مادر گرامی پیامبر) بود. یکی از آن دو به دیگری گفت: آیا می‏بینی آنچه را من می‏بینم؟
دیگری گفت: چه می‏بینی؟ او گفت: این نور ساطع که ما بین مشرق و مغرب را فرا گرفته است! در همین حال، ابوطالب علیه‏السلام وارد شد و به آن‏ها گفت:
چرا در شگفتید؟ فاطمه بنت اسد ماجرا را به گفت. ابوطالب به او گفت: می‏خواهی بشارتی به تو بدهم؟ او گفت: آری. ابو طالب گفت: از تو فرزندی به وجود خواهد آمد که وصّی این نوزاد، خواهد بود

 

نام‏های پیامبر
کلبی، از نسب شناسان بزرگ عرب می‏گوید: امام صادق علیه‏السلام از من پرسید: در قرآن چند نام از نام‏های پیامبر خاتم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ذکر شده است؟ گفتم: دو یا سه نام.
امام صادق علیه‏السلام فرمود: ده نام از نام‏های پیامبر اکرم در قرآن آمده است: محمد، احمد،
عبدالله، طه، یس، نون، مزّمّل، مدّثّر، رسول و ذکر.
سپس آن حضرت برای هر اسمی آیه‏ای تلاوت فرمود. نیز فرمود: «ذکر» یکی از نام‏های محمّد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله است و ما (اهل‏بیت) «اهل ذکر» هستیم. کلبی! هر چه می‏خواهی از ما سؤال کن.
کلبی می‏گوید: (از ابهّت صادق آل محمد علیه‏السلام ) به خدا سوگند! تمام قرآن را فراموش کردم و یک حرف به یادم نیامد تا سؤال کنم.
برخی چهارصد نام و لقب پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله که در قرآن آمده است، را بر شمرده‏اند.

 


عظمت نام محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله
جلوه نام محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله برای امام صادق علیه‏السلام به گونه‏ای بود که هر گاه نام مبارک حضرت محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به میان می‏آمد، عظمت و کمال رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله چنان در وی تأثیر می‏گذاشت، که رنگ چهره‏اش گاهی سبز و گاهی زرد می‏شد، به طوری که آن حضرت در آن حال، برای دوستان نیز نا آشنا می‏نمود.
امام صادق علیه‏السلام گاهی بعد از شنیدن نام پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرمود: جانم به فدایش. اباهارون می‏گوید: روزی به حضور امام صادق علیه‏السلام شرفیاب شدم. آن حضرت فرمود: اباهارون! چند روزی است که تو را ندیده‏ام. عرض کردم: خداوند متعال به من پسری عطا فرمود. آن حضرت فرمود: خدا او را برای تو مبارک گرداند چه نامی برای او انتخاب کرده‏ای؟ گفتم: او را محمد نامیده‏ام.
امام صادق علیه‏السلام تا نام محمد را شنید (به احترام آن حضرت) صورت مبارکش را به طرف زمین خم کرد، نزدیک بود گونه‏های مبارکش به زمین بخورد.
آن حضرت زیرلب گفت: محمد، محمد، محمد. سپس فرمود: جان خودم،
فرزندانم، پدرم و جمیع اهل زمین فدای رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله باد! او را دشنام مده! کتک نزن! بدی به او نرسان! بدان! در روی زمین خانه‏ای نیست که در آن نام محمد وجود داشته باشد، مگر این که آن خانه در تمام ایّام مبارک خواهد بود.

 

سیمای محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله
امام جعفر صادق علیه‏السلام فرمود: امام حسن علیه‏السلام از دائی‏اش، «هند بن ابی هاله» که در توصیف چهره پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله مهارت داشت، در خواست نمود تا سیمای دل آرای خاتم پیامبران صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را برای وی توصیف نماید. هند بن ابی هالة در پاسخ گفت: «رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در دیده‏ها با عظمت می‏نمود، در سینه‏ها مهابتش وجود داشت .قامتش رسا، مویش نه پیچیده و نه افتاده، رنگش سفید و روشن، پیشانیش گشاده، ابروانش پرمو و کمانی و از هم گشاده، در وسط بینی برآمدگی داشت، ریشش انبوه، سیاهی چشمش شدید، گونه هایش نرم و کم گوشت.دندان هایش باریک و اندامش معتدل بود. آن حضرت هنگام راه رفتن با وقار حرکت می‏کرد. وقتی به چیزی توجه می‏کرد به طور عمیق به آن می‏نگریست، به مردم خیره نمی‏شد، به هر کس می‏رسید سلام می‏کرد، همواره هادی و راهنمای مردم بود.
برای از دست دادن امور دنیایی خشمگین نمی‏شد. برای خدا چنان غضب می‏نمود که کسی او را نمی‏شناخت. اکثر خندیدن آن حضرت تبسّم بود، برترین مردم نزد وی کسی بود که، بیشتر مواسات و احسان و یاری مردم نماید...»
سعدی با الهام از روایات، در اشعار زیبایی آن حضرت را چنین توصیف نمود:
سرو نروید به اعتدال محمد ماه فرو ماند از جمال محمد
در نظر قدر با کمال محمد قدر فلک را کمال ومنزلتی نیست
لیله اسری شب وصال محمد وعده دیدار هر کسی به قیامت
آمده مجموع در ظلال محمد آدم و نوح و خلیل و موسی وعیسی
روز قیامت نگر مجال محمد عرصه گیتی مجال همت او نیست
بو که قبولش کند بلال محمد و آنهمه پیرایه بسته جنّت فردوس
تا بدهد بوسه بر نعال محمد همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد
پیش دو ابروی چون هلال محمد شاید اگر آفتاب و ماه نتابد
خواب نمیگیرد از خیال محمد چشم مرا تا بخواب دید جمالش
عشق محمد بس است و آل محمد سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی
اوصاف پیامبر در تورات و انجیل
خداوند متعال در وصف پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود:«اَلَّذینَ ءاتَینهُمُ الْکِتبَ یَعرِفُونَهُ کَما یَعرِفُونَ اَبْناءَهُم وَ إِنَّ فَریقاً مِنهُم لِیَکتُمُونَ الْحَقّ وَ هُم یَعْلَمُونَ»
کسانی که کتاب آسمانی به آنان دادیم، او را همچون فرزندان خود می‏شناسند؛ (ولی) جمعی از آنان، حق را آگاهانه کتمان می‏کنند.
امام صادق علیه‏السلام فرمود:«یَعرِفُونَهُ کَما یَعرِفُونَ اَبْناءَهُم» زیرا خداوند متعال در تورات و انجیل و زبور، حضرت محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، مبعث، مهاجرت، و اصحابش را چنین توصیف نمود:«مُحَمَّد رَسُولُ‏اللّه وَ الَّذینَ مَعَهُ اَشِدّاءُ عَلَی الْکُفّار رَحِماءُ بَینَهُم...»
محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند. پیوسته آن‏ها را در حال رکوع و سجود می‏بینی، در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را طلبند. نشانه آن‏ها در صورتشان از اثر سجده نمایان است. این، توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است... .
امام صادق علیه‏السلام فرمود: این، صفت رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و اصحابش در تورات و انجیل است. زمانی که خداوند پیامبر خاتم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را به رسالت مبعوث نمود اهل کتاب (یهود و نصاری) او را شناختند اما نسبت به او کفر ورزیدند، همان گونه که خداوند متعال فرمود: «فَلَمّا جاءَهُمْ ما عَرَجُوا کَفَرُوا بِهِ» هنگامی که این پیامبر نزد آن‏ها آمد که (از قبل) او را شناخته بودند، به او کافر شدند.
خداوند متعال در قرآن کریم، در وصف پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرماید: «وَ ما اَرْسَلْناکَ إِلاّ رَحْمَةً لِلْعالَمین» ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم. قرآن نیز می‏فرماید:اَشِدّاءُ عَلَی الْکُفّار رُحَماءُ بَینَهُم...»،
در برابر کفّار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند. این دو چگونه با هم جمع می‏شوند؟
توجه به این آیه برای طرفداری اندیشه تسامح و تساهل ضروری است. آیا ممکن است کامل‏ترین انسان، که با کامل‏ترین کتاب آسمانی برای هدایت تمام جهانیان مبعوث گردیده است در مقابل دشمنان دین هیچ عکس العملی جز مهربانی نداشته باشد؟!
برای اداره جامعه دینی و بقای آن باید در مقابل دشمنان دین ایستاد شدّت عمل نسبت به کافران و مبارزه با آن‏ها برای از بین بردن موانع هدایت عین رحمت است.
برترین مخلوق
حسین بن عبداللّه می‏گوید: به امام صادق علیه‏السلام عرض کردم: آیا رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله سرور فرزندان آدم بود؟ آن حضرت فرمود: قسم به خدا، او سرور همه مخلوقات خداوند بود. خدا هیچ مخلوقی را بهتر از محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نیافرید
امام صادق علیه‏السلام در حدیث دیگری فرمود: چون رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را به معراج بردند جبرئیل تا مکانی با وی همراه بود و از آن به بعد او را همراهی نمی‏کرد. پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: جبرئیل، در چنین حالی مرا تنها می‏گذاری؟! جبرئیل گفت: تو برو. سوگند به خدا در جایی قدم گذاشته‏ای که هیچ بشری قدم نگذاشته و بیش از تو بشری به آن جا راه نیافته است
معمّر بن راشد می‏گوید: از امام صادق علیه‏السلام شنیدم که فرمود: یک نفر یهودی خدمت رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله رسید و به دقت او را نگریست.
پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: ای یهودی! چه حاجتی داری؟ یهودی گفت: آیا تو برتری یا موسی بن عمران؛ آن پیامبری که خدا با او تکلّم کرد و تورات و انجیل را بر او نازل نمود، و به وسیله عصایش دریا را برای او شکافت و به وسیله ابر بر او سایه افکند؟
پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: خوش آیند نیست که بنده خود ستایی کند ولکن (در جوابت) می‏گویم که حضرت آدم علیه‏السلام وقتی خواست از خطای خود توبه کند، گفت: «اَلّلهُمَّ اِنِّی اَساَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد لَمّا غَفَرْتَ لی»
،خدایا! به حق محمد و آل محمد از تو می‏خواهم که مرا عفو نمایی. خداوند نیز توبه‏اش را پذیرفت. حضرت نوح علیه‏السلام وقتی از غرق شدن در دریا ترسید گفت «اَلّلهُمَّ اِنِّی اَساَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد لَمّا اَنْجَیْتَنی مِنَ‏الْغَرقِ»؛ خدایا به حق محمد و آل محمد از تو در خواست می‏کنم. مرا از غرق شدن نجات بدهی. خداوند نیز او را نجات داد.
حضرت ابراهیم علیه‏السلام در داخل آتش گفت:«اَلّلهُمَّ اِنِّی اَساَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد لَمّا اَنْجَیْتَنی مِنها»؛ خدایا! به حق محمد و آل محمد از تو می‏خواهم که مرا از آتش نجات دهی. خداوند نیز آتش را برای او سرد و گوارا نمود.
حضرت موسی علیه‏السلام وقتی عصایش را به زمین انداخت و در خود احساس ترس نمود گفت: «اَلّلهُمَّ اِنِّی اَساَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد لَمّا أَمَنْتَنی»؛ خدایا! به حق محمد و آل محمد از تو در خواست می‏نمایم که مرا ایمن گردانی. خداوند متعال به او فرمود:«لاتَخَف إِنَّکَ اَنْتَ الْاَعْلی» نترس. مسلّماً تو برتری.
ای یهودی، اگر موسی علیه‏السلام امروز حضور داشت و مرا درک می‏کرد و به من و نبوّت من ایمان نمی‏آورد. ایمان و نبوّتش هیچ نفعی به حال او نداشت.
ای یهودی! از ذریّه من شخصی ظهور خواهد کرد به نام مهدی علیه‏السلام که زمان خروجش عیسی بن مریم برای یاری او فرود می‏آید و پشت سر او نماز می‏خواند.
سیاستمداری پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله
در عرف جهانی امروز «سیاست» را به معنای نیرنگ و دروغ برای کسب قدرت و سلطه بر مردم تعریف می‏کنند، اما «سیاست» در لغت، به معنای «اداره کردن امور مملکت و حکومت کردن است». خداوند متعال پیامبر خاتم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله جانشینان بر حق او، ائمه معصومین را از بهترین سیاستمداران شمرده است در زیارت جامعه، در وصف ائمه علیهم‏السلام که پرورش یافتگان مکتب نبوّتند، آمده است: «وساسَةِ العِباد».
فضیل بن یسار می‏گوید: از امام صادق علیه‏السلام شنیدم که به بعضی از اصحاب قیس ماصر فرمود: خداوند ـ عز و جل ـ پیغمبرش را تربیت کرد و نیکو تربیت فرمود. چون تربیت او را تکمیل نمود، فرمود:
«إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیم»؛ تو بر اخلاق عظیمی استواری. سپس امر دین و امّت را به او واگذار نمود تا سیاست و اداره بندگانش را به عهده بگیرد، سپس فرمود: «ما اتاکُم الرَّسُولُ فَخُذُوهُ و ما نَهاکُمُ عَنْهُ فَانتَهُوا»، آنچه را رسول خدا برای شما آورد، بگیرید، (و اجرا کنید) و از آنچه نهی کرد، خود داری نمایید. رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله استوار، موفّق و مؤیّد به روح القدس بود و نسبت به سیاست و تدبیر خلق هیچ گونه لغزش و خطایی نداشت و به آداب خدا تربیت شده بود،... .

 

زهد و وارستگی
حضرت محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله هرگز نسبت به دنیا و لذایذ زودگذر آن میلی نشان نداد و به آن، توجهی نکرد. آن حضرت برای هدایت مردم و رساندن آن‏ها به سعادت دنیا و آخرت وارد عرصه سیاست شد.
امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: روزی رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در حالی که محزون بود، از منزل خارج شد فرشته‏ای بر او نازل شد، در حالی که کلید گنج‏های زمین را به همراه داشت. فرشته گفت: ای محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، این کلیدهای گنج‏های زمین است. پروردگارت می‏فرماید: این کلیدها را بگیر و در گنج‏های زمین را باز کن و آنچه می‏خواهی از آن استفاده نما. بدون این که نزد من ذرّه‏ای از آن‏ها کم شود.
پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: دنیا خانه کسی است که خانه (واقعی) ندارد. کسانی دور آن جمع می‏شوند که عقل ندارند.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 20   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پیـامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله از نگـاه امام صادق علیه‏السلام

تحقیق در مورد امامت و ظرورت وجود و زندگی نامه امام جعفــر صادق

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد امامت و ظرورت وجود و زندگی نامه امام جعفــر صادق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد امامت و ظرورت وجود و زندگی نامه امام جعفــر صادق


تحقیق در مورد امامت و ظرورت وجود و زندگی نامه امام جعفــر صادق

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه17

 

فهرست مطالب

 

فهرست مطالب

ردیف

عنوان

صفحه

 

مقدمه

3

 

بیان پیغمبر اکرم درباره ولایت        

4

 

تعیین جانشین از طرف پیغمبر         

4

 

تعیین امامان

4

 

سخن قرآن در مورد امامت چیست؟

6

 

مقام امامان ما بیشتر است یا پیامبران ما قبل؟

7

 

امامت و ختم نبوت

8

 

جایگاه امامت چیست؟       

8

 

چرا امامت جزئی از اصول مذهب شیعه گردید؟           

10

 

زندگی نامه امام جعفر صادق

10

 

فضایل امام جعفر صادق (ع)

11

 

لقب امام صادق (ع)

11

 

امام و فقه اسلامی

11

 

آثار امام صادق (ع)

12

 

عصر امام صادق ( ع (

12

 

جنبش علمی

13

 

خلق و خوی حضرت صادق ( ع )     

14

 

دوران قبل از امامت

14

 

اوضاع جامعه در آغاز امامت حضرت

14

 

جنبش فرهنگی در دوران امامت حضرت

15

 

حاکمان معاصر

15

 

شهادت حضرت صادق علیه السلام

15

 

منابع

17

    

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه:

سرپرستی امور دین و دنیای جامعه اسلامی را امامت می نامیم. پیش کسی که محققانه در معارف اسلامی به بحث و کنجکاوی پردازد و منصفانه قضاوت کند، امامت یکی از اصول مسلمه آیین مقدس اسلام می باشد و در آیاتی که خدای متعال، سازمان دین خود را معرفی می نماید به این مطلب تصریح کرده است. تردید (ی) نیست از روزی که تاریخ بشریت شروع شده است و اجتماع در خانواده انسانیت ریشه دوانیده و در گوشه و کنار جهان، جامعه های کوچک یا بزرگ، مترقی یا غیرمترقی، تشکیل یافته، هرگز جامعه ای بدون زمامدار و سرپرست نتوانسته است کم ترین زمانی به زندگی خود ادامه دهد، هر جا جامعه متشکلی بوده، زمامدار و سرپرستی - از راه قهر و غلبه یا انتخاب - داشته است، حتی در اجتماعات خانوادگی کوچک که بیش از چند عضو ندارد، همین روش عملی است. اینجا است که انسان با فطرت خدادادی خود، بدون تردید، ادراک می کند که هر جامعه نیازمند به سرپرست و زمامدار می باشد. خدای متعال در آیه شریفه فاقم وجهک للدین حنیفا فطرت الله التی فطر الناس علیها لاتبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم؛ پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن، این فطرتی است که خداوند، انسان ها را بر آن آفریده، دگرگونی در آفرینش الهی نیست، این است آیین استوار. (سوره روم آیه 30)، دین خود را دین فطری معرفی می نماید و بیان می کند که دستورات این آیین پاک، با چیزهایی که انسان با نهاد بی آلایش خود درک می کند، توافق کامل دارد. خدای متعال در این آیه شریفه، همه ادراکات فطری انسان و قضاوت های نهاد بی آلایش وی را (که یکی از روشن ترین آن ها مسأله لزوم زمامدار و سرپرست در جامعه می باشد) اعتبار می دهد و امضا می فرماید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بیان پیغمبر اکرم درباره ولایت   
خدای متعال در صفت پیغمبر گرامی خود می فرماید: لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمومنین رئوف رحیم؛ پیامبری به سوی شما آمده که از خودتان می باشد، گرفتاری و به سختی افتادن شما برای وی ناگوار است، او به همه شما علاقه مند است و به ایمان آورندگان دل سوز و مهربان می باشد. (سوره توبه آیه 128)
هرگز نمی توان باور کرد پیغمبر گرامی به نص کتاب خدا نسبت به امت خود از همه دل سوز تر و مهربان تر بود، در حکمی از احکام الهی که برای جامعه اسلامی بی تردید در درجه اول اهمیت می باشد و عقل و فطرت سلیم بر وجوب آن حکم می کند، در همه مدت عمر خاموش نشیند و از بیانش صرف نظر کند. پیغمبر اکرم (ص) از همه بهتر می دانست که این سازمان متشکل و پهناور اسلام (که پهناورترین سازمان جهانی است) تنها سازمان ده، بیست ساله نیست که خودش سرپرستی آن را به عهده گیرد، بلکه سازمانی است همگانی و همیشگی که باید تا ابد، جهان بشریت را اداره کند. از این روی بود که اوضاع هزارها سال پس از خود را پیش بینی کرده، دستورهای لازم راجع به آن ها صادر می کرد. پیغمبر اکرم می دانست که دین، سازمانی است اجتماعی و هیچ سازمان اجتماعی نمی تواند بی سرپرست و بدون زمامدار حتی یک ساعت سرپای بایستد و به زندگی خود ادامه دهد، بنابراین سرپرستی لازم است که از معارف و قوانین دین نگه داری نماید و چرخ جامعه را به گردش در آورد و مردم را به سوی سعادت دنیا و آخرت رهنمایی و رهبری کند. بنابراین، چگونه متصور است که فردای روز رحلت خود را فراموش کند یا نسبت به آن علاقه نشان ندهد؟!  پیغمبر اکرم (ص) همین که چند روز برای جنگ یا حج از مدینه غیبت می فرمود، برای اداره امور مردم کسی را به جای خود می گماشت و همچنین برای شهرهایی که به دست مسلمانان می افتاد، فرماندار نصب می کرد و برای هر لشکر و دسته ای که به جنگی اعزام می داشت، امیر و فرمانروایی تعیین می نمود و حتی گاهی می فرمود: امیر شما فلان است و اگر کشته شد، فلان و اگر وی نیز کشته شد، فلان می باشد، با این روش که آن حضرت داشت چگونه می توان باور کرد که هنگام سفر آخرت، کسی را به جای خود معرفی نکرده باشد؟! خلاصه، کسی که با نظر عمیق به مقاصد عالیه اسلام و هدف پاک آورنده عظیم الشأن آن نگاه کند، بدون تردید، تصدیق خواهد کرد که امر امامت و ولایت بر امور مسلمین، حل شده و روشن گردیده است.

تعیین جانشین از طرف پیغمبر   
پیغمبر اکرم در خصوص مسأله ولایت و سرپرستی امور مسلمانان پس از خود، تنها به بیانات سربسته اکتفا نفرمود، بلکه از اولین روز دعوت، مساله ولایت را همراه توحید و نبوت صریحا بیان فرمود و سرپرستی و ولایت علی (ع) را بر امور دین و دنیا و جانشینی وی را در همه امور مسلمین اعلام فرمود. به موجب روایتی که عامه و خاصه نقل کرده اند، در نخستین روزی که آن حضرت مأمور به دعوت علنی شد، خویشاوندان خود را دعوت نموده، آنان را در مجلسی جمع ساخت و در آن مجلس، وزارت و وصایت و خلافت امیرالمومنین علی (ع) را آشکارا اثبات و مستقر ساخت و نیز در آخرین روزهای زندگی در غدیر خم میان صد و بیست هزار جمعیت، دست علی (ع) را گرفته، بلند کرد و فرمود: من کنت مولاه، فهذا علی مولاه؛ به هر کس من ولایت و سمت سرپرستی دارم، علی نیز ولایت و سمت سرپرستی دارد

تعیین امامان

امامت علی (ع) چنان که معلوم شد - از جانب خدای متعال و به نص پیغمبر اکرم (ص) بود و همچنین در خصوص امامان دیگر که پس از آن حضرت بودند هر امامی، امام بعد از خود را به امر خدا به مردم معرفی نمود، چنان که امیرالمومنین که امام اول و پیشوای نخستین مسلمانان بود، هنگام درگذشت، امامت فرزندش امام حسن (ع) را تصریح فرمود و امام حسن(ع) نیز هنگام وفات، امامت برادرش امام حسین را و به همین قرار تا امام دوازدهم.
گذشته از نص هر امام بر امام دیگر، پیغمبر اکرم (ص) نیز به موجب روایات زیادی که از عامه و خاصه رسیده است، به دوازده نفر بودن امامان و حتی در برخی از این روایات، به نام های امامان تصریح فرموده است.

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد امامت و ظرورت وجود و زندگی نامه امام جعفــر صادق

تحقیق در مورد زندگی‌نامه و بخش هایی از زندگی صادق هدایت

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد زندگی‌نامه و بخش هایی از زندگی صادق هدایت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد زندگی‌نامه و بخش هایی از زندگی صادق هدایت


تحقیق در مورد زندگی‌نامه و بخش هایی از زندگی  صادق هدایت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه70

 

فهرست مطالب

 

زندگی نامه صادق هدایت...........................................................................2

سال شمار تفصیلی آثار صادق هدایت.........................................................6

بخش هایی از زندگی صادق هدایت..........................................................14

منابع و مآخذ...............................................................................................51

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

زندگی نامه صادق هدایت:

صادق هدایت در سه شنبه 28 بهمن ماه 1281 در خانه پدری در تهران تولد یافت. پدرش هدایت قلی خان هدایت (اعتضادالملک)‌ فرزند جعفرقلی خان هدایت(نیرالملک) و مادرش خانم عذری- زیورالملک هدایت دختر حسین قلی خان مخبرالدوله دوم بود. پدر و مادر صادق از تبار رضا قلی خان هدایت یکی از معروفترین نویسندگان، شعرا و مورخان قرن سیزدهم ایران میباشد که خود از بازماندگان کمال خجندی بوده است. او در سال 1287 وارد دوره ابتدایی در مدرسه علمیه تهران شد و پس از اتمام این دوره تحصیلی در سال 1293 دوره متوسطه را در دبیرستان دارالفنون آغاز کرد. در سال 1295 ناراحتی چشم برای او پیش آمد که در نتیجه در تحصیل او وقفه ای حاصل شد ولی در سال 1296 تحصیلات خود را در مدرسه سن لویی تهران ادامه داد که از همین جا با زبان و ادبیات فرانسه آشنایی پیدا کرد.

در سال 1304 صادق هدایت دوره تحصیلات متوسطه خود را به پایان برد و در سال 1305 همراه عده ای از دیگر دانشجویان ایرانی برای تحصیل به بلژیک اعزام گردید. او ابتدا در بندر (گان) در بلژیک در دانشگاه این شهر به تحصیل پرداخت ولی از آب و هوای آن شهر و وضع تحصیل خود اظهار نارضایتی می کرد تا بالاخره او را به پاریس در فرانسه برای ادامه تحصیل منتقل کردند. صادق هدایت در سال 1307 برای اولین بار دست به خودکشی زد و در ساموا حوالی پاریس عزم کرد خود را در


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد زندگی‌نامه و بخش هایی از زندگی صادق هدایت